جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تاريخچه حسابداري
-(8 Body) 
تاريخچه حسابداري
Visitor 532
Category: دنياي فن آوري
در ابتدا براي اينكه بيشتر با مطالب آشنا شويد با تاريخچه پول آغاز كرده وسپس مطالب را ادامه مي دهيم . چرا كه شايد مي توان گفت كه كمابيش پول باعث شده كه به فكر اين رشته بيفتيم.

تاريخچه پول،از مبادله کالا تا پول کاغذي

در گذشته ديرين براي تداوم حيات، نياز هر فرد با تلاش فردي (شکار- توليد و ...) تامين مي‌شد، ولي با گذشت زمان هرگز به توليد شخصي قانع نبود و اگر در آن روز بشر نمي‌توانست با زور هرچه مي‌خواهد به چنگ آورد، ناگزير حاضر مي‌شد از راه معاوضه جنس با جنس (معاوضه مستقيم کالا با کالا) نيازهاي عادي زندگي را فراهم کرده و از اين راه امرار معاش کند. در داد و ستدهاي اوليه (قرن‌ها پيش از ميلاد) معاوضه دو کالا با هم بدون تعيين ارزش و معياري براي سنجش انجام مي‌پذيرفت، تا آن که راه (مبادله غيرمستقيم کالا با کالا) را در پيش گرفت و همين انتخاب موجب پيدايش «پول» شد.
در جوامع نخستين، تحصيل انواع کالاهاي توليد شده جهت مصرف صرفا از طريق تعويض و مبادله دو کالا امکان‌پذير بود و اين مبادله مشکلات بسياري به همراه داشت از جمله: امکان تعيين ارزش کالا براساس قبول واحد معيني که مورد تاييد طرفين معامله باشد نبود و همچنين يافتن طرفين مبادله دو کالا (گوسفند و گندم) که هر دو نياز به کالاهاي عرضه شده طرف ديگر داشته و آماده مبادله باشند چندان آسان نبود. بشر در ابتدا براي حل چنين مشکلاتي اشيا و يا کالاهايي را به عنوان واسطه مبادلات به جهت سهولت داد و ستد انتخاب کرد و انتخاب آن بستگي به نوع و فراواني آن شيء يا کالاي واسطه در آن محدوده يا شهر داشت، مثل صدف در سواحل دريا و گوسفند و گاو در نواحي کوهستاني و معتدل.
در همان زمان هم براي حفظ مقدار عددي مبادلات يا نتيجه معاملات از ريسمان‌هاي گره‌دار يا چوب‌خط بهره مي‌جستند. گرچه با انتخاب کالاهاي واسطه دو اشکال اساسي فوق ظاهرا حل شده بود، اما گاهي کالاي واسطه نيز به علت غيرقابل تقسيم بودن مانع انجام معاملات کوچک مي‌شد و يا به علت حجم زياد و ارزش کم نقش اساسي را که ذخيره کالاي واسطه تا زمان احتياج به معامله باشد غيرممکن مي‌ساخت و در بعضي مواقع نگهداري کالاي واسطه به علت فسادپذيري امکان نداشت. تنوع توليد و لزوم رفع نياز بشر از توليدات مختلف در سير گسترش اقتصاد کشورها موجب پيدايش دو کالاي اقتصادي با ثبات ارزش نسبي که مورد قبول عامه باشد، شد و اين دو کالاي فلزي طلا و نقره بود.
پس از آن که فلزات قيمتي (طلا و نقره) کشف شد و مزايا و وجوه تمايز آنها نسبت به کالاهاي ديگر به ويژه فلزاتي مثل آهن و مس و مفرغ شناخته شد، جايگزين وسايل مبادلاتي قبلي که فاقد خصوصيات فيزيکي طلا و نقره (وفور توليد بودند) شدند و به عنوان «پول» مورد استفاده قرار گرفتند. با گذشت زمان مسوولان امور در جوامع مختلف براي رونق دادوستد و توسعه تجارت نسبت به ضرب سکه‌هاي طلا و نقره اقدام کردند. براي انجام اين کار، شمش‌هاي طلا و نقره را به سکه‌هاي کوچک و متنوع تبديل و سپس آنها را به مهر خود ممهور و در قلمرو جغرافيايي خويش رايج ساختند. اولين سکه‌اي که در ايران رواج يافت، در زمان داريوش اول (‌516 ق.م) ضرب شد و نام آن دريک بود.
هرودوت در مورد ضرب سکه دريک مي‌گويد: «او شاهي بود که از خود يادبودي گذارد که هرگز هيچ شاهي از خود باقي نگذاشته بود» و سکه ديگري که رواج داشت «شکل» بود به وزن ‌5/6 گرم نقره. همزمان با نقشي که پول فلزي در بازارهاي مختلف مبادلات و معاملات پيدا کرد کار دادوستد و تجارت را توسعه بخشيد و موجب گسترش حرفه صرافي شد. صاحبان اين حرف واسطه عمليات پولي بين تجار در داخل و خارج از کشور بودند که عملکردشان مقدمه نشر پول کاغذي و تشکيل بانک‌هاي امروزي شد. نشر پول کاغذي در دوران پيشين به صور مختلف وجود داشته که در زمان‌ها و مکان‌هاي گوناگون داراي نقش و وظايف محدود و خاصي بوده است. مثلا در روم قبل از ميلاد، صراف‌ها اسناد کاغذي (دست نوشته‌هايي) در اختيار مشتريان خود مي‌گذاردند يا به اشخاصي که مسکوکات (فلزات قيمتي) خود را پيش آنها به امانت مي‌گذاشتند، سندي به عنوان «قبض رسيد» مي‌دادند.
اين اسناد که به همين عنوان «قبض رسيد» معروف بودند، به اعتبار صراف صادرکننده در بازار دست به دست مي‌گشتند و عملا وظايف پول مسکوک و رايج آن زمان را انجام مي‌دادند. اين رويه پايه‌گذار سيستم پول کاغذي به اسکناس شد که از بدو انتشار رابطه ثابتي بين ارزش اسکناس معاملاتي با طلا و نقره برقرار ساخت و قانونمند شد و از قرن نوزدهم، در چارچوب مقررات و قوانين پولي و بانکي هر کشور و تحت عنوان پول قانوني، رايج و در اقتصاد و سرمايه‌داري متداول و مطرح شد. شايد اختراع پول يکي از کشفيات شگرف و بي‌نظيري باشد که بشر توانست مشکلات موجود در مبادله کالاها و خدمات را به کلي برطرف سازد.

حسابداري
مقدمه:

چرتكه يكي از قديمي ترين ابزار حسابداري
در عصري که جوامع بشري همواره در حال پيشرفت هاي علمي و صنعتي و اقتصادي مي باشند و با توجه به اينکه نقش فعاليتهاي مالي در هر پيشرفت و توسعه اي غير قابل انکار مي باشد نياز به توسعه حسابداري روز به روز افزايش مي يابد .
در قرون وسطي مرسوم بوده است که فرمانروايان مالياتها را جمع آوري مي کردند و آنرا در جهت رفع نيازهاي مالي مربوط به توسعه املاک به مصرف مي رساندند.در آن زمان يکي از وظايف حسابداران تهيه صورتي از اموال افراد براي خزانه داري فرمانروا به منظور اخذ ماليات بود . از ديگر وظايف حسابداران آن زمان مي توان به تهيه گزارش سفر افرادي که به کار تجارت بين کشورها اشتغال داشتند اشاره کرد. اين گزارش در پايان هر سفر تهيه مي گرديد و هدف از آن تعيين سود و زيان مربوط به آن سفر بود. در قرن سيزدهم و چهاردهم به دليل رشد عمليات تجارتي تحولاتي در سيستم نگهداري حسابها به وجود آمد.
لوکا پاچيولي ( LUCA PACIOLI ) يک کشيش ايتاليايي و درواقع يک رياضيدان بود که توانست با انتشار کتاب رياضيات لوکا پاچيولي موجب گسترش فن دفترداري دوطرفه در سراسر اروپا گردد.وي در اين کتاب که چند فصلش اختصاص به حسابداري داشت توانست مهارت تجزيه و تحليل گري خود را در جهت توصيف سيستم حسابداري دوطرفه به کار برد.با وجود اينکه دراين کتاب هيچ اشاره اي به دوره مالي ، چگونگي تهيه صورتهاي مالي و نگهداري حسابهاي مربوط به دارائيهاي ثابت وجود ندارد و نيز تمايزي بين اموال شخصي صاحب موسسه وسازمان تجاري وي نگذاشته است ، به دليل سادگي و داشتن ارزشهاي علمي در طي قرون پانزدهم و شانزدهم به اغلب زبانها ترجمه شد و مورد استفاده قرار گرفت .
از زمان به وقوع پيوستن انقلاب صنعتي در انگلستان ، نياز به حسابداري به شکل چشمگيري افزايش يافت . پس از انقلاب صنعتي امريکا هم از آنجا که سرمايه هاي شخصي زيادي در شرکتها وارد گرديد و موجب توسعه هر چه بيشتر آنها شد و در نتيجه باعث به وجود آمدن غولهاي صنعتي قرن بيست و يکم شد سيستمهاي حسابداري از اهميت بيشتري برخوردار گرديدند و حسابداري نيز با پيشرفت وضعيت اقتصادي توسعه و تکامل پيدا نمود.

حسابداري از ديروز تا امروز

شايد زماني كه لوكاپا چولي در سال 1494 ميلادي پايه هاي اصلي حسابداري را در اروپا بنا مي‌كرد حتي گمان نمي‌كرد كه روزي حسابداري تا اين حد پيشرفت كند .
اگر بخواهيم حسابداري و تاريخچه آن را بررسي كنيم بايد به سالها پيش از لوكاپا چولي برگرديم، خوارزمي، دانشمند معروف ايراني براي اولين بار در باره مفهوم صفر ، شيوه نگارش نشانه‌اي اعداد و شمارش دهدهي در رساله " جبر و مقابله " توضيحاتي را داد و جالب است بدانيد سيستم دهدهي كنوني در واقع ترجمه اين رساله است كه بوسيله لئونارد فيبوناچي در ايتاليا انجام گرفت و از آن طريق عالمگير شد.
مي‌توان گفت كه پيشرفت حسابداري در اواخر قرون وسطي مديون سوداگران است؛ به‌همين دليل سيستم‌هاي حسابداري به تدريج پيشرفت كرد و جايگزين سيستمهاي قديمي‌تر شد . البته نقش رشد اقتصادي را نمي توان ناديده گرفت .
لوكاپاچولي در قرن 15 ميلادي رساله اي نوشت و فصلي از اين رساله را به حسابداري اختصاص داد و براي نخستين بار سيستم حسابداري دو طرفه را توصيف و دفاتر اصلي حسابداري را تشريح كرد .
جاي تذكر است كه محمدبن محمد ابوالوفاي بوزجاني در قرن دهم ميلادي يعني پنج قرن قبل از لوكاپاچولي رساله اي به نام ضروريات علم حسابداري براي كاتبان و كاسبان نوشت كه راهنماي خوبي در حساب عملي بود .اما متأسفانه پژوهشي درباره اين كتاب صورت نگرفت
در طول دو قرن بعدي تنها يك پيشرفت عمده در حسابداري دوبل اتفاق افتاد و آن تفكيك اموال شخص حاكم از حسابهاي دولتي و تفكيك اموال شخصي تاجر از حسابهاي تجارتخانه توسط سيمون استوين رياضي دان هلندي بود ( فرض تفكيك شخصيت ) در نتيجه حساب سرمايه در سيستم حسابداري دوبل ايجاد شد.
با توجه به پيشرفتهاي انجام شده از نظر اقتصادي و اجتماعي عناصر اصلي سيستم حسابداري دوبل همچنان بدون تغيير باقي مانده است . دليل بقاي اين سيستم در اين فاصله طولاني ، سادگي اصول ، انعطاف پذيري و قابليت آن در ثبت ، انتقال و گزارش اطلاعات متنوع در قالب صورتهاي قابل اعتماد و مفهوم است .
البته پيشرفتهائي از نظر روشها و شيوه هاي حسابداري صورت گرفته است و شاخه هايي در حسابداري پديد آمده است اما تمام آنها مبتني بر سيستم دوبل يا دو طرفه است .

