1-چرا ستاره قطبي را هميشه در يک نقطه ثابت مي بينيم؟
زمين دور محوري مي چرخد که اگر اين محور را به سمت شمال امتداد دهيم در فاصله بسيار دوري به ستاره قطبي خواهيم رسيد. فاصله سباره قطبي از منظومه شمسي ما آنقدر زياد است که مدار گردش زمين دور خورشيد مانند چرخش يک نقطه بسيار ريز مي ماند. اگر فردي در قطب شمال زمين ايستاده باشد ستاره قطبي را درست بالاي سر خود خواهد ديد. البته امتداد محور چرخش زمين در فضا ثابت نيست و در يک دوره 26 هزار ساله دور يک دايره مي چرخد. بطوريکه تا 2000 سال ديگر امتداد محور چرخش زمين به ستاره ديگري به نام نسر واقع (وگا) ختم مي شود و پس از يک دوره 26000 ساله دوباره امتداد محور چرخش زمين با ستاره قطبي فعلي منطبق مي شود.
2-ستاره شناسان چگونه فاصله ستارگان تا زمين را محاسبه مي کنند؟
همانطور که مي دانيد فاصله برخي از ستاره ها تا زمين به هزاران سال نوري مي رسد. اگر اخترشناسان مي خواستند با محاسبه زمان ارسال و برگشت پرتوهاي نوري يا امواج فاصله زمين تا ستاره ها را اندازه بگيرند مي بايست هزاران و حتي ميليونها سال منتظر مي ماندند.
دانشمندان رياضيدان راه حل ساده اي به نام اختلاف منظر يافته اند که با اين شيوه مي توان به راحتي فاصله اجسام دور را محاسبه کرد.براي فهم بهتر ابتدا مثالي مي زنيم : مدادي را مقابل چشمان خود بگيريد. ابتدا چشم چپ را ببنديد و با چشم راست به آن نگاه کنيد. بعد چشم راست را ببنديد و با چشم چپ به آن نگاه کنيد. حتما" به نظرتان آمده که مداد چند سانتي متر جابه جا شده است. با همين روش ساده بود که اخترشناسان توانستند شعاع کره زمين و به دنبال آن فاصله ماه و خورشيد از زمين را پيدا کنند.با دانستن فاصله زمين تا خورشيد مي توان به راحتي فاصله زمين تا ستاره ها را محاسبه کرد.
اخترشناسان از يک ستاره مشخص دو عکس به فواصل 6 ماه از هم مي گيرند. مقتي اين دو عکس را با هم مقايسه مي کنند به نظر مي رسد که ستاره چند درجه در آسمان جابه جا شده است. با داشتن فاصله زمين تا خورشيد و زاويه ( نصف زاويه اي که به نظر ستاره جابه جا شده ) و به کمک فرمول مثلثاتي ساده مي توان فورا" فاصله چند سال نوري از زمين تا اين ستاره را محاسبه کرد.
3-سحابي چيست؟
در بسياري از مناطق فضاي ميان ستاره اي ابرهاي بزرگي از گاز و غبار وجود دارند که آنها را سحابي (به معناي ابر) مي نامند. سحابيها را به سه گروه رده بندي مي کنند: سحابيهاي نشري- بازتابي و تاريک.
در سحابيهاي نشري يک يا چندين ستاره بسيار سوزان (از رده هاي طيفي Oيا B) جا دارند. اين ستاره هاي بسيار داغ موجب تحريک گازها و درخشش سحابي مي شوند. نمونه جالب توجهي از اين گونه سحابي بزرگ جبار است. اين سحابي با چشم غير مسلح به صورت توده مه آلود کم نوري ديده مي شود. اگر ستاره ها مقداري سردتر باشند يا اينکه چگالي گازها در سحابي زياد باشد گازها فقط نور ستاره ها را بازتاب مي دهند. در اين صورت سحابي را بازتابي مي نامند. سحابي که ستاره هاي خوشه پروين را در بر گرفته از نوع بازتابي است.
در برخي موارد هم هيچ گونه ستاره اي در درون يا نزديکي سحابي قرار ندارد. به همين جهت سحابي را تاريک مي نامند. مشاهده سحابيهاي تاريک فقط در صورتي ممکن است که در مقابل سحابيهاي نشري يا بازتابي قرار گيرند. سحابيهاي تاريک نور ستاره هاي پشت خود را جذب مي کنند. اخترشناسان عقيده دارند که ستاره ها در درون اين سحابيها متولد مي شوند. سحابي سر اسبي نمونه جالب توجهي از اين گونه سحابيهاست.
جدا از سه گروه سحابيها برخي از سحابيها از ستاره ها تشکيل مي شوند. ستاره هايي مانند خورشيد در پايان زندگي خود يعني در مرحله غول سرخي لايه هاي بيروني جو خود را به صورت سحابي در فضا مي پراکنند. اين سحابيها را سياره نما مي نامند. زندگي ستاره هاي پر جرمتر از خورشيد با انفجاري ابرنواختري پايان مي يابد و سحابي بزرگ و گسيخته اي از انفجار به جا مي ماند که آن را سحابي باقيمانده انفجار ابرنواختري مي نامند.
