جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
مجتمع كردن اتوماسيون پست هاي برق (2)
-(4 Body) 
مجتمع كردن اتوماسيون پست هاي برق (2)
Visitor 1073
Category: دنياي فن آوري

اصول کار ترانس فورماتور :

1-تعريف ترانس فورماتور:

ترانس فورماتور از دو قسمت اصلي هسته و دو يا چند قسمت سيم پيچ که روي هسته پيچيده مي شود تشکيل مي شود , ترانس فورماتور يک دستگاه الکتريکي است که در اثرالقاي مغناطيسي بين سيم پيچ ها انرژي الکتريکي را ازمدارسيم پيچ اوليه به ثانويه انتقال مي دهد بطوري که در نوع انرژي و مقدار آن تغيير حاصل نمي شود ولي ولتاژ و جريان تغيير مي کند بنابراين باصرف نظراز تلفات ترانس داريم :
P1=P2 --- V1 I1 = V2 I2= V1/V2 = I2/I1 = N1/N2
که اصول کار ترانس فورماتور براساس القاي متقابل سيم پيچ ها است .

2- اجزاع ترانس فورماتور:

هسته , سيم پيچ ها , مخزن روغن , رادياتور , بوشينگ هاي فشار قوي وضعيف , تپ چنجرو تابلوي مکانيزم آن , تابلوي فرمان , وسايل اندازه گيري و حفاظتي , شيرها و لوله هاي ارتباطي , وسايل خنک کننده ترانس جريان , شاسي و چرخ , ...

3- انواع اتصّال سيم پيچ :

اتصال سيم پيچ هاي اوليه و ثانويه در ترانس معمولاً به صورت ستاره مثلث , زيکزاک است .

4- ترانس فورماتورولتاژ(PT,VT):

چون ولتاژهاي بالاتر از 600 V را نمي توان به صورت مستقيم بوسيله دستگاه هاي اندازه گيري اندازه گرفت , بنابراين لازم است که ولتاژ را کاهش دهيم تا بتوان ولتاژ را اندازه گيري نمود و يا اينکه در رله هاي
حفاظتي استفاده کرد ترانس فورماتور ولتاژبه اين منظوراستفاده مي شودکه ترانس فورماتور ولتاژ از نوع مغناطيسي داراي دو نوع سيم پيچ اوليه و ثانويه مي باشد که براي ولتاژهاي بين 600 V تا 132 KV استفاده مي شود .

5-ترانس فورماتورجريان(CT):

جهت اندازه گيري و همچنين سيستم هاي حفاظتي لازم است که از مقدار جريان عبوري از خط اطلاع پيدا کرده و نظر به اينکه مستقيماً نمي شود از کل جريان خط دراين نوع دستگاه ها استفاده کرد و در فشار ضعيف و فشار قوي علاوه بر کمييت , موضوع مهم ايزوله کردن وسايل اندازه گيري و حفاظتي از اوليه است لزا بايستي به طريقي جريان را کاهش داده و از اين جريان براي دستگاه هاي فوق استفاده کنيم واين کار توسط ترانس جريان انجام مي شود .
ـــ پارامترهاي اساسي يک CT :
نقطه اشباع , کلاس ودقت CT , ظرفيتCT , نسبت تبديل CT .

6- نسبت تبديل ترانس جريان:

جريان اوليه Ct طبق IEC 185 مطابق اعداد زيرمي باشد که اصولاً بايد در انتخواب جريان اوليه يکي از اعداد زير انتخواب شود:
10-15-20-25-30-40-50-60-75-100-125-150 Amp
درصورتيکه نياز به جريان اوليه بيشتر باشد بايد ضريبي از اعداد بالا انتخواب شود . جريان ثاويه Ct هم طبق IEC 185 مطابق اعداد زيرمي باشد : 1-2-5
براي انتخواب نسبت تبديل Ct بايد جريان اوليه را متناسب با جريان دستگاه هاي حفاظت شونده و يا دستگاه هايي که لازم است بار آنها اندازه گيري شود انتخواب کرد .
در موردCt تستهاي مختلفي انجام مي شودکه رايج ترين آنهاعبارت اند:
تست نطقه اشباع , تست نسبت تبديل , تست عايقي اوليه و ثانويه .

