جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تعيين سن مجموعه نفوذي اشنويه با روش پتاسيم-آرگن
-(4 Body) 
تعيين سن مجموعه نفوذي اشنويه با روش پتاسيم-آرگن
Visitor 959
Category: دنياي فن آوري
مجموعه نفوذي اشنويه عضو غربي كمربند آذرين دروني گلپايگان – اروميه در پهنه سنندج – سيرجان شمالي است. اين مجموعه با وسعت حدود 700 كيلومتر مربع از 10 توده پديد آمده است كه در سه خانواده (suite) ديوريتي، گرانيتي و آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي مورد مطالعه قرار گرفته اند. توده هاي ديوريتي قديمي ترين سنگهاي نفوذي منطقه را شكل مي دهند كه بر پايه شواهد صحرايي در منطقه مورد مطالعه زمان نسبي تشكيل آنها بعد از ژوراسيك آغازي - قبل از ميوسن بوده است.
با توجه به سن سنگهاي نفوذي مشابه در منطقه نقده مي توان زمان بعد از كرتاسه آغازي - – قبل از ميوسن را براي خانواده ديوريتي در نظر گرفت. بر پايه وجود سنگهاي دورگه در مرز مشترك سنگهاي ديوريتي با گرانيت ها، زمان نسبي جايگيري گرانيتها بطور همزمان با ديوريت ها بوده است.
توده سيينيتي از خانواده سوم سنگهاي ديوريتي و گرانيتي را قطع نموده است، ولي توده آلكالي گرانيتي فلوئورين دار از اين خانواده با ديگر سنگهاي آذرين منطقه مرز مشترك ندارد. سن سنجي به روش K-Ar بر روي آمفيبول سنگهاي ديوريتي مجموعه اشنويه زمانهاي 3/2+9/91 ، 3/2+1/94 و 4/2+100 ميليون سال(اواخر كرتاسه آغازي ) و براي بيوتيت هاي توده هاي گرانيتي زمان هاي 9/1 + 100 و5/1+9/98 ميليون سال ( اواخر كرتاسه آغازي ) را نشان داده است.
نتيجه تحقيقات مشابه بر روي آرفودسونيت هاي سيينيت ها و فلدسپاتهاي آلكالي گرانيت فلوئورين دار به ترتيب زمان هاي 1/3+9/78، 9/1+6/79 و 0/2+7/81 ميليون سال و 4/3+76 و 8/1+1/77 ميليون سال (كرتاسه پاياني) بوده است. بر پايه شواهد صحرايي و سن يابي راديومتري جايگيري سنگهاي اشنويه در دو مرحله زماني اتفاق افتاده است ، در مرحله اول توده هاي ديوريتي و گرانيتي بطور همزمان ( يا با اختلاف زماني كوتاه ) پديد آمده اند و در مرحله دوم توده هاي آلكالي سيينيتي – آلكالي گرانيتي با قطع كردن آنها جايگزين شده اند. مرحله اول ماگماتيسم حدود 100ميليون سال قبل و مرحله دوم حدود 80 ميليون سال قبل اتفاق افتاده اند.

مقدمه

مجموعه نفوذي اشنويه با وسعت حدود 700 كيلومتر مربع در جنوب شهر اروميه و شمال شهر اشنويه رخنمون دارد . اين مجموعه بخشي از نوار آذرين دروني مزوزوئيك- ترشيري پهنه سننــــــدج- ســيرجان شــــمالي ( Berberian & Berberian), 1981؛ ولي زاده،1370؛معين وزيري، 1375؛محجل و سهندي، 1378 به شمار مي آيد. شهرابي (1364) در نقشه زمين شناسي منطقه اروميه با مقياس 1:250000 سنگهاي نفوذي شمال اشنويه را حاصل دو فاز آذرين دروني و يك فاز نيمه آتشفشاني دانسته و به صورت زير معرفي نموده است:

1- گرانوديوريت هاي زمان پركامبرين:

اين گروه به صورت مجموعه اي از سنگهاي ديوريتي، گرانوديوريتي، گابرويي و پريدوتيتي معرفي شده است. توده هاي نفوذي شرق كوه والي ( غرب جاده اروميه - اشنويه )، كوه راندولا( غرب شهر اشنويه ) به اين گروه نسبت داده شده اند.

