جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
آتشفشان و عجايب آن (2)
-(3 Body) 
آتشفشان و عجايب آن (2)
Visitor 573
Category: دنياي فن آوري

آتشفشان‌هاى نئوژن- کواترنر در ايران
- آتشفشان دماوند

مخروط دماوند ، شاخص‌ترين آتشفشان چينه‌اى کواترنرى ايران است. تاريخ فعاليت اين آتشفشان بخوبى شناخته نشده و مخروط آن استراتو ولکانى است که ارتفاع آن از سطح دريا 5670 متر ( 5611 متر وزيرى ، 1362 ) مى‌باشد. مخروط آن منظم و روى کوههاى فراسايش يافته‌اى که در حدود 3500 متر از سطح دريا ارتفاع دارند واقع است.دامنه کوه بوسيله جريانهاى گدازه‌هاى متعدد که از قله يا از مخروطهاى فرعى سرازير شده اند پوشيده شده است.
قطر دهانه آتشفشان در حدود 400 متر است. قسمت مرکزى دهانه ، بوسيله درياچه‌اى از يخ پوشيده شده و در حاشيه آن دودخان‌هايى وجود دارد که زمين هاى اطراف را به رنگ زرد درآورده اند.

جدا از دهانه فعلى ، شواهدى از دهانه هاى قديمى را مى توان ديد. يکى از اين دهانه هاى قديمى در پهلوى جنوبى و در ارتفاع 100 متر قرار دارد که در حال حاضر ، محل خروج گازها و دودخان‌ها است. در پهلوى شمالى دماوند اثر ديگرى از يک دهانه قديمى به قطر حدود 9 کيلومتر ديده مى شود که امروزه رودخانه نونال در آن جريان دارد.سنگهاى دهانه قديمى کمى بازيک تر از گدازه هاى جوان دماوند است. اگرچه بروس و همکاران ( 1977 ) با توجه به ترکيب شيميايى گدازه‌ها ، دماوند را آتشفشانى ديررس و دور از زاگرس مى‌دانند که در تشکيل آن برخورد صفحه‌ها و پديده فرورانش از نوع خاص و ذوب پوسته اقيانوسى نقش داشته، ولى جايگاه اين مخروط در محل تلاقى البرز خاورى و باخترى اين ذهنيت را تقويت مى‌کند که تلاقى گسل هاى عميق پوسته ، بويژه انواع امتداد لغز شمال باخترى و شمال خاورى ، محل مناسبى براى رسيدن ماگما به سطح زمين بوده است.

- آتشفشان سهند

آتشفشان سهند در 40 کيلومترى جنوب تبريز با ارتفاع حداکثر 3710 متر واقع شده است. اين آتشفشان را با آتشفشان‌هاى کوچکتر شمال باخترى درياچه اروميه و مرکز آتشفشانى ارمنستان و آرارات در نزديکى مرز ايران و ترکيه مرتبط مى‌دانند. تعيين سن مطلق گدازه‌هاى مختلف آن سن 12 تا 140 هزار سال را نشان مى‌دهد (معين وزيرى و امين سبحانى،1356).
سهند مخروط بسيار پهن و گسترده اى از تناوب منظم گدازه و خاکستر است که چينه بندى منظم دارد. مواد آتشفشانى سهند بر روى رسوبات مختلف (از پالئوزوئيک تا ميوسن) مساحت تقريبى 4500 کيلومتر مربع را پوشانيده است. اين وسعت قشر نازک خاکسترهاى آتشفشانى سهند در مناطق دوردست (مثلا در اطراف جاده بستان آباد- تبريز) را شامل نمى شود.
معين وزيرى معتقد است که فعاليت‌هاى سهند در چندين مرحله صورت گرفته‌اند و در بين اين مراحل آرامش نسبى وجود داشته است. وفور خاکستر همراه با قطعات پوميسى که تا فواصل دور پراکنده شده‌اند نشانگر انفجارات شديد آتشفشان سهند مى‌باشد. بلندترين قله، مجموعه متناوبى از برش، پيروکلاستيک‌ها و آهک سيليسى است که طى دو مرحله فعاليت به وجود آمده‌اند. مرحله اول به صورت انتشار روانه‌هاى برشى و مرحله دوم شامل خروج گدازه‌هاى داسيتى است. سنگ‌هاى اصلى محدوده سهند شامل آندزيت، داسيت، ريوداسيت و ريوليت همراه با مواد آذرآوارى فراوان مى‌باشند. مطالعه اين آتشفشان نشان مى‌دهد که ولکانيسم در آب صورت گرفته و همچنين آثار انواع ماهى‌ها در مناطق اطراف توده سهند بيانگر آن است که سهند را دريايى کم عمق فراگرفته بود. با آغاز اين فعاليت آتشفشانى در اواسط ميوسن و ايجاد شرايط نامطلوب، گروهى از پستانداران به صورت دسته جمعى از بين رفته‌اند که آثار اين جانوران در حوضه‌هاى رسوبى اطراف مشهود است.