7- حفاظتهاي ترانس:

الف : حفا ظتهاي دا خلي :
1-اتصال کوتاه :
A دستگاه حفاظت روغن (رله بوخهلتز, رله توي ب) , B دستگاه حفاظت درمقابل جريان زياد( فيوز, رله جريان زيادي زماني ) , C رله ديفرانسيل
2- اتصال زمين :
A مراقبت روغن با رله بوخهلتز, B رله ديفرانسيل, C سنجش جريان زمين
3-افزايش فلوي هسته :
A اورفلاکس
ب : حفا ظتهاي خارجي :
1-اتصالي در شبکه :
A فيوز, B رله جريان زياد زماني , C رله ديستانس
2-اضافه بار :
A ترمومتر روغن و سيم پيچ , B رله جريان زياد تاخيري , C رله توي ب , D منعکس کننده حرارتي ,
3-اضافه ولتاژ در اثر موج سيار :
A توسط انواع برق گير
ج : خفا ظتهاي غير الکتريکي :
1- کمبود روغن : رله بوخهلتز ,
2-قطع دستگاه خنک کن
4-نقص در تپ چنجر : رله تخله فشار يا گاز

انواع زمين کردن :

1- زمين کردن حفاظتي:
زمين کردن حفاظتي عبارت است از زمين کردن کليه قطعات فلزي تاًسيسات الکتريکي که در ارتباط مستقيم ( فلزبه فلز ) با مدار الکتريکي قرار ندارد .
اين زمين کردن بخصوص براي حفاظت اشخاص درمقابل اختلاف سطح تماس زياد به کار گرفته مي شود .
2-زمين کردن الکتريکي:
زمين کردن الکتريکي يعني زمين کردن نقطه اي از دستگاه هاي الکتريکي و ادوات برقي که جزئي ازمدارالکتريکي مي باشد.
مثل زمين کردن مرکز ستارهً سيم پيچ ترانسفورماتور يا ژنراتور .
که اين زمين کردن بخاطرکارصحيح دستگاه و جلوگيري از ازدياد فشار الکتريکي فازهاي سالم نسبت به زمين در موقع تماس يکي از فازهاي ديگر با زمين .
3- روشهاي زمين کردن:
ـــ روش مستقيم :
مثل وصل مستقيم نقطه صفر ترانس يا نقطه اي از سيم رابط بين ژنراتور جريان دائم به زمين .
ـــ روش غير مستقيم :
مثل وصل نقطه صفر ژنراتور توسط يک مقاومت بزرگ به زمين يا اتصال نقطه صفر ستاره ترانس توسط سلف پترزن (پيچک محدود کننده جريان زمين(
ـ زمين کردن بار:
بايد نقطه صفريااصولاً هرنقطه از شبکه که پتانسيل نسبت به زمين دارد توسط يک فيوز فشارقوي (الکترود جرقه گير) به زمين وصل مي شود.
ولتاژهاي کمکي :
1ـ ولتاژکمکي (DC 110):
اين ولتاژ درپستها يکي از پر اهميت ترين ولتاژهاي مورد نياز تجهيزات است . کليه فرامين قطع و وصل بريکر وتغذيه اکثر رله هاي موجود در هر پست ازهمين منبع تامين مي شود .
اين ولتاژ توسط يک دستگاه شارژر سه فاز و يک مجموعه 10 ستي باطري12 ولتي به آمپراژ 165 آمپر ساعت , يک تغذيه حفاظتي مطمئن را به وجود ميآورد.
ولتاژ 110 ولتي مستقيم وارد تابلوي توضيع DC به مشخصه (+SB) شده واز آنجا جهت مصارف گوناگون از جمله کليه فرامين قطع و وصل, تغذيه موتور شارژ فنر بريکرهاي KV 63 , تغذيه سيستم اضطراري روشنايي توضيع مي شود ضمناً هر خط تغذيه مجهز به فيوزهاي مجزامي باشد .
2ـ ولتاژکمکي (AC):
ولتاژ کمکي متناوبV 380/220 , توسط ترانس هاي کمکي هريک به قدرت KVA 100تامين مي گردد که سمت اوليه KV 20 توسط فيوزــ هاي10A/20KV حفاظت مي شود .
مراحل ورود ولتاژ کمکي به تابلوي توزيع به اين ترتيب است که ولتاژ وارد باکس (AL – T– QS – Q ) داخل محوطه مي شود که خود باکس شامل کليد پاپيوني , فيوزهاي کتابي و بريکر V400 مي باشد .
سپس توسط کابل وارد تابلوي توزيع +SA شده و از طريق کليدهاي پاپيوني که به طور مکانيکي با هم اينترلاک شده اند وارد باسبار توزيع مي شود , ولتاژ متناوب V380/220 جهت تغذيه سيستم هاي روشنايي وگرمايي وموتورهاي شارژ بريکرهاي KV20,موتورتپ چنجرترانس و شارژها و ... استفاده مي شود.

