رويت بشقابهاي پرنده در اکثر شهرهاي ايران
داستان بشقابهاي پرنده در ايران براي چندين سال دوران آرامي را سپري کرد تا اينکه از اوايل دو سال گذشته و با مشاهده اشيا نوراني در برخي شهرها بار ديگر داستان از نو آغاز شد. اولين گزارشها از مرزن آباد و سپس بابل و مشکين شهر آغاز شد. جايي که گويهاي نوراني مي‌توانست علاوه بر اينکه موجب وحشت اهالي شود حتي خسارات زيادي به جاي گذارد. اين پديده که همزمان در برخي از کشورهاي جهان هم رويت شد به سرعت مورد بررسي قرار گرفت و نتيجه به زودي مشخص شد. آذرگويهاي گلوله‌اي که يک پديده نادر ولي شناخته شده است، البته در مورد بابل گونه‌اي از تخليه انرژي ژئو فيزيکي علت اصلي حادثه اعلام شد، اما مشکين شهر نه تنها پايان داستان آذرخشهاي گلوله‌اي را رقم زد آغاز فصل جديد بشقابهاي پرنده نيز از همانجا آغاز شد.
گزارش ها
25 و 26 فروردين ماه 1383 خبرگزاريها خبر مشاهده شي ناشناس نوراني را در آسمان مشکين شهر و اردبيل دادند، بلافاصله صدا و سيما تصاويري که توسط يک دوربين آماتوري از اين اجرام تهيه شده بود منتشر ساخت و بدين ترتيب موج جديد آغاز شد. خبرگزاري ايرنا در کمتر از 72 ساعت بيش از 6 خبر از رويت اين اجرام در آسمان شهرهاي مختلف ايران از مشکين شهر و اردبيل گرفته تا گنبد کاووس و تبريز و اراک و اشنويه و سنندج و ... منتشر کرد.
... گزارش اول از دو شي پرنده ناشناس در آسمان سخن مي‌گفت که تلألوئي با رنگهاي مختلف داشتند و حرکتهايي نامشخص در آسمان انجام مي‌دادند هنوز درباره اين گزارش نمي‌توان اظهار نظر کرد، چرا که هيچ داده مشخصي از آن وجود ندارد. اما در بقيه موارد با شي درخشان در افق جنوب غرب يا شمال غرب مواجه شديم که حتي از آن هم تصاويري تهيه و پخش شد. به غير از گزارش اول که مانند رويت بسياري از اجرام پرنده اطلاعات ناقص و نامشخصي دارد، براي بقيه پاسخ قاطعي وجود دارد. چيزي که حتي باور آن نيز مشکل است که چطور چنين شمار زيادي از مردم و رسانه‌ها به آن بي‌توجه بوده‌اند.
گزارش ايرنا از ديده شدن اين شي در تبريز را مرور کنيد : تعدادى از شاهدان عيني گفتند يک شي نوراني را چهارشنبه شب در آسمان تبريز مشاهده کرده‌اند. به گفته آنان ، اين شي که طيفهايي از نورهاى قرمز ، آبي و سبز از آن به سرعت ساطع مي‌شده است، مقارن ساعت 20.30 چهارشنبه درجنوب آسمان تبريز در منطقه وليعصر رويت شد ... ، در طرفين اين شي نوراني دو بازوى نوراني خط گونه وجود داشت. وى افزود اين شي از سمت شرق به غرب با سرعتي بسيار کند و غير محسوس در حرکت بود.
يک شي نوراني بار ديگر سه شنبه شب در ارتفاع پائين در ضلع جنوبي شهر گنبد کاووس ديده شد. به گفته منابع مردمي ، اين شي از ساعت 20 تا 22.30 دقيقه در آسمان ظاهر شده و رنگهاى مختلف از خود انعکاس مي‌داد. اين شي نوراني ، کم کم در آسمان ناپديد شد. دوشنبه شب نيز يک شي نوراني در ارتفاع پايين در ضلع جنوبي شهر گنبد کاووس مشاهده شده بود. "ايرنا" گزارش داده بود که اين شي به مدت 90 تا120 دقيقه در آسمان ظاهر شده و رنگهاى مختلف از خود انعکاس مي‌داد. از اين شي نوراني ، دو نور جدا شده و کم کم در آسمان ناپديد شد.
