جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
كانسارها (5)
-(1 Body) 
كانسارها (5)
Visitor 604
Category: دنياي فن آوري

خاک رس آتشخوار

بيشترخاک رس آتشخوار ، از کائولينيت تشکيل شده است، کائولين در آن به خوبي متبلور مي شود ونظم مطلوبي درشبکه آن وجود دارد. خاک رس آتشخوار ،علاوه بر کائولين حاوي اکسيد وهيدروکسيدهاي آلومينيوم نيزهست. هر نوع خاکي که دماي بيش از 1500 درجه سانتيگراد را تحمل کند و ميزان Al2O3 موجود در آن قابل توجه باشد، به خاک رس آتشخوارمعروف است. خاک رس آتشخوار به انواع شکل پذير و بي شکل تقسيم مي شود. بيشتر در افقهاي پايين لايه هاي زغالدار پيدا مي شود. مصرف عمده اين خاک در تهيه آجرهاي آتشخوار است که به شاموت معروف اند. ديگر مصارف آن درساخت قطعات کوره ها وکاشيهاي نسوزاست.

بنتونيت

واژه بنتونيت را نخستين بار در سال 1898 دانشمندي به نام نايت به کار برده است اين واژه ازاصطلاح محلي شيلهاي بنتون واقع در ايالت وايومينگ امريکا گرفته شده است. مهمترين بخش بنتونيت را کانيهاي گروه اسمکتيت تشکيل مي دهند. اسکمتيت شامل سريهاي دي اکتاهدرال وتري اکتاهدرال است. کانيهاي سري دي اکتاهدرال عبارتنداز:
مونتموريونيت ، بيدليت و ناترونيت . انواع تري اکتاهدرال شامل کانيهاي هکتوريت و ساپونيت است.
از خواص مهم کانيهاي خانواده اسمکتيت ،جانشين يوني ، خاصيت شکل پذيري ، انبساط وانقباض يوني آنها را مي توان نام برد.
موارد مصرف: ميزان بنتونيت مصرفيدر آمريکا شامل 26% ريخته گري، 23% گندوله آهن ، 21% جمع آوري فضولات گاو ، 20% حفاري، 8% محيط زيست و 2% موادغذايي و... است.

نحوه تشکيل نبتونيت:

نبتونيت ها به دوطريق گرمابي و رسوبي تشکيل مي شوند.

1-ذخايربنتونيت گرمابي

اين ذخاير کوچک بوده درشرايط خاص ترکيب محلول گرمابي تشکيل مي شوند.خصوصيات محلول براي تشکيل اسمکتيت عبارتند از: 1) سيلس بايد بيش از حد اشباع کوارتز باشد، 2) دماي محلول بالا باشد. سنگ مادرمناسب، توفهاي داسيتي ، تراکيتي و ريوليتي غني از K و Ca هستند. اين نوع ذخاير در ژاپن ، ايتاليا ويونان گزارش شده است.

2-ذخايربنتونيت رسوبي:

مهمترين ذخايربنتونيتدنيا از نوع رسوبات است. خاکستر آتشفشانهاي اسيدي - حد واسط هنگامي که در محيطهاي درياچه اي قليايي برجاي گذاشته مي شوند، ضمن واکنش با آب اسمکتيت وديگر کانيها را مي تواند تشکيل دهند. عمده بنتونيتهاي رسوبي متعلق به دوران سوم زمين شناسي هستند. اسمکتيت با افزايش دما و فشار به ايليت تبديل مي شود. سنگهاي رسوبي حاوي نبتوتيت درشرايطافزايش عمق (افزايش دما) ابتدا اسمکتيت به اسمکتيت- ايليت تبديل مي شود. درعمق حدود 3700 متر حدود 80% اسمکتيت را ايليت تشکيل مي دهد. عدم گزارشبنتونيتاز پالئوزوئيک مي تواند به علت تبديل آن به ايليت باشد.

