داوطلبان محترم وقت تمام است. حتي دستگاههايي که آزمونهاي ما را تصحيح ميکنند نيز در ابتدا توسط آيبيام اختراع شدند. شانزدهم ژوئن امسال «آبي بزرگ» صدساله شد. اتفاقي که با توجه به درنظرگرفتن حوزه فعاليت آيبيام و البته ميزان موفقيتش در طول اين صد سال به جرأت بينظير محسوب ميشود. آنها در عين حال از پردرآمدترين و ارزشمندترين شرکتهاي فعال در عرصه فناوري جهان هستند. بيش از هر شركت ديگري در ايالاتمتحده حق امتياز در جيب دارند و يکي از قويترين مراکز تحقيق و توسعه را در ميان شرکتهاي تجاري جهان در اختيار دارند. گذشته از تمام اين موارد آيبيام امروز سردمدار فناوريهاي پيشرفته آينده محسوب ميشود. آنها امروز در اوج آمادگي، صد سالگي خود را جشن ميگيرند.
«هر کسب و کاري به اردکهاي وحشي خود نياز دارد. شما ميتوانيد يک اردک وحشي را اهلي كنيد، اما هيچگاه نميتوان اردک اهلي را وحشي كرد.»
توماس جي واتسون پسر
در آرمونک ايالت نيويورک، شهر کوچکي که دفتر مرکزي آيبيام در آن قرار دارد، هنوز هم ميتوان اردکهاي وحشي را در جايجاي شهر مشاهده كرد
مقدمه
زمان: اواسط دهه دوم قرن بيستم
مکان: وال استريت، نيويورک – دفترمرکزي آيبيام
تي.جي.واتسون پدر در کنار پنجره ايستاده است و به پايين مينگرد. در اين زمان هنوز بسياري از مبادلات تجاري در خيابان و بيرون از سالن اصلي انجام ميشد. مبادله گران بورس فرياد ميزنند تا شايد از اين رهگذر اندكي بيشتر عايدشان شود. خيابان شلوغ و آشفته است. اينجا قلب تپنده بازارهاي مالي ايالاتمتحده است، اما هيچ نشاني از يک مکان متمدن ندارد.توماس جي واتسون پدر اعتقاد داشت، تمام مشکلات جهان ميتوانستند بهسادگي حل شوند، اگر و تنها اگر مردم قصد ميکردند تا فکر کنند. جملهاي که بعدها شعار معروف THINK با توجه به آن رواج پيدا كرد. او به آشوب زير دست خود مينگريست و از دل اين آشوب ايده يک شرکت مدرن را ميديد. شرکتي که کسب و کار را وارد مرحله جديدي كرد و از آن مهمتر انقلاب ديجيتال را رهبري كرد.
اما چه چيزي آيبيام را خاص ميسازد؟ خود آيبيام در سندي که به مناسبت صد سالگياش منتشر كرده است اشاره ميکند که دليل تداوم بيسابقه آيبيام در مقايسه با ديگر شرکتهاي فعال در زمينه فناوري، نگاه به آينده بوده است. آنها معتقدند، اداره امور جاري يک شرکت بزرگ بايد به صورت همزمان با برنامهريزي براي آينده ترکيب شود و اين چيزي است که بسياري از رقيبان گذشته آيبيام از انجام آن ناتوان بودند. در حقيقت، پاسخ به سؤال اينکه چه چيزي آيبيام را خاص ميسازد، به هيچ عنوان يک کلمه يا يک جمله نميشود. آيبيام آزمايشگاههاي تحقيقاتي فوقالعادهاي دارد، از رهبران قدرتمندي در طول تاريخ برخوردار بوده است، در چند دوره تاريخي فرصتهايي طلايي به دست آورد و توانست براي سالها بازار را بهخوبي پيشبيني کند. اما حتي اينها هم براي صد ساله شدن يک شرکت کافي نيستند.
