جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ساخت يک سرور خانگي
-(4 Body) 
ساخت يک سرور خانگي
Visitor 328
Category: دنياي فن آوري

يک سرور خانگي، کامپيوتري است که در محل اقامت خصوصي فرد يا افراد مستقر مي شود و وظيفه آن فراهم نمودن سرويس هايي مثل به اشتراک گذاري فايل و ساير سرويس هاي متمرکز، براي ساير کامپيوترهاي درون آن اقامت گاه خصوصي است. در عين حال يک سرور خانگي ممکن است سرويس VPN (شبکه خصوصي مجازي) يا دسترسي افراد مجاز به منابع سرور از راه دور و از طريق اينترنت را نيز فراهم کند. برخي از سرورها به شکل ميزبان هاي اينترنتي عمومي (Public-facing) که سرورهاي وب، سرورهاي ميل يا ساير سرويس ها را در ابعاد بزرگ به يکديگر متصل مي کنند، پيکره بندي مي شوند.
 

از اواسط تا اواخر دهه 90 ميلادي، تمام شرايط لازم براي اين که شبکه سازي خانگي يک جهش عمده را تجربه کند مهيا شد و اجزاي مورد نياز تماماً در دسترس قرار گرفت. بسياري از خانه ها داراي دو يا بيش از دو کامپيوتر بودند (و کاربران به دنبال اين بودند که بتوانند از چاپ گرها و ساير تجهيزات جانبي گران قيمت شان به شکل اشتراکي استفاده کنند)، کاربران مي توانستند هزينه قطعات سخت افزار شبکه سازي را پرداخت کنند و ويندوز 95 و ويندوز 98 ست آپ يک شبکه خانگي را تسهيل کرده بود. نهايتاً، دسترسي به اينترنت باند پهن از طريق DSL يا کابل در حال فراگير شدن بود و خيلي از افراد مي خواستند آن اينترنت پرسرعت را با تمام کامپيوترهاي خانه شان به اشتراک بگذارند.
تمام اين شبکه هاي خانگي اوليه تقريباً شبکه هاي همتا-به-همتا يا peer-to-peer بودند. تمام يا بخش اعظمي از کامپيوترهاي يک شبکه خانگي، فضاي ذخيره سازي و ساير منابع را با تمام peerها به اشتراک مي گذاشتند. تقريباً هيچ کس از يک سرور اختصاصي استفاده نمي کرد زيرا PCها هنوز هم نسبتاً گران بودند و ست آپ يک شبکه مبتني بر سرور بسيار پيچيده تر از به اشتراک گذاشتن ساده منابع کامپيوتري بر روي يک شبکه بود. به طور اتفاقي و زماني که افراد بيش تري شروع به خريد PCهاي جديد کردند تا آن ها را با سيستم هاي قديمي خود جايگزين کنند اين گرايش شروع به تغيير کرد. برخي از افراد، کامپيوترهاي قديمي خود را به بنگاههاي خيريه اهدا کردند و يا خيلي راحت آن ها را دور انداختند اما گروهي ديگر تصميم گرفتند از سيستم هاي قديمي خود به عنوان سرورهاي خانگي اختصاصي استفاده کنند و مثلاً با نصب درايوهاي بزرگ تر، فضاي اشتراکي بيش تري براي خود فراهم کنند.
حتي امروز هم يک سيستم قديمي، رايج ترين نوع سرور خانگي است. اين نکته تاسف آوري است زيرا يک سيستم قديمي بدترين گزينه براي يک سرور خانگي به شمارمي رود. يک سرور خانگي تيپيکال به توان پردازشي زيادي نياز ندارد. کمي در مورد اين موضوع فکر کنيد.
شما احتمالاً سرور خانگي خود را با حجم عظيمي از داده هايي که واقعاً براي شما ارزش و اهميت دارند پر مي کنيد: عکس ها و تصاوير ديجيتال و ويدئوهاي خانگي که به هيچ وجه قابل جايگزين شدن نيستند، مجموعه موسيقي، تمام اسناد، رکوردهاي تجاري و سوابق مالياتي قديمي و غيره. آيا واقعاً دوست داريد تمام اين اطلاعات ازرشمند بر روي سيستمي ذخيره شود که به پايان عمر خود نزديک مي شود و از مادربردي با 5 سال قدمت و يک منبع تغذيه قديمي استفاده مي کند؟ اين، فاجعه اي است که در کمين شما نشسته است. خوشبختانه، ساخت يک سرور خانگي جديد هزينه زيادي در بر ندارد، سروري که از قطعات جديد استفاده مي کند و براي اطمينان پذيري طراحي شده است.
شما در حوزه کارآيي پردازش گر نيازهاي زيادي نداريد بنابراين حتي يک پردازنده Budget نيز براي تان کافي است. شما به مادربردي با کارآيي فوق العاده يا ويژگي هاي بسيار زياد نياز نداريد بنابراين باز هم يک مدل budgetکفايت مي کند. شما به حافظه زياد هم نيازي نداريد. شما به يک کيس فانتزي احتياجي نداريد در واقع حتي مي توانيد از کيس قديمي تان استفاده کنيد (اما نه از منبع تغذيه آن ). شما حتي به يک نمايش گر، صفحه کليد و ماوس هم احتياج نداريد چون بدون همه اين ها مي توانيد سرورتان را اجرا کنيد. حتي به يک درايو نوري هم نيازي نداريد. شما بايد مقداري پول براي چند چيز مهم هزينه کنيد: يک منبع تغذيه خوب، يک (دو يا سه يا...) فن اضافي براي کيس، يک يا دو (يا سه يا چهار يا ...) ديسک سخت بزرگ و يک منبع تغذيه پشتيبان(backup power supply:BPS) يا UPS.
شما ممکن است مجبور باشيد مقداري پول براي سخت افزار بک آپ هزينه کنيد. اما در عوض به يک مکان ذخيره سازي قابل اطمينان براي داده هاي تان دست پيدا مي کنيد که مي توانيد مطمئن باشيد داده هاي ارزشمند شما را به خوبي حفظ مي کند.

مشخص نمودن نيازمندي هاي عملياتي و کاربردي
 

ما کار را با بررسي الزامات و نيازمندي هاي يک سرور خانگي آغاز مي کنيم. در اين جا به ليستي از اين الزامات عملياتي اشاره مي کنيم:

قابليت اطمينان
 

اولين ومهم ترين نکته اين است که سرور خانگي، بايد قابل اطمينان باشد. سرور ما به شکل 24ساعته، هفت روزه هفته و در تمام 365روز سال کار مي کند و سرور شما نيز ممکن است همين طور باشد. به غير از زمان هايي که سرور براي زدودن گرد و خاک، ارتقاي سخت افزار و غيره خاموش مي شود، ما انتظار داريم سرور بدون اين که حتي مجبور باشيم به آن فکر کنيم، کارکند.
در گذشته، ما به شکل روتين از فرمت هاي فشرده سازي lossy (توام با اتلاف) نظير JPEG و MPEG براي پايين آوردن حجم فايل ها استفاده مي کرديم. مشکل روش فشرده سازي lossy در اين است که همان طور که از اسم آن برمي آيد در مقايسه با فرمت اصلي فايل، مقداري از داده ها را از دست مي دهد. ما دوست داريم تصاوير دوربين ديجيتالي مان را به شکل فايل هاي RAW، ويدئوي کمکوردر را به شکل فايل هاي DV و اسکن عکس هاي قديمي را با فرمت lossless (بدون از دست رفتن داده ها) TIFFذخيره کنيم. برخي از اين فرمت هاي منبع، خودشان با الگوريتم هاي Lossy فشرده مي شوند بنابراين آخرين کاري که ما مي خواهيم انجام دهيم اين است که با تبديل آن ها به چيزي که lossier است مقداري از داده هاي موجود در آن ها را کاهش دهيم.
ابزار digital AV مدرن، مقدار عظيمي ديتا ايجاد مي کنند. به عنوان مثال، حجم تصاوير RAW اين کتاب که با استفاده از دوربين ديجيتال گرفته شده بيش از 20 گيگابايت شده است. کمکوردر SD DV ما حدود ‎13.5GB/hourضبط مي کند. هدف ما ارتقاء به يک کمکوردر HD که فضاي ذخيره سازي را به 40 گيگابايت/ساعت افزايش مي دهد، بود. (تصاوير Raw HD مي توانند با حدود MB/second185 گرفته شوند، اگر شما درايوي که به اندازه کافي براي حفظ آن سريع باشد در اختيار داشته باشيد). ما هزاران عکس خانوادگي چاپ شده داريم که قدمت برخي از آن ها به اواخر قرن نوزدهم ميلادي مي رسد. اسکن يکي از اين عکس ها با رزولوشن بالا و يا اسکن تنها يکي از اسلايدهاي رنگي 35ميليمتري يا نگاتيوها با DPI 4000 حتي با استفاده از فشرده سازي lossless به50 مگابايت يا بيش تر فضاي ديسک سخت نياز دارد.
و تازه بعد از آن نوبت به مجموعه CDهاي صوتي rip شده و ديسک هاي ويدئويي DVD مي رسد. تمام آن ها بر روي سيستم media center ما ذخيره شده و ما ديسک هاي اصلي را نيز در اختيار داريم بنابراين در نگاه اول ممکن است ذخيره کردن کپي آن ها بر روي سرور خانگي کار بيهوده اي به نظر برسد. اما چنين نگرشي باعث ناديده گرفته شدن تلاش هاي ما براي rip کردن تمام آن ديسک ها مي شود. چنانچه يک ديسک سخت در سيستم media center ما از کار بيفتد يا دچار اشکال شود ما "واقعاً" نمي خواهيم صدها و هزاران ديسک ها را مجدداً rip کنيم. به طور خلاصه، ما صدها تن ديتا داريم بنابراين به صدها تن فضاي ديسک بر روي سرور خود نيازمنديم. ما به اين نتيجه رسيديم که(TB (6000 GB 6 براي مان کافي است اما شما احتمالاً بيش از آن چيزي که فکر مي کنيد، ديتا داريد. قبل از پيکره بندي سرور خانگي، نيازمندي هاي فعلي و آتي تان را برآورد کنيد.

ايمني داده ها
 

ما هرگز داده هاي مان را در اثر حماقت شخصي از دست نداده ايم و مي خواهيم همين روش را حفظ کنيم. احتمالاً شما فکر مي کنيد ما سرور خانگي مان را با RAID پيکره بندي کرده ايم. اما اين طور نيست. به شما مي گوئيم چرا.
استفاده از RAID مي تواند کارآيي ذخيره سازي بر روي يک سرور حجيم را افزايش دهد و در صورت از کار افتادن يکي از درايوها امکان بازيابي داده ها را فراهم مي کند. اگرچه ممکن است عجيب به نظر برسد اما هيچ يک از اين مزايا براي ما اهميتي ندارد. يک داريو مدرن SATA براي اشباع شبکه (‎1000BaseT (gigabitما به اندازه کافي سريع هست بنابراين ما نيازي به کارآيي سريع تر ديسک نداريم و از کار افتادگي ديسک سخت بسيار نادر است و ما نبايد نگران آن باشيم.
به دليل اين که RAID قادر نيست داده هاي ما را در مقابل نمودهاي رايج از دست رفتن داده ها، مثل پاک شدن اتفاقي، خرابي در اثر آلودگي ويروسي يا خرابي سخت افزار، يا از دست رفتن فاجعه بار آن ها به واسطه سرقت يا حريق، محافظت کند، حتي اگر يک سيستم ذخيره سازي RAID کامل هم داشته باشيم، کماکان به نسخه هاي پشتيباني نياز داريم. با فرض اين که ما به طور مرتب از داده ها نسخه پشتيبان تهيه مي کنيم، وقتي به طور فعال داده هاي جديدي توليد مي نمائيم اغلب چندين بار در روز بک آپ هاي differential ايجاد مي کنيم و تنها کاري که RAID براي ما انجام مي دهد محافظت بسيار اندک در مقابل از دست دادن مقدار بسيار کوچکي از داده هايي است که از آن ها بک آپ تهيه نشده و تازه چنين محافظي هم تنها زماني به کار مي آيد که يک ديسک سخت از کار بيفتد. در نهايت ما به اين نتيجه رسيديم که مزاياي اندک RAID، ارزش تحمل هزينه اضافي و پيچيدگي هاي نصب آن را ندارد. ما تصميم گرفتيم در سرور خانگي خود از درايو هاي non-redundant SATA استفاده کنيم. با صرف نظر از ايمني اضافي اندکي که RAID فراهم مي کند ما فضاي ديسک بيش تري در اختيار مي گيريم و تعدادي از DRIVE BAYهايي را که مي توانند براي توسعه هاي بعدي مورد استفاده قرار گيرند، خالي مي گذاريم .

انعطاف پذيري
 

سرور خانگي ما اساساً يک فايل سرور اختصاصي خواهد بود. اين سرور لينوکس را اجرا خواهد کرد، اگرچه ممکن است بعداً تصميم بگيريم عملکردهاي ديگري را نيز به آن اضافه کنيم.
به منظور فراهم نمودن اين امکان با حداقل زمان قطع سرور، ما سرور را با پردازنده و حافظه کافي پيکره بندي خواهيم کرد تا امکان اضافه کردن عملکردهاي جديد بدون نياز به ارتقاي سخت افزار فراهم شود.

قابليت توسعه
 

وقتي ما مشغول طراحي سرور خانگي مان بوديم، آن را به شکل يک سيستم خانگي با بُرد Intel Atom Mini- ITX در يک کيس کوچک ايجاد نموديم. چنين سروري مزاياي متعددي دارد: کوچک است و مي توانيم آن را همه جا بگذاريم و انرژي زيادي مصرف نمي کند، حرارت کمي توليد مي کند و در عين حال سر و صداي زيادي هم توليد نمي کند.
اما ما به زودي متوجه شديم که فقدان انعطاف پذيري که به شکل موروثي در سيستم هاي کوچک وجود دارد اين مزايا را کم رنگ مي کند. با نگاه به گذشته و اين که چگونه سرور ما با گذشت زمان رشد و تغيير کرد براي مان روشن شد که بايد يک فاکتور فرم بزرگ تر براي سرورخود در نظر بگيريم. آخرين سرور ما در سال 2006ساخته شده بود و اساساً چهار درايو 500 گيگابايتي داشت که فضاي ذخيره سازي آن را به 2ترابايت مي رساند. ما در طول يک سال با محدوديت فضاي ذخيره سازي روبرو شديم، خيلي سريع تر از آن چيزي که انتظار داشتيم. در نتيجه ما يک درايو750 گيگابايتي نصب کرديم و فضاي سرور را به 2,75 ترابايت افزايش داديم. با ادامه اُفت قيمت درايوها، ما درايوها را جايگزين و اضافه کرديم تا نهايتاً چهار درايو 1ترابايتي؛ مجموعاً 4 ترابايت بر روي سيستم نصب کرديم. (ما از درايوهاي 500 و750 گيگابايتي به عنوان درايوهاي بيروني براي ذخيره بک آپ ها استفاده کرديم).
وقتي مشغول طراحي سرور خانگي جديد خود بوديم وضعيت به همين منوال پيش مي رفت. با 4 ترابايت، ما کماکان مقداري فضا در اختيار داشتيم اما جهت گيري ما روشن بود. بزرگ ترين درايوهاي موجود در بازار در هنگام طراحي سرور جديد، درايوهاي 2 ترابايتي بودند بنابراين ما تصميم گرفتيم کار را با 3 تا از اين درايوها آغاز کنيم تا به فضاي کلي 6 ترابايت دست پيدا کنيم. اما از اين نکته آگاه بوديم که نياز ما به فضاي ذخيره سازي به رشد خود ادامه خواهد داد؛ بنابراين به دنبال سيستمي بوديم که بتواند به حداقل شش يا هشت درايو توسعه پيدا کند.
با درايوهاي 3 ترابايتي که در دسترس قرار داشت، اين بدان معنا بود که ما نهايتاً مي توانستيم اين سرور را به ظرفيتي بين 18و24 ترابايت توسعه دهيم که براي مدتي براي ما کافي به نظر مي رسيد (ما اطمينان داشتيم که طي چند سال آينده به پشت سر نگاه خواهيم کرد و از اين که فکرمي کرديم 24 ترابايت فضاي زيادي براي ذخيره سازي است، خنده مان مي گرفت).