اندازه گيري :

دستگاهاي اندازه گيري روي تابلو کنترل براي قسمتهاي مختلف شامل:
ـــ فيدر وروديKV63 شامل آمپرمتر با سلکتورسويچ ( تعيين بالانس بودن يا نبودن فازها ) , ولتمتر با سلکتورسويچ .
ـــ فيدر ورودي KV20 شامل آمپرمتر با سلکتور , ولتمتر با سلکتور مگاوات متر و مگاوار متر .
ـــ فيدر خروجي KV20 شامل آمپرمتر با سلکتورسويچ فازها .
ـــ فيدرورودي KV20 درداخل فيدر خانه شامل آمپرمتربا سلکتورسويچ , ولتمتر با سلکتورسويچ .

اينترلاکها :

اينترلاکها به دو دسته الکتريکي و مکانيکي تقسيم مي شوند و جهت جلوگيري از عملکردهاي ناصحيح تعبيه شده اند .
ـــ اينترلاکهاي يک بي خط KV63 : اينترلاک الکتريکي بين سکسيونرزمين خط و ترانس ولتاژ تعبيه شده و تازمانيکه ترانس ولتاژ تحت ولتاژ شبکه باشد , اجازه بستن به سکسيونر زمين خط داده نمي شود .
اينترلاک الکتريکي بين دو سکسيونر طرفين بريکر يک بي خط kv63 تا زمانيکه بريکر در حالت قطع قرار نگيرد اجازه باز يا بسته شدن به سکسيونرطرفين داده نمي شود .
ـــ اينترلاکهاي يک KV63 ترانس فورماتور : اينترلاک الکتريکي بين بريکر KV63 وسکسيونر بي ترانس تا موقعي که بريکر در خالت قطع نباشد اجازه باز يا بسته شدن به سکسيونر داده نمي شود .
ـــ اينترلاکهاي يک KV20 ترانس فورماتور: اينترلاک مکانيکي بريکر کشويي ورودي KV20 تاهنگامي که بريکر در حالت وصل باشد , پين انترلاک که در قسمت زير بريکربين دو چرخ عقب بريکر کشويي قرار دارد , اجازهداخل يا خارج شدن از فيدر را نمي دهد . هنگامي که بريکردر مدار وصل است پين مربوطه پشت نبشي که در قسمت کف فيدر پيچ است قراردارد واجازه خارج شدن بريکررانمي دهد .
اينترلاک الکتريکي بين سکسيونر ارت سرکابل ورودي KV20 از ترانسفورماتور و بريکرهاي KV20 و KV63همان ترانس به اين ترتيب است که تا موقعي که دو بريکر ياد شده درحالت قطع نباشد , اجازه بستن به سکسيونر زمين سرکابل KV20 داده نمي شود .
ضمناً تازمانيکه سرکابل ورودي KV20 زمين باشد بريکرهاي KV20 و KV63 فرمان وصل قبول نمي کند .
ـــ انترلاک باس شکن KV63: اينترلاک الکتريکي بين چهار بريکر 63 کيلو ولت قطع نباشند , اجازه بستن ويا باز کردن سکسيونر باس سکشن داده نميشود .
همچنين در صورتي که هرچهار بريکر 63 کيلو ولت قطع باشد , اجازه باز و بسته شدن به سکسيونر باس شکن داده ميشود .
ـــ اينترلاک سکسيونر زمين باسبار 20 کيلو ولت : در صورتي به سکسيونر زمين باسبار 20 کيلو ولت اجازه بسته شدن داده مي شود که کليه بريکرها همان باس (خروجي ها ,ورودي ها و باس کوپلر ) قطع باشند و سوکت بريکرهاي انها نيز وصل باشد.
ـــ اينترلاک کليدهاي 400 ولت AC :
اينترلاک الکتريکي بين دو بريکر 400 ولت ترانسهاي کمکي: بدين ترتيب که هميشه فقط يک بريکر ميتواند در حالت وصل باشد.
اينترلاک مکانيکي بين دو کليد پاپيوني روي تابو توزيع SA + طوري است که فقط يک کليد حالت وصل باشد.