- آتشفشان سبلان

اين آتشفشان در باختر شهر اردبيل به ارتفاع 4811 متر قرار دارد که در واقع خط تقسيم حوضه‌هاى آبريز اروميه و رودخانه ارس به شمار مى‌رود. رشته کوه آتشفشانى خاموش سبلان از دره قره‌سو در شمال باخترى اردبيل شروع و در جهت خاورى- باخترى به طول 60 کيلومتر و عرض تقريبى 48 کيلومتر تا کوه قوشاداغ در جنوب اهر ادامه مى‌يابد. مخروط آتشفشانى سبلان از نوع آتشفشان چينه‌اى است که گدازه‌هاى آن سطحى معادل 1200 کيلومتر مربع را اشغال کرده‌اند.
به علت فروريختگى و ريزش دهانه (کالدرا) شکل مخروط به شدت قطعه قطعه شده است. آتشفشان سبلان سه قله دارد که به دليل فروريختگى به شدت فرسوده است. قله بلندتر سبلان سلطان و دو قله ديگر هرم داغ يا سبلان کوچک و آقام داغ يا کسرى نام دارند.در قسمت شمال و در قاعده‌اى که بلندتدين قله سبلان در آن واقع است، درياچه کوچکى وجود دارد که احتمالا باقى مانده دهانه آتشفشانى است. آتشفشان مرکزى بر روى يک فرا بوم خاورى _ باخترى از گدازه‌هاى ائوسن فوران کرده است.

فعاليت قديمى سبلان از ائوسن شروع گرديد ولى آنچه که کوه سبلان را بوجود آورده در پليوسن شروع به فعاليت نموده و تا عصر بعد از آخرين يخبندان هم ادامه داشته است .
در دامنه جنوبى سبلان ، چشمه هاى گوگردى زيادى وجود دارد که آب آنها در حدود 40 درجه سانتيگراد حرارت دارد و تنها گواه فعاليت آتشفشان خاموش سبلان است. اين چشمه‌هاى گوگردى نشان دهنده آخرين فعاليت‌هاى يک آتشفشان است و بيانگر خاموش نشدن آتشفشان مى‌باشند.
ديدون و ژرمن (1976) فعاليت آتشفشان سبلان را به سه بخش تقسيم نموده‌اند:
1- جريان‌هاى گدازه سبلان کهن: جريان‌هاى گدازه‌اى که در اين مرحله تشکيل شده‌اند بيشترين بخش کوه سبلان را دربر مى‌گيرند. نامبردگان فعاليت‌هاى اين بخش را به نوبه خود به 5 مرحله تقسيم نموده‌اند که باباخانى ولسکويه و ريو آنها را در سه مرحله خلاصه مى‌کنند که عبارتند از:
الف- آندزيت‌هاى زيرين که در دامنه‌هاى شمالى و خاورى رخنمون دارند.
ب- آندزيت‌هاى ميانى که بخش اصلى آتشفشان سبلان را تشکيل مى‌دهند و در همه کناره‌هاى کوه سبلان گسترش دارند.
ج- جريان گدازه داسيتى که تکامل رديف آتشفشان پيش از کالدرا با آن به پايان مى‌رسد.
2- فرونشست: در اين مرحله بخش مرکزى ساختمان پيشين گسيخته شده که نتيجه آن ايجاد يک فرورفتگى دايره‌اى به قطر 20 کيلومتر است. همزمان با فرونشست کالدرا فوران‌هاى انفجارى نيز روى داده است که از مواد آذرآوارى تشکيل شده‌اند.
3- گنبدها و جريان‌هاى گدازه سبلان جوان: پس از فروريزش کالدرا، فوران مواد آتشفشانى صورت گرفته که بلندترين بخش‌هاى مرکزى آتشفشان را تشکيل داده است. در اين مرحله چند مخروط در داخل کالدرا و سه جريان گدازه تشکيل شده است. در سده اخير نيز گازهاى گوگردى و بخارهاى آتشفشانى در اطراف سبلان مشاهده مى‌گردند.

آتشفشان تفتان

تفتان يک آتشفشان جوان پليوسن- کواترنر و نيمه فعال و از نوع استراتوولکان است که در بلوچستان و 50 کيلومترى شهر خاش قرار دارد. ارتفاع اين آتشفشان از سطح دريا 4050 متر و از دشت‌هاى اطراف 2000 متر است. اين آتشفشان روى فليش‌هاى کرتاسه بالايى و ائوسن بنا شده است. از ميان اين فليش‌ها سنگ‌هاى افيوليتى مزوزوئيک که در کرتاسه فوقانى تکتونيزه شده‌اند، نمايان هستند.
اولين فوران تفتان شامل گدازه‌ها و سنگ‌هاى پيروکلاستيک با ترکيب داسيت و ريوداسيت از نقطه‌اى واقع در 20 کيلومترى باختر- شمال باخترى قله فعلى شروع شده است (گانسر، 1966). فعاليت مجدد تفتان شامل گدازه‌هاى داسيتى و سپس آندزيتى بوده که در اواخر پليوسن از دهانة ليج‌وار واقع در 10 کيلومترى شمال باخترى قله فعال امروزى و نيز از دهانه‌اى در 2 کيلومترى جنوب قله امروزى صورت گرفته است (معين وزيرى،1385).
پس از يک آرامش که منجر به تشکيل طبقات آگلومرا شده، يک انفجار مهم در 2 کيلومترى جنوب قله امروزى به وقوع پيوست که اثر آن امروزه به صورت گودال فرسايشى ديده مى‌شود. خاکستر ناشى از اين انفجار يک لايه گسترده ستبر در بين گدازه‌هاى آندزيتى کواترنر و سنگ‌هاى آتشفشانى قديمى‌تر به وجود آورده است. اين لايه خاکستر مى‌تواند يک شاخص زمانى بين گدازه‌هاى پليوسن و کواترنر محسوب گردد.پس از اين انفجار روانه‌هاى آندزيتى نسبتاً بلند تفتان که امروزه از آن بخار آب، گازهاى گوگردى و گاز کربنيک خارج مى‌گردد، فوران نموده است. اين گدازه‌ها به علت خصلت بازيک بيشتر و شيب زياد دامنه تفتان، توانسته‌اند در حدود 12 کيلومتر به طرف شمال (دهکده تمين) و خاور جريان يابد.

