خانواده دمجنبانک
Family Motacillidae
پرندگاني هستند کوچک با جثهاي نسبتا باريک و دمدراز ، پروازي قوي دارند ، ولي روي زمين راه مي روند و تغذيه مي کنند و يا مي دوند . پپتها قهوهاي رنگ و رگهرگه هستند و اغلب شاهپرهاي کناري دمشان سفيد است . شکل ظاهري و عادات آنها اغلب به چکاوکها شباهت دارد ، مانند پرواز موجي ، خواندن در حال پرواز ، راه رفتن و دويدن و پرهيز از نشستن روي درخت . صداي آنها در تشخيص اهميت زيادي دارد . نر و ماده آنها همشکل است و روي زمين لانه مي سازند . دم جنبانکها بدني باريکتر و دمي درازتر از پپتها دارند با منقار و پاهاي نازک و اغلب پر و بال آنها طرح مشخص دارد و دم خود را مرتبا بالا و پايين مي کنند . پرواز آنها توام با جهشهاي خاصي است ، در خارج از فصل زادوولد به طور دستهجمعي ديده مي شوند ، روي زمين يا در شکاف سنگها لانه مي سازند . پرندگان اين خانواده از حشرات ، عنکبوتها ، نرمتنان و بعضي مواد گياهي تغذيه مي کنند .
پپت پادراز
انگليسي : Richard’s Pipit
فرانسوي : Pipit de Richard
لاتين : Anthus novaeseelandiae
مشخصات :
17.5 سانتيمتر ؛ پپت پادراز ، پپتي است بزرگ ، پا دراز و دم دراز . سطح شکمي آن قهوه اي است با رگههاي پهن تقريبا سياه ، سينهاش نخوديرنگ و داراي رگههاي مشخص ، ولي پراکنده است . نوارهاي نخودي رنگي بالاي چشم و زير گونه دارد . داراي خط شارابي تيره باريک است و خط سياهي در زير چشم آن ديده مي شود . پا و ناخن انگشت عقبي آن خيلي دراز است ، اندکي درشتر و راست قامتتر از پپت خاکي و منقارش کوتاهتر و کلفتر از آن است . در بهار به وسيله پشت پرنقش ، پاهاي دراز ، و گلو و قسمت بالاي سينه با رگهرگه بيشتر مشخص مي شود . در اوايل پاييز تشخيص آن از نابالغ ( رگهرگه ) پپت خاکي به آساني ميسر نيست ، مگر از طريق صدا و شکل منقار .
زيستگاه :
علفزارهاي مرطوب ، جنگلهاي باتلاقي و برنجزارها .
پراکندگي :
پپت پا دراز پرندهاي است که گاهي به صورت سرگردان در سواحل جنوب شرقي درياي خزر ديده مي شود .!
پپت خاکي
انگليسي : Tawny Pipit
فرانسوي : Pipit rousseline
لاتين : Anthus Campestris
مشخصات :
16 سانتيمتر ؛ پپت خاکي پرندهاي است کمرنگ و از پپتهاي ديگر جثه اش لاغرتر و بيشتر به دم جنبانکها شباهت دارد . غير از يک رديف لکههاي تيره روي پوشپرهاي نزديک خم بال ، سطح پشتي آن خاکي تقريبا يکدست است . سطح شکمي آن کمرنگتر و معمولا بدون خط و رگه است . ابروي کمرنگ مشخصي دارد و نوار شاربي قهوهاي رنگ آن چندان واضح نيست . پاهايش دراز ، تقريبا زرد رنگ و در عين حال کوتاهتر از پاهاي پپت پا دراز است . علاوه بر اين از پپت پادراز به کمک پروبال کمرنگتر ، با نقش و نگار غير واضحتر و جثه اندکي کوچکتر ، تشخيص داده مي شود . در اوايل پاييز پرنده نابالغ با سينه رگهرگه به نابالغ پپت پادراز شباهت پيدا مي کند .
زيستگاه :
زمينهاي باير ، شني و بوتهزار . در زمستان همچنين در کشتزارها زياد ديده مي شود . در گودال کوچکي روي زمين که به وسيله گياهان پوشيده و مخفي است تخمگذاري مي کند .
پراکندگي :
پپت خاکي از جمله پرندگاني است که در شمال ايران تابستانها نسبتا فراوان است . زمستانها به تعداد نسبتا کم در جنوب ايران بسر مي برد و نيز به صورت مهاجر عبوري در همهجاي ايران ديده مي شود .
پپت نوک دراز
انگليسي : Long-billed Pipit
فرانسوي : Pipit a long bec
لاتين : Anthus similis
مشخصات :
18.5 سانتيمتر ؛ پپت نوکدراز از همه پپت ها بزرگتر است . سطح پشتي قهوهاي مايل به خاکستري با رگههاي نامشخص قهوهاي تيره ، گلو سينه و سطح شکمي نخودي و تقريبا بدون رگه دارد . دمش قهوهاي پررنگ و شاهپرهاي کناري آن نخودي است و اثري از رنگ سفيد ندارد . منقارش نسبتا دراز است و معمولا پرندهاي است تکزي .
