جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
سقوط ايران 140، آري يا نه؟
-(1 Body) 
سقوط ايران 140، آري يا نه؟
Visitor 290
Category: دنياي فن آوري

سلام به دوستان راسخوني

در اين مقاله به هواپيماي وطني ايران 140 نگاهي مي اندازيم. هواپيمايي که از زمان انعقاد قرداد در سال 1375 تا کنون نتوانسته کاري از پيش ببرد. چند سقوط داشته و ما را همچنان چشم به راه خودش نگه داشته است. با اين حال ترس ما را از ورود به صنعت هواپيما سازي ريخته، تجربيات گرانبهايي به ما داده که واقعا بايد در متن کار باشيد که بفهميد چقدر اين تجارب گرانبها هستند. يادمان نرود راه سختي در پيش رو داريم. مقاله را بخوانيم ببينيم آيا پروژه ايران 140 سقوط کرده و به انتهاي راه رسيده است يا نه؟

ايران 140 از کجا پيدا شد؟

درسال 1946 ( اولگ کنستانتينوويچ انتونوف ) دفتر طراحي به نام انتونوف را تاسيس کرد کارخانه انتونوف تا سال 1995 بيشتر از 000/22 فروند هواپيما که 100 نوع مختلف را شامل مي شد توليد کرده است و در حالي است که تا آن زمان 1500 فروند از آنها به کشورهاي خارجي صادر نمود. فعاليت عمده اين شرکت معروف (تا سال 1995) هواپيماهايي از خانواده بزرگ انتونوف (32-72-74-124) است البته هر چه کارخانه انتونوف هواپيماي 2- AN و 28- AN را به نام 5 توليد مي نمايد در سال 1993 اعلام شد که طرح انتونوف -140 با ظرفيت 52 نفر بجاي هواپيماي قديمي ((انتونوف-24)) در نطر گرفته شده و فروش بيش از 150فروند از ان براي روسيه و کشور مشترک المنافع پيش بيني مي شود.
نهايتا اولين نوع هواپيماي ((انتونوف -140)) در سال 1997 پرواز کرد.

اما ايران

در دهه 1370 دولت به اين فکر افتاد که "استراتژي صنعت هوايي کشور" را در دو بخش دفاعي وتجاري مشخص کند که منظور از استراتژي هوايي تجاري، تامين نيازهاي هوايي بود.
دولت در آن زمان در خصوص "استراتژي صنعت هوايي" در بخش تجاري پس از بررسي هاي فراوان، نتيجه گيري کرد: تعداد صندلي هاي ناوگان حمل ونقل هوايي کشور ظرف 20 سال بايد به 25 هزار صندلي افزايش يابد.
از سوي ديگر، کارشناسان نيز معتقدند که تحريم ايران از سوي امريکا، کشورمان را مجبور کرده که به نسبت به ساخت هواپيما در داخل اقدام کند.
بدين ترتيب، باتوجه به فرسوده بودن هواپيماهاي فعال در ناوگان حمل ونقل هوايي و افزايش تعداد صندلي هاي موجود در ناوگان، در دهه 70 بررسي شد که براي خريداري هواپيما و رفع کمبود صندلي ناوگان از شرق، علاوه بر نياز5 ميليارد دلار اعتبار( به منظور تامين هر صندلي، 200هزار دلار) ، 15 ميليارد دلار نيز براي طول مدت پرواز و تعميرات آن ظرف 20 سال لازم بود.
همچنين به منظور خريداري هواپيما ورفع کمبود صندلي ناوگان حمل ونقل هوايي از غرب، در آن زمان 5/7 ميليارد دلار( به منظور تامين هر صندلي،300 دلار) و 5/22 ميليارد دلار براي طول مدت پرواز وتعميرات آن ظرف 20 سال لازم بود.
دولت پس از اين بررسي، با توجه به سوابق صنعت هوايي کشور به اين جمع بندي رسيد: ايران هواپيماي برد کوتاه بسازد و هواپيماي برد بلند را هوشمندانه خريداري کند.
استفاده از لفظ هوشمندانه در اين جمع بندي نيز به اين خاطر بود که حتي الامقدور هواپيماهاي خريداري شوند که امکان توليد قطعات آنها در ايران وجود داشته باشد.

