بازار تلويزيون در سالهاي اخير شاهد عرضه و معرفي تنوع گستردهاي از محصولات با فناوريها و ويژگيهاي بسيار متفاوت بوده است. اين وضعيت باعث شده تا خريداران براي تصميمگيري درباره محصول مورد نظر خود با ترديدها و سردرگميهاي زيادي مواجه باشند.
--------------------------------------------------------------------------------
بازار تلويزيون در سالهاي اخير شاهد عرضه و معرفي تنوع گستردهاي از محصولات با فناوريها و ويژگيهاي بسيار متفاوت بوده است. اين وضعيت باعث شده تا خريداران براي تصميمگيري درباره محصول مورد نظر خود با ترديدها و سردرگميهاي زيادي مواجه باشند.
مدتي است که ورود يک نام جديد به اين ترديدها دامن زده و باعث شده که انتخاب حتي در بين تلويزيونهاي مبتني بر يک فناوري پايه يعني LCD نيز چندان ساده نباشد.
همانند هر فناوري ديگري، بازار محصولات صوتي و تصويري از انبوه شايعات و اظهار نظرهاي غيرواقعي (مثبت و منفي) درباره LED پر شده است و همين موضوع باعث شد تا ما تصميم بگيريم مهمترين واقعيتهاي مربوط به فناوري مذکور را در قالب اين مقاله در اختيار شما قرار دهيم.اين واقعيتها در قالب ده نکته فني مطرح شدهاند که در ادامه خواهيد خواند.
يک تلويزيون LED، نوع جديدي از تلويزيون محسوب نميشود
ممکن است صحبتها يا ادعاهاي اغراقآميز زيادي را در اين مورد شنيده باشيد، اما يک تلويزيون LED تنها يک مدل LCD است که از نور پشتي LED بهره ميگيرد، نه نور فلورسنت کاتد سرد يا CCFL استاندارد.
از سوي ديگر با وجود آن که تلاشهاي تبليغاتي توليدکنندگان در يکي دو سال اخير تا حدود زيادي بازار اين محصولات را داغ کرده، اما واقعيت اين است که تلويزيونهاي LCD با نور پشتي LED از سال 2007 به بازار راه پيدا کردهاند.
برخلاف پلاسما و OLED که فناوريهاي تابنده (Emmisive) محسوب ميشوند و در آنها هر پيکسل داراي منبع نوري جداگانه مخصوص به خود است، LCD يک فناوري انتقالدهنده (Transmissive) محسوب ميشود که در آن هر پيکسل بايد از پشت روشن شود.
دو نوع پيکربندي نور پشتي LED وجود دارد
در ابتدا، نمايشگرهاي مبتني بر نور پشتي LED با يک آرايه کامل از LEDها در پشت LCD روشن ميشدند، درست مانند نور پشتي CCFL استاندارد.
اما براي ايجاد تلويزيونهاي باريکتر، مهندسين مجبور بودند اين لايه اضافي از LEDها را حذف کرده و آنها را به کنارههاي صفحه نمايش انتقال دهند.
با اين شکل ايجاد نور پشتي، LEDها در چهار طرف صفحه نمايش تعبيه شده و نور خود را با استفاده از Lightguideها به سمت داخل و مرکز آن ميتاباندند. اين نوع تلويزيونها عموما تحت عنوان Edge-lit شناخته ميشوند و در حال حاضر متداولترين مدل موجود بهشمار ميآيند
Local-dimming در هر يک از اين پيکربنديها وجود دارد
تمام LCDهاي مبتني بر LED فعلي که يک آرايه کامل از LEDها را بهعنوان نور پشتي به خدمت ميگيرند، به فناوري خاصي تحت عنوان تاريکسازي منطقهاي يا Local-dimming مجهز هستند که در آن بخشهايي از نور پشتي ميتوانند بهطور مستقل تاريکتر يا روشنتر شوند.
اين تغييرات بر حسب اينکه نواحي مختلف تصوير تاريکتر يا روشنتر ميشوند، صورت ميگيرند.توانايي تاريک کردن بخشهايي از صفحه نمايش به کاهش مقدار نوري که از طريق پيکسلهاي تاريک شده نشت ميکند، کمک کرده و نتيجه نهايي آن نواحي سياهي هستند که تاريکتر و واقعيتر به نظر ميرسند.