حفاظت:

يک سيستم حفاظتي کامل شامل :
-1 ترانسهاي جريان و ولتاژ
-2 رله هاي حفاظتي (تصميم گيرنده وصدور فرمان)
-3 کليد هاي قدرت
ـــ حفاظت هاي يک پست 63 کيلو ولت ASEA شامل:
1ـ حفاظت هاي خط 63 کيلو ولت : ديستانس بعنوان حفاظت اصلي و اورکارنت پشتيبان
2ـ حفاظت هاي يک 63 کيلو ولت ترانس : اورکانت و REF )حفاظت هاي خارجي (
3ـ حفاظت هاي يک 20 کيلوولت ورودي ترانس : داير کشنال اورکانت – ارت فالت – REF و اندرولتاژ
4ـ حفاظت هاي داخلي ترانس قدرت : رله بوخلس – شاخص سطح روغن – شاخص حرارت روغن – شاخص حرارت سيم پيچ – دريچه تنفسي – فشار زياد داخل تپ چنجر که ناشي از ازدياد گازها در اثر اتصالي بوجود ميايند.
5ـ حفاظت هاي يک 20کيلوولت خروجي: اورکانت – ارت فالت
6ـ حفاظت باس کوپلر 20 کيلوولت:اورکانت-ارت فالت – دايرکشنال
7ـ حفاظت هاي ترانس کمکي: شاخص حرارت روغن ورله بوخهلتز
8ـ حفاظت هاي بريکر400 ولت AC : جريان زياد ـــ رلهً حرارتي
9ـ رله سوپرويژن جهت کنترل و مراقبت مدارات قطع بريکرهاي 63 ورودي و ترانس وهمچنين ورودي KV20 ترانس قدرت .
رله هاي 63kv , 20kv REF در صورت به هم خوردن تعادل جرياني فازهاي سيم پيچ واختلاف زاويهً 120 درجه بين فازها و در
نتيجه جريان دار شدن نقطه صفر سيم پيچ , عملکرد رله REF را بدنبال خواهد داشت .

عملکرد رلهً بوخهلتز:

در صورت بروز اتصال در داخل ترانس و متصاعد شدن گاز و همچنين حرکت سريع روغن , منجر به عملکرد رلهً بوخهلتز خواهد شد, که با توجه به شدت اتصال مدارات آلارم وتريپ به ترتيب بسته مي شوند .
پيش از برق دارکردن بايد حرارتهاي سيم پيچ و روغن کنترل شود .

سيستم آلارم:

بطور کلي هدف از کاربرد سيستم آلارم و سيگنال در پستهاي فشارقوي آشکارساختن خطاها ومعايب بوده و در صورتيکه بهره بردار هنگام کار و مانور دچارخطا شود سيستم آلارم بهره بردار را مطلع وکمک مي کند تا سريع تر خطا و عيب مشخص و قسمت معيوب در صورت نياز مجزا واقدامات لازم انجام گردد .
خطا يا فالت با آلارم (بوق) شروع و همزمان سيگنال چشمکزن مربوطه در پانل آلارم ظاهر مي گردد .
وظيفه بهره بردار در اين مواقع به اين ترتيب است که , ابتدا بوق را با دکمه پوش باتون(ALARM,STOP) قطع مي نمايد سپس کليه سيگنال هاي ظاهر شده را کامل يادداشت نموده , بعد از آن دکمه (ACCEPT)
را جهت پذيرفتن يا ثابت نمودن سيگنال فشار مي دهيم .
اگر فالت گذرا باشد , که سيگنال ريست شده و در صورتيکه فالت پايدار باشد , سيگنال ثابت ميگردد .
مرحلهً بعدي پيگيري وبرسي جهت برطرف نمودن خطا مي باشد .

