چشمان تيزبين خوب ميبينند که تلويزيونهاي ديجيتالي روند رو به رشدي را پيش گرفتهاند، به گونهاي که از يک کالاي لوکس و تجملاتي مورد علاقه و فيس و افاده بالاشهريجماعت، مستقيم در سبد خريد قشرهاي متوسط جامعه شيرجه ميزنند و خوش و خرم ورجه وورجه ميکنند!
شايد بيانصافي باشد، اگر بياعتنا از کنار اين موجودات دلربا گذر کنيم و به روي مبارک نياوريم که آرزوي داشتن يکي از آنها را هر شب، به هر ضرب و زوري هم که شده، در دل ميپرورانيم و خواب رنگي آن را هفتهاي دو شب مرور ميکنيم. بر اساس همين استدلال بيبديل، تصميم گرفتهايم در فرصتي مناسب گذري و نظري داشته باشيم بر اينگونه محصولات تا هم شما را خوش بيايد و هم بر دل آنان که بايد، بنشيند!
از هر چه بگذريم...
اين سخن خوشتر است که طراحي، بيش از هر عامل ديگر ميتواند نظر خريدار را به ظرايف محصول جلب کند. براي مثال، ميتوان محصول جديد Samsung را مدنظر قرار داد که بدون شک از جمله تلويزيونهاي جذابي است که بهشخصه رغبت کردهام نظري به ظاهر آن بياندازم. علت بسي ساده است، زيرا طراحان ظاهر بيشتر تلويزيونهاي ديجيتال کنوني، انگار از روي دست يکديگر تقلب کردهاند به طوري که نتيجه نهايي به طور کامل شبيه است!
به نظرم طراح اين موجود جديد طرحي نو ابداع و از داشتههاي خود به خوبي استفاده کرده است. اين محصول را ميتوان از يکسو بر اساس کارايي بصري، کيفيت فني و غناي امکانات و از ديگرسو از لحاظ طراحي مورد مداقه قرار داد. طراح اين موجود به سادگي از بدنه مشکي براق و نوار قرمز رنگ جذاب کناره بدنه براي ايجاد جذابيت و حس جديد بهره برده است که کمتر در مدلهاي ديگر ديده ميشود. اينکه درباره اين محصول اينگونه نظر ميدهم به اين علت است که از طرحهاي عجيب و غريب مدلهاي ديگر موجود در بازار به ستوه آمدهام. براي ارايه طرح مناسب و چشمنواز لازم نيست پشتک و وارو زد. به تصورم زيبايي در سادگي است و حيف که نميدانم طراح اينکار کيست!
.jpg)
لامپهاي CCFL
لامپ فلورسنتي که براي توليد نور سفيد در نمايشگرهاي LCD استفاده ميشود پسر عموي همانهايي است که در منازل نصب شدهاند. به بيان ديگر در اساس بر يک اصل کار ميکنند، اما اهميت رنگ در نمايشگرها موجب شده است که تغييراتي در لامپهاي CCFL نمايشگرها اعمال شود. خلاصه بگويم که لامپ CCFL بايد رنگ سفيد خالصي توليد کند که توسط فيلترهاي مختلف واقع در قسمت جلويي پانل LCD، در سه قالب رنگي قرمز، آبي و سبز قرار گرفته و ترکيبات مختلف رنگي را خلق کند. بهطور معمول در داخل لامپهاي فلورسنت مورد استفاده در نمايشگرهاي LCD از گاز نئون استفاده ميشود. لايه داخلي آن با فسفر رنگي (غالبا سفيد) پوشانده شده و رنگ خروجي متمايل به سفيد است. مشکل از همين نقطه آغاز ميشود.
چشم انسان قادر به تشخيص طيف رنگهاي قرمز تا بنفش است و عبارتهاي مادون قرمز و ماوراي بنفش بر اساس همين توانايي به حس بينايي مصطلح شدهاند.
اگر نور سفيد را تجزيه کنيم، طيفهاي رنگي شگفتانگيزي نمايان ميشوند که مرزهاي رنگي آن توسط چشم انسان به طور کلي قابل تفکيک است، اما بهصورت جزئي قابل تفکيک نيست!
از ترکيب همين رنگهاست که رنگهاي فرعي ديگر ساخته ميشوند. اگر نور سفيد توليد شده توسط لامپ فلورسنت مورد استفاده در نمايشگرهاي LCD را تجزيه کنيم، طيف يکدستي حاصل نخواهد شد. به همين دليل در برخي موارد با فقر رنگ مواجه خواهيم شد و از آنجا که طيف ايجاد شده کامل نيست، قادر به توليد تمامي رنگ فرعي نخواهيم بود.