از آنجايي که سطوح سياه در تعيين نسبت کنتراست صفحه نمايش نقش حياتي دارند، هر چه رنگ سياه ايجاد شده عميقتر باشد رنگها برجستهتر خواهند بود. همچنين، کل تصوير زندهتر به نظر ميرسد.
يکي از معايب تاريکسازي منطقهاي، تاثيري است که تحت عنوان Blooming شناخته ميشود و در آن نواحي روشنتر به قسمتهاي تاريکتر نفوذ کرده و سطوح سياه مجاور خود را روشن ميکنند.
اين تاثير Blooming تا حدود زيادي در بين مدلهاي مختلف متفاوت است. وقوع Blooming بهطور مستقيم با تعداد عناصر LED تاريکسازي منطقهاي يا مناطق قابل تاريکسازي پشت صفحه نمايش ارتباط دارد، اما بعضي از توليدکنندگان اين اطلاعات را بهدرستي منتشر نميکنند.
با نور پشتي CCFL استاندارد و اکثر مدلهاي مجهز به نور پشتي Edge-lit LED، کل نور پشتي بهطور يکجا روشن يا تاريک ميشود. با اينحال، بعضي از تلويزيونهاي جديدتر اين گروه ميتوانند روش مشابهي از تاريکسازي منطقهاي را با يک پيکربندي Edge-lit پيادهسازي کنند.
سامسونگ اين فناوري را تحت عنوان تاريکسازي دقيق معرفي ميکند تا به ايجاد تمايز بين آن و تاريکسازي منطقهاي واقعي کمک کرده باشد. در تلويزيونهاي LG نيز اين تکنيک را تحت عنوان LED Plus خواهيد يافت.
تلويزيونهاي Edge-lit واقعا باريک هستند، اما مشکل يکنواختي دارند
همانطور که اشاره کرديم، مزيت اصلي يک الگوي نور پشتي Edge-lit LED، اين است که توليدکنندگان ميتوانند تلويزيونهاي باريکتري بسازند. با اينحال، روش مذکور با اين مشکل مواجه است که نور پشتي به اندازه يک آرايه کامل از LEDها در پشت صفحه نمايش يکنواخت نخواهد بود.
در نمايشگرهاي Edge-lit، اگر يک تصوير سفيد را نمايش دهيد متوجه خواهيد شد که حاشيههاي خارجي صفحه نمايش روشنتر هستند. همچنين وقتي که يک تصوير کاملا سياه را نمايش ميدهد، حاشيههاي تصوير تا حدودي خاکستري ديده ميشوند.
نور پشتي LED از هر نوعي که باشد زاويه ديد LCD را بهبود نميبخشد
برخلاف پلاسما، يکي از معايب تلويزيونهاي LCD اين است که اگر با زاويه به صفحه نمايش آنها نگاه کنيد، تصوير آنها دچار تحريف ميشود. نور پشتي LED هيچ تاثيري بر اين وضعيت ندارد و در بعضي از موارد حتي ميتواند آن را تشديد کند.
بازدهي نور پشتي LED از نور پشتي فلورسنت استاندارد بالاتر است
هيچ ترديدي وجود ندارد که استفاده از نور پشتي LED ميتواند مصرف برق تلويزيون را کاهش دهد و بعضي از LCDهاي مجهز به نور پشتي LED براي هر اينچ از سطح صفحه نمايش خود بالاترين بازدهي انرژي را در بين تمام مدلهاي موجود تلويزيونها ارايه ميکنند.
يک مطالعه در سال 2008 نشان داده بود که تلويزيونهاي LED بهطور متوسط 101 وات برق مصرف ميکنند، در حالي که اين ميزان براي تلويزيونهاي LCD استاندارد معادل 111 وات است.
البته اندازه صفحه نمايش و روشنايي تصوير نيز ميتوانند تاثير قابل توجهي بر ميزان مصرف برق داشته باشند.از سوي ديگر، بايد توجه داشته باشيد که هر دو نوع تلويزيونهاي LCD مذکور بهطور قابل ملاحظهاي کممصرفتر از تلويزيونهاي پلاسما هستند.
