اصول و روش هاي تأثيرگذاري والدين
التزام والدين به مسائل عبادي و معنوي و همچنين همراه کردن فرزندان در اين عرصه ها، بر اساس چند مبنا و اصل، در فرزندان مؤثر بوده و برکات تربيتي و معنوي ويژه اي بر آنان خواهد داشت. اين مباني و اصول عبارت اند از:
1.تأثير ظاهر در باطن
منظور از ظاهر، همه ي اموري است که قابل مشاهده بوده و به صورت عيني و ملموس از انسان سر مي زند؛ و مراد از باطن، مسائلي است که قابل مشاهده نيست و دروني مي باشد مثل فکر، نيت، اراده، شناخت. هر عمل و کار ظاهري که از انسان سر مي زند گر چه تصنّعي و غير واقعي هم باشد، در درون و باطن انسان اثر مي گذارد. لذا در آموزه هاي اسلامي سفارش شده تا انسان خودش را به حالات خاص در آورد تا تأثيرات آن کار در باطن هويدا شود. به عنوان مثال درباره ي گريه ي بر سيد الشهداء (عليه السلام) سفارش شده که در مجالس عزاي حضرت گريه کنيد و اگر نشد، حالت گريه (تباکي) به خود بگيريد(52) و در روايتي حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: اگر بردبار نيستي پس خود را بردبار جلوه بده، چه اندک پيش مي آيد که کسي خود را به گروهي شبيه سازد و جزو آنان نشود.(53)
حضرت لقمان (عليه السلام) به فرزندش توصيه مي کند که به هنگام راه رفتن، با تفرعن و غرور بر زمين گام مزن؛(اسراء: 37) حالت تکبر و غرور يک نقش و حالت ظاهري است که فرعوني شدن دل، حاصل آن است. پس اينجا نيز ظاهر بر باطن اثر کرده است.
وقتي والدين تقيد به عبادات و مسائل معنوي دارند و فضاي منزل را با اعمال خود معنوي مي سازند و وقتي فرزند خود را نيز در اين فضاي معنوي و روحاني قرار مي دهند، بي گمان در فرزند نيز تأثير معنوي و تربيتي گذاشته و او را به طرف خدا و دينداري جلب خواهند کرد.
2. ظهور تدريجي شاکله و شخصيت
ويژگي هاي شخصيتي و رفتاري انسان(شاکله) آرام آرام و به تدريج شکل مي گيرد و همان طور که در ابتداي بحث اشاره شد، عوامل زيادي در آن تأثيرگذار هستند. يکي از عوامل عمده محيط خانواده به ويژه پدر و مادر است. پدر و مادر به وسيله ي اصلاح شرايط و معنوي ساختن آن، مي توانند بسترهاي لازم را براي رشد معنوي و تربيتي فرزندان مهيا کنند و شخصيت ديني به فرزند خود عطا نمايند.
زماني که فرزند بيشتر اوقات خود را در فضا و محيطي عاطفي، دوستانه، با صفا و مملو از محبت پروردگار، سپري مي کند، تمام بسترهاي لازم براي شکل گيري شخصيتي ديني و معنوي فراهم بوده و شاکله ي وجودي فرزند، بر اساس دينداري شکل خواهد گرفت.
3.مداومت و محافظت بر عمل
به اين دليل که ما در صدد شکل دهي شخصيت و رفتارهاي فرزندان به نحو پايدار هستيم مي بايد در فرآيند تربيت آنان از قواعدي پيروي کنيم که نتيجه ي دلخواه را به وجود آورد. يکي از قواعد مهم و نتيجه بخش در تربيت معنوي، قاعده ي مداومت و محافظت است. مداومت، ناظر به کميت و محافظت، ناظر به کيفيت عمل است؛ مداومت بر عمل، استمرار آن را نشان مي دهد و محافظت بر عمل، مراقبت و مراعات شرايط و ضوابط آن را بيان مي دارد (شرايط و ضوابط عمل، اعم از ظاهري و باطني است). همراهي مداومت و محافظت، ضروري است، زيرا مداومت بدون محافظت، سازنده ي عادات سطحي و خشک و بي روح است و محافظت بدون مداومت، اصلاً سازنده نيست.