نحوه ي انعقاد قرارداد

شرکت هواپيماسازي هسا مدارک ساخت هواپيما با نام ايراني جهت همکاري و انتقال تکنولوژي ساخت هواپيما به ايران را به شرکت هاي معتبر هواپيماي سازي از جمله فوکر هلند، اي تي آر فرانسه، ايلوشين روسيه، آنتونف اوکراين، واي ايت چين ، کاسا اسپانيا و ايرباس امريکا ارسال کرد که تنها فوکر و ايرباس به اين پيشنهاد "نه" گفتند.
هواپيماي چيني ها به دليل طراحي بسيار قديمي مورد قبول نبود و هواپيماي روس ها نيز نمي توانست نيازهاي کشور را برآورده سازد. هواپيماي اي تي آر نيز به دليل عدم توانايي پرواز در کلية مناطق ايران و نيز غير منطقي بودن هزينه ها از سوي ايران رد شد. هواپيماي کاساي اسپانيا نيز به دليل مسائل تحريم، نتوانست به امضاي نهايي برسد.
علت اينکه محصول مشترک ايران و اوکراين در ساخت هواپيما ، "ايران 140" نام گرفته اين است که سه حروف اول اين نام مختص ايراني ها و دو حرف ديگر به اوکرايني ها اختصاص دارد.
در نهايت، قرارداد ساخت هواپيماي ايران140 در سال 1375 بين ايران و اکراين به امضا رسيد و کار ساخت در سال 1376 شروع شد. به علت توقف اعتبارات در ميان راه، پروژه با تأخير 3.5 ساله مواجه گرديد و اولين فروند اين هواپيما بعد از 3.5 سال توليد گرديد.
بر طبق قرارداد، 70 درصد توليد اين هواپيما را ايراني ها را بايد بسازند و 30 درصد باقي را که بيشتر بخش قطعات آن است و مقرون به صرفه هم نيست،اوکرايني ها.
( البته هنوز به سقف 70 درصد نرسيده ايم)

در سال 1996 مقرر گرديد که اين نوع هواپيما در کار خانه هسا (ايران-اصفهان)در کنار توليد انبوه آن در خاکف (اوکراين) و سامارا (روسيه) نيز توليد شود. بر اساس قرداد هاي منعقد شده قرار شد که در ابتدا اين هواپيما به صورت ساخت قطعات جزئي در ايران ساخته مي شود . بخش مهمي از سرمايه گذاري توليد ايران-140را ايران به عهده گرفت و مشکل اقتصادي شرکت طراح هواپيما به دليل جدايي از شوروي سابق حل شد.
در سال 1998 براي اولين بار در نمايش هوايي دومين کنفرانس هوا به ميزباني هسا و دانشگاه مالک اشتر در ايران به پرواز در امد و در سال 2000 ميلادي موفق شد.گواهينامه را از سازمان ايکائو اخذ نمايد و در اکتبرهمان سال(19 مهر 1379)مصادف با روز هسا پرواز اولين فروند ساخت ايران به نام ايران -140صورت گرفت.

ويژگي هاي هواپيماي ايران 140:

در بحث طراحي، انواع ديگر اين هواپيما براي ماموريت هاي VIP امبولانس ، تجسس و عکسبرداري در نظر گر فته شده است. اين هواپيما طبق طراحي ها مي تواند در مناطق وشرايط آب و هوايي ايران بخوبي انجام وظيفه نمايد و در مناطق گرم ومرتفع که منطقه فلات ايران را تشکيل ميدهد . همچنين در شهرهايي مثل: سنندج ،ايلام، ياسوج وبجنورد و حتي در فرود گاههايي که مسافر کمي دارند يا طول باندشان کم است مثل جيرفت و رفسنجان نيز به کار گر فته شود. ايران -140 به موتورهاي روسي کليموف مجهز بوده وامکان استفاده از موتور کانادايي (( پرات.اندويتني )) را هم دارا است و با توجه به اينکه قيمت هر فروند آن( طبق نرخ هاي سال 1997)با بکار گيري موتورهاي روسي 7 ميليون دلار پيش بيني شده بود حتي استفاده از موتورهاي کانادايي ارزانتر تمام مي شود. بنابرين از رقباي خود مثل اي.تي .ار-42(فرامليتي)فوکر-50(کانادايي)از لحاظ قيمت ارزانتر تمام مي شود.
هواپيماي ايران-140 در بين رقبايش به جز SAAB-2000 كه فقط براي حمل مسافر طراحي شده، پرسرعتترين هواپيماي توربوپراپ دو موتوره است. ايران-140 كمترين سرمايه گذاري وزن خيزش رو براي حمل مسافر به كار ميگيرد، و علت ان آئروديناميك پيشرفته اي است كه باعث كوچك شدن بال- كاهش پسا، و كم شدن توان و وزن موتور براي جبران اين پسا، و بالاخره به كارگيري و تهيه سازه اي پيشرفته كه كاهش وزن را در پي دارد است. بازده بالا در بكارگيري از توان موتور به طوريه كه هر اسب بخار اين هواپيما بيشترين كيلوگرم وزن خيزش را در ميان رقبا از زمين بلند ميكند.
به نظر ميرسد كه ايران-140 بهترين بازده باربري را در ميان رقبا دارد به طوريكه هواپيماهاي رقيب براي برداشتن يك تن بار، بيش از ايران-140 به تناژ وزن خيزش نياز دارند. همينطور قابليت نشست و برخاست از باندهاي كوتاه و سازگاري بسيار خوب موتورهاي آن با شرايط اقليمي كشور گزينه مناسبي براي سرزمين ما است. بيشترين ارتفاع از سطح دريا براي فرودگاههاي شهر هاي بزرگ 1749 متر است. اين هواپيما با يك موتور هم قادر به ادامه پرواز و صعود به ارتفاع ايمن جهت جلوگيري از برخورد با كوههاي مرتفع كشور است.
هواپيماي ايران 140 نسبت به هواپيماهاي هم ردة خود داراي ويژگي هاي قابل توجهي است:

آلودگي صوتي پايين در درون کابين

صداي مجاز درون کابين اين کلاس از هواپيماها بايد 85 دسيبل باشد که صداي داخل کابين در هواپيماي ايران140 از اين اندازه پايين تر است. مجموع صداي هواپيما در بيرون آن بايد 281 دسيبل باشد که در هواپيماي ايران140 جمعاً 253 د سيبل است. لازم به ذکر است که ميزان آلودگي صوتي اين هواپيما از تمامي انواع مشابه آن مانند F-27 و يا دورنير کمتر است و مي توان گفت اين هواپيما از ساکت رين توربوپراپ هاي دنيا است.

مصرف سوخت پايين

مصرف سوخت اين هواپيما براي هر کيلومتر 1.3 کيلوگرم است که از تمام انواع هواپيماهاي رقيب کمتر است.

استفاده از تجهيزات ناوبري روز دنيا

ايران 140 از تجهيزاتي استفاده کرده که تا 50 سال آينده بتواند در صحنه باقي بماند. در دو سال گذشته تمامي مقررات جديد در هواپيماي ايران140 اعمال شده است. از آن جمله مي توان به نصب سامانه هاي هوشمند هشدار آتش در کابين مسافر و سامانه هاي هوشمند اخطار وقوع يخ زدگي در ارتفاعات اشاره کرد. همچنين ميزان تحمل صندلي ازجي 9 به جي16 افزايش يافته است. همچنين سامانة هشدار دهنده براي جلوگيري از نزديک شدن هواپيما به زمين و تجهيزات جلوگيري از تصادف هوايي نيز بر روي اين هواپيما نصب گرديده است .هواپيماي ايران140 تنها هواپيماي توربوپراپ است که در تمام نقاط ايران و در تمامي ساعات مي تواند پرواز کند.

طراحي داخلي و طراحي صندلي ها و تهوية بر اساس مدل غربي

بر اساس گفتة مسؤولين شرکت هواپيما سازي ايران (هسا) ، طراحي داخلي کابين اين هواپيما و طراحي صندلي هاي آن، تماماً بر اساس مدل غربي است که راحتي و نظر مسافران ايراني در اين زمينه تأمين مي-گردد. همچنين سيستم تهوية اين هواپيما نيز توسط يک شرکت فرانسوي طراحي شده تا تهوية اين هواپيما نيز به بهترين شکل فراهم گردد. تاکنون هواپيماي ايران 140 ساخت داخل ،پروازهايي را به مقصد سنندج ، شيراز ،شهر کرد ،خرم آباد،مشهد ،آبادان ،همدان ، زاهدان ،کيش و تهران (ماموريتهايي براي کمک رساني به مردم زلزله زده ي استان زنجان ، بم)انجام داده وتست هاي مربوطه را با موفقيت به پايان رسانيده است
اين هواپيما داراي سيستم هاي ناوبري جديد از قبيل هدايت ماهواره اي جي پي اس سيستم جلوگيري از سانحه ي « تي سي اي اس» و رادار ونشان دهنده ي ديجيتالي مي باشد.
يکي از مزيت هاي اصلي و مهم هواپيماي مذکور يک موتور کمکي«اي پي يو»به دليل تامين برق هواپيما وسيستم تهويه مطبوع و هواي مورد نياز جهت استارت موتور مي باشد و از مخزن سوخت خود هواپيما تغذيه مي شود و در انتهاي هواپيما نصب شده است؛به همين دليل کمترين نياز را به تجهيزات مجموعه ي فرودگاهي دارد.

