در ارزشيابي دانش و توانايي ذهني افراد از روش هاي گوناگون استفاده مي شود . امتحانات دوره اي و مقطعي معمولي تر ين آنها ست . در اين جريان نوع آزمون اعتبار سوال ها و زمان و ترتيب ارزشيابي نقش قابل توجه دارند . چه بسا که شيوه و روش جريان داوري را به کلي مقلوب کند .و اعتبار روش مهمترين ضرورت ارزشيابي است . در مجموعه عوامل موثر در نتيجه ارزشيابي نوع پرسش ها اهميت اساسي دارد . ارزشيابي نوشتاري را از لحاظ نوع سوال به سه وجه مختلف مي توا ن ترتيب داد.
1 . طرح سوال هاي کلي به هر يک از آنها بايد به صورت يک مقاله جامع پاسخ بدهند . اين گونه پرسش ها قهرً بايد از حيث تعداد معدود و از لحاظ وسعت در قالب فرصتي باشد که براي جلسه امتحان منظور مي شود .
2 . سوال هاي کوتاه و متعدد که پاسخ گفتن به هر يک از آنها به ذکر يک کلمه يا يک تاريخ و حداکثر يک يا دو سطر اظهار نظر نياز دارد. اين گونه پرسش ها به صورت هاي مختلف مطرح مي شوند . گاهي سوال مستلزم اظهار نظري کوتاه و مشخص است . گاهي بايد بين پاسخ هاي درست و نادرست آن را که درست است تشخيص داد و پاسخ به سوال به نشانه گذاري اکتفا مي شود و گاهي قسمت هايي از يک متن از قبل تهيه شده را که جا ي آن ها در ورقه امتحاني براي اظهار نظر باقي است بايد تکميل کرد در هر حال در شيوه امتحا ن پرسش ها متعدد جواب ها کوتاه است .
3. وجه سوم ترکيبي از دو صورت قبلي است . به اين معنا که پرسش امتحاني آميخته اي از سوال هاي کلي و کوتاه است که ممکن است در دو جلسه مختلف يا به توالي مطرح شوند . به اين ترتيب که در مرحله اول امتحان دهندگان با وقت محدود به تعداد زيادي از سوال ها پاسخ کوتاه مي دهند و در مرحله تکميلي آزمايش در مقابل چند سوال کتبي قرار مي گيرند تا بحال آن را داشته باشند درباره موضو ع مورد ارزشيابي هر قدر اگاهي و توانايي دارند به کار گيرد و شا يستگي خود را نشان دهند يعني در پاسخ هاي نوع دوم آنها که ممتاز شوند جاي خود را در ميان گروه قوي و ممتاز اجرا مي شود تا براي تميز بين خوب و بد فرصت بهتري را فراهم کند و بر اساس اين باز بيني مجدد شايسته ترين امتحان شفاهي هم بر حسب مورد ممکن است جاي امتحان مرحله دوم را بگيرد که جا ي بحث و انتقاد وسيع دارد . و اعتبار ان به ملاک ها و نحوه اجرايش وابسته است .
سوال هاي کلي به امتحان دهنده فرصت مي دهد که همه اطلاعات خود را درباره موضوع سوال عرضه کند ورقه امتحاني را به سليقه و تشخيص خود تنظيم کند و وسعت ديد خود را با ملاک هاي دقيق تري نشان دهد. در پاسخ گفتن به سوال هاي کلي که توصيف و باز شکافي مسائل را ايجاد مي کنند ، امتحان دهنده بايد به همه ابعاد مساله توجه کند واين مستلزم تسلط کافي بر مطلب است . در اين روش ورقه امتحاني از صورت قالبي فقط شامل رئوس مطالب مصون خواهد ماند. آنکه بيشتر مي داند بهتر و بيشتر به بحث مي پردازد و ورقه ي بهتري ارائه مي دهد. نه آن که لقمه از پيش سا خته اي را بشناسد و ببلعد .