آتشفشان بزمان

سنگ‌هاى آتشفشانى- نفوذى شمال گودال جازموريان مجموعه سنگ‌هايى را تشکيل داده‌اند که به کمپلکس ماگمايى بزمان معروفند. اين کمپلکس ماگمايى جزء زون ماگمايى اروميه- دختر محسوب مى‌گردد. سنگ‌هاى نفوذى منطقه بزمان از گرانيت آلکالن پورفيرى با فلدسپات پتاسيم دانه درشت، گرانيت‌هاى هورنبلنددار، گرانوديوريت تا کوارتزديوريت تشکيل شده‌اند که داراى 64 تا 74 ميليون سال سن مى‌باشند. سنگ‌هاى آتشفشانى بزمان عمدتاً آندزيت، بازالت و کمى اليوين بازالت مى‌باشند. استراتوولکان بزمان ساختمان پيچيده‌اى دارد و انواع گدازه‌هاى آندزيتى، داسيتى و ريوداسيتى به ويژه در دامنه شرقى آن زياد است. مخروط اصلى آن از اجتماع برش‌هاى ايگنيمبريتى، پوميس و گدازه تشکيل شده که به طور متناوب قرار گرفته‌اند.

پراکندگي آتشفشانهاي جهان

پراکندگي آتشفشان هاي جهان براساس موقعيت و نوع مخروط آنها شامل موارد زير مي باشد:
نواحي آتشفشاني اروپا تا قفقاز
1. نواحي آتشفشاني آفريقا و درياي سرخ
2. نواحي آتشفشاني خاور ميانه و اقيانوس هند
3. نواحي آتشفشاني زلاندنو تا فيجي
4. نواحي آتشفشاني مالزي و استراليا
5. نواحي آتشفشاني اندونزي و جزاير آندامان
6. نواحي آتشفشاني فيليپين و آسياي جنوب شرقي
7. نواحي آتشفشاني ژاپن، تايوان و جزاير ماريان.
8. نواحي آتشفشاني کوريل، کامچاتکا و سرزمين اصلي آسيا.
9. نواحي آتشفشاني آلاسکا
10. نواحي آتشفشاني کانادا و آمريکاي غربي
11. نواحي آتشفشاني هاوايي و اقيانوس آرام
12. نواحي آتشفشاني امريکاي مرکزي و مکزيک
13. نواحي آتشفشاني امريکاي جنوبي
14. نواحي آتشفشاني درياي کارائيب يا هند غربي
15. نواحي آتشفشاني ايسلند و اقيانوس منجمد شمالي
16. نواحي آتشفشاني اقيانوس اطلس

آتشفشان و ابر

مشخصات آتشفشان

آتشفشانها دستگاههاي طبيعي خروج مواد مذاب يا گاز و جامدي هستند كه از درون زمين به خارج رانده مي شوند. اين مواد در سطح زمين پخش گرديده , برجستگيهاي خاصي متناسب با غلظت گدازه هاي خود تو مي نمايند. فعاليت آتشفشانها هميشگي نخست بلكه منقطع و متناسب است مثلا آتشفشان دماوند چندين مرحله فوران و آرامش را داشته است . آتشفشانهاي امروزي هم خاموش و گاهي فعالند.

شدت انفجار

آتشفشانها از نظر وجود يا عدم وجود انفجار و نييز شدت انفجار اقسام مختلفي دلرند كه در زير به انواع آنها اشاره مي كنيم.

بدون انفجار:

در اين حالت قسممتي از پوسته جامد زمين شكافته شده و گدازهها كه غالبا غلظتي كم داشته و روان مي باشند به بيرون جاري مي شوند.

با انفجار محدود:

اتشفشانهاي با انفجار محدود در مونالوآ (هاوايي) در سال 1949 ديده شده است . اينگونه آتشفشانها در مراحل اوليه فعاليت بدون انفجار مي باشند ولي در مراحل آخر با انفجار همراهند.

مونالو آ (هاوايي)
انفجار نقطه اي

نوع آتشفشانها را مي توان هاي حقيقي آتشفشان به حساب آورد نقطه اي ممكن است و تنها باشند تكراري و كم و بيش . اين آتشفشانها احتمال دارد در هر نوبت گونه هاي خاصي از گدازه كه ممكن است اسيدييا قليايي و يا حد واسط باشند بيرون بريزند. نمونه اين آتشفشانها , استرومبلي در جزاير ليپاري است.

