? کنکورت را قورت بده!
راست گفته اند که دوره آخرالزمان، خيلي چيزهاي جديد وارد زندگي مان مي شود که واقعا تحليل آن کار خيلي سختي است، مثل همين کتاب هاي کمک آموزشي که از يکي دو موسسه شروع شد و حالا از هر 10 ناشر 12 ناشر(!) کتب آموزشي و کمک درسي منتشر مي کنند. اوايل فقط تب کنکور داشتند اين ناشران و حالا براي مهدکودک ها هم کتاب منتشر مي کنند. بيش از آني که کمک آموزشي باشد هم حل المسائل است! در چنين فضايي، يادگيري، جاي خود را به دورزدن و يا ميان بر مي دهد و تشخيص سره از ناسره بسيار سخت مي شود؛ چرا که کتاب هاي کمک درسي، مجال تحصيل با فکر و خلاقيت را به دانش آموز نمي دهد در اين صورت کنکور را بايد هم قورت بدهي اگرچه خيلي هم آسان نيست و براي همين هم هست که خيلي ها همين الان هم کنکور در گلويشان گير مي کند؛ طوري که با صدها کلاس کنکور و کمک آموزشي و ...هم قورت داده نمي شود. شايد همين کلاس ها باعث شد؛ مسير تحصيل نسل سوم، از مدار تحصيل، به جاده چشم و هم چشمي برسد و اين بشود که هر کسي کلاس کنکورش بالاشهر باشد؛ درصد قبولي اش بيشتر است و هرکسي پول بيشتري خرج داوطلب کنکوري اش بکند، قبولي اش تضمين شده تر است و...اما بياييد کمي به ليست برگزيدگان و نخبگان کنکور در سالهاي گذشته نگاه کنيم؛ بي ادعاترين آدم ها و بي امکانات ترين آدم ها، رتبه هاي اصلي را از آن خود کرده اند، نه ماشين شخصي داشته اند و نه از دوم دبستان معلم خصوصي. «اراده»بهترين کلاس فوق العاده است و «تلاش» بهترين معلم خصوصي و «توکل» بهترين تضمين قوبلي در هر آزموني؛ کنکور که جاي خود! و صد البته اينها با هم، شما را به مقصد مي رساند!
? لطفا هول نشويد؛ هنوز خبري نيست!
پسرها و دخترها، از خواب خوش بيدار شويد؛ هنوز تصميمي مينبي بر حذف کنکور گرفته نشده است، لطفا هول نشويد و مثل بچه آدم، درستان را بخوانيد و براي کنکور : به هر شکلي : آماده شويد؛ براي برادر و خواهر کنکوري و بزرگ تر از خودتان هم دائم قيافه نگيريد که ما که خيالمان راحت است! سازمان سنجش آموزش کشور اعلام کرده که براي حذف کنکور و باقي قضاياي اطرافش هنوز تصميم نهايي اتخاذ نشده است. پس همه يک ميليون و 138 هزار داوطلب دختر و پسر، هرکسي برايتان قيافه گرفت، به او بخنديد و بگوييد که مي بينيم!
(کش دار و با تغيير لحن بگوييد که بدجوري ضايع شوند!) بين خودمان بماند؛ قرار است سال 92 کنکور حذف شود اما اين «قرار است» از جنس همان قرار است هاي قبلي است؛ زياد نمي شود به آن اطمينان کرد؛ حالا چه کاري است؛ شما درس تان را بخوانيد؛ کنکورتان را قورت دهيد! و البته پيش برادر و خواهر کوچک ترتان هم کم نياوريد! بگوييد کنکور حذف شدني نيست؛ مثل پرواز است: پرنده مردني است اما پرواز را به خاطر بسپار! به هر حال حذف هم که بشود؛ هويجوري(!) که در دانشگاه را باز نمي کنند... رئيس سازمان سنجش آموزش کشور آخرين اخبار از مصوبات کارگروه حذف کنکور را اين گونه عنوان مي کند: بر طبق آخرين مصوبات کارگروه حذف کنکور، سوابق تحصيلي 25 درصد در کنکور سراسري 90 تأثير دارد. بر اساس آخرين تصويب اين کارگروه، امتحانات نهايي در سطح خاصي و يا امتحانات سال خاصي به عنوان جايگزين حذف کنکور مطرح نشده است.
آنچه در کارگروه رسمي و قانوني شده اين است که سوابق تحصيلي بايد جايگزين کنکور شود و کنکور حذف شود اما اينکه سوابق تحصيلي چه تعريفي دارد هنوز مصداقي نداشته و مشخص نيست.
رئيس سازمان سنجش آموزش کشور تاکيد کرده که بر اساس تصميم کارگروه حذف کنکور تنها براي کنکور سال 90، نمرات سال سوم نظري به عنوان 25 درصد وزن گزينش در آزمون سراسري درنظر گرفته شده است و آن نيز به دليل مسائل فني بوده است. اين مصوبه تنها براي امسال است و ممکن است در سالهاي آينده تغييراتي داشته باشيم چرا که کارگروه موظف به حذف کنکور و جايگزيني سوابق تحصيلي است اما هنوز مشخص نيست که سوابق تحصيلي چگونه محاسبه شود اما آنچه مسلم است اين است که هدف اين نبوده که تنها امتحانات يک سال تحصيلي ملاک قرار گيرد.