شبکه سازي
 

البته، چنان چه شما نتوانيد داده ها را به يک سرور وارد و از آن خارج کنيد سرور چيز به درد نخوري خواهد بود؛ بنابراين ما به پشتيباني سريع و مطمئن از شبکه سازي نياز داشتيم. شبکه خانگي فعلي ما تلفيقي ازابزار (100BaseT(100Mb/sو 1000BaseT(1.000Mb/s,"gigabit") Ethernetاست و در حال حاضر مشغول ارتقاي آن به يک شبکه 1000BaseTاختصاصي هستيم. ما در جاي ديگري به توان خروجي MB/s 25 درگاه هاي USB 2.0 اعتراض کرده بوديم و با سرعتي در حدود ‎10MB/s، شبکه سازي ‎100BaseTحتي از اين هم بدتر بود.
يک شبکه ‎1000BaseT داده ها را با سرعتي در حدود MB/s100 که تقريباً معادل سرعت يک ديسک سخت است، منتقل مي کند. اين سرعت براي اهداف ما قابل قبول است بنابراين ما مادربردي را انتخاب خواهيم کرد که از ‎1000Baset Ethernetپشتيباني مي کند.

عوامل و معيارهاي طراحي سخت افزار
 

وقتي نيازمندي هاي عملياتي ما مشخص شد، قدم بعدي طراحي معيارهاي سخت افزار سرور خانگي است. در اين جا به بيان ارجحيت هاي مرتبط با اين موضوع مي پردازيم.
البته ممکن است ارجحيت هاي شما با موارد زير تفاوت داشته باشد.

قيمت
 

قيمت براي اين سيستم اهميتي بينابيني دارد. ما قصد داريم بي هدف پول خرج کنيم اما براي دستيابي به معيارهاي خود هر چقدر لازم باشد هزينه خواهيم کرد.

قابليت اطمينان
 

قابليت اطمينان، مهمترين مسئله ما است. اگر اين سيستم از کار بيفتد تا زماني که نتوانيم آن را دوباره راه اندازي کنيم همه کارمان زمين مي ماند. ما نمي خواهيم به اين مقوله، 5 ستاره بدهيم زيرا بودجه کافي براي ساخت يک سرور حرفه اي با امکانات ويژه و گران قيمت نظير مادربردهاي dual-failover يا منبع تغذيه اضافي را در اختيار نداريم.

سايز
 

سايز عامل مهمي نيست. سرور خانگي ما در زير ميز کار رابرت در دفتر کارش که فضاي کافي براي يک سيستم mid-tower را دارد، جاي خواهد گرفت.

ميزان سر و صدا
 

سطح نويز يا ميزان سر و صدا براي سروري که در اتاق سرور جاي مي گيرد، مهم نيست اما در يک خانه يا محل کار اهميت دارد. به دليل اين که سرور خانگي در دفتر کار رابرت نصب خواهد شد، پايين نگاه داشتن نسبي ميزان سر و صداي آن مهم است. ما از قطعات استاندارد و کم سر و صدا استفاده خواهيم کرد اما نه تکنولوژي هاي گران قيمتي مثل Quiet PC.

قابليت توسعه
 

قابليت توسعه عامل تقريباً مهمي است. سرور ما اساساً داراي 4 ديسک سخت خواهد بود؛ اما ممکن است بخواهيم زيرسيستم ذخيره سازي آن را بعداً توسعه دهيم. به همين شکل، اگرچه ما از SATA مجتمع و اينترفيس هاي شبکه اي استفاده خواهيم کرد، در نهايت ممکن است آداپتورهاي ديسک، اينترفيس هاي شبکه و امکانات بيش تري بر روي آن نصب کنيم.

کارآيي پردازنده
 

کارآيي پردازنده تقريباً اهميتي ندارد. سرور خانگي ما براي به اشتراک گذاري فايل، لينوکس را که بار کمي بر دوش پردازنده مي گذارد، اجرا خواهد کرد. هرچند، ممکن است سرور نهايتاً چند برنامه کاربردي تحت سرور را نيز اجرا کند. هزينه افزايش يابنده نصب يک پردازنده دو هسته اي و حافظ کافي براي پشتيباني از اين ارتقاهاي نرم افزاري، به اندازه کافي اندک هست که ما آن را همين الان انجام دهيم.

کارآيي ويدئو
 

کارآيي ويدئو در اين جا هيچ اهميتي ندارد زيرا ما سرورمان را به شکلheadless اجرا خواهيم کرد. اين بدان معناست که ما وقتي مشغول نصب لينوکس هستيم به طور موقتي يک مانيتور نصب مي کنيم؛ اما بعداً سرور را از يک سيستم دسک تاپ که در جاي ديگري قرار دارد، مديريت و کنترل مي نمائيم.
ما يا از مادربردي با ويدئوي مجتمع استفاده مي کنيم و يا يک کارت ويدئويي را فقط تا مدت زماني که لينوکس نصب و اجرا شود به کار مي گيريم.

کارآيي/ظرفيت ديسک
 

ظرفيت و کارآيي ديسک بسيار مهم و حياتي هستند. سرور خانگي ما تنها يک يا دو کاربر توام خواهد داشت بنابراين ديسک هاي سخت ‎7200RPM SATA استاندارد کارآيي بيش از حد نياز ما را فراهم مي کنند. ظرفيت مهم ترين عاملي است که بايد براي سرور خود در نظر بگيريم. ما در ابتدا خواهان 6 ترابايت فضاي ديسک سخت هستيم و دوست داريم بتوانيم بدون اعمال تغييرات عمده در کيس يا زيرسيستم فعلي درايو، اين فضا را به 12ترابايت يا بيش تر افزايش دهيم. اين بدان معنا است که ما به جاي استفاده از چندين درايو ظرفيت پائين به چند درايو با ظرفيت بالا نياز خواهيم داشت.