زيستگاه :
دامنههاي سنگي و دشتهاي سنگلاخ با گياهان کم در ارتفاع زياد . در زمستان به ارتفاعات کمتر کوچ مي کند . بر روي زمين لانه مي سازد .
پراکندگي :
پپت نوکدراز از جمله پرندگان بومي ايران و از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است ، احتمال مي رود که گزارشهاي مبني بر مشاهده اين پرنده در کوههاي البرز اشتباه باشد .
پپت درختي
انگليسي : Tree Pipit
فرانسوي : Pipit des arbres
لاتين : Anthus trivialis
مشخصات :
15 سانتيمتر ؛ بهترين راه تشخيص پپت درختي از پپت صحرائي ؛ عبارت است از صداي خاص ، جثه اندکي چاقتر ، منقار کلفتتر ، سينه تقريبا زرد و پاهاي صورتي با چنگالهاي عقبي کوتاه . سطح پشتي آن قهوهاي است با راهراه تقريبا سياه . سطح شکمي کمرنگ دارد با نوار شاربي سياه رنگ و سينه و پهلوهاي رگهرگه . ابرويش زردرنگ و شاهپرهاي کناري دم آن سفيد مي باشد ، به راحتي بر روي درختها مي نشيند .
زيستگاه :
در فضاهاي باز وسط جنگلها ، دامنه کوهستان ، کشتزارهايي که درختها و بوتههاي پراکنده دارند ، ديده ميشود . آشيانهاش را در بين علفها و گياهان بلند مي سازد .
پراکندگي :
پپت درختي از جمله پرندگاني است که در فصل تابستان از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است و به صورت مهاجر عبوري در همه جاي ايران ديده مي شود .
پپت صحرايي
انگليسي : Meadow pipit
فرانسوي : Pipit des pres
لاتين : Anthus pratensis
مشخصات :
14.5 سانتيمتر ؛ خيلي شبيه پپت درختي است ولي به وسيله صدا ، سطح پشتي زيتونيتر و معمولا سينه سفيدتر با رگههاي خيلي بيشتر و کوچکتر، تشخيص داده مي شود . شاهپرهاي کناري دمش سفيد است . پاهاي تقريبا قهوهاي با ناخنهاي عقبي دراز دارد . کمتر از پپت درختي روي درخت مي نشيند .
زيستگاه :
چراگاههاي ناهموار . در زمستان تالابها ، زمينهاي زراعتي و ساحل دريا را ترجيح مي دهد . روي زمين آشيانه مي سازد .
پراکندگي :
پپت صحرايي از جمله پرندگاني ست که زمستان در شمال و غرب ايران از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است و نيز گاهي به سمت جنوب تا فارس ديده مي شود .
پپت گلوسرخ
انگليسي : Red-Throated pipit
فرانسوي : pipit a groge rousse
لاتين : Anthus Cervinus
مشخصات :
14.5 سانتيمتر ؛ پپت گلو سرخ از پپت صحرائي به وسيله سطح پشت پررنگتر ، دمگاه رگهرگه و صداي مشخص ، متمايز مي گردد . در فصل زاد و ولد گلوي آن اخرائي رنگ مي شود که گاهي تا قسمت بالاي سينه پيشروي دارد . سطح شکمي اين پرنده در زمستان پوشيده از رگههاي فراوان و تيرهرنگ است .
زيستگاه :
باتلاقها و زمينهاي زراعتي مرطوب با بوتههاي گياهي کوتاه و اغلب نزديک به ساحل .
پراکندگي :
پپت گلو سرخ از جمله پرندگانيست که به صورت مهاجر عبوري از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است و نيز در همه جاي ايران ديده مي شود . به تعداد کم زمستان را در جنوب شرقي درياي خزر و خوزستان ميگذراند .
پپت تالابي
انگليسي : Water pipit
فرانسوي : pipit spioncelle
لاتين : Anthus spinoletta
مشخصات :
16 سانتيمتر ؛ از پپت صحرايي و پپت درختي کمي درشتتر و طول بدنش اندکي بيشتر است . پاهاي آن خيلي تيرهتر از ساير پپتها است . شاهپرهاي کناري دمش سفيد مي باشد . ابروي تقريبا سفيد دارد . سطح پشتي تقريبا خاکستري و سطح شکمي آن نسبتا سفيد است که در پاييز و زمستان رگهرگه مي باشد ؛ ولي در فصل زاد و ولد خط و رگه ندارد و مايل به صورتي است .
زيستگاه :
در مناطق کوهستاني زاد و ولد مي کند . زمستانها در زمينهاي پست تالابي ، آبراهههاي داخل خشکي و سواحل دريا ديده مي شود . در شکاف بين سنگها آشيانه مي سازد .
پراکندگي :
پپت تالابي پرندهايست که در فصل زمستان از پراکندگي نسبتا زيادي برخوردار است و به تعداد خيلي کم در ايران زاد و ولد ميکند .