? دقيق امسال
بد نيست بدانيد که با وجود کسادي کار دکترها : خودشان اين طور مي گويند؛ ما هر وقت رفتيم مطب يک دکتر، کانه همان دقايق، 18 فروند کشتي تجاري پر و پيمان او در درياي بالتيک! غرق شده اند و بعد هم داستان پشت داستان که بازار بدجوري خراب است و دست زياد شده است و ... : بيشترين شرکت کنندگان کنکور سراسري در گروه علوم تجربي هستند و اين يعني هنوز خيلي پدرومادرها آرزو دازند فرزندشان دکتر شود و خيلي از فرزندان هم گوش به فرمان والدين؛ تصميم دارند آنها را به اين آرزو برسانند. 39 درصد از داوطلبان کنکور سراسري در گروه علوم تجربي هستند، گروه علوم انساني با 33 درصد، گروه علوم رياضي با 25 درصد، گروه هنر با 1.6 درصد و گروه زبان هاي خارجي با 1.4 درصد به ترتيب بيشترين تعداد شرکت کنندگان کنکور سراسري را به خود اختصاص مي دهند.
درصد شرکت کنندگان هم که تابلو است! از يک ميليون و 138 هزار داوطلب کنکور سراسري 5.60 درصد زن و 5.39 درصد مرد هستند. حالا باز هم بگوييد در کشور ما به حق زنان اجحاف مي شود؛ کو؟
? نکته جالب تر از آمار
شرکت کننده، ميزان قبولي است؛ تعداد داوطلبان امسال در حالي است که مجموع ظرفيت پذيرش دانشجو در موسسه ها، مراکز و دانشگاه هاي دولتي و غيردولتي به مراتب بالاتر از رقم داوطلبان شرکت کننده در آزمون سراسري است.
اما اين به معناي حذف رقابت نيست؛ هر کسي بهتر درس خوانده باشد؛ دانشگاه بهتر و رشته بهتري هم قبول مي شود؛ پس رقابت هست؛ اما بر سر «بودن يا نبودن» نيست. و اين نکته مهمي است خاصه براي آنها که در پي درس خواندن هستند نه «دانشجو» شدن.
بد نيست بدانيد که از کنکور سراسري سال 82 تعداد داوطلبان آزمون سراسري سير نزولي داشته است.
هرم سني و ايجاد دوره هاي شبانه، مجازي، علمي کاربردي، بين المللي و ... از جمله دلايل کاهش آمار داوطلبان عنوان شده است.
و اما بعد... از تعداد ثبت نام کنندگان مذکور در کنکور 90 تعداد 850 هزار نفر پس از آزمون حق انتخاب رشته پيدا مي کنند. 517 هزار نفر از داوطلبان نيز در رديف قبول شدگان متمرکز و 50 هزار نفر در رديف قبول شدگان نيمه متمرکز به دانشگاه ها راه مي يابند. البته اين آمار تنها متعلق به ميزان پذيرفته شدگان در دانشگاه هاي دولتي است؛ با توجه به ميزان ظرفيت پذيرش دانشجويان در دانشگاه هاي دولتي و غيردولتي تمام داوطلبان يک جاي خالي در دانشگاه ها دارند.
? آزاد و پيام نور و تهران فرقي ندارد
يک اشکال اساسي در نظام آموزش عالي کشور ما اين است که اصولا نمي گويند: پسرم چه کاري بلدي؟ مي گويند: مدرک چي داري؟ و از کجا؟ بعد هم اگر هيچ فني بلد نباشي اما از يک دانشگاه اسم و رسم دار فارغ التحصيل شده باشي؛ به احترامت از جا بلند مي شوند اما به عکس اش زياد جواب نمي دهد! و اين يعني احترام به «جغرافيا و مکان» و نه به «علم و دانش و توانمندي». جداي از اين دو نکته ديگر هم بايد در ذهن تان باشد؛ اول اينکه دانشجو شدن، مد لباس نيست که بشود با آن در خيابان راه رفت و پز داد! دانشجو شدن يعني دانش جو شدن و اين يعني شما طالب برداشت هايي به وسع خود از درياي بيکران علم و خردورزي هستيد و دست بر قضا اين نکته هيچ ارتباطي با فارغ التحصيلي و داشتن مدرک فوق تخصص و بالاتر ندارد. تشنه يادگيري بودن با دانشجوي ترم 8 پروفسوري خيلي فرق دارد، هزاران مدرک علمي، بدون استفاده کاربردي و يا نگاه عالمانه به آن، هيچ ارزشي ندارد. ماندگاري انسان ها در عالم، به داشتن مدرک نيست، به ميزان تاثيرگذاري در روند علم آموزي و خدمت به اطرافيان و نگاه به آينده است. مراقب باشيد و باشيم که ردپاي نام و نشان محل تحصيل روي پيشاني مان نماند؛ به جاي آن گرد علم آموزي و خردورزي در کنار رشد فکري و تلاش براي روزهاي آينده کشور، به عنوان کارت شناسايي ما اعتبار داشته باشد. ديگر اينکه اگر نکته نخست را در ذهن خود هضم کنيد؛ ديگر «فارغ التحصيلي» برايتان معنايي ندارد چرا که انسان در اين دنيا و با ظرف کوچک دانستن اش در برابر کهکشان بي پايان علم الهي، هرگز فارغ التحصيل نخواهد شد؛ هرگز تا آخر عمر...پس به داشته هايمان نگاه نکنيم و به خاطر رتبه و رشته و دانشگاه، به کسي فخر نفروشيم؛ به نداشته ها فکر کنيم و افق هاي کشف نشده...