تاريخچه:

حسابداري در جهان نزديک به 6000 سال قدمت دارد و تاريخ نخستين مدارک کشف شده حسابداري به 3600 سال قبل از ميلاد برمي گردد. پيشينه حسابداري در ايران نيز به نخستين تمدنهايي بر مي گردد که دراين سرزمين پا گرفت، و مدارک حسابداري بدست آمده با 25 قرن قدمت، گواه بر پيشرفت اين دانش در ايران باستان اس. در طول تاريخ، روشهاي حسابداري متوع و متعددي براي اداره امور حکومتي و انجام دادن فعاليتهاي اقتصادي ابداع شد، که در پاسخ به نيازهاي زمان، سير تحولي و تکاملي داشته است. مميزي املاک در تمدن ساساني(در جريان اصلاحات انوشيروان، به منظور تشخيص مالياتهاي ارضي، کليه زمينهاي مزروعي کشور مميزي و مشخصات آن از جمله مساحت، نوع زمين و نوع محصول در دفتري ثبت مي گرديد.) و تکامل حسابداري براي نگهداري حساب درآمد و مخارج حکومتي در دوران سلجوقيان(نگارش اعداد را به صورت علائمي کوتاه شده از نام اعداد عربي، حساب سياق مي نامند.
حسابداري سياق که احتمالا در دوران سلجوقيان تکامل يافته، روشي است که بر اساس آن، حساب جمع و خرج هر ولايت در دفتر مربوط به ان ولايت ثبت و در عين حال يک دفتر اصلي در مرکز نگهداري مي شده است که خلاصه جکع و خرج هر ولايت به طور جداگانه در صفحات مربوط، در آن به خط سياق نوشته مي شده است. اين روش در دوران قاجاريه تکميل شد و کتب خمسه(دفاتر پنج گانه) براي گروههاي عمده مخارج نيز نگهداري مي شده است.
و نگهداري حساب فعاليتهاي بازرگاني به حساب سياق، نمونه هاي بارز و پيشرفته آن است.
با اين حال حسابداري نوين( دوطرفه) همانند بسياري از دانشهاي کاربردي ديگر، به همراه ورود فراورده هاي صنعتي و رسوخ موسسات و شرکتهاي خارجي به ايران راه يافت. و در جريان تحولات اقتصادي _اجتماعي صد سال گذشته با پيدايش سازمانهاي جديد دولتي و خصوصي و دگرگوني شيوه هاي توليد و توزيع بسيار پيشرفت کرد.
حساداري با تمدن همزاد است و به اندازه تمدن بشري قدمت دارد. در تمدنهاي باستاني بين النهرين که قسمت اعظم ثروتهاي جامعه در اختيار فرمانروا يا فرمانروايان بود. معمولا کاهنان که قشر ممتازي را در سلسله مراتب اجتماعي تشکيل مي دادند و ظيفه نگارش را بطور اعم و نگهداري حساب درآمدها و ثروتهاي حکومت را بطور اخص به عهده يا در واقع در انحصار داشتند و در عين حال به ثبت برخي از معاملات شهروندان نيز مي پرداختند، از جمله در تمدن باستاني سومر (SUMMER) نظام مالي جامعي برقرار بود و کاهنان سومري علاوه بر نگهداري حساب درآمدهاي حکومتي، به نحوي موجودي غلات، تعداد دامها و ميزان املاک حکومتي را محاسبه مي کردند.
نخستين مدرک کشف شده حسابداري در جهان، لوحه هاي سفالين از تمدن سومر در بابل (Babylon) است و قدمت آن به 3600 سال قبل از ميلاد مي رسد و از پرداخت دستمزد تعدادي کارگر حکايت دارد.
مدارک و شواهد بدست آمده از تمدن باستاني مصر (525_5000 ق.م) حکايت از آن دارد که در اجراي طرحهاي ساختماني اين تمدن، نوعي کنترل حسابداري برقرار بوده که بهره گيري از نيروي کار هزاران هزار نفر را در امر ايجاد بنا و حمل و نقل مصالح ساختماني در تشکيلاتي منظم، ميسر مي کرده است، از تمدن مصر در دوراني که يونانيان و روميان بر آن تسلط داشتند نيز مجموعه هاي متعددي از حسابهاي نوشته شده بر پاپيروس باقي مانده است.
شواهد و مدارک به دست آمده از يونان باستان نيز حکايت از استقرار کنترلهاي حسابداري دارد. از جمله حساب معبد پارتنون در لوحه هاي مرمرين اکروپوليس حک و بخشي از ان هنوز هم باقي است.
سکه به عنوان واحد پول حدود 700 سال قبل از ميلاد در ليدي(Lydia) ابداع گرديد.(ليدي سرزميني باستاني است که در آسياي صغير، کنار درياي اژه بين ميزي (Mysia) و کاري(Caria) قرار داشت. کرزوس (Croesus) آخرين پادشاه آن از کوروش شکست خورد.) و به سرعت در تمدنهاي آن زمان رواج يافت. در ازان عصر هخامنشي ، نظام مالي و پولي (نظام پولي بديعي توسط داريوش اول بر پايه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پايه گذاري شد و سکه داريک به وزن 8.41 گرم در مقابل 20 سکه نقره به نام “شکل” هر يک به وزن 5.6 گرم مبادله مي شده است و بنابراين رابطه تبديل طلا به نقره ( 3/1 13 ) ) جامع ومنسجمي بر قرار بوده و حساب درآمدها و مخارج حکومت به ريز و به دقت ثبت و ظبط و نگهداري مي شده است.
در رم و يونان باستان حسابداري پيشرفته اي وجود داشته و نوعي حساب جمع و خرج تنظيم مي شده است. يک جمعدار، يک مامور دولت و يا شخصي که محافضت پول يا دارايي ديگري به او محول بوده است در مقاطعي از زمان حساب خود را به اربابش پس مي داده است. براي اين کار رو فهرست تفصيلي از دريافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن يا مقياس ديگري تهيه مي شد که جمع آن دو مساوي بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختي، کالاي فروخته شده و يا به مصرف رسيده در طول يک دوره بعلاوه مانده پول و کالايي بود که نزد جمعدار باقي مانده و بايد به ارباب تاديه مي شد. اين نوع حسابداري تا قرون وسطي ادامه يافت.
همانطور که ملاحظه فرموديد، حسابداري باستاني تنها جنبه هاي محدودي از فعاليتهاي مالي را در بر مي گرفت و يا سيستم جامعي که کليه عمليات مالي حکومت را ثبط و ظبط کند و يا به نگهداري حساب معاملات تجاري بپردازد، فاصله بسياري داشت.

