جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
روابط اجتماعي و سلامت رواني محيط زيست
-(2 Body) 
روابط اجتماعي و سلامت رواني محيط زيست
Visitor 224
Category: دنياي فن آوري
اسلام براي تأمين سلامت محيط زيست افزون بر ابعادي مادي آن به بعد معنوي نيز اهميت داده در بعد روابط اجتماعي اساس صفا و صميميت و رابطه حسن را در بين تمام افراد بشر سودمند مي شمارد و براي تحقق اين مهم به پيوند بين افراد خانواده، ارحام و جامعه اسلامي اهميت فراواني داده است. از طرفي به تحکيم اين پيوندها سفارش و از طرف ديگر از قطع آن به شدت نهي کرده است: (الذين ينقضون عهدالله من بعد ميثاقه و يقطعون ما أمر الله به أن يوصل و يفسدون في الأرض اولئک هم الخاسرون)(1)؛ هماناني که پيمان خدا را پس از بستن آن مي شکنند و آنچه را خداوند به پيوستنش که پيمان خدا را پس آن مي شکنند و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مي گسلند؛ و در زمين به فساد مي پردازند؛ آنان اند که زيانکاران اند.
«قطع» مفهوم جامعي دارد که در موارد گوناگون مصاديق آن متفاوت است؛ گاهي قطع به معناي پيمودني است که زمينه‏ى وصل را فراهم مي سازد وچنين قطعي ممدوح است و قرآن کريم آن را به رزمندگان نسبت داده، مي فرمايد: (و لا يقطعون وادياً إلا کتب لهم ليجزيهم الله أحسن ما کانوا يعملون)(2)؛ رزمندگان هيچ بياباني را نمي پيمايند، جز اينکه براي آنها عمل صالح نوشته مي شود و گاهي قطع به معناي بريدن چيزي است که خداوند به وصل آن امر کرده، که اين قطع مذموم است.
خداي سبحان عبد را به مولاي خود مرتبط مي داند و اگر عبدي اين پيوند عبوديت را قطع کند اين کار، قطع (ما أمر الله به أن يوصل)(3) است و همچنين مصداق کامل نقض عهد الهي است.
همچنين، از آن جهت که خداي سبحان انسان را از موجودي اجتماعي آفريده، ارتباطي ميان او و اعضاي خانواده، ارحام، برادران ديني، همسايگان، امت اسلامي و امام مسلمين و نيز پيوند انساني با جوامع غير اسلامي در سايه‏ى دستور روابط بين الملل اسلام قرار داده است که همه اين موارد به صورت اجمال و تفضيل در آيات قرآن کريم و يا سنّت معصومان (عليهم السلام) بيان شده است و کسي که اين پيوندها را قطع کند عهد الهي را نقض و ارتباطي را که خدا به وصل آن امر کرده، قطع کرده است. اکنون به شرح موارد مذکور مي پردازيم:

1. نهي کردن از قطع با ارحام

قطع رابطه انسان با پدر و مادر و فرزندان خود، از مصاديق روشن قطع (ما أمر الله به أن يوصل) است. قرآن کريم درباره‏ى پدر و مادر مي فرمايد: (و وصينا الانسان بوالديه حسناً)(4)؛ ما توصيه کرديم تا انسان حرمت پدر و مادر را رعايت کند و نسبت به احترام مادر تأکيد بيشتري مي کند: (حملته أمه وهناً علي وهنٍ و فصاله في عامين أن اشکر لي ولوالديک إلي المصير)(5) و براي نشان دادن اهميت حرمت پدر و مادر نخست نام مبارک خدا و بعد از آن نام پدر و مادر را ذکر مي کند تا وحدت سياق، اهتمام به مطلب را برساند؛ زيرا والدين مجراي فيض خالق اند و عقوق آنها از مصاديق بارز قطع رحم و از گناهان بزرگ است.
قطع ارتباط با ارحام و بستگان نزديک نيز مصداق قطع (ما أمرالله به أن يوصل)(6) است و قرآن کريم مي فرمايد: (واتقوا الله الذي تساءلون به و الأرحام)(7) و مراد از ارحام، اعّم از نزديکان نسبي و سببي است؛ زيرا در برخي نصوص و خطبه هاي عقد، خويشاوندان سببي نيز در حکم ارحام نسبي ذکر شده اند؛ مثلاً از بياني که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در مراسم عقد ازدواج حضرت فاطمه (سلام الله عليها) و علي بن ابي طالب (سلام الله عليه) دارد و يا از خطبه اي که در مراسم عقد ازدواج حضرت امام جواد (سلام الله عليه) ايراد شد، بر مي آيد که خداي سبحان مصاهره (دامادي) را نسب لاحق مي داند: «جعل المصاهرة نسباً لاحقاً »(8). پس انسان موظف است ارتباط خود را با ارحام سببي نيز قطع نکند.
در شريعت اسلام برخي احکام تشريع شده است که صحت آن مشروط به اسلام است؛ مانند نماز و روزه. پس غير مسلمان، گرچه نماز بر او واجب است، ليکن نماز او بدون پذيرش اسلام صحيح نيست. برخي احکام نيز صحت آن مشروط به اسلام نيست و از قوانين بين المللي اسلام است که رعايت حق پدر و مادر از اين دسته است. پس اگر پدر و مادر ملحد يا اهل کتاب نيز باشند احترام آنها و رفع نيازهايشان بر فرزند واجب است؛ (و صاحبهما في الدنيا معروفاً)(9).
صله رحم تنها اين نيست که انسان به خانه بستگان خود برود و يادي از آنان صله کند، بلکه مصداق کامل آن اين است که قبل از ديگران نياز آنان را برطرف و آنان را خوشحال سازد.
قرآن کريم نسبت به زن و شوهر نيز که محور خانواده هستند امر به وصل کرده است: (وعاشروهنَّ بالمعروف)(10) . پس کسي که در خانه با همسر خود رفتار متعارف نداشته باشد، قطع (ما أمر الله به أن يوصل)(11) کرده است و همين طور حقوق مشترکي براي طرفين قرار داده است: (ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف و للرجال عليهن درجةٌ)(12) ، که رعايت نکردن هر يک از آنها موجب قطع (ما أمر الله به أن يوصل) است؛ زيرا اصل تشکيل خانواده و تحکيم آن به امر خداي سبحان است.
افرادي که خداي سبحان در محدوده‏ى خانواده به ارتباط با آنان امر کرده، هر چند متدين نباشند، ارتباط مزبور تا آنجاست که به ساير احکام دين آسيبي نرساند، ولي اگر بر اثر اين ارتباط ، ساير احکام دين در خطر قرار گرفت، ارتباط با غير متدينها نه تنها لازم نيست، بلکه جايز هم نخواهد بود؛ چنان که پدر و مادر غير مسلمان بخواهند فرزند خود را به شرک آلوده کنند: (و ان جاهداک علي أن تشرک بي ما ليس لک به علمٌ فلا تطعهما)(13) در اينجا مجالي براي صله رحم نيست. از بيانات رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) که از جوامع کلم و از اصول حاکم بر همه‏ى احکام شرعي است جمله‏ى « لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق»(14) است؛ يعني، احدي نمي تواند در محدوده‏ى خلاف شرع، خود را در اطاعت از مخلوق حتي اگر از خودش برتر باشد معذور بپندارد. و جمله معروف «المأمور معذورٌ» نيز بايد محکوم اصل کلي و جامع نبوي شود.