سوال هاي کلي جايي براي حدس و گمان باقي نمي گذارند و امتحان دهنده فقط وقتي مي توا ند به سو ال پاسخ دهد که درباره مو ضوع علم و اگا هي قبلي داشته باشد و بر پيو ستگي و تقدم و تاخر مطالب و نتيجه گيري قادر باشد .
به هر حال در اعتبار اين گونه ارزشيابي از بسياري جهات ترديد نيست اما افسوس که در مقياس وسيع ميليو ني ازمايش شوندگا ن و در سطح و حد تحصيلات يک دوره يا يک سال تحصيلي به چنين روشي دسترسي نيست . آن گاه که تعداد امتحان کنندگان از حد متعارف مثلاً صد تا پا نصد نفر بالاتر مي رود . بررسي پاسخ هاي مربوط به سوال هاي وصفي از حد امکانات عادي فراتر مي رود و صورت عملي به خود مي گيرد . در مقياس تعداد امتحان دهندگان تصحيح اوراق جز با استفاده از حسابگر ها ميسر نخواهد بود. کاربرد رايانه فقط با استفاده از رمزها يي که بر پاسخ هاي کوتاه بنا مي شود مي تواندعملي باشد .
کد گذاري که لازمه استفاده از حسابگر ها ست لزوما پاسخ هاي کوتاه صريح و سريع را طلب مي کند .
پاسخ هاي کوتاه را نمي توا ن با پرسش هاي تفضيلي فراهم کرد . علاوه بر آن پاسخ ها ي کوتاه به تعداد زياد و متعدد جواب نياز دارد و اين با معدود سوال هاي تفضيلي ميسر نيست . بدين سبب ارزشيابي و امتحان در مقياس وسيع پاي روش و شيوه اي با تعداد سوال کافي و پاسخ هاي کوتاه رمز پذير را به ميان مي کشد که شناخته ترين شکل آن همان آزمون هاي چند گزينه اي است.
در ارزشيابي با سوال هاي متعدد که مي توان به همه بخش هاي هر مطلب رسيد براي عرضه اگاهي ها مجال بيشتري فراهم مي شود . در اين گونه ارزشيابي آزمايشي به اظهار نظر درباره چند موضوع معين محدود نيست . اگر احياناً در موارد ضعف و کمبود داشته باشد مي تواند به ديگر قسمت ها بپردازد و اين بر دقت ارزشيابي مي افزايد و چه بسا که بيش از چند سوال معدود
مي تواند جانب حق افراد را ملحوظ دارد زيرا کسي که در برخورد مثلاً با پنجاه تا صد پرسش کوتاه با مباحث گو ناگون در همه قسمت ها ناتوان و ضعيف است و ورقه امتحاني به داوري قطعي تري مي رسد . در مقابل اين امتيازها اين گونه امتحان را نقاط ضعيفي هم متصور است . که عنايت به آن ها لازمه هر گونه بحث و بررسي در اين زمينه است . اگر اين شيوه ارزشيابي را مي پذيريم و ناچار بايد بپذيريم لزوم تلاش هاي معنادار و موثر در خط اعتلاي سطح اعتبار آن را هم بايد قبول کنيم . اعتبار آزمون هاي چند گزينه اي به مراقبت جدي و پي گيري درباره بعضي ويژگي ها ي آن وابسته است . اگر آن ويژگي ها و جنبه ها دستخوش غفلت باشند انحراف نتيجه ارزشيابي را از خط مطلوب سبب مي شوند . مبادا که در عين الزام به تمسک به چنين شيوه امتحان در حالي
که مبتکران آن در اين باره شک و ترديد نشان مي دهند و مدام درصدد تغيير و اصلاح و تکميل آن هستند ما با تمام وجود به آن ها تکيه کنيم و تصميم هاي اساسي را چنان وابسته کنيم که نبودش به ز بود باشد و در نهايت از داوري منصفانه و عادلانه در تشخيص ارزش ها دور بيفتيم و حق ها پايمال شود..