.jpg)
از سوي ديگر لامپ CCFL به صورت لوله توليد ميشود و در پشت پانل LCD قرار ميگيرد. براي اينکه نور لامپ CCFL به صورت يکنواخت بر تمامي سلولهاي کريستالي تابيده شود، لازم است در کانون يک آينه مقعر قرار گيرد و نور توليدي به صورت شعاعهاي موازي منتشر شود. اما چنين اتفاقي را شاهد نيستيم و کاربر نمايشگرهاي LCD ميداند که ميانههاي صفحه روشنتر از گوشههاست به اين معني که نور لامپ به شکل يکنواخت در کل صفحه توزيع نميشود. هر چند براي کاهش اين اثر آزاردهنده در برخي مدلها از دو لامپ استفاده ميکنند تا نور بيشتري توليد و منتشر شود. به خاطر داشته باشيد که اگر مشکل مربوط به شدت نور در تمام صفحه برطرف شود، فقر نور توليدي در بخشي از طيف نور سفيد تابيده شده همچنان باقي خواهد ماند.
از سوي ديگر افزايش تعداد لامپها براي افزايش ميزان روشنايي، مصرف انرژي را نيز افزايش خواهد داد که در دوران کنوني مشکلي غيرقابل اغماض محسوب ميشود. سازندگان نمايشگرهايي که قرار است در لپتاپها استفاده شوند خودشان را به در و ديوار ميزنند تا هر چه بيشتر از وزنها بکاهند.
يک مشکل ديگر نيز وجود دارد که از چشمها مغفول مانده است. گاز موجود در داخل لامپ فلورسنت (CCFL) پس از عبور جريان الکتريکي براي لحظاتي وارد فاز پلاسما ميشود و در بازگشت به حالت عادي مقدار مختصري پرتو نرم X منتشر ميکند. در اينباره پژوهشهاي بسياري شکل گرفته، اما کمتر منتشر شده است. برخي کارشناسان توليد و انتشار اين پرتوهاي زيانرسان را تاييد ميکنند، اما ميزان آن را در قياس با توليد پروتوهاي X در نمايشگرهاي CRT قابل اغماض ميدانند. اين کارشناسان اعتقاد دارند همين مقدار کم نيز جذب لايههاي جلويي نمايشگر و مقدار مختصري از آن به بيرون تابيده ميشود. حقيقت اين است که به طور قطع نميتوان در اينباره اظهار نظر کرد.
شايد شنيده باشيد که نمايشگرهاي LCD کنوني نميتوانند رنگ مشکي (Black) را به صورت واقعي ايجاد کنند. اگر با شيوه کار اين نمايشگرها آشنا باشيد ميدانيد که نوري که در پشت پانل توليد ميشود پس از گذر از لايههاي مختلف به سلولهاي حاوي کريستال مايع ميرسد. هر يک از اين سلولها مسؤول توليد يک رنگ بهخصوص از ميان رنگهاي اصلي قرمز، سبز و آبي هستند. هر پيکسل تصويري از ترکيب سه سلول (با رنگهاي اصلي) تشکيل ميشود و هر سلول ميتواند شدت نوري عبوري را در 24 حالت مختلف از خاموش تا روشن کامل کنترل کند. از اينرو براي نمايش نور سفيد تمامي سلولها در وضعيت تمام روشن و براي ايجاد رنگ مشکي تمامي سلولها در وضعيت تمام خاموش قرار خواهند گرفت.
فرض کنيد که نور در پسزمينه توليد و تابيده ميشود و سلولها قصد دارند در وضعيت تمام خاموش قرار بگيرند، اما سلولها به شکل واقعي نميتوانند در برابر عبور نوري که قصد عبور از سلول را دارد مقاومت کنند. درصد بسيار ناچيزي از اين سلولها امکان عبور پيدا ميکنند و به همين دليل نمايشگري که از لامپ CCFL استفاده ميکند نميتواند رنگ مشکي واقعي ايجاد کند.
در پايان بگويم که اين موضوع نيز کماکان در ابهام قرار دارد که آيا در توليد لامپهاي CCFL از جيوه استفاده ميشود يا خير؟!