2- گرانيت هاي بعد از ژوراسيك- قبل از ائوسن:

سنگهاي نفوذي اين گروه به صورت گرانيت آلكالن معرفي شده اند و توده هاي نفوذي قميشلو، بالستان يونسلو و قوشچي با سن بعد از ژوراسيك – قبل از ائوسن به اين گروه نسبت داده شده است.

3- ميكروديوريتهاي بعد از پالئوسن:

گنبدهاي نيمه عميق كه در شمال شهر اشنويه، در داخل مجموعه افيوليتي جايگير شده اند، در قالب اين گروه معرفي شده اند.
? در مقاله حاضر ما قصد داريم ضمن معرفي مجموعه نفوذي اشنويه به شكلي جديد:
1- با بحث در شواهد صحرايي و نتايج سن سنجي به روش پتاسيم-آرگن سن مجموعه نفوذي اشنويه را تعيين نمائيم .
2-با مرور نتايج سن سنجي بر روي ديگر سنگهاي نفوذي پهنه سنندج-سيرجان شمالي صحت سن هاي حاصل براي مجموعه اشنويه را نشان دهيم.

مجموعه نفوذي اشنويه

مجموعه نفوذي اشنويه از ده توده مختلف با ابعادي در حد استوك پديد آمده است كه در سه خانواده ديوريتي، گرانيتي و آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي قابل طبقه بندي و مطالعه مي باشند( قلمقاش و همكاران، 1380). در تحقيق حاضر توده با مفهوم يك رخنمون واحد از سنگهاي آذرين دروني با تركيب و بافت مشخص در نظر گرفته شده است. چند توده با تركيب كاني شناسي‌، سنگ شناسي و سني يكسان و يا مرتبط به هم ، بعنوان يك خانواده طبقه بندي مي شـــــوند. خانواده در مطالعات حاضر هم ارز با تعريف Bateman (1992) از واحد lithodemes و تعريف خانواده(Suite) توسط White et al.(2001) بكار برده شده است.

1- خانواده ديوريتي

اين خانواده قديمي ترين و گسترده ترين سنگهاي نفوذي منطقه را در بر دارد. پشته قميشلو با وسعت حدود 70 كيلومتر مربع ، استوك طويل دوربه با طول 12 كيلومتر و عرض 3-2 كيلومتر و استوك يونسلو با وسعت تقريبي 30 كيلومتر مربع، مهمترين توده هاي نفوذي اين خانواده به شــــمار مي‌آيند
در بخشهاي مياني توده يونسلو دو رخنمون كوچك و گنبد مانند از سنگهاي گابرويي تا گرانوديوريتي با بافت درشت بلور ديده مي شود كه ارتباط آنها با توده يونسلو بدليل پوشيدگي چندان مشـخص نمي باشد.
نقشه سنگ شناسي مجموعه نفوذي اشنويه و محل برداشت( شماره نمونه-نوع كاني-سن) نمونه هاي سن سنجي به روش پتاسيم-آرگن.
در سنگهاي ديوريتي قطعات بيگانه ( xenolith) و انكلاو (enclave) وجود ندارد. دايكهاي گرانيتي ، سيينيتي وآندزيتي توده هاي ديوريتي را در چند نقطه قطع نموده اند. سنگهاي درونگير خانواده ديوريتي بيشتر رسوبات كربناته پرمين (سازند روته) هستند.
در بخش هاي جنوب غربي سرخ شاد (شمال شرق استان اصفهان) رخنمون هايي از توده هاي نفوذي ديوريتي با سن اليگوسن زيرين ديده مي شود. يکي از اين توده هاي نفوذي ديوريتي که در نزديکي چاه سنجد و چاه قندهاري قرار دارد داراي زينوليت هاي متعدد پيروکسنيتي و آندزيتي است. بررسي ها نشان مي دهد که اين زينوليت ها در حين صعود ماگماي ديوريتي از سنگ ديواره جدا شده و توسط آن به سمت بخش هاي بالاتر حمل گرديده اند. زينوليت هاي آندزيتي به دليل شباهت ترکيبي بسيار زياد با ماگماي در برگيرنده، دچار تغييري نگرديده در صورتي که بين زينوليت هاي اولترابازيک و ماگماي ديوريتي يک گراديان پتانسيل شيميايي برقرار گرديده و يون هاي کلسيم و آلومينيوم به سمت زينوليت ها هجوم آورده و باعث تبلور کاني هاي جديد و تشکيل پيروکسنيت گرديده اند. دماي احتمالي تشکيل اين پيروکسنيت ها 790 تا 850 درجه سانتي گراد بوده است.