RAID براي سرورهاي خانگي
 

اگرچه ما گزينه عدم استفاده ازRAID را در سرور خانگي مان انتخاب کرديم اين بدان معنا نيست که RAID براي سرور خانگي شما مناسب نيست. RAID معادل Redundant Array of Inexpensive Disk است. يک RAID داده ها را بر روي دو يا بيش از دو درايو فيزيکي ذخيره مي کند و در نتيجه خطر از دست رفتن داده ها در زمان از کار افتادن درايو را کاهش مي دهد. برخي از انواع RAID در عين حال کارآيي خواندن/نوشتن يک ديسک منفرد را افزايش مي دهند.
براي RAID پنج سطح؛ به ترتيب از RAID 1 تا RAID 5 تعريف مي شود (برخي از توليد کنندگان آرايه هاي اختصاصي را که از آن با عنوان زير ياد مي کنند، مي سازند اما اين ها نسخه هاي پيشرفته اي از يکي از سطوح استاندارد RAID محسوب مي شوند).
RAID1.5
RAID 5E
RAID 5EE
RAID 6, RAID 7
RAID DP
RAID K
RAID S
RAID Z و غيره
سطوح RAID براي اين که قدرت هاي مختلفي شامل سطوح redundancy، سايز بهينه شده فايل، کارآيي خواندن اتفاقي در مقابل ترتيبي و کارآيي نوشتن اتفاقي در مقابل ترتيبي داشته باشند، بهينه مي شود. ازRAID 1 و RAID 5 عموماً در سرورهاي PC استفاده مي شود. از RAID 3 به ندرت (عموماً براي ويدئوي جرياني) بهره برداري مي شود. RAID 2 و RAID 4 تقريباً هرگز مورد استفاده قرار نمي گيرد. سطوح RAIDي که نوعاً روي سرورهاي خانگي استفاده مي شوند عبارتند از:

RAID 1
 

RAID 1 از دو درايو که داراي داده هاي کاملاً مشابهي هستند، استفاده مي کند. هر بار که سيستم بر روي آرايه مي نويسد، همان داده ها رابر روي هر يک از درايوها مي نويسد. اگر يکي از درايوها از کار بيفتد، داده ها مي توانند از درايوي که در حال کار است، خوانده شوند. به دليل اين که داده ها بايد دو بار نوشته شوند RAID 1 کمي کندتر از نوشتن بر روي يک درايو منفرد عمل مي کند. به دليل اين که داده ها مي توانند در RAID 1 از هر کدام از درايوها خوانده شوند، خواندن ها تا حدودي سريع تر انجام مي شود. اگر هر دو درايو يک کنترلر را به اشتراک بگذارند به آن mirroring و اگر هر درايو از کنترلر خودش استفاده کند به آن duplexing گفته مي شود.
RAID 1 نوعي redundancy بسيار بالا را فراهم مي کند اما از نظر استفاده از ديسک سخت، نسبت به سطوح RAID کارآيي کم تري دارد. به عنوان مثال، با دو ديسک سخت 2 ترابايتي در آرايهRAID 1، فقط 2 ترابايت از کل فضاي ديسک براي سيستم قابل رويت است.RAID 1 ممکن است در کنار يک کنترولر فيزيکي RAID 1 يا توسط سيستم عامل در نرم افزار به کار گرفته شود.

RAID 5
 

RAID 5 از سه يا بيش از سه درايو فيزيکي استفاده مي کند. کنترولر RAID 5 داده هايي را که قرار است بر روي آرايه نوشته شوند به بلاک ها تقسيم مي کند و parity blockها را براي داده ها محاسبه مي کند. بلاک هاي داده و parity blockها بر روي هر درايوفيزيکي interleave مي شوند و بدين ترتيب هر يک از اين سه يا بيش تر از سه درايوي که در آرايه هستند در بردارنده بلاک هاي داده و parity blockها هستند. اگر هر يک از اين درايوهايي که بر روي RAID 5 هستند از کار بيفتند، بلاک هاي داده اي که بر روي درايو از کار افتاده قرار گرفته اند مي توانند از parity dataي ذخيره شده بر روي ديسک ديگر بازسازي شوند. RAID 5 براي استفاده اي که از ديسک در يک محيط اداري مي شود، بهينه شده است.
خواندن هاي RAID 5 سريع تر از خواندن از يک ديسک منفرد انجام مي گيرد زيرا RAID 5 داراي سه يا بيش از سه محور است که با چرخش خود داده ها را به طور همزمان تحويل مي دهد. نوشتن هاي RAID 5 نوعاً کمي سريعتر از خواندن از روي يک درايو منفرد صورت مي گيرد. RAID 5 در مقايسه با RAID 1 به شکل موثرتري از فضاي ديسک سخت استفاده مي کند.
در نتيجه، اگرچه RAID 5 از parity توزيع شده استفاده مي کند آرايه يک RAID 5 را مي توانيد به شکل يکي از درايوهاي فيزيکي اختصاصي parity data در نظر بگيريد. به عنوان مثال، با دو درايو 2 ترابايتي در يک آرايه RAID 5، ظرفيت دو تا از سه درايو يعني 4 ترابايت براي سيستم قابل رويت مي شود. با RAID 5 و چهار درايو 2 ترابايتي، ظرفيت سه تا از چهار درايو يعني 6 ترابايت براي سيستم قابل رويت مي شود. RAID 5 ممکن است در کنار يک کنترلر فيزيکي RAID 5 يا توسط سيستم عامل در نرم افزار به کار گرفته شود. مادربردهاي اندکي داراي پشتيباني توکار از RAID 5 هستند.

RAID 3
 

RAID 3 از سه يا بيش از سه درايو فيزيکي استفاده مي کند. يک درايو به ذخيره سازي parity data اختصاص دارد و داده هاي کاربر در بين ساير درايوهاي موجود در آرايه توزيع مي شود. RAID 3 کم کاربردترين سطح RAID مورد استفاده در سرورهاي PC است زيرا مشخصات آن براي الگوهاي استفاده از ديسک در LANهاي دفاتر اداري کوچک بهينه نشده است. RAID 3 براي خواندن هاي ترتيبي و پشت سر هم فايل هاي بسيار بزرگ بهينه شده است. بنابراين اساساً براي کاربردهايي نظير ويدئوي جرياني مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين RAID 0 نيز وجود دارد که واقعاً RAID نيست زيرا هيچ redundancy فراهم نمي کند:

RAID 0
 

RAID 0 که به آن striping نيز گفته مي شود، از دو ديسک سخت فيزيکي استفاده مي کند. داده هايي که بر روي آرايه نوشته مي شوند به بلاک هايي تقسيم مي شوند و سپس بر روي هر درايو نوشته مي شوند. به عنوان مثال، اگر شما يک فايل1مگابايتي را بر روي RAID 0ي که از بلاک هاي 256 کيلوبايتي استفاده مي کند، بنويسيد، اولين بلاک 256 کيلو بايتي بر روي اولين درايو موجود در آرايه نوشته مي شود. دومين بلاک 256 کيلوبايتي بر روي درايو دوم، سومين بلاک 256 کيلوبايتي بر روي اولين درايو و آخرين بلاک 256 کيلوبايتي بر روي درايو دوم نوشته مي شود. خود فايل فقط به شکل فرگمنت هاي توزيع شده در هر دو درايو وجود دارد بنابراين اگر هر يک از درايوها از کار بيفتند کل داده هاي موجود بر روي آرايه از بين مي رود. اين بدان معنا است که داده هاي ذخيره شده بر روي يک RAID 0 در مقايسه با داده هاي ذخيره شده بر روي يک درايو واحد در معرض خطر بيش تري هستند بنابراين از اين منظر RAID 0 را مي توانيد به عنوان يک redundancy کم تر از صفر بر روي يک درايو منفرد در نظر بگيرد. RAID 0 به اين دليل استفاده مي شود چون سريع ترين کارآيي ممکن را براي ديسک فراهم مي کند. خواندن ها و نوشتن ها بسيار سريع انجام مي گيرند زيرا آن ها مي توانند از پهناي باند تلفيقي دو درايو استفاده کنند. RAID 0 يک گزينه ضعيف براي دسک تاپ ها و ايستگاه هاي کاري است که نوعاً زيرسيستم ديسک را به آن اندازه اي که ارزش استفاده از RAID 0 را داشته باشد بارگذاري نمي کنند. سرورهايي که داده هاي زيادي بر روي آن ها ذخيره شده و بار زيادي دارند، مي توانند از مزيت RAID 0 بهره مند شوند (اگر چه تعداد کمي از سرورها به دليل خطري که داده هاي ذخيره شده بر روي يک آرايه RAID 0 را تهديد مي کند به ندرت صرفاً از RAID 0 استفاده مي کنند).
در نهايت، stacked RAID هم وجود دارد که به جاي يک آرايه از ديسک ها، آرايه اي از آرايه ها است. Stacked RAID را مي توانيد به شکل آرايه اي که با subarrays جايگزين ديسک هاي فيزيکي منفرد مي شود در نظر بگيريد. مزيت Stacked RAID اين است که مزاياي دو سطح RAID را با هم تلفيق مي کند. عيب آن در اين است که به مقدار بسيار زيادي ديسک سخت فيزيکي نياز دارد.

