مقدمه :
در واقع بمبها به عنوان بخشي از مهمات مخزني تلقي ميشوند که با مواد منفجره و يا ميکروبي پر شده و مواد مزکور (مواد منفجره) در اثر تحريک خارجي از قبيل ضربه، حرارت، جرقه ي الکتريکي، يا موج انفجار وارد واکنش شيميايي و تجزيه(وارد عمل) شده و در نهايت انرژي زيادي به صورت گازهاي گداخته شده توليد مينمايد.
گازها و انرژي حاصله از توليد انها به شدت افزايش يافته و بر بدنه ي مخزن در تمام سطوح فشار وارد آورده و باعث شکافته شدن بدنه و راهيابي گازها و انرژي به بيرون مي شود.
بدنه(ترکش) نيز هم زمان به قطعات کوچکتر تقسيم شده و به سرعت به محيط اطراف پرتاب ميشود.
شدت پراکندگي قطعات حاصل از شکافته شدن بدنه به قطعات ريز به حدي است که همراه با صداي مهيب، آثار تخريبي زيادي در محلي که بمب در آنجا منفجر ميشود، بر جاي ميگذارد.
اتفاق ديگري که طي اين مدت رخ ميدهد اين است که گازهاي حاصله از انفجار به هواي محيط اطراف فشار آورده و باعث تکان شديد و حرکت آن به سمت بيرون ميگردد.
اين پديده که به موج انفجار معروف است با صداي زيادي همراه ميباشد.
امروزه انواع مختلفي از بمبها با کاربردهاي متنوع توسط کشورها و شرکتهاي مختلف توليد شده و ميشود و بر مبناي اهداف مورد نظر تقسيم بندي ميشود.
تقسيم بندي بمبها از نظر نوع و هدفهاي طراحي:
1- بمبهاي چند منظوره و ترکشي general purpose
2- بمبهاي خوشه اي
3- بمبهاي اتش زا
4- بمبهاي شيميايي
5- بمبهاي منور
6- بمبهاي هدايت شونده(ليزري و هوشمند)
تقسيم بندي بمبها از نظر مصرف:
1- بمب ضد پرسنلanti personnel
2- بمب ضد تانک و زره anti armor
3- بمب ضد تاسيسات
4- بمب ضد کشتيanti ship
5- بمب ضد هوا پيما anti air filed
6- بمب ضد باند anti band
7- بمب آتش زا
،8- بمب نفوذي،
9- بمب آموزشي
10- بمب تمريني
11- بمب گرافيت يا بمب ضد تاسيسات برق
تقسيم بندي از نظر شکل آيرو ديناميکي:
1- بمب آيرو ديناميک
2- بمب فاقد شکل آيرو ديناميک
تقسيم بندي از نظر تعداد بمبهاي آزاد شونده:
1- بمب منفرد
2- بمب خوشه اي
تقسيم بندي از نظر سقوط:
1- سقوط آزاد
2- کند شونده
تقسيم بندي از نظر هدايت:
1- بمبهاي فاقد هدايت
2- بمبهاي با هدايت ليزري
2- بمبهاي هوشمند
4- بمب هاي پرنده (بمب v1 آلماني)
تقسيم بندي از نظر انفجار:
1- بمب هاي انفجاري
2- بمب هاي تر کشي
3- بمب هاي هوا سوخت
تقسيم بندي از نظر خرج:
1- بمب معمولي که مواد منفجره ي شديد (HE) خرج انفجاري آن را تشکيل ميدهد
2- بمب ميکروبي که به جاي خرج انفجاري، مواد بيولوژکي مخرب در انها قرار داده شده.
3- بمب هسته اي
4- بمب گرانيتي
5- بمب پالس الکتريکي (EMP) يا بمب صاعقه ي الکتريکي
بمب اتمي و انرژي اتمي
بمب اتمي چگونه ساخته ميشود؟ اين سوالي است که امروز براي بيشتر ايراني ها پرسشي شده است. در ابتدا به اين پرسش پاسخي داده و سپس نگاهي به طرز کار رآکتور هستهاي مي اندازيم. تمامي اشياء و موجودات پيرامون ما از ذرات ريزي بنام اتم ويا ترکيبي از اتمها يعني مولکول ها تشکيل شده است. اتمها ساختماني شبيه به منظومه? شمسي دارند که در آنها خورشيد هسته? اتم و الکترونها سيارات آن مي باشند. هسته? اتم شامل چندين ذره است که از آن ميان دو تايش در اين بحث مهم هستند. اين دو تا پروتن ها و نوترون ها مي باشند. پروتن ها داراي بار الکتريکي مثبت و نوترون ها داراي بار الکتريکي خنثي هستند. بار الکتريکي الکترونها منفي است. از ميان تمامي اتمها تنها هيدروژن است که نوترون ندارد. هسته? هيدروژن تنها يک پروتن دارد. در اتمهاي خنثي تعداد پروتن ها و الکترونها برابر است ولي تعداد نوترون ها مي تواند متفاوت باشد. برخي از اتمها داراي تعداد پروتن و الکترون يکسان ولي داراي نوترون هاي متفاوت اند. اين نوع اتمها را ايزوتوپ همديگر ميگويند. طول عمر برخي از اين ايزوتوپ ها بسيار کوتاه است. چنانکه پس از بوجود آمدن بزودي نابود مي شوند. ولي برخي ديگر عمري طولاني دارند.