وداع با لامپهاي CCFL
يکي از وجوه زيبايي اين محصول جديد در لامپ روشنايي آن نهفته است. مدل LE46A756 از لامپهاي جديد LED بهره ميبرد و شک ندارم که بيننده اين تلويزيون نيز کيف بصري خود را خواهد کرد. لامپهاي فرهيخته LED طي دو سه سال آينده و به حول و قوه الهي جاي لامپهاي کاتود سردي (CCFL) را خواهند گرفت که در بيشتر نمايشگرهاي LCD موجود نمايشگرهاي کامپيوتر و تلويزيون استفاده ميشوند.
در نوشتههاي پيشين به تفصيل درباره تفاوتهاي موجود بين لامپهاي CCFL و LED صحبت کردهايم و از تکرار مکررات پرهيز ميکنيم. لامپهاي CCFL را به دليل خدمات چندسالهاي که به چشمان بنيبشر داشته است مورد سپاس قرار ميدهيم، اما اين تکنولوژي چند مشکل غيرقابل اغماض داشت. عدم يکنواختي در توليد طول موج نور تابشي و اختلال در رنگهاي تابشي، عدم يکنواختي در روشنايي صفحه نمايشگر و اختلاف رنگهاي تابشي با رنگهاي چاپي را ميتوان از آن جمله عنوان کرد.
موارد بالا را به زبان غير فني اينچنين ميتوان گفت که نمايشگرهايي که از لامپهاي CCFL استفاده ميکنند، مشکلاتي در توليد طيف يکنواخت رنگهاي قابل تشخيص انسان دارند. ديگر اينکه، اين لامپها نميتوانند سطح نمايشگر را به شکل يکنواخت روشن کنند. بهطور معمول وسط صفحه روشنتر از کنارههاي آن است. دليل آخر اينکه نمايشگرهاي LCD نميتوانند با استفاده از لامپ CCFL رنگ سياه واقعي را نمايش دهند. اگر روشنايي محل را به طور موقت خاموش کنيد و نمايشگر را نيز در وضعيتي قرار دهيد که تاريک باشد مشاهده خواهيد کرد که نور مختصري توسط همين نمايشگر تابيده ميشود!
تلويزيونهاي زيباي FullHD نسل نوين LCDها
.jpg)
طراحي زيبا و کيفيت بالا دو مقوله مهم در توليد محصولات امروزي به شمار ميروند که شرکتهاي پيشرو جهاني همواره به اين دو اصل توجه کرده و ميکنند. اين موضوع يک خصيصه صنعتي نيست بلکه توجه به اين مهم موجب توسعه فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي آن شرکت و به تبع آن جامعه صنعتي و جهاني ميشود. شرکتها و سازمانهاي پيشرو، با ارايه فناوريهاي نوين، توانمنديهاي زيادي را براي مشتريان خود به ارمغان ميآورند و موجب ميشوند مشتريان با بهکارگيري اين فناوريها، توان عملياتي شان را بالا ببرند و از ظرفيتهاي علمي و تخصصي بيشتري بهرمند شوند. نمونه بازر اين موضوع را ميتوان در صنعت کامپيوتر مشاهده کرد. محصولات اين حوزه امروزه در همه صنايع استفاده ميشوند و دامنه کاربرد آنها در زمينههاي مختلف روزبهروز افزايش مييابد. اين حجم وسيع بهکارکيري کامپيوتر موجب شده است توليدکنندگان اين محصولات نهتنها به توسعه فناوريهاي آن فکر کنند، بلکه کيفيت و زيباي اين محصولات را نيز مدنظر قرار دهند.
براي مثال، تلويزيونهاي LCD يکي از تجهيزات کامپيوتري است که طي سالهاي اخير با توجه به رشد قابليتها، عرضه نمونههاي پيشرفته و جديدي مانند سري LCD-TV FullHD آن به بازار، کاربردي دوگانه را براي مشتريان به ارمغان آورده است. LCD علاوه بر استفاده در انجام امور اداري و کاري، براي تماشاي فيلمهاي تفريحي به کار ميرود. اين مسئله با ورود نسل جديد تلويزيونهاي عريض و با کيفيت به بازار که طي چند سال اخير شاهد حضور آنها هستيم، شدت بيشتري يافته است.
شرکت سامسونگ يکي از شرکتهاي پيشرو در توليد محصولات مرتبط با حوزه فناوري اطلاعات است که به عنوان بزرگترين توليدکننده LCD و پرفروشترين LCD-TV دنيا شهرتي جهاني دارد. اين شرکت بتازگي جهت تصاحب بازار رو به رشد تلويزيونهاي FullHD، سري جديد LCD-TV FullHD خود را معرفي کرده است.
