جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
عبدالغفار نجم الدوله
-(4 Body) 
عبدالغفار نجم الدوله
Visitor 493
Category: دنياي فن آوري
حاج ميرزا عبدالغفارخان نجم الدوله در ربيع الاول سال 1255 ق (1218ش، 1839م) در اصفهان متولد شد. البته برخي از منابع، سال تولد وي را 1259 ق ذکر کرده اند. پدرش آخوند ملاعلي محمد اصفهاني يکي از رياضيدانان معروف عصر خود بود. ملا علي محمد رياضيات و نجوم را به خوبي مي دانست، به طوري که به وي لقب «غياث الدين جمشيد ثاني» داده بودند. او به حلّ عددي معادلات درجه سوم دست يافته بود.
عبدالغفار نجم الدوله با داشتن چنين پدري، از همان ابتداي کودکي در فضايي آکنده از علم و دانش، به خصوص علم رياضيات و نجوم رشد کرد و به تحصيل و تکميل علوم رياضي، هيئت و نجوم قديم پرداخت. سپس خانواده ي عبدالغفار به دعوت عليقلي ميرزا اعتضاد السلطنه (وزير معارف و رييس دارالفنون) به تهران آمدند. وي منزلت و شأن علمي پدر عبدالغفار را دريافته بود و وي را در تهران گرامي داشت و از تجربيات و علم اين دانشمند بزرگ در اداره ي دارالفنون مشورت مي گرفت و استفاده مي کرد. از همين روي عبدالغفار نيز از شاگردان دارالفنون شد و در آنجا به تحصيل پرداخت. ابتدا زبان فرانسه و انگليسي را در دارالفنون نزد معلمان اروپايي فرا گرفت و هم زمان تحت تأثير دانش جديد اروپايي، تحصيلات گذشته ي خود را تکميل کرد و هر آن چه از علوم طبيعي لازم بود، ياد گرفت. دانسته هايش درباره ي رياضيات کامل تر شد و معلومات آسماني، يعني هيئت و نجوم را به تمامي آن ها افزود.

هنگامي که عبدالغفار بيست ساله بود، تدريس علوم رياضي دارالفنون را بر عهده ي وي گذشتند. وي از سال 1276 ق تدريس در دارالفنون را آغاز کرد و پس از مدت کوتاهي معلم کل علوم رياضي آن مدرسه شد. او کم کم متوجه کمبود کتاب هاي درسي در رشته هاي علوم و معارف در دارالفنون شد. از سويي اعتضاد السلطنه نيز اصرار داشت که در هر زمينه، کتاب هايي به زبان فارسي براي دانشجويان نوشته شود. عبدالغفار معتقد بود که با نداشتن کتاب به زبان فارسي، علمي که بايد شش ماهه آموخته شود، 2 سال به طول مي انجامد. همه ي اين عوامل دست به دست هم دادند و عبدالغفار شروع به تأليف کتب درسي در رشته هاي مختلف علوم (رياضيات، هيئت و ...) و فنون کرد. چه مباحثي که خود وظيفه ي تدريس آن ها را در دارالفنون داشت و چه مباحثي که خارج از حوزه ي تدريس وي بودند. اين کتاب ها موضوعات حساب، هندسه، جبر، مثلثات، هيئت، جغرافيا، نقشه برداري، جراثقال، رنگ سازي، نقشه کشي صنعتي و آمارگيري از نفوس و حتي برخي از فنون و تدابير نظامي و غيره را شامل مي شود. عبدالغفار تا 29 سالگي حدود بيست کتاب درسي نوشت.
يکي از نوآوري هاي عبدالغفار در استخراج تقويم اين بود که پس از 13 سال کار استخراج تقويم، فکري به ذهنش خطور کرد و آن برقراري ارتباط بسيار منطقي بين هجرت پيامبر اکرم (ص) و برج ها و روزهاي سال شمسي بود. وي هجرت پيامبر اکرم (ص) را مبدأ تقويم جديدي قرار داد که امروزه به سال هجري شمسي معروف است و تا آن زمان «سال جلالي» خوانده مي شد. وي در سي و نهمين سال سلطنت ناصرالدين شاه، سال 808 جلالي (1303-1304ق) بالاي تقويم استخراجي اش اشاره اي مختصري به سال هجري شمسي مي کند و در گوشه ي تقويم مي نويسد: «سال 1265 هجري شمسي». عبدالغفار در تقويم هاي سال بعد، ستون جديدي براي روزها و دوازده برج در نظر گرفت. ساير تقويم نويسان نيز در سال هاي بعد، به تقليد و تبعيت از نجم الدوله، تقويم هجري شمسي برجي را در تقويم هاي خود درج کردند. البته تقويم نويسي در خانواده ي نجم الدوله موروثي بوده است. عبدالغفار در تقويم فارسي 1291ق مي نويسد: «در اين عصر از هفتاد سال قبل هر کس در اصفهان يا تهران فنون رياضي و نجوم ايراني و فرنگي و فنون غريبه آموخته باشد، منشأ و مولد سرچشمه اش در خانواده ي مرحوم والد بوده و از اين محل کسب نموده، بي واسطه يا با واسطه».
