|
واژه نامه بي سيم
    -(2 Body)
|
واژه نامه بي سيم
Visitor
459
Category:
دنياي فن آوري
2G: امروزه رايجترين نوع ارتباط تلفني بيسيم است که ارتباطات اطلاعاتي کندي را فراهم ميسازد و تمرکز اصلي آن روي کيفيت صدا است. 2.5G: يک استاندارد حد وسط و رابط بين 2G و 3G است. برقراري ارتباط به طريقه ديجيتال زمينه پست الکترونيکي و مرور وب آسان را فراهم ميسازد. 3G: به عنوان سومين نسل از تکنولوژي ارتباطات بيسيم عمل ميکند و حاکي از پيشرفتهاي سريع و قريب الوقوع در ارتباطات صوتي و اطلاعرساني بيسيم با انواع استانداردهاي موجود ميباشد. مصرف اصلي اين تکنولوژي، بالا بردن سرعت انتقال داده به 2 مگابيت در ثانيه است. 802.11: گروهي از ويژگيهاي بيسيم ميباشد که از سوي IEEE عرضه ميشود و شامل رابط بيسيمي بين دستگاهها براي کنترل ترافيک بستههاي اطلاعاتي است (براي اجتناب از برخورد در انتقال داده و غيره). اين ويژگيها با علايم و نشانههاي متفاوتشان شامل موارد زير هستند. 802.11a: با دامنه فرکانس 5 گيگاهرتز (5/85 تا 5/125 گيگاهرتز) و حداکثر سرعت سيگنال 54 مگابيت در ثانيه عمل ميکند. باند فرکانس 5 گيگاهرتز به اندازه فرکانس 2/4 گيگاهرتز شلوغ نيست، چون کانالهاي بيشتري نسبت به 802.11b دارد و در واقع از 802.11b جديدتر است، ولي با آن سازگاري ندارد. 802.11b: در باند 2/4 گيگاهرتزي،Industrial, Scientific and Measurement (ISM) 2/4 تا 2/4835 گيگاهرتز عمل ميکند و ميزان سيگنالدهي آن تا 11 مگابيت در ثانيه است که معمولا اين ميزان فرکانس کاربرد بيشتري دارد، مثل اجاقهاي مايکروويو، تلفنهاي بيسيم، تجهيزات علمي و پزشکي که همه همچون دستگاههاي بلوتوث با باند ISM 2/4 گيگاهرتز کار ميکنند. 802.11e: اين استاندارد در اواخر ماه سپتامبر سال 2005 توسطIEEE تصويب شد. کيفيت سرويس دهي آن طوري است که ميتواند کيفيت ترافيک صوتي و تصويري را تضمين نمايد و براي شرکتهايي حايز اهميت است که به استفاده از تلفنهاي Wi-Fi تمايل دارند. 802.11g: شبيه 802.11b است، ولي اين استاندارد از ميزان سيگنالدهي تا 54 مگابيت در ثانيه پشتيباني ميکند، همچنين در باند ISM، 2/4 گيگاهرتز کاربرد دارد، ولي از تکنولوژي راديويي متفاوتي براي افزايش ظرفيت پذيرش کلي استفاده ميکند؛ با 802.11b قديمي نيز سازگار است. 802.11i: گاهي Wi-Fi Protected Access 2 (WPA 2) ناميده ميشود و در ژوين سال 2004 به تصويب رسيده است. WPA 2 ازAdvanced Encryption Standard (استاندارد رمزگذاري پيشرفته) در حد 128 بيت و بالاتر از آن پشتيباني ميکند و با ويژگيهاي کنترل کليد و شناسايي کاربر 802.1x همراه است. 802.11k: در اواسط سال 2006 به تصويب ميرسد و استانداردRadio Resource Management (کنترل منابع راديويي) است که اطلاعات سنجش نقاط دستيابي و تغييرات لازم براي اجراي بهتر LAN (شبکههاي) بيسيم را فراهم ميسازد. مثلا ميتواند با استفاده از نقاط دستيابي، بار ترافيک را مديريت نمايد يا به تنظيم مرتب و دايم نيروي انتقال داده، جهت کاهش تداخل (دادهها) کمک نمايد. 802.11n: اين استاندارد بهينهسازي براي توان عملياتي بالاتر و براي بالا بردن ظرفيت پذيرش WLAN تا بيش از 100 مگابيت در ثانيه طراحي شده است. اين استاندارد در اواخر سال 2006 به تصويب نهايي ميرسد. 