کانسار مس پورفيري

کانسارهاي مس پورفيري به دليل ذخيره زياد و ناچيز بودن هزينه هاي بهره برداري از اهميت بسياري زيادي برخوردار هستند. امروزه قسمت اعظم مس دنيا از کانسارهاي مس پورفيري به دست مي آيد. کانسارهاي مس پورفيري همراه سنگهاي مونزونيتي، ديوريتي و گرانوديوريتي کالک آلکالن کشف مي‌شوند. اصطلاح پورفيري از باف پورفيري سنگهاي همراه، بافت استوک ورک و پراکنده ذخيره و ابعاد زياد اخذ شده است.

کانسارهاي مس پورفيري در کمربندهاي تکتونيکي زون فرورانش حاشيه قاره ها و جزاير قوسيکشف شده اند. اکثر ذخاير کشف شده متعلق به دوران سوم و دوم بوده است که در کمربندهاي تکتونيکي حاشيه اقيانوس آرام واقع شده اند. از جمله اين ذخاير مي توان کانسارهاي شيلي، پرو، مکزيک، آمريکا، کانادا، فيليپين، زلاندنو و گينه جديد را نام برد.

انواع کانسارهاي مس پورفيري بر اساس موقعيت تکتونيکي

کانسارهاي مس پورفيري را بر اساس موقعيت تکتونيکي و سنگها همراه آن به دو گروه کانسارهاي مس پورفيري نوع مونزونيتي و کانسارهاي مس پورفيري نوع ديوريتي تقسيم مي کنند.

کانسارهاي مس پورفيري نوع مونزونيتي

کانسارهاي مس پورفيري نوع مونزونيتي همراه با سنگهاي مونزونيتي و گرانوديوريتي کالک آلکالن واقع در کمربندهاي تکتونيکي زون فرورانش حاشيه قاره ها کشف شده اند. توده هاي نفوذي نيمه عميق اکثرا تشکيل استوک و گاهي دايک و به ندرت تشکيل باتوليت مي دهند. اکثرا چند استوک در يکديگر نفوذ مي نمايند. ماگماي کالک آلکالن که از ذوب بخشي اقيانوسي منطقه زون فرورانش به وجود مي آيد، ضمن بالا آمدن به دليل آغشتگي با سنگهاي مسير، تغييراتي در ترکيب شيميايي آن رخ مي دهد. به همين دليل مقدار سيليس، عناصر آلکالي و موليبدن کانسارهاي مس پورفيري واقع در حاشيه قاره ها بيش از جزاير قوسي است و به عکس، مقدار طلاي کانسارهاي جزاير قوسي بيشتر مي‌باشد.

زونهاي آلتراسيون

ماگماي کالک آلکالن ضمن بالا آمدن، در دماي خاصي شروع به تبلور مي کند و همزمان با آن تفريق ماگمايي شروع مي‌شود. محلولهاي ماگمايي غني از کاتيونهاي سديم، پتاسيم و کمپلکس هاي کلرورمسيف سرب و روي در بخش فوقاني سيستم متمرکز مي‌شوند. محلولهاي ماگمايي موجب تغييرات شيميايي و کاني شناسي در سنگهاي منطقه مي‌شود که به آن آلتراسيون گويند. حرارت توده هاي نفوذي موجب به چرخش در آمدن آبهاي زيرزميني مي شود که خود باعث آلتره شدن سنگهاي منطقه ي گردد. زونهاي آلتراسيون که در مرکز سيستم واقع اند تحت تاثير آبهاي ماگمايي قرار مي گيرند در حاليکه زونهاي خارجي تحت تاثير آبهاي سطحي به وجود مي آِند. گسترش و شدت زونهاي آلتراسيون بستگي به حجم محلولهاي ماگمايي، ساختمان هاي اوليه و ثانويه و ترکيب شيميايي منطقه دارد. چهار زون آلتراسيون پتاسيک، پروپليتيک، آرژيليک و سرسيت در سيستم هاي مونزونيتي يافت مي شوند.

