انتخاب سوال
در هر گونه ازمو ن انتخاب سوال مرحله اي حساس است . سوال امتحاني بايد با بيا ن صريح روشن قابل فهم و حتي المقدور کوتاه مطرح شود تا امتحا ن دهندگا ن به سادگي مقصود را درک کرده و پاسخ را تشخيص دهند .
پرسش امتحاني بايد با همه ي آ نچه که مورد توجه ارزشيابي است- مثلاً ما با همه ي برنامه تحصيلي دوره مربوطه _ ارتباط داشته باشد و فقط روي يک يا چند بخش متمرکز نباشد . پرسش امتحاني بايد با مقدار پيامد وقتي که براي جواب گفتن به آزمايشي اختصاصي داده ميشود . مناسبت معقول داشته باشد . وقت زياد وکم هر يک متضمن پيامد هايي است که دقت و اعتبار ارزشيابي را ساقط ميکند . سوال هاي امتحاني بايد با رشد ذهني و سن به خصوص با هدف ارزشيابي مناسب داشته باشند .پرسش هاي امتحاني بايد حتي المقدور مستقل از هم باشند تا موجب دوباره کاري و اتلف وقت نشوند . سوال هاي امتحاني از لحاظ سهولت و دشواري بايد حالت متعادل و مياني داشته باشند که دست اکثريت گروه را در تهيه پاسخ ببندند و نه آن چنان سهل و روشن که همه به آنها به آساني جواب دهند و مجال را بر طبقه بندي درست امتحان دهندگان تهيه کند .
با توجه به اين ضرورت ها ببينيم در تهيه دو گونه سوال هاي توصيفي و کوته جواب معمولاً چه مسائلي پيش مي آيد. ؟
درارتباط با پرسش هاي چند گزينه اي مسا له اساسي اين است که تهيه اين گونه پرسش ها خود به علم و آگاهي متناسب با شرايط ازمون نيازدارد . هر پرسش چند گزينهاي فقط بايد يک پاسخ درست داشته باشد . نحوه مطرح کردن اين پاسخ در پاسخنامه اهميت اساسي دارد. مهمتر از ان انتخاب سه يا چهار پاسخ نادرست براي هر پرسش است .
انتخاب پاسخ هاي نادرست از منابع مهم بروز نارسايي هاست . چنان پيش پا افتاده و بي محتوا در مي ايند که تشخيص پا افتاده و بي محتوا در مي ايند که تشخيص پاسخ درست کمرنگ جلوهميکند و به صورت خودبه خودي ظاهر ميشود . گاهي ازمون ها يا جواب درست دارد و يا چنان مبهم است که تشخيص درست و نادرست را دشوار مي کند گاهي سليقه و برداشت تهيه کننده در پيش بيني مطالب بيش از پراکندگي موضوع و محتواي مورد ارزشيابي در تهيه ي سوال ها رخنه مي کند و بي شک بيشتر اين موارد به لغزش و خظا در تهيه ي سوال ها باز مي گردد، نه به متن و شيوه ي امتحان .
در اين مقال، تاکيد روي اين حقيقت است که تهيه ي پرسش هاي چند گزينه اي ، في نفسه دشوار و نيازمند سلاحيت و تخصص کافيست ، با اين همه ، اکنون اجراي ازمون هاي چند گزينه اي ، معمول و به حکم ضرورت هاي اجتناب ناپذير ، جاي ديگر روش ها را گرفته است . در اين صورت ، بايد به کوشش وسيع و معنادار براي بازسازي، بهسازي و پاکسازي آن از موانع و زوايد پرداخت .
ارزشيابي پرسش هاي امتحاني
بي گمان نتيجه و بنابراين، اعتبار هر امتحان ، تابع عوامل گوناگون است.
انتخاب سوال، نظم و انضباط اجرائي، ماخذ درست نمره گذاري و تصحيح اوراق ، همه در اعتبار ارزشيابي موثرند. اجراي برنامه ي وسيع ارزيابي سوال ها ، به ويژه در مواردي چون آزمون هاي گزينش دانشجو ، و آن ها که ملاک اختصاص امتياز هاي قابل توجهي هستند که با سرنوشت انبوه جوانان برخورد دارند، به مراقبت جدي شديد و مستمر نياز دارند، و اين مستلزم اتخاذ راه و روند مناسب و معتبر براي ارزشيابي خود جريان و شيوه ي ارزشيابي است.
