خداوند در آيه شريفه «فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِى سُنْبُلِهِ؛ آنچه را كه درو مىكنيد با خوشهاش كنار بگذاريد». از زبان حضرت يوسف گزارش مىدهد كه به مصريان گفت: براى اينكه از پيامدهاى وخيم خشكسالى برهيد، به جز مقدار نياز، بقيه محصول خود را در انبار ذخيره كنيد. شيوه ذخيرهسازى را نيز چنين مىآموزد كه دانهها را از خوشههاى آن بيرون نياوريد و بگذاريد در خوشهها بمانند. همچنين در قرآن كريم، گياهان و درختان را داراى سجود تكوينى براى خداوند معرفى مىكند و مىفرمايد: «وَالنَّجْمُ وَالشَجَرُ يَسْجُدان؛ و گياه و درخت براى او سجده مىكنند».
نگاه ژرف و موشكافانه به آيات قرآن درباره گياهان و درختان و كشاورزى و مراحل رشد و تكوين آنها، درسهاى بسيار آموزندهاى درباره خداشناسى و توحيد به ما مىآموزد.
زلال وحى
«آيا نديدى كه خدا از آسمان آبى فرو فرستاد و زمين سرسبز گرديد؟ بىگمان خداوند لطيف و آگاه است». (حج: 63)
«خداست كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان، آبى فرو فرستاد؛ پس به آن آب از ميوهها براى شما روزى بيرون آورد». (ابراهيم: 32)
«و از ميوههاى درخت خرما و تاكها كه از آنها شراب مستكننده و روزى نيكو بر مىگيريد، همانا در آن نشانهاى است براى گروهى كه خرد را به كار برند». (نحل: 67)
يك جرعه آفتاب
«درخت بكاريد و كشاورزى كنيد كه هيچ عملى از آن حلالتر و پاكيزهتر نيست. سوگند به خدا كه هنگام ظهور حضرت ولى عصر ارواحنا فداه، درختكارى و كشاورزى بسيار توسعه مىيابد».
«بدين سان خدا كاروانى از ابرهاى پى در پى روان مىسازد تا چون مادرى مهربان، كودك طبيعت را در آغوش گيرد و بادهاى سرد جنوبى در دوشيدن شيرش - كه همان باران است - نقش خود را ايفا كند؛ تو گويى سينه طبيعت رگ كرده و با رگبارش زمين را سيراب مىسازد و بدين سان خون ابر، زمين را زير پستان پر بارانش مىگيرد و بار گرانى را كه آبستن آن است، فرو مىنهد در زمين خشك، گياه و بر كوههاى عريان انواع سبزهها مىرويد».
بهترين كار
كشاورزى، يكى از مهمترين فعاليتهاى اقتصادى هر جامعه است. كشاورزى در اسلام، اهميت ويژهاى دارد؛ زيرا عامل اساسى در تأمين معاش زندگى به شمار مىرود و تمام مواد غذايى انسانها در اصل، از گياهان گرفته مىشود.
در فرهنگ اسلامى، كشاورزى نيكترين پيشه و گرانبهاترين گوهر شناخته شده است. امامباقر عليهالسلام مىفرمايد: «پدرم فرمود: بهترين كارها كشاورزى است؛ چيزى را مىكارى و نيكوكار و بدكار از آن مىخورند. نيكوكار مىخورد و برايت از خدا آمرزش مىطلبد و بدكار مىخورد و آنچه خورده او را لعن و نفرين مىكند و چرندگان و پرندگان نيز از آن بهرهمند مىشوند».
شكرانه
جايگاه كشاورزى در آموزههاى دينى و فقه اسلامى، بسيار مورد توجه و تأكيد قرار گرفته است و احكام مربوط به اين كار مقدس براى مؤمنين و مسلمين تشريح شده است. يكى از آن احكام، زكات است كه شكرانه نعمتى است كه خداوند به كشاورز داده است. همچنين در فقه اسلامى، بخشهايى با نامهاى مزارعه و مساقات وجود دارد كه در مورد كشاورزى شراكتى و باغبانى شراكتى است.