تشريح سيگنالهاي پست kv63 :

-1 آ لارم وسيگنالهاي نمونه ـــ يک بي خط KV63 .
-2 آلارم وسيگنالهاي نمونه ـــ يک ترانسفورماتور 63/20 KV .
- 3آلارم وسيگنالهاي نمونه ـــ قسمت 20 KV .
-4 آلارم وسيگنالهاي نمونه ـــ يک ترانسفورماتور کمکي ويک ترانسفورماتورارتينگ .
- 5 آلارم وسيگنالهاي عمومي .

مراحل مانور:

-1 مراحل بي برق نمودن يک بي خط KV63 ونحوهً زمين :
قطع بريکر خط , آرزمايش توسط سلکتور سويچ آمپرمتر , باز نمودن سکسيونرهاي طرفين بريکر , آ زمايش خط توسط فازمتر , سلکتور ولتمتر خط , بستن سکسيونر زمين , نصب تابلوهاي ايمني روي تابلوي فرمان وکشيدن نوار حفاظتي در محدوده کار گروه .
2- مراحل بي برق نمودن يک خط KV 20 و نحوه زمين :
قطع بريکر خط , آرزمايش توسط سلکتور سويچ آمپرمتر, بيرون آوردن بريکر کشويي از داخل فيدر, آزمايش سر کابل خط توسط فازمتر, بستن کابل ارت به قسمت زمين فيدروتخليه فازها با استفاده ازفازوسط , نصب تابلو ايمني وهشدار دهنده روي فيدر وتابلوي فرمان بغل کليد مربوطه .
3ـ مراحل بي برق نمودن
يک ترانس قدرت :
ـــ جابجايي تغذيه ولتاژ V400 کمکي در صورت نياز .
ـــ جابجايي تپ چنجرترانس ها
ـــ کنترل مقدار بار ترانس ها و امکان مانور بدون خاموشي .
ـــ قطع بريکر KV20 , قطع بريکر KV63 , خارج نمودن بريکر کشويي ورودي KV20 , بازنمودن سکسيونر KV63 ترانس ياد شده
قطع کليد پاپييونيV400 بيروني, زمين نمودن سرکابلKV20 ازطريق اتصال زمين سرکابل ورودي,بستن کابل ارت سمتKV63ترانس قدرت و جدا نمودن قسمتهاي برق دار از قسمتهاي بي برق با علائم ايمني .
4ـ مراحل بي برق نمودن باس بار KV20 جهت کارگروه :
قطع کليد بريکر و فيوز تغذيه بريکر , ثبت بار وثبت زمان قطع بريکر

