جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
روش علاقه مندي نوجوانان به عبادت
-(10 Body) 
روش علاقه مندي نوجوانان به عبادت
Visitor 1605
Category: دنياي فن آوري
زير بناهاي فکري افراد، ديدگاه و عقيده ي فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و… تأثير مستقيم بر ايمان و پاي بندي او به انجام فرائض و اعمال و رفتار آنان دارد.[1]براي تقويت علاقه نوجوانان به عبادت بايد نکات زير رعايت شود:
1- پيروي از سيره و روايات معصومين (عليهم السلام) توجه و عنايت ويژه اي داشته باشيم. امام علي (عليهم السلام) در رابطه با دوره جواني مي فرمايند: «با توجه به دانش کم جوان ناداني و جهل او معذور است .[2]
توجه به اين فرمايش و ديگر دستورات معصومين (عليهم السلام) موجب صبر و متانت بيشتر انسان در قبال خطاها و لغزش هاي جوان مي شود.
2- از بيانات يأس آور به طور جدي خودداري شود و لطف و رحمت و مهرباني خداوند را نسبت به همه بندگانش مخصوصا به جوانان ياد آور شويم. روان شناسان متعددي چون «راجرز» و «کمزواستيک» رفتار را متأثر از احساسات دانسته اند. طرز تلقي ها، ادراکات و احساسات، تعيين کننده رفتارند. بدين سبب اگر مربي آموزه هاي ديني را در قالبي مطرح سازد که فقط با احساس ترس، يأس و منفي گرائي همراه باشد، اهداف بالنده تربيتي ديني محقق نخواهد شد.[3] امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «دوست داشتن برتر از ترسيدن است».[4]

روش علاقه مندي نوجوانان به عبادت

3- با محبت و توجه ويژه و اعطاي هدايايي در مناسبت هاي مختلف، بايد دل فرزندان را بيش از پيش به خود متمايل کرد تا براي جبران کمبودهاي عاطفي خود به بيرون از خانه و دوستان غير صالح پناه نبرند. پيامبر (صلي الله عليه وآله) در باره ي اکرام فرزندان فرمودند: «فرزندان خود را احترام کنيد و نيکو تربيت نماييد».[5]
4- از بداخلاقي و خشونت پرهيز شود. امام علي (عليه السلام) در اين زمينه مي فرمايند: «بداخلاقي دوست و خويشان را فراري مي دهد و بيگانه را به بي اعتنايي و بي توجهي وا مي دارد».[6]
5- تغافل نسبت به برخي از خطاهاي فرزندان و وانمود نمودن بي اطلاعي از برخي اشتباهات او، چرا که در غير اين صورت حيا و خويشتن داري او نسبت به شما کاهش مي يابد. امام علي (عليه السلام) مي فرمايند: «شخص عاقل نيمي از او صبر و تحمل و نيم ديگر او تغافل است».[7]
حد المقدور از نصيحت مستقيم پرهيز شود و خواسته هاي خود را غير مستقيم طرح کند. امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند: «از پدرم شنيدم که فرمودند: نصيحت خشن است و بر ديگران سخت مي آيد».
6- حد المقدور از نصيحت مستقيم پرهيز شود و خواسته هاي خود را غير مستقيم طرح کند. امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند: «از پدرم شنيدم که فرمودند: نصيحت خشن است و بر ديگران سخت مي آيد».[8]
7- تقيّد به حضور بيشتر و صميمانه در کنار خانواده (به ويژه پدر خانواده) به خصوص در ساعاتي که همه ي اعضاء خانواده حضور دارند که موجب مهر و صميميت محيط خانواده مي شود.
8- انطباق کامل بين گفتار و کردار والدين و مربيان زيرا لازم است آنچه را که از ديگران مي خواهيم، خود به نحو مطلوب به آن پايبند باشيم. امام صادق (عليه السلام) فرمود: ”مردم را به غير زبان (با عمل) به خير دعوت کنيد”‌.[9]
9- پرهيز از زبان تحکم، زور و تهديد و استفاده از زبان تحليل، تفهيم و بيان حکمت احکام. زيرا عدم تبيين منطقي اسلام مي تواند آسيبي باشد که به دين گريزي جوانان مسلمان منتهي شود. همانگونه که سبب دست کشيدن مسيحيان از مسيحيت و گرايش به دين اسلام عدم اقناع منطقي آنان از دينشان است.[ 10]
10- تلاش منطقي در جهت ايجاد زمينه حضور او در اماکن و مجالس مذهبي (که خالي از خرافات ها و پيرايه هاي غير منطقي است) و آشنايي با چهره هاي موفق مذهبي ميزان پايبندي او را به آموزه هاي ديني تقويت خواهد کرد و اگر در مناسبت هاي مذهبي چنين جلساتي را در منزل خويش بر پا کنيد و به او نيز مسئوليتي در اين مجالس بدهيد بدون تأثير نخواهد بود.
11- اگر شيوه هاي ملاطفت آميز پس از مدت قابل ملاحظه اي جواب نداد آن گاه مي توان از شيوه هاي قهرآميز استفاده کرد،[11]: لکن بايد توجه داشت که در اين شيوه مانند هر شيوه ي ديگري نبايد دچار افراط شويم، چرا که نتيجه ي معکوس خواهد داشت.
از طرفي تا زماني که مطمئن به مفيد بودن اين روش نباشيم استفاده از آن توصيه نمي شود. به همين خاطر طرد و بيرون کردن فرزند از خانه عمل شايسته اي به نظر نمي رسد. به هر حال اگر مربي و بطور خاص والدين نسبت به مسئوليتي که در تربيت فرزندشان بر عهده شان گذاشته شده کوتاهي و تقصير نکرده باشند با اين حال تأثيرگذار نبودند، نبايد خود را ملامت و سرزنش نمايند چون انسان آزاد آفريده شده و در تصميم گيري ها آزاد است[12] و هر کس بايد پاسخگوي اعمال خويش باشد.