كشاورزى، اساس توسعه و پيشرفت
يكى از عناصر مهم در به وجود آمدن تمدنهاى بزرگ، كشاورزى بوده است. ازاينروست كه دانشمندان علوم جامعهشناسى و تمدن گفتهاند كه تمدنهاى بزرگ، در كنار رودها و زمينهاى حاصلخيز ايجاد شدهاند.
ايران اسلامى نيز به عنوان كشورى صاحب تمدن كهن، داراى پيشينه درخشان در زمينه كشاورزى بوده است.
يكى از راهكارهاى مهم برونرفت از بحرانهاى اجتماعى مانند بىكارى و ايجاد فرصتهاى شغلى، كشاورزى است. در بيان اهميت بخش كشاورزى در اقتصاد يك كشور، كافى است بدانيم كه بخش كشاورزى، 80 درصد نيازهاى غذايى جمعيت كشور را تأمين مىكند و يك چهارم اشتغال كشور در گرو اين بخش است.
امروزه كشاورزى به عنوان يك رشته علمى و مجهز به فنآورى روز، نقش اساسى در رشد همهجانبه كشور و استقلال آن ايفا مىكند كه اين مهم، با تربيت نيروهاى متخصص و متعهد امكانپذير است.
دشمن فقر و وابستگى
خداوند، با سخاوتِ تمام، طبيعت و آب و خاك را به انسان ارزانى داشته است. انسان با حركت و همت مىتواند از اين نعمت خدادادى، بهرهها نصيب خود سازد. با وجود دو نعمت اساسى و بزرگ آب و خاك، ديگر نبايد براى انسان مشكلى به نام فقر باقى بماند. امام على عليهالسلام در اين باره فرموده است: «آنكس كه آب و خاك داشته باشد و دچار فقر گردد، از رحمت خداوند به دور است.» بنابراين، جامعهاى كه كشاورز در آن ارج نداشته باشد و به كشاورزى اهميت داده نشود، فقير خواهد شد و فقير نيز وابستگى و استعمارپذيرى را در پى خواهد داشت. ازاينرو، امام خمينى رحمهالله ، همواره بر خودكفايى كشاورزى و توسعه آن تأكيد مىكردند و تلاش كشاورزان براى استقلال و خودكفايى كشور را جهاد مىدانستند. ايشان در بخشى از سخنان خود مىفرمايد: «اگر چنانچه كشاورزى ما يك كشاورزى سالم و يك كشاورزى متعهدانه و كوشش براى اين كه در ارزاقمان محتاج به خارج نشويم، باشد؛ اين يك جهاد است.» همچنين ايشان با توجه به نقش مهم كشاورزان فرموده است: «من از همه كشاورزان تقاضا دارم كه در كار كشاورزى جديّت كنند و ما را از اين كه دستمان پيش ديگران [دراز[ باشد، نجات بدهند».
زلال قلم
دست بر كمر مىايستى و نگاه مىكنى به دور دست؛ به آنجا كه باد مىآيد و مىپيچد در تن درختها و سبزهها و آرام تابشان مىدهد و تو تازه مىشوى؛ با رويايى كه شكوفههاى كوچك برايت به ارمغان مىآورند و كمكم به خلسه سيب و زيتون و انار مىروى.
سنبل سر سفره هفت سين، نماد بركتى فصيح است و سبزه و سمنو و سركه و سيب، همه از خاك بر مىآيند تا تو را به اوج زيستن برسانند، تا دستانت در تمام سال قد بكشند به سوى مقلب القلوب و الابصار.
شعر
زارع
هيچ كارى بِهْ ز كِشت و زرع نيست
همچو زارع نزد حق محبوب كيست
انفع الناس است زارع بىگمان
دارد او دنيا و عُقبى توأمان
زارع اصلى، خداوند است چون
خود بفرموده است «نحنُ الزارعون»
هر گياهى كز زمين سر مىزند
نغمه الله اكبر مىزند
ذكر حق گويند بذر و برزگر
اين به نوعى گويد، آن نوعى دگر
ديده دهقان بر الطاف خداست
چشم او يا بر زمين يا بر سماست
بذر افشاندن همان تسبيح اوست
وان عرقهاى جبينْ او را وضوست
با توكل بذر افشانَد به خاك
با اميد و رحمت يزدان پاك
داده حق بر دست دهقان غيور
روزى انسان و موران و طيور
از زكاتش مستمندان بهرهمند
شاد از او هست دلهاى نژند
زرع زارع دائما پر سود باد
رنج و غم با بودِ او نابود بادحسين معادى
آوردهاند كه...