مشخصات هواپيماي ايران 140:

1- داراي دو موتور ملخ دار «بي ام اي-117-تي وي 3-توربو پراپ انجين»
2- گنجايش مسافر و بار ( اين هواپيما داراي حالت مسافري و باري مي باشد)
الف-52نفر-1450کيلوگرم
ب-36نفر-1650 کيلوگرم + 1840کيلوگرم(در قسمت بار هواپيما)
ج-28نفر-2650کيلوگرم+1840 کيلوگرم
د-20نفر-3650کيلوگرم+1840 کيلوگرم
تعداد ملخ ها (شش پرده)
وزن 6000کيلو گرم
بيشترين سرعت کروز در ار تفاع 7200متري 575 کيلو متر يا 375 مايل
برد طراحي (بدون سوخت ذخيره با سرعت کروز اقتصادي در ارتفاع 7200متر)
با52مسافر 2500کيلومتر
با46 مسافر 3050کيلومتر
با33 مسافر 4100کيلومتر

پرواز با ايران 140 (بر اساس گزارش خلبان)

اينجانب اكبر توانگران، در تاريخ 20/7/1378 همراه خلبان آزمايشي اكرائيني، سرگئي تورشين،‌برنامه ريزي يك پرواز 30 دقيقه اي را تدارك ديده و راس ساعت 3 بعد از ظهر، پس از بازديدهاي اوليه از هواپيما، در صندلي راست قرار گرفتم و اقدام به روشن كردن موتورها كردم. روشن كردن موتور به صورت عادي و به قدري آرام و ساكت انجام شد كه حتي صداي گرداندن موتورها در داخل كابين خلبان شنيده نميشد و فقط حركت عقربه ها، نشاندهنده چرخش موتورها بود. پس از روشن شدن موتور، دستگاههاي ژنراتور هواپيما را روشن كرده و سپس اقدام به روشن كردن سيستمهاي راديو و GPS و ساير دستگاهها كرده و با تماس گرفتن با برج مراقبت اجازه خزش گرفته، پس از گرفتن درجه حرارت (28 درجه) و فشار هواي فرودگاه، هواپيما را به حركت درآوردم و به سمت ابتداي باند 08 فرودگاه هسا ، روي باند خزش نموده كه نتيجه تا اين مرحله بيانگر عملكرد بسيار عالي راديوي VHF و واكنش بسيار سريع چرخ دماغه هواپيما به تغييرات داده شده توسط خلبان به پدالهاي داخل كابين بود.

پس از رسيدن به انتهاي باند، با گردش بسيار مثبت فرامين جهت قرار گرفتن روي خط وسط باند 08 ترمزها را چك كرده و با قرار دادن موتورها در دور بالا از كار كردن دقيق اطمينان حاصل نمودم. با گرفتن مجوز پرواز روي شهر اصفهان ترمزها را رها كرده و بتدريج موتورها را در بيشترين توان قرار دادم و متوجه شتاب بسيار خوب هواپيما شدم. با توجه به وزن هواپيما كه حدود 15 نفر سرنشين داشت ، نزديك 3500 پا از باند را كه پشت سر گذاشتم، سرعت 200 كيلومتر بر ساعت را گرفته و با كشيدن يوك به عقب و در حالي كه فرامين كاملا اشتها را براي پرواز نشان ميدادند ، هواپيما را از روي زمين كندم.
براي ارزيابي كارائي هواپيما، جهت گذشتن از موانعي كه ممكن بود در مسير باند پرواز پس از بلند شدن وجود داشته باشد، سعي كردم بيشترين توان هواپيما را در اوجگيري به دست آورم و خوشبختانه مشاهده كردم كه هواپيما با قابليتي ناباورانه، اوجگيري كرد. اين عمل را تا نزديكي سرعت واماندگي هواپيما ادامه دادم. هواپيما تا انتهاي باند ، در حدود 600 پا اوج گرفته بود. اين مرحله با فرياد شادي خلبان ارشد آزمايش، جانشين رئيس مركز آزمايش پرواز آنتونف و كمك خلبان كه در پشت صندلي شاهد پرواز بود توام بود. به آرامي سر هواپيما را پائين آوردم و خواستم گردش به راست را شروع كنم كه متوجه شدم فرامين به سختي به راست ميگردد، با پرسش از سرگئي،‌ سوئيچ تنظيم شهپرها را پرسيدم و با تنظيم آن همه چيز به حالت عادي برگشت. ليكن در مجموع،‌گردش به راست و چپ هواپيما در مقايسه با پائين و بالا رفتن،‌نياز بيشتري به فشار و نيرو داشت.
به هر حال با رسيدن به ارتفاع 7500 پا، اقدام به افقي كردن هواپيما نموده و همزمان، گردش به راست با كجي تا 30 درجه را تجربه كردم و با افزايش سرعت و رسيدن به 320 كيلومتر در ساعت، موتورها را از حالت بيشينه به حدود 88 درصد رساندم و با قرار گرفتن در مسير هواپيما به سوي شهر اصفهان، از كجي در آمده و با تنظيم كردن، ديگر نياز به فشار آوردن بيشتر روي فرامين نبود. به مركز شهر كه رسيدم، گردش به راست را با كجي 45 درجه شروع كردم، به سمت غرب اصفهان رفتم و از غرب اصفهان گردش 50 درجه به سمت را شروع كردم كه جمعا در كجيهاي بالاي 30 درجه، افزايش فشار بر پشت يوك و اضافه كردن توان موتورها براي نگهداشتن ارتفاع، لازم و ضروري بود. ضمن اينكه در گردش 50 درجه مقدار مورد نياز نيرو روي يوك باعث ايجاد حدود، 1.5 جي ميشود كه در داخل كابين بسيار غير محسوس بود و اين يكي ديگر از محاسن اين هواپيماست و مسافران احساس بدي نخواهند داشت.