سرمايه داري تجاري و رنسانس

از دوران باستان تا اواخر قرون وسطي تغييري اساسي در جهت تبديل حسابداري به يک سيستم جامع صورت نگرفت و تنها پيشرفت قابل ذکر گسترش دامنه نگهداري حساب براي عمليات گوناگون حکومتها و اشخاص بود.
از اوايل قرن سيزدهم “دولت_شهرها” و يا “شهر_جمهوريهاي” کوچکي خارج از سلطه پادشاهان و خوانين فئودال در ايتالياي کنوني پا گرفت که فضاي سياسي_ اقتصادي مناسبي را براي رشد سوداگري فراهم آورد.بدين معني که در اين جمهوريهاي کوچک هيچ مانعي در راه تجارت آزاد، حتي تجارت با سرزمينهاي دوردست وجود نداشت و استفاده از سرمايه به صورت سرمايه مولد يا سرمايه تجاري مانند کشتيها و ساير وسايل بازرگاني امکان پذير و متداول بود. علاوه بر اين، با رونق داد وستد، پول در مبادلات تجاري نقش گسترده يافت و اقتصاد پولي رواج يافت.
در قرون سيزدهم و چهاردهم همزمان با رشد بازرگاني، صنعت و بانکداري، پيشرفت زيادي در تکنيک نگهداري حساب بوجود آمد. بزرگتر شدن اندازه موسسات، رواج معاملات نسيه و استفاده از عوامل متعدد در کسب و کار موجب شد که ديگر يک شخص به تنهايي نتواند امر موسسه بزرگي را اداره کند و اين امر ابداع سيستم حسابداري کاملتري را ضروري ساخت.
گمان مي رود که کاربرد قاعده جمع وخرج در مورد حساب صندوق نخستين گام در راه پيدايش سيستم نوين بوده باشد.
بدين معني که صندوقدار در ازاي وجوهي که دريافت مي کرد بدهکار و در مقابل مبالغي که مي پرداخت بستانکار مي شد. اين قاعده در مورد حسابهاي مشتريان نيز بکار مي رفت و آنان در ازاي وجوهي که قرض مي گرفتند و يا کالايي که به نسيه مي خريدند بدهکار و در مقابل وجوهي که مي پرداختند بستانکار مي شدند و بدين ترتيب مانده حساب آنها معين مي شد. همين قاعده در مورد نگهداري حساب بستانکاران نيز بکار مي رفت. در نيمه قرن سيزدهم حسابداران ايتاليايي متوجه اين نکته شدند که دريافت پول از يک بدهکار دو ثبت را ضروري مي سازد. جنبه دريافت پول که بايد در حساب صندوق ثبت شود و جنبه پرداخت پول که بايد در حساب شخصي پرداخت کننده پول ثبت گردد. در اوايل قرن چهاردهم دو اصطلاح بدهکار و بستانکار ، يعني دو واژه ايتاليايي دادن(dare) و گرفتن(avere) کاملا متداول گرديد. پيشرفت تازه در قرن چهاردهم ابداع شکل دو طرفه حساب بود که در سمت چپ اقلام بدهکار و در سمت راست اقلام بستانکار، نوشته مي شد و با اين کار چگونگي ثبتها آشکار مي گرديد.
حسابداري جنسي با نگهداري حسابي جداگانه براي هر محموله از کالاي خريداري شده آغاز گرديد و هر حساب در ازاي خريد يک محموله کالا بدهکار و در مقابل حساب فروشنده يا حساب نقد بستانکار مي شد.
سپس با فروش هر مقدار از کالاي يک محموله، حساب مربوطه بستانکار و در مقابل حساب مشتري يا حساب نقد، بستانکار مي گرديد تا اين که تمامي اجناس يک محموله به فروش برسد. اين کار يعني بدهکار کردن حساب هر محموله از کالاي خريداري شده به قيمت خريد و بستانکار کردن آن به قيمت فروش معمولا تفاوتي را ايجاد مي کرد که به حساب سود و زيان نقل مي شد. بدين ترتيب سيستم دفترداري دوطرفه به آرامي و در پي مجموعه اي از ابداعات پياپي در فاصله سالهاي 1250-1350 ميلادي در چند جمهوري کوچک ايتاليا زاده شد و تکامل يافت و شهرهاي فلورانس، ونيز و جنوا پيشرو اين تحول بودند. برخي از صاحبنظران دفاتر حساب بجا مانده از سالهاي 1296 تا 1299 را نخستين دفاتر جساب دو طرفه کامل مي دانند. برخي دسگر حساب دو طرفه کاملا متوازني را که در سال 1340 ميلادي توسط پيشکار(steward) شهر جنوا(Genoa) تنظيم گرديده است. نحستين نمونه کامل دفاتر حساب دوطرفه ذکر مي کنند. در هر حال، در آستانه قرن پانزدهم ميلادي در ايتاليا و ديگر کشورهاي اروپايي، سيستم دفترداري دوطرفه بکار مي رفته است.
گسترش فن دفترداري دوطرفه به سراسر اروپا مرهون انتشار کتاب رياضياتي است که لوکا پاچيولي (Luca Pacioli) به سال 1494 تاليف کرده است. پاچيولي کشيشي بود که در دانشگاههاي جمهوريهاي پروجا، ناپل، پيزا و فلورانس رياضيات تدريس مي کرد و با انديشمندان بزرگ هم عصر خود از جمله پيرو دلا فرانسسکا (piro della francedca)، لئون باتيستا آلبرتي (Leon Battista Alberti) و لئونارده داوينچي (Leonardo da Vinci) دوستي نزديک داشت. مطالب کتاب رياضيات مزبور را پاچيولي نوشت و شکلهاي آن را داوينچي ترسيم کرد.
بخشي از اين کتاب شامل چند فصل به حسابداري اختصاص داشت که نخستين توصيف مدون از سيستم حسابداري دوطرفه است. در اين بخش از کتاب، پاچيولي با استفاده از منابع و روشهاي موجود سه دفتر اصلي حساب را به ترتيب زير تشريح مي کند:
دفتر باطله (Waste Book) (در ايران اين دفتر را دفتر کپيه يا مسدوده هم ناميده اند.)
که خلاصه معاملات تاجر به ترتيب تاريخ وقوع در آن ثبت مي شد.
دفتر روزنامه (Journal)
که در آن مطالب دفتر باطله تلخيص و بر حسب بدهکار و بستانکار ثبت مي گرديد.
دفتر کل (Ledger)
حاوي حسابهاي واقعي که ثبتهاي دفتر روزنامه به آن نقل مي گرديد.
پاچيولي لهميت کاربرد پول را بعنوان مقياس مشترک سنجش اقلام مختلف به درستي دريافته بود و بر لزوم تاريخ گذاري معملات و عطف متقابل دفاتر به يکديگر تاکيدي بجا داشت. با اين حال، وي درباره دوره مالي، تهيه تراز آزمايشي، تهيه صورت سود و زيان، بستن حساب سود و زيان به حساب سرمايه و تهيه ترازنامه مطلبي ندارد و تنها درباره طرز بستن و لزوم موازنه کردن حسابها به هنگام نقل حسابها از دفاتر قديمي به دفاتر جديد توضيحات نسبتا کاملي داده است. همچنين پاچيولي بين اموال شخصي تاجر و اموال تجارتخانه تمايزي نگذاشته و درباره نگهداري حساب داراييهاي ثابت نيز مطلبي ندارد.
رساله پاچيولي (که او را پدر حسابداري مي نامند) به علت سادگي، رواني و ارزشهاي عملي در طول قرنهاي پانزدهم و شانزدهم به اغلب زبانهاي اروپايي ترجمه شد و حسابداري دوطرفه تا اواخر قرن هفدهم در اغلب کشورهاي اروپايي رواج يافت.
از قرن شانزدهم تا اوايل قرن نوزدهم تحول بنيادي در حسابداري بوجود نيامد، تنها تغيير اساسي تئوري جديدي بود که توسط استوين (Simon Stevin) هلندي در اواخر قرن شانزدهم عنوان شد. بر اساس اين تئوري در هر معامله در مقابل هر بدهکار بايد يک بستانکار وجود داشته باشد. استوين همچنين ضرورت تفکيک اموال موسسه را از اموال شخصي صاحب سرمايه مطرح و لزوم نگهداري حسابي جداگانه براي سرمايه را نيز عنوان کرد. تغييرات ديگري که در اين فاصله در دفترداري رخ داد عبارت بود از ايجاد ستونهاي فرعي در دفاتر روزنامه و کل، منسوخ شدن دفتر باطله و جايگزيني اسناد و مدارک مربوط به معاملات (مانند فاکتور خريد و فروش) به جاي آن. حسابداري جنسي نيز در اين فاصله بهبود يافت و سود و زيان هر محموله محاسبه و به حساب سود و زيان نقل مي گرديد. تا سال 1800 ميلادي موازنه کردن حسابها در پايان سال، تهيه صورت سود و زيان و ترازنامه معمول شد اما جز براي نگهداري سوابق فعاليتهاي موسسه استفاده ديگري نداشت.
سيستم دفترداري دوطرفه که گوته (Goethe) انديشمند بزرگ آلماني آن را يکي از زيباترين ابداعات بشري مي داند، مجموعه منسجمي را فراهم آورد که کليه معاملات و رويدادهاي مالي ثبت، سود هر فعاليت تجاري تعيين و اموال شخصي تاجر از اموال تجارتخانه يا موسسه تجاري تفکيک گرديد.
ابداع و تکامل سيستم دفتر داري دوطرفه اولا سوداگريهاي بزرگ مانند فرستادن کشتيهاي عظيم حامل کالاهاي گوناگون به نقاط مختلف جهان را با مشارکت بازرگانان و افراد متعدد، تسهيل کرد، زيرا با کاربرد آن سرمايه گذاري هر يک از مشارکت کنندگان در يک فعاليت سوداگرانه که معمولا به صورت کالا و اجناس گوناگون بود به سهولت بر حسب پول (سکه) اندازه گيري و حساب ان جداگانه نگهداري مي شد و در خاتمه فعاليت نيز کالا و طلا و نقره اي که کسب شده بود، بر حسب پول قابل تقويم و محاسبه مي شد و در نتيجه تعيين سهم هر يک از مشارکت کنندگان از کل درآمد حاصل به سادگي امکان پذير مي گرديد.
ثانيا حسابداري دو طرفه، با فراهم ساختن امکان تفکيک اموال شخصي تاجر از اموال تجارتخانه، تشکيل شرکتهاي تجارتي را با مشارکت چند نفر عملي کرد، زيرا با کاربرد آن، نگهداري حساب جداگانه سهمالشرکه هر يک از شرکا در سرمايه شرکا امکان پذير و سهم آنان از کل دارايي شرکت و منافع حاصل از فعاليت تجاري قابل اندازه گيري و محاسبه شد. اين امکان، مشارکت صاحبان سرمايه اي را که خود به کار تجارت نمي پرداختند نيز عملي ساخت و بديت ترتيب رشد و توسعه بنگاهها و موسسات تجاري را تسريع کرد.
به رغم تحولات شگرف اقتصادي_ اجتماعي و دگرگوني و پيچيدگي و توسعه معاملات و سازمانهاي تجارتي از قرن شانزدهم تا عصر حاضر، عناصر اصلي سيستم دفترداري دوطرفه همچنان بدون تغيير باقي مانده است. دليل بقاي اين سيستم در طول پنج قرن در سادگي اصول، انعطاف پذيري و قابليت ان در ثبت، انتقال و گزارش اطلاعات بسيار متنوع، در قالب صورتهاي مالي قابل رسيدگي است.

انقلاب صنعتي

سسيتم ثبت دوطرفه که به اعتبار ابداع ان در ايتاليا، سيستم حسابداري ايتاليايي نيز ناميده مي شود به سرعت در سراسر اروپا رواج يافت و در طول قرن هجدهم تقريبا کليه موسسات مالي و تجاري بزرگ، اين شيوه حسابداري را بکار مي بردند. اما اروپاي قرن هجدهم آبستن تحولاتي شگرف بود. انقلاب صنعتي در نيمه دوم اين قرن آغاز و تا پايان نيمه اول قرن نوزدهم تداوم يافت و تحولات و تغييرات وسيع اقتصادي و اجتماعي را در پي داشت. اين تحول بنيادين بر تمامي عرصه هاي زندگي فرعي و اجتماعي مردم اروپا اثر گذاشت و مناسبات اقتصادي_ اجتماعي و سياسي جوامع اروپايي را دگرگون کرد و از طريق اين قاره به سراسر جهان راه يافت و آثار مفيد و زيانبار بسياري به جاي گذاشت.
بارزترين عرصه تحول در انقلاب صنعتي، قرار گرفتن ماشين در خدمت توليد بود که شيوه توليد را از توليد دستي به توليد کارخانه اي متحول کرد.
پيدايش و رشد کارخانه هاي بزرگ و کوچک با توانايي ساختن کالاهاي همسان به مقدار زياد، از يک سو به زوال صنايع دستي، روستايي و خانگي در مدت کوتاهي انجاميد و از سوي ديگر، رقابت بين کارخانه داران را ايجاد کرد.
حسابداري صنعتي ابتدا بيشتر به گزارش بهاي تمام شده محصولات بر مبناي اطلاعات مالي گذشته تاکيد داشت و در پيش بيني اينده از حدس وگمان فراتر نمي رفت.
اما بزرگتر شدن کارخانه ها و پيچيده تر شدن روشهاي توليد و در نتيجه افزايش توليدات، رقابت بين واحدهاي صنعتي را براي تسلط بر بازارهاي پيوسته ملي و همچنين رقابت در عرضه توليدات به بازارهاي جهاني تشديد کرد و اداره موسسات بزرگ پيچيده به پيدايش مفهوم مديريت علمي انجاميد. مديريت علمي، روش برخورد منظم و منطقي با مسائل به منظور يافتن بهترين راه براي انجام هر کار است.
وجود رقابت، نياز به آگاهي از بهاي تمام شده محصول را ايجاب نمود و در پاسخ به اين ضرورت نوعي دفترداري صنعتي يا دفترداري هزينه يابي که بعدها حسابداري صنعتي ناميده شد، ابداع گرديد.
علاوه بر اين، در گذر زمان تکنيکهاي گزارش اطلاعات مالي براي تصميم گيريهاي مديريت تکامل يافت و با ارائه و توضيح مدلهاي مقداري، امکان اتخاذ تصميمات درست بر اساس اطلاعات موجود، تسهيل گرديد. امروزه اين رشته از حسابداري به معناي اعم حسابداري مديريت ناميده مي شود.

بازار سرمايه و شرکتهاي سهامي

با بزرگتر شدن شرکتها نياز به توسعه و همچنين سرمايه بيشتر احساس شد. لذا با بهره گيري از دو دستاورد بزرگ و مفيد سرمايه داري صنعتي يعني سازماندهي و همکاري، موجبات رشد، توسعه و تکامل شرکتهاي سهامي فراهم و با سازمان يافتن بازار سرمايه، تامين مالي طرحهاي بزرگ صنعتي امکان پذير شد.
بازار سرمايه و شرکتهاي سهامي اين امکان را فراهم آورد که تعداد زيادي از صاحبان سرمايه، با سرمايه هاي کوچک و بزرگ در يک واحد اقتصادي مشارکت کنند و به اين ترتيب مشکلات تامين سرمايه هاي کلان براي ايجاد ساختمان، خريد ماشين آلات و احداٍ تاسيسات يک کارخانه بزرگ يا طرح بزرگ صنعتي برطرف گرديد.
در عين حال، محدوديت مسوليت صاحبان سهام به مقدار سرمايه اي که در شرکت گذاشته اند و قابليت انتقال سهام، به رونق سرمايه گذاري و گسترش بازارهاي سازمان يافته سرمايه انجاميد.
در ادامه فرايند رشد و توسعه شرکتهاي سهامي، هيئت مديره شرکتهاي سهامي بزرگ، کار مديريت اجرايي را به مديران موظفي که براي اداره امور شرکت بر مي گزينند محول و خود به تعيين خط مشي هاي اجرايي شرکت و نظارت بر کار مديران مي پردازند. اين تحول، گروه تازه اي از مديران کارآزموده حرفه اي را پديد آورد که در سرمايه موسساتي که اداره مي کنند سهمي ناچيز دارند يا اصولا سهمي ندارند، بدين ترتيب غالبا مديريت موسسات از مالکيت آنها تفکيک و متمايز گرديد.
سازمان جديد سرمايه، نقش شرکتهاي سهامي و بورسهاي اوراق بهادار بعد تازه اي به حسابداري بخشيد و ان لزوم ارائه گزارشهاي مالي به سهامداران براي آگاه کردن آنان از چگونگي اداره سرمايه هايشان، ارزيابي عملکرد و سنجش کارايي مديران و گردانندگان شرکت و بالاخره آينده سرمايه گذاريشان بود.