مجتمع كردن اتوماسيون پستهاي برق ISCS

ارسال شده در چهارشنبه 15 اسفند ماه 1386 توسط whiteapple
با تمام اين مزايا ISCS در آمريكاي شمالي پيشرفت چشمگيري نداشته و يكي از دلايل عمده آن اين است كه رابطهاي سخت‌افزاري و پروتكلها براي IED ها استاندارد نشده‌اند. البته زمان زيادي براي وضع استانداردها براي IEDها صرف شده است اما عليرغم فوري بودن اين مساله هنوز توسط صنايع، استاندارد مشخصي پذيرفته نشده است. برخي استانداردها در اين زمينه عبارتند از (UCA2.0)، Profibus (از IEC) و (DNP 3.0).
به جاي استفاده از يك سخت‌افزار جانبي و يك پروتكل براي هر IED، مي‌توان از gateway استفاده كرد. gateway به عنوان يك مبدل پروتكل عمل مي‌كند. با استفاده از gateway مي‌توان IEDهاي شركتهاي مختلف را به هم مربوط كرد. مثلاً رله‌هاي حفاظتي از يك شركت، سيستم مونيتورينگ از شركت ديگري و سيستمهاي PLC از شركت ديگري باشد.
موضوع مهمي كه در مجتمع كردن IED در يك سيستم كنترل دستگاهي بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بسياري از IEDها تنها داراي يك پورت ارتباطي هستند و موقع ارسال فرمان توسط كاربر يا عامل به IED، داده‌هاي ديگر براي IED قابل دسترس نيستند. اين وضعيت براي حالتي كه اين داده‌ها براي عمليات زمان حاضر لازم باشند، يك وضعيت بحراني است. سيستم بايد بتواند اين شرايط را تشخيص داده و به ديگر عاملان سيستم اعلام كند. درحال حاضر بسياري از سازندگان IED محصولات خود را با دو پورت (ورودي – خروجي) توليد مي‌كنند تا ازاين مشكل جلوگيري شود.
در ISCS نياز به يك شبكه ارتباطي داريم و شبكه محلي (LAN) توپولوژي مناسبي است. در يك شبكه محلي سرعت مسير ارتباطي بايد بالا باشد. براي حفاظت ايستگاه، زمان انتقال بايد 2تا 4 ميلي‌ثانيه باشد و بايد زمان انتقال بدترين حالت، محدود و قابل پيش‌بيني باشد. (دقت در حد ميلي ثانيه بندرت در پروتكلهاي LAN سطح بالا رعايت مي‌شود). LAN بايد قابليت سنكرون كردن را داشته باشد. اين يك قابليت حياتي براي سيستمهاي امروزي است تا بتوانند حوادث گذشته را تحليل كنند و ترتيب اتفاقات (متوالي) در يك سيستم را مشخص كنند.
رابطه انسان و ماشين شايد مهمترين قسمت در كل ISCS باشد. اطلاعات بايد به صورت واضح و با يك روش مناسب، بدون هيچ خطا و ابهامي براي كاربر بيان شود. در حال حاضر PC براي اين كار انتخاب شده است.
آنچه سرمايه‌گذاري براي ISCS را توجيه مي‌كند اين است كه بتواند از نرم‌افزارهاي نگهداري و بهره‌برداري به خوبي استفاده كند. نرم‌افزارهاي در دسترس يا در حال توسعه تحت اين عناوين طبقه‌بندي مي‌شوند:
براي افزايش بازدهي نظير كاهش VAR متعادل كردن بار فيدر و بار انتقالي
براي قابليت اطمينان نظير تشخيص خطا، مديريت بار و كليد‌زني خازنها و بار انتقالي
براي كاهش نگهداري سيستم نظير ثبت ديجيتالي خطاها و ضبط ترتيب حوادث و وقايع
پيش‌بيني قانونمند نگهداري سيستم كه اين مورد هنوز يك فن‌آوري نوظهور است.
در ISCS به دليل قابليت اطمينان بايد سيستم تغذيه مجهز به UPS باشد و وسايل و تجهيزات حياتي از پشتيبان همزمان و موازي برخوردار باشند. (Redundancy)
سيستمهاي كامپيوتري اتوماسيون پستها حداقل ازپنج سال پيش، نصب شده‌اند. براي پاسخگويي به برخي مسائل نظير ايمني كاركنان كه باطيف وسيعي از تجهيزات برقي سروكار دارند. افزايش بازده كاري و صرفه‌جويي در سرمايه باعث شده تا بسياري از شركتها به سيستمهايي با رابط تصويري (CRT) براي كاربران رو بياورند.
(Person Machine Interface) PMI براي كاربران به عنوان يك جايگاه عملياتي است تا هم شرايط پستها را نظارت كنند و هم از طريق آن عمليات معمول يا اضطراري مربوط به كليدها را انجام دهند.
در حقيقت PMI تنها قسمتي از يك سيستم كنترل مجتمع اتوماسيون يك پست برق است و ساير قسمتها عبارتند از:
وسايل الكترونيكي هوشمند IED، شبكه‌هاي ارتباطي، سايتهاي كامپيوتر و سيستمهاي عامل.
در اين مقاله مزايا و معايب واقعي و پيشنهادي PMI بررسي و چگونگي به كارگيري ومجتمع‌ كردن تكنولوژي‌هاي قسمتهاي مختلف و روش رفع موانع آن در يك سيستم كنترل پست برق تحليل مي‌شود.