در ساختن بمب و رآکتور اتمي از دو ايزوتوپ استفاده ميکنند. يکي ايزوتوپ هيدروژن بنام دوتريم که هسته اش شامل يک پروتن و يک الکترون است و ديگري ايزوتوپ هاي اورانيم مي باشند. ايزوتوپ هاي اورانيم شامل U235 و U238 که اولي داراي 143 و دومي داراي 146 نوترون مي باشد در حالي که هردو به اندازه? يکسان يعني 92 پروتن دارند. ايزوتوپ U235 در ساختن بمب و رآکتور اتمي بسيار مهم است. در طبيعت از هر 100% اتم اورانيم تنها 0.7% آن اتم U235 است که مقدار زيادي نيست. براي بدست آوردن يک کيلو گرم اورانيم U235 چندين تن سنگ معدن اورانيم لازم است. لازم به يادآوريست که براي کاراندازي يک رآکتور اتمي براي انرژي گيري از آن نياز به اورانيم 1 تا 5 درصد غني است. منظور از غني کردن اورانيم اينست که مقدار اورانيم 235 آنرا بيشتر کنند. براي اينکار بايستي چندين عمليات انجام شود. در شروع کار سنگ معدن را در اسيد حل ميکنند (کيک زرد همان اکسيد اورانيم است)و سپس آنرا از صافي مي گذرانند و پس از آن با گاز فلور ترکيب ميکنند تا گازي به اسم هگزافلوريد اورانيم UF6 بدست آورند. اين گاز را از صفحههاي فلزي متخلخل که قطر سوراخ هايش 25 ميلياردم سانتيمتر است عبور مي دهند، اين عمل را ديفوزيون ميگويند. در اثر اين عمل گازهايي که سبکترند سريع تر از گازهايي که سنگين تر هستند از روزنه ها عبور مي کنند. از اين خاصيت گاز ها جهت غني کردن، يعني بالا بردن مقدار اورانيم 235 استفاده مي کنند. پس از اين عمل با سانتريفوژهايي که ويژه? اين کار ساخته شدهاند تصفيه? مواد شروع ميشود.
حال چگونه از اين ماده انرژي مي گيرند؟ براي انرژي گيري باز سلسله مراتبي فيزيکي صورت ميگيرد. در ابتدا يک نوترون که باري خنثي دارد وارد هسته? اورانيم 235 ميشود. اين عمل به اين سادگي صورت نميپذيرد بلکه براي اينکه نوترون وارد هسته شود بايستي بر خلاف تصور سرعت آن کم باشد. براي کم کردن سرعت نوترونها آنها را از آب سنگين عبور مي دهند. چنانکه پيشتر اشاره شد. آب سنگين يا دوتريم از ايزوتوپ هاي آب سبک و يا به قول متعارف آب معمولي است. آب معمولي نميتواند بدان مقداري که لازم است جلو سرعت نوترون را بگيرد. گير آوردن اين آب بود که آلماني ها را به سوي نروژ کشاند و همين نيز باعث لو رفتن آلماني ها به وسيله? انگليسي ها شد. انگليسي ها در يافتند که آلماني ها از نروژ آب سنگين مي برند. بنابراين فهميدند که آلماني ها در صدد توليد بمب اتمي هستند. لذا با عملياتي متهورانه مرکز توليد آب سنگين را در نروژ ويران کردند. در برخورد نوترون به هسته? اورانيم 235، هسته برانگيخته شده و سپس به دو و يا چند هسته? سبکتر تجزيه ميشود. به اين عمل شکافت هستهاي مي گويند. در يکي از اين پروسه ها پس از برخورد نوترون به هسته? اورانيم 235 دو عنصر باريم 138 و کريپون 95 و 3 تا نوترون ( در حقيقت براي هر 100 اتم اورانيم 235، تعداد 247 نوترون بوجود ميآيد) و حدود 200 ميليون الکترون ولت انرژي انتشار مي يابد.
هر نوترون جديد توليد شده به اورانيم 235 برخورد کرده سه نوترون بهمراه انرژي و همچنين موجب سه شکافت جديد ميشود. انرژيي که از اين شکافت ها براي يک کيلو گرم اورانيم انتشار مييابد برابر صد ها ميليون مگاوات است. اين مقدار انرژي نبايستي بيک باره آزاد شود. چرا که موجب انفجاري شديد ميشود. در انفجار بمب اتمي آمريکا روي هيروشيما بمبي از همين جنس اورانيم 235 استفاده شد که قدرت تخريبي 13 کيلوتن داشت. با در نظر گرفتن اينکه هر کيلوتن برابر 1000،000 کيلو انفجار ديناميت (TNT) است. در حقيقت انفجاري معادل 13 ميليون کيلو ديناميت رخ داد. فاجعه بزرگي است، نه؟ اگر بخواهيد از اين فاجعه و ننگ بشريت تصويري بهتر بدست آوريد. جريان بدين شرح است: زمانيکه بمب اتمي آمريکا به هيروشيما افتاد، جمعيت آنجا 350000 نفر بود. 200000 نفر از اين جمعيت بطور مستقيم و يا غير مستقيم جان باختند. 90% هيروشيما به ويرانه مبدل شد. ترومن رئيس جمهور وقت آمريکا خواسته بود که عکسي از اين انفجار تهيه شود تا نتيجه? اين آزمايش را که تلي از آتش و کباب انسان است به چشم ببينند. هيروشيما تنها جائي بود که آنجا باران کم مي بارد. صخرهاي بودن ژاپن نيز مهم بود که بمب سريع به آب ننشيند. پس قرعه به اسم هيروشيماي فلک زده افتاد. عکس يادگاري اين جنايت لابد يکي از اسناد افتخارآميز آمريکاست!