حسابداري حرفه اي و حسابرسي

افزايش موارد استفاده و شمار استفاده کنندگان از اطلاعات مالي، وظيفه حسابداران را از رفع نيازهاي معدودي صاحب سرمايه به پاسخگويي به نيازهاي مراجع و گروههاي متعدد ذينفع و ذيعلاقه، ارتقا داد و به آن نقشي اجتماعي بخشيد.
وظيفه نوين حسابداري را حسابداران شاغل در موسسات نمي توانستند به تنهايي انجام دهند زيرا وجود رابطه استخدامي مستقيم آنان را به پذيرش نظرات مديران واحدهاي اقتصادي در تهيه صورتهاي مالي ناگزير مي کرد و از طرفي اشتغال آنان در موسسات، نوعي جانبداري طبيعي از آن موسسات را در پي داشت.
حال آنکه صورتهاي مالي بايد نيازهاي گروههاي مختلف استفاده کننده با علائق و منافع متفاوت و احتمالا متضاد را برطرف مي کرد.
براي آن که گروههاي مختلف استفاده کننده بتوانند به صورتهاي مالي تهيه شده توسط موسسات اعتماد بيشتري نمايند، حسابداران خبره اي انتخاب شدند و وظيفه يافتند که با رسيدگي به مدارک اسناد و حسابها هر گونه تقلب و سوء استفاده را کشف و نسبت به صورتهاي مالي بي طرفانه اضهار نظر کنند و اين کار حسابرسي ناميده شد.
حسابرسي به معناي عام يعني رسيدگي به حسابها از لحاظ کشف تقلب و سو استفاده سابقه طولاني دارد و در طول تاريخ هميشه نوعي حسابرسي در موسسات دولتي و خصوصي وجود داشته است، اما حسابرسي به معناي نوين يعني رسيدگي و اظهار نظر نسبت به صورتهاي مالي به دنبال رشد و پيدايش شرکتهاي سهامي که در ان مسوليت سهامداران محدود به مقدار سرمايه اي بود که در شرکت گذاشته بودند، بوجود آمد و زادگاه آن انگلستان است.
اما تغيير شگرفي که اکنون در جريان است، تحول حسابرسي از حسابرسي مالي به حسابرسي جامع است که در آن علاوه بر رسيدگي و گزارش نسبت به صورتهاي مالي واحد مورد رسيدگي، عمليات و معاملات آن از لحاظ رعايت سياستهاي مقرر شده توسط مراجع تصميم گيرنده ( مانند مجمع عمومي) و رعايت قوانين و مقررات حاکم بر فعاليت واحدهاي اقتصادي رسيدگي مي شود و کارايي مديريت واحد مورد رسيدگي از لحاظ چگونگي استفاده از منابع موجودد و نحوه اجراي برنامه و عمليات ونتايج حاصل از ان سنجيده و گزارش مي شود. اين گونه حسابرسي که جنبه اخير آن حسابرسي مديريت ناميده مي شود عمدتا در مورد شرکتهاي بزرگ که منابع کلان و حيطه فعاليت گسترده اي دارند و مديريت آن از مالکيت سرمايه جداست در پاسخ به ضرورت ارزيابي عملکرد مديريت اين گونه موسسات توسط متخصصين با صلاحيت (حسابداران و متخصيصيني از رشته هاي ديگر) اجرا مي شود و چشم انداز تکامل حسابداري حرفه اي است.

پيشينه حسابداري دانشگاهي

حسابداري مانند هر دانش ديگري در طول عمر پر فراز و نشيب خود تغييرات زيادي داشته است. از مهم ترين تغييرات حسابداري در طول پانصد سال گذشته تغيير ماهيت نظري آن است. حسابداري دانشگاهي در چهارصد سال اول عمر خود عمدتاً رويکردي تکنيکي و فني داشته است. در اوايل سده بيستم اولين مباحث نظري در حوزه حسابداري مطرح و وجه علمي بودن آن به مذاق بحث گذاشته مي شود. در طول دهه هاي آغازين سده بيستم مباحث نظري و فلسفي جدي در خصوص تعلق حسابداري به يکي از حوزه هاي معرفت بشري رواج داشته است. اين مجادلات در طرح تخصيص حسابداري به يکي از حوزه هاي علم يا فن يا هنر به اوج خود ميرسد. در اواسط سده بيستم و با احاطه مکتب مثبت گرايي (پازيتيويسم) بر فضاي دانشگاهي جهان، نظريه هاي حسابداري مثبت گرايانه به ظهور ميرسد. ضعفهاي بنيادين نظريه هاي مثبت گرايانه در ظرف کمتر از ربع قرن آشکار مي شود و حسابداري به تبع ساير محافل علمي وارد دنياي جديد جستارهاي فلسفي و نظري مي شود. طرح حسابداري انتقادي يا امثال آن نشانه اين تحول نظري در حسابداري است.

تاريخچه سيستم هاي حسابداري در ايران را مي توان در ادوار زير مورد مطالعه قرار داد:

1- ايران قبل از اسلام
2- ايران بعد از اسلام تا دوران قاجاريه
3- از دوران قاجاريه تا انقلاب مشروطيت
4- از انقلاب مشروطيت تا اوايل دهه چهل
5- از اوايل دهه چهل تاكنون
1- سيستم هاي حسابداري در ايران قبل از اسلام
از چگونگي سيستم هاي مالي و نحوه نگهداري حساب ها در ايران قبل از اسلام آثار مكتوب قابل توجهي در دست نيست. آنچه كه مسلم است در امپراتوري هاي هخامنشي و ساساني حجم بزرگي از فعاليت هاي ديواني و حكومتي به گرفتن باج و خراج از حكام ايالات و ولايات و پرداخت موجبات سپاهيان و ديگر عوامل حكومتي اختصاص داشته كه جهت نگهداري اطلاعات آن قطعاً سيستم هاي دقيق و مناسبي وجود داشته است، ولي متاسفانه به جز نوشته هاي تاريخي معدودي از محققين مانند ويل دورانت در كتاب هايي نظير تاريخ تمدن، آثار مستند ديگري در اين مورد در دست نيست.
طبق اين مستندات، در اين دوران افرادي كه به چشم و گوش شاه موسوم بودند ضمن كارهايي كه انجام مي دادند مسئله نظارت بر جمع آوري خراج را نيز بر عهده داشتند. اين نظام بدون اينكه تغييرات عمده اي در آن ايجاد شود تا قبل از اسلام به همين شكل ادامه داشته است.
2- سيستم هاي حسابداري در ايران پس از ظهور اسلام تا دوران قاجاريه
در پي پذيرفتن اسلام روابط و مناسبات اقتصادي همانند ديگر شئون اجتماعي تحت تاثير تعاليم مقدس اسلام دگرگوني بنياني يافت ولي اين دگرگوني عمدتاً در روابط فردي و ارتباطات تجاري شخصي خودنمايي كرد و در ديوانسالاري حكومت هاي ايراني كه به جز يكي دو سلسله (صفويان و افشاريان) مي توان آنها را حكومت هاي كوچك محلي ناميد نمود مشخصي از قوانين اسلامي ديده نمي شود. شايد دليل اين موضوع عدم اعتقاد حكومت هاي نخستين اسلامي مانند امويان و عباسيان به اجتهاد در بنيانگذاري روش هاي مالي و اداري بر اساس تعاليم قرآن كريم و دستورات پيامبران عظيم الشان آن بوده است. به هر تقدير اطلاعاتي كه از دوران اوليه حكومت هاي اسلامي مضبوط است نشان مي دهد برادران برمكي (يحيي و جعفر برمكي) سيستم مالي دقيقي در دربار هارون الرشيد ايجاد كرده بودند كه در قالب يك ديوان محاسبات عمليات مربوط به ثبت و ضبط عايدات مخارج حكومت وي را انجام مي داده است.
3- سيستم هاي حسابداري از دوران قاجاريه تا انقلاب مشروطيت
در دوران قاجاريه يك تحول ابتدايي در مورد سيستم هاي مالي در ايران ايجاد شد كه نقطه اوج آن دعوت مستشاران آمريكايي نظير ژنرال شوراتسكف در امور ژاندارمري و مشخصاً مورگان شوستر در امور مالي بوده و اين شخص يك سلسله فعاليت ها در زمينه ايجاد نظام هاي مالي و مالياتي را آغاز مي كند كه به دنبال قتل گريبايدوف و اولتيماتوم دولت روس، دولت ايران به اجبار وي را از ايران اخراج كرده و به كار او پايان مي دهد.
بعدها فردي آمريكايي به نام دكتر آرتور ميلسپو به ايران دعوت مي شود و او سيستم هايي در وزارت دارايي و گمركات ايجاد مي كند كه بعضي از اين سيستم ها هنوز در برخي موسسات دولتي رايج است. اعطاي امتياز استخراج نفت به ويليام ناكس دارسي و به دنبال آن تاسيس شركت نفت ايران و انگليس و همچنين اعطاي امتياز تاسيس بانك هاي استقراضي و شاهنشاهي به بيگانگان در اواخر دوران قاجاريه، زمينه را براي ورود روش هاي مالي و اداري پيشرفته به كشور فراهم ساخته ولي اين روش ها تا مدت ها در حصار همين موسسات و بنگاه هاي اقتصادي باقيمانده و راهي در ساير موسسات و دواير دولتي يا خصوصي پيدا نمي كند.
4-سيستم هاي حسابداري از انقلاب مشروطيت تا اوايل دهه چهل
نطفه حسابداري و حسابرسي نوين با پيروزي انقلاب مشروطه و تصويب قانون اساسي آن بسته مي شود. انقلاب مزبور در بحبوحه وخامت شديد اوضاع اقتصادي، كسري بودجه و استقراض هاي خارجي فزاينده و تشديد حيف و ميل هاي ديوانيان و درباريان، افزايش خودكامگي و دخل و تصرف هاي حكام ايالات و ولايات به پيروزي مي رسد. پيدايش مفاهيم و ابزارهاي دفترداري و حسابداري نوين (عمدتاً دولتي) در ايران موارد چنين مشغله اي بوده است كه از همان ابتدا در قوانين كشور انعكاس مي يابد. نخستين قوانين مالي و اقتصادي يادگار دوره دوم مجلس شوراي ملي است.
در اين دوره است كه نخستين بودجه نوين كشوري، نخستين قانون مالياتي (قانون ماليات بلدي بر وسائط نقليه مصوب 1328 قمري)، نخستين قانون تجاري (قانون قبول و نكول بروات تجاري مصوب 1328 قمري) و بالاخره نخستين قانون حسابداري و حسابداري دولتي (قانون محاسبات عمومي مصوب 1329 قمري) به تصويب مي رسد.
فكر اعزام محصل به خارج جهت فراگرفتن رشته حسابداري، اولين بار در دهه اول قرن توسط بانك ملي ايران مورد توجه قرار گرفت. ابتدا عده اي براي كارآموزي و مطالعه در رشته هاي مختلف بانكي، منجمله حسابداري به بانك هاي خارج فرستاده شدند و سپس در سال 1315 يك گروه 12 نفري را كه از طريق كنكور انتخاب شده بودند براي تحصيل علمي و عملي در رشته تخصصي حسابداري به انگلستان اعزام كردند. به همت تعدادي از فارغ التحصيلان ياد شده سرانجام شركت ملي نفت در سال 1336 موافقت خود را با تاسيس يك آموزشگاه عالي حسابداري اعلام كرد. اين آموزشگاه كه از سال 1353 شمسي نام دانشگاه حسابداري و علوم مالي به خود گرفت داراي دوره هايي تا سطح فوق ليسانس بود.
ناگفته نماند كه بعضي موسسات فرهنگي ديگر نيز از قبيل موسسه علوم بانكي، دانشكده بازرگاني، دانشكده علوم اداري دانشگاه تهران، دانشگاه ملي و... تدوين رشته هاي مختلف حسابداري را تا حدودي در برنامه خود گنجانيدند.
5- سيستم هاي حسابداري از اوايل دهه چهل تاكنون
تغييرات ساختار اقتصادي در سال هاي 1342 و بعد از آن و گسترش نظام اقتصادي نويني كه نام سرمايه داري وابسته گرفت سبب شد كه حسابداري به عنوان فني كه نيازهاي اطلاعاتي موسسات و شركت هاي جديد التاسيس را برآورده مي ساخت، مطرح شود.
اين نياز روزافزون بازار كار به وجود حسابداران تحصيل كرده موجب آن شد كه موسسات آموزش حسابداري رونق يابد. يكي از پيامدهاي تحولات اقتصادي، اجتماعي ياد شده ظهور گروه هاي صنعتي بزرگ مانند گروه كفش ملي، گروه صنعتي بهشهر و چند شركت خودرويي از قبيل شركت جيپ (پارس خودرو)، شركت ايران ناسيونال (ايران خودرو)، شركت سايپا، زامياد و... بود و همچنين با سرازير شدن سرمايه هاي خارجي به ايران چندين شركت و موسسه چندمليتي دارويي و صنعتي در ايران تشكيل شد كه وجود اين گروه هاي صنعتي و مجتمع هاي توليدي بزرگ كه به مناسبت حجم فعاليت هاي خود امكان اداره كردن آنها با سيستم هاي سنتي وجود نداشت، موجب شد كه سيستم هاي مديريت نوين با اقتباس از سيستم هاي مديريت خارجي در آنها رايج شود.
استفاده از مشاوران خارجي در امر سيستم دهي در همه ابعاد فني و مديريت و از جمله سيستم هاي مالي و صنعتي موجب بروز تحولات جدي در سيستم هاي حسابداري اين موسسات و به تبع آن گسترش روش هاي نوين و معرفي سيستم هاي جديد در ساير موسسات شد. تشكيل شعبات شركت هاي بين المللي موجب شد كه موسسات حسابرسي صاحب نام خارجي، مبادرت به تاسيس شعبه در ايران نمايند كه از آن جمله موسسات كوپرز اند ليبراند، ويني مري، پيت مارويك و پرايس واترهاوس را مي توان نام برد. اغلب اين موسسات علاوه بر كار حسابرسي به امر طراحي سيستم هاي حسابداري مالي و صنعتي نيز مشغول شدند و به اين ترتيب نقش مهمي در گسترش سيستم هاي نوين حسابداري در ايران بر عهده گرفتند.
شايد اولين سازمان و موسسه ايراني كه با هدف اشاعه مفاهيم نوين مديريت و بهبود روش هاي اداري و سيستم هاي اطلاعاتي تشكيل شد سازمان مديريت صنعتي بود كه در سال 1341 با تصويب هيات وزيران به عنوان يك سازمان وابسته به وزارت صنايع، كار خود را آغاز كرد.
اين سازمان بعدها در سال 1347 به صورت يك شركت سهامي خاص تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران درآمد و تا به امروز فعاليت خود را در امر سيستم دهي و آموزش و تحقيق در همه زمينه هاي مديريت منجمله طراحي و استقرار سيستم هاي حسابداري و مالي ادامه داده است. از اواخر دهه چهل، استفاده از كامپيوتر نيز در موسسات و شركت هاي بزرگ نظير شركت ملي نفت ايران آغاز شد.
ابتدا در سيستم هاي عملياتي مانند سيستم كنترل موجودي و انبارها و به تدريج در ساير سيستم ها مانند حقوق و دستمزد و حسابداري مالي و صنعتي كاربرد كامپيوتر رايج شد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اغلب موسسات يادشده منحل شدند و كارشناسان و كاركنان آنها جذب ساير سازمان ها و موسسات ايراني شدند و بعضي مبادرت به تاسيس موسسات حسابرسي و خدمات مالي نمودند.
ملي شدن صنايع و مصادره شدن موسسات و شركت هاي متعلق به وابستگان رژيم گذشته و لزوم كنترل هاي متمركز از سوي سازمان هايي نظير سازمان صنايع ملي بنياد مستضعفان، سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و ساير نهادها و ارگان هايي كه متولي صنايع دولتي و تحت پوشش بودند، موجب شد كه موسسات حسابرسي وابسته به اين سازمان ها تشكيل شود.
از جمله اين موسسات موسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي و سازمان برنامه بود. اين موسسه پس از تشكيل، ضرورت ايجاد واحد خدمات مديريت براي پاسخگويي به نيازهاي مديريت شركت هاي تحت پوشش را احساس كرد و از اين رو با دعوت از متخصصين صاحب تجربه اقدام به ايجاد چنين واحدي كرد. اين موسسه كه بعدها با تشكيل سازمان حسابرسي جمهوري اسلامي ايران (مصوب پنجم دي ماه 1366) به آن سازمان منضم شد، در طول مدت فعاليت خود توانست نظام هاي حسابداري مالي و حسابداري صنعتي بسياري را طراحي و اجرا نمايد

