كارشناس مسائل اجتماعي گفت: جلوه ديگري از پديده شوم طلاق كه برگرفته از فرهنگ غلط غربي بوده و امروز بيشتر در بين زوجين جوان رواج پيدا كرده، طلاقي است كه به عنوان طلاق توافقي تعريف شده و طلاق عاطفي نيز دستاورد موبايل و تبلت براي خانوادههاست.
عشرت شايق، كارشناس امور زنان در گفتگو با فارس گفت: متاسفانه چنانچه مشهود است، بحث طلاق و تن دادن به آن قباحت خود را در جامعه ما از دست داده است. تبعات اين پديده شوم اجتماعي بر كسي پوشيده نيست. درگيريهاي پياپي خانواده و از بين رفتن حرمتها و عواطف و متعاقب آن، حضور در راهروهاي دادگاه خانواده، گرفتار شدن به مشكلات و بيماري هاي روحي و جسمي، آوارگي فرزندان و مورد تهديد قرار گرفتن آينده آنان، درگير شدن خانواده و اطرافيان و در برخي موارد ضرب و شتم و حتي قتل، محكوميت و زندان
و ... تنها بخشي از عواقب ختم زندگانيها به طلاق است. شايق گفت: شايد در طلاق به ظاهر دو نفر از هم جدا ميشوند و راه زندگيشان را از يكديگر جدا ميكنند اما قطعا آثار، تبعات و خسارتهاي ناشي از گسسته شدن اين حلقه، دامن ديگر افراد خانواده و جامعه را هم ميگيرد چرا كه دايره تبعات اجتماعي و اتفاقاتي كه در پس آن ميافتد، فروپاشي نظام يك خانواده و ايجاد مشكلات اجتماعي براي سايرين را به دنبال دارد. وي افزود: البته ممكن است عدهاي بگويند كه طلاق در كشور ما در مقايسه با ديگر كشورهاي جهان هنوز آمار تكان دهندهاي ندارد اما اگر تفاوتهاي بارز فرهنگي و مذهبي و ارزشهاي حاكم بر جامعه ايران و ساير كشورها را با هم مقايسه كنيم آنگاه ميتوان فهميد كه در جامعه ايران همين ميزان طلاق نيز نگران كننده است. وي ادامه داد: در كشوري كه به نام كشور اسلامي و علوي در دنيا شناخته شده و انسجام خانوادهها و تقويت ريشهها و بنيههاي عاطفي آن جزء اولويتها به شمار ميرود، نبايد اين تعداد طلاق صورت گيرد.
شايق گفت: زماني كه دو عضو از دو جنس متفاوت با عقايد و اعتقادات متفاوت و از دو خانواده و فرهنگ متفاوت با همديگر زير يك سقف قرار ميگيرند، تفاوت سليقه و اختلاف امري طبيعي خواهد بود اما اينكه چگونه اين تفاوتها مديريت شوند، نيازمند صبوري، فهم و درك متقابل زوجين از يكديگر است چرا كه اين درك متقابل و محبتي كه در پي آن به وجود ميآيد، مايه تداوم زندگي مشترك بوده و بايد به فرزندان منتقل شود تا آنان شاهد محبت، دلدادگي، رأفت و عطوفت پدر و مادر در فضاي خانه و خانواده باشند. وي اظهار داشت: اما متأسفانه امروزه اصول زندگي به شدت تحت تاثير محيط قرار گرفته و بسياري از جوانان و والدين مانند گذشته به زندگي مشترك فكر نميكنند و در نتيجه، نه تنها شاهد گسترش ازدواج در بين جوانان نيستيم بلكه افزايش طلاق در بين جوانان به يكي از دغدغههاي فكري خانواده ها تبديل شده است.
