جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
زهد اسلامي يعني برداشت کم براي بازدهي زياد
-(17 Body) 
زهد اسلامي يعني برداشت کم براي بازدهي زياد
Visitor 2975
Category: دنياي فن آوري
استاد علي اکبر پرورش تعبيري نغز و رسا در مورد زهد دارد و مي گويد: زهد اسلامي عبارت است از برداشت کم و بازدهي زياد يعني رابطه اي ميان " کم برداشت کردن " از يک طرف و " زياد بازدهي دادن " از طرف ديگر موجود است. بازدهي هاي انساني انسان و تجليات شخصيت انساني انسان چه در قسمت عاطفه و اخلاق و چه در قسمت تعاونها و همکاريهاي اجتماعي و چه از نظر شرافت و حيثيت انساني و چه از نظر عروج و صعود به عالم بالا همه و همه رابطه معکوس دارند با برداشتها و برخورداريهاي مادي.
انسان اين ويژگي را دارد که برداشت و برخورداري زياد از ماده و طبيعت و تنعم و اسراف در لذات، او را در آنچه هنر و کمال انساني ناميده مي شود ضعيف تر و زبونتر و بي بارتر و عقيم تر مي سازد و برعکس پرهيز از برداشت و برخورداري البته در حدود معيني، گوهر او را صفا و جلا مي بخشد، فکر و اراده (دو نيروي عالي انساني) را نيرومندتر مي کند. اين حيوان است که برداشت و برخورداري بيشتر او را در کمال حيواني به جلو مي برد. در حيوان نيز آنچه به منزله " هنر " ناميده مي شود اينطور نيست، يعني يک حيوان براي اينکه چاقتر بشود و گوشتش بهتر مورد استفاده قرار بگيرد، و يا براي اينکه شير و پشم بيشتري بدهد بايد هر چه بيشتر تيمار شود، اما يک اسب مسابقه چنين نيست، اسب سر طويله محال است که از عهده مسابقه بيرون آيد، اسبي مي بايد که روزها بلکه ماهها تمرين کم خوراکي ديده باشد و لاغر ميان شده باشد، گوشتها و پيه هاي اضافي را ريخته باشد تا چابک و چالاک شده و به تيزروي که از نوع " هنر " و فعاليت براي آن حيوان است قادر گردد.
زهد، براي آدمي تمرين است، اما تمرين روح. روح با زهد ورزش مي يابد و تعلقات اضافي را مي ريزد، سبکبال و سبکبار مي گردد و در ميدان فضائل سبک به پرواز در مي آيد. از قضا علي عليه السلام از تقوا و زهد به " ورزش " تعبير مي کند، کلمه رياضت در مفهوم اصلي خودش عبارت است از ورزش و تمرين مقدماتي اسب مسابقه. ورزش هم " رياضت " ناميده مي شود، مي فرمايد: «و انما هي نفسي اروضها بالتقوي» همانا نفس خويش را با تقوا ورزش مي دهم (نامه 45 نههج البلاغه).
گياهها چطور؟ گياه هم مانند حيوان است، لااقل قسمتي از آنچه مي توان آنرا ولو با تشبيه و مسامحه " هنر " گياه ناميد مشروط به برداشت کمتر است از طبيعت. علي عليه السلام به اين نکته نيز اشاره مي کند و از گياهان مثلي مي آورد، در يکي از نامه هايش پس از آنکه زندگي زاهدانه و قانعانه و کم برداشت خويشرا براي يکي از فرماندارانش تشريح مي کند و او را ترغيب مي نمايد که در زندگي اين راه را پيشه سازد، مي فرمايد: " مثل اينستکه اعتراض معترض را مي شنوم که اگر برداشت علي اين اندازه کم باشد، بايد به علت ضعف قادر به هماوردي با دلاوران نباشد، پس چگونه است که هيچ دلاوري تاب هماوردي او را ندارد، ولي اشتباه مي کنند. آنکه با سختيهاي زندگي دست به گريبان است نيرومندتر و آبديده تر از کوره بيرون مي آيد، همانا چوب درخت صحرائي که به دست باغبان نوازشش نمي دهد و هر لحظه به سراغش نمي رود و با محروميتها همواره در نبرد است محکمتر، با صلابت تر، و آتشش فروزانتر و ديرپاتر است".
اين قانون که بر جانداران حاکم است، بر انسان بما هو انسان، يعني از نظر خصلتهاي خاص انساني، از نظر همان چيزها که به نام " شخصيت انساني" ناميده مي شود به درجاتي بيشتر حکومت مي کند. کلمه زهد با همه مفهوم عالي و انساني که دارد سر نوشت شومي پيدا کرده است و مخصوصا در عصر ما ظالمانه محکوم مي شود، در مفهوم اين کلمه غالبا تحريف و اشتباهکاري به عمد يا غير عمد رخ مي دهد، گاهي مساوي با تظاهر و ريا معرفي مي شود و گاهي مرادف با " رهبانيت و عزلت و گوشه گيري ". هر کسي درباره اصطلاحات شخصي خود مختار است که اين الفاظ را به هر معني که مي خواهد استعمال کند، اما هرگز نمي توان مفهوم و اصطلاح ديگري را به بهانه يک مفهوم غلط و يک اصطلاح ديگر محکوم کرد.
اسلام در سيستم اخلاقي و تربيتي خود کلمه و اصطلاحي به کار برده است به نام زهد، نهج البلاغه و روايات اسلامي پر است از اين کلمه، ما اگر بخواهيم درباره زهد اسلامي بحث کنيم بايد قبل از هر چيز مفهوم اسلامي آنرا درک کنيم، سپس درباره آن قضاوت کنيم. مفهوم زهد اسلامي عبارت است از برداشت کم براي بازدهي زياد. اسلام در زمينه زهد دو چيز را سخت محکوم کرده است، يکي رهبانيت و ديگري ماده پرستي و پولپرستي و به عبارت جامعتر «دنيازدگي» را. کدام مکتب و منطق است که رهبانيت را توصيه کند و کدام مکتب است که به پول پرستي و کالا پرستي و يا مقام پرستي و يا به عبارت جامعتر «دنيازدگي» توصيه کند و آيا ممکن است انسان اسير و گرفتار و بنده و برده ماديات باشد و به تعبير اميرا لمومنين عليه السلام بنده دنيا و بنده کسي باشد که دنيا در اختيار او است و آنگاه از شخصيت دم بزند؟!
منبع: http://www.tahoor.com
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image