على بن حمزه مىگويد: روزى امام موسى كاظم عليهالسلام را در مزرعهاش ملاقات كردم و اين در حالى بود كه حضرت، به علت كار و فعاليت شديد، سر و صورتش به شدت عرق كرده بود. گفتم: فدايت شوم! پس مردان شما كجايند كه خود با اين زحمت كار مىكنيد؟ امام پاسخ داد: «اى على، كسانى كه از من و پدرم بهتر بودند، با دست خود كشاورزى مىكردند.» پرسيدم: چه كسى از شما و پدر بزرگوارتان بهتر بودند؟
حضرت فرمود: «رسول خدا صلىاللهعليهوآله و امير مؤمنان عليهالسلام و تمام پدرانم كه همه با دستان مبارك خويش زراعت مىكردند. نه تنها آنان، بلكه پيامبران و فرستادگان الهى و انسانهاى صالح نيز كشاورزى مىكردند و بهترينِ خلق بودند».
ازاينرو، پيامبران و پيشوايان الهى نه تنها در سخن، بلكه در مقام عمل هم به كشاورزى پرداختهاند و مقام و ارزش كشاورزان را ارج نهادهاند.
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد: «الزارِعونَ كُنُوزُ الاَنامِ؛ كشاورزان، گنجهاى زميناند».
ضربالمثلها
- گنج اگر مىبايدت رنجى ببرخرمن ار مىبايدت، تخمى بكار
- ديگران كاشتند و ما خورديم، ما بكاريم و ديگران بخورند.
- گندم نماى جو فروش.
- به جز از كِشته ندروى.
- مزرع دنيا قديم و هر چه كارى بِدروىتخم نيكى تا كه دستت مىرسد در وى بكار
- مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نويادم از كِشته خويش آمد و هنگام درو
- تا درخت نو ننشانيد، درخت كهن بر مَكَنيد.
- از كِشتن و درويدن، آباد بُوَد كيهان.
كوتاه و گويا
دستهاى تو پوچ نيستند؛ زيرا در خاك و آب و سبزه زيستند.
دانه، سواد خواندن و نوشتن ندارد؛ اما مىداند چگونه سر بلند كند و در همجوارى آب و خاك، به كمال برسد.
اگر به فرض، پيامبرى هم براى هدايت نيامده بود، زير چراغ سيبها و نارنجها راه را گم كردن اوج نادانى بود.
دلت پاك و سرت سلامت باد؛ دانههاى خُرد را بر زمين بپاش تا آيندگان را از هستىات سهمى باشد.
كشاورزان، گنجهاى مردم بر روى زميناند؛ آنان از خاك، خوشههاى طلا بر مىآورند.
زارع حقيقى تنها خداوند است؛ ما فقط دانه مىكاريم و از آن مراقبت مىكنيم.
آب و خاك، دو سرمايه رايگان خداوند براى ماست. آن را با تلاش بياميزيم تا از گروه شاكرين باشيم.
زمين، خوان گسترده نعمتهاى خداوند است. با مجاهدت و تلاش، نياز خود و جامعه را از آن برآورده سازيم.
كشاورزان، واسطه رزق خداوند بر بندگانند. تلاش آنان را ارج بنهيم.
جامعه براى ريشهكنى بىكارى و فقر و رسيدن به رفاه و رشد، نياز به «انقلاب سبز» دارد.
از ديدگاه توحيدى، كشاورزى عرصه خداشناسى و توحيدباورى است.
مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نويادم از كشته خويش آمد و هنگام درو
تا درخت نو ننشانيد، درخت كهن بر مكنيد. (تاريخ گزيده)
«از كِشتن و درويدن، آباد بود كيهان» (اديب نيشابورى)
كتابستان
1. طبيعت و كشاورزى از ديدگاه اسلام ؛ مركز مطالعات و تحقيقات حوزه نمايندگى ولىفقيه در جهاد كشاورزى ، نويسنده : آقاى على حسينى ،ناشر آن مؤسسه شقايق روستا ، چاپ اول : تابستان 1382 ، 248 صفحه در هجده درس كلى در هر بخش به بررسى آيات و احاديث مربوط پرداخته است.