در قرآن کريم يکي از ويژگي هاي افرادي که از نوسان و انحراف در امان هستند، مداومت بر نماز و محافظت از آن قرار داده شده ...(انسان ها در خسرانند) مگر نمازگزاراني که بر نماز خود مداومت مي ورزند...و آنان که بر نماز خود محافظت دارند.(معارج، آيات 23ــ34) اگر محافظت در نماز نباشد، نه تنها باعث رستگاري نمي شود بلکه باعث بيچارگي و خسران مي گردد.(54)
مداومت و تکرار و همچنين رعايت شرايط يادگيري و تأثيرگذاري از مباحث جدي و اساسي در تقويت ذهن، يادگيري بهتر و ايجاد شناخت، است. به طوري که در روان شناسي يکي از مهم ترين علل فراموشي اطلاعات از حافظه، بي توجهي به آن مطلب دانسته شده و همچنين يکي از راه هاي جلوگيري از فراموشي، تکرار و توجه جدي به آن مطلب است. همچنين عواملي از قبيل حواس پرتي، به خواب و خيال فرورفتن و بي علاقگي از عوامل کاهش تمرکز حواس، معرفي گرديده است.(55)
با توجه به نکات ذکر شده اولاً والدين مي بايد در اعمال عبادي خود استمرار و تکرار را رعايت نمايند و در هيچ شرايطي از اعمال عبادي غفلت نکنند و همچنين فرزندان را در جمع صميمي و معنوي خود به ويژه در دعا و زيارت داخل کرده و آنان را به اين کار عادت دهند. به عنوان مثال، پدر و مادر بايستي نماز، دعا، معنويات را در هر موقعيتي مثل عروسي، مسافرت، ميهماني، مريضي و ...ملتزم باشند تا فرزندان عبادات را جدي تلقي کنند و هرگز اين تصور برايشان پيش نيايد که عبادات براي زمان بيکاري و سرحالي است.
وقتي فرزندان التزام و استمرار پدر و مادر را در انجام مسائل معنوي به ويژه نماز، دعا و قرائت قرآن، مشاهده کردند، در ذهن آنها نقش بسته و تمايل قلبي و دروني به طرف معنويت ايجاد خواهد شد. به ويژه اگر والدين با توجه به روحيات و سن متناسب فرزندان، مسائل معنوي را آموزش داده باشند.
4.زمينه سازي و آماده سازي موقعيت
حالات و ويژگي هاي رفتاري انسان ها در بستر شرايط و موقعيت مي رويد و از آنها تأثير مي پذيرد. از اين رو موقعيت هاي مختلف، زمينه ساز و بسترساز خوبي براي شکل دهي رفتارها و حالات انسان ها مي باشند. مهيا کردن زمينه هاي مناسب و موقعيت هاي مطلوب، به مثابه ي عامل تسهيل کننده اي براي ظهور رفتارها و کردارهاي مطلوب است.
در بحث تربيت معنوي فرزندان و در بحث تأثيرگذاري تربيتي ــ معنوي والدين بر فرزندان، توجه به اصل مذکور حياتي مي باشد. پدر و مادر با التزام به عبادات و اعمال معنوي و به دنبال آن جذب و قبول فرزندان در جمع صميمي و معنوي خود، زمينه ي تحول رفتاري کودکان را فراهم مي نمايند. وقتي پدر سعي مي کند شرايط اقامه ي نماز و قرائت قرآن را با تهيه ي سجاده ي زيبا براي فرزندان و يا مکان مناسب براي نماز و دعا، آماده سازد، در واقع زمينه را براي مشارکت فرزند آماده کرده است. حتي برخي والدين پا را فراتر گذاشته و مرتب فرزندان را در اين امر تشويق مادي و کلامي مي کنند؛ بلکه به صورت مستقيم و غير مستقيم صحبت از افراد و بچه هايي مي کنند که علاقه مند به معنويت و عبادت هستند.
پر واضح است که در اين موقعيت ها و بسترها، انگيزه ي کافي براي فرزندان وجود دارد تا خود را هم رنگ والدين کنند به ويژه اگر شرايط به گونه اي باشد که فرزندان بدون هيچ مشکلي بتوانند در مسائل عبادي مشارکت کنند. به عنوان مثال، در خانواده اي که دختر و پسر جوان و نوجوان حضور دارند و چه بسا ممکن است در خواب يا بيداري محتلم شوند و غسل جنابت نياز داشته باشند، پدر و مادر حتي بايستي شرايطي فراهم کنند که فرزندان بدون خجالت و بدون درد سر، بتوانند خود را طاهر کنند و آماده ي انجام وظايف شرعي شوند.