مديران سامسونگ الکترونيک اميدوارند محصولات جديد سامسونگ با ويژگيهاي بتواند تداومي بر موفقيتهاي قابل توجه تلويزيونهاي LCD اين شرکت در بازار جهاني باشد.
اين سري جديد تلويزيونهاي LCD سامسونگ، سري 550 نام دارد که در 5 سايز مختلف 32، 37، 40، 46 و 52 اينچ به بازار جهاني عرضه شده است.
از مهمترين مشخصات اين سري ميتوان به کيفيت 2 مگاپيکسل، زاويه ديد 178 درجه و بلندگوهاي پنهان شده در قاب اصلي اشاره کرد. همچنين تعبيه درگاه USB 2.0 و سه پورت HDMI اتصال تمامي لوازم جانبي حرفهاي را به اين LCD-TV حرفهاي ميسر ميکند. در حقيقت اين شرکت با اصلاح پانل و پردازشگرهاي تصويري خود توانسته است در سريهاي جديد تلويزيونهاي LCD خود اصلاحي به وجود آورد و نرخ کنتراست را به بالاترين ميزان برساند. همچنين سري جديد مدلهاي سامسونگ در مقايسه با ساير برندهاي برتر جهان ميتوانند با فرکانس 120 هرتز پانل خود را تازه (Refresh) کنند و در مقايسه با ساير شرکتهاي مشابه از Refresh صفحه بالاتري برخوردارند.
موتور پردازشگر تصوير اين تلويزيون همزمان 4 فناوري پيشرفته را به مصرفکننده عرضه ميکند. DNIe+ (افزايش کيفيت رنگ تصوير)، صفحه فوق مشکي (وضوح بالاي تصاوير پخش شده)، تنظيم فوقسريع نور پسزمينه (سازگارسازي تصوير و محيط) و تقويت گسترده رنگ (توانايي تنظيم حرفهاي سه رنگ قرمز، سبز و آبي) ارمغان استفاده سامسونگ الکترونيک از اين موتور پردازشگر هستند.
مدير بخش تحقيق و توسعه تلويزيونهاي LCDسامسونگ در اين باره ميگويد: اگر به مشخصات اين مدل، طراحي زيبا و نسبت کنتراست ديناميکي 30.000:1، صداي فراگير 2/2 کانال (2 ووفر + 2 بلندگوي استريو) را نيز اضافه کنيم آنوقت متوجه خواهيم شد که چرا سامسونگ به تکرار موفقيت مدلهاي قبلي خود در بازار جهاني مطمئن است.
تمام اين ويژگيها موجب شده است بسياري از مراکز تحقيقاتي معتبر دنيا در حوزه محصولات صوتي و تصويري نشان طلايي را به اين سري از محصولات اعطا کنند.
تمام سايزهاي اين سري تلويزيون از 32 تا 52 اينچ در بازار کشورمان، همزمان با سراسر دنيا عرضه ميشود. شرکت سام سرويس به عنوان تنها نماينده سامسونگ الکترونيک براي محصولات صوتي، تصويري، خانگي و IT تنها گارانتي معتبر در ايران براي اين محصول است.
همانطور که ميدانيد در بحث مديريت ارتباط با مشتري، هر سازندهاي براي جلب رضايت خاطر مشتريان خود از محصولاتش اقدام به تاسيس مراکز و سرويسهاي خدمات پس از فروش ميکند. از سوي ديگر در بسياري از صنايع، توليد تقلبي محصولات خوشنام و با کيفيت موجب ميشود تا وجود اينگونه مراکز نتوانند رضايت خاطر همه مشتريان را جلب کنند. به منظور جلوگيري از عدم رضايت مشتريان، شرکتها به طور کلي از ارايه خدمات به محصولاتي که ضمانتنامه مراکز خدمات پس از فروش خود را نداشته باشند، ممانعت به عمل ميآورند.
اين قاعده درباره شرکت سامسونگ نيز مستثني نيست. با توجه به پشتيباني مطلوب و ارايه خدمات پس از فروش مناسب سامالکترونيک و به منظور جلوگيري از محصولات تقلبي و بدون کيفيت اين برند جهاني، سامسونگ الکترونيک هرگونه مسؤوليت در قبال کالاهايي که در ايران بدون گارانتي سام سرويس عرضه ميگردند را از خود سلب و تمامي مراکز سام سرويس در سراسر کشور را از ارايه خدمات به آن کالاها منع کرده است.