دم جنبانک زرد
انگليسي : Yellow Wagtail
فرانسوي : Bergeronnette printaniere
لاتين : Motacilla flava
مشخصات :
16.5 سانتيمتر ؛ دم جنبانکي است کوچک با بدني باريک ، پاهاي دراز ، سطح شکمي زرد و دم دراز و سياه که شاهپرهاي کناري آن سفيد مي باشد . در تمام فصول از ساير دم جنبانکها به واسطه نداشتن سطح شکمي خاکستري مشخص مي شود . نر نژادي که در ايران زادوولد مي کند ( M. f. feldegg ) در تابستان داراي پيشاني ، تارک و گونههاي کاملا سياه است . براي تشخيص نرهاي سه نژاد ديگر – در پر و بال تابستاني که ضمن مهاجرت در ايران ديده مي شوند ( M. f. thunbergi – M. f.lutea – M. f.becma ) به تصاوير آنها مراجعه شود . نرهاي همه نژادهاي بالا در پر و بال زمستاني ، و مادهها بههم شبيه هستند و طرح مشخص سر را ندارند . سطح پشتي آنها تيرهتر و سطح شکمي نخودي مايل به زرد دارند و ناحيه گلوي آنها قهوهاي است .
زيستگاه :
هميشه نزديک به آب . در باتلاقها ، چمنزارها ، سواحل رودخانهها و زمينهاي آبياري شده ديده مي شود .
اغلب در اطراف گلههاي گاو تغذيه مي کند . در يک گودال کوچک زير علفهاي انبوه و گاهي در مزارع غلات لانهسازي مي کند .
پراکندگي :
دم جنبانک زرد از جمله پرندگاني است که در فصل تابستان از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است و نيز به صورت مهاجر عبوري در همه جاي ايران ديده مي شود .
دم جنبانک کله زرد
انگليسي : Citrine Wagtail
فرانسوي : Bergeronnette citrine
لاتين : Motacilla citreola
مشخصات :
16.5 سانتيمتر ؛ پرنده نر در تابستان با سر و سطح شکمي زرد درخشان ، و پشت و دم سياه به آساني تشخيص داده مي شود . پرنده ماده و نر زمستاني شبيه ماده دم جنبانک زرد هستند ، ولي به کمک پشت خاکستري و دو خط بالي سفيد که بخصوص در پرواز نمايان است ، از آن تشخيص داده مي شوند . پرنده نابالغ خيلي کمرنگ است ، سطح شکمي تقريبا سفيد و سطح پشتي خاکستري دارد . اغلب همراه دم جنبانک زرد ديده مي شود .
زيستگاه :
مانند دم جنبانک زرد ، ولي در علفزارهاي کوهستاني نيز ديده مي شود .
پراکندگي :
دم جنبانک کله زرد از جمله پرندگاني است که در زمستانها از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است و نيز به صورت مهاجر عبوري ديده مي شود . بنابر گزارش Zurudny در مشرق خراسان و کرمان زاد و ولد ميکرده است ، ولي اين امر نياز به برسي دارد .!
دم جنبانک خاکستري
انگليسي : Grey Wagtail
فرانسوي : Bergeronnette des ruissaux
لاتين : Motacilla cinerea
مشخصات :
18 سانتيمتر ؛ در تمام فصول به وسيله دم سياه خيلي دراز با شاهپرهاي کناري سفيد و سطح پشتي خاکستري مايل به آبي از ساير دم جنبانکهاي سينه زرد مشخص مي شود . سينهاش در تابستان زرد درخشان و در زمستان نخودي رنگ است ، دمگاهي به رنگ زرد مايل به سبز دارد . پرنده نر ابرويي سفيد و نوار سفيد مشخصي از منقار تا زير گونه تيره رنگش دارد . چانه و گلوي نر در تابستان سياه ، و در زمستان تقريبا سفيد است . پرنده ماده در تابستان و زمستان رنگي مايل به سبز دارد و گلويش سفيد رنگ است . پرنده نابالغ در سطح پشتي قهوهاي مايل به خاکستري و در سطح شکمي نخودي رنگ مي باشد و با پوشپرهاي زير دمي زرد رنگ از دم جنبانک ابلق باز شناخته مي شود . دم جنبانک خاکستري پرندهاي اجتماعي نيست و تنها در هنگام استراحت دور هم جمع مي شوند .
زيستگاه :
زمستانها در جويبارهاي نواحي کوهستاني و گاه نيز در مناطق کمارتفاع ديده مي شود . در سوراخ ديوارها ، پلها و ديوار ساحلي رودخانهها آشيانه مي سازد .
پراکندگي :
بهطور کلي دم جنبانک خاکستري از جمله پرندگان بومي ايران و از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است .
