نگاه اجمالي
در ميان عموم مردم ، همين که صحبت از اورانيوم به ميان ميآيد، بلافاصله بمب اتمي و سلاحهاي کشتار جمعي ، که امروزه سخن روز محافل سياسي و مطبوعاتي است، در اذهان تداعي ميشود. اما بهتر است به اين مطلب فکر کنيم که آيا اورانيوم و اصولا عناصر راديواکتيو ، عناصري نفرين شده هستند که جز مرگ و کشتار فوقالعاده دردناک مردم ، هيچ نفع ديگري به حال بشريت ندارند؟
اصولا اگر چنين است، پس چرا دانشمندان در طول قرون و اعصار گذشته و حال تمام تلاش و کوشش خود را و بالاتر و باارزشتر از همه عمر و جواني خود را در اين راه صرف نمودند و چه بسا مانند ماري کوري و ديگران در اثر همين تشعشعات راديواکتيو جان خود را از دست دادند.
آيا ارزش دارد افرادي تمام عمر خود را در راه چيزي سپري کنند که عامل از بين برنده نسل او و افراد ديگر است؟ آنچه در اين مقاله بيان ميگردد، شرح کوتاه و مختصري است از خدمتي که اورانيوم ، اين عنصر طبيعي براي بشريت و آسايش و راحتي او انجام داده است. همچنين به استفادههاي نادرست و غلط از اين منبع سرشار انرژي نيز نگاه کوتاهي خواهيم داشت.
نيروگاه هستهاي
پر واضح است که منابع انرژي الکتريکي که بشر از آنها براي توليد برق مصرفي خود استفاده ميکند، سدهاي آبي ، پيلهاي شيميايي و موارد ديگر است. اما همه اين منابع انرژي با وجود اينکه تقريبا کمهزينه هستند، اما داراي معايب زيادي هستند. اول اينکه مقدار انرژي الکتريکي حاصل از اين منابع کم است، همچنين در مناطقي که از نظر آب در محروميت هستند، تقريبا توليد برق از طريق احداث سد غير ممکن است. همچنين براي توليد برق به اين روشها ، نياز به سوختهاي شيميايي که جزو منابع تجديدناپذير انرژي محسوب ميشوند، وجود دارد.
بنابراين بهترين گزينه براي توليد انرژي الکتريکي کافي ، استفاده از انرژي هستهاي است. انرژي هستهاي داراي بازده فوقالعاده زيادي نسبت به منابع ديگر انرژي برق ميباشد. مشکل عمده فقط در تهيه تجهيزات و دستگاههاي لازم براي غنيسازي اورانيوم و استفاده از آن براي توليد برق است و امروزه اين تکنولوژي بيشتر در اختيار کشورهاي صنعتي قرار دارد.
تقريبا در تمام سيستمهاي توليد توان هستهاي موجود ، راکتور هستهاي منبع گرما براي به کار انداختن توربينهاي بخار است. اين توربينها مولدهاي الکتريکي را درست بههمان صورت به حرکت در ميآورند که نيروگاههاي نفتسوز يا ذغالسوز عمل ميکنند. در يک نيروگاه هستهاي معمولي ماده شکافتپذير به جاي ذغالسنگ يا نفت بهکار ميرود و بنابراين يک منبع جديد انرژي به صورت الکتريسيته فراهم ميآورد.
کاربردهاي ديگر
کاربرد اورانيوم و تشعشعات راديواکتيو تنها به توليد انرژي الکتريکي خلاصه نميگردد. به عنوان مثال ، در کشاورزي براي خشککردن و بستهبندي ميوهها از آن استفاده ميگردد. همچنين در پزشکي ، صنعت و موارد ديگر نيز کاربرد دارد. بنابراين همانگونه که اشاره شد، اورانيوم عنصري زشت و بيارزش نيست که فقط وسيلهاي براي کشتار مردم باشد.
اورانيوم آلت دست قدرتهاي بزرگ
امروزه بحث استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي و مساله ساخت و تکثير سلاحهاي هستهاي و کشتار جمعي به عنوان سخن روز خوراک محافل مطبوعاتي جهان شده است و قدرتهاي بزرگ نظير آمريکا از اين وسيله به عنوان حربهاي براي حمله به کشورهاي ديگر استفاده ميکنند. به عنوان مثال همه مردم دنيا ميدانند که از چندي پيش چنين ادعا ميشد که کشور عراق داراي سلاحهاي کشتار جمعي و تکنولوژي غنيسازي اورانيوم است و همين امر بهانهاي شد تا به اين کشور حمله نظامي شود و بسياري از مردم بيدفاع اين کشور کشته شدند، در صورتي که هنوز هم که هنوز است، هيچ ردي از اين سلاحها در اين کشور پيدا نشدهاست.
نمونه بارز اين مساله کشورمان ايران است که چقدر مورد اتهام قرار ميگيرد و با وجود اينکه هر ساله بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي از آن بازديد کرده و صلح آميز بودن آن را تاييد ميکنند، ولي هر از چند گاهي اين مطلب در سرتيتر روزنامههاي غربي قرار ميگيرد که ايران در پي دست يافتن به تکنولوژي سلاحهاي اتمي است.
اورانيوم در خدمت نابودي نسل بشر
قدرتهاي بزرگ و کشورهاي پيشرفته دنيا با اينکه در استفاده درست از اورانيوم براي خدمت به مردم خود سرمايهگذاري ميکنند، اما همواره از قدرت فوقالعاده تخريبي و کشتار آن نيز غافل نيستند و تقريبا در جهت استفاده منفي از اين عنصر طبيعي نيز گام بر ميدارند. هرچند استفاده منفي و نادرست از اورانيوم عواقب بسيار دردناکي مانند حادثه هيروشيما و ناکازاکي برجاي ميگذارد، ولي بازهم هيچ حرکتي در جهت جلوگيري از اين کار صورت نميگيرد.
درست است که ظاهرا سازمانهاي بينالمللي مانع آژانس بينالمللي انرژي اتمي و توافقنامههاي بينالمللي مانند معاهده منع توليد و تکثير سلاحهاي کشتار جمعي بوجود آمده است، اما گويي تمام اين موارد براي کشورهاي ديگر است و قدرتهاي بزرگ و حاميان آنها از تمام اين موارد مستثني هستند.
سخن آخر
به هر حال اميد است که بالاخره روزي انسان به اين رشد عقلي برسد که تمام آفريدههاي خداوند براي آسايش و راحتي او خلق شدهاند و اين خود انسان است که به واسطه برخي مسايل به استفادههاي نادرست از اين منابع سرشار خدادادي اقدام ميکند و چه بسا در اين کار اقدام به ساخت ابزار و وسايلي ميکند که زندگي خود او را تهديد ميکند.
منبع:http://www.academist.ir/خ