برگرديم روي بخش فني جريان ، چنانکه پيشتر گفتيم اورانيم 238 با انفجار کاري ندارد ولي آنقدر ها هم بي خاصيت نيست. اورانيم 238 بر عکس اورانيم 235 در زير بمباران نوترونهاي سريع تر آنها را جذب کرده و نخست با گسيل يک ذره? بتا (الکترون) به نپتونيم Np239 (23.5 دقيقه) و سپس با گسيل يک ذره? بتاي ديگر به پلوتونيم Pu239 که به ترتيب پلوتونيم يک نوترون از نپتونيم و نپتونيم يک نوترون از اورانيم 238 بيشتر دارند. اين ايزوتوپ پلوتونيم چون هم با نوترونهاي کند و هم با نوترونهاي تند شکافتپذير است. نقش بسزائي در ساختن بمب اتمي دارد. از همين نوع بمب بود که سه روز پس از بمب اتمي هيروشيما به تاريخ 9 اگوست روي سر ناکازاکي فرو ريخته شد. قدرت تخريبي آن برابر 22 کيلوتن بود. قدري کمتر از دو برابر بمب اتمي هيروشيما. در اين فاجعه 122000 نفر از مردم بي گناه به زغال تبديل شده و يا پودر گشتند. تقريبا تمامي بمب هاي اتمي کنوني از پلوتونيم ساخته شده است. مقدار بمب پلوتونيمي در سال 1994 در جهان بود 250000 برابر بمب اتمي هيروشيماست. هر 19.84 کيلو گرم پلوتونيم يک ليتر حجم دارد و از هر 1 تا 8 کيلوگرم پلوتونيم ميتوان يک بمب ساخت ولي اين رقم براي اورانيم 3 تا 25 کيلوگرم است.
حال بمب اتمي چگونه منفجر ميشود؟
در بخشي از کپسولي که بمب تويش است لولهاي که «لوله توپي» نامگذاري شده وجود دارد. از اين لوله اولين نوترونها بيرون مي آيند. در بر خورد اين نوترونها به هسته ها چنانکه پيشتر رفت شکافت هستهاي و سه عدد نوترون و مقدار متنابهي انرژي خارج ميشود. اين را رآکسيون هستهاي نيز مي گويند. اين رآکسيون ها در داخل بمب در مدت تقريبا يک ميليونيم ثانيه رخ مي دهند. دليلش روشن است. اگر فرض کنيد که در درون حوض آبي جلبکي روئيده باشد و با فرض اينکه يک ماه طول بکشد که حوض پر شود و هر روز اين جلبک ها دو برابر خودشان را توليد کنند. يک روز پيش از اينکه حوض پر شود، يعني روز 29 ام تنها نصف حوض پر است. فرداي آن روز يعني روز 30 ام تمامي حوض پر ميشود. اين عمل در رآکسيونهاي هستهاي نيز صادق است. نوترون اول سه نوترون و سه نوترون جديد 9 نوترون و سپس 27 و 81 و ... و سرعت اين عمل آنقدر زياد است که انفجار اجتناب ناپذير ميشود. دما از 27 درجه? هواي هيروشيما به 100 درجه و سپس 1000، 5000، 6000 (دماي سطح خورشيد) و بالاخره به چندين ميليون درجه مي رسد که گرمائي معادل گرماي درون خورشيد است. اين انرژي گرمائي بايستي هر چه زودتر خارج شود که در ابتدا به صورت اشعه? X و پس از يک لحظه آرامش تبديل به کوهي از آتش و گرما ميشود. اين حالتي است که ما تازه قادر به مشاهده? انفجار مي شويم. نيم ثانيه بعد دما به بالاترين حد خود ميرسد که سه ثانيه پس از آن خاموش ميشود. اين حرارت باعث حرکت سريع هوا شده و يک خلاء تقريبا مطلق در مرکز انفجار بوجود ميآورد. بازگشت مجدد هوا آنقدر سريع است که از هر توفاني قوي تر است و باعث ويراني تمامي بنا ها، جاده ها، اتوموبيلها، پارکها و بويژه نابودي آدميان ميشود. در رآکتورهاي هستهاي اين راکسيونها را مهار مي کنند. بطوري که با فرو کردن صفحه هايي که بتواند نوترونها را جذب کند (مثلا کادميم) در داخل محلول اورانيم و آب قرار مي دهند تا اينکه انرژي به سرعت آزاد نشود و انفجار صورت نگيرد. در حقيقت رآکتور را کنترل مي کنند. ولي انرژي آزاد شده? لازم آب موجود در رآکتور را به جوش مي آورد و بخار حاصل از آن از طريق لولهاي به توربين منتقل ميشود و باعث چرخش توربين شده و الکتريسيته توليد ميشود. بخار موجود در اين پروسه و همچنين با عبور لولههاي سرد از درون آن سرد شده و مجددا وارد رآکتور ميشود.