5.الگوگيري و اسوه پروري
يکي ديگر از اصول و راه کارهاي اساسي و بنيادين در امر تربيت و انتقال مفاهيم و ارزش ها به ديگران، استفاده از اصل الگوگيري و اسوه پروري است. اين اصل که در مباحث روان شناختي تحت عنوان «يادگيري مشاهده اي» مطرح گرديده، اهميت زيادي در يادگيري و تأثيرپذيري دارد. آلبرت بندورا که از طرفداران جدي اين اصل است، اعتقاد دارد بيشتر يادگيري هاي انسان و تأثيرپذيري هاي او، از طريق يادگيري مشاهده اي انجام مي شود. ايشان اعتقاد دارد چيزهايي را که انسان به صورت سمعي و بصري مورد مشاهده قرار مي دهد، تأثيرش از راه هاي ديگر بيشتر است. به عنوان مثال، ايشان مي گويد وقتي ما فيلمي را به کودک يا بزرگسال نمايش مي دهيم و يا در موقعيت اجتماعي با افراد خاصي ارتباط پيدا مي کنيم، رفتارها و منش هاي آنان در ما تأثير زيادي خواهد گذاشت. ايشان همچنين اعتقاد دارد هر قدر الگوي مورد مشاهده، احترام اجتماعي، شايستگي و تخصص، محبوبيت و جذابيت و رابطه ي عاطفي خوب با الگو گيرنده داشته باشد، تأثيرش زيادتر و بهتر خواهد بود.(56)
در آموزه هاي اسلامي به بحث الگوپروري و اسوه پروري تأکيد شده و سفارش شده تا با اعمال و رفتار نيکو ديگران را دعوت به خير و دينداري کنيم(57) و همچنين در قرآن کريم دستور دستور داده شده که: در وجود رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) براي شما اسوه و الگوي نيکويي وجود دارد و هست.(احزاب: 21)
وقتي والدين ملتزم به نماز، قرائت قرآن، دعا، زيارت و ...هستند در واقع از چند ناحيه مي توانند تأثيرگذار باشند. از طريق اسوه بودن، الگوي قابل مشاهده بودن، جايگاه عاطفي و اجتماعي داشتن و همچنين از طريق آماده کردن شرايط و موقعيت براي فرزندان مي توانند تأثير معنوي و تربيتي خوبي بر فرزندان داشته باشند.
به عنوان نمونه، وقتي والدين فرزندان را به زيارت مرقد مطهر امامان معصوم (عليهم السلام) و امامزاده ها مي برند، علاوه بر اينکه اين عمل آنان الگو دادن به فرزندان است، فرزندان را در معرض و موقعيت تحولي عميق و ماندگار قرار مي دهند. وقتي فرزندان به زيارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام) شرفياب مي شوند و با اعتقاد به اينکه آنان صدايشان را مي شنوند و جوابشان مي دهند و با اعتقاد به اينکه آنان منزلت و جايگاه بلندي پيش پروردگار دارند، شعله ي عشق آنها خرمن جانشان را مي سوزاند و دل را مشتعل ساخته و آماده ي پرواز به سوي ارزش هاي به جا مانده از آنان مي کند و به راهي مي روند که اولياي دين رفته اند. زيارت در واقع ايستادن در مقابل آينه است؛ چرا که انسان با زيارت، خود را در ميزاني عرضه مي کند که او را مورد سنجش قرار دهد. وقتي ما در برابر يک معصوم و امام قرار مي گيريم و در مزار پيشوايان دين، با شناخت، بصيرت و علاقه ي قلبي، حضور مي يابيم و مي دانيم که اينان کمال مجسم و عينيت فضيلت و جلوه هاي عبوديت و پاکي اند، در اين صورت عظمت آنان ما را متوجه نقايصمان مي کند و پاکي آنان ما را از نابهنجاري رفتاري مان واقف مي کند. اطاعت آنان معصيت ما را محو مي کند و نورانيت آنان تيره جاني و تاريکي دل ما را، نوراني مي سازد. صفاي آنان غل و غش ما را و خداترسي آنان، هواپرستي ما را، تعالي روح و رتبه والايشان، تنزل مقام و پستي منزل ما را، نمايان مي سازد. حضور در مزار امامان پاک، ما را آگاه مي کند که: اگر آنان در قله اند ما هنوز به دامنه هم نرسيده ايم. اگر آنان معصوم اند ما گرفتار معصيتيم. اگر آنان برگزيده ي خدايند ما در دام ابليس و هواي نفس اسيريم. اگر آنان در اوج معراج معنوي اند، ما در هبوط مادي مانده ايم و اگر آنان بنده ي خدايند، ما در بند خوديم. زيارت به عنوان يک عمل عبادي، زمينه ساز اين تقارن و مقايسه ها و محاسبه ها است و تا اين سنجش انجام نگيرد به کاستي هاي اخلاقي و معنوي خود اطلاع نخواهيم يافت. وقتي زائر با رعايت ادب، زمزمه هاي ويژه، درد دل هاي عاشقانه و تواضع در محضر اولياي خدا حاضر مي شود و اداي احترام مي کند؛ اگر اين حالات استمرار يابد، در وجود او دروني شده، او را تربيت خواهد کرد. به ويژه وقتي مي بيند ديگران نيز اين حالات را دارند، تأثيرش بيشتر خواهد شد.