دم جنبانک ابلق
انگليسي : Pied Wagtail
فرانسوي : Bergeronnette grise
لاتين : Motacilla alba
مشخصات :
18 سانتيمتر ؛ دم جنبانک ابلق از فراوانترين نوع دم جنبانک است که به سهولت به وسيله طرح سياه و سفيد پر و بال ، دم دراز و پاهاي باريک شناخته مي شود . نر نژادي که در شمال و شمال غربي ايران زاد و ولد ميکند ( M. a. dukhunensis ) ، در تابستان داراي پشت خاکستري رنگ و گونههاي سفيد است . نر نژادي که در مشرق ايران زادوولد مي کند ( M. a. personata ) ، در تابستان پشتش سياهرنگ است و سفيدي سرش منحصر به پيشاني و ناحيه ابروها است . نژادي که در دامنههاي جنوبي رشته کوه البرز و در منطقه زاگرس زاد و ولد مي کند ( M. a. persica ) ، حدواسط بين دو نژاد فوقالذکر است . مادههاي هر سه نژاد بالا تقريبا به هم شبيه هستند ، بدين ترتيب که در سطح پشتي خاکستري رنگترند و سياهي سر و سينه آنها از پرندههاي نر کمتر است . پرندههاي نابالغ ؛ سياهي خيلي کمتري دارند و بطور کلي خاکستري و سفيد مي باشند .
زيستگاه :
شهرها ، روستاها ، زمينهاي آبياري شده ، باغها ، رودخانهها ، جويبارهاي مناطق کوهستاني . زمستانها در نواحي تالابي ديده مي شود . در سوراخ ديوارها ، پلها و ديوار ساحلي رودخانهها لانه مي سازد .
پراکندگي :
دم جنبانک ابلق از جمله پرندگانيست که به تعداد زياد در ايران زاد و ولد مي کند . همينطور تعدادي نيز براي گذراندن زمستان به ايران مي آيند .
خانواده گنجشک
Family Ploceidae
پرندگاني هستند کوچک با منقار کلفت و مخروطي و پاهاي نسبتا کوتاه که اغلب پرو بال آنها رنگارنگ نيست . بيشتر آنها اجتماعي هستند و به طور دسته جمعي نيز زادو ولد مي کنند . پروازي قوي دارند . نر و ماده آنها غالبا همشکل نيست . در سوراخها ، روي درختان و با صخره ها لانه مي سازند . غذاي آنها بيشتر دانه ها و مواد گياهي است . گاهي از مواد حيواني نيز تغذيه مي کنند .
گنجشک معمولي
انگليسي : House Sparrow
فرانسوي : Moineau domestique
لاتين: Passer domesticus
مشخصات :
14.5سانتيمتر ؛ گنجشک معمولي از آشناترين پرندگان ايران است . نر آن به وسيله تارک خاکستري پررنگ ، پس گردن بلوطي ، گلوي سياه ، گونهها و سطح شکمي سفيد مايل به خاکستري مشخص مي شود . در پرواز خط بالي کوتاه و نسبتا واضح و دمگاه خاکستري آن نمايان مي گردد . پرنده ماده و پرنده نابالغ فاقد سياهي گلو ، در سطح پشتي قهوهاي تيره و در سطح شکمي سفيد چرک هستند . تارک و دمگاهشان خاکستري نيست ، و خط بالي واضحي ندارند .
زيستگاه :
مناطق مسکوني و زمينهاي زراعتي و به ندرت دور از محل زندگي انسانها ديده مي شود. در سوراخها و شکافهاي ساختمانها ، در ميان پيچکها و پرچينها لانه مي سازد .
پراکندگي :
گنجشک معمولي از جمله پرندگان بومي ايران و از پراکندگي خيلي زيادي برخوردار است .!
گنجشک سينه سياه
انگليسي : Spanish sparrow
فرانسوي: Moineau espagnol
لاتين: Passer hispaniolensis
مشخصات :
14.5 سانتيمتر ؛ پرنده نر تارک قرمز بلوطي سير ، گلو و قسمت بالاي سينه سياه، پهلوهاي با رگهرگه سياه و پشت پر نقش و نگار دارد . پرنده ماده و پرنده نابالغ شبيه گنجشک معمولي هستند و مانند پرنده نر پهلوهاي رگهرگه ولي کمرنگ دارند . سطح پشتي آنها پررنگتر و گونههايشان سفيد است . رفتار و پرواز اين پرنده خيلي شبيه گنجشک معمولي است ولي اغلب به صورت گلههاي انبوه دور از مناطق مسکوني ديده مي شود.
زيستگاه :
زيستگاهش منحصر به نقاط مسکوني نيست ، بلکه بوته زارها ، درختهاي کنار جاده و جنگلها را ترجيح ميدهد . هم به تنهايي و هم به صورت دستهجمعي در زير آشيانه لکلکها ، عقابها و امثال آن ، يا در لانه متروک چلچلهها و روي شاخههاي درخت زاد و ولد مي کند.
پراکندگي :
گنجشک سينه سياه پرندهايست نيمه مهاجر و از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است .
گنجشک تاغي
انگليسي : Saxaul sparrow
فرانسوي : Moineau des saxaouls
لاتين : Passer ammodendri
مشخصات:
15 سانتيمتر ؛ گنجشکي است نخودي رنگ که در سطح پشتي رگههاي سياه فراوان دارد ، تارک ، پس گردن و گلويش سياه است و يک نوار نخودي مايل به نارنجي در بالا و پشت چشم آن ديده مي شود . پرنده ماده تيرهتر و تضاد رنگ پر و بالش کمتر است . رفتار و صداي اين پرنده شبيه گنجشک معمولي است.
