جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بازشناسي اخلاق مديران در پرتو مديريت علوي
-(0 Body) 
بازشناسي اخلاق مديران در پرتو مديريت علوي
Visitor 329
Category: دنياي فن آوري

مديران و سلوک معنوي
 

مقام و قدرت دنيوي فاني است و آنچه مي‌ماند، اعمال خير يا شر آدمي مي‌باشد. از منظر قرآن کريم، خداوند متعال صاحب ملک و شوکت بوده و آن را به هر کس که بخواهد، براي مدت زماني مقرر واگذارد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در دعايي که از سوي خداوند مي‌آموزد، اين کريمه قرآني را قرائت مي‌نمايد:
قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُوءْتِي الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ به يدک الْخَيْرُ إِنَّکَ عَلي کُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ. (آل عمران: 26)
بگو: بار خدايا، تويي که فرمان فرمايي، هر آن کس را که خواهي، فرمان روايي بخشي و از هر کس که خواهي، فرمان روايي را بازستاني و هر که را خواهي عزت بخشي و هر کس را خواهي خوار گرداني. همه خوبي‌ها را به دست توست و تو بر هر چيز توانايي.
اساساً هر کس در هر موقعيت اجتماعي و سياسي که باشد، در حقيقت امانت دار مردم است و بايد از اين موقعيت در راه خشنودي خدا و خلق استفاده کند. مديران و کارگزاراني که خداوند را عزت بخش و خوار کننده مي‌دانند، هماره مي‌کوشند که رضاي حق را جلب کنند و نفس اماره را به تسليم شدن در برابر حقيقت وادارند. مديريت در اسلام همراه با سلوک معنوي است، مديران مسلمان عناصر متعهد، کوشا و مسئوليت پذيرند و در مجموعه اجرايي و مديريتي خويش به عنوان يک الگوي اخلاقي شناخته مي‌شوند. چنين کسي بر مملکت وجودي خود سلطنت دارد و قواي باطني‌اش را زير فرمان عقل و شرع قرار مي‌دهد و نيک مي‌داند که مراقبت از نفس، او را از گزند تمايلات نفساني باز مي‌دارد و سلوک معنوي و توحيدي، بستر عارفانه‌ترين نوع و خدمت به خلق را ممکن مي‌سازد. بي ترديد مشاهده ويژگي‌هاي نيکو و انساني مديران، سبب مي‌شود که کارمندان و ارباب رجوع نيز معيارهاي الهي را مبناي عمل و برخورد خود قرار دهند و دلبستگي به مال و مقام را از دل بيرون کنند. بنابراين مديران و کارگزاران بيش از هر کس به سفر دروني و بيداري باطني احتياج دارند.
پيام :
مديران شايسته در تزکيه روحي و رفتاري خود کوشا هستند و مقام و منصب دنيوي را توفيقي جهت خدمت، فرصتي فاني و زوال پذير و امانتي الهي، ولايي و مردمي مي‌دانند.
اين کاخ که مي‌بيني، گاه از تو و گاه از من جاويد نمي‌ماند خواه از تو و خواه از من

