جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تانک ، قاتل بالفطره
-(3 Body) 
تانک ، قاتل بالفطره
Visitor 1197
Category: دنياي فن آوري
تانک (به انگليسي: Tank) ارابه جنگي شني‌دار و زره‌پوشي است که براي شليک مستقيم به دشمن طرح شده است.
اولين بار در جنگ جهاني اول از تانک استفاده شد. در جريان ساختن اولين تانک براي مخفي‌کاري به کارگران تانک ساز بريتانيا گفته بودند که دارند مخزن (tank) آب متحرک براي جبهه مي‌سازند و اين نام پس از آن بر اين وسيله ماند.

مقدمه

لئوناردو داوينچي نخستين کسي بود که همواره قصد داشت ارابه اي غول پيکر و سنگين براي حضور در ميدانهاي جنگ را طراحي کند. در ميان نوشته هاي اچ.جي. ولز در سال 1904 ميلادي هم مي توان به خوبي نشاني از وسيله اي آهنين يافت که با در هم کوبيدن صحنه هاي نبرد با توان عظيمي به پيش مي رود. اما آنچه که هم اکنون ما به عنوان تانک مي شناسيم 90 سال پيش در سپتامبر 1916 از سوي نيروهاي انگليسي در جبهه سم (Somme) فرانسه عليه نيروهاي آلماني به کارگرفته شد در آن روز نيروهاي کشور آلمان با وسيله غول پيکر و آهنيني مواجه شدند که هيچ نشاني از لوله تفنگ بر آن وجود نداشت و با قدرت بسياري مي توانست خاکريز ها و سنگرهاي آنان را در هم بکوبد و پيش برود. قابليت شليک توپ از دو طرف آن نيز نيروهاي ارتش آلمان را به شدت در اين منطقه غافلگير کرده بود. آنچه که اکنون از تانک هاي گذشته برجاي مانده شکل و شمايل غول آسا با چرخ دنده هاي حرکتي جالب آنهاست که در دوران مختلف و با تغيير و تحول هاي بسيار، به پيشرفت قابل توجهي دست يافته اند. نخستين بار يک کارخانه توليد تجهيزات کشاورزي آمريکايي قصد ساخت وسيله سنگيني را داشت که با حرکت زنجيره اي ريل هاي خود بتواند زمين هاي کشاورزي و زراعي را براي کشاورزان هموار کند که به سرعت از سوي نيروهاي ارتش آمريکا اين ايده رد شد. تا اين که يک مهندس انگليسي به نام «ارنست سونيتون» با طراحي بديع خود از يک دستگاه تانک توانست نظر وينستون چرچيل مقام ارشد ارتش وقت انگلستان را به خود جلب کند و از آن در مقابله با نيروهاي آلماني بهره ببرد. چرچيل با مشاهده ايده اين مهندس خوش ذوق انگليسي به سرعت با تشکيل هيأتي از سربازان و نيروهاي ارتش به طور رسمي اعلام کرد که قصد توليد وسيله نقليه مهاجمي را دارد که همراه با ويراني، قابليت شليک نيز داشته باشد. از آنجا که ساخت وسيله دفاعي جديد نيازمند اسم رمزي بود که ايده آن را از دشمنان جبهه مقابل پنهان کند، آنها نام «تانک هاي آبرساني بين النهرين» را براي آن انتخاب کردند که بعد از مدتي نام تانک ميان همه استفاده شد. انتخاب اين نام چندان هم بي مسمي نبوده است. زيرا تانک هاي ابتدايي شبيه تانکرهاي حمل آب بودند و هيچ نشاني از تجهيزات و امکانات نظامي برخود نداشتند.
جالب آن که مهندسان انگليسي در آن زمان تانک ها را به دوگونه نر و ماده تقسيم کرده بودند. تانک هاي نر داراي دو دهانه لوله اي شکل در دو طرف بودند که قابليت شليک از مجاري را داشت و تانک هاي ماده بيشتر براي هموار کردن سنگرها، خاکريز ها و گذشتن از مرز هاي سيم خاردار به کار برده مي شدند. 8 نفر خدمه تانک مجبور بودند تنها با حرکت دست و اشاره با هم ارتباط بگيرند. موتور تانک هم داراي قدرت 105 اسب بخار بود که در آن زمان در نوع خود يکي از وسايل نظامي حيرت آور به شمار مي رفت. ارتش انگلستان پس از آزمايش نخستين تانک و مشاهده قابليت گسترده آن به سرعت مجوز ساخت 49 دستگاه تانک را گرفت که در جبهه «سم» با استفاده از 11 مورد از آنها ارتش آلمان را غافلگير نمود. طولي نکشيد که جنجال فراواني در اين زمينه به پا شد. روزنامه ديلي ميرور يک ماه پس از اين حمله شديد در نوامبر 1916 اولين تصوير تانک هاي حاضر در ميدان را براي همه به معرض تماشاگذاشت که در آن زمان مبلغي در حدود يک هزار پوند (در حدود 35 هزار پوند کنوني) برايشان هزينه دربرداشت. با اين رو نمايي تمامي نيروهاي نظامي کشورهاي حاضر در صحنه جنگ سعي در دستيابي به اين تجهيزات پيشرفته را داشتند که توانستند به سرعت نيز آن را در اختيار بگيرند. از آن پس تاکنون تانک ها در ميادين جنگ و جبهه ها مهم ترين وسيله تخريب و پيش روي نيروهاي نظامي به شمار مي آيند.

