مواد معدني جزء کوچکي از جيره گاوهاي انتظار زايمان هستند ولي نقش بزرگي در جلوگيري از بيماريهاي متابوليکي و ساير مشکلات بازي مي کنند . هم کمبود و هم بيش بود آنها مي تواند باعث مشکلات شود . هنگام افزودن مواد معدني به جيره انتظار زايش ما بايد درباره ي سه حوزه نگراني داشته باشيم :
مقداري که مورد نياز مي باشد تا احتياجات پايه گاوها تامين شود ، مقاديري که نياز است تا احتياجات رشد جنين مرتفع گردد و چه مقادير معيني افزودن يا کاستن از مواد معدني مورد لزوم مي باشد تا از مشکلات متابوليکي پيشگيري شود و باعث افزايش سلامتي گاو گردد .
مواد معدني مورد نياز براي نگهداري و رشد جنين در گاوهاي خشک نسبتاً کم بوده و به راحتي تامين مي گردند . بنابراين با نزديک شدن زمان زايمان ، موازنه مواد معدني از جيره گاوها دو يا سه هفته قبل از زايمان مشکلات متابوليکي را به حداقل رسانيد . جدول زير راهنمايي هايي را ارائه کرده و تغييرات مواد معدني را که براي دوره خشکي و انتظار زايش نياز ميباشد را نشان مي دهد .
| ابتداي خشکي | انتظار زايمان |
ماده خشک مصرفي ( پوند در روز ) | 32 ـ 28 | 26 ـ 20 |
مواد معدني | 4 ، 0 % | غلظت در ماده خشک جيره |
کلسيم | 25 ، 0 % | 1 % 6 ، 1 تا 2 ، 1 با نمکهاي آنيونيک |
فسفر | 2 ، 0 % | 5 ، 0 ـ 4 ، 0 % |
منيزيم | 2 ، 0 % | 0 ، 4 ـ 0 ، 3 % |
پتاسيم | 5 ، 1 % | 1 ، 2 % |
سديم | 1 ، 0 % | 0 ، 1 % |
کلرايد | 15 ، 0 % | 3 ، 0 % و حتي به منظور منفي کردن تفاوت کاتيون آنيون جيره مي تواند به بيش از 8 ، 0 % برسد . |
سولفور | 16 ، 0 % | 2 ، 0 % و به منظور منفي کردن تفاوت کاتيون آنيون جيره مي تواند به بيش از 4 ، 0 % برسد . |
کبالت | 0 ، 1 PPm | 2 ، 0 PPm |
مس | 10 PPm | 15 PPm |
يد | 0 ، 6 PPm | 1 PPm |
آهن | | از مصرف زياد پرهيز نماييد ( نياز 50 پي پي ام مي باشد ) |
منگنز | 40 PPm | 40 PPm |
سلنيوم | 3/0 PPm | 3 ، 0 PPm |
روي | 40 PPm | 60 PPm |
نياز است مجدداً گفته شود که گاوها به مقاديري از مواد و نه حجم زيادي از آنها در جيره ( درصد يا قسمت در ميليون ) نياز دارند . همانطوري که يک گاو به زمان زايمان نزديک مي شود ، مقدار مصرف مواد غذايي آن کاهش مي يابد . پس غلظت مواد معدني جيره بايد به صورتي که گاوها مقادير کافي از مواد معدني را مصرف نمايند افزايش يابد .
مصرف بالاي مواد غذايي در طي دوران انتظار زايش خوب مي باشد ولي به هنگام تنظيم جيره بهتر است که محافظه کار بوده و براي بيشتر گاوها هولشتاين مصرف مواد معدني را در هر روز روي مقدار 8 ، 9 تا 8 ، 10 کيلوگرم ماده خشک مصرفي محاسبه نماييم .
در اين مقاله تعدادي از مشکلات متابوليکي و مواد معدني و يا مواد معدني مرتبط با مشکلات متابوليکي آورده شده است .