آتشفشان استرومبلي

فورانهاي آتشفشاني

فورانهاي آتشفشاني معمولا براساس شکل دهانه اي که از آن فوران صورت مي گيرد، محل قرار گيري دهانه در کوه اتشفشان، شکل و نوع مخروط آتشفشاني و بالاخره خصوصيات عمومي فوران(آرام يا شديد – انفجاري يا غير انفجاري) طبقه بندي مي شوند.
گدازه هاي اسيدي به علت درصد Sio2 بالا و درجه حرارت نسبتا پايين داراي گرانروي (ويسکوزيته) بالا و سياليت پائين بوده و در نتيجه به صورت انفجاري همراه با مواد پرتابي مي باشد. اما در گدازه هاي بازيک به علت درصد Sio2 پائين و درجه حرارت نسبتا بالا، گرانروي پائين بوده و سياليت افزايش مي يابد و در نتيجه مواد پرتابي با مقدار کم و فوران آرام انجام مي شود.

انواع فوران اتشفشاني

1- نوع هاوايي:
اين نوع آتشفشان به شکل گنبدي مي باشد و بيشتر مخروط آن از گدازه رقيق با ضخامت زياد و گسترش کم است. ارتفاع اين نوع آتشفشان نسبتا کم است. از دهانه آن اغلب گدازه هاي بازيک با سياليت بالا و مواد پرتابي کم، بيرون مي ريزد.
به علت وجود ميزان کم گاز در گدازه اين نوع آتشفشان، فوران جرياني در آن ديده مي شود.ماگمايي که به سطح مي رسد، معمولا به صورت فواره يا چشمه هاي گدازه اي خارج مي شود. اين نوع آتشفشان در جزاير هاوايي به تعداد زياد يافت مي شود. در جزيره ايسلند نيز از اين نوع آتشفشان يافت مي شود.
2- نوع استرومبولي:
در آتشفشان هاي نوع استرومبولي ماگماي نسبتا رقيق با ترکيب بازيک و مواد پرتابي کم تا زياد مي باشد که مواد پرتابي به صورت ريتمي از اسکوري هاي ملتهب‏، لاپيلي و بمب مي باشد. عمده فعاليت اين نوع آتشفشان در ساحل غربي ايتاليا ديده شده است. فعاليت هاي آرام استرومبولي از دهانه هاي باز صورت مي گيرد و گدازه هاي نسبتا سيال در افق هاي بالايي مجراي آتشفشان وجود دارند.
به علت گرانروي بالاي ماگما، خروج گاز زيادتر از انواع ماگماهاي سيال نوع هاوايي صورت مي گيرد.
فوران هاي طولاني مدت استرومبولي مي تواند مخروطهاي مختلط را تشکيل دهد، در حالي که فوران هاي کوتاه مدت معمولا مخروط هاي اسکوري دار را تشکيل مي دهند. خاکستر در اين نوع آتشفشان کم بوده و به هنگام انفجار توليد ابرهاي سبک وزني را مي کند.شيب مخروط اين نوع آتشفشان از شيب آتشفشان نوع هاوايي خيلي بيشتر است.
3- نوع وولکانو:
در نوع وولکانو، گدازه هاي خميري شکل، دهانه آتشفشان را مسدود مي کند و مانع خروج گازها و بخارات مي شود. پس از آن که فشار گازها و بخارات بر اثر تراکم زياد شد، انفجارات شديد توليد مي کند. بر اثر انفجار، ذرات مواد مذاب با فشار به خارج رانده شده و بر اطراف پرتاب مي شوند و توليد ابرهاي ضخيم و وسيعي از خاکستر را مي کنند. اين ذرات خاکستر، پس از سرد شدن در اطراف دهانه آتشفشان ريخته شده و توليد مخروطي از خاکستر مي کند. اين نوع مخروط آتشفشاني اغلب داراي دو شيب است که يکي به طرف دهانه و ديگري به طرف خارج است گدازه مذاب در آن ها به صورت روانه، خيلي کم و نسبتا محدود است.
يک کوه آتشفشان ممکن است مدتي به شکل يک نوع و مدتي ديگر به شکل نوعي ديگر آتشفشاني مي کند. چنان که آتشفشاني کوه وزوو و اتنا. گاهي از نوع استرومبولي و زماني از نوع وولکانو مي باشد.
4- نوع پله:
در آتشفشان نوع پله که در جزيره مارتينيک قرار دارد، مجراي آتشفشاني به وسيله گدازه بسيار لزج و خميري شکلي مسدود مي شود و در نتيجه گازها و بخارات براي خود سوراخ و راهي در دامنه و پهلوي کوه پيدا مي کنند. ابرهاي سوزان در اين نوع آتشفشان تقريبا شبيه نوع وولکانو مي باشند ولي شدت خروج آنها از دهانه زيادتر است. به علاوه، حرکت آنها موازي با سطح زمين و گاهي مايل با آن است، در حالي که در نوع وولکانو اين حرکت به صورت قائم مي باشد.
در آتشفشان نوع پله، اغلب مواد مذابي که خيلي غليظ و خميري شکل هستند با فشار زياد از دهانه خارج مي شوند و به شکل سوزني در دهانه کوه منجمد مي شوند که به اين مواد منجمد شده در دهانه کوه، سوزن پله مي گويند.
5-نوع کومولوولکان يا کوپول:
مخروط اين نوع آتشفشان به شکل گنبد است که به يک طرف بيشتر متمايل است. اين نوع آتشفشان در شرايطي تقريبا مشابه نوع پله ايجاد مي شود. قطعات بزرگي از سنگ، که از دهانه اين نوع آتشفشان خارج مي شود، ممکن است داراي سطوح صيقلي يا مخطط باشند