2- خانواده گرانيتي

اين خانواده از گرانيت هاي بيوتيت دار و مسكوويت -گارنت دار پديد آمده است كه به صورت چند توده در بخشهاي شمالي و جنوبي منطقه برونزد دارند. توده هاي سه كاني با وسعت تقريبي 35 كيلومتر مربع و دوستك با وسعت بيش از 50 كيلومتر مربع با تركيب گرانيت بيوتيت دار در شمال غربي منطقه برونزد دارند كه به نظر مي رسد در عمق با يكديگر در ارتباط بوده و به هم متصل مي باشند. در شمال شرقي منطقه در اطراف روستاي ناري توده گرانيتي ديگري با تركيب بيوتيت - آمفيبول دار با وسعت حدود 25 كيلومتر مربع و در جنوب منطقه توده گرانيت مسكوويت -گارنت دار دوربه با وسعت 12كيلومتر مربع از اعضاي ديگر اين خانواده به شمار مي آيند.
واحدهاي تخريبي و كربناتي پرمين( سازندهاي درود و روته ) سنگ درونگير اصلي خانواده گرانيتي را پديد آورده اند، ولي واحدهاي ديگري چون سازند باروت ، لالون و شمشك نيز توسط توده هاي گرانيتي قطع شده‌‌اند.
در سنگهاي خانواده گرانيتي انكلاوهاي ديوريتي و زينوليت هاي دگرگوني وجود دارد. تعداد كمي دايك آندزيتي توده هاي گرانيتي اين خانواده را قطع نموده است.

3- خانواده آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي

در بخش مركزي منطقه مورد مطالعه، سنگهاي ديوريتي توده قميشلو و سنگهاي گرانيتي توده سه كاني توسط يك توده سيينيتي– آلكالي گرانيتي قطع شده اندكه در حدود 25 كيلومتر مربع وسعت دارد. اين توده به دليل داشتن مرزهاي مشخص با سنگهاي آذرين ياد شده و وجود انكلاوهاي ديوريتي در متن سنگهاي سيينيتي، جوانتر از آنهاست. اين توده توسط دايكهاي ميكروسيينيتي و آندزيتي قطع مي شود.
در بخش شرقي منطقه و در اطراف روستاي بالستان( در جاده اروميه-مهاباد ) يك توده گرانيتي كوچك هلولكوكرات برونزد دارد كه بدليل داشتن كاني فلوئورين در تركيب كاني شناسي خود از ديگر توده هاي نفوذي منطقه متمايز مي باشد( قلمقاش و همكاران،1379). اين توده با وسعت 10 كيلومتر مربع در بين سنگهاي دگرگونه و رسوبي پركامبرين، و سنگهاي كربناته- تخريبي پالئوزوئيك و مزوزوئيك( سازندهاي سلطانيه، باروت، درود و روته) جايگزين شده است و توسط سنگهاي كربناته - تخريبي سازند قم پوشيده مي شود. در سطح زمين اين توده گرانيتي هيچ ارتباطي با ديگر توده هاي ماگمايي منطقه ندارد. در متن سنگهاي آن هيچگونه انكلاوي ديده نشده است و هيچ دايكي آن را قطع نمي نمايد.

