|
شبيه سازي
    -(1 Body)
|
شبيه سازي
Visitor
400
Category:
دنياي فن آوري
iيکي از ويژگي هاي بارز انسان ها تمايل به اسوه ها، اسطوره ها و قهرمانان است. آحاد مردم به صورت ناخودآگاه علاقه مند به جايگزيني چهره هاي محبوب و مقدس باشخصيت خود هستند. کودکي که تلاش مي کند تا همچون اسپايدرمن از ديوار بالا برود، جواني که مي خواهد مثل آرنولد زن جواني را نجات بدهد و... همه به نوعي شبيه سازي شخصيتي به شمار مي روند. البته اين خصوصيت بشر اگر در مسير درست قرار گيرد اتفاقاً نتيجه تربيتي بسيار خوبي خواهد داشت و از اين ابزار مي توان تا زماني که افراد در مرحله کسب خصلت ها هستند، استفاده کرد. اما فاجعه از آنجا آغاز مي شود که متوليان مديريت اجتماع بخواهند خويشتن را در قالب تربيت پذيرها درآورده و به طور جدي يک صحنه آموزشي را به صحنه تسويه حساب ها تبديل کنند. براي روشن شدن اين مطلب تصور کنيد پدر يک خانواده وارد بازي بچه ها بشود و مثلاً با بچه ها به شکل سربازان سامورايي تيغ و چاقو در دست و با هيجان زياد به سمت منزل همسايه که عجالتاً به ساکنان آن نقش آدم بدها را مي دهند حمله کنند، يعني ارزش هاي نهفته در کار سامورايي چون شجاعت، جوانمردي، کمک به ضعفا و مبارزه با پليدي ها تبديل به وسيله يي براي سرکوب همسايه مي شود. چندي قبل يکي از مداحان مشهور در اوج غليان احساسات مذهبي تعدادي از متدينين، يکي از رقباي سياسي و از قضا هم خط گذشته خود را به عوامل بني اميه تشبيه کرد که نمونه هاي ديگر آن را متاسفانه در طول سال به ويژه در ايام محرم و صفر و نزديک به اتفاقات سياسي همچون انتخابات شاهد هستيم. استفاده از شيوه شبيه سازي هاي ديني و مذهبي در جامعه ما ريشه طولاني دارد به نحوي که حتي روشنفکران ما نيز در اثناي مبارزات عليه قدرت هاي حاکم گاهي به آن متوسل مي شدند اما از موضع حکومت يا حامي حاکميت وارد چنين اعمالي شدن طي سال هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به طور عمده توسط جناح راست معمول بوده است، يعني تکرار کار همان پدر خانواده در جمع فرزندان. اما در اينجا خانواده يي به وسعت يک جامعه و همسايه نيز کساني غير از رقباي جناح مقابل نيستند. ترسيم نقش حکومتيان در قالب تصورات و باورهاي مردم ممکن است در کوتاه مدت هاله يي از قداست را براي آنان به همراه داشته باشد اما در بلندمدت حداقل به دو ناهنجاري مخرب منجر مي شود. اول باعث تضعيف مقدسات و اعتقادات خواهد بود، چرا که اصلاً مردم الگوهاي خود را مطلق مي انگارند و هرچه اين الگوها صبغه مذهبي بيشتري داشته باشند، آسماني تر و مقدس تر جلوه مي کنند. از طرف ديگر حاکمان و متوليان امور انسان هايي هستند با نقاط ضعف و قوت بسيار که همچون ساير افراد جامعه هر آن ممکن است دچار لغزش ها و انحرافات شوند. بنابراين در تضاد بين واقعيت ها و مطلق ها آنچه که فدا مي شود، حس اعتماد مردم و نهايتاً باورهاي آنها است. دوم خطر سقوط و اضمحلال وحدت و هويت ملي است. لازم نيست براي احساس اين خطر راه طولاني طي شود، بلکه کافي است تا به تاريخ نگاهي داشته باشيم. امروز اگر حاميان برخي چهره ها، از پشت تريبون ها و به خاطر حفظ قدرت براي چند صباحي بيشتر از آنان چهره حسيني بسازند و از منتقدان- که از قضا بيشتر آنها گاهي مقدس تر از گويندگانند- تصويري يزيدگونه ارائه کنند، هيچ تضميني نيست که در ميان جناح مقابل هم افراد اهل بخيه نباشند. چه بسا اينان هم عمل به مثل کنند. آنگاه به جاي رويارويي يزيدها و حسين ها شاهد جنگ بين حسيني ها با يکديگر خواهيم بود. بديهي است مفهوم قدرت گرفتن چنين جرياني از بين رفتن شيرازه اتحاد ملي و هويت عمومي است. کلام آخر آنکه اساساً يکي از اهداف انقلاب اسلامي مبارزه با کمربسته ها و خواب نما شده هاي رژيم سابق بود و اينک قرار نيست مجدداً به همان مسير بازگرديم. منبع:خبرگزاري آفتاب
|
|
|