عناصر اصلي سازنده
بمب اتمي در طول جنگ جهاني دوم از راکتورهاي هستهاي براي توليد مواد خام نوعي بمب هستهاي ، يعني براي ساختن 239Pu از 235U استفاده ميشد. هر دو اين عناصر ميتوانند يک واکنش زنجيري کنترل نشده سريع ايجاد کنند. بمبهاي هستهاي يا اتمي از هر دو اين مواد ساخته ميشوند. تنها يک بمب اتمي که از 235U ساخته شده بود، شهر هيروشيما در ژاپن را در 6 آگوست سال 1945 ميلادي ويران کرد. بمب ديگري که از 239U در ساختن آن بکار برده شده بود، سه روز بعد شهر ناکازاکي کشور ژاپن را با خاک يکسان ساخت.
.jpg)
عواقب ناشي از بمب اتمي
يک مسئله فرعي ، ريزشهاي راديواکتيو حاصل از آزمايش بمبهاي اتمي است. در انفجار بمب اتمي مقدار قابل توجهي محصولات شکافت راديواکتيو پراکنده ميشوند. اين مواد بوسيله باد از يک بخش جهان به نقاط ديگر آن منتقل ميشوند و بوسيله باران و برف از جو زمين فرو ميريزند. بعضي از اين مواد راديواکتيو طول عمر زيادي دارند، لذا بوسيله مواد غذايي گياهي جذب شده و بوسيله مردم و حيوانات خورده ميشوند. معلوم شده است که اينگونه مواد راديواکتيو آثار ژنتيکي و همچنين آثار جسماني زيان آوري دارند. يکي از فراوانترين محصولات حاصل از شکافت 235U يا 239Pu ، که از لحاظ شيميايي شبيه 4020Ga است. بنابراين وقتي که 90Sr حاصل از ريزشهاي راديواکتيو وارد بدن ميشود، به ماده استخواني بدن راه مييابد. اين عنصر ميتواند با گسيل ذرات بتا با انرژي 0.54 ميليون الکترون ولت (نيم عمر 28 سال) نابود ميشوند، که ميتواند به سلولها آسيب رسانده و موجب بروز انواع بيماريها از قبيل تومور استخوان ، لوکميا و ... ، بخصوص در کودکان در حال رشد ، ميشود.
بمب هاي الكترومغناطيسي
سلاح تازه اي كه ساخت آن بسيار ساده و تأثير آن كاملاً گسترده است ، نگراني هايي را براي دانشمندان و دولتمردان بوجود آورده است . به نوشته هفته نامه علمي نيوساينتيست اين سلاح مؤثر « بمب الكترو مغناطيسي » نام دارد كه اساس و عصاره آنها چيزي نيست جز يك پرتو شديد و آني از موجهاي راديويي يا مايكروويو كه قادر است همه مدارهاي الكتريكي را كه در سر راهش قرار گيرد ، نابود سازد . در دوراني كه بافت و ساخت تمامي جوامع تا حدود بسيار زيادي به دستاوردهاي علمي از نوع الكترونيكي وابسته است و همه امور از تجهيزات بيمارستانها تا شبكه هاي مخابراتي و از رايانه هاي بانكها و مؤسسات بزرگ مالي يا نظامي تا دستگاههاي نظارت و مراقبت ، نحوه كار ماشينها و ادوات صنعتي همگي متكي به ساختارهاي الكترونيك هستند ، كاربرد بمبهاي الكترو مغناطيس مي تواند سبب فلج شدن روند زندگي در مناطق بزرگ مسكوني شود . به اعتقاد برخي كارشناسان به نظر مي رسد كشورهاي پيشرفته پيشاپيش چنين سلاحي را تكميل كرده اند و حتي برخي بر اين باورند كه ناتو در جريان جنگ عليه صربستان از اين قبيل بمبها براي تخريب دستگاههاي رادار صربها بهره گرفته است . توجه به بمبهاي الكترو مغناطيس حدود نيم قرن قبل مطرح شد . متخصصان در آن هنگام به اين نكته توجه كردند كه اگر بمبي هسته اي منفجر شود ، امواج الكترومغناطيسي كه در اثر انفجار پديد مي آيد تمامي مدارهاي الكترونيك را نابود مي سازد . اما مسئله اين بود كه به چه ترتيب بتوان موج انفجار را ايجاد كرد بدون آنكه نياز به انجام يك انفجار هسته اي باشد ؟
