هدف
در معرفي علم فيزيک دکتر پروين استاد فيزيک دانشگاه اميرکبير ميگويد: «فيزيک علم زندگي و اصلا علم حيات است» . و يا دکتر منيژه رهبر استاد فيزيک دانشگاه تهران معتقد است هر چيزي که در اطراف خويش ميبينيم به فيزيک ربط پيدا ميکند. همچنين پاسخ به بسياري از سوالهايي را که هميشه ذهن بشر به آن مشغول بوده است به وسيله علم فيزيک ميتوان داد. مثل اين که دنيا چگونه بوجود آمده است؟ از چه تشکيل شده و کوچکترين جزء آن چيست؟
در کل ميتوان گفت که جهان در بزرگترين مقياس تا ريزترين مقياس در ارتباط با علم فيزيک ميباشد.
يکي ديگر از استادان دانشگاه نيز فيزيک را دانش کشف و استفاده عملي از قوانين و روابط حاکم بر پديدههاي طبيعي مينامد که مبناي اين دانش بر تجربه و آزمايش استوار است.
ماهيت
رشته فيزيک در حد ليسانس عبارت است از فيزيک دبيرستاني به اضافه فيزيک قرن بيستم . از سوي ديگر ميتوان گفت که فيزيک در حد ليسانس مفاهيم فيزيکي دبيرستاني را عميقتر کرده و طرز برخورد با مسايل فيزيکي را آموزش ميدهد».
دکتر پروين نيز ميگويد: «فيزيک دانشگاهي بر پايه کتاب فيزيک هاليدي و برخي کتب ديگر که به زمينههاي فيزيک مدرن ميپردازد، قرار گرفته است يعني به نظر من اگر کسي مطالبي را که در فيزيک هاليدي نوشته شده است به درستي بفهمد بايد به او ليسانس فيزيکش را بدهند».
گرايشهاي مقطع ليسانس
رشته فيزيک در دوره کارشناسي داراي 5 گرايش اتمي مولکولي، هستهاي ، حالت جامد، هواشناسي و نجوم است (البته فيزيک داراي گرايش دبيري نيز هست که ما در اينجا به بررسي آن نميپردازيم چرا که گرايش دبيري به عنوان يک گرايش تخصصي در علم فيزيک مطرح نميباشد) که تعداد واحدهاي تخصصي هر يک از اين گرايشها در دوره کارشناسي بسيار محدود است و به همين دليل گرايشهاي فوق در اين دوره تفاوت محسوسي با يکديگر ندارند.
براي اطلاع هرچه بيشتر به معرفي اجمالي هر يک از گرايشهاي اين دوره ميپردازيم.
گرايش اتمي - مولکولي
فيزيک اتمي- مولکولي که مربوط به فيزيک جديد است از زماني متولد شد که دانشمندان متوجه شدند کوچکترين جزء در طبيعت اتم نيست بلکه اتم از اجزاي کوچکتري به نام الکترونها و هسته تشکيل شده است. يعني اتم از هستهاي تشکيل شده است که الکترونهايي در اطراف آن ميگردند.
دکتر منيژه رهبر استاد فيزيک دانشگاه تهران در ادامه سخنان خويش ميگويد: «در اين ميان فيزيک اتمي به بررسي نقل و انتقالهاي الکترونهاي اطراف هسته ميپردازد و خواص آنها را مورد بررسي قرار ميدهد. يعني ما در فيزيک اتمي کاري به اين نداريم که هسته از چه تشکيل شده است بلکه هسته برايمان مرکزي با بار مثبت است و بيشتر توجه ما جلب الکترونهاي اطراف هسته ميشود».
