واژة "چاکرا" در اصل "کاکرا" بوده که در فرهنگ هند باستان به معني "چرخ" يا "خورشيد" ميباشد و به 600 تا 2000 سال پيش از ميلاد مسيح بر ميگردد. اشاره به چاکرا در نوشتههاي هند باستان به سال 200 پيش از ميلاد باز ميگردد که به عنوان مراکز احساس يا هوشياري جسمي از آنها ياد شده است. هفت چاکراي اصلي که در امتداد ستون فقرات قرار دارند، به عنوان مراکز انرژي در بدن هر انسان شناخته شده و مستقيماً به احساسات و عواطف و خصوصيات رفتاري ما مربوط ميشوند.
ريکي و هفت چاکرا
واژة "چاکرا" در اصل "کاکرا" بوده که در فرهنگ هند باستان به معني "چرخ" يا "خورشيد" ميباشد و به 600 تا 2000 سال پيش از ميلاد مسيح بر ميگردد. اشاره به چاکرا در نوشتههاي هند باستان به سال 200 پيش از ميلاد باز ميگردد که به عنوان مراکز احساس يا هوشياري جسمي از آنها ياد شده است. هفت چاکراي اصلي که در امتداد ستون فقرات قرار دارند، به عنوان مراکز انرژي در بدن هر انسان شناخته شده و مستقيماً به احساسات و عواطف و خصوصيات رفتاري ما مربوط ميشوند.
چاکراها چرخهاي گردنده و گردابهاي قيفي شکلي هستند که از بدن جسماني ما به سمت هالة (Aura) ما به بيرون باز ميشوند. اين قيفها که دائماً در حال چرخش هستند، پردازشگرهاي انرژي بدن مـا ميباشند و انرژي را از خارج به داخل بدن ميکشند. هفت چاکراي اصلي همچنين به طور عادي به اعضاء و کارکردهاي جسمي مرتبط بوده و با رنگهاي مختلف و از 1 تا 7 نشان داده ميشوند. همان طوري که بلوکههاي انرژي در هاله ايجاد ميشوند، ميتوانند در چاکراها هم ايجاد شوند. اين بلوکهها موجب کندي يا تندي سرعت چرخش چاکراها ميشوند که روي موجودي انرژي بدن تاثير گذاشته و متعاقباً به غدد و اندام مربوطه آسيب خواهند زد.
اين امر ميتواند بر سلامت عاطفي و رواني ما نيز تاثير منفي داشته باشد. بدن، روان و وجود روحي شخص، زماني متعادل و سالماند که همة چاکراها پاک باشند. وقتي انرژي ريکي به چاکراها داده ميشود بلوکهها پاک ميشوند به طوري که چاکراها با سرعت ايده آل خود ميچرخند و انرژي بهينه را به اعضاء ميرسانند تا سلامت جسمي، رواني و عاطفي شخص تضمين شود.
چاکراهاي پائيني بيشتر غرايز ما را که مربوط به بقاء و جسم ما هستند تحت کنترل دارند. چاکراهاي بالايي، خصوصيات رواني و احساسات مربوط به افکار و آگاهي ما را در سيطرة خود دارند. چاکراي مرکزي (قلب) اين دو را به هم متصل ميکند و بنابراين به شدت به احساسات جسماني و رواني ما پيوند خورده است. هفت چاکرا (مطابق سيستم شماره گذاري چاکراها) عبارتند از :
چاکراي ريشه
در پائين ستون فقرات واقع شده و رنگ مربوط به آن "قرمز" است. با سيستم دفع فضولات و نيز توزيع خون در بدن سروکار دارد. کنترل زيادي هم بر روي درجة حرارت بدن دارد. وقتي در تعادل است ميل به زندگي کردنِ مشتاقانه را به ما هديه ميدهد؛ وقتي از تعادل خارج باشد، احساس فقدان اشتياق و بي طاقتي ميکنيم و زندگي برايمان مثل يک بارِ سنگين به نظر ميرسد. فعاليت بيش از حد اين چاکرا ميتواند موجب پرخاشگري، خشونت يا حس تسلط بر ديگران شود.