دانشمندان مي دانستند كه كليد حل اين مسئله در ايجاد پالسهاي ( تپ هاي ) الكتريكي كه با عمر بسيار كوتاه و قدرت زياد نهفته است . اگر اينگونه پالسها به درون يك آنتن فرستنده تغذيه شوند ، امواج الكترومغناطيس قدرتمندي در فركانسهاي ( بسامد ) مختلف از آنتن بيرون مي آيند ، هر چه فركانس موج بالاتر باشد ، امكان تأثيرگذاري آن بر مدارهاي الكترونيك دستگاهها بيشتر خواهد شد . بزودي اين نكته روشن شد كه مناسب ترين امواج الكترومغناطيس براي ساخت بمبهاي الكترومغناطيس امواج با فركانس در حدود گيگا هرتز است . اين نوع امواج قادرند به درون انواع دستگاههاي الكترونيك نفوذ كنند و آنها را از كار بيندازند . براي توليد امواج با فركانس گيگاهرتز نياز به توليد پالسهاي الكترونيكي بود كه تنها 100 پيكو ثانيه تدوام پيدا كنند . يك شيوه توليد اين نوع پالسها استفاده از دستگاهي به نام « مولد ژنراتور ماركس » بود . اين دستگاه عمدتاً متشكل است از مجموعه بزرگي از خازنها كه يكي پس از ديگري تخليه مي شوند و نوعي جريان الكتريكي موجي شكل بوجود مي آورند . با گذراندن اين جريان از درون مجموعه اي از كليدهاي بسيار سريع مي توان پالسهايي با دوره زماني 300 پيكوثانيه توليد كرد . با عبور دادن اين پالسها از درون يك آنتن ، امواج الكترومغناطيسي بسيار قوي توليد مي شود . مولدهاي ماركس سنگين هستند اما مي توانند پشت سرهم روشن شوند تا يك سلسله پالسهاي قدرتمند را به صورت متوالي توليد كنند . اين نوع مولدها هم اكنون در قلب يك برنامه تحقيقاتي قرار دارند كه بوسيله نيروي هوايي آمريكا كانزاس در دست اجراست . هدف اين برنامه جاي دادن مولدهاي ماركس روي هواپيماهاي بدون خلبان يا در درون بمبها و موشكهاست تا از اين طريق نوعي « ميدان مين الكترومغناطيس » براي مقابله با دشمن ايجاد شود . اگر هواپيما يا موشك دشمن از درون اين ميدان مين الكترومغناطيس عبور كند ، بلافاصله نابود خواهد شد . اگر لازم باشد تنها يك انفجار عظيم به انجام رسد ، به دستگاهي نياز است كه بتواند يك پالس الكترونيكي بسيار قدرتمند را بوجود آورد ؛ اين كار را مي توان با استفاده از مواد منفجره متعارف نظير « تي . ان . تي » انجام داد . دستگاهي كه اين عمل را به انجام مي رساند ، « متراكم كننده شار » نام دارد . در اين دستگاه از انفجار اوليه يك ماده منفجره متعارف براي فشرده كردن يك جريان الكتريكي و ميدان الكترومغناطيسي توليد شده بوسيله آن استفاده مي شود. زماني كه اين جريان فشرده شد ، به درون يك آنتن فرستاده مي شود و يك موج الكترومغناطيس بسيار قدرتمند از آنتن بيرون مي آيد . نيوساينتيست مي افزايد : طرح تكميل دستگاههاي متراكم كننده شار از سوي نيروي هوايي آمريكا در ايالت نيو مكزيكو در دست تكميل است . از جمله طرحهايي كه براي كاربرد اين دستگاه در نظر گرفته شده ، جاي دادن آنها در بمبهايي است كه از هواپيما به پايين پرتاب مي شود و نصب آنها در موشكهاي هوا به هواست . امتياز بزرگ بمبهاي الكترومغناطيس در دو نكته است : نخست آنكه اين بمبها مستقيماً جان انسانها را به خطر نمي اندازد و تنها بر دستگاههاي الكترونيك اثر مي گذارد ؛ و نكته دوم آنكه ساخت آنها بسيار ساده است . بمبهاي الكترومغناطيس در صورتي مي توانند بالاترين خسارت را وارد آورند كه فركانس امواجشان با فركانس دستگاههايي كه به آنها وارد مي شوند يكسان باشد . بنابراين براي ايجاد مصونيت در دستگاههاي الكترونيكي كه در مراكز حساس كار مي كنند ، مي توان طراحي مدارها را به گونه اي انجام داد كه اولاً ميان بخشهاي مختلف ، سپرهاي محافظتي موجود باشد و ثانياً در ورودي اين قبيل دستگاهها بايد صافيها و سنجنده هايي را قرار داد كه بتواند علامتهاي مورد نياز و امواج حاصل از انفجار را تشخيص دهند و مانع ورود اين قبيل امواج شوند.