تاريخچه مختصر
نگارش تاريخ آيبيام بدون اغراق ميتواند يک کتاب کامل را به خود اختصاص دهد. به همين دليل، سعي ميکنيم در اينجا خيلي مختصر تاريخچه پيدايش آيبيام و چگونگي تبديل شدن آن به يکي از تأثيرگذارترين شرکتهاي تمام تاريخ را توضيح دهيم. آيبيام کار خود را در شانزدهم ژوئن 1911 و با نام C-T-R (سرنام Computing-Tabulating-Recording) آغاز كرد. شرکتي که از ادغام سه شرکت کوچکتر ديگر حاصل شده بود. درواقع ميتوان گفت، آيبيام حتي بيش از صد سال عمر کرده است، زيرا به اعتقاد برخي بايد شروع آيبيام را دهه 1880 قرن نوزدهم دانست. يعني زماني که هرمن هولريث موفق شد، ماشينجدولبندي (Tabulating Machine) را اختراع كند. ماشين جدولبندي که درواقع نوع ابتدايي کامپيوترهاي امروزي بود براي مواردي مانند خلاصهسازي و حسابداري ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. آمارداني توانا به نام هرمن هولريث اين پروژه را در ابتدا براي کمک به سرشماري سال 1890 ايالاتمتحده طراحي كرد، اما بعد در مقياس بزرگتر توسط کسبوکارهاي ديگر نيز مورد استفاده قرار گرفت. شرکتي که هولريث تأسيس کرد، در ميان سه شرکتي که آيبيام را تشکيل دادند، رکن اصلي بود. کسبوکار آيبيام در سالهاي اوليه بسيار متنوع بود. آنها حتي در حوزههايي مانند مواد غذايي نيز فعاليت ميکردند.
در سال 1914 تي جي واتسون پدر، به عنوان مديرعامل آيبيام منصوب شد تا به اين ترتيب، شرکت دوران رشد خود را کليد بزند. آيبيام در دهه نخست فعاليت خود شرکت ناموفقي محسوب نميشد. آنها شركتي معتبر با درآمدي مناسب بودند، اما رؤياي تيجي واتسون، تبديل آيبيام به قطبي جهاني بود. به همين دليل، شروع به ايجاد تغييراتي كرد تا وضعيت شرکت را متحولسازد. او آينده کامپيوترها و محاسبات را روشن ميديد، بنابراين، تصميم گرفت تا کسبوکار شرکت را روي اين حوزه متمرکز کند. به دنبال اين تصميم، بخش ساخت ترازو و ساعتهاي مكانيكي شركت فروخته شد و با راهاندازي آزمايشگاههاي تحقيقاتي پيشرفته سعي شد تا آيبيام به يک شرکت پيشتاز در زمينه توليد ماشينهاي جدولبندي تبديل شود. همچنين روند جهانيشدن آيبيام و تأسيس شعبههاي اين شرکت در کشورهاي ديگر آغاز شد. از جمله نخستين کشورهايي که آيبيام فعاليت خود را در آنان گسترش داد ميتوان به کانادا، آلمان و برزيل اشاره کرد. واتسون براي انجام اينکار افرادي را مأمور ميکرد تا به کشورهاي مختلف رفته و شعبههايي را با استفاده از افراد محلي به راه بياندازند. حتي سعي ميشد مديران نيز از ميان افراد محلي انتخاب شوند. درنهايت در سال 1924 نام شرکت به IBM (سرنام International Business Machine) تغيير يافت. تيجيواتسون، به نوعي يکي از معماران شرکتهاي نوين نيز محسوب ميشود. او توانست براي نخستينبار بسياري از مفاهيمي را که امروز به نظر بديهي ميرسند، در فلسفه شرکت جا بياندازد، مواردي مانند عدم تبعيض جنسيتي يا نژادي ميان کارکنان، برنامههاي آموزشي براي کارمندان و بيمههاي مختلف.
با اين حال، شرکت در ابتداي دهه بيست با توجه به مشکلات اقتصاد ايالاتمتحده با دشواريهاي مالي مواجه شد. تيجي واتسون نيز مجبور شد تعداد زيادي از کارمندانش را اخراج کند تا همچنان آيبيام را سر پا نگه دارد. اين اتفاق کمتر از دهسال بعد و در دوران «رکود عظيم» نيز تکرار شد، اما اين بار واتسون تصميم گرفت تا نه تنها دست به تعديل نيروي گسترده نزند، بلکه همچنان به تحقيق و توسعه پرهزينه شرکتش ادامه دهد. نتيجه اين امر پيادهسازي بيمه تأمين اجتماعي ايالاتمتحده در اواسط دهه 1930 بود که در زمان خود بزرگترين پروژه حسابداري تاريخ بود. در اواخر دهه سي واتسون پردرآمدترين مدير کل ايالاتمتحده محسوب ميشد.