حسابداري در ايران

حسابداري در ايران در حوزه نظري تحت تاثير جريانات پازيتيويسم رشد کمي زيادي کرده است و پايه گذاري تحصيلات تکميلي با اين نگاه به حسابداري صورت گرفته و توسعه يافته است. با اين وصف تعريفي از حسابداري در ايران غالب است که مضمون و محتواي آن صرف نظر از چينش يا تفاوت ظاهري الفاظ آن براي همه دانش آموختگان حسابداري ايران شناخته شده است. بر اساس اين تعريف: حسابداري عبارت است از فرآيند شناسايي، جمع آوري، ثبت، طبقه بندي، تلخيص، گزارشگري، و تحليل رويدادهاي مالي يک شخصيت اقتصادي در يک دوره مالي معين بر اساس واحد پول ملي. اين تعريف ترجمه کاملي است از تعاريف مختلفي که از حسابداري در عصر پازيتيويسم يعني دهه هاي 40 الي 60 سده پيشين در دنيا رواج داشته است.لازم به ذکر است حسابداري شاخه هاي گوناگون دارد.شادروان" سجادي نژاد"و همچنين شادروان عرفاني و دکتر عزيز نبوي از بنيانگذاران حرفه حسابداري در ايران بشمار ميروندکه با تاسيس مدرسه عالي حسابداري شرکت ملي نفت و موسسه عالي خسابداري توانستند بيش از 6000دانش آموخته رشته هاي حسابداري - حسابداري دولتي و حسابرسي پرورش دهند.
دفاتر حسابداري
.........دفاتر تجارتي
.........دفتر کل
.........دفتر روزنامه
.........دفتر معين
.........دفتر تفضيلي
دفاتر حسابداري علاوه بر موارد ذکر شده شامل دفاتر ديگري نيز ميباشد اما بطور کل و عانميانه از اين دفاتر نام برده ميشود. دفاتر اصلي حسابداري که مورد قبول اداره دارايي ميباشد شامل دفتر روزنامه و دفتر کل ميباشد. قابل توجه اينکه اطلاعات مالي از تراز و اسناد حسابداري به دفتر روزنامه بصورت روزانه منتقل و معمولا به صورت هفتگي از دفتر روزنامه به کل منتقل ميشود.
حسابداري در ايران امروز ، با تعريف ها ، مفاهيم و بازتاب عملكرد گسترده‌اش ، جايگاه مناسبي در نظام مالي و اقتصادي يافته است ، بازتاب اين امر را مي توان در توجه خاص مديران به حسابداري و استفاده از اطلاعات مالي در تصميم‌گيريها و سياست‌گذاري‌هاي استراتژيك موسسه‌ها و شركت‌هاي تحت نظارتشان مشاهده كرد. در سطح كلان نيز شاهد اعتماد و اتكاي نظام مالي كشور به رسيدگي‌هاي حسابرسان، بررسي اسناد و مدارك فعاليت‌هاي مالي به وسيله آنان و قضاوت نهايي ايشان هستيم كه در قالب گزارش حسابرسي منتشر مي شود.
نخستين انتشارات مستقيم به حسابداري و حسابرسي در ايران بخشنامه 13/11/1314 مي‌باشد كه براي بار اول از اصطلاحاتي از قبيل بيلان ( ترازنامه ) – بدهكار و بستانكار صحبت مي شد كه خود مقدمه‌اي برقوانين مالياتي سالهاي بعد بود.
همچنين در سال 1322 قانون ماليات بر در آمد تدوين شد با وجود اينكه اين قانون هرگز به مورد اجرا گذاشته نشد ولي اصطلاحاتي از قبيل هزينه و درآمد در آن به كار رفته بود .حسابداري به روش جديد در ايران بيشتر به مؤسسات خارجي كه در ايران مشغول به كار بودند ، موسوم شد. ( اين مؤسسات عبارت بودند از شركت سابق نفت – بانك شاهي و ساير مؤسسات و بانكهاي خارجي ) سپس در بانك ملي ايران و ساير بانكهاي ايران رواج يافت .
انجمن حسابداران خبره كه در سال 1353 بوجود آمده بود ، در آذرماه 1350 لايحه تأسيس شركتهاي سهامي حسابرسي به تصويب كميسيون هاي مجلسين رسيد. اين شركت در حال حاضر عمليات حسابرسي كليات مؤسسات دولتي مستقل و نيمه مستقل ( سازمان هاي دولتي به غير از وزارت خانه ها و شركتها ) مؤسساتي كه از دولت كمك مالي دريافت مي‌كنند را عهده‌دار مي‌باشد.

نام گذاري روز حسابدار در تقويم ايران

جامعه حسابداران رسمي و انجمن حسابداران خبره ايران براي برگزاري هفته جهاني حسابداري برنامه هائي را پيش بيني كرده اند كه نامگذاري روز حسابدار در تقويم ايران از جمله اين برنامه ها است.
جامعه حسابداران رسمي و انجمن حسابداران خبره ايران براي برگزاري هفته جهاني حسابداري برنامه هائي را پيش بيني كرده اند كه نامگذاري روز حسابدار در تقويم ايران از جمله اين برنامه ها است.
فدراسيون بين المللي حسابداران(IFAC ) در سال 2007 و در سي امين سالروز تاسيس خود دومين يكشنبه ماه دسامبر (اواخر آذر) هرسال را به عنوان هفته جهاني حسابداري انتخاب و به تمام اعضاي خود در سراسر جهان پيشنهاد كرده كه در اين هفته با برگزاري مراسم ويژه اي از حسابداران تجليل به عمل آورند و از سوي ديگر حرفه حسابداري و نقش حسابداران را در فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي به عموم بشناسانند.
اين فدراسيون هرسال از دبيركل جوامع حرفه اي عضو براي گردهمايي در يكي از كشورها و به ميزباني انجمن يا جامعه آن كشور دعوت به عمل مي آورد كه در سال جاري اين گردهمايي در 18و 19 آذر ماه دركشور ايتاليا برگزار مي شود.
براساس اين گزارش، اين فدراسيون داراي 163 انجمن حرفه اي عضو از 125 كشور جهان است و جمعا حدود 5/2 ميليون نفر از حسابداران را نمايندگي مي كند.
جامعه حسابداران رسمي و انجمن حسابداران خبره ايران نيز به عنوان اعضاي فدراسيون بين المللي حسابداران در آذر سال گذشته روز 15 آذرماه هر سال را به عنوان روز ملي حسابداري انتخاب كردند.
براين اساس جامعه حسابداران رسمي و انجمن حسابداران خبره ايران درسال جاري براي برگزاري هفته جهاني حسابدار ي برنامه هائي را به شرح براي شناساندن فعاليتهاي اعضاي خود پيش بيني كرده اند.
اين برنامه شامل گردهمائي تجليل از حسابداران در روز دوشنبه 18 آذر 87 ( از ساعت 16تا 19در سالن اجتماعات پارك ورشو) ، تهيه پوستر روز ملي حسابداري و ارسال آن به جوامع حرفه اي، دانشگاه ها،شركتهاي توليدي، دستگاه هاي دولتي ، اطلاع رساني با موضوع هفته حسابداري و لزوم تجليل از حسابداران ، تلاش براي منظور كردن روز حسابدار در تقويم ايران و گردآوري و گزارش فعاليت هاي انجام شده در هفته جهاني حسابداري به فدراسيون بين المللي حسابداران است.

