
من از همان روز ولادتم زندگي خود را با مصطفي گذراندهام. آيات معجز او نخستين کلماتي بود که همراه با روشنائي سپيده صبح گوش مرا نوازش ميداد؛ آياتي که پدر پرهيزگارم در نماز شب، و در دعاها و نيايشهاي خويش آنها را تلاوت ميکرد. سخنان گهربار مصطفي نيز که با آيات قرآن هماهنگي و همگامي داشت غذاي روح و جان من بود. پيش از آنکه من به دنيا چشم باز کنم خانوادهام با اين سخنان شريف و اين آيات کريم زندگي ميکردند. و پيش از آنکه روزگار نوجوانيم پايان يابد راه و روش زندگي پيامبر که بسي عطرآميز بود مونس و همدم دنياي ما بشمار ميآمد. من از همان روزي که گامهاي خود را در راه زندگي آغاز ميکردم ترانههاي عارفانه و اشعاري که در فضائل پيامبر سروده شده بود با وجدان و قلبم بسيار انس و الفت داشت، و احساسات مرا نشاط و صفا و نيرو ميداد. آري، من تمام روزهاي زندگيم را با مصطفي ميگذارندم، و آنچه را تاريخ از زندگي بانوان خانه پيامبر به يادگار گذاشته بود ميخواندم، و آنها را مورد دقت و تحقيق قرار ميدادم... مطالبي که خوانديد گوشه اي از کتاب با پيامبر نوشته بنت الشاطي با ترجمه سيد محمد رادمنش است که اميداست استفاده شود