زيستگاه :
بوته زارها و بيشههاي واقع در بيابان و نقاط نيمه خشک . بيشههاي پده ، گز، يا تاغ . گاهي در زمينهاي زراعتي ديده مي شود.
پراکندگي :
به درستي وضعيت گنجشک تاغي نامعلوم است ، احتمال مي رود که در منتهياليه شمال شرقي خراسان زاد و ولد کند ولي اين امر نياز به بررسي دارد .
گنجشک بلوچي
انگليسي : Sind Jungle Sparrow
فرانسوي : Moineau du Sind
لاتين : Passer pyrrhonotus
مشخصات :
12.5 سانتيمتر ؛ هر دو جنس گنجشک بلوچي خيلي به گنجشک معمولي شباهت دارند ولي بهطور محسوسي از آن کوچکترند . تفاوتهاي گنجشک بلوچي نر با نر گنجشک معمولي ؛ عبارت است از تارک خاکستري کمرنگتر ، سياهي کنر روي چانه و گلو ، و رنگ خرمائي ( نه خاکستري ) قسمت پايين پشت و دمگاه . رفتار و صدايش شبيه گنجشک معمولي است ولي به اندازه آن اجتماعي نيست .
زيستگاه :
بوتهزارها ، علفهاي بلند و بيشههاي آکاسيا ، گز و معمولا در نزديکي آب . لانه بزرگ و گنبد شکلي روي بوته يا درخت مي سازد .
پراکندگي :
گنجشک بلوچي از جمله پرندگان بومي ايران و به تعداد کم در نقاط خاصي ديده مي شود .
گنجشک درختي
انگليسي : Tree Sparrow
فرانسوي : Moineau friquet
لاتين : passer montanus
مشخصات :
13.5 سانتيمتر ؛ نر و ماده آن همشکل است و از نر گنشجک معمولي ، به وسيله لکه سياه روي پوشپرهاي گوش و تارک قهوهاي شکلاتي ( نه خاکستري ) مشخص مي شود . دو خط بالي نسبتا واضح روي بالهاي آن ديده مي شود . گنشک درختي از گنجشک معمولي کوچکتر و باريک جثهتر و کمتر از آن اجتماعيست .
زيستگاه :
بيش از گنجشک معمولي به مناطق روستايي بستگي نشان مي دهد . در سوراخ درختها و در بعضي مناطق در خانهها لانه مي سازد .
پراکندگي :
گنجشک معمولي پرندهايست بومي ايران و از پراکندگي فراواني برخوردار است . از حوالي سمنان به بعد به سمت مشرق تا حد زيادي جانشين گنجشک معمولي مي شود .
گنجشک رودخانهاي
انگليسي : Dead Sea Sparrow
فرانسوي : Moineau de la Mer Morte
لاتين : passer moabiticus
مشخصات :
12 سانتيمتر ؛ گنجشک رودخانهاي گنجشکيست کوچک که نر آن تارک نخودي مايل به خاکستري ، چانه و گلوي سياه با دو لکه زرد در طرفين گلو ، سطح پشتي قهوهاي مايل به خاکستري با رگههاي سياه فراوان و لکه بزرگ بلوطي روي پوشپرهاي بال دارد . پرنده ماده شبيه ماده گنجشک معمولي ولي کوچکتر از آن است و در طرفين گلو دو لکه زرد دارد . رفتارش شبيه گنجشک معمولي است .
زيستگاه :
بوتهزارها و بيشههاي گز و پده و معمولا نزديک به آب به ويژه بيشه ها و جنگلهاي حوالي رودخانهها . لانه گنبدي شکل و خيلي بزرگش را روي درخت گز يا پده مي سازد .
پراکندگي :
گنجشک رودخانه اي از جمله پرندگان بومي ايران و در خوزستان از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است ؛ به تعداد کم در سيستان زاد و ولد ميکند .
گنجشک کويري
انگليسي : Desert Sparrow
فرانسوي : Moineau blanc
لاتين : Passer simplex
مشخصات :
13 سانتيمتر ؛ يک گنجشک خاکستري مايل به خاکي خيلي کمرنگ که فقط مخصوص کوير است . پرنده نر نقاب صورت ، چانه و گلوي سياه دارد و روي پوشپرهاي بال ، شاهپرهاي ثانوي داخلي و دم آن رنگ سياه بهچشم مي خورد . گنجشک کويري ماده يکدست قهوهاي خاکي کمرنگ است .
زيستگاه :
بوتهزارها و بيشههاي گز در نواحي بياباني . همچنين بيابانهاي ماسهاي وسيع با بوتههاي کم . در سوراخ بين سنگها ، روي درخت نخل يا در زير آشيانه کلاغ لانه مي سازد .