2. كشاورزى، فقر و اصلاحات ارضى در ايران ؛ نوشته دكتر محمدجواد عميد و ترجمه سيد رامين امينى نژاد چاپ اول، 1381، تهران، نشر نى؛ اين كتاب تجزيه و تحليلى اقتصادى - اجتماعى است در مورد برنامه اصلاحات ارضى رژيم پهلوى در دهه 1340 شمسى. كه در اين مورد حاوى نكات جديد و ناگفتهاى است. همچنين در اين كتاب سعى شده به شكلى علمى، به نحوه توسعهنيافتگى زراعى، علل ايجابى اصلاحات ارضى و خود اصلاحات ارضى پرداخته شود. همچنين در فصل خاصى از كتاب سير تاريخى قانونگذارى و نحوه اجراى مراحل مختلف برنامه اصلاحات ارضى رژيم شاه و عوامل مؤثر بر آنها بررسى شده و در پايان، نتايج اجتماعى - اقتصادى آن تا حد امكان در زمينه رشد كشاورزى و همچنين بهبود سطح زندگى و ميزان موقعيت در فقر زدايى روستايى ذكر شده است.
3. اقتصاد كشاورزى و تعاون ؛ نوشته دكتر مهريار صدر الاشرافى، انتشارات دانشگاه تهران، ارديبهشت 1373؛ اين كتاب در دو بخش تدوين شده است. بخش اول داراى فصول رابطه اقتصاد با ساير علوم، عوامل توليد، قانون عرضه و تقاضا، تقاضاى كل، تقاضا و تعادل مصرفكننده، هدف اصلى در اقتصاد كشاورزى و اصول توليد كشاورزى است. و بخش دوم شامل انواع شركتهاى تعاونى، تعاونىهاى سنتى در ايران و اتحاديههاى تعاونى است.
4. راهنماى مؤسسات كشاورزى و دامپرورى نوين ايران؛ از انتشارات روزنامه و مجله اقتصادى بورس است كه به ارائه اطلاعات درباره موضوعاتى مثلِ هدف و وظايف وزارتخانهها و سازمانهاى دولتى در خدمت كشاورزان و كشاورزى ايران، طرحهاى دامپرورى و كشاورزى ايران پرندگان و حيوانات زمينى، مهندسين مشاور و كارشناسان رسمى وزارت دادگسترى در رشتههاى مختلف كشاورزى، گاودارى و مؤسسات وابسته به آن، ماشينآلات كشاورزى مىپردازد.
5. نورى، محمد يوسف، مفاتيح الارزاق يا كليد در گنجهاى گهر، با مقدمه و توضيح از هوشنگ ساعدلو، تهران، انجمن آثار مفاخر فرهنگى، 1381.
6. واتسون، اندروام، نوآورىهاى كشاورزى در قرون اوليه اسلام، ترجمه: فرشته ناصرى و عوض كوچكى، مشهد، آستان قدس، 1374.
7. ليوستو، آلبرتو، كشاورزى به زبان ساده، ترجمه هوشنگ سبقتى، تهران، بهجت، 1368.
8. وزارت جهاد كشاورزى، كشاورزى، تحقق آرزوها، تهران، روزنامه ايران، 1383.
9. ابراهيمى، محمدحسين، كشاورزى در اسلام، قم، سازمان كشاورزى استان قم، 1378.
10. ملكوتى، محمدجعفر، كشاورزى پايدار و افزايش عملكرد با بهينهسازى، تهران، سناء، 1384.
11. شاهچراغى، على، كشاورزى، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، 1369.
12. خمينى، روح الله، كشاورزى از نگاه امام رحمهالله ، تنظيمكننده فتح الله آقاسى زاده، تهران، وزارت جهاد و كشاورزى، 1377.
منبع:مجله اشارات - خرداد 1386، شماره 109/س