نور پشتي LED در حال بهبود است، اما تا کجا ميتواند بهتر شود
اين يک واقعيت است که الگوهاي نور پشتي توليدکنندگان با گذشت زمان همچنان در حال بهبود هستند، اما پيشرفتهاي واقعي بيشتر در حوزه فناوري Edge-lit خواهند بود. مهندسين تلاش ميکنند تا نور پشتي Edge-lit را بهبود بخشند تا بتواند به سطحي معادل آرايه کامل LED رسيده و حتي از آن نيز پيشي بگيرد.
يکي از مشکلات نور پشتي Full-Array، اين است که براي دستيابي به بهترين شرايط به 1/2 ميليون LED نياز دارد تا بهطور جداگانه 2,1 ميليون پيکسل را در يک تلويزيون 1080p روشن کند.
اضافه کردن اين تعداد LED به هيچوجه مقرون به صرفه نخواهد بود. با اينحال، مهندسين تلاش ميکنند تعداد LEDهاي قابل تعبيه در پنلها را تا حد امکان افزايش دهند، بدون آنکه محصولات نهايي بهطور غيرقابل توجيهي گران باشند.
LED به معناي قيمت بالاتر است
بهطور طبيعي، تلويزيونهاي مجهز به نور پشتي LED گرانتر از ساير مدلهاي LCD هستند. اين موضوع باعث ميشود که موضوع مصرف پايينتر اين تلويزيونها و در نتيجه کاهش هزينههاي برق شما چندان چشمگير بهنظر نرسد. زيرا شما از ابتدا هزينه بالاتري را براي تلويزيوني با کيفيت تصويري تقريبا يکسان پرداخت کردهايد. با گذشت زمان و کاهش قيمت اين مدلها، وضعيت کلي تغيير خواهد کرد.
مدلهاي برتر تلويزيونهاي LED کيفيت تصويري نزديک به پلاسما را ارايه ميکنند
تلويزيونهاي LCD مدتها بهخاطر ناتواني در توليد سطوح سياه عميق مورد حمله تلويزيونهاي پلاسما قرار گرفتهاند. با معرفي نور پشتي LED به همراه تاريکسازي منطقهاي، سطوح سياه روي بهترين تلويزيونهاي LED ميتواند معادل سطوح سياه روي بعضي از بهترين مدلهاي پلاسما باشد و تصوير فوقالعادهاي را ارايه کنند.
از سوي ديگر، تلويزيونهاي داراي نور پشتي LED از بازدهي انرژي بسيار بهتري نسبت به تلويزيونهاي پلاسما برخوردار بوده و سبکتر نيز هستند.
با اينحال تحريف تصوير در زواياي ديد باز هنوز به قوت خود باقي مانده است در حالي که تلويزيونهاي پلاسما با چنين مشکلي مواجه نيستند.از سوي ديگر، ما با بهبود چنداني در کيفيت تصوير مدلهاي مبتني بر Edge-lit LED مواجه نيستيم.
در بعضي از موارد، تلويزيونهاي LED حتي کيفيت تصويري پايينتري را نسبت به همکاران مبتني بر CCFL خود ارايه ميکنند. مثل هميشه، عملکرد اين تلويزيونها تا حدود زيادي در بين مدلهاي مختلف متغير است اما نبايد وجود نور پشتي LED را بهعنوان تصوير بهتر تلويزيون تفسير کنيد.
اگر تنظيمات تصويري صحيح نباشند، تفاوتي بين LED و ساير مدلها وجود ندارد
شما ميتوانيد بهترين HDTV جهان را با آخرين و بينقصترين فناوري داشته باشيد، اما اگر آن را بهطور صحيح راهاندازي و تنظيم نکنيد، کيفيت تصوير نهايي تلويزيون هيچ تفاوتي با ساير مدلها نخواهد داشت.
بنابراين همانطور که ميبينيد کار شما با خريد يک تلويزيون جديد به پايان نميرسد، بلکه بايد استقرار و تنظيمات تلويزيون را نيز بهطور صحيح انجام دهيد.
منبع:ماهنامه شبکه ارسال توسط کاربر محترم سايت :asghgr