پراکندگي :
وضعيت گنجشک کويري نامعلوم است . بنا بر گزارش Zarudny احتمال آن مي رود که در دشت لوت زادوولد کند ، ولي اخيرا گزارشي مبني بر مشاهده ، وضعيت پراکندگي و تعداد اين پرنده در دست نيست .
گنجشک خاکي
انگليسي : Pale Rock Sparrow
فرنسوي : Moineau soulcie pale
لاتين : Petronia brachydactyla
مشخصات :
14 سانتيمتر ؛ نر و ماده گنجشک خاکي همشکل است . گنجشکيست سراسر يکرنگ که هيچ نشانه مشخصي ندارد . پر و بالش تماما قهوهاي خاکي و بدون خط و رگه ، که بالها و دمش پررنگتر ، و گلو و شکم آن کمرنگتر است . دو خط بالي کمرنگ دارد و لکههاي سفيد نامشخصي در نوک شاهپرهاي دمش ديده مي شود . رفتارش شبيه گنجشک کوهي ولي از آن اجتماعيتر است .
زيستگاه :
دامنههاي سنگي کم ارتفاع و نواحي خشک يا نيمه بياباني سنگلاخ با گياهان کم پراکنده .
پراکندگي :
گنجشک خاکي از جمله پرندگانيست که در فصل زمستان از پراکندگي نسبتا زيادي برخوردار است .
گنجشک گلو زرد
انگليسي : Yellow-throated Sparrow
فرانسوي : Moineau soulcia a gorge jaune
لاتين : Petronia xanthocollis
مشخصات :
12.5 سانتيمتر ؛ نر و ماده همشکل . گنجشک گلو زرد گنجشکي است کوچک به رنگ قهوهاي مايل به خاکستري با يک لکه زرد مشخص در روي گلو ، دو خط بالي تقريبا سفيد و لکه بزرگ بلوطي روي پوشپرهاي بال . دمش قهوهاي است و منقاري سياه رنگ دارد . جز در فصل زاد و ولد پرندهاي است اجتماعي .
زيستگاه :
فضاهاي باز با بوتهها و درختان پراکنده ، نخلستانها ، کشتزارها و باغها . در سوراخ ديوار يا درخت لانه ميسازد .
پراکندگي :
گنجشک گلو زرد از جمله پرندگانيست که در فصل تابستان از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است .
گنجشک کوهي
انگليسي : Rock Sparrow
فرانسوي : Moineau soulcia
لاتين : Petronia petronia
مشخصات :
15 سانتيمتر ؛ نر و ماده همشکل . گنجشک کوهي پرندهاي است کمرنگ ، خپله و دم کوتاه . وسط تارک آن قهوهاي مايل به خاکستري ، طرفين تارک و گونههايش قهوهاي پررنگ است و ابروي پهن و درازي دارد که تا پس گردنش امتداد مي يابد . لکههاي سفيد نوک شاهپرهاي دم آن بخصوص در پرواز مشخص است . سطح شکمي آن لکهلکه قهوهاي کمرنگ مي باشد . روي گلويش لکه زرد کمرنگي دارد که فقط وقتي سرش را بالا مي گيرد ، آنهم از نزديک ، ديده مي شود . گنجشک کوهي نابالغ کمرنگتر است و لکه زرد گلو را ندارد . گنجشک کوهي پرندهاي بسيار فعال است و اغلب به سرعت و چابکي در ميان سنگها مي دود .
زيستگاه :
دامنههاي مرتفع و صخرههاي کوهستانها ، زمينهاي سنگلاخ ، خرابهها و امثال آن . همچنين در بستر رودخانههاي خشک و زمينهاي زراعتي ، گاهي در جاهاي درختدار و به ندرت در مناطق مسکوني ديده ميشود . در شکاف سنگها و تنه درختان لانه مي سازد .
پراکندگي :
گنجشک کوهي از جمله پرندگان بومي ايران و از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار است .
گنجشک برفي
انگليسي : Snow Finch
فرانسوي : Niverolle des neiges
انگليسي : Montifringilla nivalis
مشخصات :
17.5 سانتيمتر ؛ نر و ماده همشکل . پرندهاي است کوهستاني با سر خاکستري و گلوي سياه که سطح پشتي قهوهاي شکلاتي و سطح شکمي سفيد کرمي دارد . بالهايش بهطور عمده سفيد و شاهپرهاي نخستين آن سياه است . دمي سفيد دارد با شاهپرهاي وسطي و حاشيه انتهائي سياه که در پرواز بهتر نمايان است . گنجشک برفي ماده و گنجشک برفي نابالغ تيرهترند و سفيدي بالها و دمشان کمتر مي باشد . منقار اين پرنده در بهار تقريبا سياه و در زمستان زرد است . پرنده نابالغ منقاري زردرنگ دارد . به حالت قائم مي نشيند و دمش را تکان ميدهد .
زيستگاه :
قله برهنه کوهها ، در ارتفاع بيش از 2000 متر ، و زمستانها در ارتفاع کمتر . گاهي در اطراف پناهگاههاي کوهنوردي و يا کلبههاي کوهستاني ديده ميشوند . در شکاف سنگها ديوارها و غيره لانه ميسازد .