معرفي چند تن ازپايه گزاران حسابداري در ايران

دکتر فضل الله اکبري - پدر حسابداري ايران

بعد از اخذ مدرک دکترا به ايران مراجعت کرد و در موسسه علوم اداري به تدريس پرداخت و در سال 1337 به عنوان اولين مدرس حسابداري با درجه دانشياري به عضويت هيئت علمي دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد.
انديشمند برجسته، مروج حسابداري علمي،نخستين استاد حسابداري در ايران،موسس دانشکده مديريت و علوم اداري دانشگاه تهران،صاحب تاليفات ارزشمند در رشته حسابداري و حسابرسي و

صاحب بسياري از عظمتهاي فردي و اجتماعي.

دکتر فضل الله اکبري در دوم ارديبهشت سال 1300 هجري شمسي برابر با سوم ماه رمضان المبارک سال 1339 هجري شمسي در شهر گلپايگان چشم به جهان گشود. تحصيلا ت ابتدايي را در شهر گلپايگان و دوره دبيرستان را در دبيرستانهاي ادب، صارميه و سعدي اصفهان طي کرد. همزمان با طي دوره دبيرستان و حتي قبل از آن به تحصيل علوم قديمه نزد پدربزرگ مادريش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استاداني چون شادروان فضل الله همايي و برادر دانشمند ايشان استاد جلا ل همايي و آقاي مبارکه اي کسب فيض کرد.
وي حساب و رياضي و حساب سياق نقدي و جنسي را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دکتر فضل الله اکبري بعد از دريافت ديپلم متوسطه، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و از اين دانشکده ليسانس گرفت.
سپس در شرکت ملي نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حييم در تهيه فرهنگ لغات انگليسي به فارسي همکاري داشت. وي در اوايل دهه 1330 در موسسه علوم اداري و بازرگاني دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و فوق ليسانس علوم اداري و بازرگاني دريافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصيلي به امريکا رفت و در دانشگاه کاليفرنياي جنوبي و دانشگاه استانفورد به تحصيل پرداخت و در رشته مديريت بازرگاني با گرايش حسابداري دکترا دريافت کرد.
بعد از اخذ مدرک دکترا به ايران مراجعت کرد و در موسسه علوم اداري به تدريس پرداخت و در سال 1337 به عنوان اولين مدرس حسابداري با درجه دانشياري به عضويت هيئت علمي دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد.
دکتر اکبري در مورد اين دوره از زندگي خود در مصاحبه اي با مجله حسابدار (دکتر فضل الله اکبري، 1378، سرگذشت يک استاد و سرگذشت يک علم)، و بعد در مقاله اي در سال 1378 درباره چگونگي شروع تدريس حسابداري در دانشگاه تهران براي چاپ در مجله حسابرس (دکتر فضل الله اکبري، 1378، چگونگي تدريس حسابداري...) چنين مي نويسد:
"هميشه فکر مي کنم آدمي تا اندازه اي به جايي راه مي برد که مقدر است . سرانجام هم وضعيتي پيش آمد که بتوانم از بورسي در اين رشته بهره مند شوم. بدين ترتيب عملا به قلمروحسابداري وارد شدم... پس از مراجعت از خارج، دانشگاه تهران اعلا م کرد که براي تدريس رشته هاي حسابداري و حسابرسي دانشيار مي پذيرد و من براي اين کار داوطلب شدم."
" من تنها داوطلب بودم. ... بايد اذعان کنم در آن زمان دو- سه نفري بودند که بيش از من حسابداري مي دانستند و تجربه بيشتري هم داشتند، ولي چون داشتن درجه دکتري يکي از شرايط استخدام بود با وجود علا قه اي که داشتند، واجد شرايط و داوطلب نشدند.
سالها حسابداري به عنوان رشته اي قابل قبول براي تدريس در دانشگاه شناخته نمي شد. تا سال 1333 در هيچ دانشگاه و موسسه آموزش عالي حسابداري رسماً تدريس نمي شد. ... متاسفانه در ايران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع کافي از محتواي دروس مزبور، علوم مالي و حسابداري را در سطح ساير رشته هاي دانشگاه به حساب نمي آوردند... .
محتواي رشته حسابداري، اهميت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثير آن در پيشرفت کشور، سالها همچنان ناشناخته باقي ماند. در سال 1334 که داوطلب تدريس حسابداري در دانشگاه شدم، يکي از اولياي دانشگاه گفت شک دارد جايگاه تدريس حسابداري در دانشگاه باشد، و اضافه کرد در گذشته هم حسابداري در سال ششم رشته تجارت دبيرستانها تدريس مي شده است و اگر حسابداري را رشته اي دانشگاهي بشناسيم بزودي داوطلباني هم براي تدريس خانه داري، گله داري و باغداري پيدا مي شوند؛ دانشگاه را تدريس حساب کافي است.
دو - سه سالي طول کشيد تا با مراجعات مکرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداري و رشته هاي مختلف آن، اهميت و فرق آن را با حساب و رياضي توجيه کنم و توضيح دهم. بالا خره قرار شد در دانشکده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران براي انتخاب و استخدام يک نفر دانشيار اقدام کنند."
" در طول سال 1342 توضيحاتم رئيس وقت دانشگاه تهران را متقاعد و مصمم کرد که دانشگاه تهران، مانند بسياري از مهمترين دانشگاههاي جهان، و به لحاظ نياز کشور، مي بايد دانشکده اي براي آموزش و تحقيقات مديريت داشته باشد. در ابتداي شهريور 1343 شادروان دکتر صالح رئيس دانشگاه، در جلسه اي پرشور و با مخالفتهاي بسيار، بالا خره تاسيس دانشکده علوم اداري و مديريت بازرگاني را به تصويب شورايعالي فرهنگ رسانيد.... مخالفتها با تاسيس اين دانشکده، اولين در نوع خود در کشور، بيشتر از ناشناخته بودن مديريت به عنوان رشته اي از دانش ناشي مي شد." (دکتر اکبري، 1378، نوبت من نيست، ص 15)
دکتر فضل الله اکبري پس از تاسيس دانشکده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، به مدت 8 سال رئيس اين دانشکده بود. پس از سال 1350، به سمت معاون آموزشي و پژوهشي وزارت علوم و آموزش عالي برگزيده شد و همزمان به تدريس رشته حسابداري در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالي به ويژه بانک ملي ايران، اشتغال داشت. در اين دوره با شرکت اطلا عات اعتباري که به وسيله بانک مرکزي تاسيس شده بود، نيز همکاري داشت.
در فاصله سالهاي 1350-53 که در وزارت علوم به کار اشتغال داشت، خدمات گسترده اي در زمينه ارزشيابي مدارک تحصيلي و ارزيابي علمي دانشگاهها و مراکز علمي کشور به انجام رسانيد. وي در اواخر سال 1353 به دانشگاه تهران بازگشت و به عنوان استاد دانشکده علوم اداري و بازرگاني دانشگاه تهران در سمت معاون و قائم مقام رئيس دانشگاه تهران به کار ادامه داد.
پس از انقلاب در اوايل سال 1358 در سمت استادي دانشگاه بازنشسته شد اما تا پايان سال تحصيلي 58-1357 همچنان به تدريس ادامه داد.
از اوايل دهه 1360 سازمان حسابرسي اين افتخار را يافت تا از همکاري ايشان با مرکز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي اين سازمان برخوردار شود. کتاب و مقالا ت مختلفي که در اين دوران توسط ايشان تاليف و تدوين و توسط سازمان حسابرسي منتشر شده است حاصل اين دوران پربار است.
دکتر فضل الله اکبري در اواخر دهه 1360 به امريکا مسافرت کرد و به مدت دو سال با سمت استادي در دوره هاي فوق ليسانس دانشکده مديريت بازرگاني دانشگاه استانفورد که يکي از معتبرترين دانشکده هاي اين رشته در سراسر دنيا به شمار مي آيد، به تدريس پرداخت.
پس از آن به انگلستان رفت و يک سال نيز در دانشکده مديريت دولتي تدريس داشت. ايشان از اواسط دهه 1370 به ايران مراجعت کرد و همچنان همکاري خود را در زمينه تحقيق و تاليف با مرکز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي ادامه داد و در اين مدت است که مقالا ت متعددي هم براي مجله حسابرس تهيه کرد.
کتاب بررسي تحليلي دکتر فضل الله اکبري در سال 1381 به عنوان کتاب درخور تقدير برگزيده و به وسيله وزير فرهنگ و ارشاد اسلا مي در مراسم هفته کتاب مورد تقدير قرار گرفت.
آقاي دکتر اکبري دانشمندي بي¬طرف و واقع¬گرا بود. در عين¬حال که حرمت همگان را نگه مي-داشتند با اطرافيان رفتاري محکم، منطقي و مهربان داشتند.استوار و قاطع اما اهل اعتدال بودند. بي¬ادعا بودند و فروتن.از نقد و نفي ديگران پرهيز مي¬کردند و مراعات حقوق ديگران را از هر حيث مي کردند.
نقش فردي دکتر فضل الله اکبري در توسعه دانش حسابداري در ايران به نحو قاطع تعيين کننده بوده است. اين نقش به گفته خود ايشان محصول «علاقه به کار» و به قضاوت آناني که او را از نزديک مي¬شناختند محصول احساس «مسئوليت» نسبت به توسعه و پيشرفت جامعه و «ايمان» به چاره جوئيها و راهگشاييهاي «علم» نيز بوده است.
زنده ياد دکتر فضل الله اکبري در 13فروردين1384 جان به جان آفرين تسليم کرد و در قطعه 229 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.از ايشان 4 فرزند ، 2پسر و 2 دختر ، باقي مانده است.
? کتابها
? حسابداري صنعتي، دانشگاه تهران، با تجديد چاپ به دفعات و توسط ناشران ديگر، 1338
? اصول حسابداري، دانشگاه تهران، با تجديد چاپ به دفعات، 1340
? تجزيه و تحليل صورتهاي مالي، سازمان حسابرسي، با پنج بار تجديد چاپ و تجديدنظر، 1366
? حسابداري بازرگاني، دانشکده علوم اداري و مديريت بازرگاني، 1354
? تهيه بودجه بازرگاني و صنعتي، انتشارات فروردين، 1365
? حسابداري استهلا ک، سازمان حسابرسي، اولين چاپ 1371، چاپ هفتم، 1380
? فرهنگ اصطلا حات حسابداري (انگليسي- فارسي)، سازمان حسابرسي، جلد اول، 1376
? بررسي تحليلي يا استفاده از تجزيه و تحليل صورتهاي مالي در حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1379
? مقالات
? سرگذشت يک استاد و سرگذشت يک علم (مصاحبه با مجله حسابدار- مرداد 1372 )
? تجزيه و تحليل صورتهاي مالي (حسابرس 3، مجموعه مقالا ت- تابستان 1374)
? واژه سرنوشت ساز (فصلنامه حسابرس شماره 1، زمستان 1377)
? نوبت من نيست (فصلنامه حسابرس شماره 3، بهار 1378)
? به ياد دوست (مجله حسابدار، شماره 132، شهريور1378)
? چگونه تدريس حسابداري در دانشگاه براي اولين بار شروع شد (فصلنامه حسابرس شماره 4 و5، پاييز و زمستان 1378)
? آموخته هاي آموخته را نياموختيم (فصلنامه حسابرس شماره 9، زمستان 1379)
? مصطفي علي مدد: انديشمندي پرمايه، پرکار و پربار (فصلنامه حسابرس شماره 16، مهر و آبان 1381)
? نرفته ام (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
ز منتخبات حسابرس (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
نشريه تحليلي پژوهشي سازمان حسابرسي

