در مورد امکان استفاده از فروسيال به عنوان دَمپِر يا کاهندهي انرژيِ پرتابه هاي برخورد کننده به هدف ، توضيحات تفصيلي زير ارائه ميگردد:
فروسيال همچون سيالي عمل ميکند که در غياب ميدان مغناطيسي مايعي روان است و در يک ميدان مغناطيسي نسبتاً قوي در جهت خطوط ميدان نظم گرفته و تقريباً جامد و سخت ميشود. از اين خاصيتِ سفتشدگيِ اين ماده در حضور ميدان مغناطيسي ميتوان به عنوان سدي در مقابل نفوذ تمامِ انرژي جنبشي گلوله به هدف استفاده کرد. اما فروسيال بايد خاصيت ديگري نيز داشته باشد تا بهعنوان دَمپر ترجيح داده شود زيرا اگر صِرفِ سد بودن در مقابل نفوذ مطرح باشد اين کار را مثلاً صفحهاي فولادي بهتر انجام ميدهد. خاصيتي که آن را ارجح ميسازد يکي مايع بودن آن در حالت عادي و ديگري قابليت هدايت آن با اِعمال و تغيير ميدان مغناطيسياي است که ايجاد ميکنيم. اين مطالب در طرحي که در زير توضيح داده ميشود روشن مي شود.
لولهاي سبک، باريک و بلند با ديوارهاي نازک را در نظر بگيريد، a در شکل 1.
.jpg)
فرض کنيد با پيچيدن سيم در اطراف آن، سيملولهاي ميسازيم، b. يک سر اين سيملوله را به طور قائم در ظرفي محتوي فروسيال قرار ميدهيم، c. هنگاميکه جريان الکتريکي از سيملوله رد شود در دو سر سيملوله شيب ميدان مغناطيسي بهوجود ميآيد که در صورتي که مادهاي مغناطيسي در آن فضا وجود داشته باشد آنرا به داخل سيملوله ميکشد. در انتهاي بالايي سيملوله چنين مادهاي وجود ندارد اما در انتهاي پاييني آن که ذرات مغناطيسي فروسيال وجود دارد فروسيال به داخل سيملوله کشيده ميشود و در آنجا سفت ميشود. با قطع جريان الکتريکي و بالتبع ازبين رفتن ميدان مغناطيسي و شيب آن، فروسيال بر اثر وزن خود به داخل ظرف، c، بازميگردد. همين خاصيت همچنان وجود خواهد داشت درصورتيکه حتي چنانکه در شکل 2 ميبينيم لولهي a يا در واقع سيملوله لزوماً مستقيم و قائم نباشد.
.jpg)
از اين خاصيت ميتوان براي ساخت الياف ظريف سيملولهاي براي ساخت زره يا جليقههاي قابل انعطاف استفاده کرد. فرض کنيد تار و پودهاي چنين جليقهاي در واقع يک يا تعدادي معدود سيملولهي ظريف و بلند حول لولههايي ظريف و قابل انعطاف باشند که انتهاي آن يا آنها در منبعي حاوي فروسيال قرار دارد. روشن است که چنين زره يا جليقهي قابل انعطافي امکان تحرک لازم را براي نفرِ پوشندهي آن در شرايط عادي فراهم ميآوَرَد. اما در شرايط اضطراري که نفر، در معرض پرتاب گلوله است با دادن جريان به اين سيملوله(ها) يا در واقع به جليقه يا زره باعث ميشويم فروسيال از منبع به داخل سيملوله(ها) يا در واقع به ميان الياف جليقه يا ذره کشيده شده و در آنجا سفت شود تا در صورت اصابت گلوله مقدار قابل توجهي از انرژيِ جنبشيِ آن جذب شده و به بدن نفر منتقل نشود. پس از رفع خطر، جريان الکتريکي را قطع ميکنيم و جليقه از فروسيال بر اثر وزن فروسيال تخليه ميشود.
علاوه بر اين طرحِ ابتکاري، ميتوان از طرح ابتکاري ديگري نيز براي اين پوششها استفاده کرد که هم جليقه را کموزنتر ميکند و هم احتمالاً امکان تخليهي سريعترِ فروسيال را پس از رفع خطر ميدهد.
.jpg)
با توجه به طرح شماتيک ارائه شده در شکل 3 فرض کنيد تارهاي پوشش مورد نظر همان لولههاي (منعطف) مذکور در شکل 1 باشند که (حتيالامکان) بهصورت قائم قرار گرفتهاند و انتهاي پائين آنها بهصورت مستقيم يا غيرمستقيم به منبع فروسيال وصل است، لولههاي a1، a2، a3، a4، a5، ... در شکل 3. فرض کنيد پودهاي اين پوشش، سيمهاي b باشند که به نحوي که در شکل 3 ديده ميشود در اطراف لولههاي a بهطور پيدرپي پيچ خورده و بازگشتهاند. چنانکه در شکل ديده ميشود با برقراري جريان الکتريکيِ مشابه و همزمان در تمام پودها، بر گرد هر تار، يا هر لولهي a، حلقهي (ناپيوستهي) جريان مشابهي تشکيل ميشود که در مجموع ( شيب ) ميدان معناطيسياي توليد ميکند که فروسيال را به داخل لولهها يا تارها بالا ميکشد و پس از قطع جريان و بالتبع قطع ميدان مغناطيسي بهدليل اينکه لولههاي a در اين حالت نسبت به طرح قبلي قائمترند فروسيال سريعتر از داخل لولهها تخليه ميشود.
/ن