Stacked RAID
 

رايج ترين Stacked RAID مورد استفاده در سرورهاي PC به RAID)+1 , RAID 1+0 يا RAID10 مربوط مي شود. هر آرايه RAID1 به طور نرمال به شکل يک درايو واحد در معرض ديد سيستم قرار مي گيرد اما RAID 0+1 با ايجاد يک آرايه RAID 0 از دو آرايه RAID1 کارها را يک قدم جلوتر مي برد. به عنوان مثال، يک RAID 0+1 با چهار درايو 2 ترابايتي دو آرايه RAID1را شکل مي دهد که هر کدام دو درايو 2 ترابايتي دارند. هر RAID 1 به شکل يک درايو 2 ترابايتي براي سيستم نمايش داده مي شود. آن دو آرايه RAID1 سپس به درون يک آرايه RAID 0 تلفيق مي شوند که به شکل يک درايو 4 ترابايتي RAID 0 در معرض ديد سيستم قرار مي گيرد. به دليل اين که سيستم يک RAID 0 را مي بيند کارآيي آن به شدت افزايش پيدا مي کند. اگر هر يک از درايوهاي منفرد در آرايه RAID +1 از کار بيفتند آرايه به عملکرد خود ادامه مي دهد، اگرچه Redundancy تا زماني که درايو جايگزين شود و آرايه از نو ساخته شود، از دست مي رود.
تا همين چند سال قبل RAID 0+1 بر روي سرورهاي کوچک غيرمعمول بود زيرا به درايوهاي SCSI و آداپتورهاي ميزبان نياز داشت و در نتيجه استفاده و به کارگيري آن ها هزاران دلار هزينه داشت. امروزه، به واسطه وجود درايوهاي نه چندان گران قيمت SATA، هزينه افزايش يابنده RAID 0‎+1 بسيار اندک است. به جاي خريد يک درايو 200 دلاري براي سرور کوچک خود، شما مي توانيد چهار درايو 100 دلاري و يک آداپتور 50RAID دلاري بخريد. شما ممکن است حتي نيازي به خريد آداپتور RAID هم نداشته باشيد زيرا برخي از مادربردها به طور محلي از RAID 0+1 پشتيباني مي کنند. محافظت از داده ها هرگز تا اين حد ارزان نبوده است.
و اگر شما گزينه استفاده از RAID را انتخاب نکنيد، (همان کاري که ما کرديم) چه مي شود؟ ما تصميم گرفتيم سه درايو 2 ترابايتي به شکل يک (JBOD(Just a Bunch of Drives بر روي سرور خانگي مان نصب کنيم. تمام آن سه درايو به شکل يک درايو مستقل عمل مي کنند و ما مي توانيم از ظرفيت کامل 6 ترابايتي هر سه داريو برخوردار شويم.
اگر ما داريو 2 ترابايتي چهارم را نصب کنيم، مي توانيم هر يک از پيکره بندي هاي ديسک زير را بدون اعمال هرگونه تغيير در سخت افزار انتخاب کنيم:

JBOD
 

هر چهار داريو به شکل مستقل عمل مي کنند. با چهار درايو 2 ترابايتي، سيستم عامل 8 ترابايت ظرفيت را مي بينند. کارآيي و ايمني داده ها با کارآيي و اطمينان پذيري درايوهاي منفرد تعيين مي شود. توجه داشته باشيد که از کار افتادن يک درايو با وجود چهار درايو، چهار برابر بيش تر از زماني خواهد شد که از يک درايو استفاده مي کنيد. اگر يکي از درايوها از کار بيفتد، شما تمام داده هايي را که بر روي آن درايو ذخيره شده است، از دست خواهيد داد اما داده هايي که بر روي ساير داريوها ذخيره شده اند، دست نخورده مي مانند.

RAID 5
 

تمام چهار درايو به RALD5 اختصاص داده مي شود. سيستم عامل 6 گيگابايت ظرفيت را مي بيند. کارآيي خواندن و نوشتن براي فايل هاي کوچک، مشابه يا اندکي سريع تر از درايوهاي منفرد است. کارآيي خواندن و نوشتن براي فايل هاي بزرگ اندکي آهسته تر از درايو هاي منفرد است. RALD 5 نوعي redundancy متوسط ارائه مي کند. هر يک از درايوها ممکن است بدون از دست رفتن داد ه ها از کار بيفتد.
اگر دو درايو به طور همزمان از کار بيفتند، تمام داده هاي آن آرايه از بين خواهد رفت.

RAID 10
 

هر چهار درايو به RALD10 اختصاص داده مي شوند و در نتيجه يک جفت RAID 0، از RAID1،Mirror مي شوند. سيستم عامل 4 ترابايت ظرفيت ديسک را مي بيند. کارآيي خواندن براي فايل هايي با هر سايز به شکل قابل توجهي سريع تر از JBOD يا RAID 5 خواهد بود خصوصاً وقتي درايوها حجم سنگيني داشته باشند. کارآيي نوشتن نيز سريع تر خواهد بود.
RAID10 کارآيي بسيار بالايي ارائه مي کند. هر يک از دو درايو ممکن است بدون از دست رفتن داده ها از کار بيفتند. اگر هر دو درايو در RALD 1 به طور همزمان از کار بيفتند، تمام داده هاي آرايه از دست خواهند رفت. با پيکره بندي سخت افزاري که قبلاً در اين مقاله به آن اشاره کرديم، شما مي توانيد هريک از اين پيکره بندي ها را انتخاب کنيد.

مسائلي که بايد هنگام انتخاب قطعات در نظر بگيريد
 

در بخش هاي زير ما قطعات انتخابي و دليل انتخاب آن ها را تشريح خواهيم کرد.

کيس و منبع تغذيه:
 