نکته اي که در انتهاي اين بحث بايد تذکر دهم اين است که گر چه تکرار و استمرار در اثر گذاري و نقش آفريني اهميت زيادي دارد، به طوري که ما خيلي از عبادت ها را تکرار مي کنيم و برخي از آنان مثل نماز و ذکرهاي آن را روزانه تکرار مي نماييم؛ حتي در روان شناسي تبليغات، تکرار و استمرار از اصول تبليغات شمرده شده و کارايي زيادي براي آن ثابت شده است؛ اما اگر در تکرار جذابيت و تنوع و نوآوري وجود نداشته باشد، ممکن است تأثير منفي بگذارد و اين امر در رابطه ي با تربيت فرزندان مي يابد به صورت جدي مورد توجه قرار گيرد.
به عنوان مثال، اگر والدين فرزندان را به طور مرتب به زيارت حرم امامان معصوم ببرند و يا مرتب به دعا و قرائت قرآن دعوت کنند، بدون اينکه ملاحظه ي توانايي و رغبت بچه ها را در نظر بگيرند و بدون اينکه تنوع و جذابيتي در کارها ايجاد کنند، ممکن است بچه ها، نفرت پيدا کنند و تمايل لازم را به اين اعمال نشان ندهند. لذا مي بايد اعتدال و دقت لازم را داشت. حضرت علي (عليه السلام) در اين باره مي فرمايند: هر کسي از چيزي خوشش نيايد و برايش جذاب نباشد، و آن را دشمن بدارد، دوست ندارد به آن بنگرد و نزد او از آن ياد شود.(58) از اين فرمايش گهربار اين استفاده برده مي شود که بايد کاري کنيم که فرزندان اعمال عبادي را با رغبت و شوق و علاقه انجام دهند و الاّ آثار منفي خواهد داشت.
نتيجه گيري
ــ نقش آموزه هاي اعتقادي در تربيت اعضاي خانواده، بسيار اساسي است.
ــ تأثير آموزه هاي عبادي در استحکام و تقويت خانواده، جدي و شگرف است.
ــ وظايف عبادي و اعتقادي افراد، به نحو شايسته و روشن در متون ديني بيان شده است.
ــ همسران از طريق الگو و اسوه بودن براي فرزندان، نقش زيادي در گرايش فرزندان به عبادت و معنويت دارند.
ــ در خانواده اي که التزام عملي به اعتقادات و عبادات وجود دارد، آرامش رواني، نورانيت دروني و مسايل اخلاقي موج مي زند.
ــ اميدواري، پيشرفت مادي و معنوي و همينطور حس وظيفه شناسي نسبت به ديگران در خانواده هاي معتقد به آموزه هاي اعتقادي و عبادي، بسيار بالا است.
پينوشتها:
1.ناصر مکارم شيرازي، تفسير نمونه، ج13، ص 327ــ330.
2.Sherril, Larson.
3.Peterson.
4.علي احمد ابهري، نقش ايمان و اعتقاد مذهبي در درمان بيماري ها، ص 28.
5.متقي هندي، کنزالعمّال، ح5667.
6.محمد رضا سالاري فر، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، ص110.
7.ديمائتو، روان شناسي سلامت، ج2، ص757.