در طول پرواز و بويژه در ابتداي آن، شرايط درجه حرارت داخل هواپيما از حد معمولي كمي گرمتر بود كه اين مسئله ميتواند در شرايط آب و هوائي ايران و بويژه در فصل تابستان نامطلوب است. در اين مورد با طراح هواپيما مكاتبه خواهد شد. همچنين صندلي خلبان فاقد دسته راحتي (Arm Rest) بود و طبعا آن طور كه شايسته است خلبان در طول پرواز راحت نيست. پس از انجام چندين گردش و طي مسير در امتداد زاينده رود، مشاهده پلهاي تاريخي سي و سه پل و پل خواجو، تماشاي ميدان امام از فراز آن ، همه سرنشينان را به وجد آورد . در اين هنگام يكي از سرنشينان از داخل هواپيما با تلفن همراه با منزل خود در اصفهان تماس گرفت و اين امر نيز هيچ تداخلي در سيستمهاي ناوبري هواپيما بوجود نياورد.
به سمت فرودگاه اصفهان تغيير مسير دادم. در تماس با مراقبت پرواز اصفهان،‌ايشان درخواست گردش ديگري(به دليل وجود ترافيك خروجي) داشت كه اين گردش از سمت راست انجام گرفت، سپس با گرفتن مجوز، اقدام به كم كردن ارتفاع و قرار گرفتن در ضلع پشت به باد در دوره ترافيك فرودگاه شهيد بهشتي اصفهان نموديم و با عقب كشيدن موتورها و گرفتن سرعت 280 كيلومتر بر ساعت، خود را در ارتفاع 6500 پائي قرار دادم و با زدن فلاپ ابتدا 5 درجه و سپس 15 درجه ، چرخهاي هواپيما را پائين زدم. چيزي درحدود 5 تا 6 ثانيه تمام چرخها كاملا باز شد و نشاندهنده ها ، چراغهاي سبز رنگ را نشان مي داد. سپس با برج مراقبت تماس گرفتيم و در حالي كه باند نشستن را در سمت چپ خود داشتيم از نقطه نشستن حدود 45 درجه فاصله گرفته و با گردش به چپ،‌خود را در ضلع آخر و در امتداد باند قرار دادم، چراغهاي مخصوص را روشن كرده و سرعت را به حدود 250 كيلومتر بر ساعت كاهش داده و فلپ را به آخرين درجه رسانده و مشاهده كردم فرامين بسيار خوب و نرم جواب ميدهند. به ويژه در گردشهاي كم، پدالها بسيار سريع عمل ميكنند.
ليكن براي گرفتن دسته گاز ، مجبور بودم با وجود جلو بودن صندلي، به جلو خم شوم و اين مسئله حالت بدني مرا به هم ميزد. لذا از خلبان خواستم دسته گازها را بگيرد و سرعت را كنترل كند و من پرواز را انجام دهم،‌همين كار را هم كرديم، با كم شدن ارتفاع و رسيدن به سطح باند ، اندكي دماغه هواپيما را بالا گرفتم. سرگئي احساس كرد من زود هواپيما را به حالت افقي درآوردم لذا بازدن به سر يوك ، لحظه اي چراغهاي عقب هواپيما با زمين تماس پيدا كرد و به دليل زياد بودن سرعت سرعت،‌دوباره بلند شد و من با تنظيم فرامين دوباره هواپيما را روي سطح باند رساندم و اقدام به معكوس كردن رانش موتورها نمودم. سرگئي هم دسته هاي دور موتور را به عقب كشيد و سرعت هواپيما پس از طي حدود 3000 پا به سرعت خزش تاكسي رسيد و با گردش به چپ باند از باند خارج شده و در جايگاه تعيين شده پارك نمود.
موتورها را پس از خاموش كردن سيستمها،‌خاموش كرده و با گفتن كلام هميشه شيرين خسته نباشيد به يكديگر با هم دست داديم. سرگئي با دست راست محكم بر شانه من زد و گفت: كار خوبي انجام دادي كه البته من خودم راضي نبودم. خلبانان آزمايشگر هسا و تعدادي از كارمندان و مهندسان و تيم آنتونف با ابراز خشنودي از پرواز ، احساسات خود را نشان دادند. ابتدا جانشين مركز آزمايش آنتونف كلاه خود را كه مزين به آرم شعبه طراحي آنتونف بود را به رسم يادبود و سرگئي تورشين خلبان آزمايشگر آنتونف نيز كلاه خود را به من هديه داد.