انواع تانک
تانک ذوالفقار

تانک ذوالفقار از تانک‌هاي ايراني است که در اختيار نيروهاي مسلح ايران قرار دارد.
اين تانک در سه مدل 1، 2 و 3 ساخته شده‌است. توپ اين تانک بدون خان با پخش‌کننده دود است.
از حدود 10 سال پس از معرفي تانک ذوالفقار، حدس و گمانهاي کارشناسان خارجي در مورد اين تانک ادامه دارد. اصولاً تمامي اطلاعاتي که مي‌توان از رسانه‌هاي گوناگون به دست آورد، مبتني بر حدث و گمان و برداشتهاي اطلاعاتي است که از تصاوير و يا فيلمهاي گرفته شده بدست آمده‌است. طراحي و ساخت اين تانک، خود نمايانگر احساس نياز واحدهاي نظامي ايران به ادوات جنگي قابل اطمينان و ساخت داخل است؛ انديشه‌اي که بر پايه? تجارب ارزشمند زمان جنگ با عراق شکل گرفته‌است.
بي شک در ساخت اين تانک، از تجارب ساير کشورها نيز استفاده شده‌است. با اين حال جالب است بدانيد برخي از سايت‌هاي اينترنتي ، تانک ذوالفقار را در رده? تانکهاي بسيار مدرن جهان قرار داده‌اند و اين خود نمايانگر زحمات باارزش مهندسان ايراني است. ذوالفقار گذشته از شباهتها و همساني‌هايي که با برخي تانکهاي امريکايي و روسي دارد، طرحي کاملاً جديد است که بر پايه تکنولوژي موجود در ايران به نتيجه رسيده و اين خود مهمترين نقطه? قوت ذوالفقار به حساب مي‌آيد. ساخت داخل بودن يک تکنولوژي نظامي، داراي ارزشهاي فراواني از جمله داشتن چشم اندازهاي پيشرفت و بهسازي‌هاي مهندسي در آن وسيله‌است. مسئله‌اي که مي‌توان آن را به عينه در روند تکامل تدريجي تانک ذوالفقار ديد. از اولين نمونه‌هاي آن تا جديدترين مدلهاي ارائه شده، جاي پاي نوآوري و ابتکار به همراه الگوبرداري از نمونه‌هايي نظير M-60 و M-1 و T-72 به خوبي ديده مي‌شود.
اگر در اولين نمونه? ارائه شده مي‌شد نشانه‌هاي تانک M60 امريکايي را ديد، اما در نمونه ذوالفقار3 اين همخواني‌ها کمتر به چشم مي‌آيد. اگر در دو مدل قبلي (ذوالفقار 1 و 2) ، برجک تانک رگه‌هايي از تانک T-72Z روسي را در خود داشت، اما در ذوالفقار3 مهندسين ايراني اين يکساني و همخواني را کاهش داده‌اند. در اولين نمونه‌هاي ذوالفقار احتياط مهندسين و محافظه کاري را به خوبي مي‌شد مشاهده کرد. زيرا طراحي آن زيبا ولي ساده صورت گرفته بود. در مدل‌هاي بعدي، رفته رفته اين طراحي شکل بهتري به خود مي‌گيرد و به ويژگي تانکهاي معاصر جهان نزديک تر مي‌شود.
منابع اطلاعاتي غربي بر اين باورند که کارشناسان روسي، کره? شمالي و برخي کشورهاي اروپاي شرقي از جمله لهستان و يوگوسلاوي، ايران را در تکميل اين تانک ياري داده و تکنولوژي مورد نياز چنين کاري را فراهم ساخته‌اند. با توجه به آنکه کشورمان ، تانک T-72S را تحت امتياز روسيه در ايران توليد کرده‌است (تانک T-72S مدل ارتقاء يافته? تانک T-72 محسوب مي‌شود) کارشناسان امور نظامي اعتقاد دارند که در ذوالفقار، از تسليحات اين تانک از جمله سيستم کنترل آتش و توپ پرقدرت 125ميلي متري آن استفاده شده‌است. گرچه مقامات نظامي ايران، اين موضوع را رد و اعلام نموده‌اند در آخرين نمونه? ذوالفقار، اين تانک از جنبه‌هاي فني کاملاً بهينه شده و داراي سيستم کنترل آتش پيشرفته رايانه‌اي و مسافت سنج ليزري مدرن است و تکنولوژي ساخت آن کاملاً بومي شده‌است. با وجود تحريم‌هاي ايالات متحده? آمريکا، احتمالاً ايران برخي از تکنولوژي‌هاي نظامي مورد نياز خود را از کشورهاي بلوک شرق و همچنين کشورهاي آمريکاي جنوبي (ازجمله برزيل) بدست آورده‌است.
اولين گمانه زني‌ها در مورد مشخصات فني ذوالفقار، مبتي بر اين بود که اين تانک حاصل مهندسي معکوس تانک‌هاي M60/2 و M-48 و T-72 مي‌باشد . تصاوير اين تانک نمايانگر اين است که بدنه? ذوالفقار شباهتهايي به تانک M-60 که سالها در نيروي زميني ارتش شاهنشاهي ايران مورد استفاده قرار ميگرفته‌است دارد. همچنين با توجه به شکل و ساختار برجک تانک، گمان مي‌رفت که ذوالفقار از تجهيزات تانکهاي روسي استفاده مي‌کند. در مجموع اين تانک را محصول آميختگي تانکهاي امريکايي و روسي مي‌دانند. ايران از کاربران تانکهاي روسي T-54 و T-55 و T-72 است.
نيروي زميني ايران از کاربران قديمي تانکهاي سري M و به ويژه M60 محسوب مي‌شود. تمامي تانک‌هاي مدل T روسي از موتور ديزلي استفاده مي‌کنند که اگزوز آن، بالاي بدنه و سمت چپ تانک قرار دارد. احتمالن ذوالفقار نيز از يک موتور ديزلV شکل با توانايي تقريبي 1000 اسب بخار استفاده مي‌کند. اين ميزان قدرت با توجه به وزن تانک که آن را در حدود 40 تن تخمين مي‌زنند، سرعت قابل توجهي معادل 70 تا 80 کيلومتر بر ساعت به ذوالفقار مي‌دهد. برجک تانک داراي زاويه‌هاي هندسي مناسبي است که به خاطر نوع طراحي آن، برخي از صاحب نظران نظامي را بر آن داشته تا ادعا کنند که تانک ذوالفقار، تقليدي ساده از تانک آبرامز (M-1) امريکايي است.
همانند ساير تانکها، راننده? تانک ذوالفقار نيز در سمت چپ بدنه قرار مي‌گيرد. راننده? تانک مي‌تواند با باز کردن دريچه ديد بالاي سر خود، به سمت راست به هدايت چشمي تانک بپردازد و يا اينکه از پريسکوپ استفاده نمايد. تانک ذوالفقار مجهز به سيستم ديد در شب و سيستم تهويه هوا براي خارج کردن گاز ناشي از شليک توپ است. صنايع نظامي ايران، کار مقاوم سازي تانک‌هاي نيروي زميني ارتش را در برابر حملات ميکروبي و شيميايي آغاز کرده که اين تغييرات و بهسازي‌ها، شامل حال مدل‌هاي جديد ذوالفقار نيز شده‌است. توپ پرقدرت 125 ميلي متري ذوالفقار همانند تانک T-72، به صورت خودکار مسلح مي‌شود. همچنين تانک ذولفقار، مجهز به مسافت ياب ليزري است و برجک آن نيز داراي سيستم برقي مي‌باشد. در ذوالفقار 1 ، مي‌توان سيستم هشدار دهنده و پدافند ليزري ساخت سازمان صنايع دفاع ايران را نيز ديد. اين سيستم مي‌تواند کاربران خود را با تابش پرتوهاي ليزر هدايت کننده، از جنگ افزارهاي هدايت شونده? ضدتانک آگاه کند. اين سيستم توانايي تشخيص پرتوهاي مستقيم و يا غيرمستقيم مسافت ياب‌هاي ليزري را از نشانه گذارهاي ليزري دارد. اين سيستم قدرت واکنش پرسنل تانک را در برابر تهديدها افزايش داده و حتي امکان فعال شدن خودکار و به موقع واحدهاي پدافندي را در سمت زاويه تهديد فراهم مي‌سازد. پدافند مورد استفاده اين سيستم به صورت انتخابي، مي‌تواند ترکيبي از پرتاب کننده‌هاي نارنجک دودزا باشد. اين کار باعث شکستن قفل ليزري پرتابگرهاي دشمن مي‌شود. پوشش اين سيستم هشدار دهنده 360 درجه در افق و 60 درجه در ارتفاع است.
عمده تغييرات مدلهاي ذوالفقار، بيشتر در قسمت برجک تانک بوده‌است. آنچه که از تصاوير ذوالفقار3 به دست مي‌آيد آن است که بدنه? ذوالفقار3 ، با اسکلت بندي پيشينيان خود تفاوت دارد. بدنه? تانک ذوالفقار1 ، شباهت زيادي به تانک M-60 امريکايي داشت و شني‌هاي آن نيز مشابه همان تانک بود. اما در ذوالفقار3 ، بدنه? تانک دچار تغييرات زيادي شد. اين تغييرات شامل افزايش قطر زره بدنه عقبي و همچنين تغييراتي در زره برجک تانک مي‌شود. زره بخش جلويي تانک نيز برخلاف شباهت‌هاي قبليش به زره M-60، اين بار بخش بالايي آن با زاويه ديد راننده تانک برابر شده و صاف به نظر مي‌آيد. اين تغييرات به چند دليل صورت گرفته‌است: اولين دليل تزريق تکنولوژي‌هاي جديد به چرخه? صنايع تانک سازي ايران است و دومين عامل آن مي‌تواند افزايش تهديدها از جانب تسليحات جديد ضدتانک باشد. به اين معني که ذوالفقار، براي مقاومت بهتر در برابر اين نوع تسليحات (که روز به روز هوشمندتر مي‌شوند) به زره بهتر و بسيار زخيم تري با آلياژهاي بهتر مجهز شده‌است.
مدلهاي ابتدايي تانک ذوالفقار، نمايانگر نوع سمت گيري‌هاي نظامي ايران در همکاري‌هاي نظامي با کشورهايي نظير کره? شمالي و يوگسولاوي است. تانکهاي ذوالفقار1 و 2 ، با استفاده از تکنولوژي روسيه و بلوک شرق ساخته شدند. اما ذوالفقار3 ، حاصل همکاري نظامي ايران با کشورهاي خارج اين حوزه‌است. برخي از منابع اطلاعاتي ، از همکاري نظامي ايران و برزيل خبر داده بودند و برخي ديگر احتمال خريد برخي تکنولوژي فاصله ياب دقيق ليزري از IAI (يا Israel Aircraft Industries) داده‌اند. اين احتمال که ايران تکنولوژي‌هاي تازه‌اي را از برزيل و اسرائيل (با واسطه? کشور روماني) دريافت کرده باشد زياد است. بايد دانست که برزيل خود داراي تکنولوژي ساخت تانک است و تاکنون صنايع نظامي آن کشور ، چند تانک را براي ارتش برزيل طراحي کرده و به مرحله ساخت رسانده‌است. به همين دليل ذوالفقار 3 ، شباهتهايي با تانک برزيلي اوسريو دارد.
ايران به جز تانک ذوالفقار، تانک سفير74 را نيز توليد مي‌کند. (سفير 74 ، همان تانک T-72S روسي است) صنايع دفاعي ايران همچنين زره پوش‌هاي تندر 1 و 2 و همچنين نفربري به نام براق را نيز به توليد رسانده‌است.
اين صنايع همچنين بر روي موشکهاي ضدزره نيز کار مي‌کند و تاکنون انواع مختلفي از موشک‌هاي هدايت شونده و غيرهدايت شونده را براي ارتش ايران توليد کرده‌است. (موشک ضدتانک طوفان و رعد 1 و 2) به نظر مي‌رسد صنايع دفاعي ايران پس از هجوم امريکا به عراق و افغانستان، روند کار خود را شتاب بخشيده و به احتمال زياد خط توليد تانک ذوالفقار نيز تقويت شده‌است. اکنون حدس زده مي‌شود تانک ذوالفقار، تانکي بسيار مدرن و قابل اعتماد است و ارتش ايران مي‌تواند به ساخت يک تانک ايراني با استفاده از تکنولوژي داخلي افتخار کند. اگر شمار کشورهايي را که توانايي توليد تانک را دارند در نظر بگيريم، آنگاه اهميت ساخت تانک ذوالفقار را براي ايرانيان بهتر درک مي‌کنيم.