پيشگويى فعاليت هاى آتشفشانى

اين پيشگويى‌ها بسيار مشکل هستند و بسيارى از اوقات غلط از آب درآمده‌اند و بر دو اصل استوار است. يکى شناخت زمين‌شناسى آتشفشان و ديگرى وجود يک ايستگاه مراقبت در محدوده آتشفشان.
با توجه به مطالعات زمين‌شناسى و تعيين سن يک آتشفشان مى‌توان نوع فعاليت‌هاى آن، تعداد فورانها، نظم و قاعده فورانها و زمان خواب آتشفشان را دانست. نفوذ ماگما از عمق به سطح باعث شکستن سنگهاى زير آتشفشان مى‌شود که اين شکستگى‌ها، لرزه‌ها را ايجاد مى‌نمايد، با ادامه شکستگى‌ها و صعود ماگما به سمت بالا، بالاخره ماگماهاى صعود کرده، بيرون خواهد ريخت.

احتمال بيدار شدن دماوند خفته

تغيير در الگوي لرزه خيزي، خروج گاز و بخار و همچنين تغيير در شيب دامنه، نشانه هاي اصلي احتمال رويداد آتشفشان به شمار مي آيد كه در مورد دماوند بيشتر اين نشانه ها را كارشناسان سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني كشور و ساير مراكز پژوهشي كشور مشاهده كرده اند. به گزارش ايسنا، مهندس فرهاد انصاري، مدير زمين شناسي مهندسي و زيست محيطي سازمان زمين شناسي گفت: دماوند آتشفشاني خفته و نه خاموش است و نبايد نشانه هايي را كه در آن مشاهده مي شود، فراموش كرد و نسبت به آنها بي توجه بود. وي درباره نشانه هاي بروز پديده آتشفشان در چنين قله هايي يادآور شد: افزايش لرزه خيزي يا به طور كلي تغيير الگوي لرزه خيزي منطقه، خروج گازهاي آتشفشاني و همچنين تغيير در شيب دامنه كوه هاي آتشفشان اصلي ترين نشانه هاي احتمال رويداد آتشفشان است كه در خصوص دماوند 2 مورد اوليه از ابتداي سال 85 به وضوح ديده شده است و با توجه به گزارش هاي اخير كارشناسان مبني بر افزايش رويداد زمين لرزه درمنطقه، احتمال تغيير در شيب دامنه هاي قله دماوند نيز وجود دارد. انصاري با بيان اين كه بروز 3 نشانه ياد شده مي تواند نشانه اي از حركت مايع مذاب (ماگما) از بخش هاي پايين زمين به سمت بالا باشد، خاطرنشان كرد: به سبب وجود فشار بسيار زياد در ژرفاي زمين حركت ماگما به سوي دهانه آتشفشان با خروج حجم زيادي از بخار و گازهاي مختلف و همچنين ترك خوردن و متورم شدن پوسته زمين و در نهايت تغيير در شيب دامنه كوه آتشفشان همراه است كه به صورت رويداد زمين لرزه و تغيير شيب دامنه ديده مي شود. بررسي و پيش بيني حركت گدازه هاي احتمالي، سيلاب هاي به راه افتاده، خاكستر به وجود آمده ناشي از انفجارات ايجاد شده و همچنين گازهاي سمي كه در زمان بروز پديده آتشفشان به وجود خواهد آمد، براي مقابله با خطرات ناشي از فوران احتمالي و برنامه ريزي هاي مورد نياز براي آماده بودن در برابر چنين مخاطراتي بسيار مهم است. انصاري در پايان با اشاره به اين كه داده هاي موجود از آتشفشان هاي ايران بسيار اندك مي باشد و براي ما ناشناخته است، تصريح كرد: نبايد فراموش كرد بيشتر اين آتشفشان ها خفته اند و خاموش به شمار نمي آيند و تنها با شناخت كافي از پديده ها و فرآيند زمين شناسي است كه مي توان هنگام رويارويي با آنها بدون غافلگير شدن به درستي تصميم گرفت.

لحظه برخورد صاعقه با آتشفشان چايتن در شيلي از فاصله 30 كيلومتري شمال اين آتشفشان. آتشفشان چايتن پس از هزاران سال دوباره فعال شده بود. مسئله طوفانهاي الكتريكي روي آتشفشانهاي در حال فوران مسئله اي است كه دانشمندان علل متفاوتي را براي آنها اعلام مي كنند. (REUTERS)

زيستن در دامنه‌ي آتش‌فشان / به بهانه‌ي يک‌سالگي

سيدناالشهيد در مقاله‌ي مشهور "انفجار اطلاعات" مي‌نويسد:
"نيچه خطاب به فيلسوفان مي‌گويد: «خانه‌هايتان را در دامنه‌هاي کوه آتش‌فشان بنا کنيد» و من همه‌ي کساني را که در جست‌وجوي حقيقتند، مخاطب اين سخن مي‌يابم."