دلايل طبيعي در مورد نقض گزارش ها
آيا اين توصيفها که در گزارش مشاهدات شاهدان عيني نيز نقل شده است شما را ياد بانوي زيباي منظومه شمسي نمي‌اندازد؟ زهره اين روزها از تربيع گذشته و به حالت هلالي خود نزديک مي‌شود، به همين دليل تقارن نورش در زمين کاملا يکسان نيست و همين امر باعث تشديد پراش نوري در يک جهت مي‌شود ، پديده‌اي که شاهدان از آن به نام بازوهاي اطرافش ياد کرده‌اند. حرکت غير محسوس شرق به غرب چيزي جز مشخصه آشکار ستارگان و البته سيارات نيست و به ياد داشته باشيد که در تمام گزارشها (منهاي گزارش اول) اين شي در افق غربي قرار دارد. علت تغيير رنگ زهره در هنگام غروب و در شهرها نيز پديده جديدي نيست، آلودگي جوي و وجود ذرات معلق در جو زمين از يک سو و از سوي ديگر بازتاب گرماي جذب شده در طول روز از زمين در ساعات اوليه غروب باعث تشديد پراش نور اين سياره مي‌شود.
البته اين اولين باري نيست که زهره مردم را به اشتباه انداخته است. رونالد ريگان رييس جمهور اسبق ايالات متحده (زماني که فرماندار يکي از ايالات آمريکا بوده است)يک شب که از پنجره اتاق کا رخود نگاهي به بيرون انداخت نور خيره کننده‌اي را ديد که او را مستقيما زير نظر گرفته بود. بلافاصله جلسه شوراي عالي امنيت ملي تشکيل شد و دستور بررسي پديده صادر شد، او فکر مي کرد توسط هواپيماهاي جاسوسي روسيه زير نظر گرفته شده است، غافل از اينکه به زهره مي‌نگرد. در جريان جنگ جهاني دوم نيز بارها خلبانهاي نيروي هوايي آمريکا در بازگشت از ژاپن به روي زهره آتش گشودند.
به هر حال عدم وجود نهادي معتبر که وظيفه پاسخگويي به چنين مسايلي را (که قطعا بعد از اين نيز با آن روبرو خواهيم بود) بر عهده داشته باشد کماکان احساس مي‌شود. در حاليکه اين موضوع با يک تماس ساده به مراکزي مانند انجمن نجوم ايران يا ماهنامه نجوم قابل توجيه براي رسانه‌ها بود.
ماهيت بشقاب پرنده‌ها
بررسي گزارشهاي مشاهده بشقاب پرنده توسط افراد مطلع و آشنا ، فقط معتبر است. زيرا ، بسياري از کساني که مدعي مشاهده بشقاب پرنده شدند، اشياء يا پديده‌هاي شناخته شده را به عنوان بشقاب پرنده تلقي کردند. مشهورترين و آشناترين اين اشياء يا پديده‌ها عبارتند از: موشکهاي پرتاب شده توسط هواپيما ، ماهواره‌هاي برخاسته از زمين ، شهاب ، قطعات شهاب سنگ خرد شده که با انعکاس نور خورشيد روشن ديده مي‌شوند، روشن شدن ابرهاي ارتفاع پايين توسط خورشيد ، طبقات موشکهاي حامل ، نورهاي به رنگهاي مختلف حاصل از سوختن ماهواره‌ها در جو ، گلوله‌هاي منور نظامي ، هواپيماهايي که فرود آمدنشان را علامت مي‌دهند، بالونهاي آزمايش ، کره‌هاي درخشان يا قرصهاي براق و روشن حاصل از انعکاس نور توسط سطوح خارجي هواپيماهاي مدرن ، دنباله بخار هواپيماها ، سطح بالونهاي آزمايشي و هر سطح صيقل داده شده ، حشراتي که در ارتفاعات خيلي بالا پرواز مي‌کنند، پرندگان ، هاله نوراني اطراف خطوط سيمهاي انتقال برق فشار قوي در اثر احاطه شدن با کريستالهاي يخ در زمستان ، سيارات ، ستاره‌هاي درخشان ، نورافکن ، اعلانات نوراني بدنه هواپيما ، امواج انعکاس يافته رادارهاي دور برد روي صفحه رادار (در اثر تغييرات محلي جو) ، هواپيماهاي بدون خلبان ، سراب نوري جو ، سراب الکترونيکي يونوسفري ، کاغذ سفيد سرگردان در هوا که در اثر تابش نور خورشيد درخشان ديده مي‌شوند، حباب کف و غيره.