از ديگر کارهاي جالب او در تقويم هاي ساليانه اش، آوردن مختصري از مطالب هيئت جديد بود. نگاهي به اين تقويم ها، ميزان دانش او را در نجوم به خوبي مشخص مي کند. توضيح عالمانه ي او درباره ي سيارات و نحوه ي حرکت آن ها، ساختار خورشيد و يافته هاي جديد نجومي سبب مي شد گه گاه منجمان سنتي، زبان به آزار او بگشايند. به عنوان نمونه، عبدالغفار وضعيت دو سياره ي جديد اورانوس و نپتون را که به تازگي کشف شده بودند در تقويم هايش مي آورد. اورانوس در سال 1195ق و نپتون (عبدالغفار آن را نبطون مي نوشته است) در سال 1264ق کشف شده بودند. منجمان رقيب عبدالغفار به وي خرده مي گرفتند که اگر اين دو سياره وجود دارند پس احکام سعد و نحسِ آن ها کجاست.
ناصرالدين شاه نيز به سبب علاقه ي زيادش به نجوم، مانند شاگردي از عبدالغفار درس مي آموخت. ناصرالدين شاه پس از بازگشت از يکي از سفرهايش از فرنگ، کتابي به فرانسه به عنوان هديه براي عبدالغفار آورد که درباره ي نجوم جديد بود. نجم الدوله کتاب را به دستور ناصرالدين شاه ترجمه کرد و مطالب آن را هر روز به صورت درس به شاه ياد مي داد. نجم الدوله نام اين کتاب را آسمان ناميد. متأسفانه اين کتاب چاپ نشد و فقط چند نسخه از آن براي ظل السلطان و فجرالدوله تهيه شد.

عبدالغفار علاوه بر استخراج تقويم و ترجمه و تأليف کتب نجومي، در زمينه ي رصد آسمان نيز فعاليت هاي بسياري انجام داده است. از جمله آن که وي از معدود کساني بوده است که گذر زهره را در قرن گذشته ديده است. او در کتاب بدايه النجوم در اين باره نوشته است: «در 28 شوال سال 1291 باز زهره از روي آفتاب گذشت و در هر جا رؤيت شد مأمورين فرستادند. از جمله در طهران چند نفر منجم از برلن آمدند و در روي بام کلاه فرنگي باغ سپه سالار اسبابي نصب نموده بودند و حقير درخدمت مرحوم اعتضاد السلطنه و مرحوم پدرم عبور زهره از روي قرص آفتاب را مشاهده نمودم و از روي اين عبور اختلاف منظر و فاصله ي آفتاب را به دقت مشخص نمودند و تقريب عمل سابق رفع شده و بعد در 24 محرم 1300 نيز زهره عبور نمود حقير هم در تقويم معين نموده بودم».
از ديگر نوآوري هاي نجم الدوله، که يکي از ارزنده ترين خدمات علمي او است، تطبيق سال هاي هجري و ميلادي بوده است. وي در کتابي به نام رساله ي تطبيقيه جدول هايي را تنظيم کرده است که در آن ها با ارائه ي دستورالعمل هايي ساده، تبديل سال هاي قمري به ميلادي و بر عکس نشان داده شده است. اين کتاب در سال 1321 ق در تهران چاپ سنگي شده است.