اسمعيل عرفان

اسمعيل عرفاني از بنيانگذاران دانشکده حسابداري و علوم مالي شرکت ملي نفت ايران است

اين زمان ديگر نام اسمعيل عرفاني تنها برروي کتابهايي برجاي مانده است که آن زنده ياد در رشته حسابداري و حسابرسي تاليف کرده است و در آن قطع خاص انتشارات دانشکده حسابداري و علوم مالي شرکت ملي نفت ايران منتشر مي شد و اکنون در کتابخانه هاي معتبر نگهداري مي شود و تنها در بررسيهاي تاريخي تحولات دانش حسابداري در ايران به آن مراجعه مي شود.
بيش از اين اما در دوران اخير کمتر از او ياد کرده ايم؛ او را که واضع واژه هاي حسابرس و حسابرسي، استاد حسابداري، مشاور دکتر محمد مصدق، از بنيانگذاران دانشکده حسابداري و علوم مالي شرکت ملي نفت ايران، از شمار مولفان و بنيانگذاران برجسته دانش نوين حسابداري و حسابرسي کشور، بنيانگذار نخستين انجمن حرفه اي ايران، از کارگزاران بلند پايه بانک ملي ايران، معاون بانک مرکزي، مشاور سازمان برنامه و رييس هيئت عالي بازرسي شرکت ملي نفت ايران، عضو هيئت نمايندگي ايران در دادگاه لاهه و تحليلگر چيره دست اقتصاد بود. اعتبار او البته از نقشها و سمتهايي که داشت مايه نمي گرفت بلکه عملکردش در مشاغل پيشگفته بود، که به او اعتبار مي بخشيد و مي توان از خلال بررسي آن آموزه هاي کم نظيري از چگونه حسابرس بودن را در اختيار نسل کنوني حسابداران نهاد و به نسلهاي آينده سپرد.
اسمعيل عرفاني پيش از آنکه پير شود، از ميان ما رفت، اما بيش از آنکه از ياد رفتني باشد به يادماندني است.
نوشته حاضر حاصل کوششي است که از آغاز سال 1372 و در راستاي بازشناخت استاد اسمعيل عرفاني آغاز شد و همچنان ادامه دارد. اما در هرگامي با محدوديتهاي پيشبيني نشدني در دستيابي به اطلاعات مستند روبه رو بود. براي نمونه، دستاورد اين همه سال جستجويمان، تنها يک امضا از استاد بود که آن هم در پرتو لطف يکي از شاگردان استاد به دست آمد. بيش از اين دريغ از دستيابي به جمله اي دست نوشته استاد. اما در برابر اين دشواريها هر آنچه نيز که تاکنون فراهم آمده در پرتو نيک خواهيها و راه گشاييهاي بستگان، شاگردان و دوستان استاد بوده است.
نخست بايد از دکتر پرويز شمس استاد ادبيات بسياري از حسابداران يادکرد که بررسيهاي نخستين را آسان کرد و مرا خانه به خانه با بستگان آن شادروان آشنا ساخت؛ از فيروز عرفاني برادر استاد و خديجه حسن پور معلم گرانقدر فرزندان اين مرز و بوم دختر عمه شادروان که مرا در خانه هايشان پذيرا شدند و از هيچگونه ياري در کار بررسي دريغ نکردند، از آقاي مهندس علي خيام عرفاني خواهرزاده استاد که حق بسياري در اين کوشش دارند، عکسهايي دست نيافتني از استاد را در اختيار گذاشتند، پرسشنامه هاي تهيه شده مرا در ايران و خارج از کشور به بستگان و آشنايان استاد ارائه کردند، پاسخهاي آنان را گردآوردند و به من سپردند و از غلامرضا حيدرخويي شاگرد استاد که مدارک درخور استفاده اي را فراهم آوردند و خاطرات خود را از استاد بازگو کردند و سرانجام از پروين عرفاني خواهر و پرويز عرفاني برادر و مسعود عرفاني خواهرزاده استاد که با دقتي بيشينه به پرسشهاي پرسشنامه ها پاسخ گفتند و به يافته هاي بررسي کننده اعتبار بخشيدند.
اسمعيل عرفاني فرزند ميرزا ابوطالب خان عرفاني است. خود ابوطالب خان در رودبار متولد شده است. او پس از پايان گرفتن تحصيلاتش در شاهزاده عبدالعظيم (شهرري)، براي مطالعه و آشنايي با روشهاي نوين آموزش و پرورش به قفقاز رفت و در آنجا مدرسه اي براي ايرانيان مقيم قفقاز تاسيس کرد. پس از آن راهي سمرقند شد و در آنجا نيز به تاسيس مدرسه براي فرزندان ايرانيان مقيم آن شهر همت گماشت. شادروان ابوطالب عرفاني پس از انقلاب اکتبر، مانند بسياري از ايرانيان مهاجر، به ميهن بازگشت و در بندر انزلي دست به تاسيس مدرسه اي زد که اسمعيل و برادرش ابراهيم از نخستين شاگردان آن بودند. سپس براي اينکه فرزندانش به دانشگاه راه يابند در سال 1309 به تهران آمد. ابوطالب خان عرفاني از ياران و همرزمان ميرزا کوچک خان بود و مدتي را همراه سردار جنگل در اقامتگاه او سپري کرد و در همانجا همسر و يکي از فرزندانش را از دست داد.
در کتاب سردار جنگل، نوشته ابراهيم فخرايي نيز از او به نام ميرزا ابوطالب ياد شده است. از آن زمان به بعد چون پيشينه سياسي و مبارزاتي وي با اوضاع و احوال سياسي آن زمان سازگار نبود، کوشيد تا زندگي خود را در گمنامي بگذراند.
ابوطالب عرفاني، خدمتگزار فرهنگ اين مرز و بوم سرانجام در پي چهل سال تلاش در راه ايجاد مدارس جديد و تصدي مشاغلي چون رياست فرهنگ انزلي، کفالت فرهنگ گيلان و رياست مدرسه ناصرخسرو سرانجام در سال 1325 چشم از جهان فروبست.
اسمعيل عرفاني فرزند سوم از چهار فرزند نخستين ازدواج پدر در سال 1295 در بندر انزلي بدنيا آمد، تحصيلات مقدماتي خود را در مدرسه اي که پدر تاسيس کرده بود، در انزلي به پايان رسانيد و بعد براي ادامه تحصيل به رشت رفت و دوره متوسطه را در آن شهر گذراند. درآن زمان دانش آموزان مي توانستند در صورت برخورداري از استعداد و توانايي تحصيلي چشمگير چند کلاس را در يکسال بگذرانند و اسمعيل عرفاني نيز با استفاده از اين حق و به اتکاي استعداد وظرفيت خارق العاده اش توانست در سن 15 سالگي به اخذ ديپلم کامل متوسطه و پس از سه سال در 18 سالگي به دريافت درجه ليسانس حقوق نايل آيد. او پس از پايان دوره دانشکده حقوق به استخدام بانک ملي ايران درآمد و دوسال بعد، در سال 1315 همراه نخستين گروه اعزامي از سوي بانک ملي ايران براي تحصيل در رشته حسابداري به انگلستان رفت، و اين دوره را که مدت آن هشت سال بود در پنج سال به پايان رسانيد و با موافقت بانک ملي ايران دو سال نيز در مدرسه اقتصاد لندن به تحصيلات عالي در رشته اقتصاد پرداخت و در اين رشته موفق به دريافت درجه فوق ليسانس شد.
بازگشت اسمعيل عرفاني به ميهن، تا پايان جنگ جهانگير دوم به طول انجاميد. در اين زمان او نخستين حسابدار خبره اي بود که به ايران برگشت و در بانک ملي ايران به خدمت ادامه داد و به دستور مدير عامل وقت اين بانک، به بررسي و بازنگري سازمان بانک ياد شده ماموريت يافت.
اسمعيل عرفاني، با کمال تاسف، در سال 1326؛ يعني در سن 30 سالگي، در جريان مسافرت به شمال کشور، در اثر تصادفي شديد هنگام رانندگي از ناحيه کمر به شدت آسيب ديد و از هر دوپا فلج شد. اين حادثه تاثيري ناگوار بر روحيه او نهاد و افسردگي شديدي بروي عارض کرد تا آنکه از سوي بانک ملي ايران به منظور معالجه براي مدت 6 ماه به انگلستان فرستاده شد. منتها معالجات نتيجه اي در پي نداشت، اما چون اين مدت را در ميان معلولان جنگي جنگ جهانگير دوم به سر برد، از مشاهده روحيه اميدوار و فعاليت و تحرک آنان روحيه اش بکلي دگرگون شد و از آن پس به مدت 27 سال روي صندلي چرخدار با نهايت جديت و اميدواري به فعاليتهاي علمي و فرهنگي خود ادامه داد.
به گفته دکتر فضل ا… اکبري:“بخش درخور توجه عمرشان که زمان بعد از تصادف را دربر مي گرفت، روي تحت و در يک اتاق در طبقه زير زمين بانک ملي و سپس بانک مرکزي سپري کردند”.
در اين زمان مبارزات مردم ايران در راه ملي کردن صنعت نفت آغاز شده بود و او با همان وضعي که داشت به اين مبارزات پيوست و در همان حال در اجتماعات حضور مي يافت و در راه پيماييها شرکت مي کرد. افزون بر اين با انتشار مقاله هاي اقتصادي در روزنامه هاي کيهان و اطلاعات نظريه هاي جديدي براي سازماندهي اقتصاد بدون اتکا به درآمد نفت ارائه کرد که مورد توجه دکتر محمد مصدق قرار گرفت و او را در شمار مشاوران اقتصادي خود برگزيد و هفته اي چند بار با وي به مشورت مي پرداخت.
در همين زمان بود که گروهي از نمايندگان مجلس شوراي ملي به تحريک دشمنان نهضت، به شدت برعليه دکتر مصدق به مخالفت برخاستند. اسمعيل عرفاني از طريق يکي از دوستانش توانست فهرست اسامي سهامداران ايراني شرکت سابق نفت انگليس را که از شمار مخالفان مصدق بودند به دست آورد و اين فهرست را در روزنامه ها منتشر ساخت و آشکار شد وکلايي که به سرکردگي جمال امامي با اقدامات دکتر مصدق مخالفت مي کردند، از سهامداران شرکت نفت بوده اند. اين اقدام او سبب شد که از شدت مخالفتها کاسته شود و دکتر مصدق نيز وي را مورد تشويق قرارداد. او در همين زمان به عنوان رييس هيئت عالي بازرسي شرکت ملي نفت در جريان خلع يد از شرکت انگليسي منصوب شد و به همراهي دوست و همکار هميشگي اش زنده ياد استاد حسن سجادي نژاد به استقرار نظام مالي صنعت نفت ياري رسانيد.
اسمعيل عرفاني از بنيانگذاران دانشکده حسابداري و علوم مالي شرکت ملي نفت ايران است. دکتر فضل ا... اکبري در اين باره مي گويد: “ايشان به لحاظ وضع جسماني خود نمي توانستند درکارهاي اجرايي فعاليت يا حتي تدريس کنند، مرحوم سجادي نژاد دانشکده ياد شده را پايه گذاري کردند و رياست آنرا برعهده گرفتند، منتها در همه حال از ياري و همراهي مرحوم اسمعيل عرفاني بهره مند بوند”،.