Antec Atlas 550 Server Case
يک سرور خانگي را مي توانيد با هر چيزي، از يک کيس tower که براي سرورهاي خانگي طراحي شده تا کيس هايي با کوچک ترين فاکتور فرم بسازيد. کيس هاي واقعي براي سرورها معمولاً بزرگ و گران هستند و براي يک سرور خانگي زياد مناسب نيستند. کيس هاي خيلي کوچک ممکن است براي برخي از سرورهاي خانگي مناسب باشند اما فقدان drive bay و منبع تغذيه low-power آن ها اغلب آن ها را از ميدان به در مي کند.
براي سرور خانگي ما، کيس ايده آل بايد قيمت متعادل و منطقي داشته باشد، به يک منبع تغذيه عالي 500 وات يا بيش تر مجهز باشد، حداقل 6 ياdrive bay 8 داشته باشد و به طور ايده آل، داراي درايوهاي سختي که به راحتي سر جاي خود قرار بگيرند، باشد تا به قابليت اطمينان بالايي دست پيدا کند و به تعداد کافي فن داشته باشد تا بتواند کارآيي خنک کنند گي خوبي را فراهم کند. ما همچنين کيسي را که جذاب و به اندازه کافي بي سر و صدا باشد، ترجيح مي دهيم.
مسائل کليدي که بايد در انتخاب يک کيس سرور خانگي در نظر بگيريم تعداد drive bayهايي که فراهم مي کند و کارآيي خنک کنندگي آن است. در يک محيط خانگي، سطح نويز و ظاهر کيس نيز ممکن است، اهميت پيدا کند. براي ما، تمام آن چهار فاکتور مهم بودند. ما حداقل يک دوجين drive bay مي خواستيم تا بتوانيم پيکره بندي اصلي ديسک هاي خود را اعمال کنيم و در عين حال چند drive bay براي توسعه بعدي خالي بماند. به دلايل بديهي خنک کنندگي موثر نيز مهم است. سطح نويز نيز مهم است زيرا اين سرور در دفتر کار رابرت که از قبل چندين کامپيوتر مشغول سر و صدا کردن هستند جاي خواهد گرفت. شکل ظاهري نيز مهم است چون رابرت نمي خواهد دفتر کار نازيبايي داشته باشد.
ما بين 140تا 160 دلار براي کيس و منيع تغذيه اختصاص داده بوديم زيرا يک منبع تغذيه باکيفيت 500 وات حداقل 80 دلار و يک کيس مناسب حداقل 60 دلار قيمت دارد. اگر بودجه شما به 200 دلار برسد ما مدل هايي مثل نمونه هاي زير را توصيه مي کنيم:
Antec Titan 650
Intel SC5299UPNA
Super Micro CSE-733i-645
در دامنه قيمت 150 دلار، Antec Atlas 5502 بهترين گزينه است و ما کيس ديگري را که در اين دامنه قيمت به اين کيس نزديک باشد نمي شناسيم. عليرغم فرم فاکتور ميني آن، Atlas 550 8 drive bay، چهار bay 5.25 بيروني و چهار bay داخلي 3.5 اينچي فراهم مي کند و تمام مادربردهاي ATX کامل را قبول مي کند. تنها چهار bay داخلي داراي shock mount هستند اما اگر بخواهيم درايوها را در bayهاي بيروني نصب کنيم مي توانيم از silicon washerهايي که در فروشگاه هاي سخت افزار عرضه مي شود، استفاده کنيم.
Atlas 550 سيستم خنک کننده بسيار خوبي دارد. علاوه بر فن منبع تغذيه، يک فن پشتي سه سرعته 120ميليمتري نيز روي آن وجود دارد. همچنين سه محل باز براي فن ها وجود دارد، يکي براي يک فن 80 ميليمتري در يک سمت پانل و دو فن 92 ميليمتري براي خنک کردن درايوها. صادقانه بگوئيم، ما نمي فهميم که چرا Antec اين دو فن 92 ميليمتري را به عنوان يک ويژگي استاندارد بر روي اين کيس در نظر نگرفته است.
Atlas 550 کيسي است که به شکل منطقي سر و صداي اندکي دارد خصوصاً اگر فن هاي کيس را با سرعتي کم تر از سرعت کامل اجرا کنيد. صداي منبع تغذيه TruPower آن نيز تقريباً شنيده نمي شود خصوصاً وقتي بار کمي روي آن باشد. ظاهر آن نيز جذاب است و ما فکر مي کنيم Atlas 550 يک کيس بسيار هيجان انگيز است. ما از به کار گرفتن آن در کتابخانه يا اتاق پذيرايي شکي به خود راه نمي دهيم؛ دفتر کار که به جاي خود دارد.

مادربرد و پردازنده:
 

ASRock K10N78M Pro ،AMD Athlon II X2 240
اکثر سرورهاي خانگي بيش تر وقت خود را صرف خواندن، نوشتن، انتقال و دريافت فايل ها مي کنند و هيچيک از اين کارها بار زيادي بر دوش پردازنده نمي گذارد. به غير از پايداري و اطمينان پذيري، تنها الزامي که مادربرد بايد از آن برخوردار باشد پشتيباني آن از حداقل چند گيگابايت حافظه، فراهم نمودن درگاه هايي براي اتصال حداقل سه ديسک سخت SATA و حداقل يک درگاه اترنت سريع و قابل اعتماد است. البته، حتي مادربردي که فاقد اين درگاه ها باشد نيز مي تواند با اضافه کردن کارت هاي آداپتور PCI يا PCI Express براي افزايش درگاه ها توسعه پيدا کند. در واقع، ما به طور جدي استفاده از يک مادربرد/پردازنده Intel Atom نه چندان گران قيمت را براي سرور خانگي مان در نظر گرفتيم. اما بعداً منصرف شديم زيرا مادربردهاي Atom هم از نظر درگاه ها وهم شکاف هاي توسعه با کمبود مواجه هستند به جاي آن تصميم گرفتيم از همان پردازنده و مادربردي که در PC بودجه محدود خود به کار گرفته بوديم و بودجه ما را از 80 دلار براي پردازنده /مادربرد Atom اينتل به 120دلار براي مادربرد/پردازنده Budget افزايش مي داد، استفاده کنيم.
به جاي يک مادربرد باريک و کوچک با قابليت هاي توسعه بسيار محدود ما کارمان را با يک مادربرد ATX با چهار درگاه SATA، يک شکاف توسعه PCI Express و يک شکاف توسعه PCI به اتمام رسانديم. ما همچنين پردازنده اي تهيه کرديم که چندين بار سريع تر از Atom بود و در صورتي که بعداً نياز به اضافه کردن عملکردهاي بيش تر به سرور داشتيم، چنين امکاني را در اختيار ما قرار مي داد. ما از مادربرد ASRock و پردازنده Athlon II X2 استفاده کرديم زيرا از اين ها در سيستم بودجه محدود خود استفاده کرده بوديم و مي دانستيم هر دوي آن ها هم گران نيستند و هم قابل اطمينان هستند. با توجه به بار کمي که يک سرور خانگي بر دوش پردازنده و مادربرد مي گذارد هر پردازنده AMD بر روي هر مادربرد ASRock ,ASUS ,GIGABYTE يا اينتل مي تواند به خوبي کار کند.
در واقع، اگر ما نيازي به استفاده از قطعات کاملاً جديد بر روي سرور خود نداريم مي توانيم از پردازنده و مادربرد يکي از سيستم هاي فعلي خود استفاده کنيم. سيستمي با قدمت دو سال که با استفاده از قطعات با کيفيت بالا ساخته شده است احتمالاً براي چندين سال ديگر نيز مناسب خواهد بود. تنها کاري که ما مي توانيم بر روي قطعات قديمي انجام دهيم جايگزين نمودن خنک کننده پردازنده و عوض کردن ماژول هاي حافظه، تميز کردن کانتکت ها و نصب مجدد آن ها است. متاسفانه، هيچ کدام از اين موارد در مورد سيستم هاي تيپيکال مصداق ندارد، سيستم هايي که با استفاده از ارزان ترين قطعات و مادربردهاي ساخت توليدکنندگان دست سوم وچهارم، حافظه ضعيف و غيره ساخته شده اند.

حافظه:
 