دکتر هوشنگ روحانيزاده استاد فيزيک دانشگاه تهران نيز در معرفي فيزيک اتمي ميگويد: «اگر ما بپذيريم که در کل، علم فيزيک به دو بخش دنياي بزرگ و دنياي کوچک تقسيم ميشود. دنياي بزرگ فيزيک ، مربوط به دنياي روزمره است و در آن حرکت اتومبيلها، موشک، ماهواره و در کل تمام حرکاتي که ميبينيم مورد بررسي قرار ميگيرد، فيزيک اتمي به دنياي بينهايت کوچکها برميگردد چرا که ما در فيزيکاتمي به بررسي ساختار ذرهاي به نام اتم ميپردازيم و اين که اتم چگونه تشکيل شده و چه ويژگيهايي دارد؟»
گرايش فيزيک هستهاي
دکتر رهبر در معرفي فيزيک هستهاي ميگويد: «در فيزيک هستهاي، خود هسته، مورد مطالعه قرار ميگيرد يعني متخصصان و دانشمندان بررسي ميکنند که هسته از چه تشکيل شده و چه نيروهايي بين اجزاي هسته حکمفرما است و در نتيجه واکنشهاي انجام شده، چقدر انرژي آزاد ميگردد؟»
دکتر دويلو نيز در معرفي اين گرايش ميگويد: «انرژي هستهاي و راديوايزوتوپها مسايلي هستندکه در فيزيک هستهاي مورد بررسي قرار ميگيرد».
فيزيک حالت جامد
گرايش حالت جامد مربوط به سيستمهاي بس ذرهاي مخصوصا جامدات است.
سامان مقيمي عراقي در ادامه ميگويد: «ابتداييترين کار در اين گرايش بررسي بلورهاي جامدات و خواص اپتيکي ، مکانيکي، الکتريکي و صوتي امواجي است که در آن منتشر ميشود که اين بررسي منجر به پديدههاي مختلفي مثل ابر رسانايي، نيم رسانايي و يا پخش و انتقال گرما ميگردد.»
دکتر پروين نيز ميگويد: «مطالعه دانش مربوط به کريستالها و ويژگيهاي فيزيکي آنها به گرايش حالت جامد بر ميگردد.»
گرايش هواشناسي
دو گرايش نجوم و هواشناسي بسيار محدودتر از سه گرايش اتمي – مولکولي، هستهاي و حالت جامد ارايه ميشود. براي مثال در سال تحصيل 79-78 گرايش هواشناسي تنها در دانشگاه هرمزگان ارايه شده و گرايش نجوم اصلا ارايه نشده است.
اما در معرفي اين گرايش سامان مقيمي عراقي ميگويد:
«گرايش هواشناسي ، اطلاعات پايهاي و متنوعي درباره انواع پديدههاي جوي و برخورد علمي با آنها ارايه ميدهد و همچنين با مطالعه ديناميک وضعيت هوا ميتوان بررسي کرد که شرايط هوا چگونه تغيير کرده و چه پارامترهايي براي ايجاد اين تغيير لازم است؟»
گرايش نجوم
سه بخش اصلي اين گرايش را نجوم رصدي، اخترشناسي و کيهانشناسي تشکيل ميدهد.
سامان مقيمي عراقي در ادامه ميگويد: «در بخش نجوم که جنبه مشاهداتي دارد، پديدههاي مختلف نجومي را رصد و ثبت کرده و سپس از آنها عکس گرفته و طيف آنها را ميسنجد.
در اخترشناسي که جنبه نظري دارد وضعيت ستارگان مورد مطالعه قرار ميگيرد يعني بررسي ميشود که هر ستاره در چه مرحلهاي قرار دارد و چه اتفاقاتي برايش رخ ميدهد؟
بخش کيهانشناسي نيز با اين که زياد جنبه نجومي ندارد اما به هرحال پيشرفتش را مديون علم نجوم است. به اين معني که مدلهاي مختلف کيهانشناسي بايد با دادههاي رصدي مطابقت کند.» گفتني است که اين کيهانشناسي به صورت کلاسيک به چگونگي ايجاد جهان و تشکيل ساختارهاي کهکشاني مانند خوشهها و ابر خوشهها ميپردازد.
آينده شغلي ، بازار کار، درآمد
امروزه اگر کشوري بخواهد پيشرفت کند بايد پژوهش کند و چيزهاي جديدي بسازد. اگر بخواهد پژوهش کند بايد به آزمايشگاهها برود و اگر بخواهد در آزمايشگاهها کار کند، احتياج به تيم علمي دارد و در يک تيم علمي نيز هميشه متخصصان شاخههاي مختلف فيزيک حضور دارند چون هر کاري که بخواهيم انجام بدهيم بايد بنيان فيزيکي داشته باشد.