حركت به سمت استفاده بدون خطر از تجهيزات

به خاطر اينكه هر وسيله، مشخصات فني خاص خود را دراد و صنعت‌برق در بسياري از جاها با طيف وسيعي از تجهيزات برقي مربوط به سالهاي مختلف روبروست و به لحاظ ايمني كاركنان عملياتي سيستم، به خصوص در محدوده پستها، اين كاركنان تنها روي چند وسيله محدود كار مي‌كنند (تا خوب به آن مسلط باشند). اين مساله باعث مي‌شود كه قابليت انعطاف سيستم اداري كاركنان كم شود، يعني شرايط استخدام مشكلو هزينه آموزش و تربيت نيروي ماهر زياد مي‌شود. پيش‌بيني مي‌شودكه پيشرفت شغلي آن دسته از كاركناني كه آموزشهاي اضافي (و به روز) مي‌بينند، محدود شده و اين باعث افزايش خطرپذيري آنها در كارهاي عملياتي شود.
برخي شركتهاي برق براي انجام عمليات در محوطه پست ها، يك PMI در اختيار كاركنان قرار مي دهند تا كاركنان بتوانند از طريق آن به قطع‌كننده‌ها، ترانسفورماتورها و ساير تجهيزات فرمان قطع و وصل بدند. PMI اپراتور را از حركت در اطراف پست بي‌نياز مي‌كند و در نتيجه خطراتي كه متوجه افراد است ر ا كاهش مي‌دهد.