(Crucial CT2KIT25664AA800 PC2-6400 4 GB Kit (2 GB×2
مادربرد ASRock K10N78M Pro داراي دو شکاف حافظه است که از حداکثر 8 گيگابايت حافظه پشتيباني مي کند. آزمايش عادي ما براي سيستم عامل هاي 32 بيتي، نصب 1گيگابايت حافظه براي هر هسته است.
بر اين اساس، يک جفت ماژول 1گيگابايتي احتمالاً کفايت مي کند. يک سيستم عامل 32بيتي بين 3تا 3.5 گيگابايت حافظه را تشخيص مي دهد بنابراين نصب بيش از 4 گيگابايت حافظه مي تواند بي مورد باشد. هرچند، در تجربه 20 ساله ما با سرورها، هرگز نشنيده ايم که کسي به حافظه زياد سرورها اعتراضي داشته باشد. امکان اين وجود دارد که ما يک سيستم عامل 64 بيتي بر روي اين سرور نصب کنيم که اين کار الزامات حافظه ما را دو برابر مي کند و به 4 گيگابايت افزايش مي دهد. يک جفت ماژول حافظه 2 گيگابايتي خيلي بيش تر از يک جفت ماژول حافظه 1 گيگابايتي هزينه ندارد بنابراين ما تصميم گرفتيم از همان ابتدا 4 گيگابايت حافظه نصب کنيم. ما نصب يک جفت ماژول حافظه 4 گيگابايتي را در نظر گرفتيم اما در زماني که ما اين سيستم را مي ساختيم ماژول هاي 4 گيگابايتي حافظه به مبلغي بيش از دو برابر ماژول هاي 2 گيگابايتي فروخته مي شدند بنابراين چنين کاري هدر دادن پول بود.
ما يک کيت حافظه (Crucial 4 GB (2 GB×2 را انتخاب کرديم و از انتخاب گر آن لاين Crucial براي اطمينان از سازگاري با مادربرد خود استفاده کرديم. مادربرد ما از ماژول هاي حافظه زير پشتيباني مي کند:
(DDR2-533(PC2-4200
(DDR2-667(PC2-5300
(DDR2-800(PC-6400
(DDR2-1066(PC2-8500
اگرچه Crucial ماژول هاي PC2-5300 و PC2-4200 را براي اين مادربرد ارائه مي کرد، قيمت اين ماژول ها معادل ماژول هاي PC2-6400 بود بنابراين هيچ دليلي براي انتخاب ماژول هاي سريع تر وجود نداشت. ماژول هاي PC2-8500 به شکل قابل توجهي گران قيمت تر از ماژول هاي PC2-6400 بودند و هيچ مزيتي در زمينه کارآيي فراهم نمي کردند بنابراين ما از کيت PC2-6400 استفاده کرديم.

درايو هاي ديسک سخت:
 

‏‎‏Seagate Barracuda XT ST32000641AS 2TB ‏‎‏(3 ديسک)
زيرسيستم ديسک سرور خانگي ما بايد سريع، پرظرفيت و قابل اطمينان باشد: پرظرفيت به خاطر اين که اين سرور تمام داده هايي را که مي خواهيم آن لاين باشند و در حال حاضر بالغ بر 4 ترابايت است، ذخيره مي کند؛ سريع به خاطر اين که وقتي ما فايلي را بازيابي مي کنيم نمي خواهيم سرور کُند کار کند و قابل اطمينان، بنا به دلايل بديهي.

ظرفيت
 

ظرفيت مورد نظر ما 6 ترابايت (6000 گيگابايت) بود. وقتي ما اين سيستم را مي ساختيم بزرگ ترين درايوهايي که در دسترس قرار داشتند درايوهاي 2 ترابايتي بودند بنابراين استفاده از 3 تا از آن ها ما را به هدفمان مي رساند و در عين حال 5 drive bay خالي نيز براي توسعه هاي بعدي براي ما باقي مي گذاشت. ما استفاده از درايوهاي 1.5ترابايتي را که در زمان ساخت سيستم ارزان ترين قيمت را براي هر يونيت ذخيره سازي داشتند؛ حدود GB/0.07 دلار در مقابل GB/0.10 دلار براي درايوهاي 2 ترابايتي در نظر گرفتيم اما به اين نتيجه رسيديم که به جاي پرداخت مبلغ بيش تري براي هر گيگابايت از يک drive bay اضافي استفاده کنيم. نصب چهار ديسک 1.5 ترابايتي همچنين چهار کانکتور SATAي مادربرد ما را پر مي کرد بنابراين ما نياز به استفاده از يک درايو نوري ATAPI داشتيم. اگر هر زمان مي خواستيم يک درايو سخت ديگر به سيستم اضافه کنيم بايد يک کارت توسعه SATA مي خريديم و نصب مي کرديم.

کارآيي
 

درايوهاي پرظرفيت SATA با ‎7200RPM در مدل هاي جريان اصلي و 5400يا ‎5900RPM در مدل هاي اکونومي در دسترس هستند .ما قوياً استفاده از درايوهاي کُندتر را که هزينه خريد درايوها را به نحو قابل توجهي کاهش مي داد در نظر گرفتيم. به عنوان مثال، وقتي ما اين سيستم را مي ساختيم درايوهاي TB 5900 RPM 2 تقريباً نصف قيمت مدل هاي ‎7200RPM به فروش مي رفتند. با وسوسه به نصف رساندن هزينه درايوها، ما به اين نتيجه رسيديم که جريمه اي که بايد براي کارآيي پرداخت مي کرديم، بسيار زياد مي شد خصوصاً اين که ما قصد داشتيم از اين سرور براي سال هاي متوالي استفاده کنيم.

قابليت اطمينان
 

سطوح مختلفي از اطمينان پذيري وجود دارد. در درجه اول اطمينان پذيري موروثي خود سخت افزار است. همان گونه که تمام شرکت هاي بازيابي داده مي دانند درايوهاي Seagate Barracuda SATA فوق العاده قابل اطمينان هستند. ما در کار با اين درايوها خرابي هاي بسيار اندکي در مقايسه با ساير برندها داشتيم و بسياري از خوانندگان ما نيز تجربه مشابهي را به ما گزارش کرده اند. يک سيستم تميز که به خوبي هوا در آن جريان داشته باشد با يک محافظ پاور مناسب به قابليت اطمينان بيش تر کمک شايان توجهي مي کند. و اگرچه ما با پيکره بندي چهار درايو خود در RAID 5 خطر از دست دادن حتي مقدار اندکي از داده ها را از بين برديم هزينه اين کار به قيمت يک چهارم فضاي ذخيره سازي ما تمام شد.

آخرين نوع اطمينان پذيري: اطمينان پذيري فرآيندي
 

فرآيندهاي ما داده ها را هم به طور دستي وهم به صورت اتوماتيک بر روي چندين سيستم که روي شبکه ما قرار دارند، تکثير مي کنند. به عنوان مثال، داده هاي صوتي/تصويري هم بر روي اين سرور و هم بر روي سيستم media center ما ذخيره مي شوند، اسکن باربارا از عکس هاي خانوادگي هم بر روي اين سرور و هم بر روي سيستم اصلي او ذخيره مي شوند و ويدئوي raw کمکوردر ما هم بر روي اين سرور و هم بر روي سيستم اصلي رابرت ذخيره مي گردند. هزينه درايوي که بر روي يک سرور از کار مي افتد در بدترين حالت، بر اساس اين که کدام درايو از کار افتاده است ممکن است چند دقيقه کار اضافه باشد. شانس اين هست که از کارافتادگي يک درايو براي ما دردسر نداشته باشد و همه کاري که ما بايد انجام دهيم تعويض آن درايو و بازيابي داده ها از بک آپ باشد. ما مي توانيم با اين اتفاقات کنار بياييم. بديهي است که بهترين پيکره بندي ذخيره سازي براي نيازهاي شما ممکن است با پيکره بندي ما تفاوت بسيار زيادي داشته باشد. همه به يک سرور 6 ترابايتي نياز ندارند و بسياري از افراد به راحتي کارآيي کُند درايوهاي ‎5400RPM يا ‎5900RPM را براي پايين آوردن هزينه ها مي پذيرند.
شما مي توانيد کارتان را با چيزهاي کوچک شروع کنيد و بعداً آن ها را توسعه دهيد. به عنوان مثال، شما ممکن است کارتان را با فقط يک يا دو درايو شروع کنيد و زماني که به مرز پر شدن ظرفيت ديسک رسيديد يک درايو ديگر اضافه کنيد. اين کار خصوصاً با JBOD راحت است؛ با يک RAID شما هر بار که يک درايو يا چند درايو جديد نصب مي کنيد ممکن است فقط به مقداري بک آپ و بازيابي و پيکره بندي مجدد نياز داشته باشيد.