اين ويژگي ها کدامند ؟
آزمون هاي چند گزينه اي شرايطي لازم است که اصلي و اساسي يکي به خود پرسش ها باز مي گردد و ديگري به لزوم بازسازي مستمر و حفظ و نگهداري سالم آنها در آزمو ن هاي چند انتخابي نخستين مساله مهم در تعداد انتخاب ها در اين گونه پرسش ها در مقابل هر موضوع ممکن است دو يا سه يا چهار و ….. حالت مختلف مطرح شود . که فقط يکي از آن ها درست باشد .
روشن است که به اين ترتيب هر قدر درهر سوال تعداد انتخاب ها کمتر باشد . پاسخ گفتن مهم تر است و در مقابل جواب درست ا ن که نادرست ا ست اشکار و صريح خود را نشا ن مي دهد و مستلزم در نظر گرفتن حالت ها ديگر نيست و اين براي امتحان دهنده از لحاظ صرف وقت کوچک بودن دانه تفکر تسهيلا تي فراهم مي اورد و تهيه کننده سوال را هم کمک موثري است که ناچار نخواهد بود براي يافتن گزينه هاي منا سب در هر مبحث به جست و جوي و سيع بپردازد .
ديگر ضعف اين آزمون ها در اين است که به رغم بسياري محاسن خطر آن را دارد که به حق برجستگان گروه چنانکه بايد نرسد يا انهايي را که ناتوا ني مفرط دارند در حد ضعف و کمبود شا ن طبقه بندي نکند . زيرا که مجال بر آن ها که توانايي بيشتر و عالي تر در هر زمينه مباحث بسياري براي طرح ا طلاعات و دانش خود دارند تنگ مي کند و فقط به( آري و نه ) درباره هر موضوع محدود و مو ظف مي کند به اين سبب اين روش به مقياس ديگر روش ها توانايي رده بندي گرو ه را در ميداني وسيع ندارد و عملً دامنه تغييرات نمره هاي امتحاني را محدود مي کند . به همين دليل است که گاهي پس از چنين آزموني در يک امتحان مکمل براي شناخت استعدادهاي برتر فرصت هايي فراهم مي آورند تا خوب و بد را فاصله اي فراهم شود و بر جستگا ن درگروه قوي و ممتاز قرار گيرند و تميز خوب و بد به وجه بهتري ميسر شود .
نقطه ضعف ديگر آزمون هاي چند گزينه اي در اين است که در آنها اصالت و عمق اطلاعات دستخوش بي اعتنايي است . پرسش چند گزينه اي براي ابزار جنبه هاي بنيادي آگاهي ها مجال باقي نمي گذارد . امتحان دهنده را وادار مي کند که فقط در خطي حرکت کند که فقط در خطي حرکت گند که مطالب جزئي و احيانً کوتاه و چه بسا کم اهميتي راکه مي تواند در آزمون چند گزينه اي مطرح باشد به خاطر بسپارد و با پاره اي محفوظات قالبي براي مقابله با ضرورت هاي آزمون آماده شود . چنين است که با اجراي تدريجي اين برنامه ها معلماني در کلاس موفق ترند که چکيده اي سطحي برنامه ها را هر چه آشکار تر و مختصر تر مطرح کنند و به اصالت مطلب توجه نداشته باشند .
بازار تهيه و فروش و اجراي اين گونه آزمون ها رايج مي شود و راه را بر توجه به عمق تحصيلات مدرسه اي مي بندد . آن اين گونه آزمون ها رايج و سرنوشت ساز باشد . داوطلب شرکت در امتحان به کنجکاوي و تحليل وسيع مطالب نياز ندارد با کوشش سازنده تفکر درباره مباحث مختلف فاصله مي گيرد و به تدريج عمق تحصيلات مدرسه اي از لحاظ وسعت آگاهي ها به سطح نازلتري سقوط مي کند .
منبع:http://www.academist.ir
/س