مديران، خيرخواهي و توجه به کارهاي خير
 

فطرت توحيدي بشر اقتضاء دارد که او پيوسته در جهت خير و خدمتگزاري براي خويشان، نزديکان و فرودستان خود گام بردارد و در اين راه دلش مملو از عشق و خير خواهي و نصيحت باشد. هر چه مديران از نظر فکري و ايماني در سطح بالاتري باشند، نوع دوستي و خيرخواهي آنان نيز بيشتر مي‌باشد و اساساً مديريت فعال و موفق، بدون اقدام‌هاي خيرخواهانه، شکل نمي‌گيرد، تشويق و تنبيه‌هاي خيرخواهانه مديران محيط کار را فعال و بانشاط مي‌سازد. برخي از انسان‌ها، خير را در چارچوب منافع شخصي يا گروهي دنبال مي‌کنند و در حقيقت به اين وسيله خودخواهي خويش را ارضاء مي‌کنند در حالي که حضرت امير عليه السلام درباره خير چنين مي‌آموزد.
لَيْسَ الْخَيْرُ اَنْ يَکْثُرَ مالُکَ وَ وَلَدُکَ وَلکِنَّ الْخَيْرَ اَنْ يَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ يَعْظُمَ حِلْمُکَ وَ اَنْ تُباهِيَ النّاسَ بِعِبادَةِ رَبِّکَ فَاِنْ اَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللّهَ وَ اِنْ اَسَأْتَ اِسْتَغْفَرْتَ اللّهَ.
خير آن نيست که مال و فرزندت بسيار شود بلکه خير آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارت بزرگ مقدار و بر مردمان سرافرازي کني به پرستش پروردگار. پس اگر کاري نيک کردي خدا را سپاس گويي و اگر گناه ورزيدي از او آمرزش جويي.
مديران شايسته کساني هستند که به دنبال منفعت، رياست و برتري موقعيت خود نباشند و مديريت و نظام و مردم را فداي تمايلات نفساني و زودگذر خود نسازند. مديريت صالح، سعي در افزايش دانش‌ها و مهارت‌ها و بهينه سازي جريان کارها و جلب اعتماد و جذب نيروهاي کارآمد و توانمند و سالم دارد
افزون بر آن يک مدير موفق به هنگام مشاهده ناهنجاري‌ها، گذشت و آرامش و اصلاح ساختار اداري را مورد توجه قرار مي‌دهد و با خشم و تنبيه‌هاي نابجا آبروي ديگران را به خطر نمي‌اندازد، او هيچ ارزشي را به اندازه ايمان و فضيلت بندگي مهم نمي شمارد و خدامحوري را شعار و پيشه خود مي‌سازد، رضايت حق را بيش از حفظ موقعيت‌ها و قدرت ظاهري مي‌خواهد و راه را بر ستايش‌هاي چاپلوسان بي هنر و مسئوليت گريز مي‌بندد.
پيام:
مديران صالح، الگوهاي خدمتگزاري و خيررساني هستند. با اين رويه، فرودستان نيز متمايل به خير و خدمت شده و در کنار مديران خواهند بود.

توجه مردم به عملکرد مديران
 

هر کس با هر حرفه و شغلي، داراي الگوهاي نيکو و کارآمدي است، هم چنان که داراي الگوهاي نامناسب و بدي هم ممکن است باشد، امام علي عليه السلام در بخشي از عهدنامه مالک اشتر مي‌فرمايد:
اي مالک! تو را به کشوري فرستادم که قبل از تو، افرادي بر آنجا حکومت مي‌کردند، افرادي اعم از عادل و ستم گر، مردم کارهاي خوب يا بد اين حاکمان را به خاطر دارند. مي‌دانند کدامشان عادلانه و کدامشان از روي ستم رفتار کرده‌اند و بدان مردم در مورد کارهاي تو همان نظر را دارند که تو در مورد کارگزاران پيش از خود داري.» يعني همچنان که تو اکنون درباره عملکرد عادلانه يا غير عادلانه افراد پيش از خود داوري مي‌کني مردم نيز درباره تو چنين قضاوتي خواهند داشت، اگر خوب و عادل باشي مردم تو را به عدالت و مهرباني خواهند شناخت وگر نه تو را نيز ستم گر مي شمارند، پس اگر مي‌خواهي مردم تو را حاکمي عادل بدانند، عادلانه رفتار کن.
پس والي و مدير يا مسئول بايد رفتارش با مردم به گونه‌اي باشد که نيک و مناسب باشد زيرا اين برخوردها در حافظه تاريخ و در نامه اعمال آدمي ثبت و ضبط مي‌شود و مسلماً کسي دوست ندارد که در تاريخ از او به بدي ياد کنند.
چه زيبا سروده است سعدي شيرازي:
نام نيکي گر بماند ز آدمي به کز او ماند سرايي زرنگار
پيام:
مديران بايد با پيروي از الگوهاي پسنديده در راستاي رضايت الهي و خدمتگزاري به مردم گام بردارند و مسئوليت را تنها امانت و موقعيتي براي عمل به وظيفه بداند.