تانک ويرانگر M1

تانک M1 ابرامز بعنوان تانک جنگي اصلي ارتش ايالات متحده جايگزين تانک M60 Patton در سال 1980 شد. اين تانک داراي سه مدلM1، M1A1، M1A2 مي باشد. نام اين تانک به احترام ژنرال کرايتون ابرامز، فرمانده سابق گردان زرهي 37 نيروي زميني امريکا، ابرامز نامگذاري شده است. طراحي M1 در شرکت جنرال دايناميکس انجام گرفت و در نهايت اين تانک در سال 1980 وارد خدمت شد. مدل ارتقا يافته M1 ، M1A1 نام دارد که در سال 1985 عرضه شد. M1A1 داراي توپ 120 ميليمتري بدون خان بوده که توسط شرکت آلماني Rheinmetall طراحي شده است. همچنين اين مدل داراي زره تقويت يافته و سيستم حفاظت NBC1 مي باشد. M1A2 مدل ارتقا يافته A1 است که داراي نمايشگر گرمايي فرمانده و جايگاه اسلحه، تجهيزات ناوبري و گذرگاه ديجيتالي اطلاعات مي باشد. نيروي زميني آمريکا تمام M1 و M1A1 هاي خود را به مدل A2 ارتقا داده ولي سپاه تفنگداران دريايي آمريکا هنوز از مدلهاي A1 استفاده مي کند. در عمليات طوفان صحرا و سپر صحرا نيز در زره تعدادي از M1A1 ها تغييراتي انجام گرفت. علاوه بر آنچه گفته شد به ابرامز مي توان خيشِ مين و يا غلتک مين وصل کرد. تاکنون بيش از 8800 تانک ابرامز توليد شده که علاوه بر آمريکا به کشور هاي ديگري مانند استراليا، عربستان، مصر،کويت و ترکيه صادر شده است. البته اين تانک در ليست نامزد هاي خريد سوئد نيز قرار داشت که به پيروزي نرسيد.M1A1 در عربستان مستقر شدند و برتري خود را بر تانکهاي T-72، T-62 و T-55 روسي در اختيار عراق نشان دادند. در اين جنگ تنها 18 M1A1 به خاطر صدمه هاي وارد شده از خدمت خارج شدند و جالب اينجاست که هيچ مورد کشته شدن خدمه اين تانک گزارش نشد. M1A1 داراي برد بيش از 4000 متر مي باشد. درگيري مهم ديگري اين تانک حمله امريکا به عراق در سال 2003 بود که به سقوط صدام حسين انجاميد. در اين جنگ هم ابرامز بسيار خوب عمل کرد و تنها يک مورد حادثه منجر به مرگ گزارش شد که در آن يک تانک ابرامز با يک مين زد تانک هدف قرار گرفت که باعث کشته شدن دو نفر و زخمي شدن نفر سوم همراه بود. اين اولين مورد منجر به مرگ در تانک ابرامز بود. در 27 نوامبر 2004 يک ابرامز ديگر بوسيله بمب قدرتمند جاسازي شده نابود شد که به کشته شدن راننده انجاميد. يک تانک ديگر هم به هنگام درگيري در عراق هنگام رد شدن از پل با خراب شدن آن به درون آب سقوط کرد که يک سرباز غرق شد. تاکنون هيچ ابرامي بوسيله اتش تانک دشمن نابود نشده است اگر چه چند فروند نيز بوسيله راکتهاي زد تانک RPG-7، RPG-18 و AT-14 نابود شده اند. همچنين در عمليات طوفان صحرا چهار ابرام با اصابت اشتباه موشکهاي زد تانک AGM-114 هلفاير شليک شده از هليکوپتر هاي AH-64 آپاچي ساقط شدند. ابرامز توسط نوعي ماده کمپوزيتي محافظت شده که از لايه هايي از استيل و سراميک تشکيل مي شود. مهمات و سوخت در قسمتي زره دار قرار داده شده اند تا به خاطر حساسيت اين قسمتها امنيت خدمه بيشتر شود. در اوايل 1988 مدل M1A1 زرههاي جديدتري دريافت کرد که در آن از ميله هاي زد اورانيوم ضعيف شده استفاده شده است. اين ميله ها در جلوي برجک و بدنه تانک قرار داده شده اند. با وجود افزايش قابل توجه مقاومت تانک در برابر انواع سلاحهاي زد تانک اين زره ها وزن ابرامز را نيز به مقدار قابل توجه زياد کرده است. اولين M1A1 هايي که اين ارتقا روي آنها نصب شد تانکهاي مستقر در آلمان بود (به خاطر اينکه در جنگ سرد آلمان در خط مقدم مقابل شوروي بود). همچنين تانکهاي شرکت کننده در عمليات طوفان صحرا فوراً قبل از آغاز جنگ به اين درجه ارتقا يافتند. توپ مدل M1، M68A1 105 ميليمتري بود که توانايي شليک انواع توپهاي ضد نفر، دودهاي سفيد فسفري (از جنس فسفر) و يا توپهاي با قدرت انفجاري بالا را دارد. در مدلهاي M1A1 و M1A2 از توپ 120 ميليمتري M256 بدون خان استفاده شده که در شرکت رينمتال اِيجي آلمان و تحت ليسانس جنرال دايناميکس آمريکا طراحي شده است. اين نيز توانايي شليک انواع توپهاي مختلف مانند اورانيوم ضعيف شده را دارد که به آن تونانايي مقابله با نيروهاي زرهي و نفرات دشمن و حتي از نظر تئوري با وسايل پرنده با ارتفاع کم را دارد که البته اين توانايي هنوز امتحان نشده است.
اين تانک براي اولين بار در جنگ خليج در سال 1991 در صحنه نبرد حضور يافت و در اين جنگ بود که توانايي هاي بالاي خود را به نمايش گذاشت.
ابرامز علاوه بر توپ اصلي خود مجهز به سه مسلسل ديگر نيز مي باشد : 1- مسلسل 12.7 ميليمتري M2 که جلوي دريچه فرمانده قرار دارد و داراي آلت نشانه روي با بزرگنمايي 3x است. 2- دو مسلسل 7.62 ميليمتري که يکي مقابل دريچه پر کننده (لودر) و ديگري هم محور با توپ تانک است که بخاطر امکان استفاده آن از درون تانک بسيار مورد توجه قرار مي گيرد. همچنين در برجک تانک دو پرتاب کننده ي 6 لول نارنجکهاي دودزا گنجانده شده که باعث پنهان ماندن از ديد دشمن و نمايانگر هاي گرمايي ( فروسرخ) مي شود. موتور آن نيز مي تواند پرده دودي براي استتار توليد کند. M1 به کامپيوتر کنترل آتش مجهز است که متصل به سنسور هاي نمايانگر گرمايي، مسافت ياب ليزري، حسگر باد، حسگر شيب زمين، داده هاي مربوط به نوع مهمات که تنظيمات مختلف براي مهمات را انجام مي دهد) مي باشد. هم فرمانده و هم توپچي مي توانند توپ تانک را شليک کنند. سيستم کنترل آتش ابرامز بسيار پيچيده، موثر و مهلک مي باشد بطوريکه امکان شليک دقيق توپ در حين حرکت در زمينهاي ناهموار را مي دهد. با خدمه ماهر اين تانک مي توان هدف را در برف، باران، مه، دود و تاريکي مطلق از فاصله 4 کيلومتري تشخيص داد و اغلب هدفي به اندازه يک تانک را در يک شليک مي توان حمله کند. ابرامز از موتور 1500 اسب بخاري نيرو گرفته و داراي 4 حالت(حرکت) جلو و 2 حالت عقب مي باشد که به آن حداکثر سرعت 67 کيلومتر در ساعت را در خيابان و 48 کيلومتر در ساعت را از ميان دشت و صحرا مي دهد. موتور آن با گازوييل، نفت سفيد، JP-1 يا سوخت هواپيما و از نظر تئوري با الکل کار مي کند.C-5 و C-17 حمل کرد، بطوريکه يک تانک آماده رزم و يا دو تانک آماده حمل توسط C-5 و يک تانک آماده حمل توسط C-17 جابجا مي شوند که البته اين محدوديت باعث بروز مشکلات جدي در جنگ خليج 1 شد که با حمل 1848 تانک توسط کشتي اين مشکل برطرف شد. در حالت آماده حمل بعضي قسمتهاي زره نصب نمي شود و مهمات و سوخت پس از رسيدن به مقصد در اختيار تانکها قرار داده مي شود. کيت پايداري شهري تانک (TUSK) شامل ارتقاهايي است که به منظور افزايش توانايي رزمي روي نمونه هاي M1A2 در محيطهاي شهري اعمال مي شود. اين ارتقاها بدليل خطرناکتر بودن محيطهاي شهري نسبت به صحنه هاي نبرد مي باشد. و اين خود به دليل قويتر بودن زره جلويي تانک ها از زره هاي کناري، بالايي و پشتي و وجود امکان حمله از هر طرف مي باشد. ارتقا زره شامل افزودن زره هاي واکنشي به کناره هاي تانک براي مقابله با سلاحهاي زد تانک و کلاهکهاي shaped charged مي باشد. زره هاي ميله اي (شبکه اي) در پشت بدنه براي حفاظت از موتور نصب و سپر اسلحه نيز بر روي مسلسل توپچي براي محافظت از شليک کننده قرار داده مي شود. ارتقاهاي ديگر شامل نصب نمايانگر هاي گرمايي بر روي مسلسل پر کننده (لودر) است. همچنين به مسلسل 12.7 ميليمتري فرمانده نيز قابليت شليک از داخل برجک در حاليکه دريچه بسته باشد داده مي شود. يک تلفن بيروني هم براي برقراي ارتباط فرمانده با سربازان پشتيبان تانک در پشت بدنه تعبيه شده است.

تانک T-90

T-90 آخرين محصول از سري تانکهاي روسي با عنوان T- مي باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره مي باشيم. اين تانک توسط شرکت نيژني تاجيل روسيه ساخته مي شود. در حال حاضر T-90 در نيروي زميني روسيه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوريه 2001 هند قراردادي براي خريد 301 فروند از اين تانک را امضا کرد که از اين تعداد 124 تانک در روسيه ساخته و بقيه در هند مونتاژ شد. اولين تانک در سال 2004 به هند تحويل داده شد. همچنين T-90 هاي مونتاژ شده در هند نيز با نام بهيشما شناخته مي شوند. اين تانک توسط سيستمهاي خود محافظتي و نمايشگرهاي فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسيه سفيد) تجهيز شده است. در ژانويه 2005 اعلام شد که 91، T-90 ديگر نيز در نيروي زميني روسيه به خدمت گرفته خواهد شد.