802.11r: اين استاندارد در سال جاري به تصويب ميرسد و يک استاندارد گشت و گذار سريع است که براي حفظ ارتباطپذيري کاربر در هنگام جابهجايي و حرکت از يک نقطه دستيابي به نقطه ديگر به کار ميرود، همچنين در برنامههاي کاربردي که به استانداردهاي کيفيت خدمات بالا با تاخير کم، مثل کيفيت صداي روي WLAN نياز دارند، مهم است. 802.11s: اين استاندارد در شبکهبندي mesh به کار ميرود و در اواسط سال 2008 به تصويب خواهد رسيد. Access Point (نقطه دستيابي): يک فرستنده/گيرنده WLAN يا ”base station“ است که ميتواند يک شبکه را به شبکه ديگر يا چند دستگاه بيسيم وصل نمايد. نقاط دستيابي (APها) به عنوان پل و رابطي براي يکديگر هستند. حالت Ad hoc: يک چهارچوب شبکه بيسيم است که در آن دستگاهها بدون اينکه لازم باشد از يک AP استفاده کنند يا به شبکه وصل شوند، قابليت برقراري ارتباط مستقيم با يکديگر را خواهند داشت و درست برعکس شبکه زيربنايي است که در آن همه دستگاهها از طريق AP به يکديگر وصل شده و ارتباط برقرار مينمايند. بلوتوث: يک لينک (اتصال) راديويي کم هزينه با بورد کوتاه بين لپتاپها، تلفنهاي همراه، نقاط دستيابي شبکه و دستگاههاي ديگر است. بلوتوث ميتواند جايگزين کابلها شود و براي ايجاد شبکههايad hoc مفيد باشد، همچنين روش استانداردي را براي اتصال دستگاهها در هر جاي دنيا ارايه ميدهد. CDMA: Code Division Multiple Access يک تکنولوژي سلولي ديجيتال است که از تکنيکهاي طيف گسترده استفاده ميکند و به جاي جداسازي کاربران از يکديگر آنها را با استفاده از کدهاي فرکانس ديجيتال با دسترسي کامل به طيف، جدا ميسازد. CDMA با GSM و TDMA رقابت ميکند. CDPD: تکنولوژي Cellular Digital Packet Data براي حاملان ارتباطات از راه دور کاربرد دارد که آن را براي انتقال داده به کاربران از طريق شبکههاي سلولي آنالوگ استفاده نشده به کار ميبرند. اگر يک قسمت از شبکه مثل يک محدوده جغرافيايي خاص يا يک ”سلول“، بيش از اندازه استفاده شود، CDPD ميتواند بطور خودکار منابع شبکه را براي کنترل ترافيک اضافه به کار برد. CTIA: Cellular Telecommunications & Internet Association يک سازمان بينالمللي است که به معرفي و عرضه همه عناصر مخصوص ارتباطات بيسيم، مثل سرويسهاي ارتباطات شخصي، سلولي، سرويسهاي پيشرفته مخصوص ماهواره و راديوي سيار، کمک کرده و توجه سرويس دهندگان، سازندگان و غيره را به خود جلب ميکند. EDGE: نرخ (سرعت) انتقال داده پيشرفته براي GSM Evolution است. اين تکنولوژي 3G، انتقال داده به طريقه بيسيم را با سرعت 384 کيلوبيت در ثانيه ميسر ميسازد و مبتنيبر تکنولوژي GSM بوده و امکان خدمات باندپهن بالايي، مثل مولتي مديا (چند رسانهاي) را فراهم ميسازد. در آمريکاي شمالي از آن بيشتر پشتيباني ميشود، چون تکنولوژيهايي مثل CDMA و UMTS مورد توجه بوده و کاربرد بيشتري دارد. EVDO: Evolution Data Only يا Evolution Data Optimized تکاملي از شبکههاي CDMA است که بر مبناي استاندارد 1xRTT کار ميکند و سرعت انتقال داده بيسيم بيشتري را يعني از 400 کيلوبيت در ثانيه به 700 کيلوبيت در ثانيه، با رکورد تقريبي 4/2 مگابيت در ثانيه فراهم ميسازد. FLASH-OFDM: يک تکنولوژي باندپهن سلولي اختصاصي است که اپراتورهاي شبکه ميتوانند از آن براي کامپيوترهاي نوتبوک کاربران در حال حرکت يا به عنوان يک سيستم دستيابي