تکامل معنوي با غلبه بر هواي نفس
 

غلبه بر هواي نفس همتي بلند و اراده‌اي والا مي‌طلبد. و کساني که در اين راه پيروز مي‌شوند نزد خداوند مقام شايسته‌اي خواهند داشت. خداوند متعال در قرآن مجيد مي‌فرمايد: وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهيَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوي فَاِنَّ الْجَنَّةِ هِيَ الْمَأْوي؛ هر کس نسبت به مقام پروردگار خشيت داشته باشد و از خودخواهي و نفس پرستي بپرهيزد و نفس را از کارهاي بد باز دارد، بهشت جايگاه او خواهد بود. (نازعات:40)
اگر کسي به مقام و منصب خود تفاخر کند و دچار خود بزرگ بيني شود، اين «منت ها» همه از هواي نفس برمي خيزد و آدمي را از تکامل معنوي باز مي‌دارد.
سوءاستفاده از موقعيت‌ها و امر و نهي کردن به ديگران، در حقيقت اطاعت از نفس اماره مي‌باشد. مدير بايد بداند، تلاش‌ها را در جهت خدا قرار دادن، باعث دست يابي به مقامات والا مي‌شود. البته مديران و کارگزاران، بهترين موقعيت را براي خدمت به مردم و دستگيري از ضعيفان و بي پناهان دارند، آنان مي‌توانند با خدمات خود، گام‌هاي مؤثري در راه رشد معنوي و تکامل روحي خويش بردارند. ناگفته نماند خصيصه بارز يک مدير مسلمان، آن است که مقام و منصب را سکوي مناسبي براي پرواز روح و پيمودن مراحل معنوي انتخاب کند نه موقعيتي براي زراندوزي و استفاده از امکانات و تفخر و فخرفروشي. به طور قطع رسيدگي و تواضع مدير شايسته ، لطف خدا و محبت مردم را به همراه خواهد داشت. شکي نيست که در صورت غفلت از مسئوليت‌هاي اخلاقي، نمي‌توان به خداگونگي دست يافت و امانت‌هاي اجتماعي را پيراسته از پليدي نگه داشت در مقابل، ويژگي‌هاي نيکو وانساني مديران، خير دنيا و آخرت را به رايش به ارمغان مي‌آورد.
پيام:
غلبه مديران بر هواس نفس، آنان را از فخرفروشي و تکبر باز مي‌دارد و دريچه خدمتگزاري و خيررساني را برويشان مي‌گشايد.

مديران و محاسبه نفس
 

مديران واقعي در کنار عمل صالح، همواره به حساب خود و اعمال روزانه‌شان، رسيدگي کنند و مراقبند که مبادا نفس و شيطان بر روح آنان چيره گردد. محاسبه نفساني سبب مي‌شود که انحراف‌هاي هر کس در هر موقعيت، در ادارات و سازمان‌ها کاسته شود و امور به سمت اصلاح و بهبود پيش برود. بايد به اين حقيقت توجه داشت که روز رستاخيز در قرآن کريم، روز حساب خوانده شده و خداوند سريع الحساب خواهد بود. اين توجه و هوشياري انسان را وامي دارد که در حساب گري خود، نسبت به اعمال و گفتارها و برخوردها همت بگمارد و خود را پاي ميزان عدالت الهي بکشاند و در نتيجه رفتار خود را به سوي اصلاح بکشاند.
حضرت امير (ع) در اين رابطه مي‌فرمايد: «حاسِبُوها قَبْلَ اَنْ تُحاسِبُوا ...» به حساب نفستان رسيدگي کنيد، پيش از آن که مورد محاسبه قرار گيريد. بر اين اساس، بايست است که مدير، کارنامه روزانه‌اش را در ترازوي عدل قرار دهد و کارهاي خير و شرش را شمارش کند. و بايسته است ببيند کدام کفه بر کفه ديگر مي‌چربد؟! آيا حقوق برادران مسلمان را رعايت کرده و مديريتش آميخته به خشنودي خداوند و رضايت مراجعه کنندگان بوده است يا خير؟ محاسبه نفس و بيم از عدالت الهي، مدير را در صراط ايمان و بندگي و رعايت تقوا و امانت داري نگاه مي‌دارد. مديران ترسان از مقام رب، در پنهان نيز مراقبند که مبادا بر خلاف دين و تکليف، کاري انجام دهند. حراست حقيقي هر مدير از خويش در پرتو خوف الهي شکل مي‌گيرد. قرآن کريم هم تأثير خوف از خداوند را ارج نهاده و آن را سبب پيراستگي خائف از هوس پرستي مي‌داند.
پيام :
محاسبه نفس و بررسي اعمال روزانه به وسيله مديران آنان را از نقاط قوت و ضعف خويش آگاه مي‌سازد و بدين گونه در صدد اصلاح و تهذيب نفس بر مي‌آيند.

