ضروريت وب براي انقلاب ديجيتالي و تداوم رفاه (قسمت اول)
    -(1 Body)
|
ضروريت وب براي انقلاب ديجيتالي و تداوم رفاه (قسمت اول)
Visitor
352
Category:
دنياي فن آوري
وب نه تنها براي انقلاب ديجيتالي، بلکه براي تداوم رفاه ما و حتي براي آزاديمان ضروري است. وب نيز مانند دموکراسي نيازمند نگهباني است. وب جهانگستر روي کامپيوتر دسکتاپ من در ژنو سوئيس در دسامبر 1990 به دنيا آمد. از يک سايت و يک مرورگر تشکيل شدهبود که از قضا هر دو روي يک کامپيوتر قرار داشتند. اين آرايش ساده، نمايشگر مفهومي ژرف است: هر فرد ميتواند اطلاعات را با هر فرد ديگر و در هر جاي ديگر به اشتراک گذارد. براين اساس، وب به سرعت از ميان سبزهها رشد کرد. امروزه، در بيستمين سالگرد ميلادش، وب به راستي در زندگي روزانه ما تنيده شدهاست. وجودش را بديهي ميانگاريم و انتظار داريم هر لحظه «آنجا باشد»، مانند الكتريسيته. وب به ابزار نيرومند و فراگيري تبديل شده، زيرا بر پايه اصل برابري بنا شده و نيز به دليل آن که هزاران فرد مستقل، دانشگاه و شرکت، انفرادي يا در کنار هم به عنوان بخشي از W3C براي گسترش تواناييهاي وب بر پايه آن اصل کوشيدهاند.اما وب آنگونه که ما ميشناسيمش، از راههاي گوناگوني مورد تهديد قرار گرفته است. برخي از موفقترين ساکنان آن شروع به کوتاه آمدن از اصول آنكردهاند. سايتهاي بزرگ شبکههاي اجتماعي، ديواري ميان اطلاعات ثبت شده توسط کاربرانشان و بقيه وب ميافکنند. عرضهکنندگان اينترنت بيسيم مايل هستند، تبادل داده را با سايتهايي که با آنها قرارداد ندارند، آهسته کنند. دولتها، چه تماميتخواه و چه دموکراتيک، رفتارهاي آنلاين افراد را ميپايند و به اين ترتيب، حقوق مهم انساني را به خطر ميافکنند.اگر ما کاربران وب اجازه دهيم، اينگونه روندها بدون بررسي شدن ادامه يابند، وب ممکن است به جزيرههايي چندپاره تجزيه شود. ممکن است آزادي ارتباط يافتن را با هر سايت دلخواه از دست بدهيم. اين بيماري ممکن است به تلفنهاي هوشمند و تبلتها هم گسترشيابد که به نوبه خود درگاههاي اطلاعات گستردهاي هستند که وب فراهم ميآورد. چرا بايد به اين مسائل اهميت بدهيد؟ چون وب از آن شما است. وب سرمايهاي همگاني است که شما، کسب وکارتان، جامعه و دولتتان همگي به آن وابستهايد. وب همچنين به عنوان راهي ارتباطي که گفتوگوي پيوسته جهاني را امكانپذير ميسازد، براي دموکراسي حياتي است. وب اصول اساسي آزادي بيان را به عصر شبكهها ميآورد: آزادي از تفتيش شدن، مسدود شدن و قطع ارتباط. با اين حال، مردم ميپندارند وب به گونهاي بخشي از طبيعت است و اگر آغاز به پژمردن كند، خوب، يکي از چيزهاي تأسفبرانگيزي است که نميتوانيم دربارهاش كاري انجام دهيم، اماچنين نيست. ما وب را با طراحيکردن نرمافزار و پروتکلهاي کامپيوتري ميسازيم؛ اين فرآيند کاملاً تحت کنترل ما است. ما ويژگيهايي را که ميخواهيم داشتهباشد يا نداشتهباشد، برميگزينيم. تکامل وب به هيچ وجه پايان نيافته است (و نيز وب به طور قطع نمرده است). اگر بخواهيم کارهاي حکومت را رديابي کنيم، ببينيم شرکتها چه ميکنند، وضعيت واقعي سيارهمان را دريابيم، بيماري آلزايمر را درمان كنيم (از به اشتراک گذاشتن عکسها با دوستانمان چيزي نميگويم)، ما، ما مردم، جامعه علمي و مطبوعات، بايد نخست اطمينان يابيم که اصول وب دستنخورده باقي ميمانند، نه فقط براي آن که دستاوردهاي کنوني را نگه داريم، بلکه براي بهره گرفتن از پيشرفتهاي بزرگي که هنوز در راهند. بنيان کار بر جهاني شدن است چندين اصل مهم براي تضمينکردن آن که وب همواره ارزشمندتر شود، وجود دارد. آن اصل بنيادين طراحي که اساس سودمندي و رشد وب است، فراگير بودن آن است. وقتي يک لينک ميسازيد، ميتوانيد به هر آدرسي اشاره کنيد. اين به آن مفهوم است که مردم بايد بتوانند هر چيزي را روي وب بگذارند، مستقل از آن که چهکامپيوتري دارند، از چه نرمافزاري استفاده ميکنند، به چه زباني سخن ميگويند و نيز فارغ از آن که ارتباط اينترنتيشان كابلي است يا بيسيم. وب بايد براي افراد داراي ناتواني جسمي يا ذهني نيز قابل استفاده باشد. بايد با هر گونه اطلاعاتي کار کند، خواه يک سند باشد يا نقطهاي از دادهها و نيز بايد بتواند اطلاعات را با هر گونه کيفيتي بپذيرد، از يک توييت سبکسرانه تا يک مقاله پژوهشي. همچنين وب بايد از هر سختافزاري که ميتواند به اينترنت وصل شود، قابل دسترسي باشد: ثابت يا همراه، با نمايشگري کوچک يا بزرگ. شايد اين ويژگيهاي بديهي، خودکفا يا بياهميت نشان داده شود، اما به خاطر اينها است که سايت تأثيرگذار و مشهور بعدي يا صفحه خانگي تيم محلي فوتبال فرزندتان بدون مشکل روي وب نمايان ميشوند. فراگيري جهاني، براي هر سيستمي يک درخواست بزرگ است.