بيسيم ثابت استفاده کنند که براي اتصال کامپيوترهاي خانگي و اداري کوچک تا آخرين مسافت، جواب ميدهد. ويژگيهاي مهم آن، معماري IP کامل و سرعت بالاي آن است. اين تکنولوژي به کاربران امکان ميدهد تا با سفر در حد 250 کيلومتر در ساعت، داده را با سرعت 1/5 مگابايت در ثانيه دريافت کنند يا با سرعت 500 کيلوبيت در ثانيه آن را ارسال نمايند. Orthogonal Frequency Division Multiplexing (OFDM) با تبديل سيگنالهاي راديويي به سيگنالهاي کوچکتر و با سرعت پايينتر که به صورت موازي منتقل ميشوند، اختلال ايجاد شده هنگام انتقال را کاهش داده و از باندپهن کافي استفاده ميکند، ولي بورد آن را کاهش ميدهد. GPS: Global Positioning System ”منظومهاي“ از 24 ماهواره است که زمين را در ارتفاع 10900 مايل دور ميزند و استفاده از گيرندههاي زميني را براي افراد، جهت شناسايي موقعيت جغرافيايي آنها بين 10 تا 100 متر امکانپذير ميسازد. اين ماهوارهها از محاسبات رياضي سادهاي براي پخش اطلاعات استفاده ميکنند که به عنوان طول و عرض و ارتفاع جغرافيايي، توسط گيرندههاي زمين ترجمه شدهاند. GPRS: تکنولوژي General Packet Radio Service با سرعت حداکثر 115 کيلوبيت در ثانيه، در مقايسه با سرعت 9/6 کيلوبيت در ثانيه در سيستمهاي GSM قديميتر کار ميکند؛ اينترنت و ارتباطات بيسيم ديگر با سرعت بالا، مثل پست الکترونيکي، بازيها و برنامههاي کاربردي را فعال و امکانپذير ميسازد، همچنين از حد وسيعي از باندپهن پشتيباني کرده و در باندپهن محدود نيز کاربرد مناسبي دارد. براي ارسال و دريافت مقادير کوچک داده، مثل نامههاي الکترونيکي و مرور وب به همان اندازه مقادير زياد داده، مناسب است. GSM: Global System for Mobile Communications (سيستم جهاني مخصوص ارتباطات تلفني) يک سيستم سلولي ديجيتال مبتنيبر تکنولوژي باند باريک TDMA است که به کاربران امکان دسترسي به اسلاتهاي زماني روي باندهاي با همان فرکانس را ميدهد، همچنين تا 8 ارتباط همزمان با همان فرکانس را برقرار ميسازد؛ اين تکنولوژي رقيب DMA است. HSDPA: High-Speed Downlink Packet Access يک تکنولوژي داده با سرعت بالاي 3G است و در واقع همان استاندارد WCDMA پيشرفته است که سرعت را بالا برده و ميزان تاخير را کاهش ميدهد؛ با طيف 5 مگاهرتز کار ميکند و سرعت واقعي از 400 کيلوبيت در ثانيه را به 600 کيلوبيت در ثانيه ميرساند؛ حداکثر سرعت تقريبي آن 14/4 مگابيت در ثانيه ميباشد. Hot spot: مکاني مثل، هتل، رستوران يا فرودگاه که دسترسي Wi-Fi را به صورت رايگان يا با پرداخت هزينه امکانپذير ميسازد. I-Mode: يک سرويس اينترنت بيسيم عمومي است که در سال 1999 به وسيله شرکت NTT DoCoMo در ژاپن داير گرديد و برمبناي شکل ساده شدهاي از HTML کار ميکند و اطلاعات بستهاي، مثل بازيها، نامههاي الکترونيکي و حتي برنامههاي بازرگاني را براي دستگاههاي کوچک دستي ارسال ميکند. IEEE: Institute of Electrical and Electronics Engineers يک سازمان غيرانتفاعي فني حرفهاي با بيش از 360000 کارمند اختصاصي در بيش از 175 کشور است که در زمينههاي فني، مثل مهندسي کامپيوتر و ارتباطات از راه دور تخصص و صلاحيت دارد؛ اين سازمان ويژگيهاي 802.11 را نيز توسعه داده است. MAC: هر دستگاه بيسيم802.11 داراي يک آدرسMedia Access Control منحصر به خود است که درون