اما نظر کاپيتان عبد اللهي فر چيست؟

(به قلم : كاپيتان عباسعلي عبداللهي فر (
هواپيماي ايران 140 نامي كه سالهاي سال ميشناسيم و درباره آن گفتنيها زياد است و اميدها فراوان.
در اواخر دهه 1990 ميلادي پيرو مذاكرات مفصل و مطالعات گوناگون تصميم گرفته شد كه هواپيماي 2 موتوره با موتور جت و ملخ JETPROP با ظرفيت 52 نفر مسافر به نام آنتونوف 140 كه بعدها ايران 140 ناميده شد در ايران مونتاژ و براي فروش به شركتهاي هواپيمايي ايراني و خارجي عرضه شود.

دو هواپيماي ايران 140 و 140AN به موازات هم در ايران و اكراين طراحي و ساخت آن شروع شد ولي در هواپيماي آنتونوف 140 تغييراتي در موتور و ساير دستگاهها انجام شد.
به خصوص از نوع جديد آلات دقيق پروازي هواپيما به نام GLASS COCKPIT استفاده شد كه اين تغييرات در هواپيماي ايران 140 اعمال نشده است.
شايد براي داشتن هواپيماي ساده و ارزان كه به نظر نگارنده كار صحيحي بوده ولي با تغييرات اصلي كه در هواپيماي 140 AN داده شده اين هواپيما فروش قابل توجهي نداشته و جزو هواپيماهاي موفق آنتونوف نيز نبوده است.
كارخانجات هواپيماسازي آنتونوف هواپيماهاي مختلفي را تا به حال طراحي و ساخته اند كه بهترين نوع آن هواپيماهاي 74AN با دو موتور جت است كه در ايران فعال است و در حمل ونقل هوايي شركت دارد.
به تازگي نيز دو نوع، هواپيماي جت كوچك طراحي كرده اند و ساخته اند كه شايد يكي از هواپيماهاي 148AN جزو برنامه مونتاژ بعدي در ايران باشد.
نـگـارنـده از هواپيماهاي 148AN در كارخانجات هواپيماسازي اصفهان بازديد به عمل آورده و مذاكراتي با خلبان هواپيما كرده ام.
بزرگترين هواپيماي باري جهان كه ميتواند 150 تن بارهاي حجيم و خارج از استاندارد را حمل كند به نام 124AN ساخت همين كارخانجات آنتونوف است.
تعداد محدودي از اين هواپيما ساخته شده به خصوص در اروپاي غربي فعاليت دارند.
به علت وضع جغرافيايي ايران اغلب فرودگاههاي بزرگ كشور بهخصوص مراكز استانها داراي ارتفاع زياد و دماي بالاي استاندارد در فصل تابستان هستند به طوري كه ارتفاع اين فرودگاههاي ازسطح دريا بيش از 4000 پا بوده كه باعث پايين آوردن كارايي همه هواپيماها در اين فرودگاهها ميشود.
هواپيماي كوچك جت در صورت از دست دادن يك موتور بعد از بلند شدن و اوج گيري هواپيما و مراجعت به فرودگاه مبدا با مشكلاتي روبرو خواهد شد. اين مشكل در هواپيماهاي ايران 140 با شدت بيشتري وجود دارد.
به عقيده نگارنده بهتر است در بدو شروع عمليات مجدد هواپيماهاي ايران 140 محدوديتهايي اعمال شود و به تدريج كه از مشكلات و كارايي هواپيماها اطلاعات كاملتري به دست آمد محدوديتها ميتواند لغو شود.

