مقدمه
سنگها و کاني ها گرانبها خاستگاههاي بس گوناگوني دارند و طيفي بسيار گسترده از فشار و دما در پيدايش آنها دست اندرکار است. به طور کلي خاستگاه گوهرها را مي توان به صورت زير دسته بندي کرد:
* خاستگاه ماگمايي
* خاستگاه دگرکوني
* خاستگاه رسوبي
* خاستگاه آلي
خاستگاه ماگمايي
کاني هاي گرانبها با خاستگاه آذرين ساختماني بلورين دارند و پيدايش آنها در شرايطي آرام و پايدار و غلظتي متناسب و زماني بسيار دراز انجام مي شود . محلولهاي سازنده اغلب در حالت اشباع نيستند يا دما و فشار آنها را از شرايط اشباع دور مي سازد و تغيير شرايط يا در اصل انجام نمي شود و يا به طور کلي تغيير اندک مي يابد . در مجموع، افت دما نه تنها در پيدايش کاني مؤثر نيست بلکه ممکن است حتي بر مرغوبيت آن نيز زيان وارد آورد . آنچه يک کريستال بيش از هر چيز بدان نياز دارد به دست آوردن دماي مناسب و شرايط پايدار در طول ساخت است به گونه اي که کاتيونها و آنيونها کم ترين نيروي ربايش-رانش را با يکديگر داشته باشند.
با توجه به شرايط شيميايي و درجه حرارت ماگما، خاستگاه ماگمايي قابل تقسيم به بخشهاي زير مي باشد.
ماگماي بازيک و اولترابازيک:
معمولاً شرايط فشار و درجه حرارت موجود همراه با اين سنگها در حد گوشته بالايي است . يکي از کاني هاي قيمتي منحصر به اين شرايط ، الماس است . کربن در پوسته زمين به صورت آزاد به شکل ذغال يا گرافيت است و در ترکيب به صورت سنگهاي کربناته و CO2 يافت مي شود . در شرايطي خاص به شکل الماس متبلور مي شود . شرايط خاص براي الماس، فشار خيلي بالا مي باشد. به همين دليل الماس منحصر به سنگهايي است که شرايط پيدايش آنها توسط آتشفشانهايي کنترل مي شود که تنوره آنها تا گوشته ادامه مي يابد مانند کيمبرليتها.
علاوه بر کيمبرليتها ، اکلوژيتها نيز اگر داراي کربن باشند و هنگام تشکيل آنها فشار ليتواستاتيک معادل 100 کيلوبار باشد ، تشکيل الماس مي دهند. (معمولاً هنگام تشکيل اکلوژيت فشار در حد فشار گفته شده است و از طرفي درجه حرارتي کم تر از ژرفاي 100کيلو دارند که مناسب براي پيدايش و پايداري الماس است).
علاوه بر الماس ، کاني هاي گرانبهاي ديگري نيز مانند برخي از گروناها ، ياقوت کبود، اسپينل و اليوين وابسته به سنگهاي بازيک و اولترابازيک هستند.
خاستگاه پگماتيتي:
در ميان مواد آذرين ، پگماتيتها متنوعترين و بيشترين کاني هاي گرانبها را دارند. برخي از کاني هاي گرانبها با خاستگاه آذرين منحصر به پگماتيتها هستند . از جمله توپاز ، تورمالين ، زمرد ، گروناي منگنزدار ، بريل و...
همان طور که گفته شد پگماتيت ها خاستگاه بيشتر سنگهاي گرانيها مي باشند. دلايل قانع کننده براي اين مسئله عبارتند از:
پگماتيت ها در تعادل دو فاز گاز - مايع پديد مي آيند. فاز مايع به صورت گداخته سيليکاته است و فاز گازي معمولاً شامل بخار آب ، SH2 ، گازهاي بودار ، فلوئوردار و کلردار و عناصري که در حرارت پايين تر از 500 درجه سانتي گراد فاز گازي تشکيل مي دهند و از آنجا که دو فاز گاز- مايع اغلب در تعادل هستند ، فضاي کافي براي رشد بلورها فراهم است.