شايق افزود: طلاق مدرن برخاسته از حضور بي رويه يك فناوري، آن هم در يك شي ء كوچك به نام موبايل و تبلت است. افراد درگير در اين فضا محبت و احساسات خود را بيشتر با افراد ناشناس با هويت نامعلوم كه هيچ گونه پيش زمينه ذهني از قيافه، اخلاق و سجاياي اخلاقي طرف مقابل ندارند، تبادل و به اشتراك ميگذارند و در اينجاست كه افراد از فضاي واقعي زندگي و كار خود دور شده و در اوهام و فضاي غير واقعي سير كرده و در توهمات خيالي خود غرق مي شوند.
وي گفت: در واقع مشكل جامعه كنوني ما اين است كه انسان هاي
امروزي به دليل مشغول شدن افكارشان در محيط هاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي، محبت واقعي را در فضاي مجازي طلب مي كنند. به همين دليل است كه در عالم واقع قادر به ابراز محبت خود به دوستان، آشنايان و فرزندان خود نيستند. براي غلبه بر چنين فضايي بايد به انسان هاي اطراف با تمام كاستي ها و نواقصشان توجه داشت و فارغ از كمبودها، به بزرگ كردن حسنات آنها و كوچك كردن و ناديده گرفتن بدي ها و پلشتي هايشان اقدام نمود و محبت به همديگر را جايگزين تمامي توقعات و زندگي مصنوعي در فضاي مجازي نمود. زن و مرد بايد ياد بگيرند كه در زندگي مشوق همديگر باشند و با كوچكترين بهانه، كارهاي همديگر را تشويق كنند و از مقايسه كردن و مقايسه شدن با اشخاصي خارج از فضاي خانه و خانواده پرهيز نمايند.
اين كارشناس مسائل زنان گفت: اگر مرد يا زن خانواده بداند كه به دليل كمبود محبت به اعضاي خانواده اش، همسر و فرزندانش وابسته و دلبسته به افراد ديگر آن هم در فضاها و شبكه هاي مجازي با هويت نامشخص، دوست يا دشمن
مي شوند و به قول معروف از راه به در مي شوند، ديگر حاضر نخواهد بود مهر و محبت خود را از آنها دريغ نمايد. قطعا با هم بودن در محيط خانه، انجام كارها و تفريحات سالم بهصورت جمعي و حتي رفتن به مسافرت هاي ساده با لوازم و تجهيزات اندك، مي تواند ارتباطات عاطفي بين اعضاي خانواده را مستحكم تر نمايد و با هم بودن و راحت نگاه كردن به امورات زندگي را ممكن سازد.
شايق افزود: زن و مرد بايد واقعيتهاي موجود زندگي را بفهمند و توقعات بي جا و در بسياري از موارد نابجا از يكديگر را كنار بگذارند و با پرهيز از تفاخر و ياد كردن داراييها و افتخارات خود و ديگران، قدرداني عملي و لساني از همديگر را جايگزين كرده و محبت و دلبستگي اعضاي خانوادهها را با يكديگر باعث شوند. دست محبت كشيدن بر سر همسر و فرزندان و ابراز لساني اين محبت، هزينه و خرج چنداني ندارد. زن و مرد به عنوان شريك همديگر در مسير پر فراز و نشيب زندگي و گاه در نقش پدر و مادر بايد سعي كنند واژه هاي دلنشين و محبت آميز را در زندگي به كار برند چرا كه جمله هاي محبت آميز، در عين بي هزينه بودن مي توانند باعث تحكيم روابط بين اعضاي خانواده شوند.
وي تصريح كرد: مرد و زن بايد زبان خود را به گفتن كلمات محبت آميز و عاشقانه عادت دهند آن هم نه الفاظ تصنعي بلكه واقعي. مداومت بر گفتن چنين كلماتي همراه با ايجاد تغييرات سازنده در زندگي راه را براي رسيدن به يك زندگي پر از نشاط فراهم و حلقههاي اتصال و گرهها و علقههاي احساسي خانوادهها را مستحكمتر مي كند.
|