2. نهي از قطع ارتباط با برادران ديني

مؤمنان با يکديگر برادرند؛ (إنما المؤمنون إخوة)(15) و کسي که حرمت برادر مسلمان را رعايت نکند، کار او مشمول قطع (ما أمرالله به أن يوصل)(16) است.
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: کسي که بيست سال با ديگري دوست باشد، حرمت اين دوستي به حد رحامت و قرابت مي رسد: «صحبة عشرين سنة قرابة»(17) بنابراين، آثار قرابت و رحامت بر چنين دوستي مترتب مي شود و کسي حق ندارد دوست بيست ساله‏ى خود را برنجاند و با او قطع رابطه کند.
ارتباط با همسايه نيز تا شعاع چهل خانه موجب پيدايش حق همسايگي است (18) و خداي سبحان رعايت حقوق همسايگان را واجب کرده و کسي که اين حقوق را رعايت نکند در حدّ خودش مشمول (ويقطعون ما أمرالله به أن يوصل)(19) است. البته شعاع چهل خانه اختصاصي به مجاورت افقي و حدود چهارگانه معهود ندارد، بلکه جوار عمودي برج نشينان را شامل مي شود؛ يعني، جهت بالا و پايين نيز بر جهات چهارگانه‏ى معروف افزوده مي شود.

3. نهي از قطع ارتباط با امت اسلامي

کسي که از صف مسلمانان جدا شود، مشمول قطع (ما أمرالله به أن يوصل) است . خداي سبحان درباره‏ى ارتباط امّت اسلامي مي فرمايد: (واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا)(20). پس اگر کسي تنها به حبل الله تمسّک کند، ولي از امت اسلامي جدا شود و تک روي و تک انديشي کند مشمول قطع مزبور خواهد شد؛ زيرا خداي سبحان امّت اسلامي را به اتحّاد فرا خوانده و دستور داده تا همه با هم به حبل الهي اعتصام کنند. از اين رو کسي حق ندارد به تنهايي بينديشد و از جمع مسلمانان جدا شود؛ زيرا پيام آيه‏ى مزبور دو چيز است يکي اصل اعتصام و تمسّک به حبل متين الهي و دوم «اجتماع در اعتصام» و «معيّت در تمسّک» ؛ نظير نماز جماعت که غير از اصل نماز، اجتماع و معيّت در نمازگزاري را به همراه دارد.
اميرمؤمنان (عليه السلام) مي فرمايد: «فأن الشاذ من الناس للشيطان کما أن الشاذ من النغم للذئب»(21)؛ چنان که گوسفند وامانده از رمه از صيانت چوپان محروم و طعمه‏ى گرگ مي شود، فرد وامانده‏ى از امت اسلامي و تک انديش و تک رو نيز طعمه شيطان مي شود. از اين رو خداي سبحان مي فرمايد: همه با هم به حبل الهي اعتصام کنيد و از تفرقه بپرهيزيد. از کساني که دست به تفرقه مي زنند نيز با نکوهش ياد مي کند: (و إن هذه أمتکم أمة واحدة و أنا ربکم فاتّقون* فتقطعوا أمرهم بينهم زبراً کل حزبٍ بما لديهم فرحون)(22) و اختلاف بيجا را نشانه‏ى نابخردي مي داند و از مختلفان و مخالفان بي جهت به بي عقلي ياد مي کند: (تحسبهم جيمعاً و قلوبهم شتي ذلک بأنهم قومٌ لا يعقلون)(23).