کانسارهاي مس پورفيري نوع ديوريتي

کانسارهاي مس پورفيري نوع ديوريتي در کمربندهاي زون فرورانش جزاير قوسي همراه با سنگهاي ديوريتي-توناليتي کالک آلکالن کشف ميشوند. اکثر ذخاير شف شده ر حاشيه غربي اقيانوس آرام واقع شده اند. وجود اختلاف ر ترکيب شيميايي محلول ماگمايي نوع مونزونيتي و محلول ماگمايي نوع ديوريتي موجب تغييراتي در زونهاي آلتراسيون، عيار و مواد جانبي ذخيره مي‌شود. در نوع ديوريتي، مقدار منيزيم، آهن و کلسيم محلول افزايش يافته ولي مقدار سيليس، پتاسيم و سولفور کاهشي يابد. به دليل پايين بودن مقدار سولفيدها، زون کوارتز- سريسيت- پيريت در نوع ديوريتي تشکيل نمي‌شود. در سيستم نوع ديوريتي فقط دو زون پتاسيک و پروپليتيک يافت مي شوند و ذخيره در زون پتاسيک و پروپليتيک قرار دارد. محلول جانبي اين کانسارها، طلا است در صورتيکه در نوع مونزونيتي محصول جانبي- موليبدن است. عيار مس در نوع ديوريتي کمتر است.

کانسار سنگ آهن سنگان

اين کانسار در 250 کيلومتري جنوب شرقي مشهد و 18 کيلومتري شمال شرقي روستاي سنگان از توابع شهرستان خواف قرار دارد .نحوه قرارگيري کانسار در رشته کوههاي با روند شمال غربي - جنوب شرقي بوده و شکل ذخيره عدسي مانند مي باشد .اين ذخاير در ارتباط با ماگماتيسم دوره ترشيري ( بويژه اليگوميوسن ) بوده و دو نظريه جهت خاستگاه آن عنوان شده است .
1- پيدايش از راه متاسوماتيسم : که در اين حالت شکل گيري منيتيت را بصورت متاسومايسم بين توده گرانيتي منطقه با آهکهاي مزوزوئيک موجود در ناحيه عنوان کرده اند .
2- پيدايش از راه ولکانيسم : که در اين نظريه سنگ آهن با ترکيب گوتيت و منيتيت را وابسته به زون اسکارني و مجموعه ولکانوسديمنتهاي پروتوزوئيک پسين مي دانند .
در اين معدن کانسارهاي آهن را به دو تيپ I و II تقسيم کرده اند و ميانگين عيار تيپ I را 53% و تيپ II را کمي بيش از 33% عنوان کرده اند .

کانسارهاي فلزي و اثرات زيست محيطي استخراج و فرآوري آنها

1-کانسار هاي آهن (Fe):

اثرات زيست محيطي کانسار هاي آهن (هماتيت ،سيدريت ،گوتيت ،مگنتيت ،شامونيت):در گذشته فلز آهن بعنوان يک عنصر آلوده کننده محيط زيست به شمار نمي آمد،اما مطالعات اخير نشان مي دهد که وجود آهن اضافي در خون انسان باعث ايجاد رسوباتي مي شود که رگ هاي خوني را مسدود مي کند .و همچنين بر عکس در اثر کمبود آهن در بدن انسان بيماري کم خوني ايجاد مي شود .

2- کانسار هاي مس(Cu) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي(کالکوپريت ،بورنيت ،مولبيدنيت ،اسفالريت ،گالن):جابجايي مواد در زمين در هنگام برداشت ذخايرمس از بزرگترين جابجايي ها در زمين است.وجود کاني هاي مس در آب لوله کشي از رشد باکتريها جلوگيري مي کند اما وجود مس به مقدار بالا باعث ايجاد بيماري هايي از قبيل :کم خوني تغييرات در استخوانها،افزايش کلسترول و سبز رنگ شدن موها در بدن و نيز گاهي منجر به مرگ مي شود.نگراني اصلي در مورد استخراج مس بيشتر در رابطه با انتشار گاز ((SO2 و فلزات تبخير شونده کميابي نظير(As،Cd، (Hgاست که از کارخانه هاي توليد مس خارج مي شود .