تسليحات

تسليحات T-90 شامل توپ 125 ميليمتري 2A46M بدون خان مي باشد که قادر به شليک انواع تسليحات مانند توپ هاي HEAT (توپ انفجاري بسيار قوي زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده هاي انفجاري قوي بعلاوه ي گلوله هاي انفجاري با فيوزهاي زماني مي باشد. . اين توپ داراي سيستم پر کن خودکار است و آن را بدون پياده کردن برجک تانک براحتي مي توان پياده کرد. علاوه بر توپ 125 ميليمتري T-90 مي تواند موشک هدايت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنايپر) را شليک کند. برد اين موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانيه مي تواند به دورترين فاصله مجاز خود برسد. از اين سيستم موشکي براي مقابله با زره هاي واکنشي و حتي اهداف هوايي کم ارتفاع مانند هليکوپتر تا برد 5 کيلومتر استفاده کرد. اين سيستم موشکهاي 9M119 يا 9M119M که داراي هدايت نيمه فعال ليزري است شليک مي کند. وزن اين موشکها 23.4 کيلوگرم است. همچنين T-90 با مسلسلهاي 7.62 ميليمتري و 12.7 ميليمتري زد هوايي تجهيز شده است. يک قبضه مسلسل کلاشنيکف AKS-74 نيز در قسمت انبار تانک نگهداري مي شود.

زره

T-90 با زره هاي معمولي و زره هاي انفجاري واکنشي (ERA) محافظت مي شود. سيستم کمک رساني دفاعي Shtora-1 ساخت روسيه نيز به پايداري تانک کمک مي کند. اين سيستم شامل پارازيت اندازهاي گرمايي، سيستم هشدار دهنده ليزري با چهار دريافت کننده ليزري، سيستم نارنجک انداز دودي براي استتار تانک بعلاوه سيستم کنترل کامپيوتري مي باشد. همچنين در T-90 از تجهيزات حفاظتي ش.م.ر(شيميايي،ميکروبي،راديواکتيو) استفاده شده است.

کنترل آتش

T-90 داراي سيستم کنترل آتش اتوماتيک 1A4GT مي باشد که شامل سيستم کنترل آتش روز 1A43 توپچي، آلت نشانه روي گرمايي TO1-KO1 توپچي داراي برد 1.2 تا 1.5 کيلومتري تشخيص هدف و نمايشگر PNK-S فرمانده است. خود سيستم 1A43 نيز شامل آلت نشانه روي/ فاصله ياب با کانال هدايت موشک، اندازه گير باد، کامپيوتر 1V528 و تثبيت کننده تسليحات 2E42-4 مي باشد. آلت نشانه روي PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روي روز/شب با برد تشخيص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب مي باشد. راننده نيز با نمايشگر فروسرخ ديد در شب TVN-5 مجهز مي شود.

رانش

T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پيستوني چهار زمانه نيرو مي گيرد. اين موتور از انواع سوخت مانند کروسين (نفت سفيد) و بنزين بعلاوه ديزل مي تواند استفاده کند. در مجموع 1600 ليتر سوخت را اين تانک مي تواند حمل کند که منابع آنها با زره هاي مناسب محافظت مي شوند.

تانك سنگين تي-72 ازدهاي خاموش شرق

در اواخر دهه 60 هنگامي كه تانك تي 64 ستون فقرات زرهي ارتش شوروي را تشكيل داده بود روس ها به فكر طراحي و ساخت تانك برتري افتادند كه جايگزين تي 64 شود بنابراين اولين مدل تانك تي 72 در سال 1971 توليد شد ولي مدل فوق از فناوري آنچنان پيشرفته اي نسبت به تي 64 برخوردار نبود البته مدل هاي بعدي تي 72 پيشرفت قابل ملاحضه و چشمگيري كردند در سال 1977 اين تانك در معرض ديد عموم قرار گرفت تي 72 از بدو تولي مورد توجه و استقبال ارتش شوروي قرار گرفت و به سرعت وارد پيكره زرهي آن ارتش و نيروهاي پيمان ورشو (بلوك شرق سابق) شد اين تانك به جز كشورهاي بلوك شرق در بسياري از كشورهاي جهان مورد استفاده قرار گرفت (بيش از 28 كشور) برخي كشورها نظير جمهوري اسلامي ايران - لهستان - هند- چكسلواكي سابق و ... ترجيح دادند تي 72 را تحت امتياز در كشور خود توليد كنند. جثه و ارتفاع تي 72 نسبت به تانك هاي خانواده تي (سري هاي تي 62 55 و 54) كمتر است (داشتن ارتفاع كم و جثه كوچك براي تانك مزيت بزرگي محسوب مي شود و احتمال هدف قرار گرفتن و اصابت گلوله و موشك به تانك كاهش مي يابد) طراحي آن دقيق و ساده بوده و قيافه معمولي و شبيه به تانك هاي قبلي سري تي دارد. اين تانك مي تواند مقدار قابل توجهي سوخت و مهمات حمل كند. تي 72 جز تانك هاي متوسط به حساب مي آيد و از نظر ظاهري شباهت زيادي به تي 64 دارد تحرك آن نسبت به تي 62 زيادتر مي باشد ولي با تي64 فرق زيادي نمي كندزره چند لايه آن، قابليت بهتري نسبت به تي 62 و 64 دارد.البته در نهايت تي 72 در مقايسه با تانك هاي قبلي برتر است.
زره: اين زره چن لايه و مقاوم مي باشدزره واكنشي نصب شده بر روي تي 72 ام و تي 72 ام يك در برابر آتش توپ 105 ميليمتري تان آبرامز تا فاصله 2000 متري مقاوم است.مدل هاي بعدي تي 72 به مسافت يابهاي جديد ليزري مجهز و احتمالا در برابر ضربات مستقيم تان آبرامز از فاصله كمتر از 2000 متر مقاومت مي كند. قطر اين زره چند لايه در كمترين ضخامت 80 ميليمتر و در بشترين ضخامت به 280 ميليمتر مي رسد.

انواع مدل هاي تي 72 :