اختلاف درجه حرارت ميان پگماتيت و سنگهاي فراگير به مناسبت ژرفاي ويژه پگماتيت ، کم است و اين کم بودن و همساني دما موجب مي شود مه زمان سرد شدن بلور طولاني شود و در نتيجه شرايط براي رويش بيشتر بلور فراهم است.
پگماتيتها به طورکلي پس مانده ي ماگمايي هستند و در اين پس مانده تمام عناصرکه در ابتدا مقدار آنها کم بوده است در اين حالت به طور نسبي فراوان شده اند به طوري که شرايط تشکيل کاني را به دست مي آورند
خاستگاه دگرگوني
سنگها و کاني هاي گرانبها با خاستگاه دگرگوني را با توجه به نوع دگرگوني مي توان در ئو گروه قرار داد:
الف- سنگها و کاني هاي قيمتي وابسته به دگرگوني از نوع ديناموترمال:
کاني هاي فراواني در اين شرايط تشکيل مي شوند مانند: گارنت هاي زيبا از نوع آلماندين و پيروپ که گاهي مانند دانه هاي انار در ميکاشيستها يافت مي شوند و يا مانند آلماندين هايي که زمينه سبز رنگ آمفاسيت را در سنگ اکلوژيت ، منظره گل در چمن زار را به سنگ مي دهند و يا گنايس هاي ياقوت و زمرددار را مي توان نام برد.
ب- سنگ ها و کاني هاي قيمتي در ارتباط با دگرگوني از نوع اسکارن:
بسياري از سنگها و کاني هاي قيمتي با منشأ دگرگوني به اين گروه تعلق دارند ، مانند لاجورد، اسپينل، برخي از تورمالين ها ، فلورين ، گرونا ، بلورهاي زيباي اپيدوت ، بلورهاي زيباي ديوپسيد ، آپاتيت هاي زيبا و غيره.
خاستگاه رسوبي:
سنگها و کاني هاي قيمتي با خاستگاه رسوبي به دو شکل زير مي باشند:
الف- محلولها:
محلولهاي حاصل از آبهاي جوي ضمن چرخش در درون شکافها و کاواکهاي خالي سنگها در صورت تغييراتي اندک در شرايط فيزيکي ، از جمله تغيير سرعت حرکت ، تغييرات ph ، دما و فشار باعث تشکيل سنگها و کاني هاي گرانبها از جمله اوپالهاي زيبا ، کلسدوني هاي زيبا مانند آگات ، بلورهاي زيباي کوارتز مانند سيترين و بلورهاي بسيار زيباي سلنيت و بلورهاي زيباي کاسيت و... مي شوند. از همه مهمتر در اين دسته ، فيروزه را مي توان نام برد که در حقيقت حاصل چرخشي محلولها ( اغلب با خاستگاه جوي ) در سنگهاي آندزيتي است . البته دادن خاستگاه رسوبي براي فيروزه خيلي درست نمي باشد شايد خاستگاه هيدروترمال با آبهاي جوي مناسبتر باشد.
ب- پلاسرها:
سنگها و کانيهاي گرانبهاي پايدار از نظر مکانيکي و شيميايي با خاستگاه آذرين در درجه نخست و با شرايط دگرگوني در درجه دوم ، که به هنگام خرد شدن در فرآيند فرسايش ، شنگهاي گرانبهايشان توسط عوامل رسوبي در رودخانه ها بدون هيچ تغييري انباشته مي شود و ذخائري با ارزش را پديد مي آورند که به ذخاير پلاسري مشهورند.
خاستگاه آلي:
گوهرهاي فراواني وجود دارند که در فرايندهاي متابوليسمي موجودات زنده تشکيل مي شوند. اين گوهرها در ترکيب خود داراي قدري مواد آلي همراه با مواد معدني هستند که در ساختمان موجودات زنده به کار گرفته شده است ، مانند مرواريد ، عاج ، کهربا ، شبق ، مرجان و...
منبع:http://atwis.com
/س