3-کانسارهاي منگنز(Mn) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي منگنز(پيرولوزيت ،منگانيت، هاوسمانيت ،رودوکروسيت ،سيلوملان ،براونيت) :اگر انسان در معرض منگنز اضافي قرار بگيرد، ممکن است دچار مشکلات عصبي و مشکلات تنفسي شود.اين مشکلات در بسياري از معادن منگنز مشاهده مي شود. منگنز احتمالا از را تنفس غبار غني از آن وارد بدن انسان مي شود .

4- کانسارهاي کروميوم (Cr) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي کروميوم (کروميت(FeCr2O4) ،کروميت):تا کنون هيچ شاهدي مبني بر اينکه کروم سه ظرفيتي باعث ايجاد بيماري در کارگران معدن و مردم عادي واقع در محدوده اين معادن هستند،مشاهده نشده است .اما ترکيبات کروم شش ظرفيتي سرطانزاست و بروي بافت بدن انسانها اثرات مخربي دارد و استنشاق آنها در دراز مدت مي تواند باعث ايجاد سرطان شود .

5- کانسارهاي نيکل (Ni) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي نيکل ( پنتلانديت ،کالکوپريت ،پيروتيت ،گارنيريت) :نيکل در غلظت هاي کم زيانبار نيست اما در حين عمليات فرآوري و تشويه که کارگران معادن در معرض سولفيد،اکسيد،سولفات نيکل قرار مي گيرند خطر ابتلا به سرطانهاي بيني و ريه افزايش مي يابد .

6- کانسارهاي کبالت(Co) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي کبالت (کبالتيت ،لينائيت ،کاروليت ،اسکوتروديت، پنتلانديت ،سافلوريت،پيروتيت) :ورود مقدار زيادي از کبالت به داخل بدن مي تواند باعث ايجاد بيماري برونشيت حاد شود.در اثر تماس اين محلول هاي حاوي اين عنصر با پوست دست بيماري هاي پوستي بوجود مي آيد .موسسه بين المللي تحقيقات سرطان اين عنصر را سرطانزاي احتمالي معرفي کرده است .

7- کانسارهاي موليبدن (Mo):

اثرات زيست محيطي کانسار هاي موليبدن (موليبدنيت ):تا کنون هيچگونه مسموميتي حاصل از معدنکاري و فرآوري موليبدن گزارش نشده است اما موليبدن مي تواند باعث کاهش رشد در پستانداران شود .

8- کانسارهاي واناديوم(V) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي واناديوم (وانادي يت،کارنوتيت):فرآوري بعضي از کانسنگهاي واناديوم به بيماري هاي ناشي از غبار مثل برونشيت و بعضي از انواع سرطان هاي خون منجر مي شود .ليکن سوخت هاي فسيلي صد برابر مقداري که در ذوب فلز يا منابع طبيعي واناديوم وارد اتمسفر ميکند،اتمسفر را آلوده مي کند.

9- کانسار هاي سرب-روي(Pb+Zn) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي سرب-روي(گالن ،اسفالريت ،تتراهدريت) :معدنکاري و فرآوري سرب-روي آلوده کننده هاي تاريخي مهمي به شمار مي آيند.اثرات فيزيولوژيکي که شناخته شده تر هستند به ترتيب با افزايش مقادير سرب عبارتند از :
سرگيجه،کم خوني،از دست دادن حس جهت يابي،اغماء و مرگ است . سرب از طريق جايگزيني آهن باعث کم خوني و از طريق جمع شدن در استخوانها باعث کم شدن کلسيم در بدن مي شود.سرب با توجه به اين خصوصيات منفي عامل ايجاد سرطان نمي باشد.اگرچه معدنکاري سرب و روي داراي خطراتي است اما خطر عمده سرب بيشتر مربوط به جذب در محصولاتي نظير بنزين و رنگ است که مصرف گسترده اي در جامعه دارند. فلز روي نيز مي تواند باعث کاهش رشد در انسانها مي شود .

10- کانسار هاي قلع(Sn) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي قلع (کاستريت) :قلع از نظر زيست محيطي عنصر مشکل سازي به حساب نمي آيد ليکن شرط بروز عوارض منفي قلع ورود مقادير زيادي از راه تنفس و يا دهان به بدن مي باشد .غبار کاستريت نوعي سرطان خوش خيم به نام استانوسيس توليد مي کند .

