فسيل يا سنگواره چيست؟
معناى لغوى فسيل fossil (سنگواره) عبارتست از چيزى که از حفارى (كندن زمين) بدست آمده باشد . اما امروزه براى آن معناى ديگرى متصورند و آن را مدرک و دليلى شناخته شده از حيات گذشته مى دانند ؛ به عبارت ديگر فسيلها ، اجساد و بقايا و آثار موجوداتى مى باشند که پس از مرگ در بين رسوبات دفن شده و همراه با آنها تحت تاثير پديده سنگ شدگى ( دياژنز ) قرار گرفته اند . به عبارت ديگر در شرايطي، گياهان و حيوانات مرده در زير خاک دفن مي شوند اما فاسد نمي شوند.آب به داخل خاک نفوذ مي کند و مواد معدني از قبيل آهن،سيليکات و کلسيم را با خود مي برند.
اين مواد دور واطراف گياهان يا حيوانات مرده جمع مي شوند و آنها را به همان صورت حفظ مي کنند. با گذشت زمان، مواد شيميايي فوق سخت مي شوند و يک نسخه تقريبا کاملي از حيوان اصلي بوجود مي آيد. اين نسخه را فسيل مي گويند.کشف فسيل سرگرمي جايزه دار و مهيجي است زيرا اشکال مختلف حيات ميليون سال پيش را نشان مي دهد.
بنابراين فسيلها انواع باقيمانده جانورى و گياهى نظير جسم حيوانات و استخوانهاى مربوط به آنها ، تنه گياهان قديمى و ساختمان شان ، کرمهاى نرم ، ستاره هاى دريايى و غيره ( از نقطه نظر تشريحى ) و آثار و مواد به جامانده از آنها نظير فضولات ، مدفوعات ، تخم ها ( آثار طبيعى ) و اثر لانه ها ، آشيانه ها ، رد پاها ( آثار مصنوعى ) را شامل مى شود و تمامى اينها بطور مستقيم توسط موجودات که در گذشته مى زيسته اند ، بوجود آمده اند .
بدين ترتيب براى آنکه يک شى فسيل به حساب آيد ، بايستى بقايا و يا آثار فعاليت زيستى موجودات گذشته باشد . اصطلاح فسيل دلالت بر زماني طولاني ميكند كه در طي آن موجود ات فسيل شده زندگي مي كردند و بقاياي مرده آنها در رسوبات ادوار ما قبل تاريخ به حالت سنگواره باقي مي ماندند . البته اين بدان معني نيست كه فسيل ها از موجودات كاملا ناپديد شده اند بلكه اشكال گوناگوني از آنها نيز جمع آوري و شناسايي شده اند كه امروزه نيز زندگي ميكنند.
براي يك ديرينه شناس آشنايي با علوم ديگر مخصوصا علوم بيولوژي مهم است . جانور شناسي و گياه شناسي اطلاعاتي درباره زندگي موجوداتي مي دهندكه بدون آشنايي به هر كدام از آنها فسيل ها نمي توانند مفهومي داشته باشند و علم ديرينه شناسي نيز شواهد و مداركي را درباره زندگي اجداد جانوران و گياهان در اختيار زيست شناسان قرار مي دهد . علاوه بر ارزش هاي ذكر شده ، مطالعه فسيل ها اساس و پايه بخشي از علم زمين شناسي اقتصادي است و براي شناسايي سنگهاي سوختي مانند زغال سنگها و منشاء نفت و گاز داراي ارزش زيادي هستند .
در اين رشته از زمين شناسي بحث در باره حوادث تاريخ زمين از نظر جغرافيايي گذشته ، آب و هوا و محيطهاي موضوعي و لايه هاي زميني با محتويات فسيل ها ي آن ميشود. همچنين ارتباط دقيقي بين ديرينه شناسي و چينه شناسي وجود دارد. چينه شناسي اصل و طبيعت سنگها را مورد بررسي قرار ميدهد و در آن ، بحث درباره سنگهاي پوسته ي جامد زمين ، چين خوردگي ها ، گسل ها ، بيرون زدگي هاي سنگهاي رسوبي و ارتباط لايه هاي هم سن در مناطق دور از هم انجام ميگيرد .
بطور کلى فسيلها به دو گروه تقسيم مى نمايند :
1- فسيلهاى اندامى منظور از فسيلهاى اندامى بقاياى حقيقى موجودات زنده مى باشند که در حالات بسيار مساعد شکل آنها با شکل موجود زنده اصلى اوليه کاملا تطبيق مى کند و تغيير زيادى در آن صورت نگرفته است .