به بهانه تلويزيون LCD جديد جناب Philips و حواشي آن!
.jpg)
جناب ژرارد فيليپس از فاميلهاي نزديک جناب کارل مارکس، در سال 1891 شرکت معظم فيليپس (Philips) را در هلندستان آن روزگار تاسيس کرد. وي پس از تصاحب شرکت انگليسي مولارد (Mullard) وارد جرگه سازندگان قطعات الکترونيکي شد و دايره فعاليتهاي خود را تا حدي گسترش داد که مجبور شد پسوند Electronics را از انتهاي عنوان شرکت حذف کند. همين دو سه سال پيش بود که يکي از بخشهاي اصلي خود را از بدنه اصلي شرکت جدا ساخت و شرکت جديدي با نام NXP Semiconductors تأسيس و تمامي فعاليتهاي مربوط به طراحي و توليد انواع چيپ و موتورهاي پردازشي را در آن متمرکز کرد. اين شرکت مؤسس و مالک کنوني تيم فوتبال آيندهوون (PSV Eindhoven) است. جهت اطلاع عرض کنم که همين شرکت فيليپس تا يکي دو سال پيش در بين ده شرکت برتر دنيا قرار داشت و هماکنون NXP چنين وضعيتي دارد.
اينها را گفتم تا يادآوري کرده باشم که فيليپس و فعاليتهاي آن را جدي بگيريد. حضور مستقيم محصولات ديجيتال اين شرکت در بازار داخلي ايران چندان جالب نيست، اما به صورت غيرمستقيم حضور قابل توجهي در اين بازار دارد. براي مثال، نمايشگرهاي LG در واقع توسط شرکت بزرگي توليد ميشود که LG Philips LCD نام دارد و مديريت بيش از يکسوم سهام آن بر عهده Royal Philips است. از اينرو هر نمايشگر LCD که با نام LG در بازار داخلي توزيع ميشود، مترادف با حضور پنهان Philips در بازار ايران است. اين را هم اضافه کنم که بسياري از چيپستهاي پردازش گرافيکي که بيشتر در کارتهاي Capture و دستگاههاي پخش DVD استفاده ميشوند محصول اين شرکت هستند.
درباره رابط HDMI
يکي دو سال پيش بود که رابط ديجيتال HDMI به صورت جدي مورد توجه قرار گرفت و يکسالي است که در بسياري از قطعات و دستگاههاي ديجيتالي ارايه ميشود. اين رابط امکان تبادل دادههاي مالتيمديا با کيفيت بالا را فراهم ميکند و علاوه بر دستگاههاي ديجيتالي مانند دستگاههاي پخش DVD از قابليت اتصال به کامپيوتر نيز داراست و به سهولت ميتواند جايگزين رابطهاي D-Sub و DVI شود. بسياري از مادربردهاي درست و درمون کنوني،کارتهاي گرافيک ميانقيمت به بالا و برخي نمايشگرهاي LCD جديد به رابط HDMI مجهز شدهاند. مهمترين قابليت اين رابط، امکان تبادل تصوير و صدا توسط يک کابل است و بيشتر براي نمايشگرهايي استفاده ميشود که از نمايش تصوير با کيفيت بالا (HD) پشتيباني ميکنند.
بيشتر درباره HDMI
درباره حداکثر طول مجاز براي کابلهاي HDMI نميتوان به قطعيت صحبت کرد، زيرا محدوديت در طول کابل HDMI به کيفيت دادهها و دستگاهي که آنها را ارسال ميکند بستگي دارد. از اواسط سال 2008 ميلادي دو نوع کابل مشخص براي HDMI تعريف شد که کابل Category 1 براي انتقال دادههايي با کيفيت 720p و 1080i مناسب است. کابل Category 2 براي انتقال دادههاي تصويري با کيفيت 1600p مناسب به نظر ميرسد که هنوز معرفي نشده است. در حال حاضر طول کابلهاي Category 1 به طور متوسط 5 متر است.
نکته ديگر اينکه، نسخههاي مختلفي از HDMI معرفي و بسيار توصيه شده است که از نسخه HDMI 1.3 به بالا که از قابليتهاي بيشتري پشتيباني ميکند استفاده شود.