اين محدوديتهاي پيشنهادي عبارتند از:

1- شروع پرواز اوليه ايران 140 در مناطق جنوب ايران از ايرانشهر تا بوشهر و شهرهاي اطراف كه منطقه وسيعي را در برميگيرد.
2- ممنوعيت پرواز شب براي زمان معين
3- ممنوعيت پرواز در ابر ( IMC ) براي زمان معين
پرواز هواپيماهاي ايران 140 و ارتباط شهرهاي كوچك به مراكز استانها در منطقه جنوب ايران و شمال خليج فارس كه از لحاظ ارتباط جاده اي هم مطابق ساير نقاط كشور نيست و ارتفاع همه اين فرودگاهها برابر سطح دريا است و منطقه وسيعي را دربر ميگيرد فرصت مناسبي براي به دست آوردن تجربه و بررسي كارايي هواپيماي ايران 140 خواهد بود ضمن آن كه اين ارتـبـاط هوايي كمك موثري به پيشرفت منطقه خواهدكرد.
در صورت تصميم گيري مبني بر پرواز در جنوب ايران كاركنان عملياتي و فني بايد 20- 15 روز در جنوب ايران زندگي كرده بعد تعويض بشوند.
رفت و آمد اين عده بر مشكلات مي افزايد.
خلباناني كه با آنها گفتگو كرده ام همه ترجيح ميدهند كه كمك خلبان هواپيماهاي غربي باشند ولي خلبان ايران 140نباشند. شايد عدم آشنايي همكاران با هواپيماي ايران 140 باعث اينگونه تصميم ها ميشود.
در عمليات پرواز هواپيماهاي ايران 140 بهترين ارتفاع پروازي در حدود 17000 پا است كه در تابستان در حدود ارتفاع لايه ي مه بوده توام با تكانهاي مداوم و در زمستان در صورتيكه محدوديت پرواز در ابر حذف بشود اين ارتفاع و پرواز در ابر ارتفاع مناسبي نيست.
چند سال قبل دو فروند هواپيماي ايران 140 در اختيار هواپيمايي سفيران قرار گرفت كه اين شركت دو هزار ساعت با اين دو هواپيما در حدود 20 ماه پرواز و بيش از 20 هزار نفر مسافر را جابه جا كرد.
اين پرواز كم و حمل مسافر كم تر ارقام مناسبي نيستند كه متاسفانه در اواخر دوره يكي از هواپيماها در حين پرواز يكي از موتورها را از دست مي دهد.
خلبان هواپيما را براي فرود اجباري به سمت اراك هدايت مي كند. اين هواپيما در موقع نشستن در فرودگاه اراك از باند خارج شده به هواپيما خسارت كلي وارد شده ولي به مسافرين آسيبي نميرسد.
انتخاب فرودگاه اراك هم مورد سئوال است و مشكلات فرودگاه اراك هم مطرح است كه از بحث ما خارج است.
هفته بعد گروه متخصص بررسي سانحه از كشور اكراين براي پيدا كردن علل با يك فروند هواپيماي 140AN از اكراين به اصفهان اعزام ميشوند اين هواپيما در اثر اشتباه اوليه خلبان در حين فرود در شب و در فرودگاه كارخانجات هواپيماسازي اصفهان به كوه برخورد كرده متلاشي و تمام سرنشينان هواپيما کشته ميشوند.
اينگونه رويدادها كه براي يك نوع هواپيما اتفاق ميافتد قابل تعمق و بررسي است!
اگر نتوانيم خلبان باتجربه بالا براي ايران 140 پيدا كرده و آموزش دهيم ايجاد محدوديت براي هواپيما و به كارگيري خلبان با تجربه اي در حدود 3000 ساعت در كوتاه مدت راه حلي خوب است. شايد هم استخدام خلبانان خارجي بايد مورد توجه قرار گيرد.
براي 10 فروند هواپيماي ايران 140 كه در آينده بسيار نزديك وارد ناوگان شركتهاي هواپيمايي ميشود 35-30 نفر خلبان و معلم خلبان 35-30 نفر كمك خلبان و به همين تعداد مكانيك احتياج است. صد نفر مورد احتياج بايد با دقت انتخاب و آموزشهاي لازم به آنها داده شود.
به علت شبيه ساز اين نوع هواپيماها تعليمات خلبانان بايد با دقت خاصي برنامه ريزي و انجام شود امتحانات پروازي مداوم شايد يكي از آموزشهاي طولاني براي خلبان باشد.
به نطر ميآيد هنوز برنامه دقيقي براي اين آموزش انجام نشده وبديهي است كه آموزش يك عده 100 نفري كار ساده اي نيست.