سن نسبي مجموعه نفوذي اشنويه

همانطوري كه قبلاً اشاره گرديد مجموعه نفوذي اشنويه از نظر تركيب سنگي از سه خانواده آذرين دروني شامل خانواده ديوريتي، خانواده گرانيتي و خانواده آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي پديده آمده است.

1- سن نسبي خانواده ديوريتي

توده هاي ديوريتي قديمي ترين سنگهاي آذرين منطقه را در بر دارند كه بيشتر در داخل سازندهاي تخريبي-كربناتي درود و روته جايگزين شده‌اند.اين سنگها در جنوب شرق روستاي ترسه بولاغ لايه هاي شيلي-كربناتي ترياس پاياني-ژوراسيك آغازي را قطع و دگرگون نموده‌‌اند،
همچنين در شرق روستاي زيوه سنگهاي ديوريتي توده قميشلو توسط رسوبات تخريبي قاعده سازند قم پوشيده مي شوند كه قطعات ديوريتي( و گرانيتي) در لايه هاي كنگلومرايي پي اين سازند ديده مي شود.
بر پايه شواهد ياد شده سن نسبي توده هاي ديوريتي منطقه بعد از ژوراسيك آ‎غازي-قبل از ميوسن آغازي مي باشد. از سوي ديگر در جنوب غربي شهر نقده يك توده ديوريتي وجود دارد كه در بين لايه هاي كربناتي كرتاسه زيرين جايگزين و سن آن به بعد از كرتاســه ( پالئوسن ) نسبت داده شده است( افتخارنژاد ،1973 ). با توجه به شباهت تركيب سنگي و نزديكي اين دو منطقه و فرض هم زماني تشكيل توده نقده با توده هاي مشابه در منطقه مورد مطالعه مي توان زمان جايگيري توده هاي ديوريتي منطقه را به بعد از كرتاسه آغازي ـ قبل از ميوسن نسبت داد.

2- سن نسبي خانواده گرانيتي

براي تعيين سن نسبي خانواده گرانيتي توجه به نكات زير ارزشمند خواهد بود:

ارتباط توده هاي گرانيتي با واحدهاي رسوبي منطقه

سنگهاي گرانيتي در دو محل ، آبراهه چاپان و بيژدره، سازند شمشك را قطع و دگرگون نموده اند.
و توسط رسوبات تخريبي سازند قم پوشيده مي شوند. لذا بر پايه شواهد چينه ايي زمان جايگيري توده‌‌هاي گرانيتي منطقه بعد از ژوراسيك آغازي-قبل از ميوسن آغازي است.
? وجود سنگهاي دورگه در مرز توده هاي گرانيتي با ديوريت در مرز سنگهاي گرانيتي سه كاني، دوربه و دوستك با سنگهاي ديوريتي، سنگهاي دورگه يا مختلط با تركيب مونزوديوريتي-مونزونيتي وجود دارد. اين پديده در جنوب جاده روستاي سه كاني به روستاي سياوان در مركز منطقه مورد مطالعه كاملاً نمايان است.
در مرز مشترك دو توده(Interaction Zone) انكلاوهايي از ديوريت با ابعاد سانتيمتري تا متري در داخل سنگهاي گرانيتي يا مونزونيتــي ديــده مي شـــــود.
مرز قطعات ديوريتي با شـــبكه رگچه‌هاي گرانيتي (Net-vein granite) در بر گيرنده آنها مشخص ( تصوير A4 ) و يا محدب (Lobate) ( تصوير b4 است. در برخي از قطعات ديوريتي رگچه‌هايي از سنگهاي گرانيتي در داخل قطعات ديوريتي ديده مي شــــود .
وجود درشت بلورهاي فلدسپات آلكالن در سنگهاي مختلط با تركيب مونزو ديوريتي ( تصوير d4 ) گاه مناظري از بافت راپاكيوي را تداعي مي نمايد كه تائيد ديگري بر اختلاط ماگماهاي ديوريتي و گرانيتي در مرز توده ها مي باشد.
لذا با توجه به پديده هاي ياد شـــده و بر پايه نوشـــــــتار) Castro et al. 1990( كه پديده هاي اختلاط دو توده فلسيك و مافيك را معرفي نموده اند مي توان نتيجه گرفت ، ماگماي ديوريتي وگرانيتي بطور همزمان فعال و با هم مخلوط شده اند. علي رغم وجود مناطقي كه سنگهاي گرانيتي – ديوريتي مخلوط شده اند، در بعضي نقاط زبانه هاي گرانيتي با مرز مشخص توده هاي ديوريتي را قطع نموده اند كه با توجه به سردشدگي سريعتر ماگماي مافيك و متحرك بودن ماگماي اسيدي مي تواند رگه هايي از آن در مراحل نهايي نيز ديوريتها را قطع كنــد .