تي 72آ: اين مدل تفاوت زيادي با سايرين دارد كه شامل پرتاب كننده هاي نارنجك دودزا صفحات محافظ شني و... است داخل تانك مقداري متفاوت و زره آن هم ضخيم تر بوده كه مختصري وزن تانك افزايش يافته است.
تي72 بي :زره قسمت جلويي برجك ضخيم مي باشد.
تي 72 بي كا :با نصب تعدادي بيسيم اضافه به عنوان تاك فرماندهي مورد استفاده قرار مي گيرد.
تي72 بي ام: زره آن دومين نسل از زره واكنشي kontak-5 با مواد منفجره فعال مانند تي90 است.(اين سيستم در تانك هاي صادراتي هم وجود دارد).
تي72 ام: توسط لهستان و چكسلواكي سابق مورد استفاده قرار گرفت تفاوت هاي عمده با ساير تي 72 ها در برجك و مسافت ياب آن است.
تي72 ام يك: مدل روسي صادراتي تي72 بوده و از تي72 ام اقتباس شده مدل هاي از آن را كه زره واكنشي در آن به كار بكار رفته به نام تي72 آ وي و تي72 ام يك وي
مي شناسند . در بسياري از كشورها تي 72 ام و تي 72ام يك وجود دارد برخي كشورها اين تانك را اصلاح و ارتقا داده اند.تي72 ام يك پرتاب كننده نارنجك دودزا و محافظ شني
ندارد ولي مسافت ياب و زره معتبر و خوبي دارد.
تي72 اس:مدل ارتقا داده تي72 آ مي باشد كه به كشورهاي ديگر صادر شده است اين مدل را با تي72 بي ام مي توان مقايسه كرد البته قطر زره جلو برجك تي72 اس احتمالا
كمتر از تي72 بي ام است ولي تمام تي72 ها مجهز به زره واكنشي هستند.
تي72 بي وي: به زره واكنشي در بدنه و برجك مجهز است.
تانك هاي تي80 و تي90 جايگزيني براي تي72 محسوب مي شوند.
كشورهاي زير تي 72 را به كار گرفته اند:
جمهوري اسلامي ايران -ارمنستان- آنگولا-الجزاير- آذربايجان-اوكراين- زبكستان-اسلواكي - بوسني و هرزگوين -بلاروس-بلغارستان -تركمنستان -تاجيكستان-جمهوري چك-سوريه-
روسيه- روماني-عراق-قرقيزستان-قزاقستان - كرواسي-گرجستان-مجارستان-لهستان- ليبي-فنلاند-هند- ايالات متحده آمريكا (آن را كنار گذاشته) و يوگوسلاوي.
تانك تي72 با وجود 20 تن وزن كمتر مقاومت زرهي در سطح تانك ام1 دارد كه اين برتري صنعت تانك سازي روسيه را نشان ميدهد. روسها در ساخت زرههاي پيشرفته تبحر زيادي دارند و در صورت استفاده بيشتر از اين زرهها (مانند تانكهاي غربي) كه وزن تانك به 60 70 تن برسد بايد شاهد تانكي باشيم كه هيچ گلوله و موشك بر آن اثرگذاز نيست!
مقاومت زره تانك تي72 بدون زرههاي واكنشگر در حدود 550 ميليمتر در مقياس RHA ميباشد كه اين ميزان با استفاده از زرههاي واكنشگر تا 1000 ميليمتر قابل ارتقا هست. در مقابل تانك ام1 تنها در حدود 620 ميليمتر مقاومت زره دارد! البته ويژگي زره ام1 در آسيب پذيري كم در برابر سلاحهاي قديمي است ولي در كل مقاومت مشابهي دارند.
تانک لئوپارد 2 - برترين تانک رزمي جهان
تانک لئوپارد اولين بار در سال 1963توسط شرکت کراوس مافي آلمان غربي طراحي وتوليد گرديد بيش از 6000 دستگاه از اين تانک که به لئوپارد1 معروف شد،به بسياري از کشورهاي عضو ناتو همچون بلژيک ، دانمارک ، يونان ، ايتاليا ، کانادا ، هلند ، نروژ ، ترکيه واستراليا صادر گرديد که از بعضي از اين کشورها هنوز در حال خدمت مي باشد . تانک لئوپارد1 به يک تانک بسيار موفق دردهه 60و70ميلادي تبديل شد . جنگ افزارهاي تانک لئوپارد1را يک توپ 105 ميليمتري ودو قبضه مسلسل MG-3کاليبر 7.62مليمتري تشکيل مي داد که يکي موازي با توپ وديگري روي برجک نصب شده بود . يکي از دلايل اصلي پرطرفدار بودن اين تانک توانايي آن در درگيري با آتش موثر حين حرکت بود . در اوخر دهه 1970، در آلمان غربي فعاليت هاي فشرده اي براي توليد يک توليد يک تانک رزمي جديد آغازشد . هدف از طراحي و توليد اين تانک جديد تقويت ارتش آلمان غربي درمقابل ارتش آلمان شرقي و ديگر کشورهاي عضو پيمان ورشو بود که به تانک هاي پشرفته روسي همچون سـري تانک هاي T- 64 و T-72 مجهز شده بودنـد . اين تانک به سفارش وزارت دفاع آلـمان غـربي و توسط کارخانجات کراوس مافي وگمان(Krauss-Maffei Wegmann)(KMW) طراحي و توليد گرديد وبه لئوپارد2 معروف شد . توليد تانک لئوپارد 2 از سال 1979 ميلادي آغاز شد . تانک لئوپارد2 از نظر خصوصيات ظاهري و مشخصات فيزيکي از تانک لئوپارد 1بزرگتراست و از لحاظ سيستم هاي ناوبري وکنترل آتش نيز تفاوت عمده اي با تانک لئوپارد1 دارد .
بدنه تانک از سه بخش تشکيل شده است:
1-اتاقک راننده که در جلوي بدنه قراردارد،
2- بخش فرماندهي و کنترل که در وسط بدنه قرار دارد،
3-بخش موتور که در انتهاي بدنه قرار دارد.
اتاقک راننده به سه عدد پريسکوپ مجهز شده است و فضاي سمت چپ راننده براي ذخيره سازي مهمات درنظر گرفته شده است.يک دوربين با زاويه ديد 65 درجه افقي وعمودي درپشت تانک نصب شده که به کمک يک صفحه نمايشگر تلويزيوني به راننده کمک مي کند تابتواند در جهت عکس نيز حرکت کند.به کمک اين سيستمها راننده ميتواند بدون کاستن از سرعت تانک ويا تعويض دنده سريعاٌ تغيير مسير بدهدودر زمينهاي ناهموار سرعت خود را حفظ کند.برجک در وسط تانک قرار گرفته است.طبق اصلاحات وبرنامه هاي بهينه سازي انجام گرفته برروي تانک،نسل سوم زره هاي کامپوزيتي(زره مرکب)بر روي تانک نصب شده وزره قسمت جلويي و جانبي برجک به کمک تکه هايي از زره پيش ساخته تقويت شده است که اين تکه هابرروي زره اصلي نصب شده اند.تقويت زره تانک موجب حفاظت بيشتر در مقابل در مقابل حملات راکتهاي ضد تانک وگلوله هاي ثاقب APFSDS و گلوله هاي HEATبا خرج شکلدار، گرديده است.همچنين اين تکه ها مثل يک عايق صوتي وحرارتي براي تانک ايفاي نقش ميکنند.
Leopard 2A6EX آخرين مدل تانک لئوپارد 2
جايگاه فرمانده تانک مجهز به يک پريسکوپ مستقل PERI-R 17 A2 ميباشد . پريسکوپ PERI-R 17 A2يک پريسکوپ متعادل با ميدان ديد وسيع مي باشد که مجهز به سيستم هاي پيشرفته ي ديد درشب وتعيين هدف است.اين پريسکوپ قابليت گردش 360درجه اي دارد.يک نمايشگر ويژه تصوير ارسالي از پريسکوپ را نمايش مي دهد.
در صورت به خدمت گرفتن سيستم کنترل آنش مي توان از اين پريسکوپ براي شليک نيز استفاده کرد.جايگاه توپچي به يک سيستم نشانه روي اوليه ومتعادل از نوع EMES 15 با قدرت بزرگنمايي دو برابر مجهز است. اين سيستم نشانه روي به يک سيستم مسافت ياب ليزري ويک دوربين نشانه روي حرارتي از نوع آشکار ساز مادون قرمز مجهز است.ازسيستم مسافت ياب ليزري مي توان درماموريت هاي ضد بالگرد نيز استفاده کرد.
اتاقک خدمه به يک سيستم آشکار ساز انفجار و يک سيستم اطفا مجهز شده است .يک ديوار ضد آتش ، اتاقک را از بخش جدا مي کند تادر صورت آتش سوزي ويا انفجار احتمالي بخش موتوربه خدمه تانک آسيبي وارد نشود.
تانک به يک سيستم مکانياب جهاني(GPS)و يک سيستم ناوبري خودکار تشکيل شده است.بعلت افزايش قطر زره برجک ،وزن برجک افزايش يافته است بنابر اين سيستم الکترو هيدروليکي گرداننده برجک با يک سيستم الکتريکي قويتر و مطمئن تر جايگزين شده است.
سلاح اصلي تانک لئوپارد 2 يک توپ 120 ميليمتري لوله کوتاه وبدون خان بنام L-44است.مدل A6EXبه يک توپ 120 ميليمتري فاقد خان بنام L-55مجهز شده اند که طول لوله آن افزايش يافته است. افزايش طول لوله به توپ اين قابليت را داده است تا درصد بيشتري انرژي موجود در لوله را براي بالا بردن سرعت ونفوذوبردگلوله،صرف کند.اين توپ مجهز به به سيستم فشنگ پران اتوماتيک مي باشد.تانک M1A2 آمريکايي دقيقا از توپ تانـک لئـوپـارد 2 استـفاده ميکند وايالت متحده اين توپ 120 ميليمتري راتحت ليسانس آلـمان توليد مي کند.اين خود از توان بالاي اين صلاح حکايت ميکند.اين توپ تقريبا باتمامي مهماتهاي فعلي 120 ميليمتري و مهمات جديد نفوذ کننده ي APFSDSسازگار ميباشد.با افزايش قدرت آتش توپ اصلي،تانک قادر است تا با اهداف پروازي در ارتفاع پايين نيز درگير شود.تانک براي هدف قرار دادن اهداف کوتاه پرواز از گلوله هاي ويژاي استفاده مي کند که ايالات متحده آنها را طراحي کرده و ساخته است.
علاوه بر توپ اصلي تانک به دو قبضه مسلسل MG3کاليبر7.62 ميليمتري مجهز ميباشد که يک مسلسل بصورت موازي با توپ و ديگري روي برجک تانک نصب شده است.
موتو تانک يک موتو ديزلي بنام MTU MB 873 است که 1500 اسب توان توليد ميکند. لازم به ذکر است که يک موتور ديزلي ديگر به نام MTU MT 883 نيز بر روي تانک آزمايش شده است که تواني معادل 1650اسب دارد.با کمک اين موتورها تانک مي توند بيشينه سرعتي معادل 72 کيلو متر بر ساعت دست پيدا کند.