4. نهي از قطع ارتباط با رهبر اسلامي

مهمترين مصداق قطع (ما آمرالله به أن يوصل)(24) قطع پيوند با امام مسلمانان است. قرآن کريم در اين باره مي فرمايد: (إنما المؤمنون الذين آمنوا بالله و رسوله و إذا کانوا معه علي أمر جامع لم يذهبوا حتي يستأذنوه إن الذين يستأذنوک اولئک الذين يؤمنون بالله و رسوله فإذا استأذنوک لبعض شأنهم فأذن لمن شئت منهم و استغفر لهم الله إن الله غفور رحيم)(25) ؛ مؤمنان واقعي گذشته از اعتقاد به خدا و پيامبر، در مسائل اجتماعي و اموري که همه بايد حضور داشته باشند، مانند جنگ، نيز رهبر را تنها نمي گذارند. آنها که اصلاً حضور پيدا نمي کنند در همان قدم اول محکوم اند و آنان که ابتدا آماده اند ولي بعد مي خواهند از صحنه بروند بايد از ولي مسلمين اجازه بگيرند و در مواقع استيذان نيز بايد واقعاً معذور باشند؛ زيرا کسي که بدون اذن از صحنه برود قطع (ما أمر الله به أن يوصل)(26) کرده است.
خداي سبحان در اين کريمه به رسول خود دستور مي دهد تا محروميت شخص مأذون در ترک صحنه را با استغفار جبران کند؛ زيرا او از فيض حضور در کنار امام محروم شده و همين طور بر رهبر نيز لازم نيست به هر کسي که اجازه مي خواهد اذن رفتن دهد، بلکه زمام امر به دست اوست و به هر کسي حکيمانه صلاح ديد مي تواند اذن بدهد.
قرآن کريم درباره‏ى کساني که هنگام دعوت پيامبر براي حضور در امور مهم اجتماعي، مانند جنگ با تربص و ارتياب منتظر بودند تا وقتي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) صورت مبارکش را به سويي قرار داده، يا کسي که در حال ورود يا خروج است او را ملاذ و پناه خود گرفته و از صحنه فرار کنند ، مي فرمايد: (قد يعلم الله الذين يتسللون منکم لواذاً فليحذر الذين يخالفون عن أمره أن تصيبهم فتنأ أو يصيبهم عذابٌ أليم)(27)؛ اينان اگر دست از مخالفت برندارند، يکي از دوخطر متوجه آنان خواهد شد؛ يعني، مورد اصابت فتنه ‏يا عذاب دردناک الهي قرار مي گيرند. همچنين خداي سبحان به کساني که در همه مراحل با پيامبر بوده اند مي فرمايد: مبادا در ميدان جنگ خط مقدّم را خالي کنيد و به رهبر آسيبي برسد: (ما کان لأهل المدينة و من حولهم من الأعراب أن يتخلفوا عن رسول الله و لا يرغبوا بأنفسهم عن نفسه)(28). غرض آنکه، مضمون آيه تحذير از « استيثار» و ترغيب به «ايثار» رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) برخود است.
حاصل اينکه، قطع پيوند با آنچه خداي سبحان امر به ارتباط با آن فرمود، مشمول (و يقطعون ما أمرالله به أن يوصل)(29) خواهد شد. ليکن بعضي از مصاديق قطع، بارز و مشخص و مورد توجه بيشتري است؛ مانند ترک صله رحم و عقوق والدين و بعضي از مصاديق بارز نبوده، ديرتر به ذهن خطور مي کند.

پي نوشت:

1- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
2- سوره‏ى توبه، آيه‏ى 121.
3- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
4- سوره‏ى عنکبوت، آيه‏ى 8.
5- سوره‏ى لقمان، آيه‏ى 14.
6- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
7- سوره‏ى نساء، آيه‏ى 1.
8- بحارالانوار، ج43، ص119.
9- سوره‏ى لقمان، آيه‏ى 15.
10- سوره‏ى نساء، آيه‏ى 19.
11- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
12- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 228.
13- سوره‏ى لقمان، آيه‏ى 15.
14- نهج البلاغه، حکمت 165.
15- سوره‏ى حجرات، آيه‏ى 10.
16- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
17- بحارالانوار، ج 71، ص157.
18- کافي، ج2، ص6694 قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): «کل أربعين داراً جيرانٌ من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله.
19- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
20- سوره‏ى آل عمران، آيه‏ى 103.
21- نهج البلاغه، خطبه‏ى 127.
22- سوره‏ى مؤمنون، آيات52-53.
23- سوره‏ى حشر، آيه‏ى 14.
24- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
25- سوره‏ى نور، آيه‏ى 62.
26- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.
27- سوره‏ى نور، آيه‏ى 63.
28- سوره‏ى توبه، آيه‏ى 120.
29- سوره‏ى بقره، آيه‏ى 27.

منبع: کتاب اسلام و محيط زيست (آية الله جوادي آملي)
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image