بمب هاي گرافيتي
(CBU-94/B بهمراه بمب فرعي BLU-114)
اين بمب ها نوعي مهمات غير کشنده هستند کهاولين بار در جنگ ها کزوو و ضربستان مود استفاده قرار گرفتند در واقع اين بمب ها به دنبال نياز نيروي هوايي آمريکا به بمب هايي که در عين حالي که اثر نامطلوبي بر روي انسان ندارد باعٌث ازکار افتادن ژنراتور هاي برق و خطوط انتقال نيرو ميگردد
اما پيشينه ي اين بمب ها به دهه ي 70 برمي گردد که قرار بود در جريان آزاد سازي گروگانهاي سفارت آمريکا در تهران از اين بمب ها استفاده گردد عملکرد اين بمب ها به اين گونه بود که بر اساس تاثير رشته هاي گرافيت کربن در اتصال قطب هاي مثبت و منفي منابع توليد و توضيع الکتريسيته استوار بود
اين سلاح همچنين در جنگ عليه عراق(سال 91) به دفعات استفاده شد البته بطور مکمل با موشک هاي کروز تاماهاوک
بدنبال نياز براي تکامل اين جنگ افزار قرار شد از يک بمب فرعي BLU-114 درون بمب هاي خوشه اي CBU-94/B استفاده گردد تا بتوان بشکل بهتر بمب ها را با استفاده از بمب هاي خوشه اي پراکنده کرد و ميزان آسيب وارده را دوچندان نمود)
.jpg)
اما عملکر به اينگونه بود که بمب هاي BLU-114 پس از انفجار بمب مادر با استفاده از چتر کوچکي تاخير انداز سرعت سقوط و بدنه استوانه اي کربني خود پس از انفجاري کوچک در ارتفاعي معينالياف کربن بصورت رشته اي در هوا پراکنده مي شوند.
در مدل هاي بعدي کربن بصورت پودر پخش ميشد و بتدريج به منابع الکتريسيته نفوذ کرده و باعث اتصال الکتريکي و از کار افتادن موتور هاي برق مي شد زمان پخش اين مواد در هوا بين 5 دقيقه تا نيم ساعت بود
ساير مشخصات:
هواپيماهاي حمل کننده: F-4 , F-16 , F-111 , B-52
طول:2.34 متر
عرض:40.6 سانتيمتر
(فيوز در بخش پيشاني قرار دارد)
براي کنترل از چهار پره ي صليب شکل بهره مي برد
اين بمب در سرعت هاي 200 نات تا 120 نات قابل پرتاب است
راههاي مقابله: عايق بندي دقيق دستگاه ها و خطوط نيرو و استفاده از کابل کشي زير زميني يا پوشش هاي الکترو استاتيکي .
بمب هيدروژني
همجوشي هستهاي بنياد اصلي بمب هيدروژني را تشکيل ميدهد. همانطور که از شکافته شدن هستههاي سنگين (شکافت هستهاي) ، مقدار عظيمي انرژي حاصل ميشود. از پيوند هستههاي سبک نيز انرژي بيشتري بدست ميآيد. در هر يک از دو حالت هستههايي با جرم متوسط تشکيل ميگردد، که جرم آنها کمتر از جرم اوليهاي است که براي تشکيل آنها بکار رفته است. در حالي که در روش شکافتن ، ماده اوليه منحصر به اورانيوم و توريم است. در روش پيوند هستهاي از هر اتم سبکي مثلا اتم هيدروژن ميتوان استفاده نمود.
هيدروژن مورد نياز در واکنش همجوشي هستهاي
هيدروژن موجود در تمامي آبهاي اقيانوسها يکي از مواد اوليه روش پيوند هستهها را تشکيل ميدهد. هيدروژن سنگين که نسبت به هيدروژن معمولي فوق العاده ناياب است براي پيوند بسيار نامناسب بوده و با وجودي که در هر 6400 اتم هيدروژن ، فقط يک اتم آن هيدروژن سنگين ميباشد، بنابراين مقدار هيدروژن موجود در اقيانوسها بسيار کافي است.
.jpg)
شرايط لازم براي انجام پيوند هستهاي
براي اينکه پيوند هستهاي انجام گيرد چه شرايطي لازم است؟
• براي انجام عمل پيوند با هسته دو اتم را به شدت به هم بزنيم، تا به هم پيوند خورده و در هم ذوب شوند. اما دافعه الکترواستاتيکي هسته ، مانع بزرگي در اين راه جلوي پاي ما گذاشته است. در فواصل بينهايت نزديک اين دافعه فوق العاده زياد است. البته راه حل سادهاي به نظر ميرسد، بدين معني که بايستي به هستهها آنقدر سرعت دهيم که از اين مانع رد شوند. ميدانيم که سرعت ذرات در هر گازي بستگي به درجه حرارت آن گاز دارد. پس کافي است درجه حرارت را آنقدر بالا ببريم تا سرعت لازم براي عبور از اين مانع بدست آيد.
• درجه حرارت لازم براي اين کار چندين ميليون درجه سانتيگراد است و چنين حرارتي در کره زمين وجود ندارد. اما اگر يک بمب اتمي در وسط تودهاي از هستههاي سبک منفجر شود، حرارت فوق العادهاي که از انفجار بمب حاصل ميشود، حرارت هستههاي سبک را به قدري بالا ميبرد که پيوند آنها را امکانپذير سازد. اين موضوع اساس ساختمان بمب حرارتي و هستهاي (ترمونوکلئور) ميباشد.
• همانطوري که در کبريت عادي براي آتش گرفتن ابتدا فسفر موجود در آن بر اثر مالش محترق ميشود و آنگاه گوگرد را روشن ميسازد، در بمبهاي (حرارتي و هستهاي) نيز ابتدا يک بمب اتمي معمولي منفجر ميشود و در نتيجه انفجار تودهاي از اجسام سبک را به حرارت فوق العادهاي ميرساند، بطوري که هستههاي آنها به هم ميپيوندند و آنگاه انفجار مهيبتري انجام ميگيرد.