گدازه‌ها در مواجهه با آب اقيانوس

و زندگي در دامنه‌ي آتش‌فشان، تصوير مطلوب ماست از حيات.
آن‌که در دامنه‌ مي‌زيد، از "غفلت" مي‌گريزد، نه از واقعيت. و چه واقعيتي عيان‌تر از گدازه‌هاي سرخي که هر لحظه، حيات او را تهديد مي‌کند. در اينجا، غفلت، و لو براي لحظه‌اي، موجب هلاک است. و اگر نيک بنگري، خواهي ديد که غفلت، فرصت "انديشيدن" را از انسان امروز گرفته‌است. و اين، همان خواسته‌ي "برادر بزرگتر" است: تسليم در برابر مشهورات رسانه‌اي و رضايت به آنچه "کدخداي" دهکده‌ي جهاني ديکته مي‌کند. به عبارت بهتر، "انسان غفلت‌زده" يعني شهروند مطيع دهکده‌ي جهاني مفيستوفلس.
"شهروندِ مطيع، کسي است که وجود فردي‌اش مستحيل در جامعه‌اي است که پيرامون او وجود دارد. اعتراضي ندارد. استدلال‌هاي رسمي را مي‌پذيرد و در صدق گفتار سياستمداران ترديد روا نمي‌دارد... عدالت را نه قبله‌ي قانون، که تابع آن مي‌بيند... دروازه‌هاي گوش و چشم و عقلش براي پيام‌هاي پروپاگاندا باز است... و دهکده‌ي جهاني براي آنکه سر پا بماند، به شهروندان مطيعي نياز دارد، که سرشان در آخور خودشان باشد."1
آن‌که ساکن دامنه‌ي آتش‌فشان است، بايد با واقعيت روبرو شود. تمام و کمال. واقعيت داشته‌ها و نداشته‌هاي حقيقي‌اش. که همان‌طور که "توهم" قدرت، به شکست مي‌انجامد، ترس از "دشمن موهوم" هم، برادر مرگ است.
"بيش از يک قرن است که علي‌الظاهر هيچ تمدني جز تمدن غرب در سراسر سياره‌ي زمين وجود ندارد. همه‌جا در تسخير اين صورت از حيات بشري است که تمدن غرب، با خود به ارمغان آورده است. هيچ يک از اُمم عالم نتوانسته‌اند نه در زبان، نه در فرهنگ، نه در معماري، نه در حيات اجتماعي و نه در زندگي فردي، خود را از تأثيرات تمدن غرب دور نگاه دارند..." مي‌گويند، ترس مولود جهل است، اما "وقتي حصارهاي اطلاعاتي فرو بريزد، مردم جهان خواهند ديد که اين دژ ظاهراً مستحکم، بنيان‌هايي بسيار پوسيده دارد، که به تلنگري فرو خواهد ريخت. قدرت غرب، قدرتي بنيان گرفته بر جهل است..." و حصار امپراطوري رسانه‌اي غرب، زماني فرو مي‌ريزد، که با تحليل داده‌ها و نمايش نسبت آن با حقيقت، به جاي پاشيدن بذر جهل، نهال دانايي کاشت. و البته که در مقايسه با مزرعه‌ي علفهاي هرز، پرورش باغ درختان مثمر، طاقت‌فرسا و ديربازده است.
بايد با واقعيت روبرو شد، بي‌پيرايه و با شجاعت. واقعيت تسليم و عجز صاحبان انديشه در برابر غرب. و اينکه "مومنين" به تمدن غرب، هيچ‌گاه ساختن تمدني ديگر را "اراده" نخواهند کرد، چه آن تمدن چيزي از سنخ غرب و شرق باشد، چه تمدن "موعود" بشري.
جستجوي حقيقت، نه در گرو گذشت سال و ماه است و نه وابسته به رسانه. اما زيستن در دامنه‌ي آتشفشان، تصوير مطلوب ماست از حضور و سامان مجموعه‌اي به نام "کتاب‌نيوز". ازين رو، اينکه يکسال گذشته را چگونه و چطور گذرانده‌ايم و پاسخ به سئوالاتي شبيه به اين که مثلا "مشکلات کار چيست؟!" مهم نيست، مهم اين است که چقدر به وضعيت مطلوب نزديک شده‌ايم و چگونه به اين حرکت شتاب بدهيم و بس.
در سالي که گذشت، بيش از هر چيز، غفلت خود و مديران فرهنگي جمهوري اسلامي، اولا نسبت به داشته‌هاي خويش ــ اعم از نرم‌افزار و سخت‌افزار ـــ و ثانيا نسبت به داشته‌ها و توانايي‌هاي غرب، مايه‌ي رنج و تاسف بود. غفلتي که يا با انفعال و خودباختگي نمود مي‌يافت، يا با شتاب‌زدگي و خامي.
حرکت ميان اين دو تيغه‌ي تيز جز با "جهاد" همه‌جانبه و جز با تامل و تدبر هماره، ميسر نيست، که غفلت زائيده‌ي راحت‌طلبي‌ و عافيت‌انديشي‌ست. و آن‌که در محاصره‌ي آتش است را، با عافيت چه کار؟!
آن‌که در جستجوي حقيقت است، پيوسته در حال سنجش يافته‌هاي خود و ديگران است، نه خودباخته است و نه منجمد. و براي ما که هنوز در ابتداي راهيم، رنج و صبر و ايمان مستلزم همند. ايمان به حقيقت عالم و مسير کشف آن. و صبر بر مصائب شناخته و ناشناخته‌ي راه. از قلّت همراهان تا تکفير آن به آن.
اما با تمام اين حرفها، چشممان روشن به وعده‌ي الهي است. و آن تعبير زيبايي‌ که تقوي، هم‌معني دوري از غفلت است و اينکه "اتّقوا ‌الله و يعلّمکم الله"4.