8.حرمت خود که همان Self-esteem» است به معناي ميزان ارزش و اعتباري است که شخص براي خود قايل است. به عبارت ديگر گستره اي است که فرد خود را در آن پهنه، توانا، مهم، موفق و باارزش مي داند (محمد صادق شجاعي، توکل به خدا،ص 98).
9.همان، ص 225.
10.حرّ عاملي، وسائل الشيعة، ج14، ص17.
11.کليني، کافي، ج3، ص100 ،101.
12.ر.ک: باقر غباري بناب، «باورهاي مذهبي و اثرات آنها بر بهداشت روان»، انديشه و رفتار، ش4.
13.مراد از دينداري در اين پژوهش اعتقاد به خداوند و آموزه هاي ديني است و مراد از رضامندي، توافق زناشويي، رابطه ي مناسب با همسر، استحکام خانواده و همدلي بيشتر در زندگي است (مجتبي حيدري، دينداري و رضامندي خانوادگي، ص192 و 202).
14.Hunt.
15.همان، ص34.
16.سيد محمد حسين طباطبايي، شيعه در اسلام، ص180ــ 189.
17.ناصر سقاي بي ريا، روان شناسي رشد با نگرش به منافع اسلامي، ج2، ص 555.
18.«مسلماً براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي هست. براي آنهايي که اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند».(احزاب: 21)
19.کارل گوستاو يونگ، روان شناسي و دين، ص 12،13،85و174.
20.واکر هاپ، «دين به زندگي معنا مي بخشد»، ترجمه اعظم پويا، نقد و نظر، ش1و2ص141.
21.به عنوان مثال، سعد بن معاذ با وجود اينکه فردي درستکار بود به طوري که بعد از وفاتش پيامبر گرامي (صلي الله عليه و آله و سلم) او را غسل و کفن کرد، ولي فرمود او با خانواده اش بدخلقي کرده و ممکن است عذاب شود (مجلسي، بحار الانوار، ج6، ص220).
22.امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: «از رحمت خدا به دور است زني که شوهر خود را اذيت کند و ناراحتش نمايد؛ و سعادت مند است زني که شوهر خود را اکرام کند».(همان، ج100، ص253).
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: «کسي که همسرش را بدون دليل بزند، در روز قيامت من دشمن او خواهم بود».(ديلمي، ارشاد القلوب، ج1، ص 175).
23.محمد رضا سالاري فر، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، ص116.
24.عبدالواحد آمدي، غررالحکم و دررالکلم، ج1، فصل32، ص363،ح 7.
25.Sparawski.
26.Houghston.
27.Jerrigan.
28.Nack.
29.علي احمد پناهي، آرامش در پرتو نيايش، ص 138.
30.الکسيس کارل، نيايش، ترجمه علي شريعتي، ج 8، ص32.
31.Koenig.
32.Larson.
33.ديويد فونتانا، روان شناسي، دين و معنويت، ص356.
34.همان، ص343.
35.عليرضا ميراحمدي زاده و همکاران، «رضامندي زناشويي و تعيين عوامل تأثيرگذار بر آن» انديشه و رفتار، ش32، ص57.
36.رضا مهکام، خانه گريزي دختران، ص102.
37.محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج93،ص292.
38.همان، ج 75، ص117.
39.همان.
40.همان، ج 67، ص186.
41.نهج البلاغه، ترجمه عابديني مطلق، حکمت 252.
42.محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج93، ص254.
43.امام خميني (قدس سره)، آداب الصلوة(آداب نماز)، ص350.
44.حسن بن محمد ديلمي، ارشاد القلوب، ج1، ص214.
45.ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي، اسرارالصلوة، ص53.
46.Dale Carnegie.
47.ديل کارنگي، آيين زندگي، ترجمه ريحانه سيف، ص203.
48.شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، مناجات خمس عشر، مناجات هشتم). جهت آشنايي با آثار تربيتي، روان شناختي و معنوي عبادات ر.ک: علي احمد پناهي، آرامش در پرتو نيايش.
49.براي شخصيت تعاريف زيادي ارائه شده از جمله آن را به مجموعه اي از خصوصيات نسبتاً ثابت و مداوم که فرد را از ديگري جدا مي کند، تعريف نموده اند(سعيد شاملو، مکتب ها و نظريه ها در روان شناسي شخصيت،ص13).
50.شولتز دوان، نظريه هاي شخصيت، ص 119.
51.همان، ص 245ــ 247.
52.محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج41، ص 288.