مزاياي واقعي

به خاطر هزينه زياد تجهيزات و (معمولاً) رشد كم تقاضاي (مصرف) سيستم، كمتر اتفاق مي‌افتد كه تجهيزات دو پست كاملاً يكسان باشد. بنابراين اگرتجهزات از سازندگان مختلفي تهيه شوند كه تكنولوژي، رابطها و پيكربندي وسايل آنها با يكديگر اختلاف داشته باشد، امري عادي است. حتي براي تجهيزات يكسان، تنظيم‌هاي عملياتي (مانند محدودكننده‌هاي بار و تنظيم‌هاي حفاظت) براي هر وسيله به صورت اختصاصي تنظيم مي شود. در نتيجه به خاطر ايمني كاركنان عملياتي سيستم، به خصوص در محدوده پستها، آنها تنها روي جند وسيله محدود كار مي‌كنند (تا خوب به آن مسلط باشند). PMI اپراتور را از حركت در اطراف تجهيزات بي‌نياز مي‌كند و در نتيجه خطرات را كاهش مي‌دهد اين بحث در سالهاي آينده يكي از مباحث مهم ايمني و سلامت شغلي است. به خصوص در پستهاي قديمي كه قطع‌كننده‌هاي مدار براي فرونشاندن قوس ناشي از قطع‌كننده‌ها،‌ امكانات كافي ندارند.
با بالا رفتن سرعت و صحت عمل كاركنان، شركتها مي‌توانند از كاركنان خبره در قسمتهاي ديگر سيستم نيز استفاده كنند و بازده كاري افراد بالا مي‌رود.
تابلوهاي mimic كه فن‌آوري قبلي مورد استفاده در پستها بود، دو اشكال اساسي دارند. يكي اينكه آنها از تعداد زيادي اجزاي جداگانه تشكيل شده است كه نياز به نگهداري زيادي دارد. ديگر اينكه اضافه كردن يك نمايشگر يا كنترل‌كننده به سيستم خيلي پرهزينه است.
PMI اين معايب را ندارد، ميزان خرابي نرم‌افزار و سخت‌افزار مربوط به آن (پس از نصب و آزمايش) خيلي كم است. تنها قسمتي كه احتمال بيشترين خرابي را دارد صفحه نمايش است. اما چون در مواقعي كه استفاده نمي‌شود معمولاً خاموش است. در مقايسه با صفحات نمايش با كاربردهاي معمول، عمر بيشتري دارد. همچنين در مقايسه با روش تابلو mimic از نظر فضا صرفه‌جويي زيادي دارد و اگر براي اتوماسيون يك پست جديد از اين روش استفاده كنيم. از نظر كار ساختماني نيز صرفه‌جويي اساسي مي‌شود. با واگذاري عملياتهايي نظير تنظيم ولتاژ ترانسفورماتور و مديريت بار به نرم‌افزار، كاهش بيشتري در تعداد تجهيزات امكان‌پذير مي‌شود. كمتر شدن تجهيزات نظارت و كنترل به معني كاهش هزينه‌هاي نگهداري است.
اتوماسيون پستهاي مبتني بر نرم‌افزار، مي‌تواند فرصت خود چك كردن و تشخيص خطاي قابل ملاحظه‌اي را فراهم كند. مثلاً اشكالات ولتاژ را تشخيص دهد و به ساير اپراتورهاي محلي يا دورتر اعلام كند. از ديگر امكانات PMI بيان راحت و ساده امكانات تصويري مانند طرح و صفحه تصوير رنگها، قلمها، نشانه‌هاي تجهيزات و متحرك‌سازي (برخي فرايندهاي سيستم) است.
اپراتورهاي پستهاي امروزي، ممكن است فردا اپراتورهاي مركز كنترل باشند، لذا كار روزمره با PMI حداقل فايده‌اي كه براي شركت و خود او دارد، آمادگي بيشتر براي آموزشهاي آينده است. اپراتورهاي پستهاي امروزي، ممكن است فردا اپراتورهاي مركز كنترل باشند. لذا كار روزمره با PMI حداقل فايده اي كه براي شركت و خود او دارد. آمادگي بيشتر براي آموزشهاي آينده است. اپراتورهاي پست هاي امروزي، ممكن است فردا اپراتورهاي مركز كنترل باشند. لذا كار روزمره با PMI حداقل فايده اي كه براي شركت و خود او دارد آمادگي بيشتر براي آموزشهاي آينده است.
در بعضي از سيستمها، مي‌توان در يك زمان اطلاعات سيستم را هم به سيستم محلي و هم به ايستگاه مركزي ارسال كرد. در اين حالت ايمني ذاتي سيستم به خاطر اينكه دو اپراتور به اطلاعات يكساني از سيستم دسترسي دارند بيشتر مي‌شود. البته دو اپراتوري بودن سيستم همه‌جا مناسب نيست. پارامترهايي مانند مباحث كاري، ظرفيت و انعطاف‌پذيري ايستگاه اصلي و نرم‌افزار ايستگاه فرعي، پروتكل ارتباط و محدوديتهاي باند فركانسي مهمترين مباحثي هستند كه در هر وضعيت و حالتي بايد موردتوجه قرار گيرد.

معايب

با گسترش ايستگاههاي كامپيوتري، شركت‌ها مجبورند افرادي را كه توانايي نگهداري و ايجاد سيستم (يا حداقل توانايي تغيير پيكربندي سيستم) PMI را دارند به كار گيرند. افرادي با اين مهارت‌ها طبيعتاً خيلي ماندگار نيستند و اين در درازمدت ممكن است به يك مشكل تبديل شود و شركت‌ها مجبور شوند از افراد يكديگر به صورت نوبت كار استفاده كنند.
PMI برخي هزينه‌هاي كوچك به سيستم تحميل مي‌كند نظير هزينه‌هاي سخت‌افزار PC، هزينه طراحي اوليه و هزينه نگهداري بعدي از سيستم PMI، اما اين هزينه‌ها با مزاياي آن جبران مي‌شود. ضمن اينكه افزايش سرعت عملياتي، ايمني و قابليت اطمينان كه به خاطر استفاده از PMI حاصل مي‌شود، ممكن است فوايد پنهان ديگري نيز در برداشته باشد، مانند: كاهش اضطراب كاركنان عملياتي و افزايش رضايت مشتري.
ادامه دارد ......
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image