کلسيم و تب شير :
تب شير هنگامي به وقوع مي پيوندد که کلسيم خون به زير مقدار طبيعي آن يعني 9 تا 10 ميلي گرم به ازاي هر 100 ميلي ليتر سرم خون کاهش يابد . مواد معدني مرتبط با تب شير ، کلسيم ، فسفر ، سديم ، کلرايد و سولفور مي باشند . از آنجايي که سطح پايين کلسيم خون باعث تب شير مي شود ، سطح کلسيم جيره تاثير بسيار کمي روي تب شير دارد . کمبود يا کافي بودن و يا فزوني کلسيم جيره به منظور پيشگيري از تب شير نتايج متفاوتي را به بار مي آورد . جديدترين راهکار تغذيه مقادير کافي از کلسيم ( 80 تا 100 گرم در هر روز ) يا مقادير بالاتر
( 135 تا 150 گرم در هر روز ) همراه با جيره هاي آنيونيک مي باشد .
سطح فسفر جيره مي تواند روي تب شير تاثير گذارد . جيره هايي که داراي مقادير کمي فسفر باشند موجب کاهش فسفر خون شده و در نتيجه برخي مشکلات تب شير را حاصل کنند . از طرف ديگر فزوني تغذيه فسفر ( 7 ، 0 درصدي از ماده خشک جيره يا بيشتر ) مي تواند باعث بيشتر شدن تب شير شود . به عنوان يک توصيه کلي شما بايد 4 ، 0 درصد فسفر به جيره گاوهاي انتظار زايش به منظور تامين 49 تا 50 گرم فسفر مورد نياز روزانه آنها بيفزاييد .
مصرف پايين منيزيم هم مي تواند باعث تب شير شود . کلسيم و منيزيم وظايف مشابهي در بدن دارند در ضمن منيزيم به حفظ کلسيم در بدن کمک مي نمايد . جيره هاي انتظار زايش بايد حاوي حداقل 3 ، 0 درصد منيزيم در ماده خشک باشند ، غلظت تا 4 ، 0 درصد نيز قابل قبول است .
نظارت بر کاتيون ها :
سديم و پتاسيم کاتيون مي باشند . اين دو ماده معدني عوامل اصلي تب شير هستند ولي پتاسيم از سديم مشکل زاتر مي باشد . مقادير بالاي هر يک از اين مواد معدني باعث آلکالوزهاي متابوليکي ميشود که اين مسئله باعث کاهش آزاد شدن کلسيم از استخوان و کاهش جذب کلسيم از روده مي شود . بيشتر مواد غذايي طبيعتاً از نظر کلسيم فقير بوده ، بنابراين حذف بافرهاي سديم و نمک از جيره گاوهاي خشک باعث کم شدن سديم جيره مي شود .
از طرف ديگر محدود کردن پتاسيم در جيره سخت تر مي باشد . بيشتر علفها نسبتاً از نظر پتاسيم غني مي باشند . يونجه معمولاً بيشترين پتاسيم را با بيش از 5 ، 2 درصد از ماده خشک داراست ولي گراسها و حتي سيلوي ذرت اگر روي زمين هايي با مقادير زياد کود رشد پيدا کنند مي توانند 5 ، 1 درصد و يا بيشتر از ماده خشک ، پتاسيم داشته باشند .
با جيره هاي انتظار زايشي که فاقد نمک يا بافرهاي سديمي مي باشند نسبتاً آسان مي باشد که سطح سديم جيره را کمتر از 1 ، 0 درصد از ماده خشک حفظ نماييم . پتاسيم جيره هاي انتظار زايش بايد تا حد ممکن به 1 درصد نزديک باشد . يعني در جيره هاي انتظار زايش بايد علفهايي شبيه به سيلوي ذرت ، کاه يا ساير کراسهايي که رو ي خاکهايي که از نظر پتاسيم فقير بوده اند و رشد يافته اند وجود داشته باشند .
کلرايد و سولفور آنيون مي باشند . از آنجايي که اين دو ماه معدني نقش مستقيمي در تب شير ندارند دستکاري آنها در جيره مي تواند بعضي از مشکلات را که به وسيله ي سديم و پتاسيم ايجاد مي شود ، به وجود آورد . کلر و سولفور اسيدي مي باشند و افزودن آنها به جيره مي تواند متابوليک آلکالوز را که به علت کاتيونها بوده به اسيد تبديل کنند . اين مسئله باعث بيشتر از دست رفتن کلسيم از استخوانها و بازده کلسيم از روده ها شود .