غلامرضا حيدر خويي از شاگردان اسمعيل عرفاني فضاي جلسه اعلام موافقت با به رسميت شناختن مقاطع تحصيلي مدرسه عالي حسابداري و علوم مالي را به وسيله استاد چنين توصيف کرده است: “آن جثه رنجور به کمک ياران صميمي اش برروي صندلي چرخدار پشت تريبون قرار گرفت و موافقت مسئولان وقت را با صدايي آرام، نگاهي نافذ و تبسمي حاکي از احساس رضايت به آگاهي مشتاقان حاضر در جلسه رسانيد. سکوتي ژرف فضاي جلسه را فرا گرفت و با جدا شدن صندلي چرخدار از تريبون بود که حاضران به احترام به پا خاستند و با کف زدنهاي ممتد استاد و پشتيبان خود را ستودند”. او پيش از اين نيز مدرسه حسابداري بانک ملي ايران را که گواهينامه دانشگاهي نمي داد، تاسيس کرده بود و نخستين کتاب حسابداري و حسابرسي خود را براي آموزش در اين مدرسه تاليف کرد.
اسمعيل عرفاني تا آنجا که توانست به تدريس پرداخت و همراه آن به تاليف کتابهايي در رشته حسابداري، از جمله سه جلد کتابهاي حسابداري مديريت و کتاب حسابرسي همت گماشت. کتابهاي پيشگفته معتبرترين منبع مطالعه در زمينه حسابداري مديريت و حسابرسي تا سالهاي اخير و انتشار کتابهاي جديد در اين رشته بود.
عملکرد شغلي و رفتار حرفه اي او درخور توجه بسيار است. ذکر داستاني در اين مورد خالي از لطف نيست. زماني که عرفاني رييس هيئت عالي بازرسي شرکت نفت بود، آگاه شد تعدادي از اعضاي هيئت مديره اين شرکت برخلاف قانون در شرکتهاي نفت خارجي سهم دارند. نخست در آمريکا و پس از توفيق نيافتن در اين باره در کتابخانه پارلمان کانادا به جستجو پرداخت و موفق به دستيابي به مدارک مورد نياز جهت اثبات موضوع شد و اعضاي مورد نظر را در موقعيتي قرار داد که ناگزير بودند يا از سهام خود در شرکتهاي پيشگفته صرفنظر کنند يا آنکه از عضويت هيئت مديره شرکت نفت استعفا دهند.
زماني ديگر با خبر شد برخي از شرکتهاي نفتي در قراردادهاي خود با يکي از کشورهاي بحرين يا کويت امتيازهاي درخور توجهي را براي اين کشورها در نظر گرفته اند در حالي که در موارد مشابه، همان امتيازها را از ايران دريغ داشته بودند و وجود چنين امتيازاتي را در قرارداد با ساير کشورها نيز انکار مي کردند. او درصدد اثبات موضوع برآمد، تا آنکه به منظور بررسي سيستمهاي مالي شرکتهاي نفتي خارجي به آمريکا اعزام شد. در آنجا کوشيد تا در کتابخانه معروف کنگره به قراردادهاي موردنظر دست يابد، اما رييس قسمت خاورميانه کتابخانه يادشده، از هرگونه همکاري در اين زمينه، به دليل محرمانه بودن اسناد مذکور خودداري کرد. اسمعيل عرفاني با وضعيت جسمي خود رنج سفر را برخود هموار کرد و فاصله دو هزار کيلومتري واشينگتن تا کانادا را طي کرد اما بازهم به نتيجه نرسيد.
به شيکاگو که قراربود سيستمهاي مالي شرکتهاي استاندارد اويل و اينديانا را در آنجا مطالعه کند، بازگشت و سرانجام با کوششها و پيگيريهاي وصف ناپذير و هوشمندانه و در پرتو شناخت و آگاهي که از مناسبات و سيستمهاي اداري و اطلاعاتي آن شرکتها داشت به اسناد مورد نظر دست يافت و امکان دسترسي به امتيارات مورد انتظار را در مذاکرات بعدي فراهم ساخت. زماني نيز موفق به کشف تقلب و حساب سازي در حسابهاي کنسرسيوم شد، اما مديران کنسرسيوم با اتکا به پشتيباني دربار به گزارشهاي او وقعي نگذاشتند. اسمعيل عرفاني آنان را تهديد کرد که در صورت نپرداختن حقوق کامل شرکت ملي نفت ايران، آنان را به دليل رعايت نکردن قوانين مالياتي آمريکا درخود آن کشور تعقيب خواهد کرد، همين تهديد سبب شد که کنسرسيوم جبران خسارتهاي وارد شده به ايران از اين بابت را بپذيرد. مدعاي عرفاني نزديک به 50 ميليون دلار بود، اما دکتر اميني نخست وزير وقت که براي وصول اين مطالبات به خارج رفته بود، در آنجا کل خسارت را به 20 ميليون دلار مصالحه کرد و اين موضوع باعث رنجش عرفاني شد که معتقد بود، حق با ايران بوده و مي توانسته اند تمامي خسارت را مطالبه کنند.
در اواخر خدمتش در شرکت نفت به علت اختلافهايي که بين او و دکتر اقبال به خاطر گزارشهاي او در مورد تخلفات شرکتهاي خارجي بروز کرده بود، ناگزير شد، شرکت نفت را ترک کند و به بانک مرکزي بازگردد. در آنجا فعاليت خود را به عنوان معاون مطالعاتي اين بانک ادامه داد، يک سال هم در اين سمت بود که بازنشسته شد و در سال 1352، در سن 57 سالگي به علت نارسايي کليه درگذشت.
به گفته دکتر فضل ا... اکبري “...اصطلاحهاي حسابرس و حسابرسي را براي نخستين بار مرحوم اسمعيل عرفاني به کار بردند. پيش از اين که ايشان اين اصطلاحها را پديد آورند، واژه هاي مميز و مميزي به کار مي رفت که صرف نظر از مفهوم کلي، در عرف مردم بيشتر به رسيدگي از ديد و براي تشخيص ماليات اطلاق مي شد”.
اسمعيل عرفاني پيشگام تاسيس تشکلهاي حرفه اي در ايران بود، دکتر اکبري در اين باره گفته است: “علاقه ايشان به پيشرفت حرفه و توسعه و تشکل آن به حدي بود که به رغم مشکلات جسمي و گرفتاريهاي شغلي برتمامي فعاليتها نظارت مي کردند و خودشان نيز پا به پاي ديگران در تمام کارها مشارکت مي جستند. در واقع دليل پيشرفتهاي درخور توجه حرفه در دوره فعاليت ايشان همين بود”.
نخستين انجمن حسابداران ايران در سال 1342 به ثبت رسيد. دکتر اکبري گفته است:“.... باني تاسيس اين انجمن مرحوم اسمعيل عرفاني بودند و جلسات نيز در دفتر ايشان تشکيل مي شد و پيگيري و پايه گذاري آنرا خود ايشان برعهده داشتند”.
جنبه ديگر شخصيت اسمعيل عرفاني، وجه فردي، رفتاري و فرهنگي اوست. دکتر اکبري در اين باره گفته است: “... شخصيت ممتازي بودند و دفترشان مرکز تجمع حسابداران برجسته وصاحبنظران آن زمان بود و سمت پيشکسوتي داشتند. نقش جشمگير ايشان در تاسيس انجمن حسابداران و تاليف کتابهاي حسابداري و حسابرسي بر همگان روشن است. در واقع هر کار و کوششي از دفتر ايشان آغاز مي شد”. دکتر اکبري همچنين گفته است: “دو صفت تيزهوشي و جدي بودن را بيش از ساير ويژگيهاي ايشان به خاطر دارم و فکر مي کنم اين صفات با کيفيتي که در مرحوم اسمعيل عرفاني وجود داشت، در کمتر کسي يافت مي شود، بويژه در شرايطي که ايشان به فلج مبتلا بودند و پيامدهايي که اين بيماري براي ايشان داشت. با اين حال چنان فعال بودند که بندرت مي توان فردي اين گونه فعال سراغ کرد”.
در ميان طيف گسترده علائق و دلبستگيهاي او مانند فعاليتهاي حرفه اي، فعاليتهاي اجتماعي، تاليف و تدريس و متشکل ساختن حرفه و تاسيس دانشگاه و جز آن، شعر نيز از امتياز چشمگيري نزد او برخوردار بود. در ميان شعراي ايراني، به اشعار سعدي و حافظ و بيش از همه به مولانا دلبستگي داشت و به مطالعه و بررسي عرفان علاقمند بود.
به مسافرت و گذران در طبيعت و مناطق کوهستاني علاقه بسيار داشت و پيش از آنکه آن حادثه دردناک، شيوه دلخواهانه زندگي را از او دريغ نمايد، از هر فرصتي براي اقامت همراه دوستان و بستگانش در طبيعت کوهساران بهره مي جست.
براي افراد درستکار و صادق و کوشا احترام بسيار قائل بود و از دروغ و ريا و شنيدن حرفهاي نسنجيده و ناروا برآشفته مي شد. بسيار صريح بود و ناخرسندي خود را از ديگران به آساني با آنان در ميان مي نهاد. روابط او با ديگران دوستانه و همراه با احترام بود، درستکار و دقيق و سختکوش بود و با ديگران مناسباتي جدي، صميمانه، ملاطفت آميز و مهربان داشت. در عين حال در مواردي که ادامه روابط خود را با ديگران مناسب نمي دانست، بسيار صريح نظر خود را ابراز مي داشت و در منتهاي خونسردي و احترام بتدريج با آنان قطع رابطه مي کرد. از ورود به حوزه شخصي زندگي افراد به شدت پرهيز مي کرد و به ديگران نيز اجازه نمي داد که به مسائل شخصي او بپردازند. با دانشجويانش صميمي و حمايتگرانه و در عين حال با انضباط و جدي رفتار مي کرد. ساده و بي پيرايه مي زيست، قانع و از تجملات بيزار بود، معاشرت با دوستان و بستگاني را که ساده زندگي مي کردند بسيار دوست داشت و تا حد امکان از حضور در مراسمي که با تشريفات و تجملات همراه بود، پرهيز مي کرد، اما از مشارکت در امور اجتماعي به هر شکلي که ممکن بود، از جمله به صورت اهداي کمکهاي مالي موثر استقبال مي کرد.
بالاترين آرزويش اين بود که مردم خوب و درست کارکنند و کار به کاردان سپرده شود و ديگر اينکه، مگر روزي بهبود يابد و از رنج بيماري وارهد.
خانواده اسمعيل عرفاني برايش احترام بسيار قايل بودند، کوششهاي او را تقدير مي کردند و وي را موجب مباهات خود مي دانستند.
اسمعيل عرفاني معتقد بود:“ اگر واقعاً سيستم حسابداري و حسابرسي درستي در مملکت نداشته باشيم، هيچگاه اصلاحات اقتصادي به جايي نمي رسد”.
منابع:
http://forum.parsigold.com
نشريه تحليلي پژوهشي سازمان حسابرسي
روزنامه تفاهم
www.aftab.ir
daneshname.roshd.ir

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image