دکتر پروين در ادامه مي گويد: «براي مثال اگر بخواهيم يک دستگاه الکتريکي بسازيم اول بايد بدانيم چه قوانين فيزيکي بر آن حاکم است و بعد از شناخت آن قوانين، ميتوان دستگاه مورد نظر را با استفاده از فن و هنر ساخت.
«اگر کسي فيزيک را خوب خوانده باشد در سازمانهاي مختلف کشور از قبيل صداوسيما، برنامه و بودجه، مخابرات و همچنين در صنايع مختلف مفيد واقع شده و موفق ميگردد. چون دانشجويان فيزيک مطلب مختلفي از قبيل الکتريسيته و مکانيک ميخوانند و در زمينههاي مختلف ديد وسيعي پيدا ميکنند.»
آقاي صحبتزاده دانشجوي دکتري فيزيک دانشگاه شهيد بهشتي در مورد موقعيتهاي شغلي فارغالتحصيلان فيزيک ميگويد: «فارغالتحصيلان اين رشته در حد کارشناسي ميتوانند در صنعت مخابرات و ارتباطات ، نيروگاههاي هستهاي، مراکز توليد قطعات غيرهادي و سلولهاي خورشيدي، صنايع توليد و نگهداري ليزر در صنعت، پزشکي و نظامي و سازمان انرژي اتمي فعاليت کنند.»
داريوش شيرازي فارغالتحصيل اين رشته نيز ميگويد: «اگر کسي به اميد به دست آوردن يک موقعيت شغلي مناسب، واردرشته فيزيک بشود، بايد بداند که در انتها فقط يک مدرک ليسانس به دست خواهد آورد. براي اين که رشتههاي علوم پايه و از جمله فيزيک در جامعه ما موقعيت کاري مناسبي ندارند و در نهايت اگر شانس داشته باشند جذب کلاسهاي تقويتي و خصوصي ميشوند.»
البته اين در مورد دانشجوياني صدق ميکند که رشته فيزيک انتخاب چهل يا سي به بعد آنها بوده است و در واقع به اميد اين که فقط در دانشگاه پذيرفته شوند اين رشته را انتخاب کردهاند وگرنه دانشجوياني که با علاقه و دقت و تامل بسيار اين رشته را انتخاب کردهاند حتي به صورت خصوصي نيز در اين رشته فعاليت ميکند. براي مثال يکي از فارغالتحصيلان اين رشته کارگاهي براي ساخت وسايل اپتيکي داير کرده است و يا تعدادي از فارغالتحصيلان با شرکت ايران خودرو براي بعضي از پروژههاي اين شرکت قرارداد بستهاند چون دانشجويان اين رشته ياد ميگيرند با مسايلي که در پيش رويشان قرار ميگيرد براحتي برخورد کرده و مدل سادهاي براي حل مسايل ارايه بدهند.
تواناييهاي مورد نياز و قابل توصيه
اسماعيليان دانشجوي دکتري فيزيک هستهاي دانشگاه شهيد بهشتي ميگويد: «فيزيک منهاي رياضي يعني صفر به همين دليل دانشجويان اين رشته بايد از نظر رياضيات در سطح بسيار بالايي باشند.»
سامان مقيمي عراقي نيز معتقد است که دانشجوي اين رشته بايد به فيزيک علاقهمند باشد به اين معني که از آنچه ياد گرفته است بتواند در زندگي روزمره خويش استفاده کند.
براي مثال با توجه به معلومات فيزيک دبيرستاني خود بررسي کند که آبي که از شير آب ميريزد چرا به تدريج باريک ميشود و سطح مقطع آن در اين هنگام به چه حدي ميرسد؟
بيشک عواملي که باعث شد نيوتن با افتادن سيب پي به قانون جاذبه ببرد، کنجکاوي مفرط، صبر و بردباري، مطالعه و آزمايشهاي مستمر و قدرت تحليلي همراه با تفکر فراوان بود که با مشاهده پديدههاي تکراري و عادي زندگي روزمره قوانيني را کشف کرد.
دکتر منيژه رهبر در اين باره ميگويد: «برخلاف رشتههاي مهندسي که با اتفاقات علمي کار دارند در رشتههاي علوم پايه از جمله فيزيک به چگونگي پيشآمدهاي علمي توجه ميکنند و در واقع به دنبال يافتن دلايل و چرايي هر پديده يا اتفاق هستند و به همين دليل بچههايي که مستعد، باهوش و کنجکاو هستند، ميتوانند در اين رشته موفق گردند.