نمايه شدت فوران آتشفشان

ولکانولوژي يا آتشفشان شناسي از دو کلمه Volcano به معني "آتشفشان" و Logos به معني "شناخت" گرفته شده است. زمين در ابتدا به حالت کره گداخته‌اي بوده است که پس از طي ميليونها سال بخش خارجي آن به صورت قشر سختي در آمد. اين پوسته به دفعات بر اثر عبور مواد مذاب دروني سوراخ گرديد و سنگهاي آتشفشاني زيادي به سطح آن رسيد. اين عمل حتي در عصر کنوني نيز ادامه دارد. تمام پديدههايي که با فوران تودههاي مذاب بستگي دارند، پديده آتشفشاني مي‌گويند و علمي را که هدف آن بررسي اين پديده هاست با آتشفشان شناسي مي‌نامند.وقتي که از فعاليت آتشفشاني صحبت مي‌شود در فکر خود فورانهاي بزرگ ، سيلهايي از گدازه ، بهمن‌هايي از سنگهاي گرم و خاکستر ، گازهاي سمي و خطرناک و انفجارات شديد در نظر مجسم مي‌نماييم که با مرگ و خرابي همراه است. به قول ريتمن کسي که اين حوادث را مي‌بيند هرگز نمي‌تواند فراموش کند و اين امر به قدرت عظيم طبيعت و ضعف نيروي انساني مربوط مي‌باشد.

بزرگترين آتشفشان کره زمين

بزرگترين آتشفشان کره زمين مونالوآ نام دارد که بخشي از جزاير هاوايي را تشکيل مي‌دهد. محيط قاعده مخروط اين آتشفشان 600 کيلومتر و قله آن نسبت به کف اقيانوس که آن را احاطه کرده است 10 کيلومتر ارتفاع دارد. اين آتشفشان ، همراه با ساير قسمتهاي جزاير هاوايي نشاندهنده موادي هستند که به وسيله فورانهايي که از يک ميليون سال پيش تا کنون ادامه داشته‌اند، بيرون ريخته شده‌اند.

بزرگترين آتشفشان کشف بشر

بزرگترين آتشفشاني که تا کنون به وسيله بشر کشف شده است، اليميوس مونز يا کوه المپيک نام دارد که در کره مريخ واقع است. شواهد به دست آمده از طريق عکسبرداريهاي سفينه فضايي ماريند 9 نشان ميدهد که ارتفاع اين آتشفشان احتمالا 23 کيلومتر بوده و کالدراي آن نيز 65 کيلومتر عرض دارد.

نمونه‌اي از فورانهاي مهم دنيا

آتشفشان وزوو - آتشفشان مونالوآ - آتشفشان پله - آتشفشان بزيمياني - آتشفشان پاري کوتين در مکزيک - آتشفشان سنت هلن

اقسام آتشفشانها

1) آتشفشانهاي نقطه‌اي که مواد گداخته از يک محل بيرون مي‌آيد (آتشفشان نوع مرکزي). انواع آتشفشانهاي نقطهاي عبارتند از:
- آتشفشانهاي نوع هاوايي يا سپري
- آتشفشانهاي نوع استرومبولي
- آتشفشانهايي پرکابي
- آتشفشانهاي نوع پله
- آتشفشانهاي نوع ولکانو
2) آتشفشانهاي شکافي يا خطي که فوران آن در امتداد يک شکاف صورت مي‌گيرد. انواع آتشفشانهاي شکافي يا خطي عبارتند از:
- فورانهاي خطي غير انفجاري
- فورانهاي خطي انفجاري

رابطه آتشفشان شناسي با ساير علوم زميني

ژئوفيزيک: براي اثبات و آگاهي از کانونهاي دروني آتشفشانها و پيشگويي شکل و محل و موقعيت آن.
ژئوشيمي: تعيين دقيق عناصر که بصورت مواد جامد ، مايع و گاز از آتشفشان خارج مي‌شوند.
ترموديناميک: براي فهم و ارزيابي نيروي حرارتي آتشفشان و انرژي حاصله از آن و رابطه تشکيل مواد گداخته با حرارت و فشار و همچنين انجماد آن.
سنگ شناسي: جهت اطلاع از اختصاصات گدازه و شناسايي دقيق سنگهاي آتشفشاني
رسوب شناسي: پراکندگي و نحوه انتشار مواد جامد آتشفشاني در درياها و خشکيها که به صورت خاکستر ، توف ، برش و ... ته نشين مي‌شوند.

اهميت آتشفشان شناسي

از نظر اقتصادي: استفاده از انرژي گرمايي آن و انرژي گازهاي فومرولي در گردش توربين و به دست آوردن مواد شيميايي با ارزش که امروزه در ايتاليا ، زلاندنو ، ژاپن و ايسلند اهميت پيدا کرده است و در کشور ما نيز اخيرا براي استفاده از نيروي حرارتي زمين (انرژي ژئوترمال) حفاري هايي انجام شده است.