2- فسيلهاى اثري اما فسيلهاى اثرى علائم غير مستقيم حيات هستند که توسط موجودات بر جاى گذاشته شده اند . جاى پاهاى دايناسور ، اثر نقب زدن کرمها ، اثرات ناشى از خزيدن تريلوبيت ها و ساير شواهد فرايندهاى حيات همچون فضولات و مدفوعات که بصورت فسيل در آمده اند همگى جزء فسيلهاى اثرى محسوب مى گردند .
انواع فسيل شناسي
•فسيل شناسي گياهان
•فسيل شناسي جانوران
هر دسته بر حسب اندازه هر يك از فسيل ها را ميتوان به زير گروههايي همچون نانوفسيل ، ميكروفسيل ، ماكروفسيل و مگا فسيل ها دسته بندي كرد.
انواع فسيل ها
•فسيل هاي شاخص: که داراي گسترش جغرافيايي وسيع بوده ولي در زمان کوتاه زمين شناسان ميزيستهاند. مانند فسيل آمونيت که منحصرا در کرتاسه مياني وجود داشته است.
•فسيل هاي غير شاخص: که تقريبا در تمام دورهها و يا دورانهاي زمين شناسي وجود داشتهاند و شاخص زمان معين و کوتاه زمين شناسي نيستند. مانند برخي دوکفهايها ، شکم پايان ، مرجانها و غيره.
•فسيل هاي رخساره: فسيل هايي هستند که ارزش پالئوژئوگرافي آنها بيش از اهميت بيوستراتيگرافي آنهاست. اين فسيل ها ميتوانند معرف وضعيت جغرافيايي زمان زيست خود از نظر آب و هوا و ساير شرايط محيط زيستي باشند. مثلا فسيل کلنيهاي مرجاني حاکي از محيط ساحلي دريا و آب و هواي استوايي تا نيمه استوايي است.
کاربرد فسيل ها در زمين شناسي
•مهمترين کاربرد فسيل ها در تعيين سن طبقات زمين ميباشد.
•فسيل ها معرف شرايط محيطي جغرافياي ديرينه بوده و در اين مورد اطلاعات با ارزشي را در اختيار دانشمندان قرار ميدهند. بيشتر فسيل ها از کربوناتها و يا فسفاتهاي ترکيب شده با مواد آلي تشکيل شده اند.
آنها تحت تاثيرگرما ، فشار ، ترکيبات سيال اطرافشان و همه ديگر عوامل که خصوصيت سنگهاي رسوبي را بعد از اينکه رسوب مي کنند تغيير مي دهند ، قرار دارند. بنابراين فسيل ها شاخصهاي حساس تغيير حرارت و ابزارهاي قدرتمندي براي پيش بيني ذخيره زايشي هيدروکربونها هستند. همه اين عنوانهاي اطلاعاتي اساسي در تجزيه و تحليل حوزه ه هاي رسوبي و اکتشاف زغال سنگ ، نفت و گاز که باقيمانده هاي زندگي قديم هستند ، شرکت دارند.
ردهبندي فسيلها موجودات زنده را بر اساس برخي ويژگيهاي ظاهري طبقهبندي مينمايند. در طبقهبنديهاي استاندارد بر اساس ميزان شباهتهاي موجودات آنها را در گروه هايي به نام تاكسون قرار ميدهند و هفت تاكسون مهم و اصلي به شرح زير معرفي مينمايند. هر چه ميزان شباهت موجودات بيشتر باشد در تاكسونهاي مراتب بالاتري قرار مي گيرند. هفت تاكسون مهم و اصلي عبارتند از :
سلسله Kingdom شاخه Phylum رده Class راسته Order تيره Family جنس Genus گونه Specis فسيل ها ي بزرگ و کوچک تخمهاي زيست چينه شناختي بهترين تکنيکي است که براي سن يابي سنگهاي قديمي ايجاد شده است.
مفاهيم وابسته زمان زمين شناختي ، سير تکاملي زندگي ، جرم جهاني انقراض و سيستمهاي زميني وابسته به يکديگر د رميان اصليترين و مهيب ترين همکاري علمي تمام زمانها رده بندي مي شوند. مطمئنا فسيل شناسي که براي اين موارد بسيار اصلي است اکنون براي تعليم باستان شناسي و مهارتهاي عمومي درک ارزش زندگي بيش از قبل حياتي است. فسيل شناسي مطالعاتي کم ارزشتر از همه تاريخ ، شامل حيوانات گذشته و زندگي گياهاني که ما خانه مي ناميم نيست.
