پس از روشن شدن انبساط ابر کهکشانها ، اسليفر (Slipher) اخترشناس آمريکايي تغيير مکان سرخ را در خطوط طيف کهکشاني مشاهده نموده بود. اين پديده که در فيزيک موسوم به اثر دوپلر ميباشد، هنگامي که فاصله بين منبع نور ناظر در حال افزايش است، مشاهده ميگردد. در نتيجه بايد فرض نمود که کهکشانهاي دور يا منابع نور که از زمين مشاهده ميگردند، از سياره ما دور ميشوند. به دنبال کار فريدمن (Fridman) يکي ديگر از اخترشناسان آمريکايي ادوين هابل (Edwin Habble) ثابت نمود که هر چه فاصله يک کهکشان دورتر باشد، تغيير مکان با فاصله نسبت مستقيم دارد. اين مطلب از ديدگاه اثر دوپلر چنين مفهومي را در بر دارد. که فاصله کهکشانهاي دور از يکديگر و فاصله آنها از زمين در حال افزايش است و هر چه فاصله کهکشان زيادتر باشد، سرعت دور شدن آن بيشتر ميگردد. بر مبناي چنين طرحي که حرکت کهکشانها را بوسيله اثر دوپلر توضيح ميدهد.
عوامل ترديد در نظريه انبساط ابر کهکشان
.jpg)
ميزان تغيير مکان در اين حالت براي خطوط مختلف طيف يکسان نيست. در عين حال مشاهدات نشان ميدهند تغيير مکان سرخ در طيف کهکشاني به گونهاي است که براي خطوط مختلف يک طيف تغيير فرکانس مقدار ثابت نميباشد، بلکه بطور دقيق نسبت اين تغييرات به فرکانس ثابت است. به نظر ميآيد چنين توضيحي به عنوان استدلال مستحکمي در تأييد اثر دوپلر ميباشد.
حال به نابودي فوتونها در ابر کهکشان برميگرديم: اگر تغيير مکان خطوط طيف به فرکانس بستگي نداشته باشد، در آن صورت اين تغيير مکان بايد در فرکانس نسبتا پايينتر (نظير امواج راديويي) مشخصتر باشد.
عمر اجرام آسماني
.jpg)
به موجب فرضيه انبساط ابر کهکشان ، دوره انبساط 10 تا 20 بيليون سال به درازا کشيده است. در دوراني واقعا به نظر ميرسيد که طول مدت برآورده شده براي انبساط با عمر اجرام آسماني مطابقت نميکند، ولي عقيده پذيرفته شده کنوني اين است که عمر کليه اجرام آسماني شناخته شده در حدود 10 بيليون سال است. با اين وجود برآوردهايي حاکي از اين که دوره انبساط حدود 20 بيليون سال به درازا کشيده بر اساس فرضيه جهان همگن ايزوتروپيک پي ريزي شده است. اگر اين مطلب از ديدگاه نظريه عموميتري بررسي شود. اين زمان ميتواند بطور محسوسي افزايش يابد.
موانع انبساط ابر کهکشان
بايد توجه داشت جهان همگن ، ايزوتروپيک تغييراتي را مجاز ميدارد که بوسيله آن مدت انبساط ميتواند افزايش يابد. اکثر تعبيرهايي که از اين فرضيه به عمل آمده گوياي آن است که در مراحل اوليه انبساط ، نيروي گرانشي متقابل تودهها وارد عمل ميشوند و به عنوان مانعي براي جريان انبساط ميباشد. ولي با ادامه انبساط جاذبه گرانشي کم ميشود، در حالي که نيروي دافعه (که در شرايط خاصي بوسيله معادلات نظريه عام نسبيت مجاز ميباشد) دست به کار ميشود. کاملا امکان دارد در نقطهاي نيروي جاذبه و دافعه باهم برابر شوند، بعد نيروي دافعه غالب ميگردد و سرانجام انبساط کند شده ، شتاب پيدا ميکند.
حال فرض کنيم، چنين حالتي در ابر کهکشان وجود داشته باشد و ما در مرحله انبساط شتابدار به سر ببريم. در آن صورت ميتوان فرض نمود که در گذشته سرعت اين عمل کمتر بوده و از سوي ديگر جهان را نيز ميتوان جوانتر فرض نمود.
منبع:http://www.articles.ir/خ