چشم انداز
اما آيا حل شدن معماي اشيا پرنده بهار 83 ايران به معني بسته شدن کامل اين پرونده در ايران و جهان خواهد بود. قطعا خير. تا زماني که مسايل را از دريچه مربوط به آن بررسي نکنيم همواره احتمال رخ دادن موارد مشکوک اينگونه‌اي وجود دارد. اگر ندانيم در اسطوره شناسي کهن نقش دايره در حال پرواز سمبلي باستاني است که گاهي خود را در شکل ماندالاي هندي و بودايي نمايان مي‌سازد و گاهي به شکل محوطه معابد کهن ، نخواهيم توانست توجيه شي پرنده نقش برجسته‌هاي کهن را درست درک کنيم و اگر فراموش کنيم که در ديد اساطيري تجلي امر مقدس با ظواهر وحشت همراه است ممکن خواهد بود توصيفي از تجلي يک امر مقدس را با مراحل فرود يک سفينه فضايي اشتباه بگيريم و اگر به خود اجازه دهيم بدون بررسي کامل همزمانيهاي خاص را به يک پديده مربوط کنيم ممکن خواهد بود اشتباههاي سنگيني مرتکب شويم.
همان گونه که برخي از فضانوردان هنگام گذر از جو زمين اثر حرارتي سفينه را با اشياء پرنده ناشناس اشتباه گرفتند و خلبانهايي که بازتاب نور ابرها را با بشقابهاي پرنده مهاجم. نکته‌اي که بايد بطور خلاصه بر آن تأکيد کرد آن است که بحت ما مبتني بر عدم وجود اشيايي موصوف به UFO که حامل مسافراني از سيارات دور دستند به معني تأييد اين نظر نيست که در کيهان حيات وجود ندارد. بحث آنجا است که ما معتقديم بايد تنها بر اساس شواهد و مدارک علمي به توضيح و تبيين پديده‌ها دست زد و آنجا که مدارک ما ناتوان از پاسخگويي به پرسشها مي‌شود به جاي سعي در ارايه توضيحات نامأنوس بپذيريم که در آن مورد ناآگاهيم و فعلا نمي‌توان در باب آن نفيا و اثباتا سخني بگوييم.
بسياري از ما بر مبناي محاسبات رياضي و منطقي و با درک مقياسي از عالم هستي بر اين باوريم که در گوشه‌اي از اين کيهان حياتي حتي هوشمند وجود دارد. شايد به همين دليل بيشترين تلاش ما در پيدا کردن اين حيا ت و پاسخ به اين سوال کهن انجام شده باشد. طرحهاي عظيمي چون SETI به دنبال نشانه‌هاي احتمال حياتند و پيش قراولان سفر به فراسوي منظومه شمسي با خود لوحي را حمل مي‌کنند که محل آغاز سفر آنها را نشان مي‌دهد اما اين اعتقاد به وجود حيات دليل آن نمي‌شود که زهره و يا هر پديده آشنا يا نا آشناي ديگري را به جاي سفينه‌اي فضايي به مردم معرفي کنيم. موضوع بشقابهاي پرنده بدون توجه به صحت و يا کذب بودن گزارشات ارايه شده و بدون توجه به ماهيت اصلي آنها ، به عنوان پديده‌اي رواني نيز قابل بررسي است.
کارل گوستاو يونگ در پژوهشي بنيادي در خصوص بشقابهاي پرنده (که ترجمه آن به قلم جلال ستاري و با نام اسطوره‌اي نو ، نشانه‌هايي در آسمان منتشر شده است) ياد آور مي‌شود که ظهور و گسترش اين پديده به معني بروز حادثه‌اي رواني در ضمير ناخوداگاه انسان است که ممکن است نشان از گونه‌اي آشفتگي رواني اجتماعي داشته باشد. بشقابهاي پرنده به عنوان اسطوره‌اي نو شکل گرفته‌اند و تا زماني که با سلاح خرد و تدبير و استفاده از طيف وسيعي از دانشها به بررسي آنها نپردازيم مطمئن باشيد هرروز در گوشه‌اي از آسمان نشانه‌اي ظهور خواهد کرد. شايد روزي سفيران تمدني دور به ديدار ما بياييند و اسطوره واقعيت پيدا کند، اما تا آن زمان حق نداريم زهره و يا ساير پديده هاي طبيعي را با آن جايگزين کنيم.
منبع:http://daneshnameh.roshd.ir