چاکراي جنسي
در زير ناف واقع شده و رنگ مربوط به آن "نارنجي" است. اين چاکرا با سيستم تناسلي و اعضاء آن سروکار دارد. وقتي در تعادل است، يين و يانگ يا جنبههاي مذکر و مونث شخصيت ما متعادل هستند. اين چاکرا ارتباط ما با مردم و برداشت ما از خودمان را تحت کنترل دارد. تجلي خلاقيت ما نيز يکي از وظايف اصلي اين چاکرا است. اگر متعادل نباشد موجب روابط ناتمام، ترديد، عدم اعتماد به نفس و روان پريشي ميشود.
چاکراي شبکه خورشيدي
اين چاکرا در قسمت فوقاني شکم، بين ناف و انتهاي جناغ سينه واقع شده است و رنگ آن "زرد" است. سيستم گوارش و لوزالمعده را متعادل کرده و به هضم غذا کمک ميکند. اين چاکرا مرکز مــود (حال، خُلق) ما است و کمک ميکند تا هويت خودمان را شکل دهيم. وقتي چاکرا باز است، ما شاد و خوشحال هستيم اما اگر بسته باشد افسرده و غمگين ميشويم و ممکن است بين مودهاي مختلف نوسان داشته باشيم.
چاکراي قلب
محل آن در مرکز قفسة سينه و مرکز سيستم چاکراها قرار دارد. بنابراين خيلي به آن اهميت داده ميشود و به نحوي ساير چاکراها را تحت کنترل دارد. رنگ آن "سبز" است. بر غدة تيموس، قلب و بخش تحتاني ريهها نظارت دارد. سيستم گردش خون و ايمني ما را منظم ميکند. از نظر احساسي وقتي اين چاکرا باز است، گرما، صميميت و عشق بلاشرط را توليد ميکند. وقتي بسته است ناتواني در دادن و گرفتن عشق را موجب ميشود.
چاکراي گلو
مستقيماً روي گلو واقع شده است و رنگ آن "آبي روشن" است. غدة تيروئيد، گردن، گلو، گوشها و بخش فوقاني سيستم تنفسي را تحت نظارت دارد. ارتباطات عمومي و ابراز خلاقيت ما را تحت کنترل دارد. يک چاکراي گلوي باز، به ما کمک ميکند تا به نحو موثري با افکار دروني و احساساتمان بدون هيچ ترسي ارتباط برقرار کنيم، به همان شکل که در ارتباط بيروني خود خلاق هستيم. ناتواني در ابراز وجود و ترس يا وابستگي به نظرات ديگران از عوارض يک چاکراي گلوي بسته به شمار ميآيد.
چاکراي پيشاني
اين چاکرا در مرکز پيشاني واقع شده و به عنوان چشم سوم از آن ياد ميشود. روي چشم چپ، بيني، گوشها، سينوسها، مخچه و سيستم عصبي مرکزي نظارت دارد. به نظر ميرسد که مرکز بصيرت و شهود ما نيز هست. يک چاکراي چشم سوم باز، ذهن را آرام کرده و شخص را بيشتر تحليلي نموده، وي داراي حافظة خوبي خواهد شد. اگر اين چاکرا متعادل نباشد، باعث وابستگي زياد به عقلانيات و خرد و فقدان معنويت خواهد شد يا ميتواند موجب سطح هوشي پائين يا يک ذهنِ گيج شود.
چاکراي تاج
اين چاکرا در تاج يا نوک سر واقع شده است و رنگ آن "بنفش" است. چشم راست و قسمت فوقاني مغز را تحت سيطرة خود دارد. وقتي متعادل است ما احساس اتصال بيشتري به معنويت خودمان داريم احساس وحدت ميکنيم؛ آگاهي ما آرام و گشوده است. اگر نامتعادل باشد، احساس جدايي يا رهايي داريم.
ريکي، چاکراها را با جريان دادن انرژي در قسمتهايي از حوزة انرژي و شارژ مثبت آنها، شفا داده و به وضعيت متعادل يا گشوده بر ميگرداند و سطح ارتعاشي حوزة انرژي را در اطراف و داخل بدن بالا ميبرد. با اين کار، ريکي مسيرهاي انرژي را پاک کرده و موجب جريان بدون اشکال نيروهاي حياتي ميشود.
منبع: www.articles.ir/خ