پراکندگي :
گنجشک برفي از جمله پرندگان بومي ايران ؛ و در گذشته نهچندان دور از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار بوده است و اما در حال حاضر اطلاع دقيق و مستندي از وضعيت ، تعداد و پراکندگي آن در دست نيست .
خانواده مرغـابي
اردك هاي ماهي خور
Saw-bills
منقاري باريك ، دراز با كنارههاي مضرس دارند كه براي گرفتن ماهيها مناسب است. معمولا در آب غوطه مي زنند و شنا مي كنند ، بدني باريك دارند و بيشتر به غواصها شبيه هستند تا به اردكها . مانند اردكهاي غواص قبل از برخاستن از سطح آب ، تا مسافتي روي آب پا مي زنند . در پرواز بدن آنها كشيده و دراز به نظر مي آيد زيرا در اين حالت منقار ، سر ، گردن و بدن در يك امتداد قرار مي گيرد . نر و ماده آنها همشكل نيستند ؛ روي زمين يا در سوراخها آشيانه مي سازند .
مرگوس سفيد
انگليسي : Smew
فرانسوي : Harle piette
لاتين : Mergus Albellus
مشخصات :
40 سانتيمتر ؛ مرگوس سفيد بيش از ديگر مرگوسها به اردكها شبيه است ولي خيلي كوچكتر و منقارش كوتاهتر از آنها است . مرگوس نــر به نظر سفيد يكدست مي آيد ، با لكههاي مشخص سياه در ناحيه چشم .
از نزديك كاكل خوابيده و سياه و سفيد و خطهاي باريك و سياه ناحيه سينه و روي شانههايش قابل تشخيص است . پهلوهايش خاكستري كمرنگ و پشتش سياه است ، در پرواز ، سطح پشتي تيره و طرح مشخص سياه و سفيد بال آن جلب توجه مي كند . در دوران تولك قسمتهاي سفيد بال نــر بزرگتر از سفيدي بال مرگوس ماده است . مرگوس ماده كوچكتر و خاكستريرنگتر است با تارك و نيمكاكلي بلوطي رنگ ، گونهها و گلوي سفيد . قسمت سفيدرنگ بال در پرنده نابالغ مايل به قهوهاي است . ( رجوع شود به ماده اردك تاجدار و اسكوتر سياه كه آنها هم سر قهوهاي و سفيد دارند )
زيستگاه :
درياچهها ، آبگيرها و رودخانه ها . گاهي نيز در خورها و امتداد ساحل ديده مي شوند .
پراكندگي :
در گذشته مرگوس سفيد در فصل زمستان از پراکندگي نسبتا فراواني برخوردار بوده و به طور کلي از نظر زيستي تعداد اين گونه مهاجر ؛ در زمستانها سخت بيشتر بوده ؛ و اما به دلايل كاهش محدوده زيستي و مامن اينگونه پرندگان تعداد آنها به شدت رو به كاهش نهاده است . البته در سالهاي اخير بهطور اتفاقي در ناحيه مركزي فارس نيز ديده شده است .
مرگوس كاكلي
انگليسي : Red-breasted merganser
فرانسوي : Harle huppe
لاتين : Mergus Serrator
مشخصات :
57 سانتيمتر ؛ از " كلهسبز " كوچكتر است ، با بدني باريك و كشيده ، منقار قرمز خيلي باريك و پاهاي قرمز ، كاكل افشان و دوشاخه ، آنرا از مرگوس بزرگ متمايز مي سازد . سر سياه مايل به سبز آن از نوارهاي سينهاي بلوطي رنگش با يك طوق گردني سفيد و پهن جدا مي شود . پهلوهايش خاكستري است و طرح بالش شباهت به مرگوس بزرگ دارد ، ولي دو خط باريك سياه روي آينه بالي آن ديده مي شود . مرگوس کاکلي ماده ؛ از ماده مرگوس بزرگ كه خيلي شبيه به آن است به وسيله سطح پشتي خاكستري مايل به قهوهاي ، سفيدي چانه و كاكل افراشتهتر ، سر تيرهتر كه با سفيدي گردن آميخته است مشخص مي شود .
بيش از مرگوس بزرگ به دريا بستگي نشان مي دهد ( رجوع شود به مرگوس بزرگ )
زيستگاه :
بهطور كلي اين پرنده دريازي است . زمستانها معمولا در خورها و در دريا ديده مي شود و به ندرت در آبهاي شيرين يافت مي شود .
پراكندگي :
در گذشته نچندان دور مرگوس كاكلي ، زمستان ها به طور فراوان ديده مي شده ولي در حال حاضر اطلاع دقيق و مستندي مبني بر وضعيت تعداد و پراکندگي آن در دست نيست ، به حالت سرگردان در ناحيه مركزي فارس ديده شده است .