11- کانسار هاي جيوه (Hg) :

اثرات زيست محيطي کانسار هاي(سينابر،شواتزيت) :با توجه به اينکه معدن جيوه زير زميني است يکي از عمده مشکلات معادن اين عنصر تهويه است.چون حلاليت جيوه در خون بيش از حلاليت در آب است بنابراين ورود جيوه به داخل بدن به آساني صورت مي گيرد و بيشترين اثر را بر دستگاه عصبي مي گذارد.

کانسار ارغش

موقعيت جغرافيايي:
ناحيه معدني ارغش-چشمه زرد به وسعت 25 کيلومتر مربع در نيمه شمالي استان خراسان و در 45 کيلومتري جنوب غرب شهرستان نيشابور واقع شده است و داراي مختصات جغرافيائي "48 ´49 °35 الي "43´52 °35 شمالي و "47´34 °58 الي "5 ´38 °58 شرقي مي‌باشد. راه دسترسي به منطقه از دو طريق امکان پذير مي‌باشد: 1- جاده فرعي کلاته حسن آباد که از کيلومتر 34 جاده آسفالته نيشابور- کاشمر منشعب گرديده و پس ازطي 8 کيلومتر جاده شوسه به کلاته حسن آباد و از آنجا پس از طي 5 کيلومتر به روستاي متروکه چشمه زرد مي‌رسد. 2- جاده فرعي روستاي ارغش که از کيلومتر 44 جاده کاشمر منشعب شده و پس از طي 4 کيلومتر به روستاي ارغش مي‌رسد. آب و هوا و ريخت شناسي: اين ناحيه جزء مناطق خشک تا نيمه خشک با پوشش گياهي ضعيف و نزولات جوي پايين و داراي رودخانه هاي فصلي از جمله چشمه زرد و کال ماروس است. حداکثر دما حدود 40 تا 42 درجه و حداقل آن 5 تا 10 درجه زير صفر است. منطقه داراي شيب توپوگرافي ملايم و شبکه آبراهه هاي دندريتي است. روند عمومي ارتفاعات منطقه موازي با روند افيوليتهاي سبزوار(شمال غرب- جنوب شرق) و نوار آتشفشاني حاشيه آن است.

زمين شناسي:

منطقه مورد مطالعه در تقسيمات زمين شناسي ايران در زون ايران مرکزي و در واحد ژئوتکنيکي سبزوار قرار دارد. بخشي از زون سبزوار را افيوليتهاي نابرجاي کرتاسه و بخشي ديگر را نوار آتشفشاني بعد از کرتاسه تشکيل مي‌دهد که به موازات مجموعه افيوليتي کشيده شده اند. منطقه ارغش نيز جزئي از اين نوار آتشفشاني به شمار مي‌رود. علاوه بر سنگهاي آتشفشاني تعدادي توده هاي نفوذي نيز بطور پراکنده در داخل اين واحد تزريق شده اند. واحدهاي زمين شناسي در محدوده کانسار و مناطق مجاور شامل واحدهاي ائوسن، ميوسن، پليوسن و کواترنري است.
کاني زايي طلا احتمالا ناشي از جايگزيني سيالات داراي عناصر کاني ساز حاصل از پيشرفت فرآيند تفريق ماگمايي در شکستگي ها و تشکيل رگه هاي سيليسي طلادار و کلسيت مي‌باشد.
در ناحيه معدني ارغش گسلهاي متعددي مشاهده مي‌شوند که عمدتاً داراي دو روند اصلي تقريباً شرقي_غربي(NWW-SEE) و شمال شرقي _جنوب غربي(NE-SW) هستند. اين روند از روند گسلهاي درونه در جنوب منطقه ارغش با روند شرقي- غربي و تکنار با روند شمالي جنوبي تبعيت مي کنند. گسلهاي فرعي در منطقه ارغش داراي روندهاي شمال غرب _جنوب شرق مي باشند. رگه هاي سيليس، کلسيت و آنتيموان در امتداد گسلها در اين منطقه هستند. بنابراين شکل گيري رگه هاي موجود در ارتباط نزديک با فعاليت گسلها بوده است. ارغش بخشي از نوار آتشفشاني حاشيه کمپلکس افيوليتي سبزوار است. تشکيل اين سنگها در ارتباط با جايگزيني و حرکات تکتونيکي افيوليت هاي سبزوار مي‌باشد.
در اين منطقه نفوذ توده هاي گرانيتوئيدي به درون سنگهاي آتشفشاني ائوسن و سيالات ماگمائي و گرمابي حاصل از آن باعث دگرساني در سنگهاي گرانيتوئيدي و سنگهاي ميزبان گشته است. به دليل اثر عواملي همچون حجم محلولهاي گرمابي و ماگمائي، ميزان ساختمانهاي اوليه و ثانويه مفيد، واکنش پذ يري سنگها، درجه حرارت و فشار، شدت و گسترش آلتراسيون در مناطق مختلف متفاوت است. بر اساس مطالعات پتروگرافي و شواهد صحرائي، آلتراسيونهاي سريسيتي، آرژليتي، سيليسي، پروپيليتي و نيز سرپانتيني و کلريتي شدن در منطقه قابل مشاهده است. همچنين به دليل وجود درزه و شکستگي هاي فراوان، سيالات هيدروترمالي حاصل از تفريق ماگمايي که غني از مواد معدني بوده اند، به درون شکستگي هاي مذکور تزريق شده و ضمن تشکيل رگه هاي سيليسي و کلسيتي طلادار باعث دگرساني در سنگهاي ميزبان نيز شده اند.

فعاليتهاي اکتشافي انجام شده:

در قالب طرح اکتشاف طلا در اين منطقه تحقيقاتي همچون اکتشافات ژئوشيميائي، مطالعات ژئوفيزيکي، حفر گمانه، تهيه نقشه هاي توپوگرافي و زمين شناسي در مقياس هاي 1:5000، 1:2000و 1:500 و نيز طراحي و حفر ترانشه صورت گرفته است. اين کانسار حاصل اکتشافات ژئوشيميايي 26 ورقه 1:100000 زون تکتونيکي متالوژنيکي سمنان – تربت حيدريه مي‌باشد. پس از انجام مراحل اکتشافات معدني مقدماتي در مناطق اميدبخش، فعاليتهاي اکتشافي تفصيلي درسال 1376 بر روي اين منطقه متمرکز گرديد که منجر به اکتشاف 5 محدوده طلا دار و يک محدوده آنتيموان گرديد. براي تمامي کانسارهاي مذکور تعدادي ترانشه طراحي و حفر گرديد و نمونه هاي برداشت شده جهت آناليز طلا به آزمايشگاه شرکت توسعه علوم زمين ارسال شد. در سال 1379 بيشتر فعاليتهاي اکتشافي روي کانسار شماره 3 متمرکز شد. فعاليت هاي صورت گرفته در کانسار شماره 3 ارغش شامل حفر 40 ترانشه به فاصله 15 الي 20 متر و برداشت 692 نمونه و نيز حفر 14 گمانه در يک شبکه 50×40 متري به ميزان 95/1335 متر و برداشت 318 نمونه بوده است. با راه اندازي سنگ شکن و ساخت حوضچه هاي استحصال در آنومالي چشمه زرد حدود 5 کيلوگرم طلا در مرحله نيمه صنعتي استحصال گرديده است. پيش بيني مي شود مراحل اکتشاف تفصيلي براي تعيين ذخيره کانسار رگه اي ارغش در سال 1381 به اتمام برسد و اين کانسار آماده واگذاري براي بهره برداري باشد. همچنين پيش بيني مي شود در 4 محدوده آنومالي با عيار متوسط 4 گرم در تن، ذخيره زون اکسيده طلا حدود 3 تن و زون سولفوره حدود 60 تن باشد(که با روش ليچينگ و با بازيافت 75 درصد استحصال مي‌شود).
کل کانسارهاي موجود در اين منطقه يک کانسار طلا محسوب مي شوند زيرا محتوي ساير عناصر با توجه به نتايج 100 نمونه (Hg,Sb,As,Cu,Au) آناليز شده پايين مي باشد. ميانگين عيار طلا در کانسارهاي مختلف کمتر از 5 ppm است(حداکثر عيار 3/17 ppm مي باشد). عيار نقره اکثر نمونه ها کمتر از 2/0 ppm مي باشد و بالاترين مقدار آن 3/1 ppm است. عيار آرسنيک از 19 تا 13352 ppm مي باشد و حداکثر آن کمتر از 1000ppm است. آنتيموان عياري برابر با 1/0 ppm دارد و بالاترين مقدار آن 13/0 ppm است. علت پايين بودن مقادير sb,Cu,Au وHg شايد به خاطر شست وشو(leaching) باشد.
اکثر طلاهاي يافت شده به صورت دانه اي(ذره اي) درون ليمونيت و سيدريت ديده شده اند.
کانسارهاي طلاي اين محدوده جزء نهشته هاي حرارتي ساب ولکانيک hypabysal محسوب مي شوند که اکثراً در حاشيه فعال قاره ها يا جزاير قوسي تشکيل شده اند.
عملکرد گسل ها باعث جابجايي سيالات طلا تجمع کانه ها شده است.
اسليت سبز _خاکستري، سبز_زرد و آرکوزهاي دگرگون شده خاکستري تيره، سبز_خاکستري و آندزيت بازالت بالشي را منبعي براي طلا مي دانند.