? يا دانشگاه يا هيچ!
اگرچه ديگر اين جمله زياد معنا و مفهومي در بين پشت کنکوري ها ندارد اما هستند کساني که همچنان کابوس هاي کنکور؛ شبهايشان را جهنم کرده است و قبول نشدن، عجيب به هم شان مي ريزد! تا حدي که گاه متقاضي ورود به دانشگاه نامش به صفحه حوادث روزنامه ها سنجاق مي شود تا هشداري باشد که غول کنکور براي خيلي ها دردسر شده است.
اين مسئله را مي تواني در سخنان خيلي ها ببيني، همانها که وقتي نام کنکور را مي شنوند پيشانيشان پر مي شود از قطرات کوچک عرق هايي که استرس کنکور را برايشان به ارمغان آورده است.
کساني که يکي دو سال است پشت کنکور مانده اند و اميدهايشان کمرنگ تر از باقي است. همانها که گاه چند شب مانده به کنکور تب مي کنند و قبول شدن در کنکور برايشان تبديل به يک روياي دست نيافتني شده ااست... همانها که دوست دارند ماجرا را اين طور تعريف کنند: دلم مي خواست يک روز از خواب بيدار مي شدم و مي ديدم که همه اينها را در خواب ديده ام. اين همه روزهاي خوش جواني که با شب بيداري و تلاش هاي روزانه سپري شد و هر سال بدون نتيجه به پايان رسيد و من باز هم با سري افکنده کتاب هايم را مرتب کردم و شروع کردم به درس خواندن براي کنکور سال بعد.
يا فرزندان قشر متوسط به پايين جامعه که نااميدي مضاعفي به نام پول براي کنکور دارند و اينگونه سخن مي گويند: شايد اگر من مثل خيلي از بچه ها در خانواده پولدار يا حتي متوسط زندگي مي کردم تا اين حد دچار مشکل نمي شدم. اما پدر من يک کارگر ساده است و توان مالي پرداخت هزينه دانشگاه آزاد را ندارد براي همين بايد هر طور که شده در دانشگاه سراسري قبول شوم و اين استرس مرا بالا مي برد...
? پدر و پول هايش...
کنکور مي آيد و مي رود و تو هم بدون شک به اندازه کفه ترازوي تلاشت؛ برداشت خواهي کرد از مرزعه اي که روزها وشبها در آن بذر پاشيدي و عاشقانه مراقبش بودي اما...اما استرس اصلي براي خيلي از هم نسلي هاي ما، نگاه نگران مادر و چشم هاي پر اميد پدر بود. همانها که از همه خواسته هاي خود گذشتند و همچون دوران بارداري شايد هم بيشتر، به بهترين شکل و بيش از توانشان، همه چيز را برايت مهيا کردند...پدر همه ناداري اش را، همه خستگي هايش را، همه ناتواني هايش و همه آرزوهايش را براي تو جمع کرد و بي چشمداشت، موفق شدن تو را آروزي خود قرار داد. مادر همه دلخوشي زندگي اش تو بودي و درس خواندن و شوق و ذوق ات براي دانشگاه...همه غصه هاي زندگي اش را با ديدن تلاش تو، در دل مي ريخت و به شوق دانشگاه رفتنت فراموش مي کرد تلخي هاي زندگي سخت روزمره را...حالا اين ساعات مانده به کنکور، بد نيست دست هاي پدر و مادري که همه دارايي زندگي شان تو هستي، ببوسي؛ با عشق...با احترام...و با سپاس از همه همراهي هايشان! به آنها بگو که قول مي دهي يادت نرود اين همه مهرباني و دلسوزي را...بگو که فراموش نمي کني اين لحظه هاي تکرارناشدني که آنها فقط به خاطر آرزوي تو؛ آنها را رقم زدند...بگو که قدر دست هاي خسته پدر و چشم هاي شکسته مادر را مي داني...بگو که اگر بهترين دانشجوي عالم هم بشوي؛ باز يادت نمي رود هرچه داري از پدر و مادر است...مطمئن باش آنها آرامش دل تو را مي خواهند؛ چه قبول شوي و چه نشوي؛ نمي خواهند دل تو توفاني باشد. کنکور، آزمون عجيبي است براي سنجش عشق فرزندان به والدين و بالعکس.
منبع:/www.aftabir.com ارسال توسط کاربر محترم سايت :msjmsj77