آن بصورت کد و برنامهاي براي کنترل عمليات آن قرار گرفته است. اين شناسه ويژه براي برقراري امنيت شبکههاي بيسيم به کار ميرود. وقتي يک شبکه از يک جدول MAC استفاده ميکند، تنها راديوهاي 802.11 که داراي آدرسهاي MAC اضافه شده به جدول MAC شبکه بودهاند، ميتوانند به اين شبکه دسترسي داشته باشند. Mesh networking (شبکهبندي مش): نمايانگر گرههاي شبکه بيسيم و مجزا است که با يکديگر در ارتباط بوده و شبکههايي را ميسازند که خود را پيکربندي نموده و تنها با گرهاي اين کار را انجام ميدهند که براي قرار گرفتن درون يک LAN (شبکه) داراي سيم لازم است. MIMO: Multiple Input Multiple Output به استفاده از چند آنتن در يک دستگاه Wi-Fi به ارتقاء عملکرد و ظرفيت پذيرش اشاره ميکند. تکنولوژي MIMO از يک ويژگي به نام multipath (چند مسيري) بهره ميگيرد و زماني اتفاق ميافتد که يک مخابره راديويي در نقطه A آغاز شده و سپس قبل از دريافت از چند سطح يا شيء و از چند مسير در نقطه B عبور ميکند. تکنولوژي MIMO از چند آنتن براي جمعآوري و سازماندهي سيگنالهايي استفاده ميکند که از طريق اين مسيرها دريافت ميشوند؛ اين تکنولوژي بيشتر در استاندارد 802.11n کاربرد دارد. RFID: شناسايي فرکانس راديويي از فرستندههاي راديويي داراي برق ضعيف، براي خواندن اطلاعات ذخيره شده در يک tag فرستنده و گيرنده خودکار در فواصل بين 2/5 سانت تا 3 متر استفاده ميکند. Tagهاي RFID براي کنترل داراييها، صورت موجودي و تاييد و توصيه پرداختها به کار ميروند و بيشتر به عنوان کليدهاي الکترونيکي در ابزارهاي خودکار و تهديدات امنيتي ديگر استفاده ميشوند. Roaming: عبارت است از: جابجايي يک دستگاه سيار از يک مکان و وضعيت شبکه بيسيم به ديگري بدون هيچ وقفه يا اختلال در سرويس يا قطع اتصال. Smart phone (تلفن هوشمند): يک تلفن بيسيم با قابليتهاي اينترنت و متن است که ميتواند تماسهاي تلفني بيسيم را کنترل نموده، آدرسها را حفظ کند، پست صوتي را دريافت کرده، به اطلاعات روي اينترنت دست يافته و نامههاي الکترونيکي و مخابرههاي فاکس را ارسال و دريافت نمايد. Site Survey (بررسي سايت): در وضعيت يک WLAN جديد براي اجتناب از اتلاف وقت و بروز مشکلات پرهزينه انجام ميشود که شامل طراحي شبکه، کنترل روي ساخت و تجهيزات و آزمايش آنها است. SMS: Short Message Service (سرويس پيام کوتاه): امکان ارسال پيامهاي متني کوتاه بين دستگاههاي سيار، مثل تلفنهاي موبايل، دستگاههاي فکس و Black Berry را فراهم ميسازد. اين پيامها با تعداد 160 حرف الفبايي، فاقد تصوير يا گرافيک به عنوان متني روي صفحه نمايش دستگاه گيرنده ظاهر ميشوند و با شبکههاي GSM نيز کار ميکنند. SSI: Service Set Identifier يک سلسله کاراکتر منحصر به شبکه خاص يا بخشي از شبکه است که از شبکه و همه دستگاههاي ضميمه آن، براي شناسايي خود استفاده ميکند و هنگاميکه بيش از يک شبکه مستقل در محلي نزديک به هم وجود داشته باشند، به دستگاهها امکان ميدهند تا به شبکه درست متصل شوند. Symbian Ltd: يک سرمايهگذاري مشترک بين شرکتهايLM Ericsson Telephone، موتورولا، نوکيا و Psion PLC، براي توسعه سيستمعاملهاي جديد مبتنيبر پلاتفرم EPOC32 شرکت Psion که براي دستگاههاي کوچک سيار و بيسيم، مثل تلفنها و دستگاههاي دستي مناسب ميباشد. TDMA: Time Division