پيشگيري از خطرات اجتماعي آتشفشان

اطلاع و آگاهي از ساختمان و ترکيب پوسته و تا اندازه‌اي گوشته زمين.سنگ هاي آتشفشاني سنگهايي هستند که به صورت ماگماي گداخته در سطح زمين به سرعت سرد مي شوند و به علت سرد شدن سريع داراي شيشه مي باشند و يا آن قدر ريز دانه اند که نمي توان مود آن هارا تعيين نمود.

انواع بافت سنگ هاي آتشفشاني :

پورفيريک: بلورهاي درشت يا فنوکريست در متن ريز بلور يا شيشه اي.
بافت اينترسرتال: در بين کاني هاي سنگ فضاهاي خالي ديده مي شود که اين فضاها با شيشه يا محصول دگرساني آن پر مي شود.
بافت تراکيتي: نوعي بافت پورفيريک با خميره ميکروليتي يا ميکروليتي –شيشه اي که در آن ميکروليت هاي فلدسپار، حالت جرياني دارند.
بافت اسفروليتي: بافتي که در آن شيشه اي فلدسپاري و سيليسي به صورت شعاعي متبلور شده اند.
بافت شيشه اي: قسمت اعظم سنگ از شيشه تشکيل شده و گاهي حالت جرياني دارد که بافت شيشه اي جرياني مي گويند.
بافت دم چلچله اي: بلورهاي سنگ و شيشه به حالت دم پرستويي و حاصل سرد شدن يا تبلور سريع مي باشند.
بافت اسپينيفکيس: بافتي که در سنگ هاي اولترامافيک خروجي ( گدازه کوماته ايت ) ديده مي شود. در اين بافت اليوين ها و پيروکسن ها به صورت اسکلتي، داربستي يا زنجيره اي ديده مي شوند.

انواع سنگ هاي آتشفشاني:

سنگ داسيتي – ريوليتي: داراي فنوکريستهاي کوارتز همراه با کاني فلدسپار و پلاژيوکلاز در يک زمينه دانه ريز فلدسپار و کوارتز. اين سنگ ها معادل آتشفشاني سنگ هاي گرانيتي مي باشند.
سنگ تراکيتي: حجم اصلي اين سنگ ها را فلدسپار به ويژه فلدسپات آلکالن تشکيل مي دهد که به صورت فنوکريست و خميره سنگ يافت مي شود.
سنگ آندزيت و بازالت: فراوانترين سنگ هاي آتشفشاني که داراي کاني هاي رنگين زيادي است. مانند تراکيتها، فنوکرسيت کوارتز وجود ندارد ولي فنوکرسيت پلاژيوکلاز و کاني هاي رنگين زياد است. در خميره نوع سنگ فلدسپار آلکالن وجود ندارد و خميره عمدتا از پلاژيوکلاز و پيروکسن مي باشد.
سنگ هاي فنوليتي، تفريتي و بازانيت: تشخيص صحرايي اين سنگ ها بسيار مشگل است، مگر اينکه سنگ داراي مقدار زيادي فنوکريست هاي فلدسپاتوئيد مانند لوسيت، نفلين و آنالسيم باشد. اين سنگ ها در بازالت آلکالن و مناطق ريفت قاره اي وجود دارد.
سنگ لاتيت: معادل آتشفشاني سنگ مونزونيتي که در مقايسه بازالت و آندزيت، داراي فلدسپار غني از پتاسيم مي باشد.
سري ماگمايي: سنگهاي آتشفشاني شامل سريهاي تولئيتي، کالکوآلکالن، آلکالن و شوشونيتي مي باشند.
سري تولئيتي: شامل بازالت تولئيتي، سنگ هاي حدواسط و اسيدي مي باشد. سري تولئيتي از نظر سديم و پتاسيم و ديگر عناصر آلکالن و همچنين عناصر خاکي نادر و سيليس غني مي باشد که در مناطق سازنده و در داخل صفحات و گاهي در مناطق در حال فرورانش يافت مي شوند.
سري کالکوآلکالن: يا سري هيپرستن که مانند سري تولئيتي غني از سيليس است و درصد Al2O3 آن بيش از 17% است و در مناطق فرورانش ديده مي شود.
سري آلکالن: فقير از سيليس، عناصر آلکالن، عناصر خاکي نادر، مواد فرار، ارتوپيروکسن و پيژونيت و حاوي اليوين پايدار و بدون حاشيه واکنشي و داراي فلدسپاتوئيد ( نفلين – آناليسم، لوسيت ) مي باشد و در داخل صفحات قاره اي و اقيانوسي ديده مي شوند.
سري شوشونيتي: داراي پتاسيم زياد نسبت 1= Kzo/ NazO مي باشد و در مناطق در حال فرورانش فراوان است ولي مانند کالکوآلکالن نمي تواند شاخص خوبي براي اين مناطق باشد، زيرا سري شوشونيتي در داخل صفحات قاره اي نيز ديده مي شود.
غالبا انتهاي فوقاني دودکش در سطح زمين وسيع تر مي گردد و دهانه را بوجود مي آورد ومعادل لاتين آن crater مي باشد. بعضي آتشفشانها دهانه وسيع و درياچه مانند (Lake Crater) دارند. در آتشفشانهاي انفجاري دهانه بر اثر انفجار ، از بين مي رود و دهانه هاي جديد بوجود مي آيد.
ادامه دارد ...
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image