هواپيماي ايران 140 طرح و پروژه اي ملي است.

به خاطر ملي بودن آن نبايد از اصول و مقررات مربوط به خصوص در موارد ايمني عدول كرد.
اين طرح ملي با سرمايه گذاري كلان مالي و به كارگيري نيروي انساني زياد اينك به تدريج به بهره برداري نزديك شده است وتلاش همگان كمك موثري به موفقيت آن خواهد بود.
از آنجائي كه هر طرح در حين انجام و حتي در موقع تصميم گيري براي شروع كار داراي كم و كاستي هايي است شايد بسيار مفيد باشد كه بررسي كارشناسي جامعي از طرح و ساخت و انتخاب هواپيماي ايران 140 در موارد زير به عمل آيد.
1- هزينه سنگين طرح
2- زمان بسيار طولاني براي اجراي طرح
3- انتقال فناوري به چه قيمتي
4- شركت زياد نيروي انساني در اين طرح به خصوص حضور افراد كشور اكراين به صورت دائم
5- آيا گزينه ساخت ايران 140 گزينه مناسبي بوده است؟
6- اگر به جاي هواپيماي ايران 140 هواپيماي دو موتوره جت ساخته ميشد به نفع كشور نبود؟
7- آيـا ايـن هـواپـيـمـا قـادر خـواهـد بود سالي 2400ساعت پرواز كند؟
8- در مدتي كه اين هواپيما در اختيار سفيران بوده چقدر اجاره پرداخت شده است؟
9- قيمت اجاره ACMI اين هواپيما ساعتي چند درنظر گرفته شده است؟
10- براي آموزش 100 نفر خلبان وكاركنان فني براي 10 فروند هواپيما چه برنامهاي وجود دارد؟
طرح اينگونه سئوالات باعث ارزيابي كاملي از تصميمي بزرگ و پيشرفت كار خواهد بود.

چرا ايرباس نمي سازيم؟

الان يک سوالي براي شما پيش آمده که چرا ما سراغ هواپيماهاي غول پيکرتر نمي رويم، اگر ساخت يک ايران 140 براي ما ممکن باشد، پس ساخت هواپيماي بزرگترش هم نبايد سخت باشد.
اصولا ساخت هواپيماي پهن پيکري مثل ايرباس يا بوئينگ از عهده هيچ کشوري به تنهايي بر نمي آيد. خيلي کشورها هستند که هواپيماهايي با ظرفيت زير 200 نفر را به تنهايي توليد مي کنند. مثل برزيل. اما ورود به عرصه هواپيماهاي پهن پيکر از عهده يک کشور به تنهايي خارج است. بوئينگ و ايرباس هم محصول کار چندين کشور هستند.
اگر کشوري بخواهد وارد اين زمينه شود، ابتدا بايد قادر به پرواز دادن هواپيماهاي سبکتر باشد. تا بعد به چنان صنعت عظيمي وارد شود.
از طرفي شايد بگوييد ما که جنگنده مي سازيم، پس چرا مسافربري نمي سازيم؟
ساخت يک جنگنده با يک هواپيماي مسافربري از زمين تا آسمان فرق ميکند. وزن ها، ميزان ايمني مورد نياز، حساسيت نسبت به سقوط و چندين عامل ديگر موجب تفاوت روند طراحي و ساخت يک جنگنده و يک هواپيماي مسافربري مي شود.

حالا بالاخره چه بر سر ايران 140 مي آيد؟

ايران 140، 13 سال است که از آغاز طرحش مي گذرد. اما هنوز به جايي نرسيده. خوب اگر بخواهيم اين طوري پيش برويم که بعيد است تا قيامت هم بتوانيم ايرباس بسازيم.
به نظر مي آيد برنامه ايران 140 در حال رونق گيري دوباره است.
و البته برنامه اي براي حرکت اساسي به سمت ساخت هواپيما در دست طراحي است.
شايد هم بدانيد که منوچهر منطقي مدير عامل سابق ايران خودرو را مسئول پروژه ساخت هواپيماي پهن پيكر کرده اند. او هم گفته" راه خيلي طولاني است اما هر سال منتظر يك پديده در صنعت هواپيمايي ايران باشيد".
در کل براي روشن شدن بيشتر موضوع مصاحبه منطقي ( مدير عامل سابق ايران خودرو) با خبرگزاري فارس را بخوانيد تا جان مطلب دستتان بيايد.
منابع تحقيق :
airpower.blogfa.com
asemoon.org
صنايع هوائي ـ 101
centralclubs.com
خبرگزاري مهر
topiranian.com
خبرگزاري فارس
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image