سلطان خاکي ها و سلطان صاحبقران
علي پروين، فرزند حاج احمد کله پز معروف است. احمد آقا، صاحب يکي از طباخي هاي بزرگ بازار بود و مغازه سنتي او طالب زياد داشت به نحوي که بسياري از مردم منطقه بازار و خيابان ري و آب منگل و آبشار، شب را به شوق کله و پاچه هاي احمد آقا به صبح مي رساندند. فرزند او، از کوچه غريبان بازار زندگي را شروع کرد و سپس به محله عارف رفت. عارف، خياباني فرعي در جنوب شرق تهران، ما بين خيابان خاوران و منطقه انتهاي شکوفه بود که بعدها با احداث اتوبان شهيد محلاتي به 2 نيمه شد و اتفاقاً خانه پروين درست در منطقه جدا شدن 2 بخش خيابان بود. جايي که پروين در آن منطقه صاحب يک بنگاه اتومبيل بود اما بنگاه اتومبيلي که به زحمت مي توانست 1/5 اتومبيل را در خودش جاي دهد. علي پروين تا اوايل دهه 60 در همان خيابان عارف زندگي مي کرد و بنگاهش در همان محله عارف کنار کارخانه برق بود. رفته رفته خانه پروين به چند خيابان بالاتر نزديک خيابان پيروزي رفت اما در سال 1367 در زندگي اقتصادي علي پروين نقطه عطفي ايجاد شد و علي پروين به واسطه محمد حسن انصاري فرد خانه بزرگي را در محله زعفرانيه تهران خريد و رسماً به دسته بالاشهري هاي تهران پيوست. انصاري فرد کوچک که بعدها پايه هاي حضور پروين در پرسپوليس را در همان سال سست کرد اما استراتژي دوران جواني او شکست خورد، آن خانه را از مسئولان بنياد مستضعفان براي پروين خريد.
سورتمه سواري در حوالي 7 تير
در اوايل دهه 70 يک نمايشگاه اتومبيل در ميدان هفتم تير تهران به نام علي پروين صاحب تابلو و پروانه شد؛ «اتوسورتمه» معروف را مي گوييم. جايي که بيشتر آن را دوستان نزديک علي پروين مثل حسين محمدي، سعيد ترابي و احمد يوسفي برايش تدارک ديدند. پروين، خاطره خوبي از اين نمايشگاه ندارد. آن نمايشگاه پر خاطره همان جايي بود که بعد از شکست تيم ملي در بازي هاي مقدماتي جام جهاني 1994 آمريکا، شيشه هايش توسط منتقدان خرد شد و حرمت سلطاني براي اولين بار از آن جا شکسته شد.
خرابي بازار و بازگشت به فوتبال
بازار اتومبيل بين سال هاي 72 تا 77 که علي پروين از فوتبال به دور بود رو به افول گذاشت. خرج پروين و خانواده اش در اين سال ها بسيار زياد بود، اما درآمد علي پروين که حالا از فوتبال و درآمدش به دور مانده بود به روايتي کفاف تأمين هزينه ها را نمي داد. پروين در سال 77 تبديل به پيشکسوت مايه داري شده بود که در آستانه ورشکستگي قرار گرفته. پس پروين به فوتبال برگشت. سال هاي 81،80،79،78،77 و 82(آذربايجان)، 84،83 و 86(استيل آذين) ساليان حضور و دوباره او در فوتبال بود. طي اين 9 سال پروين مال و مکنت بسيار پيدا کرد. يک بار مدير عامل پرسپوليس (1380) و بار ديگر عنوان پرطمطراق «همه کاره استيل آذين»(1386) به او رسيد و تنها در همين 2 دوره چيزي نزديک به يک ميليارد تومان نصيب او شد. بيراه نگفته ايم اگر بگوييم علي پروين در اين 9 سال، حداقل 5 ميليارد تومان به دست آورد. البته اين به جز بيزينس و کسب و کار متفرقه از جمله شراکت در «مانتو فروشي علي پروين» بود که استخوان زندگي او را مي ساخت.