Multiple Access يک فرکانس راديويي در دسترس را به يک شبکه درون اسلاتهاي زماني تقسيم ميکند و سپس اين اسلاتها را به چند تماس اختصاص ميدهد، بنابراين يک فرکانس از چند کانال داده همزمان پشتيباني ميکند و ميتواند نسبت به تکنولوژيهاي قديميتر از باندپهن استفاده بهتري داشته باشد.TDMA در فرکانسهاي 800 تا 1900 مگاهرتز در دسترس بوده و در سيستم سلولي ديجيتال GSM نيز به کار ميرود. UMTS: Universal Mobile Telecommunications System يک تکنولوژي شبکه سلولي 3G است که از(Wideband Code WCDMA Division Multiple Access) استفاده ميکند و از اواسط سال 2005 در 25 کشور به اجر درآمده است. سرعت انتقال داده از 384 کيلوبيت در ثانيه براي تلفنها تا 2 مگابيت در ثانيه براي دستگاههاي ثابت ميباشد. UWB: Ultrawideband که پالس ديجيتال نيز ناميده ميشود، يک تکنولوژي بيسيم مخصوص انتقال اطلاعات ديجيتال به بخش وسيعي از طيف فرکانس راديويي با قدرت بسيار پايين است و چون به برق ضعيفي نياز دارد، ميتواند سيگنالها را از بين درها و ديگر موانعي که معمولا سيگنالها را در باندهاي پهن محدودتر با نيروي قويتر منعکس ميکنند، عبور دهد، همچنين ميتواند مقادير زيادي از داده را حمل نمايد و براي سيستمهاي مکانهاي راديويي و راداري که به زمين احاطه دارند، مناسب است. VoIP: Voice over Internet Protocol سيستمي براي ارايه ارتباطات صوتي رقمي شده (ديجيتالي شده) از طريق شبکههاي IP است. اين تکنولوژي به تلفنهاي دستي سازگار با يکديگر يا کامپيوترهاي داراي نرمافزار مناسب امکان ميدهد تا تماس تلفني برقرار نمايند. WAP: The Wireless Application Protocol مجموعهاي از ويژگيها است که به وسيله WAP Forum توسعه يافته است و به توسعهدهندگان امکان ميدهد تا با استفاده از Wireless، برنامههاي کاربردي شبکهبندي شده مناسب براي دستگاههاي بيسيم دستي را بسازند. WAP براي کار با اين دستگاهها و محدوديتهايشان طراحي شده است: يک حافظه و اندازه سيپييو محدود، صفحه نمايشهاي کوچک و سياهوسفيد، باندپهن کم و اتصالات نامنظم. WAP يک استاندارد واقعي است که بيش از 200 فروشنده از آن پشتيباني ميکند. WCDMA: Wideband Code Division Multiple Access يک تکنولوژي بيسيم 3G است که از CDMA نشات ميگيرد و اطلاعات ديجيتالي شده را روي دامنه وسيعي از فرکانسها، جهت افزايش سرعت ارسال ميکند و از کانالهاي وسيع 5 مگاهرتزي استفاده مينمايد و براي بالا بردن سرعت با جايگزين کردن تکنولوژي TDMA به جاي CDMA به GSM و UMTS وابسته است. براي سرويسهاي تصويري، صوتي و اطلاع رساني مفيد بوده و ميتواند با سرعت تا 2 مگابيت در ثانيه داده را ارسال نمايد. WEP: Wired-Equivalent Privacy protocol در استانداردIEEE 802.11 براي ايجاد يک WLAN با حداقل سطح ايمني و حفاظت، در مقايسه با يک LAN داراي سيم، با استفاده از رمزنگاري داده تعيين شده است. اکنون به خاطر طول نامناسب کليد و مشکلات ديگر آن ناقص شناخته شده و با وجود ابزارهاي در دسترس ميتواند به زودي مورد تهاجم قرار گيرد. WME: Wireless Multimedia Extensions که به نامWireless Multimedia Enhancement يا Wi-Fi Multimedia (WMM) نيز شناخته شده است، مجموعهاي از ويژگيهاي مبتنيبر استاندارد مقدماتي IEEE 802.11e است که ويژگيهاي اوليهQuality of service (QoS) (کيفيت