سخت افزار بک آپ:
 

Easy SATA-SYBA SD-ENC50020 Hard Drive Docking Station
تهيه نسخه پشتيبان از يک سرور چند ترابايتي يک چالش واقعي است. ديسک هاي نوري قادر به انجام چنين کاري نيستند. يک بک آپ کامل از يک سرور 6 ترابايتي به بيش از 1300ديسک DVD+R نياز دارد. ديسک هاي Blu-ray نيز خيلي بهتر نيستند؛ يک بک آپ کامل از يک سرور 6 ترابايتي به 240 ديسک BD-R نياز دارد. و شما مجبور هستيد چندين روز آنجا بنشينيد و ديسک ها را عوض کنيد. بک آپ به وسيله نوار بهتر خواهد بود اما حتي يک درايو GB LOT Ultrium 800 نيز 1500 دلار يا بيش تر قيمت دارد و يک tape changer با ظرفيت کافي که سرعت زيادي هم داشته باشد براي تهيه بک آپ از يک سرور چندين ترابايتي هزينه معادل يک اتوموبيل دست دوم دارد. و هزينه نوارها را نيز بايد در اين محاسبات منظور کرد.
اين موضوع باعث مي شود تا ديسک هاي سخت تنها گزينه مناسب براي اين کار باشند. يک درايو USB 2.0 بيروني داده ها را با سرعت حدود 30مگابايت در ثانيه يا حدود 108 گيگابايت در ساعت منتقل مي کند بنابراين تهيه بک آپ از 1 ترابايت ديتا مي تواند 10ساعت به طول بينجامد. اين سرعت بسيار کمي است مگر اين که سرور شما داده هاي نسبتاً کمي داشته باشد که به بک آپ روتين نيازمند باشد. يک ديسک سخت eSATA بيروني يا يک درايو SATA متحرک بسيار سريع تر از USB 2.0 است زيرا توان خروجي بک آپ به جاي اينترفيس، به سرعت خود درايوها محدود مي شود. در تست هاي ما، يک درايو سخت Seagate 7200 RPM داده ها را از طريق eSATA با نرخ ثابت بيش از MB/s 100 يا نزديک به 400 گيگابايت در ساعت منتقل مي کرد.
ما هيچ گزينه اي براي تهيه بک آپ مشخص نکرديم زيرا اصولاً هيچ نوع سخت افزار بک آپي بر روي سرور خود نصب نکرده بوديم. سرور ما به شکل headless کار مي کند و از طريق شبکه بر روي درايوهاي متحرک در سيستم دسک تاپ اصلي رابرت از آن ها بک آپ تهيه مي شود اما بسياري از سرورهاي خانگي به سخت افزار بک آپ محلي نياز دارند. اگر شما به شکل محلي نياز به تهيه نسخه پشتيبان از سرور خود داريد، اولين گزينه ما يا يک Antec Easy SATA است که به شما اجازه مي دهد يک درايو SATA را به سادگي و با بيرون کشيدن آن از فريم جابجا کنيد و يک درايو SYBA docking station خواهد بود. يونيت SYBA دو درايو سخت را در خود جاي مي دهد اما نياز به يک درگاه eSATA براي هر يک از آن ها دارد. از آن جائي که ما فقط چهار درگاه SATA بر روي اين سيستم که سه تا از آن ها به درايوهاي سخت اختصاص يافته اند داريم تصميم گرفتيم يک فريم Antec East SATA نصب کنيم و چهارمين درگاه SATA را به آن اختصاص دهيم.

درايو نوري
 

سرور خانگي ما به صورت headless اجرا مي شود بنابراين حقيقتاً نيازي به يک درايو نوري نداريم مگر براي نصب سيستم عامل. مادربرد ASRock داراي چهار درگاه SATA است که سه تا از آن ها به درايوهاي سخت اختصاص دارد و فقط يکي براي درايو نوري SATA (يا اضافه کردن درايو ديسک سخت)باقي مي ماند. مادربرد همچنين يک درگاه ATA/133 دارد بنابراين ما مي توانيم يک درايو نوري ATAPI را بر روي درگاه ATA نصب کنيم اما اين درايو به سادگي فقط آن جا مي نشيند و با گذشت ماه ها گرد و خاک را به خود جذب مي کند.
دليل معمولي نصب يک درايو نوري بر روي يک سرور-تهيه نسخه پشتيبان-نيز در مورد اين سيستم مصداق ندارد. از اين سيستم از طريق شبکه نسخه پشتيبان تهيه مي شود. سرور خانگي ما در دفتر رابرت و در گوشه ميز کار او جاي مي گيرد. اين يک سيستم دور از ديد و دسترس است. در واقع رابرت تمام کارهايش را در دفتر يادداشت خود مي نويسد و در نتيجه هرگز فراموش نمي کند گرد و خاک سرور را با استفاده از يک جارو برقي از سيستم بيرون بکشد. البته ممکن است موقعيت شما متفاوت باشد. اگر نيازي به يک DVD writer بر روي سرور خود داريد، يکي از آن ها را که ساخت ASUS,LiteON يا سامونگ است نصب کنيد. اگر قصد داريد ازBlu-ray BD-R/RE براي بک آپ استفاده کنيد، Pioneer Blu-ray witer را نصب کنيد. البته اگر قصد داريد چندين ديسک سخت بر روي سرور خود نصب کنيد و همچنين مي خواهيد يک درايو نوري را به طور دائم روي آن نصب نمائيد ممکن است به مادربرد متفاوتي که درگاه هاي اضافي ATA و /يا SATA را فراهم مي کند نياز داشته باشيد.

صفحه کليد، ماوس و نمايش گر
 

به دليل اين که اين سرور خانگي ما لينوکس را اجرا مي کند براي نصب اوليه و پيکره بندي به يک صفحه کليد، ماوس و نمايش گر نياز داريم. وقتي سرور راه افتاد مي توانيم آن را از راه دور و از طريق سيستم هاي دسک تاپ خود کنترل کنيم.

Falcon Electric SG or SSG Series On-Line UPS
 

راه اندازي يک سرور بدون يک UPS کار ابلهانه اي است. حتي يک اشکال لحظه اي در جريان برق هم مي تواند بانک هاي اطلاعاتي باز را خراب کند، اسناد باز را از بين ببرد و برنامه هاي کاربردي سرور را از کار بيندازد و ارتباط تمام افراد متصل به شبکه و سرور را قطع کند. ما سال ها از APC UPS استفاده و آن را توصيه مي کرديم. سپس، بعد از اين که چندين خرابي موقت را با يونيت هاي APC تجربه کرديم و چندين کاربر نيز اشکالات مشابهي را گزارش کردند تصميم گرفتيم به جاي ديگري مراجعه کنيم. براساس توصيه دوست و همکارمان Jerry Pournelle، ما به استفاده از UPSهاي Falcon Electric که به اندازه اي که جري از آن ها تعريف کرده بود، خوب بودند روي آورديم. ما حالا مدت 5 سال است که از اين UPSها استفاده مي کنيم و تا به حال هيچ مشکلي با آن ها نداشته ايم. يونيت هاي Falcon Electric براساس استانداردهاي صنعتي ساخته شده اند و قيمت آن ها نيز بر همين اساس مشخص مي شود.
شما نمي توانيد اين يونيت ها را در خرده فروشي هاي آن لاين پيدا کنيد اما مي توانيد آن ها را از طريق چندين توزيع کننده عمده تهيه کنيد. براي آگاهي از جزئيات بيش تر به سايت Falcon Electric مراجعه کنيد. سرور خانگي ما به يک kVA Falcon Electric SG Series On-Line UPS 2 که از قبل در دفتر رابرت قرار گرفته بود و از سيستم دسک تاپ او محافظت مي کرد متصل شده است.
اين يونيت ظرفيت هاي بسيار زيادي براي حفاظت از سرور دارد بنابراين نيازي به نصب يک UPS مجزا براي سرور نبود.
منبع: بزرگراه رايانه، شماره ي 140
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image