قطع شدن توده هاي ديوريتي توسط دايكهاي گرانيتي

تمامي توده هاي ديوريتي منطقه توسط دايكهاي گرانيتي قطع شده اند. اين پديده در اطراف روستاهاي نازناز ، دوربه و شمال روستاي يونسلو قابل رويت مي باشد.
همانطوري كه اشاره گرديد توده هاي گرانيتي منطقه بطور همزمان با توده هاي ديوريتي فعال بوده اند، ليكن بعد از انجماد و سردشدگي سنگهاي ديوريتي هنوز بخشي از ماگماي گرانيتي فعال و رگه‌‌هايي از آن ديوريتها را قطع نموده اند، لذا زمان شكل گيري آنها پس از كرتاسه آغازي و قبل از ميوسن خواهد بود.

3- سن نسبي خانواده آلكالي سيينيت-آلكالي گرانيت

توده سيينيتي بردكيش در مركز منطقه سنگهاي ديوريتي و گرانيتي را با مرز مشخص قطع كرده است. در متن سنگهاي سيينيتي اين توده انكلاوهاي ديوريتي ديده مي شود كه در مرز با سنگهاي ديوريتي تعداد آنها بيشتر مي باشد. هم چنين رخنمونهاي كوچك ديوريتي در بخشهاي بالايي توده سيينيتي وجود دارد. اين پديده نشانگر جوانتر بودن ماگماتيسم سيينيتي نسبت به ماگماتيسم ديوريتي و گرانيتي منطقه است. توده آلكالي گرانيتي فلوئورين دار بالستان، توده ديگري از خانواده سنگهاي آلكالن است كه در مسير جاده اروميه- مهاباد ، در حاشيه درياچه اروميه برونزد دارد .
جوانترين واحد رسوبي كه توسط اين توده قطع شده است، لايه هاي آهكي پرمين بالايي مربوط به سازند روته مي باشد كه در بخش جنوبي توده نمايان هستند. اين توده در اطراف جاده اروميه-مهاباد توسط لايه هاي كنگلومراي آهكي قاعده قم پوشيده مي شود كه قطعات آن در متن كنگلومراها وجود دارد، لذا زمان تشكيل گرانيت فلوئورين دار بعد از پرمين-قبل از ميوسن مي باشد. در منطقه مورد مطالعه گرانيت فلوئورين دار هيچ ارتباطي با ديگر سنگهاي آذرين منطقه ندارد و ارتباط سني آن با آنها معلوم نيست. در شمال غرب شهر اروميه، در منطقه قولنجي، يك يك توده نفوذي با تركيب آلكالي گرانيت فلوئورين دار ، سنگهاي گرانيت بيوتيت دار را قطع نموده است ( تاج بخش، 1379 ) كه با توجه به اين پديده، زمان نسبي جايگيري آلكالي گرانيت فلوئورين دار بالستان بعد از بيوتيت گرانيت ها و هم ارز با سنگهاي آلكالي سيينيتي بردكيش به نظر مي رسد.