طول توپ L-55از توپ L-44 م1300 ميليمتر بلند تر است
تا کنون بيش از 3200 دستگاه از اين توليد شده که علاوه بر ارتش آلمان به کشورهايي همچون اتريش، دانمارک، هلند،نروژ،سوئيس و اسپانيا صادر گرديده است.
تانک لئوپارد2 تنوع گسترده اي دارد . مدلهايA1تا A4 اين تانک تفاوت اندکي باهم دارند ولي مدل هاي A5و A6EXبا ديگر مدلها متفاوتند.مدل A5 تانک زره قطورتري داردو زره بخش جلوي برجک و بخش جانبي تانک تقويت شده است.مدل A6EXکه جديد ترين وپيشرفته ترين مدل تانک مي باشد به سيستم کنترل آتش وسيسمتم شليک پيـشـرفته تري مجهز شـده اسـت.مدل A6EXهمچنين به يک موتور کمکي،يک سيستم حفاظتي ضد مين جديد و يک سيس تهويه مطبوع مجهز ميباشد.پس اصلاحات انجام گرفته برروي تانک وورود مدلهاي جديدتر سفارشات بيشتري براي خريدويا ارتقاي تانک به شرکت(KMW) آلمان ارائه گرديد.ارتش فنلاند 124 دستگاه و ارتش لهستان128 دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4را از آلمان تحويل گرفتند.درماه آگوست سال 2005 ميلادي يونان نيز خواهان خريد 183 دسگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4و150 دستگاه تانک لئوپارد 1مدل A5مازاد ارتش آلمان شد.ارتش آلمان نيز عمليات بهينه سازي 225 دستگاه لئوپارد 2مدل A5 خود رابراي ارتقا به مدل A6،به مقامات آلمان ارائه کرده است.اولين سري ازاين تانکها درماه فوريه سال2003 ميلادي به ارتش هلند تحويل داده شد.
ارتش اسپانيا نيز 219 دستگاه تانک لئوپارد2 مدل Eسفارش داده بودو قرار بود که 30دستگاه را تحويل گرفته ومابقي را تحت ليسانس آلمان درداخل اسپانيا توليد کند که اولين سري از اين تانکها درماه ژوئن سال2004ميلادي به ارتش اسپانيا تحويل داده شد.درماه مارس سال 2003 ميلادي ارتش يونان 170 دستگاه تانک تانک لئوپارد 2 مدل HEL که نسخه اي از مدل A6EXرا سفارس داد که قرار است اين تانکهارا به تدريج طي سالهاي 2006 الي 2009ميلادي تحويل بگيرد.گونه ي ديگر تانک لئوپارد 2مدل Sدر ماه مارس ميباشد که داراي سيستم فرماندهي کنترل ويک زره غير عامل جديد ميباشد.120دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل S در ماه مارس سال 2002 ميلادي به ارتش سوئد تحويل داده شد که اين تانک با نام STRV-122 در ارتش سوئد مشغول خدمت ميباشد.
تانک مدرنيزه شده ي لئوپارد 2 يکي از بهترين وپيشرفته ترين تانکهاي جهان از لحاظ قدرت تحرک،قدرت آتش وسيستم دفاعي ميباشد.با اين حال وزن62 تني اين تانک،حمل و نقل ونگهداري آنرا مشکل کرده است.بزرگترين هنر طراحان و سازندگان تانک اين نکته بوده که افزايش وزن تانک هيچ تاثيري بر قدرت تحرک ومانور پذيري تانک نگذاشته است.
درسال 1998 ميلادي مجله بسيار معروف MilitaryOrdnance تانک لئوپارد 2مـدل A5را بعنوان بهترين تانک رزمي جهان انتخاب نمود.لازم به ذکر است که تانک M1A2 ايالات متحده در رده دوم و تانک T-90روسها دررده هفتـم قرارگرفتند.قدرت تحرک بالا وقدرت آتش سهمگين به همراه زره قطور و مستحکم تانک لئوپاردياد هيولاهاي زرهي گذشته آلمانها همچون سري تانکهاي TIGERرادر ذهن زنده مي کند.
تانک لئوپارد2 مدل S ارتش سوئد که يکي از پيشرفته ترين
مدلهاي خانواده لئوپارد ميباشد
مشخصات :
خدمه: 4 نفر
وزن: 62تن
طول تانک: 7.7 متر
عرض: 3.7 متر
ارتفاع از سطح زمين: 3 متر
جنگ افزارهاي موجود روي تانک:يک توپ 120 مليميتري Rheinmetall 120 mm L55 smoothbore gun
يک مسلسل 7.62 ميليمتري موازي با توپ + يک مسلسل با کاليبر 7.62 ميليمتري نصب شده روي برجک
ظرفيت گلوله: توپ:آماده شليک: 15 گلوله -------ذخيره شده: 27 گلوله----مسلسل :4750 فشنگ
نواخت گلوله در دقيقه: 1200 گلوله در دقيقه
مادون قرمز:دارد
شليک در حين حرکت: بله
موتور: MTU MB 873 با 1500 اسب بخار قدرت
حداکثر سرعت:72 کيلومتر بر ساعت جاده اي--45 کيلومتر برساعت غير جاده اي
حداکثر برد عملياتي:500 کيلو متر
با لوله هواکش:4 متر--بدون لوله هواکش 1 متر

تانك مركاوا مدل Mk3

مقامات اسرائيل به اين نتيجه رسيدند كه به دليل جمعيت كم نمي توانند از عهده تلفات سنگين در جنگ برآيند در نتيجه تصميم به ساخت تانك مركاوا گرفتند. مركاوا (Merkava) نوعي تانك جنگي است كه توسط اسرائيل، به منظور تامين هر چه بيشتر امنيت جاني سرنشينان در شرايط سخت جنگي و در اصل براي كمك به ارتش اسرائيل ساخته شده است.
از آنجايي كه موتور تانك در قسمت جلوي آن قرار دارد، در نتيجه جرم بيشتر تانك در اين قسمت جمع شده و در شرايط بحراني فرار از در پشتي تانك براي سرنشينان آسانتر مي شود. مركاوا سريع حركت مي كند، بسيار پر قدرت است و بدنه آن از نوعي فلز ضد ضربه كم نظير ساخته شده است. مجموعه اين خصوصيات Merkava را به يكي از ايمن ترين تانك هاي جهان براي سربازان تبديل كرده است.
تعداد زيادي از اين نوع تانك در كارخانه اي واقع در يكي از شهر هاي مركزي اسرائيل به نام تلاشومر (Tel HaShomer) توليد و نگهداري مي شوند، به علاوه قطعات لازم براي ساخت نيز در اسرائيل و توسط شركت هاي فعال در زمينه صنايع نظامي از جمله IMI, Elbit, Soltam و ... ساخته مي شوند.

تاريخچه

در سال 1967 پس از جنگ شش روزه - جنگ "اعراب و اسرائيل " يا جنگ "ماه ژوئن " نيز ناميده مي شود و درواقع نبرد اسرائيل با كشورهاي عربي نظير مصر، اردن، عراق و سوريه بود كه طي آن اسرائيل موفق شد نوارغزه، شبه جزيره سينا در مصر، نواحي غربي اردن و فلات جولان در سوريه را به تصرف خود در آورد - و تحريم اسرائيل توسط كشور فرانسه، وزارت دفاع اسرائيل قراردادي مبني بر همكاري و مشاركت با كشور انگلستان در ساخت نوعي تانك جنگي به نام چيفتن (Chieftain) را به امضاء رساند.
در سال 1969 با فشار كشور هاي عربي، انگلستان مجبور به لغو اين قرارداد و كنار گذاشتن اسرائيل از اين پروژه شد. اين كار اسرائيل را متوجه اين نكته كرد كه به منظور تامين تسليحات نظامي اش نمي تواند به كمك ديگر كشورها تكيه كند، در نتيجه با استفاده بهينه از نيروهاي داخلي، مصصم به ساخت يك تانك جنگي كه عملا يكي از مخرب ترين جنگ افزارهاي نظامي به شمار مي رود، شد.
تانك مركاوا مدل Mk2 جمعيت اندك عامل ساخت مركاوا
هر چند اسرائيل حادثه جنگ يوم كيپور (Yom Kippur) در سال 1973 را با ذخاير تسهيلات نظامي آمريكا پيش برد، اما به اين نتيجه رسيد كه كشوري مانند اسرائيل با جمعيت اندكش نمي تواند از عهده تلفات سنگين چنين جنگ هايي برآيد؛ در نتيجه تصميم به ساخت تانك Merkava با هدف حفظ جان سربازانش گرفت.
جنگ يوم كيپور كه جنگ رمضان، جنگ اكتبر يا جنگ 1973 اعراب و اسرائيل نيز ناميده مي شود، جنگي بود كه با اتحاد كشورهاي عربي به رهبري مصر و سوريه در مقابله با اسرائيل در گرفت. اين جنگ كه در واقع نوعي جوابيه به جنگ شش روزه بود در تعطيلات يوم كپيور يهوديان آغاز شد و بيست روز به طول انجاميد و نهايتا نيز به آتش بس رسيد.
Merkava Mk 1
براي اولين بار اين تانك كه مجهز به يك توپ 105 ميليمتري بود، در ماه آوريل 1979 مورد بهره برداري قرار گرفت. در سال 1982 در جنگ لبنان آزمايش شد، ظاهرا سيستم ترمز تانك با مشكلاتي روبرو بود.
Merkava Mk 2
اشكالات Mk 1 در اين مدل برطرف و بهسازي شد، از آن جمله اضافه شدن يك خمپاره 60 ميليمتري در داخل تانك بود. Mk 2 مجددا در تهاجم اسرائيل به لبنان و بيروت مورد استفاده قرار گرفت.
Merkava Mk 3
اين مدل كه در 1990 معرفي شد، مجهز به يك موتور با قدرتي معادل 1200 اسب بخار و يك اسلحه Smooth-Bore 120 ميليمتري بود.
Merkava Mk 3B
در سال 1995 عرضه شد، اين تانك كه Merkava Baz نيز ناميده شد، در سيستم شليك و تهويه هواي داخل آن نسبت به مدل هاي قبل تغييراتي بوجود آمد و يك پكيج زرهي به نام Kasag به آن افزوده شد. در واقع Merkava 3 Baz Kasag يكي از امن ترين تانك هاي دنيا به شمار مي رود.
طي انتفاضه الاقصي سه عدد تانك مركاوا توسط رزمندگان فلسطين در نوار غزه نابود شد و 7 سرباز اسرئيلي به هلاكت رسيدند.Merkava Mk4آخرين مدل ساخته شده از تانك هاي Merkava است كه از سال 2004 مورد استفاده قرار گرفته است، سيتم ايمني اش كامل تر شده دقيق تر شليك مي كند.
ملاحظات
مانند هر تانك ديگر، Merkava نمي تواند در مقابل مين هاي زيرزميني مقاومت كند. طي انتفاضه الاقصي سه عدد تانك مركاوا توسط رزمندگان فلسطين در نوار غزه نابود شد و 7 سرباز اسرئيلي به هلاكت رسيدند.
در زد و خوردهاي اخير ميان اسرائيل و لبنان (در سال 2006) نيز چندين تانك مركاوا تخزيب شده و سرنشينان آنها زخمي شده يا به هلاكت رسيدند. مقامات اسرائيلي معتقد هستند كه اين عمليات و عمليات مشابه با كمك موشك هاي ضد تانك Metis-M ساخت كشور روسيه انجام شده است.
از سال 2005 تعداد ده هزار كارگر در 220 كارخانه ساخت تانك مركاوا دركشور اسرائيل به كار گمارده شده اند. در همان سال درآمد دولت اسرائيل از صادر كردن تجهيزات و ابزار جانبي تانك مركاوا رقمي بالغ بر 200 ميليون دلار بود. كارخانه هاي سازنده اين تجهيزات در اسرائيل، در آمد حاصله از صادرات لوازم فوق الذكر را در سال 2007 معادل 400 ميليون دلار پيش بيني كرده اند.
پايان كار مركاوا
شكست تانك‌هاي اسرائيلي مركاوا در جنگ با حزب‌الله فرماندهان نظامي اسرائيل را بر آن داشته تا در ادامه توليد آن تجديدنظر كنند و احتمالا به آن خاتمه دهند.
مجلهء "ديفنس نيوز " در اين مورد نوشته است: "كارشناسان نظامي معتقدند اين تانك، جنگ‌افزار نظامي سنگيني است و بايد به دنبال توليد نوعي سبك آن بود. " اين مجله به نقل از ژنرال "بنيامين گنتز " فرمانده نيروي زميني ارتش اسرائيل نوشت: "جنگ‌هاي آينده ممكن است به تانك‌هاي كمتري نياز داشته باشد به همين خاطر بايد در طرح افزايش توليد تانك‌هاي مركاوا تجديدنظر كرد. "
ژنرال "نر امير " مدير كل برنامه توليد خودرو‌هاي زرهي در اسرائيل نيز گفت: "تصميم‌گيري درباره ادامه توليد مركاوا بسيار مهم است و بعد استراتژيك دارد. "
ديفنس نيوز افزود: "پس از 33 روز جنگ عليه حزب‌الله كه به شايستگي از موشك‌هاي ضدتانك براي جلوگيري از نفوذ زميني اسرائيل استفاده كرد، ژنرال گنتز و ديگر فرماندهان نظامي اسرائيل تصميم گرفتند درباره جنگ تانك‌ها تجديدنظر كنند. " اين مجله به نقل از ژنرال "حاييم ارتس " نوشت: "ما در حال حاضر در انتظار ارزيابي حوادث جنگيم و در آن صورت به روشني درخواهيم يافت چرا اوضاع چنين پيش رفت. " به نوشته ديفنس نيوز، ژنرال ارتس افزود: با وجود اين، يكي از درس‌هاي اين جنگ اين بود كه تانك‌ها و ماشين‌آلات جنگي سنگين نيروي اصلي در جنگ‌هاي زميني است.