مقياس زماني باستان شناسي بدون هماهنگي هسته اي باستان شناسي وجود ندارند و هرچيزي که از آن مشتق مي شود مانند نقشه هاي زمين شناختي در مقاطع زمينهاي فانروزوئيک به خوبي داده هاي سني که انها اشاره مي کنند است. با محدوده فسيلي متوسط کمتر از 1 Maدر ميان تعداد زيادي از سيستمهاي زمين شناختي و تصحيح بيشترآن پس از گذشت هر سال از تحقيق ، هيچ جزء ديگري از سنگهاي رسوبي قديمي به کيفيت زمان چينه شناختي نبود.
معني آن اين است که تمام تلاشها براي احياي ديرينه جغرافيايي بدون فسيل شناسي مسلما غلط و اغلب غير خالص خواهد بود. اين يک ادعاي قوي است و. به خصوص د رمورد نقشه هاي ديرينه شناسي که بر اساس ارتباط لگاريتمي بوده و داراي زمينهاي پيشين تصوير شده و چشم انداز دريا هستند عموما صدق مي کند.
آنچه آنها نشان مي دهند شکل فضائي واحد هاي سنگ است که به وسيله هماهنگي سنجشهاي سنگ فيزيکي دربعضي مواقع به خاطر هسته و توصيف برشي ميزان مي شوند .اين شکل فضايي تمام نقاط ضدو نقيض تاريخهاي کاهنده و پيشرونده اي را که نتيجه شناسايي رخساره هاي زمان گذر يکسان هستند و مقاير با آنهايي که ازنقشه هاي سنگ رخساره اي توليد مي شوند ،مي باشند ، به خوبي نشان مي دهد. فسيل ها ابزارهاي بي مانندي براي شناخت تاريخچه سنگهاي رسوبي و هر گونه اتفاقي که به علل مختلف ايجاد شده است ، مي باشد.
به دليل نکامل تدريجي آلي و رويدادهاي انقراض ، توالي تجربي فسيل ها مي تواند قابل تشخيص باشد اين توالي آنها را شاخص بي مانند زمان کرده است.اين مرحله زيست چينه شناسي نام دارد. به دليل جانوران و گياهاني که در وضع ثابتي نسبت به محيطشان زندگي مي کنند فسيل ها يي که د رمحل اوليه خود يافت مي شوند اطلاعات باارزشي در مورد محيط پيرامونشان ارائه مي دهند که شامل ويژگيهاي شيمياييشان است. زماني که آنها از محيط زيستشان منتقل مي شوند اطلاعاتي در مورد ان جابجايي و عوامل مربوط به آن ارائه مي دهند .
اين مطالعات گوناگون متقابلا وابسته به هم بوده و بوم شناسي ديرين را دربر دارد. ديرينه زيست زمين شيمي و تافونومي.آنها با رسوبات هماهنگ همراه خودپيوند نزديکي دارند که اين رسوبات ميزبان موردمطالعه است. گروههاي جانوران و گياهان عموما در جهان گسترده نيستند اما د رنواحي ويژه اي زندگي مي کنند که در آن از لحاظ شرايط زندگي ، رقابت و شکارگري محدود بوده و به خاطر آن داراي ويژگي هاي متمايزي مي شوند. بنابراين فسيل ها به عنوان نمايندگان استانهاي حياتي قديمي مورد استفاده قرار مي گيرند و مطالعه آنها ديرينه زيست جغرافيايي است.
شباهت هاي يک منطقه با ديگر مناطق نشان دهنده مثل آب و هواي يکسان و راههاي دريايي و زميني مرتبط ابزارهاي نيرومندي در تفسير نقشه هاي ديرينه زيست جغرافيايي هستند. به همراه خصوصيتهاي ديرينه بوم شناسي اين اطلاعات اساس توصيف آب و هواي قد يمي و شرايط نهشتي است که ممکن است سنگهاو يا مخازن منبع توليد هيدرو کربن را ايجاد کرده باشد. بيشتر فسيل ها از کربوناتها و يا فسفاتهاي ترکيب شده با مواد آلي تشکيل شده اند.
آنها تحت تاثيرگرما ، فشار ، ترکيبات سيال اطرافشان و همه ديگر عوامل که خصوصيت سنگهاي رسوبي را بعد از اينکه رسوب مي کنند تغيير مي دهند ، قرار دارند. بنابراين فسيل ها شاخصهاي حساس تغيير حرارت و ابزارهاي قدرتمندي براي پيش بيني ذخيره زايشي هيدروکربونها هستند. همه اين عنوانهاي اطلاعاتي اساسي در تجزيه و تحليل حوزه ه هاي رسوبي و اکتشاف زغال سنگ ، نفت و گاز که باقيمانده هاي زندگي قديم هستند ، شرکت دارند.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سايت با نام کاربري : hosseni /ج