دهه 1940، آغاز ورود آيبيام به حوزه محاسباتي با مقياس عظيم محسوب ميشود، هر چند که به نظر بسياري اين امر تا ساخت مينفريم استثنايي System/360 در دهه شصتمحقق نشد. همچنين در سال 1946 نخستين طرح درس علومکامپيوتر در آزمايشگاههاي آيبيام نوشته شد. خيلي قبل از اينکه چنين رشتهاي به صورت تخصصي ايجاد شود. با شروع دهه پنجاه، تيجي واتسون پدر به روزهاي آخر عمر خويش نزديک ميشد. در همين زمان وي تصميم گرفت تا پسرش را براي جايگزيني خود معرفي کند. توماسجي واتسون پسر نيز اگر از پدر بهتر نبود، به يقين چيزي نيز از او کم نداشت. او در سال 1952 کنترل شركت را در دست گرفت. آيبيام در اين دوران هنوز در بازار کامپيوترها بازيگر نخست محسوب ميشد، اما واتسون کوچک رؤياهايي ديگر در سر داشت. او تصميم گرفت، براي محقق ساختن اين رؤياها روي خانوادهاي از مينفريمها با عنوان System/360 يك سرمايهگذاري پنج ميليارد دلاري انجام دهد. ريسک واتسون جواب داد و اين سري از مينفريمها به يکي از موفقترين محصولات تمام تاريخ تبديل شدند. وي همچنين اصرار خاصيبر لزوم طراحي مناسب محصولات آيبيام داشت و براي نيل به اين هدف چندين معمار و طراح صنعتي مشهور را به مجموعه خويش اضافه كرد.
يکي از مواردي که در سالهاي اوليه مديريت واتسون پسر به شدت به چشم ميآمد، همکاري بسيار نزديک آيبيام با دولت ايالاتمتحده بود. وقوع جنگ سرد باعث شده بود تا اين كشور اهميت کامپيوترها و عصر ديجيتال را درک کرده و به اين ترتيب سرمايهگذاري زيادي در اين امر انجام دهد. در آغاز دوران رهبري واتسون جوان اين رابطه از حد معمول فراتر رفت. نکته جالب توجه اين بود که اين تجارت سود چنداني را نيز نصيب آيبيام نميکرد، اما به آنها اجازه ميداد تا با دستيابي به منابع مالي عظيم و البته امکانات تحقيقاتي پيشرفته براي رشد تحقيق و توسعه شرکت حرکت كنند. به عنوان مثال، سري هفتصد کامپيوترهاي آيبيام که ورودي به عصر کامپيوترهاي الکترونيکي محسوب ميشود، در دهه پنجاه و با کمک دولت ايالاتمتحده براي مبارزه با شوروي ساخته شد. بسياري از فناوريهايي که در ابتدا براي دولت امريکا توسعه داده شده بود، بعدها به شيوهاي در محصولات خود آيبيام نفوذ پيدا کرد. در اينجا بايد اشاره كرد، برخي معتقدند، اين رابطه چيزي بيش از تجارت صرف بوده و آيبيام به غير از موارد ذکر شده، امتيازهاي ديگري نيز از دولت ايالاتمتحده دريافت ميکرده است.در طول سالهاي بعد، آيبيام محصولات انقلابي ديگري مانند ماشين تايپسلکتريک، هاردديسک، فلاپيديسک، کامپيوترهاي شخصي، بارکد، زبان برنامهنويسي فرترن و SABRE را توليد كرد که هر کدام بازار را به پيش بردند. در آغاز دهه هشتاد، آيبيام به چنان امپراتوري تبديل شده بود که به نظر هيچگاه فرو نميريخت. آنها در همه حوزهها موفق بودند.
آيبيام در سقوط
جان فلوز ايکرز، در سال 1985 مردي 51 ساله بود که بر مسند مديريت آيبيام تکيه داده بود. او نزديک به 25 سال بود که در آيبيام حضور داشت و به نظر ميرسيد، گزينهاي عالي براي مديريت آبي بزرگ محسوب شود. او بهتازگي سکان آيبيام را در اختيار گرفته بود تا آنها را در دنيايي که به نظر در حال تغييرات فراواني بود، همچنان در رتبه نخست نگه دارد. CNBC البته ايکرز را با لقب ديگري ميشناسد: بدترين مديرعامل امريکايي تمام تاريخ. هشت سال بعد در سال 1993، کارمندان آيبيام از 407 هزار به 360هزار نفر کاهش يافتهبودند. شركت هر سال پنج ميليارد دلار ضرر ميداد، رقمي که در تاريخ کم نظير است. پرداختيهاي سهامداران از 21,1 دلار به 54 سنت به ازاي هر سهم رسيدهبود. به طور طبيعي، دنياي مديريت براي ايکرز پايان يافته بود، اما او آيبيام را تا مرز ورشکستگي پيش برده بود.