نخستين مأموريت عبدالغفارخان در سال 1284 ق از سوي ناصرالدين شاه به او داده شد. وي در رمضان آن سال مأمور شد تا جمعيت تهران را سرشماري کند. با وجود امکانات کم در آن زمان، وي اين کار بزرگ را در مدت کمتر از 2 ماه با دقت، مراقبت بسيار و احساس مسئوليت کم نظيري به پايان رساند. عبدالغفار از رمضان سال 1284 ق به همراه 8 تن از شاگردان خود، اين سرشماري را آغاز کرد و در پايان کار، نتايج را در غالب رساله اي به نام تشخيص نفوس دارالخلافه به اعتضاد السلطنه ارائه داد. او در مقدمه ي اين کتاب نوشته است: «... از روز شانزدهم رمضان به عمل شروع کرد و چود روز اول نظر به اين که خوب به کار مأنوس شوند و خطا نکنند همگي را متفقاً حرکت داد و خود جان نثار هميشه با آن ها بود. درب هر خانه که وارد مي شد مرد بزرگ تر صاحب خانه را مي طلبيد و اگر او حاضر نبود زن بزرگ تر عاقله را و شروع مي کرد به سؤال و چون ديد که عموم مردم، از ذکور و اناث، کمال وحشت و تحاشي دارند از حقيقت گويي و خيالات واهيه در سر گرفته اند ... پس بالجمله ناچار درب هر خانه که وارد مي شد قريب ربع ساعت معطل شده صاحب خانه را به سوگند هزار لسان مطمئن مي کرد و باز خود مطمئن نشده احتمال مي داد که خلاف بگويند لهذا سئوالات مختلفه از آنها مي پرسيد...»:

وي در اين کتاب درباره ي جمعيت و افزايش کمّي و کيفي آن بحث و نظريه ي مالتوس درباره ي جمعيت را بيان مي کند. همچنين درباره ي تعداد توزيع جمعيت اطلاعاتي مي دهد. و تمامي اطلاعات آماري خود را درون جدول هايي دسته بندي مي کند. وي در اين کتاب جمعيت تهران را 155736 نفر ذکر مي کند که 147256 نفر آن ها رعيت و 8480 نفر سپاهي بودند.
پس از اين اقدام بزرگ عبدالغفار، وي مأمور تهيه کردن نقشه ي شهرها و راه هاي ايران شد و به علت آن که در علم مسّاحي و تهيه ي نقشه تبحّر کافي داشت، در اين باره نيز خدمات ارزشمندي ارائه کرد. وي از سوي شاه قاجار به سرپرستي جعفرقلي خان نيرالملک (رئيس دارالفنون) و همراهي محمد حسين خان سرتيپ و 20 تن از شاگردان مهندسي دارالفنون، مأمور تهيه ي نقشه ي اراضي جديد شهر تهران شد. اين نقشه برداري در سال 1286 ق آغاز و پس از 8ماه به پايان رسيد. در گزارش روزنامه ي دولت عليه ي ايران آمده است که عبدالغفار پس از ارائه ي اين نقشه به ناصرالدين شاه، مبلغ سه هزار تومان پاداش گرفت. پس از آن نجم الدوله همچنان به کار نقشه کشي خود از تهران ادامه داد تا آن که در سال 1305 ق، نقشه اي که حاصل 23 سال فعاليتش بود، تهيه کرد.
سرانجام نجم الدوله در 14 جمادي الاول سال 1326 ق (1287ش/ 1908م) پس از 50 سال تحقيق، تدريس، ترجمه، تأليف، تصحيح متون ادبي، بررسي مسائل مهندسي، نجومي و اقتصادي، تهيه ي کتاب هاي سودمند درسي در حساب و هندسه و هيئت و ترويج علم به ويژه علم نجوم، در 71 سالگي درگذشت. پيکرش را در مقبره ي صفائيه نزديک چشمه علي شهر ري به خاک سپردند. سازمان ميراث فرهنگي با همکاري انجمن آثار و مفاخر در خرداد سال 1383 شمسي، به مناسبت صدمين سال درگذشت اين دانشمند بزرگ، مراسم بزرگداشتي را در صفائيه ي شهر ري برگزار کردند و به همين بهانه، آرامگاه نجم الدوله نيز ترميم شد.

از آثار و تأليفات بسيار عبدالغفار برخي از آن ها چاپ شده و برخي ديگر متأسفانه به چاپ نرسيده است. برخي از آثار وي در زمينه ي نجوم عبارت اند از:
* رساله ي تطبيقيه
* بداية النجوم
* قانون ناصري: اين کتاب، نقطه ي عطفي در تاريخ علم جديد در ايران است که با بياني روشن، يک دوره ي جديد را بر اساس کتاب هاي مشابه اروپايي تعليم مي دهد.
منبع: نشريه نجوم، شماره 192.
Add Comments
Name:
Email:  
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image