تهيه ي سوال هاي مناسب امتحان مرحله اي بسيار دشوار ات و جنبه ي حساس ارزشيابي دارد هر چه را که بتوان پرسيد، نمي توان گفت که سوال امتحاني است ، سوال هاي امتحاني را غربال و صافي هاي دقيق لازم است تا در ارتباط با همه ي آثار امتحان ، نارسايي ها را شناسائي کنند و به حداقل تقليل دهند.
به حکم همين ضرورت ، سوال هاي امتحاني بايد نتيجه ي ارزشيابي هاي متعدد و با مجال تراز شده و قابل استناد باشند. اما پرسش هاي امتحاني را چگونه مي توان ارزيابي کرد؟
خوشبختانه براي اين منظور ، معيارهاي نسبتاً دقيق فراهم کرده اند در اجراي اين برنامه ، در درجه ي اول ، طبقه بندي امتحان دهندگان در سه گروه قوي، متوسط و ضعيف ، بر اساس نتيجه ي کلي امتحان لازم است ،
که از نتيجه ي مستقل کار هر گروه و مقايسه ي آن ها مي توان به ويژگي هاي معيني رسيد براي اين گروه بندي از تعداد امتحان دهندگان ، مي توان در هر طرف درصد معيني در نظر گرفت . در آزمايش صعودي نتيجه ي کلي امتحان مثلاً 25% افراد را در هر طرف به عنوان دو گروه ضعيف و قوي و 50% مياني را گروهي متوسط در نظر مي گيريم . در ارزشيابي سوال ها ، آن ها را يک به يک مورد توجه قرار مي دهيم ، هر سوال براي خود معيارهايي به دست مي دهد . براي شناسايي سوال هاي بهتر ، مي توان از ملاک هاي مختلف استناد کرد.
سختي و آساني، قدرت تميز، سلامت سوال از نظر موضوع و متن و … از جمله ضابطه هاي ارزشيابي هر سوالند.
شاخص هاي بر اساس نتايجي که از کاربرد مکرر سوال ها حاصل مي شود، بايد فراهم کرد. سوال هايي که در مقياس انبوه با پاسخ هاي ناکافي ، نارسا و غير مربوط برخورد مي کنند ، في نفسه مصون از عيب و نقص نيستند . در حقيقت، ماهيت اين گونه پرسش ها را نقصاني است که به صورت ناتواني گروه در مقابله با آن ها ظاهر شده است .
باري، در جامعه ي امروز که نوجوانان براي سال هاي دراز و به مدت قابل ملاحظه ، عمر خود را به حکم اجبار و به پيروي از رسم زمان در کلاس درس مي گذرانند و توجه آنان به خط واحدي از پيروزي ، يعني راه يافتن به تحصيلات دانشگاهي است ، ملاک هاي انتخاب بايد قوي، قابل دفاع، نفوذدناپذير و بنا شده بر پشتوانه هاي علمي منطقي و نوآور باشد.
مبادا که در آخرين مرحله ي تحصيلات دبيرستاني ، خداي ناکرده بي ميزاني و معيار دست رد بر سينه ي بعضي گذاشته شود که نخير، تو براي آنچه سال ها مترصد آن بوده اي ، شايسته نيستي و از اين بدتر آن که ، راه ديگري هم پيش پاي ان ها نگذاشته باشيم.
از اين مقوله بگذريم که ، لُبِ سخن اين که از ارزشيابي مستمر پرسش هاي امتحاني ، قابل قبول ترين سوال ها را از نقطه نظرهاي مختلف بايد شناسايي کنيم و در حفظ و سالم نگهداري آن ها بکوشيم، و همواره همتراز و موازي اين کوشش ها ، در صدد آن باشيم که وقتي روش کار کهنه و شناخته شد از شيوه هاي بهتر ، موثر تر و سنجيده تري براي انتخاب به راستي بهترين ها سود بگيريم؛ در عين آن که براي ديگران نيز به فراخور شايستگي ها و توانايي هايشان راه و خط هاي ديگري فراهم آورده باشيم.
به هر حال ، سرنوشت را به خصوص آن گاه که نسل جوان، و در نهايت ، جامعه، به نتيجه ي آزمون هاي عمومي چشم دوخه اند و اميدها دارند، چشم بسته به پاره اي معيار هاي نيم بند نبايد سپرد . آزمون عمومي هم به ترازوهاي دقيق و سالم نياز دارد، و هم وزنه ها و معيارهاي موحد و بدون شورش لازم است تا عدالت اجتماعي را مرعي دارد و انتخاب هاي شايسته تري را براي مقابله با شرايط فردا فراهم آورد.
براي زندگي فردا مهار ها را به دست آن هايي بايد داد که به راستي مهارت پذير باشند.
منبع:http://www.academist.ir
/س