.jpg)
بمبهاي هيدروژني
بعد از انفجار يک بمب اتمي معمولي ، عمل سرد شدن به سرعت انجام ميگيرد. بنابراين ، بايد فعل و انفعالاتي را در نظر گرفت که در آنها عمل پيوند به سرعت انجام گيرد. اگر يک بمب اتمي را در مخلوطي از دوتريوم و تريتيوم محصور کرده و مجموعه را در يک محفظه با مقاومت مکانيکي زياد قرار دهيم، پس ازانفجار بمب اتمي محيط مساعدي براي يک فعل و انفعال ترمونوکلئور (فعل و انفعال هستهاي گرمازا) بوجود ميآيد و در اثر آن عمل پيوند هستهها انجام شده و هليوم بوجود ميآيد.
تريتيوم + دوتريوم <----- هليوم + نوترون
در نتيجه اين فعل و انفعال ، حدود هفده ميليون الکترون ولت ، انرژي آزاد ميشود. اين ميزان انرژِي نسبت به واحد وزن ماده قابل انفجار ، در حدود چهار برابر انرژي است که از شکسته شدن اورانيوم حاصل ميشود. به عبارت ديگر در موقع پيوند هستههاي دوتريم و تريتيوم ، انرژي بيشتر بر واحد جرم نسبت به شکافته شدن هستههاي اورانيوم رها ميشود.
.jpg)
اشکالات اساسي ساخت بمب هيدروژني
تهيه بمب هيدروژني دو اشکال عمده دارد که عبارتند از:
• اولا بايد دوتريوم و تريتيوم را به حالت مايع بکار برد. چون اين دو عنصر در حالت معمول بصورت گاز هستند و در حرارت فوق العاده زياد هم با کندي به هم پيوند ميخورد. و لذا مجبورند آنها را در حرارتي معادل 250 درجه سانتيگراد زير صفر نگه دارند. بطورري که وزن دستگاه لازم به وضع غير عادي سنگين ميشد و بمب با زحمت زياد حمل و نقل ميگرديد و پرتاب آن بوسيله هواپيما بسيار مشکل بود.
• ثانيا اگر چه تهيه دوتريوم سهل است، اما تهيه تريتيوم فوق العاده مشکل و پر هزينه ميباشد و براي تهيه آن بايد در کوره اتمي عنصر ليتيوم را بوسيله نوترون بمباران کنند که از تجزيه متوالي آب بوسيله جريان الکتريکي ، آب سنگين بدست ميآيد. بطوري که دوتريوم يکي از عناصر مرکب آن است. از تجزيه آب سنگين (دوتريوم) بدست ميآيد.
• يك بمب بي سروصدا اما كارساز
سلام برهمه دوستان.آيا تابهال درباره بمب گرافيتي چيزي شنيده ايد.درجنگ يوگسلاوي ارتش امريکا براي اولين باراز اين بمب استفاده کردودر يک حمله دوسوم خاک يوگسلاوي درخاموشي فرورفت.اين بمب ابدا اثرتخريبي ندارد.اما باعث قطع شدن جريان برق ميشود.درمورداين بمب اطلاعات زيادي منتشرنشده است. اماآنطورکه ازاسمش معلوم است درآن ازگرافيت که نوعي ذغال سنگ نرم است استفاده شده است .همانطورکه ميدانيد کاربرد عمده گرافيت دربرخي راکتورهاي هسته اي--باطريهاي معمولي--مغزمداد وبرخي کارهاي صنعتي ديگراست.اما مهمترين خاصيت آن اين استکه قويترين رساناي جريان برق ميباشد.به نظرميرسد دربمب گرافيتي ازاين خاصيت استفاده شده است.بدين صورتکه پس ازانفجار گرافيت که بيشتر ازجنس کربن است با مواد حلال کربن ترکيب شده وبصورت بخار درمي آيد.اما اين بخار سنگين بوده وبزودي برسطح زمين مينشيند بنابراين استفاده ازاين بمب درنيروگاههاي برق باعث آلودگي سطح تجهيزات نيروگاه شده وباعث اتصالي وازکارافتادن نيروگاه ميشود.درضمن براي پاکسازي نيروگاه وراه اندازي مجدد نيازبه چند ماه زمان است.بااين برداشتها تکنولوژي ساخت اين بمب چندان پيچيده نيست .مي توان با کمي تلاش وتحقيق به آن دست يافت.
يک مطلب ديگر...روسيه دردهه 90 نوعي ماده منفجره متعارف بانام جيوه سرخ توليد کرده است که قدرت تخريب ان برابراست با300 برابر تي ان تي..درآن زمان امريکاييها ادعا ميکردند که کشورهاي ايران وليبي به دنبال اين ماده جديد هستند.
مين چيست ؟
مين مقداري ماده منفجره يا ماده ديگري است که در محفظه يا جعبه فلزي، چوبي يا پلاستيکي در اندازههاي گوناگون محاط شده و براي انهدام خودروها يا کشتيها يا قايقها يا هواپيماها و ايجاد خسارت به آنها و زخمي کردن افراد طراحي و ساخته شده باشد.