کوچ دائمي به لواسان
خرج خانه سلطاني آن قدر زياد بود که او را وسوسه کرد سال 86 به استيل آذين بيايد و بازگشت دوباره به فوتبال را تجربه کند. پولي که پروين از استيل آذين گرفت، با احتساب 10 ميليون تومان به ازاي هر ماه، مي توانست زندگي خانواده علي پروين را براي 6 سال کاملاً تأمين کند. وقتي پروين حس کرد جيب هايش سنگين شده است روي خود را به سمت مناطق ييلاقي شمال شرق تهران معطوف کرد و به طور مشخص «لواسان» را براي ادامه زندگي انتخاب کرد. خانه ويلايي بسيار بزرگ او براي ساخت بناي مسکوني کاربردي نداشت. يک نفر پيدا شد و به خانه او مجوز ساخت داد. پروين، عمارتش را در اواخر دهه 70 جايگزين خانه معروف محله زعفرانيه کرد. اين جا افسانه علي پروين آغاز مي شود. پروين، خانه اي که چند سال قبل حدود 5 ميليون تومان خريده بود را تقريباً 50 برابر فروخت و به لواسان رفت. 400 متر زمين و ساخت يک عمارت تمام عيار! سالن بزرگ کاخ سلطان پنجره هايي دارد که 35 ميليون تومان هزينه پرده هايش شده است.
علاقه شديد به شومينه
علي آقا علاقه زيادي به سيستم گرمايشي «شومينه» دارد. بنابراين ديده شده که در سالن بزرگ همکف منزل علي آقا، 7 دستگاه شومينه با سبک هاي زيبايي کار شده و اشرافي وجود دارد که البته بايد گفت علي آقا به شدت عاشق شومينه است! علي پروين با همسر، 2 دختر، يک پسر، 2 داماد و 2 نوه اش زندگي مي کند. خانواده 9 نفره اي که علي پروين محور آن است در اين خانه هر کدام از دختر هاي پروين در طبقه اول صاحب 2 واحد کامل و مجهز 3 خوابه با متراژ 300 متر هستند و محمد پروين که البته امروز 22 ساله و مجرد است در طبقه دوم عمارت علي آقا صاحب يک سوئيت 270 متري است!
باغباني و کله خوري!
علي پروين در 2 مورد ادعاي جالبي دارد؛ يکي درباره روايت باغباني و ديگري درباره کله پاچه صرف شده خانواده در صبحگاه! علي آقا باغ باصفايي در حياط خانه دارد. گل و گياه اين باغ آن قدر زياد است که پروين براي محافظت از آن يک باغبان تمام وقت استخدام کرده است. به جز اين باغبان که حقوق کامل از او مي گيرد، درختچه ها و گياه هاي تزئيني، ماهي حدود 1/5،1 ميليون تومان را از کيسه زندگي پروين خارج مي سازد و صرف زيباسازي محوطه داخل خانه سلطان مي کند. روايت علي آقا از کله پاچه هم زيباست. او احتمالاً به خاطر شغل پدر ارادت بسيار به کله پاچه دارد و حالا ديگر صبحانه خانواده 9 نفره کله پاچه است. بيشتر صبح ها، در خانه علي آقا بوي مغز و چشم و بناگوش و پاچه و آب چرب کله و ...به مشام مي رسد. پروين روايت مي کند که گه گاه حدود يک صد هزار تومان پول کله پاچه خانواده او در هر روز مي شود. کله پاچه هاي 5 توماني سال 50 حالا تبديل به غذاي فاخر يک صد هزار توماني صبحانه هاي عمارت پروين شده است! پروين پولدار است. زندگي مجللي دارد اما ديگر او سلطان خاکي ها نيست. خاکي ها، هيچ وقت در سفره شان کله پاچه يک صد هزار توماني ندارند. خاکي ها هيچ وقت مثل سلاطين زندگي نمي کنند. خاکي ها هيچ وقت، خاکي هاي ديگر را فراموش نمي کنند.
منبع:تماشاگر شماره 025