تانك لكلرك ساخت فرانسه

لکلرک(Leclerc) نام تانک رزمي پيشرفته اي است که توسط کارنجات جيات(Giat) فرانسه ساخته شده وتوسعه يافته است. اين تانک درارتش کشورهاي و امارات متحده عربي عملياتي گرديده است.لکلرک فقط يک تانک به معناي کلاسيک آن نيست بلکه يک سيستم جنگ افزاري پيشرفته مي باشد که به جديدترين سلاح هاي عصر خود مجهز شده است.جديدترين فناوري هاي نظامي بکار رفته در اين تانک موجب شده است که فاکتورهاي برتري رزمي همچون قدرت تحرک،مانور پذيري،قدرت آتش وضريب ايمني حفاظتي اين تانک به بالا ترين حد ممکن برسد. تانک لکلرک از سال 1990 ميلادي واري خط توليد گرديد ودر سال 1992 در ارتش فرانسه وبه دنبال آن در سال 1995 در ارتش امارات متحده عربي عملياتي گرديد است لازم به ذکر است که تانک بهينه سازي شده لکلرک باکد(MK2) نيز در سال 1998 وارد خط توليد گرديد.
اين تانک به احترام ژنرال ژاک فيليپ لکلرک ، فرمانده لشکر دوم زرهي فرانسه آزاد در جنگ دوم، لکلرک ناميده شد.ژنرال لکلرک کسي بود که در سواحل نرماندي پياده شدو پيشروي نيروهاي فرانسه را فتح پاريس رهبري کرد.تانک لکلرک جايگزين تانک معروف AMX-30گرديده است که سال ها به عنوان ماشين زرهي اصلي فرانسه مشغول خدمت بوده است.در آغاز دهه هفتاد ميلادي ارتش فرانسه به اين نتيجه رسيد که تانک AMX-30 آن کشور فرسوده شده وبايد براي جايگزيني آن با يک تانک پيشرفته ديگر فکري نمود.
در سال 1977 ارتش فرانسه نياز خود را مبني بر ساخت يک تانک رزمي جديد را مطرح نمود.امکان خريد تانک هاي خارجي همچون آبرامزايالات متحده،لئوپارد2 آلمان غربي ومرکاواي اسرائيل که جزو بهترين تاکهاي رزمي جهان مه حساب مي آمدند نيز توسط مقامات فرانسوي مطالعه گرديد ورد شد.مقامات فرانسوي از تانک لئوپارد2 آلمان ها خوششان آمده بود دست همکاري را به سوي آلمان ها دراز کردند اما برنامه مشترک ساخت تانک جديد بر پايه تانک لئو پاردآلمان هابه نتيجه نرسيد.سرانجام در سال 1979 ميلادي دولت فرانسه تصميم گرفت که ساخت اين تانک را بعنوان يک پروژه ملي در داخل کشور آغاز کند.برخلاف اکثر تانک هاي غربي که از سيستم حفاظتي غير فعال استفاده مي کردند،براي تانک لکلرک سيستم حفاظتي فعال در نظر گرفته شد.سيستم حفاظتي فعال که به سيستم سيستم حفاظتي عامل نيز معروف است بيشتر توسط نمونه تانکهاي شرقي(بلوک شرق)مورد استفاده قرار مي گرفت.
مقامات ارتش فرانسه علت در نظر گرفتن سيستم حفاظت فعال براي تانک راپايين آوردن جرم کلي وبالا بردن قابليت تحرک تانک اعلام کردند.در نتيجه پايين آمدن جرم تانک قدرت مانورپذيري آن افزايش مي يابدو درصورت آتش مستقيم يا شليک جنگ افزارهاي هدايت شونده دشمن خدمه مي توانند با يک اقدام به موقع از اصابت جنگ افزارهاي دشمن به تانک جلوگيري کنند. به علت هزينه هاي هنگفت ساخت تانک،دولت فرانسه در صدد شراکت با يک کشورديگر بودتا بتواند قسمتي از هزينه ها را جبران کند.سرانجام مقامات اماراتي به فرانسوي ها پيشنهاد همکاري دادندوبدين ترتيب امارات متحده عربي نيز وارداين پروژه گرديدو قرار شد که علاوه بر420 دستگاه تانک در نظر گرفته شده براي ارتش فرانسه 390 دستگاه ديگر نيز براي امارات ساخته شود. در سال 1986 ميلادي پروژه ساخت تانک تحت عنوان لکلرک آغاز شد وبه سرعت شش نمونه اوليه ساخت شدند.توليد انبوه تانک نيز در سال 1990 آغاز گرديد.
تانک لکلرک به يک توپ بدون خان 120 ميليمتري مجهز است که توسط شرکت(GIAT) ساخته شده است.سري کاملي از گلوله هاي مختلف براي اين توپ ساخته شده است از جمله گلوله هاي ضد زره APFSDSو گلوله هاي انفجاري شديد ضد تانک HEAT البته تانک لکلرک از مهمات تانک لئوپارد2و سري تانک هاي ابرامز ايالات متحده نيز مي تواند استفاده نمايد. اين توپ به يک روکش حرارتي و يک سيستم هواي فشرده اتوماتيک مجهز است. اين تانک از سيستم هواي فشرده براي خارج کردن دود ناشي از شليک استفاده مي کند وبر خلاف بسياري از تانک هاي ديگر از سيلندر تخليه کننده استفاده نمي نمايد. تانک لکلرک از يک سيستم گلوله گذاري اتوماتيک منحصر به فرد بهره مي برد.اين سيستم خدمه تانک را از چهار نفر به سه نفر کاهش داده است زيرا ديگر نيازي به فرد گلوله گذار نيست.اين سيستم گلوله گذار خودکار گلوله گذار خود کار نواخت تير 12 گلوله توپ در دقيقه را براي تانک امکانپذير نموده است.همچنين اين سيستم تونايي شليک حين حرکت ومناطق ناهمواروبرعليه اهداف متحرک را براي تانک ميسر ساخته است.اين سيستم 22 گلوله را بصورت آماده براي حمل مي کند 18 گلوله ديگر نيز در انبارک ويژه تانک ذخيره مي شوند.
تانک لکلرک ميتواند حين حرکت با سرعت 40 کيلومتربر ساعت به سمت هدفي در فاصله 400 متري خود شليک نمايد.همچنين اين تانک مي تواندحين حرکت با سرعت 60 کيلومتر بر ساعت نيز شليک نمايد.اين در حالي است که اغلب تانک هاي پيشرفته امروزي درصورتي مي توانند شليک دقيقي انجام دهند که با سرعتي در حدود 15 کيلومتر بر ساعت اقدام نمايند.
تانک علاوه بر توپ اصلي به يک قبضه مسلسل 12.7 ميليمتري موازي با توپ ويک قبضه مسلسل 7.62 ميليمتري مستقر برروي برجک مجهز شده است.مسلسل مستقر برروي برجک درون يک محفظه تقويت شده قرار گرفته است.تانک لکلرک از سيستم حفاظتي گاليکس(Galix) استفاده مي کند اين سيستم حفاظتي که شرکت جيات آن راطراحي کرده است انواع گوناگوني از نارنجک هاي دود زاوگلوله هاي پنهان کننده از مادون قرمز را شليک مي نمايد.بدنه وبرجک تانک ازقطعات زره فولادي وزايه دارساخته شده است ودر صورت آسيب ديدن اين قطعات
مي توان براحتي آنها راتعويض نمود. تانک لکلرک به يک سيستم مديريت نبرد بنام FINDERSو يک دستگاه ارتباطي ديجيتالي ازنوع سيستم پايانه اي اطلاعات(TIS) بنام ICONESمجهز شده است.اين سيستم ها براي جمع آوري اطلاعات از ديگر تانک هاوگرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهي مرکزي بکار مي روند. FINDERS شامل يک نقشه تمام رنگي کامپيوتري است که موقعيت تانک هاونيروهاي خودي ونيروهاي دشمن رانمايش ميدهد.سيستم کنترل آتش ديجيتالي تانک لکلرک ميتواند مستقلا توسط توپچي يا فرمانده تانک بکار گرفته شود.تانک به حسگرهاوهدف ياب هاي متفاوتي مجهز است ازجمله هدف ياب ثابت توپچي بانام SAVAN-20
ساخت شرکت ساژم (SAGEM) و سيستم ديدروزانه –شبانه راننده به نام OB-60 که شرکت تيلز اپتروسيس (Thales Optrosys) سازنده آن است.سيستم کنترل آتش تانک قادر است تاشش هدف متفاوت را بصورت يکجا رد يابي کند اين سيستم مشابه تانک چلنجر 2(Challenger2) ارتش انگلستان مي باشد.
موتو تانک لکلرک يک موتو ديزلي هشت سيلندر بنام SACM مي باشد.اين موتو قادراست تواني معادل 1500 اسب بخار ايجادکند.همچنين تانک لکلرک به يک سيستم تعويض دنده اتوماتيک به نام SESM ESM 500 مجهز است.که پنج دنده جلو ودو دنده عقب دارد.حداکثرسرعت جاده اي تانک 70 کيلومتر بر ساعت وحداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار50 کيلومتر برساعت است.برد عملياتي تانک نيز 550 کيلومتر درحالت معمول و 650 کيلومتر با کمک مخازن سوخت اضافي است. تانک به يک توربين گازي بنام TM307B مجهز شده واين توربين توان کمکي مورد نيازتمامي سيستم هاي تانک رادرصورت ازکار افتادن موتور اصلي تامين خواهدکرد.
تانک لکلرک بسيار پر قدرت است ونسبت توان به جرم آن 21 وات بر هر کيلو گرم ميباشد.اين ويژگي موجب آن گرديده که اين تانک به يکي از سريع ترين تانکهاي رزمي جهان تبديل شود.اين تانک مي تواند درمدت چهار ثانيه به سرعت 32 کيلومتر برساعت برسد.باوزني درحدود56 تن،تانک لکلرک يکي از سبک ترين تانک هاي رزمي جهان به حساب مي آيد.جعبه دنده تانک به يک سيستم کند کننده هيدروکنيتيک مجهز شده است تاشتاب تانک را به ميزان 7 متر بر مجذور ثانيه کاهش دهد.اين ويژگي در آخرين لحظات يعني قبل از اصابت گلوله دشمن بسيار مفيد خواهد بود زيرا تانک با يک کاهش سرعت ناگهاني ميتواند از اصابت گلوله دشمن بگريزد.
تانک لکلرک در سال 1990 وارد خط توليد گرديدوخيلي دير وارد ارتش فرانسه شد درنتيجه نيروهاي فرانسوي نتوانستند از اين تانک در جنگ خليج فارس استفاده کنند.طي درگيريهاي کوزوو اين تانک وارد عرصه نبرد گرديد و 15 دستگاه از اين تانک در راستاي ماموريت صلح باني نيروهاي فرانسوي در کوزوو مستقر شد است.
بطور خلاصه ميتوان لکلرک را آميزه هايي از تکنولوژي، قدرت وسرعت ناميد.
مشخصات:
خدمه: 3نفر
وزن تانک: 56 تن
طول بدنه تانک:6.9 متر
عرض تانک : 3.71 متر
ارتفاع تانک از سطح زمين : 2.53 متر
جنگ افزارهاي موجود روي تانک :
يک توپ 120 ميليمتري بدون خان + يک مسلسل 12.7 ميليمتري موازي با توپ+ يک مسلسل با کاليبر7.62 نصب شده روي برجک
ظرفيت گلوله :
آماده شليک 32 گلوله
ذخيره شده:18 گلوله
نواخت گلوله توپ در دقيقه :12 گلوله دردقيقه.
مادون قرمز: دارد
شليک در حين حرکت: بله
موتور: SACM V8X ديزلي با 1500 اسب بخار قدرت.
حداکثر سرعت جاده اي:70 کيلومتر بر ساعت.
حداکثر سرعت غيرجاده اي:50 کيلومتر بر ساعت.
حداکثر برد عملياتي :550الي 650 کيلومتر
عمق شناوري پاياب:بالوله هواکش 4 متر ---بدون لوله هواکش:1 مت