مرگوس بزرگ
انگليسي : Goosander
فرانسوي : Harle bievre
لاتين : Mergus merganser
مشخصات :
65 سانتيمتر ؛ بدني كشيده و خوشتركيب دارد . از " كله سبز " بزرگتر و طول بدنش بيشتر است ، منقار خيلي باريك و پاهاي قرمز دارد . در پرنده نــر ، سر به رنگ سياه مايل به سبز براق ، سينه و سطح شكمي سفيد مايل به صورتي و سطح پشتي سياهرنگ دارد . در پرواز از روي سفيدي بدن و بالها و سياهي سر و شاهپرهاي نخستين به آساني تشخيص داده مي شود ، از مرگوس كاكلي كه كوچكتر و تيرهتر است بهوسيله سينه ، پهلوها و سطح شكمي سفيد يكدست و نداشتن كاكل افشان مشخص مي شود . پرنده ماده با سر بلوطي رنگ و كاكل دار ، سطح پشتي و پهلوهاي خاكستري مايل به آبي ، سطح شكمي سفيد و اينه بالي سفيد و مربع شكل ، شباهت زيادي به ماده مرگوس كاكلي دارد ، با اين تفاوت كه رنگ بلوطي سر و گردن با سفيدي سينه و رنگ خاكستري پشت حد مشخصي دارد . مرگوس بزرگ در حال پرواز بدنش بيش از حد معمول كشيده بنظر مي رسد .
زيستگاه :
سواحل دريا ، درياچهها ، آبگيرها و رودخانههايي كه حاشيه پر درخت دارند .
پراكندگي :
مرگوس بزرگ از جمله پرندگاني است که زمستانها به تعداد كم ديده مي شود .
اردك سر سفيد
انگليسي : White-headed duck
فرانسوي : Erismature a tete blanche
لاتين : Oxyura leucocephala
مشخصات :
45 سانتيمتر ؛ اردك سر سفيد با سر بزرگ ، بدن فربه و دم دراز نوك تيز و سيخ كه اغلب به منظور نشاندادن پوشپرهاي زير دم آن را به حالت عمودي نگاهميدارد ، مشخص مي شود . پرنده نــر سفيد و مشخص با تارك سياه و باريك ، گردن سياه و بدن قهوهاي رنگ دارد . منقارش در قاعده برآمده است و در فصل جفتگيري رنگ آبي كمرنگ و درخشاني پيدا مي كند . ماده و نابالغ اردك سر سفيد به طور كلي قهوهاي تيرهاند ، جز ناحيه گونهها كه كرم رنگ است و يك نوار قهوهاي روي آن ديده مي شود . رفتارش شبيه كشيمها است . پروازش سريع و توام با صداي خاصي مي باشد ، معمولا نزديك به سطح آب پرواز مي كند و در اين حالت با سر بزرگ ، بدن فربه ، بالهاي كوچك و تيره رنگ و دم دراز نوكتيز مشخص مي شود . اردك دم دراز و فيلوش در مقايسه با اردك سر سفيد دمي بلند و قابل انعطاف ، سر كوچكتر و گردني باريكتر دارند .
زيستگاه :
مردابهاي نيمه شور و نيزارهاي دور از دريا . در نيزارها و در بين گياهان نزديك به آب آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
در گذشته ، اردك سر سفيد به تعداد خيلي كم ديده مي شده است ، امكان آن مي رفته كه اين پرنده زيبا در فارس و سيستان زادوولد كند . اردك سرسفيد پرنده اي است که به ايران مهاجرت ميكند و در برخي از تالابهاي كشور نظير قوريگل تخم ميگذارد. در واقع ايران شرقيترين منطقه پراكنش اين پرنده است.
اردك سرسفيد را گونهاي به نام اردك سرخ تهديد ميكند . در واقع اردك سرخ بومي آمريكاي شمالي است كه براي نگهداري در باغ پرندگان به انگلستان منتقل شد ،10 قطعه از اين پرندگان فرار كردند و در مدت كوتاهي جمعيتشان به طرز شگفتآوري افزايش يافت. مهمترين تهديد جمعيت اردكهاي سرسفيد، توليد مثل با اردكهاي سرخ است، پرندگان دورگه حاصل از اين جفتگيري قدرت توليد مثل دارند و بيم آن ميرود پس از مدت كوتاهي اردك سرسفيد خالصي وجود نداشته باشد. برنامههايي پر هزينه براي نجات نسل اردك سرسفيد که از گونه هاي با ارزش اروپايي ست مورد اجرا گذاشته شده كه موفقيتآميز نيز بوده است. خوشبختانه هنوز در ايران اردك سرخ مشاهده نشده است.
ادامه دارد ...
منابع :
پرندگان ايران http://fa.wikipedia.org
اشنايي با پرندگان ايران http://www.persianpet.org
پرندگان ايران http://www.iranian-birds.com
سايت پرندگان ايران http://www.centralclubs.com
پرندگان ايران http://www.iranian-bird.blogfa.com
سهره جنگلي http://www.iranbirds.com
پرندگان ايران http://www.iranbirds.com
پرندگان ايران http://www.ardalan.id.ir
پرندگان ايران http://www.birdsofiran.blogfa.com /خ