53.نهج البلاغه، ترجمه ي دشتي، ص672، قصار207.
54.«واي بر نمازگزاراني که از نماز خود محافظت نمي کنند و اهمال دارند».(ماعون: 4).
55.بي .آر، هرگنهان، مقدمه اي برنظريه هاي يادگيري ، ص 379ــ380.
56.دکتر بي.آر.هرگنهان، مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري ،ص 379ــ380.
57.«مردم را با اعمال خود به خوبي ها دعوت کنيد و نه فقط با زبان».(مجلسي، بحارالانوار، ج5، ص 198).
58.محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج16، ص 285.
منابع
نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، تهران، آموزش و انقلاب اسلامي، 1372.
احمدي ابهري، علي، انديشه و رفتار، مقاله نقش ايمان و اعتقاد مذهبي در درمان بيماري ها، ضميمه ش 9 و10، تهران، انستيتو روان پزشکي، 1376، ص40ــ57.
امام خميني (قدس سره)، آداب الصلوة، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (قدس سره)، 1370.
آزموده، پيمان و همکاران، «نقش دين در زندگي»، روان شناسي، ش41، 1386، ص 25ــ40.
بي ريا، ناصر و همکاران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، تهران، سمت، 1375.
پناهي، علي احمد، آرامش در پرتو نيايش، قم مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني،1384.
حرّ عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، قم، مؤسسة آل البيت، 1412ق.
حسيني دشتي، مصطفي، معارف و معاريف، قم، بي نا، 1376.
حيدري، مجتبي، دينداري و رضا مندي خانوادگي، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (قدس سره)، 1385.
خوانساري، جمال الدين محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم،(تأليف تميمي آمدي)، تهران، دانشگاه تهران، 1373.
دوان شولتز، نظريه هاي شخصيت، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، تهران، ويرايش، 1384.
ديلمي، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، قم، شريف رضي،1412ق.
سالاري فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1386.
شاملو، سعيد، مکتب ها و نظريه ها در روان شناسي شخصيت، تهران، رشد، 1374.
شجاعي، محمدصادق، توکل به خدا، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (قدس سره)، 1383.
شجاعيان، رضا، «ارتباط دعا با سلامت رواني»، انديشه و رفتار، ش1381،3ص 58 ــ70.
طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي،1373.
طبرسي، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، تهران، دارالکتب الاسلامي، 1376هـ ق.
غباري بناب، باقر، «باورهاي مذهبي و اثرات آنها در بهداشت روان»، انديشه و رفتار، ش1374،4، ص40ــ 58.
فونتانا، ديويد، روان شناسي دين و معنويت، ترجمه ي ساوار، تهران، اديان، 1385.
کارل، الکسيس، نيايش، ترجمه علي شريعتي، تهران، الهام، 1377.
کارنگي، ديل، آيين زندگي، ترجمه ي ريحانه سيف، تهران، پيمان، 1380.
متقي هندي، حسام الدين، کنزالعمال، بيروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق.
مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
مکارم شيرازي، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1380.
ملکي تبريزي، ميرزا جواد آقا، اسرار الصلوة، بي جا، پيام آزادي، 1365.
مهکام، رضا، خانه گريزي دختران، قم، مرکز پژوهش اسلامي، صدا و سيما، 1383.
ميراحمدي زاده، عليرضا و همکاران، «رضامندي و زناشويي و تعيين عوامل تأثيرگذار بر آن»، انديشه و رفتار، ش1382،32.
نوري طبرسي، ميرزا حسين، مستدرک الوسايل، بيروت، مؤسسة آل البيت، 1408ق.
نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، نقش دين در بهداشت روان، تهران، دفتر نشر معارف،1382.
واعظي نژاد، حسين، طهارت روح، نماز و عبادت در آثار شهيد مطهري، تهران، ستاد اقامه نماز،1381.
هاپ واکر، ل، «دين به زندگي معنا مي بخشد»، ترجمه ي اعظم پويا، نقد و نظر، سال هشتم، ش1و2، خرداد 1382، ص120ــ 145.
هرگِنهان.بي.آر، مقدمه اي برنظريه هاي يادگيري، ترجمه علي اکبر سيف، تهران، دوران، 1377.
يونگ، کارل گوستاو، روان شناسي و دين، ترجمه ي فؤاد روحاني، تهران، شرکت نشر کتاب هاي جيبي، 1370.
معرفت اخلاقي(2)