نمايي از حوضچه هاي استحصال طلا در کارخانه
محدوده مورد اکتشاف به وسعت حدود 3 کيلومتر مربع در 5/2 کيلومتري جنوب شرق منطقه چشمه زرد قرار دارد. مختصات اين محدوده به قرار زير است:
محدوده اکتشافي تحت تاثير دو سيستم آبراهه اي قرار گرفته است. سيستم اول از غرب به شرق از به هم پيوستن دو شبکه حوضه آبگير بوجود آمده است که پس از خروج از محدوده به سمت شمال شرق منحرف ميشود. سيستم دوم نيز با همين روند غرب به شرق پس از به هم پيوستن در مرکز محدوده اکتشاف به سمت شمال منحرف و آبراه بزرگي را به وجود آورده که از کنار دهکده متروکه چشمه زرد عبور مي کند.
مرتفع ترين نقطه منطقه قله کوه پلنگ کش به ارتفاع 1586 متر مي باشد که در شمال غرب محدوده اکتشاف مي باشد. منطقه مذکور از نقطه نظر پوشش گياهي از نوع بياباني و خشک بوده و فاقد پوشش گياهي دايم مي باشد.
سنگهاي موجود در منطقه متعلق به واحدهاي رسوبي ولکانيکي ائوسن زيرين تا بالايي ميباشند. واحدهاي سنگي که با فعاليتهاي آتشفشاني بوجود آمده اند عبارتند از: واحد Ea محتوي برشهاي آندزيتي بنفش رنگ _تراکي آندزيت_ريوداسيت
و داسيت هاي آلتره که بخش وسيعي از غرب و شرق محدوده اکتشافي را پوشانيده است. کانيهاي اصلي اين واحد بيشتر پلاژيوکلاز _ارتوکلاز _کوارتز و کاني هاي فرعي آپاتيت _ زيرکن و کانيهاي مشتق شده در اثر پديدهاي آلتراسيون مثل آرژريت_ کلريت _ سريسيت و آهن ميباشد. شدت آلتراسيون در پاره اي نقاط انديسهايي از کائولن را بوجود آورده است.
درجه اکسيداسيون کانسارها بالاست زيرا شامل ليمونيت،سيدريت،کوارتز کلسدوني،کائولينيت،مونت موريونيت،کلسيت،ژيپس،آلونيت(نزديک سطح)مي باشد.شدت اکسيداسيون در اين محدوده قوي تر از آنومالي AuIII است زيرا توپوگرافي اين محدوده ملايم است. تمام رخنمونهاي کانسارهاي اين منطقه در زون اکسيداسيون قرار دارند.چنين پيش بيني مي شود که عمق اکسيداسيون در حدود 1360 متر باشد، با توجه به عمق زون اکسيداسيون که 1370 متر است ، بنابراين ضخامت کانسارهاي اکسيد شده در حدود 12 الي 5/47 متر است.