4-فرق بين تلسکوپهاي شکستي و بازتابي چيست؟
در ساختار تلسکوپهاي شکستي نور رسيده از اجرام آسماني از عدسيهايي عبور مي کنند. ساده ترين نوع تلسکوپهاي شکستي به اين صورت است که دو عدسي در دو سر لوله تلسکوپ قرار مي گيرد. آن عدسي را که رو به سمت اجرام آسماني مانند ستاره ها و ماه و… قرار دارد عدسي شييي مي نامند و عدسي ديگري را که ناظر از آن تصوير را مي بيند عدسي چشمي مي گويند. نور اجرام آسماني از فاصله بسيار دوري به ما مي رسد. به همين دليل به صورت پرتوهاي موازي از عدسي شييي مي گذرد. پرتوها پس از گذر از عدسي شييي مي شکنند و در نقطه اي به نام کانون متمرکز مي شوند. شايد شما هم تجربه کرده باشيد که اگر يک عدسي را در مقابل نور خورشيد نگه داريد پرتوهاي خورشيد را در يک نقطه کانوني مي کند. فاصله ميان کانون و عدسي شييي را فاصله کانوني عدسي شييي تلسکوپ مي نامند که براي هر تلسکوپي اندازه آن مشخص است و قابل تغيير نيست. کار عدسي چشمي بزرگنمايي تصوير است. در تلسکوپها عدسي چشمي قابل تغيير است و در نتيجه بزرگنمايي تغيير مي کند.
ولي در تلسکوپهاي بازتابي يک آينه مقعر نور را جمع و در يک نقطه کانوني مي کند که آن را آينه اصلي تلسکوپ مي نامند. در تلسکوپهاي بازتابي اين آينه نقش همان عدسي شييي را در تلسکوپهاي شکستي دارد. ولي در انتهاي لوله تلسکوپ قرار مي گيرد. نور از آينه اصلي به سوي آينه ديگري باز مي تابد و از آنجا به عدسي چشمي مي رسد. تلسکوپهاي بازتابي مختلف ساختمان نوري متفاوتي دارند. ساده ترين گونه آنها تلسکوپ نيوتوني است که نخستين بار نيوتون آن را ابداع کرد.
5-فرق بين يک ستاره و سياره در چيست؟
ستارگان گوي هاي عظيمي از گازهاي هيدروژن و هليم هستند که به دليل دارا بودن فشار و دماي بسيار زياد در مرکزشان از خود نور و انرژي در فضا منتشر مي کنند.ولي سيارات اجرامي سرد و جامد (مانند زمين) يا گازي (مانند مشتري) هستند که بيشتر از عناصر سنگين تشکيل شده اند و از خود نوري ندارند و همچنين به دور ستارگاني همانند خورشيد در گردش هستند.
6-سال کبيسه چيست؟
چون يک سال شمسي با 365 روز و 6 ساعت برابر است هر چهار سال 366 روز مي شود که آن را سال کبيسه مي نامند. يعني هر چهار سال شمسي سه سال آن شمسي و سال چهارم کبيسه است. اين قراداد به توصيه منجم رومي الکساندر سوشيرن رعايت مي شود.
در تقويم هاي اروپايي اين روز را هر چهار سال يک بار به ماه فوريه (دومين ماه ميلادي) اضافه مي کنند که آن سال را سال ژولين مي نامند.در تقويم فارسي هر چهار سال يک بار که کبيسه است ماه اسفند را به جاي 29 روز 30 روز محاسبه مي کنند.
7-اگر فضانوردان بدون تجهيزات مخصوص از فضاپيما خارج شوند چه روي مي دهد؟
ساده ترين موضوعي که به ذهن مي رسد اين است که در فضاي خارج از جو زمين فضانورد بدون اکسيژن مي ميرد. اما حتي اگر فضانورد ذخيره اکسيژن لازم را داشته باشد ولي از لباس مخصوص استفاده نکند سرنوشت بسيار شومي در انتظار اوست. با کاهش فشار جو مايعات در دماهاي پايينتري به جوش مي آيند و سريع تبخير مي شوند. در ارتفاعي که فضانوردان کار مي کنند فشار جو تقريبا" صفر است. به همين دليل اگر لباس مخصوص به تن نداشته باشند آب موجود در بافتهاي بدن آنها در مدت چند ثانيه به سرعت تبخير مي شود و فقط جسم خشک و بي جانشان باقي مي ماند.
8-چرا سيارات چشمک نمي زنند؟
بر خلاف ستارگان که نورشان سوسو مي زنند نور سيارات ثابت به نظر مي رسد. گرچه در نزديکي افق نور سيارات هم دچار نوسان مي شود. ستارگان چون از ما بسيار دور هستند تنها يک شعاع نوري به سوي زمين مي فرستند. اين تک شعاع نوري در هنگام عبور از جو قطع و وصل مي شود و لحظه اي نور ستاره به چشم ما نمي رسد و به نظر چشمک مي زند. ليکن سيارات چون به ما خيلي نزديک هستند همچون يک قرص نوراني هستند که دسته هاي نور به سوي زمين گسيل مي کنند و دسته نور در برخورد با جو زمين دچار گسستگي نمي شود و نورشان ثابت به نظر مي آيد.
9-صورت فلکي چيست؟
صورت فلکي گروهي از ستارگان در آسمان هستند که مجموعه هاي قابل تشخيص را تشکيل مي دهند. ستاره شناسان قديمي توانستند بعضي از اين مجموعه ها را پيدا کنند و آنها را به نام موجودات افسانه اي و خدايان و الهه ها نامگذاري کنند. امروزه 88 صورت فلکي شناخته شده است و کل آسمان طوري تقسيم شده است که هر ستاره به يک صورت فلکي متعلق باشد. اما ستارگان موجود در هر صورت فلکي چندان ارتباطي با هم ندارند. فقط طوري قرار گرفته اند که وقتي از زمين به آنها نگاه مي کنيد در يک مجموعه قرار دارند. بديهي است چنانچه از يک نقطه ديگر فضا به آنها نگاه کنيم مجموعه ها به صورت ديگري به نظر مي آيند. در بسياري از موارد فاصله ستارگاني که يک صورت فلکي را تشکيل مي دهند از يکديگر بيش از فاصله اي است که با ما دارند.
منبع:http://www.academist.ir/س