روش علاقه مندي نوجوانان به عبادت

زبان عربى و عبادت
به اعتراف اهل فن زبان عربى يکى از وسيع‏ترين و جامع‏ترين زبان‏هاى دنياست، و در آن قابليت هاي زيادي وجود دارد که معانى عميق و دقيق را با رساترين لغات و قوى‏ترين ادبيات، بازگو کند.[13]خداوند براى سخن گفتن با بشر و بيان حقايق هستى و در نتيجه هدايت انسان‏ها از زبان عربى استفاده نموده است،
از آن جا که اسلام يک دين جهانى است[14] و تشکيل امت واحد در دستور کار چنين دينى قرار دارد، همان طور که پيامبر (صلي الله عليه وآله) نيز در بدو تشکيل حکومت در مدينه، بين مسلمانان عقد اخوت بست و آنها را به وحدت فرا خواند. اين اصل، در بسيارى از عبادت‏هاى اسلامى خود را نشان داده و تجلى پيدا کرده است.
خواندن نماز و ساير عبادت‏ها به زبان عربى نيز نشانه‏اى از جهانى بودن دين اسلام است؛ زيرا جمعيتى که در يک جبهه و صف واحد قرار مى‏گيرند، ناگزيرند زبان واحدى داشته باشند تا به وسيله‏ آن با هم تفاهم کنند؛ يعنى بايد علاوه بر زبان مادرى و محلى، يک زبان عمومى و جهانى هم داشته باشند؛ چراکه يقيناً وحدت چنين جمعيتى بدون يک زبان واحد، کامل نيست.[15]
امروزه، عده‏اى از متفکران معتقدند: تا دنيا به صورت يک کشور در نيايد، مردم جهان روى سعادت را نخواهند ديد و بدين منظور نقشه‏هايى طرح کرده‏اند و يکى از موارد برنامه‏ آنها به وجود آوردن يک زبان بين المللى و جهانى است.
آيا در زمان پيامبر (صلي الله عليه وآله) با توجه به مخاطبان اوليه ى اسلام و فرهنگ آن روز دنيا ولزوم و ضرورت هدايت انسان‏ها در طول تاريخ و رسيدن به وحدت و يک پارچگى، راهى غير از اين وجود داشت که کاملترين زبان به عنوان زبان قرآن و عبادات انتخاب گردد تا هم بيانگر معانى عميق و حقايق لطيف باشد و هم در پرتو آن، انسان‏ها به همبستگى و حسن تفاهم اسلامى برسند؟ حال تصور کنيد که اگر مثلاً در نماز جماعت مسجد الحرام در ايام حج، هر کس موظف مى‏بود اذکار نماز را به زبان محلى خودش بخواند آيا اين هرج ومرج بوجود آمده، زشت و مستهجن نبود؟!
البته واحد بودن زبان نماز گرچه مربوط به شکل و ظاهر نماز است، اما موجب مى‏شود باطن و روح عبادت هم محفوظ بماند يعنى اگر بنا بود که هر کس با زبان خودش نماز بخواند، احتمال تحريف و آميخته شدن آن به خرافات و مطالب بى‏اساس که بر اثر ترجمه‏هاى غلطِ افراد غير وارد رخ مى‏داد، منتفى نبود و خواندن قرآن به صورت معين و زبان به خصوص، روح نماز را از مبتلا شدن به چنين خطرى نگاه مى‏دارد.
خداوند از طريق قرآن نازل با بشر سخن گفته است و بشر براى پاسخ به کلام خداوند بايد آن را بفهمد. ائمه‏عليهم السلام از آنجا که به طور کامل قرآن را درک کرده‏اند و خود حقايق قرآنند، بهترين پاسخ رادر قالب دعاها به خداوند داده‏اند. به بيان ديگر سخن خداوند، قرآن نازل است و دعاهاى ائمه‏ (ع)، قرآن صاعد؛ قرآن سخن خداوند با بشر است و دعا سخن بشر با خداوند
براى تکميل بحث لازم است دو نکته يادآورى گردد:
1- لازم نيست حتماً دعاها به عربى خوانده شوند؛ حتى دعا در نماز به زبان فارسى جايز است، اگرچه بهتر است دعاهايى که از ائمه‏ (عليهم السلام) صادر شده‏اند با عنايت و توجه به معانى آنها، به زبان عربى باشند. مطلب زير دليل اين امر را براى ما واضح مى‏سازد:
خداوند از طريق قرآن نازل با بشر سخن گفته است و بشر براى پاسخ به کلام خداوند بايد آن را بفهمد. ائمه‏عليهم السلام از آنجا که به طور کامل قرآن را درک کرده‏اند و خود حقايق قرآنند، بهترين پاسخ رادر قالب دعاها به خداوند داده‏اند. به بيان ديگر سخن خداوند، قرآن نازل است و دعاهاى ائمه‏(عليهم السلام)، قرآن صاعد؛ قرآن سخن خداوند با بشر است و دعا سخن بشر با خداوند. از اين روى دعاها همچون قرآن، مشتمل بر حقايق و معارف عميقى هستند که زبان عربى بهترين زبان براى بازگو کردن آنهاست.
2- آنچه گفته شد به معناى بى توجهى مسلمانان به معانى اذکار در نماز و… نيست؛ بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معناى نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خداى خود چه مى‏گويد، و در اين صورت است که اعمال او خشک و بى‏روح تلقى نخواهند شد و سکوى پرواز او به سوى ابديت خواهند گشت.