از اواسط دهه 1980ميلادي، آيبيام در دنياي تاريکي فرو رفت. در حاليکه دنيا در حال حرکت به سمت کامپيوترهاي شخصي بود، ايکرز همچنان بر مينفريمها اصرار ميورزيد. دريل تفت از نشريه ايويك دلايل ديگري را نيز براي اين سقوط عنوان ميکند. به اعتقاد او، آيبيام در اين دوران بيش از حد از خود راضي شده بود و نميتوانست به خوبي بازار در حال تغيير را مشاهدهکند. همچنين شرکتهمواره در زمينه اتهامهاي مرتبط با انحصارطلبي درگير مبارزه با پروندههاي حقوقي فراوان بود. مورد آخر اين که شرکت نه تنها کامپيوترهاي شخصي، بلکه رشد مدل کلاينت/سرور را نيز نديد. بنابراين، آنها در شروع عصر اينترنت حرف چنداني براي گفتن نداشتند. نتيجه از دست دادن سهم بازار، درآمد و تمرکز آيبيام بود.
کامپيوترهاي شخصي که ميتوانستند قاتل آيبيام محسوب شوند، درواقع يکي از فرزندان خود اين شرکت بودند. اما عدم مديريت درست باعث شد تا آيبيام در بازاري که خود ايجاد کرده بود، غرق شود. آنها براي موفقيت در اين بازار به تراشههاي اينتل و نرمافزار مايکروسافت وابسته بودند، اما ديري نپاييد که ديگر رقبا نيز توانستند از محصولات اين شرکتها استفاده کنند و اينجا بود که آيبيام سقوط خود را آغاز كرد.همچنين ساختار آيبيام بيش از حد از هم گسيخته شده بود. شعبههاي مختلف در سرتاسر کشور سياستهاي خاص و مورد نظر خودشان را دنبالکرده و يک خط مشي واحد براي شرکت وجود نداشت. کسب و کار آيبيام بيش از اندازه گسترده شده بود و شرکت آنقدر وارد حوزههاي مختلف شده بود که ديگر توان ادامه بيشتر آنها را بهصورت مفيد نداشت.
در اين شرايط آيبيام به دنبال لوييس گرستنر رفت که او نيز مانند مدير قبلي در زمان قبول هدايت آيبيام51 ساله بود. گرستنر خيلي زود اعتراف کرد که چندان از IT سردرنميآورد. او پيش از قبول مديريت آيبيام در شرکت مالي امريکن اکسپرس و مجموعه شركتهاي RJR Nabisco (بهعنوان مديرعامل) کار کرده بود. او خيلي زود تصميم گرفت، به عنوان نخستين تغيير دوباره شعبههاي مختلف آيبيام در سراسر دنيا را متحد سازد. گرستنر ساختار شرکت را نيز دچار تغييراتي ساخته و آن را بازتر و افقيتر ساخت. او همچنين سياست قديمي آيبيام را مبنيبر توليد محصولي بزرگ با همکاري مشتري (که در پروژههايي مانند فرود بر ماه و بيمه تأمين اجتماعي به کار گرفته شد) دوباره احيا كرد. در يک کلام گرستنر توانست آيبيام را به بازي بازگرداند.
براي نيل به اين اهداف گرستنر از راهبردهاي مختلفي استفاده كرد. او ابتدا نياز داشت تا وضعيت مالي شرکت را سامان بخشد. براي همين تعديل نيرو در آيبيام آغاز شد. مرحله بعدي، فروش کسب و کارهايي با حاشيه سود کم مانند شبکه و تمرکز روي کسبوکارهايي با حاشيه سود بالا مانند خدمات و نرمافزار بود. گرستنر همچنين به صورت مقطعي درصد سرمايهگذاري در بخش تحقيق و توسعه را کاهش داد. او تصميم گرفت تا بخشهاي جداگانه شركت را که به صورت مجزا اداره ميشدند، دور هم گرد آورد و تمرکز بيشتري به ساختار شركت دهد.
منبع:ماهنامه شبکه ارسال توسط کاربر محترم سايت :hasantaleb