در طراحي وب تمرکززدايي يک ويژگي مهم ديگر است. نبايد براي افزودن صفحهاي به وب يا ساختن يک لينک، نياز به اجازه هيچ رياست مرکزياي داشتهباشيد. تنها کاري که بايد بکنيد، استفاده از سه پروتکل استاندارد ساده است: صفحهتان را به فرمت HTML (سرنام Hypertext Markup Language) بنويسيد، آن را براساس قرارداد نامگذاري URI نام نهيد و آن را روي وب با HTTP (سرنام Hypertext Transfer Protocol) ميزباني كنيد. تمرکززدايي نوآوريهاي گستردهاي را در گذشته ممکن ساختهاست و در آينده نيز چنين خواهد كرد.URI کليد جهاني شدن است. از آغاز نامش URI (سرنام Universal Resource Identifier) بود؛ بعدها با نام URL (سرنام Universal Resource Locator) مشهور شد. URI امکان دنبال کردن هر لينکي را به شما ميدهد، فارغ از آن که شما را به چه نوع محتوايي ميبرد يا چه کسي آن را منتشر كردهاست. لينکها محتواي وب را به چيزي ارزشمندتر تبديل ميکنند: يک فضاي اطلاعاتي بههمپيوسته. "آن اصل بنيادين طراحي که اساس سودمندي و رشد وب است، فراگير بودن آن است." به تازگي چندين تهديد در برابر فراگيري جهاني وب پديدار شدهاست. شرکتهاي تلويزيون اينترنتي که اتصال اينترنتي هم ميفروشند، در حال بررسي امكان جلوگيري از دسترسي کاربران اينترنتيشان به محتواي سرگرمکنندهاي که خود روي شبکههاي کابلي عرضهميکنند، هستند. سايتهاي شبکههاي اجتماعي مشکل متفاوتي ايجادکردهاند. فيسبوک، LinkedIn، Friendster و سايتهاي ديگر، به طور معمول از راه جمعآوري اطلاعاتي که وارد ميکنيد ارزش افزوده اطلاعاتي ايجاد ميکنند: سال تولدتان، آدرس ايميل شما، علاقهمنديهاي شما (likes) و لينکهايي که نشان ميدهند، چه کسي با چه کسي دوست است و چه کسي در کدام عکس است. اين سايتها اينگونه دادههاي خُرد را در پايگاههاي داده شگفتانگيز خود جمع كرده و از اين اطلاعات براي فراهم آوردن سرويسهاي غنيتر استفاده ميکنند، اما فقط درون سايت خودشان. وقتي اطلاعات خود را وارد يکي از اين سرويسها کرديد، نميتوانيد همانها را دوباره در سايتي ديگر به آساني [به طور خودکار] وارد کنيد. هر سايت مانند يک سيلو است که ميان خود و ديگر سايتها ديوار کشيدهاست. بله، صفحههاي شما در آن سايت روي وب هستند، اما دادههاي شما، نه. ميتوانيد روي يک سايت به صفحهاي كه درباره فهرستي از اشخاص که تهيهکردهايد، دسترسي يابيد، اما نميتوانيد آن فهرست يا برخي از اعضاي آن را به سايتي ديگر بفرستيد. اين جداسازي به اين دليل رخ ميدهد که هر قطعه از اطلاعات براي خود يک URI جداگانه ندارد. ارتباط ميان دادهها فقط درون هر سايت برقرار است. پس هر اندازه اطلاعات بيشتري وارد کنيد، بيشتر گير ميافتيد. سايت شبکه اجتماعي شما به يک سکوي مرکزي تبديل ميشود؛ يک سيلوي بسته محتوا، که اجازه کنترل کامل اطلاعاتي را كه در آن داريد، به خودتان نميدهد. هر قدر اين نوع معماري کاربرد گستردهتري بيابد، وب بيشتر قطعهقطعه ميشود و ما از يک فضاي جهاني يکتاي اطلاعات کمتر بهرهمند خواهيمشد. خطر ديگر چنين روندي آن است که يک سايت شبکه اجتماعي يا يک جستوجوگر يا يک مرورگر آنقدر بزرگ شود که به يک تکقطبي تبديل شود، وضعيتي که به طورمعمول به محدوديت در نوآوري منجر ميشود. همچنان که از آغاز پيدايش وب چنين بوده، نوآوريهاي پيوسته و خودجوش شايد بهترين راه مقابله و برنامهريزي کارها بر ضد هر شرکت يا نهاد منفردي است که بر ضد فراگيري جهاني بکوشد. GnuSocial و Diaspora پروژههايي روي وب هستند که به هر کسي امکان ساختن شبکه اجتماعي خود را از روي سرور خودش ميدهند تا به هر کس يا هر سايت ديگري که ميخواهد، مرتبط شود. پروژه Status.net که نرمافزار اجرايي سايتهايي مانند identi.ca را فراهم ميکند، به شما امکان ميدهد، بدون تمرکزگرايي سايتهايي مانند تويتر، شبکهاي مانند آنها بسازيد. منبع:ماهنامه شبکه ارسال توسط کاربر محترم سايت :hasantaleb
|
|
|