رابط ديگري نيز با نام Display Port معرفي شده است که از لحاظ کارايي با HDMI همپوشاني دارد. در فرصتي ديگر در اين باره صحبت خواهم کرد.
اما Essence 42PES0001
اين تلويزيون جديد فيليپس با نمونههايي که در بازار ميبينيد تفاوت دارد که به زعم برخي دوستان عيب است و به نظر برخي ديگر مزيتي بزرگ محسوب ميشود. اين محصول فوقالعاده لاغر است، اما سوء تغذيه ندارد. خواهم گفت که فيليپس چگونه توانسته است اين مدل را با ضخامت 38 ميليمتر يعني يک هوا کمتر از 4 سانتيمتر توليد کند. البته اگر اين مدل را روي پايه مخصوص نصب کنيد، ضخامت کلي آن کمتر از 5 سانتيمتر خواهد بود که باز هم در ميان مدلهاي موجود قابل توجه است.
يکي از دلايل ضخامت نامطلوب بيشتر تلويزيونهاي ديجيتالي به تيونر تصويري و محل اتصال انواع پورتها و کابلها مربوط ميشود. طراحان فيليپس هنرمندي به خرج دادهاند و تمامي بخشهاي کنترلي و پردازشي را از داخل بدنه تلويزيون خارج ساخته و در دستگاه مجزايي تعبيه کردهاند که در تصاوير ملاحظه ميفرماييد.
اين موضوع از ديد برخي دوستان عيب است، زيرا بدنه تلويزيون را در واقع به دو بخش تقسيم کرده و مشکلي براي جاسازي اين بخش مجزا ايجاد خواهد کرد. اما برخي ديگر از دوستان اعتقاد دارند که استفاده از اين دستگاه جديد، مزاياي بسياري دارد که بر عيوب آن ميچربد!
راستش را بخواهيد تمامي کابلها و رابطها به اين موجود متصل ميشوند و فقط يک کابل بين اين دستگاه و بدنه تلويزيون وجود دارد. از اينرو اين دستگاه کوچک را ميتوان در نقطهاي مناسب قرار داد و از شلوغي نامطلوب و نامطبوع فضا جلوگيري کرد!
اما بعد!
به تفضيل ميتوان درباره معايب و مزاياي فني اين مدل صحبت کرد که تصور ميکنم از حوصله اين صفحه خارج است. اشاره به اين موضوع را خالي از لطف نميدانم که وجود رابطهاي ديجيتال HDMI 1.3، USB و سازگاري با تکنولوژي dlna باب جديدي را در استفاده از اين مدلها در محيط خانهها خواهد گشود. اين قبيل مدلها به سهولت ميتوانند به عنوان نمايشگر کامپيوتر مورد استفاده قرار گيرند يا به هزار و يک دستگاه پخش مالتيمديا و کنسول و بازي و غيره وصل شوند و نشان دهند که دنياي تلويزيونها مدتهاست که متحول شده. تلويزيونهايي که از فيلمهاي با کيفيت بالا (High Definition) پشتيباني ميکنند در دو دسته HD و Full HD قرار ميگيرند. دسته اول در بهترين حالت از رزولوشن 720p پشتيباني ميکنند و دسته دوم که محصول فيليپس نيز از آن دسته است از رزولوشن 1080i پشتيباني ميکنند. تعداد کل پيکسلهاي تلويزيونهاي سازگار با Full HD بيش از 2 مگاپيکسل است.
استفاده از لامپهاي LED کمک بسياري به شفافيت تصاوير، افزايش کنتراست، کاهش مصرف انرژي و افزايش عمر مفيد تلويزيون خواهد کرد. از فرصت سوء استفاده ميکنم و تأکيد دارم که تکنولوژيهاي LCD و LCoS مدتهاست که خود را بر بازار تحميل کردهاند و تکنولوژي Plasma آخرين نفسهاي خود را ميکشد. تکنولوژيهاي موفق کنوني مانند 3LCD، Sony SXRD و JVC D0ILA زيرمجموعههاي LCD و LCoS محسوب ميشوند.
اين را در خاطر خواهم داشت تا در فرصتي مناسب قدري درباره کنتراست پويا (Dynamic Contrast) صحبت کنم که براي برخي دوستان شبههناک شده است.