خدمات) را در شبکههاي IEEE 802.11 ارايه ميدهد. WME ترافيک برنامههاي کاربردي مختلف، مثل برنامههاي صوتي و تصويري را در محيطها و شرايط مختلف در اولويت قرار داده است. WPA: Wi-Fi Protected Access يک ويژگي رمزنگاري داده براي شبکههاي بيسيم 802.11 است که جايگزين WEP ضعيفتر شده است. WPA به وسيله اتحاديه Wi-Fi، قبل از تصويب استاندارد امنيتي802.11i توسط IEEE ايجاد شده و با استفاده از کليدهاي فعال و Extensible Authentication Protocol (پروتکل شناسايي کاربر قابل توسعه)، براي ايمنسازي دسترسي به شبکه و روشي براي کدگذاري به نام (TKIP) Temporal Key Integrity Protocol براي ايمنسازي ارسال اطلاعات، WFP را بهينه ميسازد. WPA2: Wi-Fi Protected Access 2 يک نسخه ارتقاء يافته از WPA است. WPA استاندارد رسمي802.11i بوده که به وسيله IEEE در ژوين 2004 به تصويب رسيده و به جاي TKIP (فوقالذکر) از استاندارد Advanced Encryption استفاده ميکند. AES از کليدهاي 128، 192 و 256 بيت پشتيباني مينمايد. Wi-Fi : Wireless fidelityيک اصطلاح عمومي براي تکنولوژي802.11 است. WLAN: شبکههاي محلي بيسيم، از امواج راديويي به جاي کابل براي اتصال يک دستگاه کاربر استفاده ميکنند، مثل اتصال لپتاپ به يک LAN. آنها اتصالات اترنت را برقرار ساخته و در گروه و خانواده802.11 که ويژگيهاي آن به وسيله IEEE توسعه يافته است، به کار ميروند. War driving: به رانندگي با يک لپتاپ با قابليت بيسيم و آنتن براي يافتن مکانهايي جهت دستيابي به شبکههاي بيسيم بيحفاظ، اشاره ميکند. آنها معمولا شبکههاي شرکتي بوده که در خارج از زيربناي واقعي شرکت توسعه يافته و به صورت بيحفاظ باقي ماندهاند. War chalking: علامت گذاري ساختمانها يا پيادهروها با گچ براي نشان دادن محلي که ميتوان در آن به يک شبکه بيسيم شرکتي بدون حفاظ دسترسي پيدا کرد، اين نقاط دستيابي از طريق همانwar driving يافت شدهاند. WiMax: نام عمومي استاندارد شبکه بيسيم 802.16 مخصوص منطقه پايتخت است که بايد تاکنون توسعه يافته باشد. WiMax که داراي برد 31 مايل ميباشد و دستيابي به باندپهن شبکه با مشکل کمتر در دسترسپذيري و بدون پرداخت هزينه بابت به رشته درآوردن سيمها (مثل دسترسي کامل در باندپهن) يا محدوديتهاي فاصله،Digital Subscriber را هدف قرار داده است. دو نوع WiMax وجود دارد: يکي 802.16-2004 يا 802.16d براي پيادهسازيهاي ثابت و 802.16e براي سرويسهاي متحرک. WML: Wireless Markup Language مثل زمان برنامهنويسي اينترنت HTML است که محتواي اينترنت را به دستگاههاي کوچک بيسيم، مثل تلفنهاي موبايل مجهز به مرورگر و دستگاههاي دستي که داراي صفحه نمايشهاي کوچک و سيپييوهاي کند، ظرفيت حافظه محدود و باندپهن کم با قابليتهاي ورودي محدود کاربر هستند، ارسال ميکند. Wi-Fi Alliance: يک سازمان بينالمللي غيرانتفاعي که در سال 1999 براي تصويب قابليت عمل محصولات WLAN مبتنيبر ويژگيIEEE 802.11 در چند محيط تشکيل شد. در حال حاضر نيز اتحاديه Wi-Fi داراي بيش از 200 شرکت عضو از سراسر دنيا ميباشد و بيش از 1000 محصول گواهينامه Wi-Fi را دريافت کرده است، يعني از زمان شروع ارايه گواهينامه آن در مارس2000. هدف اعضاي اين اتحاديه، بالا بردن ميزان آگاهي و تجربه کاربر از طريق قابليت عمل محصول در چند محيط است. /خ
|
|
|