کانسار1 ارغش:

در موقعيت "5´50 °35 الي"35 ´44°35 عرض جغرافيايي و "6/47 ´35 °58 الي"52 ´35 °58 طول جغرافيايي قرار گرفته است.اين آنومالي درجنوب-غرب نيشابور و جنوب شرق روستاي ارغش در 45 کيلومتري جنوب غرب نيشابور قرار گرفته است.داراي سنگ ميزبان گرانوديوريت ،گرانيت،تراکي آندزيت ليمونيتي و آرژيليتي ،پيروکسن آندزيت بازالت،آهک و کنگلومرا مي‌باشد. حداکثر عيار طلا در اين زون 3/18 گرم در تن و مقدار حداقل آن 0044/0 گرم در تن مي باشد.بزرگترين رگه آن داراي روند شمالي-جنوبي و طول 340 متر ،ضخامت ميانگين 1 متر و شيب 65 درجه به سمت شمال شرقي مي‌باشد.رگه سيليسي آن داراي روند شمال شرق- جنوب غرب وطول 123 متر ،ضخامت ميانگين 1 متر و شيب 55 درجه مي‌باشد.
کانسار شماره 5:
در موقعيت "34´51°35 الي "5/6´52 °35عرض جغرافيايي و "5´35°58 الي"53 ´38 °58 طول جغرافيايي قرار دارد.اين ناحيه در جنوب و جنوب غرب نيشابور قرار گرفته است که در 34 کيلومتري آن جاده آسفالته قرار دارد.
واحدهاي سنگي آذرين آن شامل تراکي آندزيت پورفيري ،گرانيتي، گرانوديوريتي،کوارتز تراکي آندزيت،پيروکسن آندزيتيک بازالت و سنگ‌هاي آذرآواري (برش ولکانيکي) و واحدهاي رسوبي آن شامل واحد کربناته ائوسن، کنگلومرا، پادگانه هاي رودخانه اي و ماسه باري مي‌باشد.

آلتراسيون درون تراکي آندزيت پورفيري به صورت آرژيليتي و ليمونيتي و گاهي سيليسي بر اثر فرآيندهاي هيدروترمال بيشتر در کانسار 5 مشاهده مي‌شود.همچنين آلتراسيون در برشهاي تشکيل شده در طول نواحي گسله در منطقه ارغش باعث آرژيليتي و ليمونيتي شدن بر اثر سيالات هيدروترمال در طول نواحي خرد شده گسله مي‌باشد.
کانسارهاي 1 و 5 در شمال گسل امتداد لغز درونه با عملکرد چپ گردو جنوب کمربند چين تراست البرز (کوههاي بينالود )واقع شده است.گسل هاي اصلي و بزرگ مشاهده شده در اين نواحي داراي روند تقريبا ً شرقي _غربي و جهت شيبي به سمت شمال _شمال غربي هستند.عملکرد اين گسلها موجب رانده شدن واحدهاي آذرين بر روي يکديگر شده است. با توجه به مشخصات رگه هاي برداشت شده در اين دو ناحيه معدني ملاحظه مي شود که روند تمامي اين رگه ها تقريبا ً شمالي_ جنوبي با شيبي در حدود 70 تا °80 درجه مي‌باشد که نشان مي‌دهد رگه هاي فوق در طول يک سيستم درزه همراه با بازشدگي ته نشست حاصل کرده اند.
کاني هاي گانگ شامل کوارتز ، کلسيت و به ميزان کمتر باريت ، فلوريت ، پيريت و سيليس به صورت کوارتز و آميتيست.
از کانسار 1 ارغش 66 نمونه از 9 ترانشه برداشت شده است.
ادامه دارد... /س
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image