گمان نمي کنم شهري در خاورميانه در صحنه سياست جهاني، خطيرترازکوفه بازي کرده باشد؛ اميرالمؤمنين-ع- اين شهررامرکزخلافت قراردادودارايي حکومت بدين شهرمنتقل گشت.پس ازصلح امام حسن، حکومت به دست معاويه افتاد. اهل کوفه پس ازگذشت اوقات مناسب، به فکرسرنوشت خود افتاده انگشت ندامت به دندان گزيدندوازآنچه با امام اميرالمؤمنين و فرزندش حسن-ع-کرده بودند،ابرازانزجارنمودندودر صدد جبران تفريط و جدايي طلبيها افتادند؛مخفيانه نزد امام حسين-ع- رفته از او خواستند تا عليه معاويه شورش کندورهبري حرکت انقلابي کوفه را به عهده بگيرد.امام-ع- قبل ازهر کار، لازم ديد نماينده اش را به سوي آنان گسيل دارد تا اوضاع رادريافته به وي گزارش کند. اما اين کتاب به صورتي موضوعي و فراگير، به بررسي حوادث مي پردازد؛ بررسي دقيق و تحليل موشکافانه، از مختصات اين کتاب است. مؤلف واقعيت قضيه مسلم بن عقيل شهيد را آن چنان آشکارمي کند که گويي خود وي، يکي از شاهدان اين فاجعه بوده است و مراحل متعدد اين ماجرا را به چشم خود ديده است. www.rasekhoon.net