پاسخ گو بودن مديران به مراجعه کنندگان
 

تمام کارکنان دولت اعم از مديران، معاونان و ديگر حقوق به گيران، در برابر حقوقي که از بيت المال مي‌گيرند، وظيفه و مسئوليتي دارند که بايد بدان عمل کنند. در حقيقت چند حق عمده بر گردن آنان است. حق النفس و آن اينکه هيچ کس حق ندارد ضرر يا ضربه‌اي به خود وارد کند. هر چند زندگي امروزه همراه با سختي و مشکلات اقتصادي است اما اين سبب نمي‌شود که مدير با اضافه کاري بيش از حد يا کار چند شيفته و مانند آن، افزون از حد طاقت بر نفس خود فشار آورد و بر آن ستم روا دارد.
حق ديگر، حق الله است، استعداد و توفيقي که خداوند به انسان مي‌دهد تا در سايه آن براي کسب علم و روزي تلاش کند، موجب شکر الهي مي‌گردد. از سوي ديگر حق الناس نيز از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، رعايت حق ديگران بسيار مورد تأکيد دستورات ديني قرار گرفته است. کساني که براي حل مشکل خود به اداره‌اي مراجعه مي‌کنند داراي حقوقي مانند پي گيري پرونده يا کار، سرعت و دقت در انجام کار، راهنمايي و ارشاد مي‌باشند. از اين رو، بايد مديران و کارکنان نسبت به انجام بي منت کار و پي گيري پرونده ارباب رجوع احساس مسئوليت کنند. اگر کسي به خاطر غرض شخصي يا خستگي و مانند آن در انجام اين مسئوليت سهل انگاري کند يا خداي ناکرده مراجعه کنندگان را سرگردان نمايد، مديون او خواهد بود چرا که از بيت المال عمومي حقوق مي‌گيرد تا کاري را که به او واگذار شده است به طور صحيح انجام دهند، بي گمان اگر شخصي کار خود را به درستي انجام ندهد و از زير بار آن شانه خالي کند و يا کارش همراه باغِش و کم کاري و بدکاري و مانند آن باشد، حقوقش حرام و يا دست کم شبهه ناک خواهد بود. در هر حال مديران و کارمندان بايد توجه داشته باشند که رعايت حقوق مردم و دولت، نوعي عبادت و داراي اجر و ثواب اخروي خواهد بود و روزي به دست آمده از اين راه نيز پاک‌ترين و حلال‌ترين روزي‌ها خواهد بود.
پيام:
مديران بايد با نهايت ميل و رغبت به مراجعه کنندگان پاسخ گفته و در حل و فصل مشکلات آنان تلاش کنند، با اين وسيله لقمه حلال را چاشني زندگي خويش خواهند ساخت.

نظارت و قاطعيت مديران و مهرباني آنان با زيردستان
 

بايسته است مديران کشور علي صلي الله عليه و آله را الگوي مديريت خويش قرار دهند. حضرت علي صلي الله عليه و آله در نصب و عزل وزيران، فرماندگان، کارمندان و ديگر حقوق به گيران دولتي، طبق ضوابط عمل مي‌کرد. هيچ گاه ضوابط را با روابط عوض نمي‌کرد. بلکه شايستگي و لياقت فرد را در نظر مي‌گرفت. دو شاخص تعهد و تخصص مي‌تواند ميزان شايستگي‌ها را تا حدود زيادي تعيين نمايد.
آنچه براي اميرالمؤمنين اهميت داشت کارآيي و کارگشايي اشخاص بود. هرگاه مديري تخلف مي‌کرد به او تذکر مي‌داد و در صورت تکرار، بدون هيچ ملاحظه‌اي او را عزل مي‌نمود.
از سوي ديگر يکي از ويژگي‌هاي مديريت حضرت علي عليه السلام نظارت دقيق و مستمر بر اعمال وزيران و معاونان حکومتي خود بود. اگر کسي از اموال عمومي استفاده ناروايي مي‌کرد، صريحاً به او تذکر مي‌داد، بارها پيش مي‌آمد که استاندار شهري را به سبب عدم لياقت يا کم کاري، عزل مي‌کرد و فرد شايسته‌تري را به جايش نصب مي‌نمود. بر حساب و کتاب‌هاي بيت المال، نظارت کامل داشت و هيچ گاه اجازه نمي‌داد سهمي را بي حساب به کسي پرداخت يا از کسي کسر کنند. از اين رو مديران محترم نيز بايد توجه داشته باشند که کارمندان اداره چه مقدار در کار خود و ارتباط با ديگران موفقند؟ آيا مسئوليتي که به آنان محول شده است را به طور شايسته به انجام مي‌رسانند؟ آيا در برخورد با مراجعه کنندگان، شئونات انساني و اسلامي را رعايت مي‌کنند؟
امام علي عليه السلام در نامه‌اش به مالک اشتر وظايف ديگر مديران را خاطر نشان مي‌سازد:
بخشي از وقت خود را خاص کساني کن که به تو نياز دارند، خود را براي کار آنان فارغ دار و در مجلس عمومي بنشين و در آن مجلس برابر خدايي که تو را آفريد فروتن باش و سپاهيان و يارانت را که نگهبانانند يا تو را پاسبانان، از آنان بازدار، تا سخن گوي آن مردم با تو گفت وگو کند. بي درماندگي در گفتار که من از رسول خدا صلي الله عليه و آله بارها شنيدم که مي‌فرمود: هرگز امتي را پاک از گناه نخوانند که در آن امت بي آن که بترسند و در گفتار در مانند حق ناتوان را از توانا نستانند.
قداست مديران در حق گرايي و جانب داري از ناتوان‌هاست و مردم در پرتو اخلاق نيکوي مديران، به خصوص زهد و فروتني و مهرباني آنان، گرايش به دينداري پيدا مي‌کنند.
پيام:
قاطعيت در عمل و حفاظت از بيت المال، نظارت بر کارگزاران و کارمندان و مهرباني با زيردستان از روش‌هاي قابل پيروي مديران در سيره علوي است.