سن سنجي توده هاي نفوذي اشنويه با روش K – Ar

1- روش آزمايشگاهي

به منظور تعيين سن راديومتري سنگهاي نفوذي اشنويه 6 نمونه از توده‌هاي وابسته به خانواده هاي مختلف آذرين دروني منطقه انتخاب گرديد. بعد از خردايش و آماده سازي نمونه ها، كانيهاي مناسب( بيوتيت، آمفيبول و فلدسپات آلكالن) از نمونه خرد شده با ذره بين تفكيك و از هر نمونه كاني دو بخش با وزن هاي 30 تا40 ميلي گرم و 100 تا 800 ميلي گرم تهيه گرديد. بخش اول در ظرفي از جنس تفلون با مخلوط غليظ از اسيدهاي HF و HCl حل و پتاسيم آن به وسيله اسپكترومتر جذب اتمي اندازه گيري شد. بخش دوم نمونه ها در كپسول آلومينييومي وزن و با 38Ar رقيق و در ظرف موليبدني ذوب گرديد. آرگن آزاد شده با اســـــپكترومتر جرمي اندازه‌گيري شــــد. در نـــــــهايت سن نمونه ها با بهره گيري از ثابت هاي
Steiger and Jager 1977محاسبه گرديد. براي محاسبه ميزان خطا نيز از معادلاتMahood and Drake)1982( استفاده شده است. لازم به ذكر است تعيين سن نمونه ها در آزمايشگاه ژئوكرونولوژي دانشگاه برتاني غربي شهر برست كشور فرانسه انجام شده است.

2- نتايج سن سنجي

نمونه هاي A و 266 از آمفيبولهاي جدا شده ديوريت هاي درشت بلور دوربه سنهاي 3/2+9/91 ، 3/2+1/94 و 4/2+100 ميليون سال را داشته اند. دو نمونه بيوتيت از خانواده گرانيت ها ]نمونه M از توده گرانيتي سه كاني و نمونه N از توده گرانيتي ناري [ زمان هاي 9/1 + 100 و5/1+9/98 ميليون سال را نشان داده اند. نمونه S كه از آرفودسونيت هاي توده سيينيتي بردكيش تهيه شده بود ، زمانهاي 1/3+9/78، 9/1+6/79 و 0/2+7/81 ميليون سال و نمونه B از فلدسپاتهاي توده آلكالي گرانيت فلوئورين دار بالستان زمانهاي 4/3+76 و 8/1+1/77 را داشته اند. نتايج سن سنجي بر روي توده هاي نفوذي اشنويه بطور خلاصه در جدول 1 آورده شده است.

نتيجه گيري:

مجموعه نفوذي اشنويه شامل سه خانواده ديوريتي، گرانيتي و آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي است كه توده هاي ديوريتي قديمي ترين سنگهاي نفوذي منطقه را شكل مي دهند . كه بر پايه شواهد صحرايي در منطقه مورد مطالعه زمان نسبي تشكيل آنها بعد از ژوراسيك آغازي-قبل از ميوسن بوده است. با توجه به سن سنگهاي نفوذي مشابه در منطقه نقده ( افتخارنژاد ، 1973 ) مي توان زمان بعد از كرتاسه آغازي-قبل از ميوسن را براي توده هاي ديوريتي در نظر گرفت. با توجه به شواهد اختلاط ماگمايي در مرز توده هاي ديوريتي و گرانيتي ] وجود سنگهاي مونزونيتي و مونزوديوريتي ، وجود انكلاوهاي ديوريتي در سنگهاي گرانيتي يا مونزونيتي با مرزهاي مشخص يا محدب( lobate)، وجود بافت راپاكيوي در سنگهاي دو رگه [ زمان فعاليت ماگماي ديوريتي و گرانيتي همزمان بوده است.
توده سيينيتي بردكيش سنگهاي ديوريتي و گرانيتي را قطع نموده است، ولي توده آلكالي گرانيت فلوئورين دار بالستان در منطقه مورد مطالعه با ديگر سنگهاي آذرين مرز مشترك ندارد. از آنجاكه سنگهاي نفوذي با تركيب مشابه در شمال غرب شهر اروميه ( در منطقه قولنجي ) گرانيتهاي بيوتيت دار را قطع نموده اند ( تاج بخش، 1379) و با توجه به پوشيده شدن توده بالستان توسط رسوبات سازند قم، لذا سن نسبي خانواده آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي را مي توان جوانتر از سنگهاي ديوريتي و گرانيتي و قديمي تر از سازند قم در نظر گرفت.
بر پايه شواهد صحرايي مجموعه نفوذي اشنويه، يك مجموعه چند مرحله‌اي (polyphase) است. در اين گونه توده ها احتمال خروج بخشي از آرگن از سنگهاي قديمي تر تحت تاثير حرارت فازهاي جوانتر و خطا در سن سنجي به روش پتاسيم-آرگن وجود دارد. براي اجتناب از بروز اين خطا در نتايج سن سنجي، افزون بر اطمينان از دگرگون نبودن نمونه ها قبل از جدايش كانيها، در سن سنجي فازهاي قديمي تر از نمونه هاي كه محل نمونه برداري آنها به اندازه كافي با رخنمون فازهاي جوانتر فاصله دارند استفاده شده است
بر پايه نتايج سن سنجي توده هاي گرانيتي حدود 100 ميليون سال قبل پديد آمده اند، سن سنجي آمفيبول سنگهاي ديوريتي زمانهاي 92، 94 و 100 ميليون سال را نشان داده است كه زمانهاي جوانتر از 100 ميليون سال صحيح به نظر نمي رسد زيرا با توجه به شواهد صحرايي ديوريتها قبل از گرانيتها و يا به طور هم زمان با آنها تشكيل شده اند. هم چنين با توجه به نتايج سن سنجي كاني هاي آرفودسونيت و فلدسپات آلكالن، توده هاي آلكالي سيينيتي- آلكالي گرانيتي در فاصله زماني 80 تا 76 ميليون سال قبل جايگير شده اند.
نتايج سن راديومتري مجموعه نفوذي اشنويه هماهنگي خوبي با شواهد صحرايي نشان ميدهند، ولي از آنجا كه سن سنجي اين مجموعه تنها به يك روش و با تعداد محدودي نمونه بوده است براي بررسي صحت مطالعات، مقايسه سن اين مجموعه با سن ديگر سنگهاي نفوذي در پهنه سنندج-سيرجان شمالي مفيد مي باشد.
در پهنه سنندج-سيرجان شمالي تعداد زيادي توده هاي آذرين با تركيب بازيك و اسيدي در فاصله شهرهاي گلپايگان تا اروميه نمايان است كه مجموعه نفوذي اشنويه بخشي از اين كمربند آذرين بــه شــــــــمار مي آيد. توده گرانيتي موته در شرق گلپايگان رخنمون دارد و يكي از اعضاي اين مجموعه آذرين به شمار مي آيد. رشيد نژاد و همكاران ( گفته شفاهي ) با روش K – Ar زمان جايگيري اين توده را كرتاسه پاياني تعيين نموده اند.