تانک T-94 روسي

نمونه ي آزمايشي اين تانك توسط دفتر طراحي KBTM در امسك(OMSK) در دهه ي 90 طراحي شد. احتمالا نمونه ي اصلي T-94 پس از گذراندن مراحل توسعه و بررسي هاي نهايي براي عموم به نمايش در خواهد آمد.
اولين نمونه ي T-94 در سپتامبر 1997 در نمايشگاه دفاعي VTTV امسك به نمايش در امد.
شكل ظاهري تانك به كلي با تانكهاي قبلي روسها متفاوت است واز برجك نيمكره اي در ان خبري نيست. اين تانك در چارچوب برنامه ي تانك اينده ي روسيه طراحي شده و به احتمال زياد برترين تانك جهان خواهد بود. نمونه ي اوليه بدنه اي مانند بدنه ي T-80U دارد و سلاح 125 م.م بدون خان پيشين را حمل ميكند. ولي نمونه ي كامل تانك احتمالا از بدنه ي نوين و سلاح 152 م.م استفاده خواهد كرد. ممكن است اين تانك به علت مشكلات اقتصادي بعد از ورود به خدمت نسل جديد تانكهاي امريكا (MCS) عملياتي شود و اين به نوعي نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.
موتور:
نمونه ي اخر اين تانك (با توجه به توپ 152 م.م و زره Kaktus جديد) بايد از T-80U سنگينتر باشد و احتمال تغيير موتور در ان وجود دارد.
محافظت:
زره اين تانك بايد مقاومت بالايي در برابر راكتهاي اينده داشته باشد چون مقابله با موشكها وظيفه ي سيستم دفاع فعال DROZD (برفك) است.
نمونه ي اوليه با زره واكنشي Kaktus پوشيده شده و قابليت نصب سيستم دفاع فعال DROZD را دارد.
نكته ي عجيب در مورد black eagle نداشتن جمر است كه احتمالا به علت قدرت فوق العاده ي زره از جمر استفاده نشده.
برجك:
برجك تانك به صورت نو يني طراحي شده و قابليت نصب زره واكنشي Kaktus را دارد.اين برجك توانايي پرتاب پوكه ي توپ 152 م.م به بيرون را دارد و اين در تانكهاي روسي يك انقلاب محسوب ميشود.
سلاح:
همانگونه كه گفته شد سلاح اصلي اين تانك يك توپ 152م.م خواهد بود كه به تمام توپهاي در حال حاضر برتري دارد.انواع مهمات با اين توپ قابل شليك هستند و سيستمهاي پيشرفته ي الكترونيكي كنترل اتش را بر عهده دارند.احتمالا اين تانك قادر به شليك در هنگام حركت(در تمام جهات) خواهد بود.
جايگاه خدمه:
در نمونه ي اوليه از همان الگوي روسي استفاده شده ولي احتمال دارد نمونه ي صادراتي تانك از الگوي غربي استفاده كند.
گفته ميشود كه اين تانك يك پروژه ي مشترك بين فدراسيون روسيه و كره ي جنوبي است ولي هر دو طرف اين ادعا را رد كرده اند.متخصصان روسي از سال 2002 در حال طراحي تانك T-95 هستند كه بيشتر از black eagle به MCS ايالات متحده شباهت دارد.T-95 داراي برجك بدون سرنشين (قابل كنترل از داخل) خواهد بود و توانايي حمل 5 نفر (3 نفر خدمه و 2 نفر سرباز) را خواهد داشت.
منابع :
تانک http://fa.wikipedia.org
معرفي انواع تانک http://forum.patoghu.com
تانک لئوپارد http://www.iranarmy.blogfa.com
تانک ويرانگر M1 http://newcoy.persianblog.ir
روزگاري که تانکها تانکر بودند! http://newcoy.persianblog.ir
تانك سنگين تي-72 ازدهاي خاموش شرق http://www.baznevis.com
تانك مركاوا چيست؟ http://www.farsnews.net
معرفي انواع تانک http://forum.bitiran.com
معرفي انواع تانک http://ir-vb.info/vb
/الف
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image