اما متاسفانه چون در دبيرستان فيزيک بخوبي آموزش داده نميشود و دانشآموزان تنها به حفظ فرمولها ميپردازند، نميتوانند بين آنچه خواندهاند و آنچه در دنياي خارج وجود دارد، ارتباط برقرار کنند و در نتيجه کنجکاوي آنها تحريک نميشود و تعداد اندکي از دانشآموزان با استعداد به رشته فيزيک علاقهمند شده و اين رشته را انتخاب ميکنند.»
مهم اين است که دانشجوي فيزيک از آنچه در اطرافش اتفاق ميافتد به راحتي نگذرد.
وضعيت نياز کشور به اين رشته در حال حاضر
امروزه اگر ما به فکر پيشرفت و ساخت وسايل صنايع مختلف کشورمان از نظامي گرفته تا پزشکي نباشيم بايد اين صنايع را به صورت آماده از کشورهاي ديگر بخريم که اين کار احتياج به سرمايهاي گزاف دارد و باعث وابستگي کشور ما به کشورهاي صنعتي ميگردد»
دکتر رهبر نيز در همين زمينه ميگويد: «ما در ايران صنايع چنداني نداريم و صنايع موجود نيز بيشتر مونتاژ بوده و ابتکاري نيست اما اگر روزي بخواهيم صنايع پيشرفتهاي داشته باشيم بايد خواص مواد را بدانيم تا متوجه شويم که چطور ميتوان از آنها استفاده بهتري بکنيم و وضعيت آن را بهبود ببخشيم و چنين پيشرفتي تنها با توسعه و پيشرفت علم فيزيک امکانپذير است چرا که متخصصان فيزيک ميتوانند موجب بهبود کيفيت محصولات گشته و يا وسايل جديد طراحي بکند. يعني ما به جاي اين که مواد خام خود را خيلي ارزان صادر کنيم به ياري دانش فيزيک آنها را به محصولات ساخته تبديل بکنيم چرا که اين محصولات ارزش افزوده بسيار زيادي دارد.
کار ي کشور پيشرفتهاي مثل ژاپن انجام داد. چون اين کشور به ياري صنايع نيمهرسانا، ترانزيستور و الکترونيک پيشرفت کرده است،صنايعي که علم زيربنايي آنها فيزيک ميباشد.»
نکات تکميلي
دکتر هادي دويلو استاد مهندسي هستهاي دانشکده فيزيک دانشگاه صنعتي اميرکبير ميگويد: «بيشتر واحدهاي درسي دانشجويان گرايشهاي مختلف رشته فيزيک، در دوره ليسانس مشترک چرا که دانشجويان فيزيک تنها در سال آخر تحصيلي اقدام به انتخاب گرايش خود ميکنند و هر گرايش نيز تنها 9 واحد تخصصي يعني سه درس تدريس ميشود و به همين دليل نميتوان بين يک ليسانس گرايش فيزيک حالت جامد يا هستهاي و يا ساير گرايشهاي تفاوتي قايل شد يعني يک ليسانس فيزيک در هيچيک از گرايشها متخصص نميشود».
دکتر عراقي استاد فيزيک دانشگاه صنعتي اميرکبير با تاکيد بر همين امر ميگويد: «هر دانشجوي فيزيک در دوره کارشناسي بايد 130 واحد بگذراند که دروس تخصصي هر يک از گرايشها فقط 9 واحد از اين 130 واحد است و بدون شک 9 واحد نميتواند تغييري در ديدگاه دانشجويان ايجاد کند و هر دانشجو فقط شناختي جزيي نسبت به گرايش مورد نظر خود پيدا ميکند. تازه، گاه همين 9 واحد نيز به گونهاي مشترک اما در دروسي مختلف در هر يک از گرايشها تدريس ميشود يعني کتابها يا واحدهاي درسي هر گرايش، متفاوت است اما در کل همه به اطلاعات يکساني دست پيدا ميکنند. در نتيجه يک ليسانسه فيزيک، يک کارشناس فيزيک به معناي عام آن است و کارشناس يا متخصص در يکي از گرايشهاي فوق به شمار نميآيد.
منبع:http://www.academist.ir/خ