مقدمه
ارزش و بهاي گران گوهرها به علت برخي ويژگي ها از جمله رنگ و سختي و زيبايي و درخشندگي است. گذشته از اينها، کميابي و قانون خلل ناپذر عرضه و تقاضا نيز در مطلوب بودن و بالا بودن بهاي آنها بي تاثير نيست.
رنگ
سنگ هاي گرانبها و نيمه قيمتي ، ساده و بي رنگند و يا رنگ هاي زيبا و خيره کننده دارند. اگر گوهري صاف و بلوري و درخشان نباشند لازم است مانند فيروزه يا سافير ستاره اي داراي رنگي دل پسند يا تظاهرات رنگي مخصوص باشند.
رنگ که اين اندازه در سنگ هاي گرانبها و سنگ هاي زينتي طرف توجه گوهرشناسان و گوهرفروشان و خريداران است در واقع يک خاصيت عارضي است و جزو خواص ذاتي و اصلي آن شمرده نمي شود. در اين مورد نيز قانوني حکم فرماست که مدون نيست. يک قطعه سنگ گرانبها اگر داراي ترکيبات شيميايي خالص باشد ، بي رنگ خواهد بود مانند الماس که کربن خالص است. اما اگر اين الماس ناخالصي در شبکه خويش بپذيرد رنگين مي شود. رنگ در کاني جذب برخي پرتوهاي نوري ، از نور سفيد تابيده شده به شبکه کريستال است. وجود ناخالصي ها سبب مي شود که در شدت جذب تغييراتي در يک يا چند تايي از پرتوها داده شود. اتم هاي فلزي نور بيشتري را جذب مي کنند و هر چه اتم درشت تر باشد ، ميزان جذب نيز در آن بيشتر خواهد بود که در اين صورت همه پرتوها جذب مي شود (آن چه به درون نفوذ کند) تنها سطح کريستال برخي پرتوها را بازتاب مي داهد.
وجود اندکي اکسيد آهن در ياقوت ، سبب جذب پرتوها و گذراندن بخش قرمز پرتو نور مي شود. همچنيني وجود اکسيد کروم ، به تنهايي رديف سبز از پرتوها اجازاه گذر کردن از درون کريستال را مي دهد (البته عوامل ديگري هم براي رنگين نمودن سنگ هاي کاني وجود دارد که از ذکر آنها صرف نظر مي شود). يک نفر گوهر شناس در سنگ کروندم که اغلب به رنگ هاي گوناگون يافت مي شود ، بها و ارزش هاي متفاوت تشخيص مي دهد. گوهرفروشان ياقوتي را که داراي رنگ سرخ تيره شفاف مشابه لعل باشد بر الماس ترجيح مي دهند و ارزش بيشتري براي آن قائلند ، در صورتي که کروندم خاکستري رنگ و خشن به هيچ وجه مورد توجه آنان نيست.
شفافيت و درخشندگي
افزون بر رنگ ، ويژگي هاي ديگري همچون شفافي و تناسب شکل و جلا ، بر زيبايي و درخشندگي گوهرها و. سنگ هاي نيمه قيمتي مي افزايد. تفاوت نسبت سرعت سير نور بين هوا و سنگ هاي شفاف استعداد درخشندگي يک گوهر معدني را معين مي سازد و الماس اين استعداد را بيش از هر سنگ ديگر داراست.
گذشته از اين ها ، زواياي تاج يا قسمت بالاي يک نگين و همچنين زواياي قاعده آن باعث تشديد درخشندگي و تشعشع و چند رنگي مي شود. بنابراين هر چه تناسب تراش سنگ بهتر باشد، زيبايي و جلوه آن بيشتر خواهد بود. به طوري که گفته شد ، نور سفيد در گذشتن از سنگ شفاف بنابر اختلاف طول امواج اختلاف سرعت پيدا مي کند و همين امر باعث تجزيه نور و بازتاب هاي مختالف و چند رنگي سنگ مي گردد. اين خاصيت را تشعشع و درخشندگي يا لمعان مي نامند. گوهرهاي بدلي و الماس و ياقوت سبز اتين استعداد تشعشع را بيش از سنگ هاي ديگر دارا مي باشند. بعضي از سنگهاي معدني ، نور را به دو قسمت تجزيه مي کنند که آن را بازتاب دو گانه مي گويند. در بعضي از سنگ ها بازتاب هاي نامساوي و به رنگ هاي مختلف وجود دارد که زيبايي انواع ياقوت ها از همين در آميختگي موزون رنگ هاي تجزيه شده به دست مي آيد.
سختي ودوام گوهرها
گوهرها اصولا از همه اشيا و اجناسي که ما در زندگاني خود مورد استفاده قرار مي دهيم ، سختي و دوام بيشتري دارند و پربهاترين آنها سخت ترين آنهاست. در سنگ هاي گرانبها ، اغلب ترک هايي ديده مي شود که اصطلاحا در جواهر سازي به انها مو مي گويند و چنين سنگ هاي مودار ناميده مي شوند. مو برداشتن يک قطعه گوهر معمولا در نقاطي روي مي دهد که در آنجا پيوند بلور سست و ضعيف باشد ولي شکستن يک گوهر مربوط به اين امر نيست. سنگ از سخت ترين نقاط خود نيز مي شکند. مقاومت سنگ هاي مختلف در مقابل مو برداشتن و يا شکستن متفاوت است. مثلا يشم بسيار پر دوام است ولي اپال و سنگ ماده و زير کن از همه کم دوام تر هستند.
کميابي
گوهرها علاوه بر مزايا و خواص فوق ، داراي خاصيت ديگري هم هستند و آن کم يابي و پراکندگي معادنشان در نقاط مختلف و دور افتاده جهان است. پيداست گوهري که خواص ياد شده را به ميزان بيشتري در خود جمع کرده باشد ، مانند الماس و ياقوت البته گرانبهاتر و مرغوب تر است و با کمبود اين خواص ، از ارزش آن نيز کاسته مي شود.
سنگ هايي که ميزان سختي آنها برابر با کوارتز و يا کم تر از آن است و در ضمن نمودهاي رنگ ويژه اي نيز ندارد ولي به علت آرايش داخلي مساوي و همسان و اشکال مخصوص از ساير سنگ ها متمايز هستند ، در برابر گوهرهاي گرانبها و يا "احجار کريمه" سنگ نيمه قيمتي يا سنگ هاي زينتي ناميده مي شوند. هر چند از نظر حد فاصل معيني ميان اين سنگ ها و گوهرهاي گرانبها و مواد کاني ديگر نمي توان قائل گرديد.
منبع: http://atwis.com/خ