نگاه اجمالي:
کاربرد روز افزون انرژي يکي از مظاهر مهم زندگي جديد است. مقدار انرژي مصرفي در ايالات متحده ، که يک کشور صنعتي پيشرفته است بين سالهاي 1920 تا 1970 با ضريبي حدود 40 افزايش يافته است. اين بدان معني است که در طول اين 50 سال ، مقدار مصرف انرژي تقريبا هر 10 سال دو برابر شده است. با آنکه هنوز زغال سنگ و نفت وجود دارد. آشکار شده است که حتي با کوششهاي بيشتر براي استفاده محتاطانه و صرفه جويانه از انرژي ، بازهم منابع انرژي جديدي لازم است، انرژي حاصل از شکافت هسته (و در دو مدت ، از همجوشي) مي تواند اين نياز را مرتفع سازد.
آيا بحران انرژي حل ميشود؟نياز براي منابع جديد انرژي در بحران انرژي که ايالات متحده ، کشورهاي غربي و ژاپن در سالهاي 1974- 1973 با آن مواجه بودند شديدا احساس ميشد. اين کمبود ناشي از آن بود که کشورهاي توليد کننده نفت در خاورميانه حمل نفت به بعضي از کشورهاي پيشرفته صنعتي را کاهش دادند. اين گونه رويدادها نظرها را بر روشهاي ديگر توليد انرژي متمرکز کرد. از مصرف زغال سنگ که آلودگي بيشتري دارد به انرژي خورشيدي ، و به نقش صنعت توان هستهاي در اقتصاد ما کشانيد.
ارمغان فناوري هستهاي:
پيشرفت توان هستهاي در ايالات متحده از آنچه در پايان جنگ جهاني دوم انتظار مي رفت، کندتر بوده است. به دلايل گوناگون اداري و فني عمدتا در ارتباط با جنگ سرد در اتحاد شوروي ، کميسيون انرژي اتمي آمريکا ( (AAEC) که امروزه مرکز انرژي Department of Energy ناميده ميشودتاکيدي بر پژوهش ، درباره سيستمهاي توان الکتريکي هستهاي نداشت تا آنکه در 1953 آيزنهاور به اين امر اقدام کرد. در طي سالهاي 1960 توان الکتريکي هستهاي از لحاظ اقتصادي با هيدروالکتريسيته و الکتريسيته حاصل از زغال سنگ و نفت رقابت آميز شد.
در آغاز سال 1978، 65 راکتور هستهاي با ظرفيتي بيش از 47 ميليون کيلووات که حدود 9% توليد توان کل الکتريکي ملي است در حال کار بود. با حدود 90 راکتور که در دست ساختمان بود انتظار ميرفت که بخش هستهاي محصول الکتريسيته امريکا در 1980 به حدود 17% و در 1985 به حدود 28% برسد. در مابقي جهان ، در آغاز 1978 ، حدود 130 راکتور توان هستهاي با ظرفيتي حدود 50 ميليون کيلووات در حال کار بود ، و انتظار ميرفت در سال 1995 تعداد آنها به حدود 325 راکتور برسد.
قدرت انرژي هستهاي:
روشهاي استفاده از انرژي هستهاي کاملا تازه تکامل يافتهاند، اما نخستين نتايج به دست آمده از به کارگيري اين روشها مهماند. بدون ترديد ، تکامل بيشتر روشهاي توليد و کاربرد انرژي هستهاي فرصتهاي بي سابقه جديدي را در پيش روي دانش ، فن و صنعت فراهم خواهد آورد. تجسم ميزان کامل اين فرصتها در مرحله نوين دشوار است.
آزادي انرژي هستهاي قدرت بيکراني را در اختيار انسان گذاشته است مشروط بر اين که اين انرژي در راه هدفهاي صلح آميز به کار گرفته شود. بايد اين را نيز به خاطر داشت که طراحي راکتورهاي هستهاي يکي از نتايج بسيار مهم ساختا ردروني ماده است. تابش گسيلي از اتمها و هستههاي اتمي نامرئي و نا محسوس به نتيجه عملي کاملا مرئي ، يعني آزاد سازي و استفاده از انرژي هستهاي نهان در اورانيوم ، منتهي شده است. اين نتيجه به يقين اثبات ميکند که نظرات علمي ما درباره اتمها و هستههاي اتمي درستاند، يعني واقعيت عيني طبيعت را باز تاب ميدهند