در فرهنگها و نظامهاي اجتماعي- سياسيِ ناسازگار با بينش توحيدي اسلام كه در آن ها روابط جمعي شهروندان بر پايه ضوابط معنوي و اخلاقي سالم شكل نگرفته است، تملّقگويي يا چاپلوسي به صورت يك خصلت و روش در ميآيد.فقدان عدالت همهجانبه و امنيت و معنويت در سياستهاي كلان جامعه و نيز بيبهرهگي از كوششها و دسترنجها، برخي افراد را به سوي ستايش و ثناگويي و ايجاد رابطه عاطفي-مريدي با مديران و دستاندركاران امور اقتصادي جامعه ميراند. در اين کتاب، به بررسي ديدگاه امام خميني (ره) درباره تملّق پرداخته شده و از آنجا كه ايشان در موقعيتهاي تأثيرگذاري همچون مرجعيت ديني و رهبري انقلاب، تجربهها و آزمودههاي بسياري را به همراه دارد، انديشههاي نابشان به روشني ميتواند بيان كننده ي مفهوم و گستره ي آسيبرسانيِ پديده تملّق و چاپلوسي در عرصههاي حيات فردي و جمعي باشد.