مشخصات
? سازنده: Philips
? مدل:Essence 42PES0001
? نوع تلويزيون: 42 اينچ LCD
? نوع لامپ: LED
? نسبت تصوير: 16 به 9
? زمان پاسخگويي: 2 ميليثانيه
? روشنايي: 500 نيتس (کاندلا بر مترمربع)
? کنتراست: 66 هزار (Dynamic)
? رزولوشن پيشفرض: 1920 × 1080
? رزولوشن ديگر: 1080p در فرکانس 60 هرتز
? تونر ديجيتال: دارد
? پشتيباني از HD: دارد (Full HD)
? ورودي ديجيتال: 3 عدد HDMI 1.3 و USB
? ورودي کامپيوتر: D-Sub
? بلندگو: 2 عدد 15 واتي
? مصرف حداقلي: کمتر از يک وات در وضعيت غيرفعال
? مصرف متوسط: 248 وات
? ابعاد دستگاه: 982 × 662 × 49 ميليمتر
? وزن دستگاه: کمتر از 17 کيلوگرم
? قيمت جهاني: نزديک به سه ميليون تومان
ارزيابي فني
? طراحي: عالي (10 از 10)
? امکانات: عالي(9 از 10)
? کيفيت تصوير: عالي (9 از 10)
? کيفيت صدا: خيليخوب (8 از 10)
? ارزش قيمت: خوب (7 از 10)
? امتياز کلي: عالي (9 از 10)
چطور صفحه نمايش LCD کار ميکند؟
.jpg)
هر روز نمايشگرهاي کريستال مايع يا LCD:Liquid Crystal Display را در اطراف خود ميبينيد. از تلفن همراهتان گرفته تا ساعت ديجيتالي يا نمايشگرهاي تلويزيون و کامپيوتر.
نام کريستال مايع کمي نا آشنا و غير معمول به نظر ميرسد چون تصوري که از کريستال داريم مادهاي سخت و کاملاً جامد است. بياييد در اين مورد بيشتر بدانيم و سپس به سراغ معرفي صفحه نمايش LCD برويم.
همه ما ميدانيم که سه حالت ماده وجود دارد. جامد، مايع و گاز. مولکولهاي جامد در قيد نيروي بين مولکولي هستند و به همين دليل با نظم مشخصي جسمي معمولاً سخت را تشکيل ميدهند. در مقابل مولکولهاي مايع از نيروي جاذبه مولکولي کمتري برخوردار هستند ولي باز هم اين نيرو به اندازهاي است که آنها را با هم متحد قرار دهد و مانند گاز آزادانه در محيط، به صورت بينظم حرکت نکنند.
در اين ميان بعضي مواد حالتي بين مايع و جامد به خود ميگيرند. به اين معني که هم مانند جامد در قيد نيروي بين مولکولي هستند و هم مانند مايع به حالت سيال حرکت ميکنند. کريستال مايع بيشتر به حالت مايع تمايل دارد تا جامد.
با اين حال مقدار گرمايي که براي مايع کردن کريستال جامد نياز است تقريباً زياد است. به همين دليل است که صفحه نمايشهاي LCD در دماهاي مختلف رفتار غير عادي از خود نشان ميدهند.
با توجه به نوع کريستال، انواع مختلفي از کريستال مايع وجود دارد. نوعي از کريستال مايع که از آن در ساخت LCD استفاده ميشود نسبت به عبور جريان رفتارهاي مختلفي از خود نشان ميدهد. يکي از اين رفتار عبور و گسيل نور از خود است.
کريستالهاي مايع را به دو دسته تقسيم ميکنند. نوعي از آن گرما گرا هستند و به تغييرات گرمايي واکنش نشان ميدهند. نوع ديگر به تغييرات شيميايي واکنش نشان ميدهند.
نوع اول را نيز از نظر ساختار مولکولي به دو نوع تقسيم ميکنند. نوعي که در شکل گيري در محيط به حالت تصادفي شکل ميگيرد و نوع ديگري که خود حالت مشخص و آرايش مخصوصي دارد.
شکل گيري نوع دوم بستگي به اثر يک عامل خارجي دارد. اين عامل ميتواند يک جريان الکتريکي باشد و يا يک قالب فيزيکي که کريستال تحت آن شکل گيرد. کريستال مايع معمولاً حالتي گره مانند به خود ميگيرند ولي با عبور جريان رشتههاي آنها از يکديگر باز ميشوند و به صورت منظم شکل ميگيرند.