Masoudi)1997( با روش Rb–Sr سنگهاي نفوذي مختلف مربوط به توده آستانه اراك و باتوليت بروجرد(شكل1) را تعيين سن نموده است. ايشان براي يك نمونه از ديوريت آستانه اراك زمان 0/1 + 9/98 ميليون سال را بدست آورده است. در كمپلكس بروجرد براي يك نمونه گرانيت قديمي سن 4/1 + 130 ميليون سال و براي ديوريت هاي همين مجموعه نيز سنهاي 2/1 + 117 تا 1/1 + 114 ميليون سال بدست آمده است.
هم چنين مطالعات محقق ياد شده بر روي سه نمونه از پگماتيت هاي قديمي كمپلكس بروجرد سن هاي 3/1 + 3/127 ، 7/0 +2/120 و 3/1 + 119 و چهارنمونه از گرانيت هاي جوان تر اين مجموعه سن هاي 7/0 + 1/70 ، 7/0 + 6/69 ، 6/0 + 8/61 ، 7/0 + 1/66 ميليون سال را نشان داده اند. پگماتيت هاي جوانتر كمپلكس بروجرد سن 5/0 + 3/52 ميليون سال را داشته اند. برپايه نتايج ياد شده Masoudi)1997( پلوتونيسم مناطق بروجرد و آستانه را درسه مرحله به شرح زير معرفي نموده است :
1- مرحله اول با سن 120 تا 117 ميليون سال ( بخش قديمي كمپلكس بروجرد )؛
2- مرحله دوم با سن 99 ميليون سال ( ديوريت آستانه اراك )؛
3- مرحله سوم با سن 70 ميليون سال ( بخش جوان كمپلكس بروجرد )؛
ولي زاده( گفته شفاهي) از تعيين سن بيوتيت هاي يك نمونه گرانيت مجموعه بروجرد با روشهاي K – Ar و Rb – Sr زمانهاي حدود 70 ميليون سال را به دست آورده و معتقد است كه اين سن مربوط به جوانترين رخساره گرانيتي باتوليت بروجرد مي باشد.
Valizadeh and Cantagrel )1975 ( براي نوريت هاي باتوليت الوند(شـــــكل1) با روش K–Ar زمان 3 + 1/89 ميليون ســـــــال و با روش Rb – Sr زمانهاي 5/88 ، 5/78 ميليون سال را بدست آورده اند. مطالعه اين محققان بر روي كاني بيوتيت گرانيت هاي الـــــوند با روش Rb – Sr زمان 2 +62 و با روش K – Ar زمان 3+ 81 ميليون سال را نشان داده است. همچنيــن ســــن ديــوريت هاي آلموقلاق ( شكل2) با روش Rb – Sr ، 17 + 144 ميليون سال تعيين سن شده است. افزون بر مطالعات تعيين سن راديومتري، محققان زيادي با كمك شواهد صحرايي زمان جايگيري توده‌هاي نفوذي مجموعه آذرين دروني سنندج-سيرجان را تعيين نموده اند.
? بر پايه تحقيقات يادشده بر روي زمان جايگيري توده هاي نفوذي مجموعه گلپايگان-اروميه به نظر مي رسد كه:
اغلب توده هاي نفوذي اين مجموعه حاصل جايگزيني چند مرحله ايي سنگهاي آذرين مي باشند و بيشتر توده هاي نفوذي مجموعه گلپايگان-اروميه سن كرتاسه-پالئوسن دارند.
نتايج سن سنجي مجموعه نفوذي اشنويه هماهنگي خوبي با سن ديگر توده‌هاي پهنه سنندج-سيرجان شمالي دارد و قابل قبول به نظر ميرسد.
? با مقايسه سن نسبي و سن راديومتري مجموعه نفوذي اشنويه نتايج زير قابل استنتاج است:
ـ در مجموعه نفوذي اشنويه سه خانواده آذرين با تركيب سنگي متفاوت وجود دارد كه از نظر زماني در دو مرحله پديد آمده اند. بر پايه شواهد صحرايي خانواده هاي ديوريتي و گرانيتي به طور هم زمان و خانواده آلكالي سيينيتي-آلكالي گرانيتي پس از آنها و در فاصله زماني پس از كرتاسه آغازي-قبل از ميوسن تشكيل شده اند.
- نتايج سن راديومتري نيز دو مرحله پلوتونيسم را در مجموعه نفوذي اشنويه تائيد نموده است. بر اساس اين نتايج خانواده هاي ديوريتي و گرانيتي به طور هم زمان در 100 ميليون سال قبل و توده هاي خانواده آلكالي سيينيتي – آلكالي گرانيتي در 80 تا 76 ميليون سال قبل جايگزين شده اند.

منابع:

1-http://forum.parsigold.com
2-http://aftab.ir
3- پايگاه ملي داده هاي علوم زمين
4-http://www.magiran.com/

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image