مواد منفجره درون مين با حركت، لرزش يک يا چند ماسوره (فنر و سوزن) و چاشني (مواد منفجره حساس) در هنگام عبور افراد يا تانک و خودرو فعال شده و انفجار رخ ميدهد.
انواع مين
آشنايي با انواع مين
الف)مين ضد نفر((AP
1- مين خوشه اي مرگبارترين مين – تا فاصله يکصد متري هر کسي را مي کشد.
POMZ توليد کننده چين روسيه
M16 توليد کننده آمريکا
Valmera 59 – 69 توليد کننده ايتاليا – آفريقاي جنوبي - سنگاپور
Porm-1 توليد کننده يوگسلاوي سابق
مين هاي نارنجکي توليد کننده تمامي کشورهاي توليد کننده
نارنجکهاي دستي Blu72 توليد کننده آمريکا
2- مين هاي انفجاري
مين هاي انفجاري سبک: (gr 50-30 مواد منفجره )
Type72 توليد کننده چين و آفريقاي جنوبي
M14 توليد کننده آمريکا
Sb33 توليد کننده ايتاليا
مين هاي انفجاري سنگين : (150 – 200 gr مواد منفجره )
PMN توليد کننده روسيه و بسياري کشور هاي جهان
VS50 توليد کننده ايتاليا و بسياري از کشورهاي جهان
NO4 توليد کننده اسرائيل
ب) مين هاي ضد تانک
ضد تانک سبک :
V52 – 3 توليد کننده ايتاليا
Tc2- 4 توليد کننده ايتاليا
ضد تانک سنگين:
Type72 توليد کننده ژاپن
TMN46 توليد کننده اکثر کشورها
گونههاي مين
مين صوتي (acoustic mine) : ميني که با امواج منتشرشده از هدف منفجر شود.
مين ضد هوابُرد (anti-airborn mine) : ميني که در محلهاي احتمالي پياده شدن نيروهاي هوابرد کار گذاشته شود.
مين ضد نفر (antipersonnel mine) : ميني براي وارد کردن تلفات و ضايعات به افراد پياده دشمن و ناتوان کردن آنها.
مين ضد تانک (antitank mine) : ميني که تانک را از تحرک بيندازد يا باعث انهدام آن شود.
مين کفنشين (bottom mine) : ميني که پس از رها شدن از ناو يا زيردريايي يا هواپيما در کف دريا قرار گيرد و داراي حسگرهاي عملکننده از نوع مغناطيسي و آوايي و فشاري باشد؛ اين گونه مين براي نابودي شناور سطحي و زيرسطحي به کار ميرود.
مين جهنده ضدنفر (bounding mine) : نوعي مين ضدنفر با خرج کوچکي که بدنه مين را به هوا پرتاب کند و موجب شود مين در بلندي سه يا چهار پايي (فوتي) منفجر و تکههاي آن در کليه جهتها پرتاب شود.
مين شيميايي (chemical mine) : ميني محتوي مواد شيميايي سمي براي کشتن افراد يا از کار انداختن يا آلوده کردن وسايل و زمين.
مين دورفرمان (controlled mine) : ميني که از ايستگاه فرمانِ راه دور هدايت و منفجر شود.
مين تأخيري (delayed action mine) : ميني که مدتي پس از تحريک شدن منفجر شود و اغلب پشت سر نيروهاي عقبنشينيکننده و براي به ستوه آوردن و انهدام نيروهاي تعقيبکننده دشمن به کار رود.
مين تمريني (drill mine) : گونهاي مين آموزشي که از ديد اندازه و شکل و وزن مشابه مين جنگي است و براي تمرينهاي لجستيکي استفاده ميشود.
مين فوگاز (fougasse) : ميني که به محض انفجار آن تکههاي فلزي يا اشياي ديگر در جهتهاي پيشبينيشده پرتاب شود.
مين بياثر (inert mine) : گونهاي مين آموزشي که از ديد اندازه و شکل و وزن همانند مين جنگي، اما کليه مواد منفجره و آتشزاي آن بياثر باشد.
مين مهارشده (moored mine) : ميني که با استفاده از لنگر به کف دريا (در مناطق حساس دريا) مهار شود؛ اين مين در ژرفاي متناسب با آبخور کشتيها غوطهور است و با برخورد بدنه کشتي به آن منفجر ميشود.
مين مشقي (practice mine) : نوعي مين آموزشي که از ديد اندازه و شکل و وزن مشابه مين جنگي است و ماسوره آن مقدار کمي ماده منفجره کُند****** يا دودزا دارد.
مين آموزشي (training mine) : ميني شبيه مين جنگي که فاقد ماده منفجره باشد.
مين پخشي (scatterable mine) : ميني که به وسيله هواپيما يا بالگرد يا توپخانه يا خودروهاي زمين پخش شود و در زير خاک قرار داده نشود.
منابع :
انواع بمب هاي نظامي http://sahand2727.parsiblog.com
بمب اتمي http://daneshnameh.roshd.ir
معرفي انواع بمب و انواع مين http://forum.patoghu.com
بمب مغناطيسي چيست ؟ http://vd-el.blogfa.com
بمب هيدروژني http://daneshnameh.roshd.ir
مين http://fa.wikipedia.org
بمب الکترو مغناطيسي http://forum.iranweapon.com
/س