مقدار سولفور در جيره گاوهاي انتظار زايش بايد کمتر از 4 ، 0 درصد باشد . مقدار کلرايد مي تواند بالاتر از مقدار سولفور باشد ه مقدار دقيق مورد نياز از طريق اختلاف کاتيون آنيون جيره تعيين مي شود . از معادله زير براي برآورد موازنه استفاده نماييد . تمامي مقادير مواد معدني در سر تا سر اين مقاله بر اساس ماده خشک مي باشند :
DCAD=] % Nax43.5+%k x25.6[-]%CIx 28.2+62.5[
مقدار مناسب اختلاف کاتيون آنيون جيره تا 25 ميلي اکي والان در 100 گرم ماده خشک مي باشد .
ساير بيماريها :
کتوز مربوط به متابوليسم انرژي که نتيجه کاهش سطح گلوکز و انسولين خون است . هر کدام از مواد معدني نقشي جزيي در کتوز ايفا مي کنند . شايد تنها استثناء کبالت باشد که براي شکل دهي به ويتامين B12 نياز است که کوفاکتور تبديل اسيدپروپپونيک به گلوکز مي باشد . احتياجات کبالت بسيار پايين است ( در حدود 1 ميلي گرم در روز ) و بنابراين به آساني از طريق مکمل ها تامين مي شود .
در صورت کاهش انقباضات ماهيچه ها جا به جايي شيردان مي تواند به وقوع پيوندد . به علت اينکه کلسيم ، ماده معدني کليدي در انقباضات ماهيچه هاست ، کاهش کلسيم خون به همراه تب شير عامل مسبب جا به جايي شيردان مي باشد . منيزيم ، همراه نقشي که در تب شير دارد ، مي تواند عامل مسبب جا به جايي شيردان نيز باشد .
باقي ماندن غشاء هاي جنيني يا جفت ماندگي ، نيامدن جفت و غشاء هاي مرتبط با آن در عرض 24 ساعت بعد از زايمان مي باشد . معروف ترين مواد معدني مرتبط با اين مشکل کلسيم و سلنيوم مي باشد . کلسيم داراي نقشي در تب شير مي باشد که به عنوان شاخص احتمال جا به جايي شيردان است ، انقباضات ماهيچه اي را کاهش مي دهد و بدين علت انقباضات رحم براي خروج غشاء هاي جنين محدود مي شود .
سلنيوم آنتي اکسيداني مي باشد که به پيشگيري از تخريب سلولها کمک کرده و باعث فعال شدن دوباره متابوليسم اکسيژن مي شود . جفت ماندگي مي تواند از طريق تغذيه 3/0 PPM سلنيوم در جيره کاهش يابد . در هر حال تغذيه سلنيوم به همراه ويتامين E نسبت به هنگامي که سلنيوم به تنهايي تغذيه مي شود در کاهش جفت ماندگي موثر مي باشد . ادم يا خيز به وسيله ي تجمع مايعات درپ ستان مشخص مي شود . مواد معدني که در اين زمينه نقش دارند به دو دسده تقسيم مي شوند : اسمزي و آنتي اکسيدان . مواد معدني اسمزي سديم ، پتاسيم و کلرايد مي باشد . هم سديم و هم پتاسيم در تنظيم مايعات بدن نقش دارند . جيره هاي حاوي سطوح بالاي يکي يا هر دو اين مواد معدني مباعث حفظ مايعات بدن مي شود . به نظر مي رسد که شدت ادم به هنگام مصرف آنها به صورت نمکهاي کلرايدي در مقايسه با ساير اشکال بيشتر باشد . بنابراين نمک کلرايد سديم مي تواند عامل اصلي ادم باشد و بنابراين نبايد به صورت آزاد و يا در جيره گاوهاي خشک وجود داشته باشد . چنين دستورالعملهايي که براي سديم و پتاسيم و براي پيشگيري از تب شير وجود دارد بايد به کاهش ادم نيز کمک کند .
مواد معدني آنتي اکسيدان درگير در ادم روي ، مس و سلنيوم مي باشند . مکانيسم دقيق چگونگي کمک اين مواد معدني آنتي اکسيدان براي کمک به پيشگيري از ادم به خوبي درک نشده است . آنها احتمالاً از طريق حفظ تماميت سلول و حمايت از سلولها در برابر تخريب پروتئين و کربوهيدرات و ليپيد حاصل از متابوليسم اکسيژن عمل مي کنند .
منبع:نشريه مکمل/خ