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] تَفَکُّرُ سَاعَةٍ اَفضَلُ مِن عِبَادَةِ سَبعِينَ سَنَةٍ، »تفسير عياشي، ج 2، ص 208؛ مستدرک الوسائل، ج2، ص 105. [2] نک: نرم افزار پرسمان. [3] غرر الحکم، ص 76,«جهل الشباب معذور و علمه محصور». [4] تقويت نظام خانواده، ج 1، ص 266. [5] شيخ کليني، الکافي جلد8 ص 128. [6] مستدرک الوسائل، ج 15، ص 168؛ «اکرموا اولادکم واحسنوا آدابهم». [7] غرر الحکم، ص 435. [8] محمدي ري شهري، ميزان الحکمه حديث 14915. [9] کشف الغمة، ج3، ص 84. [10] محدث نوري، مسترک الوسائل جلد8 ص 456. [11] دکترساجدي، دين گريزي چرا،دين گرائي چه سان ؟ص 226. [12] علامه مجلسي، بحار الانوار جلد31 ص 503, «آخر الدواء الکي آخرين دارو داغ نهادن است» [13] انسان، 3 .”‌راه را به او نشان داديم يا(راه درست را انتخاب مي کندو مي پيمايد و)سپاسگزار است يا(منحرف مي شود و)ناسپاس”‌. [14] الميزان، ج 4، ص 160 ؛ تفسير نمونه، ج9، ص 300 و ج 13، ص 311 و ج 21، ص 8 ؛ پاسخ به پرسش‏هاى مذهبى آيت الله مکارم شيرازى و آيت الله سبحانى، ص 293. [15] اعراف، 158 – انعام، 19 – انبياء، 107 – احزاب، 40 – سجده، 42 – ر.ک: الميزان، ج4، ص 159 – 161 . اعراف، 158 – انعام، 19 – انبياء، 107 – احزاب، 40 – سجده، 42 – ر.ک: الميزان، ج4، ص 159 – 161 .

منبع : اسلام پديا
ارسال توسط کاربر محترم سايت : mostafakazemy
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image