در ساخت LCD چهار موضوع کلي وجود دارد:
1- اينکه نور ميتواند قطبي شود
2- کريستال مايع ميتواند نور را تغيير و از خود عبور دهد
3- ساختار کريستال مايع با عبور جريان تغيير ميکند
4- و اينکه موادي شفاف وجود دارند که جريان را از خود عبور ميدهند
براي ساخت LCD ابتدا نياز به دو شيشه قطبي شده (Polarized) نياز داريم. روي طرفي از شيشه که قطبي نشده است مادهاي پلاستيکي کشيده ميشود. اين ماده باعث ميشود تا شبکههايي بر روي سطح شيشه ايجاد شود.
سپس بر روي اين لايه پلاستيکي، لايهاي از کريستال مايع نيز کشيده ميشود. شبکههاي تشکيل شده از پلاستيک به کريستال مايع شکل و فرم ميدهند. سپس صفحههاي شيشه قطبي شده که با روکشهاي پلاستيکي و کريستالي آماده شدهاند را در رديفهاي عمودي و افقي در مقابل يکديگر قرار ميدهند.
با عبور نور از هر کدام از لايهها، سرعت و زاويه لرزش آن تغيير ميکند. در انتها اگر زاويه و جهت گيري نور با شبکه تشکيل شده از پلاستيک بر بروي صفحه انتهايي مطابق باشد، نور از آن عبور ميکند.
همانطور که گفتيم با القاي جريان به کريستال مايع شکل گره مانند آن باز ميشود. در اين حالت نور را در زاويه و جهت گيري متفاوت با خطوط شبکه مانند لايه بيروني قرار ميدهد و نور را از خود عبور نميدهد و آن قسمت از کريستال تاريکتر به نظر ميرسد.
کريستال مايع به هيچ عنوان از خود نور گسيل نميکند. به همين دليل براي تشکيل تصوير به غير از القاي جريان، نياز به منبع خارجي نور نيز داريم.
براي درک بهتر اين مطلب به يک ساعت ديجيتالي نگاه کنيد. قسمتي از صفحه که اعداد در آن نمايش داده نميشوند روشن است. اين نوع صفحههاي LCD معمولاً داراي منبع نور خارجي نيستند و تنها نور محيط را بازتاب ميدهند. سپس با القاي جريان در کريستال مايع از انعکاس نور در قسمتي که ميخواهيم آن را نمايش دهيم جلوگيري ميکنيم و به جاي ايجاد تصوير با روشن کردن، با خاموش کردن مناطقي از صفحهاي روشن تصاوير را نمايش ميدهيم.
اين نوع LCDها براي صفحه نمايشهايي مناسب هستند که تصاويري مشخص را همواره نشان ميدهند. صفحههاي 7 قسمتي يا 7Segment مثال مناسبي براي اين نوع است.
در LCDهاي رنگي از نوعي نور فلورسنت استفاده ميشود و صفحهاي گسترده از اين نوع لامپ نور را به طور مساوي ميتاباند تا از متناسب بودن تصوير اطمينان حاصل شود.
LCDهاي ماتريسي نيز نوع ديگري از نمايشگرهاي LCD هستند. براي ساخت اينگونه LCDها از دو لايه شيشهاي به استفاده ميشود.
به يکي از اين شيشهها رديف و به ديگري يک سطرها متصل ميشوند. هر سطر به يک مدار مجتمع متصل ميشود و هر کدام از نوعي ماده شفاف رسانا ساخته شده است. به اين ترتيب با فرستادن جريان به هر پيکسل، کريستال مايع از هم باز ميشود و نور را عبور نميدهد. اين نوع LCD مشکلات بزرگي از جمله زمان طولاني براي پاسخ دارد.
صفحه نمايشهايي که تصاوير رنگي را نشان ميدهند داراي سه زير- پيکسل سبز و آبي و قرمز هستند. براي ساخت هر پيکسل يک مدار مجتمع و يک خازن نياز است. براي يک لپتاپ ساده که LCD آن 768×1024 پيکسل دارد 2359296 خازن و IC استفاده شده است. مشکلي که در اين ميان رخ ميدهد اين است که اگر تنها يکي از ترانزيستورها و يا خازنها به صورت دقيق کار نکنند قسمتي از صفحه از کار ميافتد.
با فراگير شدن استفاده از LCD و بزرگتر ساختن و بيشتر کردن پيکسلها، شانس داشتن ترانزيستورها و خازنهاي معيوب بيشتر ميشود و سازندگان هم اکنون به دنبال رفع اينگونه مشکلات و رسيدن به پيکسلهاي بيشتر و بالا بردن دقت و کيفيت نمايشگرها LCD هستند.
ادامه دارد......
/خ