مهرورزي و مسئوليت پذيري مديران
 

در نامه حضرت امير عليه السلام به مالک اشتر آمده است که مردم دو دسته‌اند، برخي هم کيش تو و بعضي هم نوع تواند و تکليف تو در برابر آنان، گذشت و مهرورزيدن است، چون گناهي از ايشان سر مي‌زند يا علت‌هايي بر آنان عارض مي‌شود يا خواسته و ناخواسته خطايي بر دستشان رود. به خطاهايشان منگر و از گناهشان در گذر، چنان که دوست داري خدا بر تو ببخشايد و گناهت را عفو فرمايد. چه تو برتر آناني و آنکه بر تو ولايت دارد از تو برتر است و خدا از آن که تو را ولايت داد بالاتر. و مگو مرا گمارده‌اند و من امر مي‌کنم، پس بايد اطلاعت شود.
مديران و کارگزاران، با تواضع، محبت، گذشت به موقع و حمايت از ناتوانان و همراهي با فرودستان مي‌توانند بستر اصلاح کشور و احياي ارزش‌هاي اخلاقي را فراهم آورند. همه کارگزاران در هر رتبه و موقعيت مسئوليت الهي دارند و قانون، حد و مرز کارها را مشخص کرده و هيچ کس حق ندارد در خارج از چارچوب قوانين حرکت کنند.
در اين نظام مديريتي، مردم ولي نعمتند و بايد حقوقشان را مراعات کرد. مسئوليت داشتن در نظام اسلامي به اين معنا نيست که مديران از آزادي بي حد و حصر برخوردار باشند و خودسرانه عمل کنند.
اميرالمؤمنين عليه السلام در کلامي در باب مسئوليت کارگزاران نظام اسلامي مي‌فرمايند: خدايا تو مي‌داني آنچه از ما رفت نه به خاطر رغبت در قدرت بود و نه از دنياي ناچيز، خواستنِ زيادت. بلکه مي‌خواستيم نشانه‌هاي دين را به جايي که بود، بنشانيم و اصلاح را در شهرهايت ظاهر گردانيم، تا بندگان ستم ديده‌ات را ايمني فراهم آيد و حدود ضايع مانده اجرا گردد. اساساً حکومت و قدرت در منظر اسلام، وسيله‌اي براي اصلاح و آباداني و آماده ساختن رفاه و امنيت براي عامه مردم است و کوتاهي در انجام اين وظايف، همه نظام را با ناکامي مواجه خواهد ساخت.
چون خداوندت بزرگي داد و حکم خرده از خردان مسکين در گذار
چون زبردستت بخشيد آسمان زيردستان را هميشه نيک داد
عذرخواهان را خطاکاري ببخش زينهاري را به جان ده زينهار
سعدي شيرازي
پيام:
مهروزي و عطوفت با زيردستان، قانون مداري، مسئوليت پذيري و خدمت به عامه مردم از وظايف مديران و از شاخصه‌هاي مديريت علوي است.
منبع: ماهنامه طوبي، شماره 22، مرکز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image